نام پژوهشگر: مصطفی آذری
مصطفی آذری نادیه ایمانی
شهر به عنوان یکی از دستاوردهای مدرن جامعه بشری سکونتی گسترده را شامل می گردد و معمولا تجمعی از مردم و فرهنگهای متفاوت را تداعی میکند. اما مهمترین نکته در مفهوم شهر کنش موجود میان سبک زندگی و محیط زندگی است. در اینجا تعریف محیط زندگی به عنوان یک محصول انسانی نیز ضروری به نظر می رسد. محیط زندگی که یک مفهوم بیشتر مکانی است، مجموعه ای از عوامل و آیتمهای گوناگون فیزیکی را شامل می شود که به صورت یک محیط بوم – زیستی (ecological) عمل می کند. اما به قول مامفورد، شهر توجه به عمده ترین نگرانیهای انسان در قلب فعالیتهای اوست، یعنی وحدت بخشی به اجزای پراکنده ی شخصیت انسانی و یا به عبارتی دیگر بازگرداندن انسانی که به طور مصنوعی مثله شده است. با توجه به این تعریف می توان به وجه تمایز میان محیط فیزیکی و شهر پی برد و از آنچه که فرانسیس تیبالدز، در زندگی یک شهر کاربریها و فعالیتها را از ساختمانها مهمتر دانسته، پا را فراتر نهاده و شهر را وحدتی میان مفاهیم و رفتارها دانست.