نام پژوهشگر: جمشید آیت اللهی

تعیین میزان فراوانی اونیکومایکوزیس در بین افراد دیابتی مراجعه کننده به کلینیک پای دیابت یزد از مهر 1386 تا مهر 1388
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی یزد - دانشکده پزشکی 1388
  نوشین پیغمبرزاده   پریچهر کفایی

چکیده ندارد.

بررسی میزان واکسیانسیون هپاتیت ‏‎b‎‏ در بین دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال 1380
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی یزد 1380
  محسن برادرانفر   جمشید آیت اللهی

هپاتیتهای ویروسی یکی از 5 علل عفونی مرگ زودرس انسان در سطح جهان می باشند. هر ساله حداقل یک میلیون نفر از جمعیت جهان در اثر هپاتیتهای ویروسی تلف می شوند. در طی دو دهه آخر قرن بیستم پیشرفتهای سریع علمی ، شناخت دقیق این ویروسها ، عوارض و عواقب بیماری ، داروهای موثر در درمان و همچنین واکسن های بسیار موثر در پیشگیری از آنها را باعث گردیده است . پیش بینی می شود که در دهه اول قرن بیست و یکم تحول چشمگیر و قابل توجهی در درمان و پیشگیری این بیماری بخصوص با استفاده از روش مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی بوجود آید.

بررسی میزان آگاهی و عملکرد دانشجویان دو سال آخر پزشکی یزد در موارد کموپروفیلاکسی بدنبال برخورد با بیماری واگیر در سال تحصیلی 80 -79
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی یزد 1379
  صدیقه حاجی هاشمی   جمشید آیت اللهی

بدیهی است که از دیدگاه اقتصادی و پزشکی ارزش پیشگیری از بیماریها به مراتب بیشتر از درمان آنهاست. بطور کلی انواع پیشگیری شامل انجام پیشگیری قبل، در ضمن و بعد از تماس است. امروزه در اکثر کشورهای دنیا پیشگیری قبل از تماس بطور روتین در حال انجام می باشد اما در اجرای پیشگیری در ضمن و بعد از تماس موانع متعددی وجود دارد. بی شک آگاهی پزشکان از موارد کموپروفیلاکسی بعد از تماس در بهبود وضعیت بهداشتی جامعه تاثیر بسزایی دارد. در تحقیق حاضر که به روش توصیفی مقطعی انجام شده میزان آگاهی و نحوه عملکرد 119 نفر از دانشجویان دو سال آخر پزشکی (کارورزان) از موارد کموپروفیلاکسی بعد از برخورد با 6 مورد از مهمترین بیماریهای عفونی (مننژیت کوکی و هموفیلوسی، هپاتیت ‏‎b,a‎‏، ایدز و سل) در سال 1380 در دانشکده پزشکی شهید صدوقی یزد مورد بررسی قرار گرفته است. روش اخذ اطلاعات پرسشنامه ای حاوی 36 سوال بود. بطور کلی میزان آگاهی و نحوه عملکرد کارورزان متوسط بود. میانگین نمره آگاهی 05/16 (از 20) و میانگین نمره عملکرد 58/17 (از 20) بوده است. 5/18% ، 5/60% و 21% کارورزان دارای آگاهی ضعیف، متوسط و خوب بودند و 4/11% ، 7/16% و 9/71% دارای عملکرد ضعیف، متوسط و خوب بودند. در این مطالع، ‏‎airborn‎‏ توسط 3/77% و 6/75% و 1/94% کارورزان به ترتیب به عنوان راه انتقال مننگوکوک، هموفیلوس و ‏‎tb‎‏ ذکر شده است. هر دو راه ‏‎sexual , needlestick‎‏ توسط 1/68% کارورزان به عنوان راههای انتقال هپاتیت ‏‎b‎‏ و توسط 2/88% کارورزان به عنوان راههای انتقال ایدز ذکر شده است. 90% راه مدفوعی دهانی را راه انتقال هپاتیت ‏‎a‎‏ ذکر کرده بودند. 3/40% افراد پیشگیری را برای افراد خانواده بیمار مننگوکوکی لازم می دانستند 5/44% به اشتباه آنرا برای پزشک معالج نیز لازم می دانستند. 7/64% اندیکاسیون پیشگیری بعد از برخورد با هموفیلوس آنفلوآنزا را می دانستند و فقط 16% افراد از اندیکاسیونهای پیشگیری بعد از برخورد با هپاتیت ‏‎a‎‏ آگاهی کامل داشتند. 3/61 و 3/51% پیشگیری بعد از تماس با هپاتیت ‏‎b‎‏ و ایدز را برای شریک جنسی و موارد ‏‎needlestick‎‏ لازم می دانستند و 6/22% به اشتباه ذکر کرده بودند که پیشگیری بعد از تمهاس در مورد ایدز مطرح نیست. فقط 4/24% افراد اندیکاسیون کموپروفیلاکسی سل را می دانستند. در مورد لزوم یا عدم لزوم گزارش بیماریها به مرکز بهداشت فقط 7/6% کارورزان اطلاعات کاملا صحیح داشتند. 7/43% کارورزان با بیمار مننگوکوکی برخورد داشته 51% آنان عملکرد صحیح و 49% عملکرد نادرست داشته اند. 8/6% افراد با هپاتیت ‏‎b‎‏ ، نیدل استیک شده بودند که 50% آنان عملکرد صحیح و 50% آنان عملکرد غلط داشته اند. میزان آگاهی و نحوه عملکرد با جنس رابطه معنی داری نداشت. میزان آگاهی با نمره پیش کاروزی رابطه معنی دار داشت ولی با گذراندن کارورزی عفونی رابطه معنی داری نداشت. نحوه عملکرد با نمره پیش کاروزی رابطه ای نداشت ولی با گذراندن کارورزی عفونی رابطه معکوس با اهمیت آماری به دست آمد. با توجه به ضعیف بودن میزان آگاهی و نحوه عملکرد لازم است تا یک برنامه اصولی جهت انجام پیشگیری بعد از تماس به اجرا گذاشته شود که مهمترین بخش این برنامه، توسعه دانش پزشکان با تشکیل کلاسهای بازآموزی و تاکید بیشتر بر آموزش آنها در دوران دانشجویی می باشد.

بررسی وضعیت استانداردهای پرسنلی و وسایل مراکز بهداشتی و درمانی روستایی شهرستانهای اردکان ، صدوق، طبس و میبد در سال 1381
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی یزد 1381
  علیرضا بیگمی   جمشید آیت اللهی

نتایج این بررسی نشان می دهد که از نظر تجهیزات از بین 12 مرکز بهداشتی درمانی مورد بررسی پشت بادام از شهرستان اردکان با 53 درصد و مرکز رکن آباد از همین شهرستان با 5/19 درصد رعایت استاندارد در مکان اول و آخر قرار گرفته اند.از نظر پرسنل دربین مراکز مورد بررسی مرکز بهداشتی درمانی دیهوک با 100درصد . مرکز بهداشتی درمانی رکن آباد با 30درصد بیشترین و کمترین رعایت استاندارد را دارا بودند. بنابراین از نظر تجهیزات 37درصد و از نظر پرسنل 7/61درصد رعایت شده بود ، که شهرستان اردکان، صدوق، طبس و میبد در رتبه های اول تا چهارم قرار گرفتند.بنابراین طبس که بتازگی به استان یزد پیوسته از نظر پرسنل از وضعیت خوبی برخوردار است ولی از نظر تجهیزات در سطح پائینی است.