نام پژوهشگر: علیرضا رمضانی
مهدی عباس زادگان علیرضا رمضانی
هدف از این تحقیق مقایسه ویژگیهای فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی دانش آموزان پسر کشتی گیر آزاد و فرنگی دوره متوسطه بود. بدین منظور تعداد 20 نفر کشتی گیر آزاد با میانگین سنی 91/0± 90/15 سال، قد 14/7 ± 30/170 سانتیمتر و وزن 54/20 ± 30/69 کیلوگرم و تعداد 20 کشتی گیر فرنگی با میانگین سنی 09/1 ± 05/16 سال، قد 16/9 ± 15/170 سانتیمتر و وزن 73/19 ± 25/72 کیلوگرم به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند که برای مسابقات قهرمانی مدارس کشور آماده می شدند. متغیرهای مورد آزمایش در این تحقیق شامل حداکثر اکسیژن مصرفی، فشار خون استراحت ، ضربان قلب استراحت و بیشینه، قدرت عضلات بالا تنه و پایین تنه، توان بی هوازی، چابکی، انعطاف پذیری و سرعت بود. در این پژوهش از آمار توصیفی برای تعیین میانگین، انحراف معیار و خطای اندازه گیری استفاده شده است. به منظور بررسی اختلاف میانگین، از آزمونt در گروههای مستقل در سطح احتمال 05/0 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنا داری در متغیرهای قدرت عضلات بالا تنه ، قدرت عضلات پایین تنه و توان بی هوازی بین دو رشته وجود دارد(05/0< p) که قدرت عضلات بالا تنه و قدرت عضلات پایین تنه در کشتی گیران فرنگی بیشتراست و توان بی هوازی در آزادکارها بیشتر می باشد و در متغیرهای حداکثر اکسیژن مصرفی، فشار خون استراحت ، ضربان قلب استراحت و بیشینه، چابکی، انعطاف پذیری و سرعت تفاوت معنی داری بین دو گروه آزاد و فرنگی وجود ندارد. بنابراین نتایج بیان می کنند که توان بی هوازی پاها درکشتی گیران آزاد بهتر از گروه فرنگی است و فرنگی کارها در متغیر قدرت عضلات بالا تنه و پایین تنه عملکرد بهتری نسبت به آزادکارها دارند. بنابراین، پیشنهاد می شود به علت الگوی حرکتی و تکنیکی متفاوت و همچنین متفاوت بودن برخی متغیرهای فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی کشتی گیران آزاد و فرنگی بهتر است تمرینات دو گروه بصورت مجزا صورت گیرد تا عملکرد در سریعترین زمان ممکن حاصل شود.
حمید رادان جبلی مجید کاشف
هدف از این تحقیق مقایسه بین دو شیوه ی تمرین شدیدپلیومتریک وباوزنه برآنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز پلاسمای خون دانش آموزان پسرفوتبالیست و غیرورزشکاردوره متوسطه بود . روش تحقیق از نوع نیمه تجربی و بر روی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه انجام شد. نمونه آماری شامل 20 نفر از دانش آموزان پسر دوره متوسطه منطقه کهریزک بودکه به دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار تقسیم شدند. میانگین سن ، وزن وقدگروه ورزشکاربه ترتیب 6346/0 ± 7/16 سال ، 78/8±53/72 کیلوگرم و18/5±2/ 174 سانتی متر و میانگین سن ، وزن و قد گروه غیرورزشکار به ترتیب 6292/0 ±3/17 سال ، 65/6±41/73 کیلوگرم و 59/3±6/173 سانتی متر بود. آزمودنی هاابتدا تمرینات باوزنه را انجام دادند و پس از یک هفته تمرینات پلیومتریک را انجام دادند. تمرینات با70 درصد قدرت میانگین در 3 ست 10 ، 15 و20 ثانیه ای انجام شدزمان استراحت بین ست ها20 ثانیه وزمان استراحت بین هر حرکت ( 10 حرکت ) 1 دقیقه منظور شد. از آزمودنی ها قبل از تمرینات ، بلافاصله پس از تمرینات و 18 ساعت پس از تمرینات و در هر نوبت 3 سی سی خون در آزمایشگاه گرفته شد و بلافاصله از سرنگ به آرامی داخل شیشه های آزمایش منتقل شد تا لخته شده وبا عمل سانتریفوژ سرم آن جداشده و سپس فعالیت آنزیمهای کراتین کیناز ولاکتات دهیدروژنازمورد اندازه گیری قرار گرفت . پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از آزمون t همبسته و t مستقل به آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد تاثیر تمرینات باوزنه و پلیومتریک برآنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز در هر دوگروه بطور جداگانه بلافاصله پس از تمرینات مثبت و معنی دار بوده است اما در 18 ساعت پس از تمرینات کاهش معنا دار داشته است.تنها در یک مورد و آنهم اثر تمرینات پلیومتریک بر کراتین کیناز فوتبالیست ها معنی دار نبوده است.
طاهره پورقوامی مجید کاشف
تأثیر اجرای ساعت درس تربیت بدنی صبح و بعدازظهر بر برخی قابلیتهای جسمانی دانش آموزان دختر دوره متوسطه18-15 سال استاد راهنما : دکتر مجید کاشف استاد مشاور: دکتر علیرضا رمضانی نگارنده: طاهره پورقوامی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی به منظورتعیین تأثیر اجرای ساعت درس تربیت بدنی بر برخی قابلیتهای جسمانی دانش آموزان دختر دوره متوسطه 15 تا 18 سال و بررسی مقایسه تأثیرات آن پژوهش حاضر به اجرا در آمده است. این تحقیق از نوع نیمه تجربی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه رده سنی 18– 15 سال می باشدو جامعه آماری در دسترس دختران دانش آموز دوره متوسطه سال تحصیلی 87-88 منطقه داورزن می باشد که حجم جامعه آماری در دسترس طبق آمار آموزش و پرورش در سال تحصیلی 87-88 حدود 500 نفر بوده است و نمونه آماری پژوهش که به روش در دسترس انتخاب شده اند شامل 60 دانش آموز دختردوره متوسطه دبیرستان امت می باشد که طبق شناسنامه سلامت داخل پرونده تحصیلی از سلامت کامل برخوردار بودنددارای میانگین و انحراف معیارسن 008/1± 63/16 قد 82/ 4±89/159 وزن 31/7±525/49 می باشد . متغیر مستقل شامل اجرای درس تربیت بدنی در صبح و بعدازظهر و متغیرهای وابسته شامل استقامت عضلات کمربند شانه ای ، استقامت عضلات شکمی ، انعطاف پذیری ، استقامت قلبی تنفسی ، حداکثر اکسیژن مصرفی و ضربان قلب استراحت می باشد. آزمودنیها به طور تصادفی ساده به دو گروه تجربی صبح و بعدازظهر تقسیم شدند .پیش آزمون ازگروه تجربی صبح ساعت 7:30 تا 9 و از گروه تجربی بعدازظهر ساعت 12:30 تا 14 بعمل آمد. دوگروه در ساعات مذکور به مدت 8 هفته ( 16 جلسه ) در کلاس معمولی درس تربیت بدنی همراه با آموزش هندبال شرکت نمودند . بعد از این مدت مجدداً آزمونهای مذکور از آزمودنیها بعمل آمد. با استفاده از نرم افزاز spss و آزمونهای t مستقل و t همبسته داده ها مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر بدست آمد: 1- بین تأثیر اجرای ساعت درس تربیت بدنی صبح و بعدازظهر بر استقامت عضلات کمربند شانه ای|(695/0 (p=، استقامت عضلات شکمی (563/0=p) ، انعطاف پذیری (157/0=p) ، استقامت قلبی تنفسی (568/0=p) و حداکثر اکسیژن مصرفی (744/0=p) تفاوتی وجود ندارد . 2- اجرای ساعت درس تربیت بدنی در بعد ازظهر نسبت به صبح بر کاهش ضربان قلب استراحت تأثیر معنی داری دارد (05/0 ? p) . 3- اجرای ساعت درس تربیت بدنی در صبح و بعدازظهر بطور جداگانه تأثیر معنی داری بر استقامت کمربند شانه ای ، استقامت عضلات شکمی ، انعطاف پذیری ، استقامت قلبی تنفسی ، حداکثر اکسیژن مصرفی دارد (05/0 ? p). ولی این تأثیر در مورد کاهش ضربان قلب استراحت معنادار نمی باشد. بنابراین برگزاری کلاس درس تربیت بدنی چه درصبح وچه در بعدازظهر موجب بهبود قابلیتهای مذکور در دانش آموزان دوره متوسطه خواهدشد ، ولی میزان تأثیر آن دربعدازظهر بصورت غیر معنی داری بیشتراست . واژه های کلیدی : کرونوبیولوژی- بیوریتم ورزشی – درس تربیت بدنی- آمادگی جسمانی.
اسلام قربانیان مجید کاشف
چکیده هدف از اجرای این تحقیق بررسی تاثیر شیوه های مختلف برگزاری سه ساعت درس تربیت بدنی بر آمادگی جسمانی دانش آموزان پسر دوره راهنمائی می باشد. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان پسر دوره راهنمائی شهرستان بناب که3291 نفربودند، تشکیل می دهد. نمونه تحقیق از دانش آموزان پایه دوم مدرسه راهنمائی فتح المبین با میانگین و انحراف معیار سن 48/0±35/13 سال، قد 99/8±07/155، وزن 45/9±81/42 ودرصد چربی 70/6±84/15 که به صورت داوطلبانه به تعداد60 نفر انتخاب شدند. سپس آزمودنیها به صورت تصادفی ساده به سه گروه 20 نفره تقسیم شدند. گروه تجربی 1 با اجرای سه جلسه 45 دقیقه ای در هفته، گروه تجربی 2 با اجرای دو جلسه به ترتیب 90 و 45 دقیقه در هفته و گروه کنترل، با اجرای یک جلسه 90 دقیقه ای در هفته به فعالیت ورزشی پرداختند.ازهر سه گروه در ابتدا و انتهای 12 هفته ورزش پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. آزمونها شامل بارفیکس، انعطاف پذیری، دو 540 متر و درازونشست بود.امتیازات رکوردها ی هریک از دانش آموزان در همه آزمونها با در نظر گرفتن سن آنها با نرم استانی محاسبه شد ومیانگین امتیازات حاصل از چهار آزمون به عنوان امتیاز آمادگی جسمانی آزمودنیها در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده ازروش آماری توصیفی شامل میانگین،انحراف معیار،جداول و نمودارهای توزیع فراوانی استفاده شد و برای آزمون فرضیه های پژوهش از آمار استنباطی شامل آزمون کلموگروف-اسمیرنوف ، آزمون لوین ، آزمون t همبسته ، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید. در این تحقیق 05/0?p می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد تفاوت معناداری بین اثرات شیوه های مختلف برگزاری درس تربیت بدنی بر آمادگی جسمانی دانش آموزان در گروههای مورد مطالعه وجود دارد(04/0?p). .همچنین، مشخص گردید که در هرسه شیوه آمادگی جسمانی دانش آموزان بعد از 12 هفته برگزاری درس تربیت بدنی افزایش یافته و با در نظر گرفتن میانگین تفاضل امتیازات سه گروه مشخص شد که تفاوت معنی داری بین گروه یک و دو جلسه ای با گروه سه جلسه ای در هفته وجود دارد(001/0?p) و بیشترین افزایش رکوردها در گروه سه جلسه ای رخ داده است. واژه های کلیدی: درس تربیت بدنی مدارس،آمادگی جسمانی، آمادگی قلبی تنفسی،انعطاف پذیری، نرم استانی
محمد توحیدی مقدم علیرضا رمضانی
پژوهش با هدف بررسی تأثیر یک جلسه فعالیت بیشینه بر میزان ایمونوگلوبینa بزاقی در دانش آموزان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار دوره ی متوسطه می باشد. آزمودنی های این پژوهش را 15 دانش آموز غیرورزشکار(با میانگین های سن ، شاخص توده بدنی و حداکثر اکسیژن مصرفی بدن به ترتیب 77/0±01/16 سال ، 7/2±80/20 کیلوگرم بر متر مربع و 38 میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن بر دقیقه) و 30 دانش آموز ورزشکار (15 دانش آموز ورزشکار کشتی گیر با میانگین های سن ، شاخص توده بدنی و حداکثر اکسیژن مصرفی بدن به ترتیب 02/1±94/15 سال ، 12/1±76/22 کیلوگرم بر متر مربع و 52 میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن بر دقیقه و 15 دانش آموز ورزشکار دونده استقامت با میانگین های سن ، شاخص توده بدنی و حداکثر اکسیژن مصرفی بدن به ترتیب 89/0±29/16 سال ، 32/1±01/21 کیلوگرم بر متر مربع و 46 میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن بر دقیقه) که بصورت تصادفی از بین داوطلبان واجد شرایط جامعه آماری مورد نظر شهرستان نیشابور انتخاب شدند . از آزمودنی ها در سه نوبت ، قبل از فعالیت ، بلافاصله پس از فعالیت و دو ساعت پس از اتمام فعالیت نمونه گیری بزاقی به عمل آمد . با توجه به عدم کنترل کافی بر متغیرهای غیر قابل کنترل ، این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه تجربی می باشد . فعالیت بیشینه آزمون بروس برای همه آزمودنی ها در صبح و در حالت ناشتا اجرا شد . آزمون کولموگروف- اسمیرنوف درداده های خام اجرا گردید و مشاهده شدکه نمونه ها از منحنی طبیعی برخوردارند و با اجرای آزمون همگنی واریانسها (لوین) واریانسها نیز همگن بود. اطلاعات بدست آمده از آزمودنی ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (اندازه گیری های تکراری و آزمون های تعقیبی lsd و توکی در سطح معنی داری 05/0?p) و به کمک نرم افزار 16spss تجزیه و تحلیل شد و این نتایج بدست آمد. در بررسی گروه غیر ورزشکار و گروه ورزشکار دونده استقامت مشخص شد که یک فعالیت بیشینه بر ایمونوگلوبولین a بزاقی تأثیر داشته ، بطوری که در زمان بلافاصله پس از فعالیت این مقدار بطور معنی داری (در سطح 05/0?p) بالا رفته و تا دو ساعت پس از اتمام فعالیت نه تنها کاهش نداشته بلکه همچنان به سیر صعودی خود ادامه داده است . در بررسی گروه ورزشکار کشتی گیر مشخص شد که یک فعالیت بیشینه بر ایمونوگلوبولین a بزاقی تأثیر داشته ، بطوری که در زمان بلافاصله پس از فعالیت این مقدار بطور معنی داری بالا رفته(در سطح 05/0?p) ، اما در زمان دو ساعت پس از اتمام فعالیت غلظت ایمونوگلوبولین a بزاقی رو به کاهش گذاشته ولی به سطح اولیه ی قبل از فعالیت نرسید ، که این تفاوت از لحاظ آماری (در سطح 05/0?p) معنی دار است . نتایج این پژوهش نشان داد که دانش آموزان ورزشکار و غیرورزشکار پس از انجام یک جلسه فعالیت بیشینه دچار تغییراتی در سیستم ایمنی مخاطی خود می شوند و آنها ممکن است تا دو ساعت و یا بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های عفونی مجاری تنفسی فوقانی شوند و به آنها توصیه می شود تا نکات بهداشتی را پس از فعالیت بیشتر رعایت کنند .
ملیحه زواری علیرضا رمضانی
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر چرخه ی قاعدگی بر عوامل منتخب آمادگی جسمانی در دختران دانش آموز ورزشکار و غیر ورزشکار دوره ی متوسطه رده ی سنی 18-15 سال انجام گرفت . از این رو تعداد 30 نفر از دانش آموزان غیر ورزشکار شهرستان نیشابور با میانگین سنی 81/0±27/16 سال و میانگین وزن 44/7 ± 78/50 کیلوگرم و میانگین قد 7/5±83/158 سانتی متر و تعداد 30 نفر از دانش آموزان ورزشکار عضو کانون های ورزشی این شهرستان با میانگین سنی 07/1±23/16سال و میانگین وزن67/5 ± 66/55 کیلوگرم و میانگین قد 23/5± 165 سانتی متر انتخاب شدند . این تحقیق از نوع نیمه تجربی می باشد . آزمودنی ها در سه مرحله از چرخه قاعدگی ، یعنی مرحله ی خونریزی( روزهای 4-1)، مرحله ی فولیکولی (روزهای 15-5)، مرحله ی لوتئینی(روزهای 28-16) ، هفت آزمون آمادگی جسمانی و حرکتی( دراز و نشست، کشش بارفیکس اصلاح شده، انعطاف پذیری ، پرش جفت ، دوی رفت و برگشت 9× 4متر ، دوی 45 متر و دوی 540 متر ) از آزمودنی ها به عمل آمد . نتایج با استفاده ازآمارتوصیفی و آماراستنباطی (اندازه گیری های تکراری و آزمون تعقیبی lsd برای آزمون فرضیه ها ) بررسی شد . تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که : مراحل مختلف چرخه ی قاعدگی بر روی اجرای آزمون کشش بارفیکس اصلاح شده ، درازونشست ، انعطاف پذیری و پرش جفت در دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار تأثیر معناداری نداشته ، اما بر روی اجرای دوی رفت و برگشت 9×4 متر در دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار( 05/0p? ) تأثیر معناداری داشته و اجرای دوی رفت و برگشت 9×4 متر در هر دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار در مرحله ی اول دوره ی ماهانه بهتر ار سایر مراحل ، بخصوص مرحله ی سوم می باشد . براساس نتایج برخاسته از تحقیق ، در گروه غیر ورزشکار مراحل مختلف چرخه ی قاعدگی برروی اجرای آزمون دوی 45متر و 540 متر تأثیر معناداری نداشته اما در گروه ورزشکار( 05/0p? ) ، اجرای دوی 45متر و دوی 540 متر در مرحله ی اول دوره ی ماهانه بهتر از سایر مراحل ، بخصوص مرحله ی سوم می باشد . بنابراین می توان این طور نتیجه گرفت که چرخه ی قاعدگی عملاً محدودیتی در اجرای فعالیت های ورزشی ایجاد نمی کند ، اما در انجام فعالیت هایی که نیاز به چابکی ، سرعت و استقامت قلبی- عروقی دارد بهتر است که با احتیاط عمل شود .
مهری پیرانی علیرضا رمضانی
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر عملکرد ریوی دانش آموزان12 تا 14 سال مبتلا به آسم بود. این تحقیق، مطالعه ای نیمه تجربی با آزمون قبل و بعد می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مبتلا به آسم 12 تا 14 سال در مدارس راهنمایی شهرستان ایلام بودند و نمونه آماری این تحقیق شامل 30 نفر آزمودنی بود که با استفاده از پرسشنامه تشخیص آسم issac و آزمون اسپیرومتری انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه و گروه تقسیم بندی شدند. نمونه ها به مدت سه ماه تحت درمان با کورتیکو استروئید استنشاقی و بتا اگونیست کوتاه اثر قرار گرفتند. سپس گروه تمرین به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه یک ساعت به اجرای تمرینات ورزشی در سه مرحله گرم کردن، تمرینات ایروبیک و سرد کردن با شدت 30-70 درصد ضربان قلب ذخیره پرداختند. پس از هشت هفته تمرین هوازی، آزمون اسپیرومتری اجرا شد. جهت بررسی اختلاف معناداری میانگین در پیش آزمون پس آزمون درون گروهها از آزمون t وابسته با سطح معنی داری 05/0p? استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که اجرای تمرین هوازی بر میانگین شاخص حجم هوای بازدمی با فشار در ثانیه اول و ظرفیت حیاتی پر فشار اثر معنی داری داشته است(05/0 (p?. در حالیکه شاخص حداکثر شدت جریان بازدمی و جریان بازدمی پر فشارافزایش معناداری نشان ندادند(05/0(p?. باتوجه به اثر بخش بودن برنامه تمرینی هوازی بروی شاخص های عملکرد ریوی، می توان نتیجه گرفت ارائه برنامه تمرینی منظم هوازی همراه با کنترل داروئی در بهبود عملکرد ریوی دانش آموزان دختر 12 تا 14 سال مبتلا به آسم موثر است.
احمد حبیبی علیرضا رمضانی
چکیده: هدف ازاین پژوهش، مطالعه تطبیقی برنامه آموزش درس تربیت بدنی دوره ابتدایی ایران وکشورهای ایران،ژاپن،آمریکا،استرالیا،کاناداوآلمان می باشد.اهداف ویژه تحقیق نیزبراساس متغیرهای تحقیق شامل توصیف ومقایسه عناصربرنامه درس تربیت بدنی شامل اهداف،محتوا،روش های اجرایی(فرایندیاددهی-یادگیری)،روشهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وویژگیهای معلمان برای اجرای درس تربیت بدنی به منظور پیشنهاد الگوهای موفق جهت اجرادربرنامه درس تربیت بدنی دوره ابتدایی ایران است.این مطالعه از نوع پژوهشهای توصیفی تحلیلی بوده ومحقق با استفاده ازروش جرج بردی،به سوالات پژوهش پاسخ داده است.جامعه مورد مطالعه در این تحقیق برنامه درس تربیت بدنی دوره ابتدایی کشورهای ایران، ژاپن،آمریکا،استرالیا،کاناداوآلمان به عنوان نمونه انتخاب شده است.نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد افزایش دانش مربوط به سلامتی،توسعه نگرش مثبت به فعالیتهای جسمانی وعلاقمندی به شرکت درفعالیتهای جسمانی، کسب آمادگی جسمانی،یادگیری مهارتهای حرکتی بنیادی وجسمانی توسعه نگرش مثبت به ارزش های اجتماعی ازاهداف این درس و بازی های پرورشی،آموزش نظری اصول سلامتی،آموزش وتمرین مهارت های بنیادی آموزش وتمرین مهارت های ورزشی وتمرین جسمانی موارد مطرح شده به عنوان محتوا می باشند.مقایسه فرایند یاددهی- یادگیری نشان می دهدکه روش های فعال،مشارکتی وسنتی درآموزش بیشترکاربرددارد،راهبردهای فردی وگروهی بیشتر مورد توجه است تعداد دانش آموزان درهرکلاس از20تا35نفر متغیراست ودر بیشترکشورها زمان اختصاص یافته به تربیت بدنی برای هرجلسه درس45دقیقه می باشد و نقش معلم ازیک تسهیل کننده یادگیری تا مجری برنامه های استاندارد ونقش های متنوع دیگر ذکر شده است.وسایل وتجهیزات به کاررفته درفرایندآموزش بیشتر وسایل ورزشی ووسایل صوتی وتصویری می باشدوازکتاب وفیلم های آموزشی به عنوان منابع این درس استفاده می شود.درارزشیابی پیشرفت تحصیلی مشاهده عملکرد مهارتی دانش آموزان درحین بازی وپایان کلاس متداول تراست.به غیرازایران معلمان دوره ابتدایی کشورهای مورد بررسی تحصیلات دانشگاهی دارندودرکشورهای ژاپن،آمریکاوکانادا داشتن گواهینامه معلمی شرط لازم است همچنین، درکشورهای ایران ژاپن واسترالیا دروس مختلف دوره ابتدایی ازجمله درس تربیت بدنی ازطریق یک معلم تدریس می شود.
سیروس نظری پیردوستی علیرضا رمضانی
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی وبی هوازی بر قابلیتهای جسمانی پسران 12 تا 14 سال غیر ورزشکار می باشد.این تحقیق به صورت نیمه تجربی بوده و جامعه آماری این پژوهش راکلیه دانش آموزان 12 تا 14 سال شهرستان دلفان به تعداد 3005نفر تشکیل دادند. نمونه های آماری این تحقیق 54 نفربودندکه از بین دانش آموزان مدرسه راهنمایی شهید حسینی(2)به صورت داوطلبانه انتخاب شدند.آزمودنیها به صورت تصادفی به سه گروه هوازی (سن 8/. ±1/13ًٌَُْسال، قد 5/7±8/154سانتی متر وزن 8±3/43کیلوگرم وbmi 3/2±18 کیلوگرم بر متر مربع) بی هوازی (سن8/. ±13سال، قد1/9±5/154سانتی متر ، وزن3 /8±8/42کیلوگرم وbmi 8/1±8/ 17کیلوگرم بر متر مربع) وکنترل (سن8/. ±06/13سال، قد9/8±6/154سانتی متر، وزن9/8±1/42 کیلوگرم و bmi2/2±6/17 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. هر گروه شامل 18 نفر بود.متغیر های مستقل این تحقیق تمرینات هوازی و بی هوازی ومتغیر های وابسته شامل استقامت قلبی – عروقی، قدرت واستقامت عضلات کمربند شانه و شکم ، انعطاف پذیری عضلات کمر وپشت ران بود.در ابتدا از هر سه گروه پیش آزمون به عمل آمد وسپس دو گروه تمرینی در یک دوره برنامه هشت هفته ای(3 جلسه در هفته ،هر جلسه 30 تا 60 دقیقه و با شدت 80-60 درصدضربان قلب ذخیره در گروه هوازی و90-70درصد ضربان قلب ذخیره در گروه بی هوازی ) شرکت نمودند و در انتها از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. شدت تمرینات از طریق اتصال ضربان سنج به بدن وثبت ضربان قلب حین تمرین انجام گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از روشهای آماری توصیفی(میانگین،جداول و نمودارها) و استنباطی شامل آزمون تی همبسته ، تحلیل واریانس یک راهه(anova) و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.نتایج مقایسه پیش و پس آزمون رکوردها نشان دادکه استقامت قلبی – عروقی ؛ قدرت واستقامت عضلات کمربند شانه و انعطاف پذیری در هر دو گروه تمرینی پیشرفت معنی داری داشته اند (05/0p?) .اما در قدرت واستقامت عضلات شکم در هر دو گروه تمرینی پیشرفتی مشاهده نشد.همچنین با مقایسه میانگین پس آزمون رکوردهای سه گروه مشاهده شد،در استقامت قلبی – عروقی و انعطاف پذیری هر دو گروه تمرینی پیشرفت داشته و با گروه کنترل تفاوت آماری معنی داری دارند(05/0p?) اما درقدرت و استقامت عضلات شکم و کمربند شانه فقط تمرینات بی هوازی توانسته است بهبود معنی داری ایجاد کندو با گروه کنترل تفاوت آماری معنی داری داشته باشد(05/0p?).همچنین در هیچ کدام از قابلیتها بین اثر تمرین هوازی و بی هوازی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بنابراین، این تحقیق بر استفاده همزمان از هر دو روش تمرین هوازی و بی هوازی جهت بهبود قابلیتهای استقامت قلبی – عروقی وانعطاف پذیری عضلات کمر وپشت ران و همچنین ترجیحاً استفاده ازتمرینات هوازی جهت افزایش قدرت واستقامت عضلات شکم و کمربند شانه دراین جامعه آماری تاکید دارد. واژه های کلیدی:قدرت عضلانی، استقامت عضلانی ،استقامت قلبی – عروقی، تمرین هوازی ، تمرین بی هوازی ، انعطاف پذیری
احمد جعفری علیرضا رمضانی
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین همزمان مقاومتی ـ تناوبی و مقاومتی ـ تداومی بر برخی متغیر های هماتولوژیک در پسران غیر ورزشکار 14 تا 17 سال بود. بدین منظور، 37 نفر از دانش آموزان غیر ورزشکار دوره ی متوسطه شهر بابل به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و به سه گروه تقسیم شدند. گروه آزمایشی اول شامل 13 نفر بود که تمرین استقامتی تناوبی و تمرینات مقاومتی را به صورت همزمان اجرا نمودند. گروه آزمایشی دوم شامل 13 نفربود و اجرای تمرین همزمان استقامتی تداومی وتمرینات مقاومتی را بر عهده داشتند .گروه کنترل نیز 11 نفر بوده و درکل مدت انجام پژوهش هیچ گونه فعالیت و تمرین خاصی را انجام نمی دادند. متغیرهای فیزیولوژیک در دومرحله پیش آزمون و پس آزمون اندازه گیری شد . نمونه گیری خونی نیز جهت اندازه گیری تعدادگلبول های قرمز ، غلظت هموگلوبین و هماتوکریت خون در 72 ساعت قبل و بعد دوره ی تمرینی انجام پذیرفت. جهت آنالیز متغیر های پژوهش از tهمبسته وهمچنین آنالیز واریانس یک راهه anova و در صورت معنی دار بودن تفاوت میانگین ها از آزمون تعقیبی شفه بهره گرفتیم . نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد بعد از هشت هفته تمرین در هر دو گروه آزمایشی نتایج مشابهی به شرح ذیل بدست آمد . در شاخص توده ی بدنی تغییرات معنی داری مشاهده نشد. درصد چربی بدنی کاهش معنی داری داشت در حالی که در اکسیژن مصرفی بیشینه ، یک تکرار بیشینه ی پرس پا ، یک تکرار بیشینه ی پرس سینه افزایش معنی دار ی داشتند (01 0/0p<) . همچنین در متغیر های هماتولوژیک در هر دو گروه آزمایشی افزایش معنی داری درتعداد گلبول های قرمز (01 0/0p<) ،غلظت هموگلوبین(05/0p<) و هماتوکریت(01 0/0p<) مشاهده شد. کلیه ی متغیر های مذکور در گروه کنترل در طول این مدت، تغییر معنی داری نداشتند. همچنین تمرین همزمان مقاومتی و استقامتی تناوبی بهتر از تمرین همزمان مقاومتی و استقامتی تداومی موجب بهبود متغیر های خونی در پسران غیرورزشکار 14 تا 17 سال می شود(05/0p<). بنابراین هشت هفته تمرین همزمان مقاومتی و استقامتی تناوبی و تمرین همزمان مقاومتی و استقامتی تداومی موجب افزایش معنی دار متغیر های گلبول های قرمز، هموگلوبین و هماتوکریت خون در پسران غیر ورزشکار 14 تا 17 سال می شود .
عظیم مهدی زاده علیرضا رمضانی
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مصرف کربوهیدرات با شاخص گلیسمی متفاوت بر آمادگی جسمانی پسران 15 -17 سال انجام شده است . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه پسران دوره متوسطه رده سنی 15 تا 17 سال و نمونه آماری شامل 60 نفر از پسران 17-15 که از میان دانش آموزان دبیرستان آیت الهه خامنه ای شهرستان مشکین شهر انتخاب و به صورت تصادفی ساده در سه گروه 20 نفری گروه اول با شاخص گلیسمی بالا با میانگین سنی 8/1 ± 22/15 سال و میانگین قدی 92/6 ±170 سانتیمتر و میانگین وزنی 49/9 ±98/60 کیلو گرم و میانگین درصد چربی بدن 91/4 ± 23/15 درصد گروه دوم ،، با شاخص گلیسمی متوسط با میانگین سنی 33/1 ± 36/15 سال و میانگین قدی 05/5 ±169 سانتیمترو میانگین وزنی 89/7 ±01/59 کیلو گرم و میانگین درصد چربی بدن 68/3 ± 45/12 درصد و گروه سوم با شاخص گلیسمی پایین با میانگین سنی40/1 ± 32/15سال و میانگین قدی 18/5 ±168سانتیمتر و میانگین وزنی 66/8 ±42/58 کیلوگرم و میانگین درصد چربی بدن 44/4 ± 10/14 درصد قرار گرفتند و آمادگی جسمانی مرتبط با سلامتی که شامل استقامت کمربند شانه ( بارفیکس) ، استقامت عضلات شکم (دراز نشست ) ، استقامت قلبی تنفسی (دوی 540 متر )و انعطاف پذیری می باشد ، در دو روز متفاوت و به این صورت که ابتدا صبحانه مشترک خورده و سه ساعت بعد آزمون های ذکر شده اندازه گیری شد و دو روز بعد با صبحانه متفاوت همان آزمون ها تکرار شد . از تحلیل واریانس یک راهه anova برای مقایسه بین سه گروه استفاده شد، برای بررسی تغییرات بین گروهی از آزمون تعقیبی توکی ، برای همگنی واریانس ها از آزمون لوین و از آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای بررسی توزیع طبیعی در نرم افزار spss نسخه 16 استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد که میزان استقامت عضلات شکم پس از خوردن صبحانه با شاخص گلیسمی متوسط و پایین با گروه شاخص گلیسمی بالا تفاوت معنی داری وجود دارد (01/ 0?p) و به نغع گروه گلیسمی پایین و متوسط می باشد میزان استقامت کمربندشانه ای پس از خوردن صبحانه با شاخص گلیسمی متوسط و پایین با گروه شاخص گلیسمی بالا تفاوت معنی داری وجود دارد (01/ 0?p) و به نغع گروه گلیسمی پایین و متوسط می باشد میزان استقامت قلبی تنفسی (دوی 540 متر )پس از خوردن صبحانه با شاخص گلیسمی متوسط و پایین با گروه شاخص گلیسمی بالا تفاوت معنی داری وجود دارد (01/ 0?p) و به نغع گروه گلیسمی پایین و متوسط می باشد میزان امتیاز آمادگی جسمانی پس از خوردن صبحانه با شاخص گلیسمی پایین با گروه شاخص گلیسمی بالا تفاوت معنی داری وجود دارد (01/ 0?p) و به نغع گروه گلیسمی پایین می باشد نتیجه گیری : سه ساعت قبل از انجام آزمون های آمادگی جسمانی مرتبط با سلامتی مصرف صبحانه کربوهیدرات دار که دارای شاخص گلیسمی پایینی باشد نسبت به گروه بالا تفاوت معنی داری دارد و پیشنهاد می شود دانش آموزان و ورزشکاران سه ساعت قبل از انجام آزمون های آمادگی جسمانی مرتبط با سلامتی کربوهیدرات با شاخص گلیسمی پایین مصرف کنند .
علی طهماسبی علیرضا رمضانی
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شدت فعالیت ورزشی بر میزان هموسیستئین پلاسمای مردان ورزشکار می باشد. بدین منظور، 19 نفر از دانشجویان مرد رشته تربیت بدنی دانشگاه شهید رجائی تهران به شکل داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند.گروه اول ( تعداد=10 نفر، سن 9/2±3/25 سال، شاخص توده بدن kg/m^2 32/2±98/24) با 60% ضربان قلب بیشینه و گروه دوم ( تعداد=9 نفر، سن 3/2±1/25 سال، شاخص توده بدن kg/m^2 41/2/2±77/24) با شدت 80% ضربان قلب بیشینه به مدت 30 دقیقه بر روی نوار گردان دویدند. نمونه های خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت جمع آوری شد. نتایج نشان داد که میزان هموسیستئین هر دو گروه به دنبال اجرای برنامه تمرینی افزایش معناداری داشت ( گروه اول: پیش آزمون 9/11 میکرومول بر لیتر، پس آزمون 05/13 میکرومول بر لیتر(032/0p<) و گروه دوم : پیش آزمون22/20 میکرومول بر لیتر، پس آزمون 77/21میکرومول بر لیتر(000/0p<)). در مقایسه بین گروهی نیز اگرچه میانگین افزایش هموسیتئین گروه دوم نسبت به گروه اول بیشتر بود اما این تفاوت معنادار نبود( 371/0p<). در گروه اول میزان عوامل خطرزای قلبی- عروقی سنتی (کلسترول، تری گلیسرید،hdl ,ldl) افزایش یافت اما این افزایش فقط در مورد تری گلیسرید معنادار بود ( 003/0p<). در گروه دوم نیز همه عوامل فوق افزایش یافتند که این افزایش در کلیه موارد بدین ترتیب معنادار بوده است (013/0p<)، (000/0p<)، (068/0p<) و (018/0p<). همچنین، بین میزان عوامل خطرزای سنتی و هموسیستئین رابطه مناداری مشاهده نشد. به نظر می رسد، شدت فعالیت می تواند به عنوان عاملی موثر در تغییرات موقت هموسیستئین و سایر عوامل خطرزای قلبی- عروقی سنتی مورد توجه قرار گیرد.
زهرا پورشبانیان علیرضا رمضانی
هدف این تحقیق بررسی تأثیر سنین10 ،12 و 15سال دانش آموزان دختر روی برخی ازمتغیرهای فیزیولوژیک(ضربان قلب استراحت،حداکثراکسیژن مصرفی و استقامت قلبی- تنفسی)،اندازه های آنتروپومتریک (طول قد، طول قد نشسته، وزن ،شاخص توده بدن، طول پا، عرض شانه ها وطول دست)و فاکتورهای آمادگی جسمانی(انعطاف پذیری، استقامت کمربندشانه واستقامت عضلات شکم )است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه منطقه فلاورجان است که در سنین10،12و 15سال در سال تحصیلی 87-86 مشغول به تحصیل و تعداد آنها برابر با 4205 نفر بوده که بر اساس روش کوکران و شارپ352 آزمودنی انتخاب شدند .مدارس به صورت قرعه کشی از سطح شهرستان فلاورجان انتخاب شدند. سپس از بین دانش آموزان مدارس، دانش آموزان ابتدایی رده سنی10 سال ، راهنمایی 12 سال و دبیرستان رده سنی 15 سال برای انجام آزمونهای(طول قد ، وزن، طول دست، طول پا، طول قد نشسته و عرض شانه ،استقامت عضلات شکم انعطاف پذیری و استقامت عضلات کمربند شانه ، آمادگی قلبی -تنفسی ، حداکثر اکسیژن مصرفی و ضربان قلب زمان استراحت) انتخاب شدند. پس از توجیه آزمونگران جهت انجام آزمون و گرفتن رضایت نامه از دانش آموزان و اولیائ آنان و بررسی سلامت آنان ، آزمونهای مورد تحقیق انجام شد.کلیه نتایج با استفاده از نرم افزار16 spss استخراج شده است. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها ازآمار توصیفی شامل جداول و نمودارهای ستونی وبرای آزمون فرضیه های تحقیق از آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس یک راهه anova و آزمونهای لوین و شفه استفاده شد.(مقدار05/0 p? در نظر گرفته شد.) نتایج تحقیق نشان داد که افزایش سن بر افزایش طول قد ، وزن، طول دست، طول پا، طول قد نشسته و عرض شانه و همچنین بر افزایش استقامت عضلات شکم ،انعطاف پذیری و افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی دانش آموزان دختر تأثیر معناداری دارد. همچنین افزایش سن بر کاهش آمادگی قلبی -تنفسی دانش آموزان دختر تأثیر معناداری دارد.اما افزایش سن برضربان قلب زمان استراحت و استقامت عضلات کمربند شانه بی تأثیر بود.
داود رضایی نیا علیرضا رمضانی
ترکیب جنسیتی کلاسهای درس تربیت بدنی بر بسیاری از متغیرها همچون نگرش دانش آموزان به درس تربیت بدنی مورد مطالعه قرار گرفته است، اما اثر این کلاسها بر آمادگی جسمانی دانش آموزان کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. لذا مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه ی میزان آمادگی جسمانی دانش آموزان مدارس مختلط و غیر مختلط ابتدایی و راهنمایی انجام شده است. این مطالعه جمعاً بر روی 400 دانش آموز دختر و پسر، شامل دوره های ابتدایی و راهنمایی مختلط و غیر مختلط که هر دوره شامل 4 گروه و هر گروه شامل 50 نفر می شدند انجام شد که در مناطق روستایی شهرستان فیروزه و در سال تحصیلی 90 – 89 مشغول به تحصیل بودند. شرکت کنندگان دوره ی ابتدایی، شامل دانش آموزان کلاس پنجم و دوره ی راهنمایی، شامل دانش آموزان کلاس سوم راهنمایی می شدند. نمونه ها از بین کلاسهای مختلط و غیر مختلط، بطور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. و متغیرهای قد بر حسب سانتی متر، وزن بر حسب کیلوگرم، شاخص توده ی بدن بر حسب کیلوگرم بر مجذور قد و هفت آزمون آمادگی جسمانی و حرکتی (انعطاف پذیری، پرش جفت، کشش از بارفیکس اصلاح شده، دوی9×4متر، دوی45متر، درازونشست و دوی 540 متر) مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت مقایسه ی داده ها از آزمونt برای گروههای مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد؛ در پسران دوره ی ابتدایی رکورد آزمونهای پرش جفت(007/0p=) و دوی 45 متر(008/0p=) گروه غیر مختلط به طور معنی داری بهتر از گروه مختلط بود. همچنین در گروه دختران ابتدایی نیز رکورد آزمون دوی540متر (00/0p=) در گروه غیر مختلط به طور معنی داری بهتر از گروه مختلط بود. در دوره ی راهنمایی پسران در نتایج آزمون دوی540متر (037/0p=) اختلاف به نفع گروه غیرمختلط مشاهده گردید و در گروه دختران؛ در نتایج آزمون دوی سرعت 45 متر(018/0p=) و دوی 540متر(002/0p=) اختلاف معنی داری به نفع گروه غیر مختلط مشاهده شد. بر اساس یافته های این مطالعه مشخص شد اثر ترکیب جنسیتی بر تمام قابلیت های آمادگی جسمانی دانش آموزان یکسان نبوده و ترکیب جنسیتی کلاس بر برخی از اجزای آمادگی جسمانی تأثیر گذار می باشد. یافته ها نشان می دهد که دختران و پسران- هر دو تحت تأثیر نوع کلاس(مختلط یا غیر مختلط بودن) قرار گرفتند و این أثر بیشتر در نتایج دوی 540 متر قابل مشاهده است. لذا به برنامه ریزان توصیه می شود در تشکیل کلاس های درس تربیت بدنی به ترکیب جنسیتی کلاس توجه بیشتری شده و زمینه ی بیشتری جهت توسعه ی قابلیتهای آمادگی جسمانی دانش آموزان مختلط بویژه قابلیت استقامت قلبی- تنفسی فراهم گردد.
احمدرضا مبصّر علیرضا رمضانی
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر مصرف اسید آمینه شاخه دار بر لاکتات خون و توان هوازی دور? بازیافت پسران فعال بوده است. بدین منظور 18 دانشجوی پسر فعال که دارای شرایط شرکت در تحقیق بودند انتخاب شده و بطور تصادفی به دو گروه ، مکمل (تعداد 9 نفر، سن به سال 78/0±11/25 ، شاخص توده بدن 98/0±74/22 2kg/m ، درصد چربی51/1±26/12) و گروه دارونما (تعداد 9 ، سن به سال86/0±67/24، شاخص توده بدن 15/2±48/23 ، درصد چربی 42/1±89/11) تقسیم شدند. در یک طرح دوسوکور آزمودنی ها 30 دقیقه قبل از آغاز آزمون بروس، 77 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن مکمل اسیدهای آمینه شاخه دار و یا پلاسیبو (دکسترین) دریافت کردند. برای بررسی تأثیر مصرف مکمل bcaa بر سطوح لاکتات در دور? بازیافت، 30 دقیقه قبل، بلافاصله ، 15 دقیقه و30 دقیقه پس از اتمام آزمون بروس، لاکتات گیری انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری ، برای مقایسه توان هوازی دو گروه از آزمون t مستقل استفاده شد. جهت مطالعه معنی داری درون گروهی در مراحل مختلف پژوهش از آزمون تحلیل واریانس در اندازه گیری های مکرر چند عاملی و جهت بررسی تفاوت میانگین متغیرها از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافته ها نشان داد پس از فعالیت، توان هوازی و میزان میانگین ضربان قلب دوره های بازیافت بین دو گروه به دنبال مصرف مکمل اسیدهای آمینه شاخه دار افزایش معنی داری نداشت، اما میزان میانگین لاکتات دوره های بازیافت بین دو گروه کاهش معنی داری(001/0?p و 05/0?p) نشان داد. بر اساس این یافته ها نتیجه گیری می شود مصرف مکمل اسیدهای آمینه شاخه دار باعث کاهش سطوح لاکتات خون دوره های بازیافت شده و به دنبال آن منجر به بهبود زمان دوره بازیافت شد.
جاسم اسداللهی علیرضا رمضانی
هدف پژوهش مقایسه دیدگاه مربیان شنا و متخصصان تربیت بدنی وعلوم ورزشی در خصوص شاخص های استعدادیابی شنای سرعتی و استقامتی بود. به این منظور از مربیان شنا و متخصصان تربیت بدنی و علوم ورزشی شهر تهران که تعدادشان به ترتیب 102 و 117 نفر بود به عنوان جامعه آماری استفاده گردید. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و طبق جدول مورگان حجم نمونه از طبقه مربیان 64 نفر و ازطبقه متخصصین تربیت بدنی 74 نفر تعیین گردید. سپس توسط پرسشنامه گائینی(1382) از ایشان نظر سنجی بعمل آمد. این پرسشنامه به روش لیکرت تنظیم شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون "کلموگراف- اسمیرنوف" جهت سنجش توزیع طبیعی داده ها و از آزمون های ناپارامتریک "یومن ویتنی" و "خی دو" جهت مقایسه نظرات مربیان و متخصصان استفاده شد. بر اساس نتایج، از دیدگاه مربیان شنا و متخصصان تربیت بدنی ، شاخص های استعدادیابی انگیزه درونی، قد، طول کف دو دست، انعطاف پذیری شانه، چابکی و توان بی هوازی مهمترین معیارهای تاثیرگذار در شنای سرعتی و شاخص های حداکثر اکسیژن مصرفی، انگیزه درونی، هماهنگی، قدرت شناوری، مقاومت در برابر خستگی و تحمل در برابر تنش مهمترین معیارهای تاثیر گذار بر شنای استقامتی محسوب می شوند. همچنین نتایج نشان داد بین دیدگاه مربیان و متخصصان در شنای سرعتی بین شاخص های سرعت عکس العمل، هماهنگی، چابکی، توان هوازی بیشینه، فاصله عرضی دو دست،طول کف دست، توده خالص بدن،توان بی هوازی، انعطاف پذیری مچ پا، استقامت عضلانی، استقامت عمومی، سرعت، قدرت و تیپ بدنی و در شنای استقامتی بین شاخص های مقاومت در برابر خستگی، ظرفیت حیاتی،استقامت عضلانی، استقامت عمومی، توده خالص بدن،توان بی هوازی،چابکی، توان هوازی بیشینه، درصد چربی بدن، انعطاف پذیری شانه، سرعت عکس العمل، انگیزه درونی و تیپ بدنی در سطح معنی داری 05/0p? تفاوت معنی داری وجود دارد. پیشنهاد می شود مربیان شنا جهت گزینش شناگران نخبه سرعتی و استقامتی از شاخص های استعدادیابی مشترک بین مربیان و متخصصین استفاده نمایند.
منصوره محمدیون علیرضا رمضانی
چکیده: هدف این تحقیق تعیین تأثیر مصرف مکمل آهن بر توان هوازی و فاکتورهای خونی دختران 14-17 ساله بود. جامعه آماری این تحقیق شامل35 دانش آموزان دختر 17- 14سال غیر ورزشکار دوره متوسطه ناحیه ی یک شهرستان مشهد بود که با روش نمونه گیری در دسترس براساس پرسشنامه غربال گری شدند. شرکت کنندگان پس از آزمایش خون به سه گروه پیش نهفتگی، نهفتگی و کنترل تقسیم شدند. درگروه کنترل آهن، فریتین، اشباع ترانسفرین وپروتئین های حمل کننده آهن tibc)) نرمال بودودر دوگروه پیش نهفتگی و نهفتگی فاکتورهای خونی عنوان شده کمبود آهن را نشان دادند، که البته کمبود آهن درگروه نهفتگی نسبت به گروه پیش نهفتگی بیشتر بود. این دو گروه نیز بر اساس میزان فاکتورهای مذکورتقسیم بندی شدند. درابتدا ازتمامی آزمودنی ها نمونه خون جهت اندازه گیری هموگلوبین، هماتوکریت، فریتین سرم، پروتئین های حمل کننده آهن، حجم گلبول قرمز mcv، میانگین هموگلوبین در گلبول قرمزmc و میانگین غلظت هموگلوبین در گلبول قرمز mchc گرفته شد، همچنین با استفاده از آزمون بروس، vo2max شرکت کنندگان اندازه گیری شد.دو گروه پیش نهفتگی ونهفتگی روزانه دو قرص 50 میلی گرمی سولفات آهن به مدت 6 هفته مصرف نمودند ودوباره متغیرهای خون وتوان هوازی اندازه گیری شد.ازروش های آمارتوصیفی واستنباطی شامل آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای توزیع طبیعی، آزمون لوین برای همگنی واریانس ها،تحلیل واریانس یکطرفه anovaوآزمون تعقیبی شفه استفاده شد.نتایج نشان داد که مصرف مکمل آهن تأثیر معنی داری بر سطح آهن سرم، tibc و توان هوازی دو گروه پیش نهفتگی ونهفتگی در مقایسه با گروه کنترل داشت(05/0? (p ولی سایر فاکتورهای خونی تغییر چشمگیری نداشتند.
فاطمه باغبانی نقدهی علیرضا رمضانی
هدف از این پژوهش بررسی اثر خستگی عملکردی بر تعادل پویا و مقایسه آن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیر ورزشکار 18-15 ساله بود.بدین منظور 15 نفر دختر ورزشکار به صورت تصادفی ساده از جامعه دانش آموزان ورزشکار عضو کانون ورزشی شهرستان نقده نتخاب گردید، که میانگین و انحراف معیار سن، وزن، قد و شاخص توده بدن آنها به ترتیب برابر 1/10±16/07 سال ،6/75±53/10 کیلوگرم، 4/63±167/03 سانتی مترو 2/43±19/47 کیلوگرم بر متر مربع بود. تعداد 15 نفر دختر غیرورزشکار به صورت تصادفی ساده از بین دانش آموزان شهرستان نقده انتخاب گردید که میانگین و انحراف معیار سن، وزن، قد و شاخص توده بدن آنها به ترتیب برابر11/87±16/13 سال ، 1/13±52/3 کیلوگرم،8/43±161/23 سانتی متر و 3/24±20/04 کیلوگرم بر متر مربع بود.متغیر های مستقل خستگی، ورزشکار و غیر ورزشکار بودن و متغیر وابسته تعادل پویا بود.در ابتدا پیش آزمون تعادل ستاره ای (sebt)، پروتکل خستگی عملکردی(20 دقیقه فعالیت در 7 ایستگاه)و سپس پس آزمون sebtاجرا گردید. برای تعیین میزان خستگی از مقیاس میزان درک تلاش(rpe) بورگ قبل از شروع ایستگاه اول،پایان سوم،و بعد از ایستگاه هفتم استفاده گردید.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی همبسته برای مقایسه بین پیش و پس آزمون تعادل پویا در دانش آموزان ورزشکار و غیر ورزشکار و نیز از آزمون تی مستقل برای مقایسه تفاضل مقادیر تعادل پویا در پیش و پس آزمون بین دوگروه استفاده شد. همچنین از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه امتیازات میزان درک تلاش در دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار استفاده شد. نتایج نشان داد که در گروه ورزشکار خستگی عملکردی بر تعادل پویا اثر معنی داری نداشت، اما در گروه غیرورزشکار اثر معنی داری(0.05 > p)بر تعادل پویا مشاهده شد، همچنین تفاضل اثر خستگی بر تعادل پویا بین دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار معنی دار(0.05 > p) بود.
افناز خلیل نژاد ایری علیا علیرضا رمضانی
استقامت قلبی-تنفسی یکی از عوامل آمادگی جسمانی است که با تمرینات منظم و هوازی توسعه می یابد. تمرینات هیپوکسی اینتروال از جمله تمریناتی است که بدین منظور طراحی شده است. هدف از اجرای تحقیق حاضر، بررسی تاثیریک دوره تمرین دویدن با هیپوکسی اینتروال بر توان هوازی، اریتروپویتین، هموگلوبین وسلول های قرمز خون دختران دانشجو بود. روش این تحقیق نیمه تجربی و نمونه تحقیق به صورت نمونه در دسترس، شامل 22 نفر از دانشجویان دختر غیر فعال با میانگین سن (82/0 ± 55/20 سال)، قد (7/3 ± 91/160 سانتی متر) و وزن (35/6 ± 27/55 کیلوگرم) بود که به روش کومه ای در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده در دو گروه هیپوکسی اینتروال و اینتروال قرار گرفتند. گروه اول به مدت 2 ماه و 1 جلسه در هفته تحت تمرین دویدن اینتروال در شرایط هیپوکسی و گروه دوم نیز به مدت 2ماه و 1 جلسه در هفته تحت تمرین دویدن اینتروال در شرایط عادی قرار گرفت. برای تعیین سطح هموگلوبین، سلول های قرمز خون و هورمون اریتروپویتین قبل و بعد از شروع پروتکل تمرینی خون گیری به عمل آمد. از آزمون بروس برای تعیین توان هوازی قبل و بعد از تمرینات استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونt همبسته و برای مقایسه پیش و پس آزمون توان هوازی، هورمون اریتروپویتین، هموگلوبین و سلول های قرمز خون در گروه اینتروال و هیپوکسی اینتروال و نیز از آزمون t مستقل برای مقایسه دو گروه استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد بین دویدن اینتروال و هیپوکسی اینتروال در تغییر سطوح هموگلوبین، سلول-های قرمز خون،توان هوازی و میزان ترشح هورمون اریتروپویتین تفاوت معناداری وجود ندارد، ولی توان هوازی(001/0p?) و میزان ترشح هورمون اریتروپویتین (001/0p?) در هر دو گروه افزایش معنی داری نشان داد. نتایج مربوط به اندازه گیری شاخصهای خونی در هر دو گروه، کاهش در مقادیر این شاخص ها را نشان داد که البته از نظر آماری معنی دار نبود. بنابراین 8 هفته دویدن هیپوکسی اینتروال توان هوازی و میزان ترشح هورمون اریتروپویتین را افزایش داد، ولی برای بالا بردن سطوح شاخص های هماتولوژیکی ناکافی بود.
فهیمه حیدری فرشته شهیدی
هدف از پژوهش حاضر، تعیین روایی مقیاس درک فشار 20-6 بورگ در ارزیابی خستگی دختران نوجوان بود. 88 دختر غیرورزشکار در سه گروه سنی 15، 16 و 17 سال با مشخصات بدنی، قد به متر (به ترتیب: 064/0 ± 62/1 ، 045/0 ± 61/1 و 059/0 ± 60/1)، وزن به کیلوگرم (به ترتیب: 46/9 ± 31/53، 25/9 ± 01/55 و 28/12 ± 66/53) و شاخص توده بدنی به کیلوگرم بر متر مربع (به ترتیب: 69/3 ± 30 /20، 48/3 ± 10/21 و 05/ 4 ± 68/20) به صورت تصادفی از بین دختران دبیرستانی شهرستان زنجان انتخاب و در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنیها، آزمون بروس بر روی نوارگردان را تا اعلام واماندگی انجام داده، بلافاصله پس از آزمون، درک آزمودنیها از فشار( با استفاده از مقیاس درک فشار 20- 6 بورگ) پرسیده و ثبت گردید و پس از گذشت 1 دقیقه از اتمام آزمون، غلظت لاکتات خون( خونگیری از انگشت میانی دست غیر برتر و بوسیله دستگاه سنجش لاکتات) اندازه گیری شد. در تحقیق حاضر، معیار خستگی، غلظت لاکتات بالاتر از 4 میلی مول بر لیتر در نظر گرفته شد و از این رو، روایی از طریق ضریب همبستگی پیرسون بین مقیاس درک فشار بورگ و غلظت لاکتات خون محاسبه گردید. تحلیل داده ها نشان داد در دختران 15 سال رابطه معنی داری بین مقیاس درک فشار بورگ و میزان لاکتات خون، وجود ندارد ( 802/0= p ، 05/0= r) اما در دختران 16 و 17 سال این رابطه معنی دار است ( به ترتیب، 014/0= p ، 474/0 = rو 4 /0= p ، 513/0 = r)، همچنین رابطه مذکور در مجموع گروه ها، معنی دار بدست آمد(002/0= p ، 336/0= r). بر اساس نتایج بدست آمده، با احتیاط می توان گفت، مقیاس درک فشار بورگ در ارزیابی خستگی دختران 16 و 17 سال، روایی داشته و می توان از این مقیاس برای هدایت فعالیتهای ورزشی کلینیکی و توانبخشی، تجویز شدت فعالیت ورزشی متناسب با تفاوتهای فردی در جامعه مذکور بهره برد.
نعمت اله نجاتمند علیرضا رمضانی
کیوتن یک ماده شبه ویتامین محلول در چربی است، که حامل ضروری الکترون در میتوکندری می باشد. تولید انرژی و فعالیت ضد اکسیدانی، دو عمل فیزیولوژیکی مهم کیوتن است. هدف کلی تحقیق حاضر بررسی تاثیر مصرف مکمل کیوتن بر توان هوازی، بی هوازی و برخی از شاخص های منتخب بیوشیمیائی ناشی از کوفتگی عضلانی تاخیری، و مقایسه آن در پسران ورزشکار و غیرورزشکار 15 تا 17 سال بود. به همین منظور از بین جامعه آماری در دسترس، 20 پسر ورزشکار ( 10 n = ) و غیرورزشکار ( 10 n = ) به صورت داوطلبانه ( با میانگین سن، قد و وزن به ترتیب 80 / 0 ± 30 / 16 سال، 6 / 0± 172 سانتی متر و 55 / 7 ± 76 / 62 کیلوگرم ) در این پژوهش شرکت کردند. طرح تحقیقی حاضر، به صورت پیش آزمون – پس آزمون بود که طی دو مرحله اجرا شد. مرحله اول : ابتدا، مقدار cc5 خون از ورید پیش آرنجی آزمودنی های هر دوگروه گرفته شد ( پیش آزمون 1 ). سپس پروتکل ایجاد کننده کوفتگی عضلانی تاخیری اجرا شد. 48 ساعت بعد، دوباره مقدار cc5 خون از ورید پیش آرنجی آزمودنی های هر دو گروه گرفته شد ( پس آزمون 1 ). سپس آزمون فالکنر ( پیش آزمون ) و بروس ( پیش آزمون ) اجرا شد. آزمون بروس، 25 دقیقه بعد از آزمون فالکنر اجرا شد. پس از پایان مرحله اول، دوره ی 14 روزه ی مکمل دهی کیوتن شروع شد. مرحله دوم : پس از پایان دوره ی مکمل دهی، مرحله دوم شروع شد که دقیقا مانند مرحله اول بود. نرمال بودن توزیع داده ها و همگنی واریانس ها، به ترتیب از طریق آزمون کلموگروف اسمیرنوف و لوین تائید شد. برای بررسی تفاوت در مراحل مختلف نمونه گیری، هم چنین تفاوت های درون گروهی و برون گروهی، به ترتیب از آزمون های repeated measure anova، t وابسته و مستقل استفاده شد. نتایج نشان دادند که مصرف 14 روزه ی مکمل کیوتن، منجر به کاهش سطوح سرمی ldh و ck ( شاخص های کوفتگی ) هر دو گروه شد، اما این کاهش معنادار نبود. هم چنین توان هوازی هر دو گروه افزایش پیدا کرد، اما این افزایش معنی دار نبود. اما مصرف مکمل کیوتن، منجر به افزایش معنادار توان بی هوازی هر دو گروه شد.
مسعود طاهرخانی علیرضا رمضانی
هدف از اجرای پژوهش حاضر،شناسایی ویژگی های معلم موفق تربیت بدنی و مقایسه ی آن از دیدگاه معلمان تربیت بدنی زن و مرد بود. این تحقیق در ابتدا سعی بر آن دارد که با مطالعه ی تحقیقات و مبانی نظری در زمینه ی ویژگی های حرفه ای و شخصی لازم برای یک معلم تربیت بدنی، به بررسی ویژگی های یک معلم موفق تربیت بدنی بپردازد، سپس با اخذ دیدگاه معلمان تربیت بدنی، دیدگاه آنها را در این زمینه با یکدیگر مقایسه کند. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و نمونه آماری آن را تعداد 200 نفر از معلمان تربیت بدنی استان قزوین تشکیل دادند. ابزار تحقیق، پرسشنامه ی محقق ساخته حاوی 34گویه در 6 بعد "مدیریت کلاس" ، "توانایی های آموزشی معلم" ، "دانش معلم" ، "روابط عاطفی- اجتماعی معلم" ، "مهارت های مورد نیاز تدریس تربیت بدنی" و "ویژگی های شخصی معلم" بود که روایی محتوایی آن توسط جمعی از اعضاء هیئت علمی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی و نیز گروه علوم تربیتی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران تأیید شد و برای محاسبه ی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 86% به دست آمد.نتایج آزمون مقایسه ای u- من ویتنی نشان داد که بین دیدگاه معلمان تربیت بدنی مرد و زن در ابعاد "دانش"،"مدیریت کلاس"،"ویژگی های شخصی معلم"،"روابط عاطفی- اجتماعی"و"مهارتهای مورد نیاز تدریس تربیت بدنی" تفاوت معنی داری وجود ندارد ولی در بعد "توانایی های آموزشی معلم" بین دیدگاه معلمان مرد و زن تفاوت معنی داری وجود دارد. بین دیدگاه معلمان تربیت بدنی دارای مدرک تحصیلی کاردانی و نیز معلمان دارای مدرک کارشناسی و بالاتردر ابعاد "دانش" ، "توانایی های آموزشی معلم"، "ویژگی های شخصی معلم" و بعد "روابط عاطفی- اجتماعی" تفاوت معنی داری وجود ندارد ولی در ابعاد " مدیریت کلاس" و "مهارتهای مورد نیاز تدریس تربیت بدنی" بین دیدگاه معلمان مذکور تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج نشان داد بطورکلی در مجموع ابعاد شش گانه، بین دیدگاه معلمان تربیت بدنی مرد و زن در مورد ویژگی های معلم موفق تربیت بدنی تفاوت معنی داری وجود ندارد اما در مجموع ابعاد فوق بین دیدگاه معلمان تربیت بدنی دارای مدرک تحصیلی کاردانی و کارشناسی و بالاتر تفاوت معنی داری وجود دارد.
محمود محمدی علیرضا رمضانی
تحقیق حاضر به منظورتعیین اثرمصرف مکمل ال کارنیتین وتمرینات منتخب بر توان هوازی ولاکتات خون در مردان جوان انجام شده است.دراین مطالعه 30 دانشجوی غیر ورزشکار دانشگاه شهید رجایی با میانگین سنی 75/1±63/22 سال و قد 6 ±47/176 سانتی متر و وزن 10±33/72 کیلوگرم وشاخص توده بدنی6/2±17/23 کیلوگرم برمترمربع شرکت داشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به 3 گروه تمرین که فقط تمرینات منتخب را انجام می دادند،گروه مکمل که مکمل ال کارنیتین مصرف می کردند وگروه مکمل وتمرین که هم تمرینات منتخب را انجام می دادند وهم مکمل مصرف می کردندتقسیم شدند.تمرینات به صورت تناوبی و به مدت 4هقته و هر هفته 3جلسه 60 دقیقه ای با شدت 85-65 درصد حداکثر ضربان قلب انجام شد. قبل از شروع تمرینات و مکمل دهی و بعد از 4 هفته، توان هوازی با استفاده ازآزمون بروس و میزان لاکتات خون به وسیله لاکتومتر و فشار خون استراحتی و حداکثر و ضربان قلب استراحتی و حداکثر اندازه گیری شد.داده ها با استفاده ازآمارتوصیفی و آزمون کلموگروف اسمیرنوف و لوین و آزمونt همبسته و تحلیل واریانس یک راهه بررسی گردید. تمرین ورزشی ، مکمل و تمرین به همراه مکمل باعث بهبود توان هوازی و افزایش زمان واماندگی و کاهش میزان اسید لاکتیک استراحتی شدند.(05/>(p اما بر میزان اسید لاکتیک فعالیتی تاثیر معنی داری نداشتند.و بین تاثیر تمرینات ورزشی و مکمل و تمرین به همراه مکمل بر توان هوازی و میزان لاکتات خون تفاوت معنی داری وجود نداشت. بنابر این برای بهبود عملکرد ورزشی و افزایش توان هوازی می توان از مکمل ال کارنیتین به همراه تمرینات ورزشی استفاده کرد
علی اصغر رستگار علیرضا رمضانی
هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر سه روش تمرینی پلایومتریک بر قدرت انفجاری دست و پای والیبالیستهای پسر نوجوان بود. این تحقیق به صورت نیمه تجربی با سه گروه تجربی و به روش میدانی انجام شد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی والیبالیستهای نوجوان و نمونه آماری شامل 36 نفر از والیبالیستهای نوجوان دو شهر خرمدره و هیدج (با میانگین سن 02/1±14/16 سال، قد 92/5±36/177 سانتی متر، وزن 148/8±91/67 کیلوگرم، bmi 08/2±55/21 کیلوگرم بر مترمربع و vo2max 92/4±36/54 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) بود. آزمودنیها به طور تصادفی به سه گروه 12 نفری (گروه تمرینی پایین تنه، بالاتنه و ترکیبی) تقسیم شدند. متغیرهای مستقل این تحقیق سه روش تمرینی پلایومتریک پایین تنه، بالاتنه و ترکیبی و متغیرهای وابسته شامل پرش دفاع، پرش اسپک و پرتاب توپ مدیسن بال بودند. در ابتدا پیش آزمون متغیرهای وابسته از هر سه گروه به عمل آمد. سپس هر سه گروه تمرینات مربوط به خود را در 8 هفته ی 2 جلسه ای انجام دادند و در انتها پس آزمونها گرفته شد. داده های به دست آمده با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی شامل تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد: در هر سه متغیر اثر اصلی مرحله و تعامل گروه با مرحله معنی دار بود(05/0p?). در پرش دفاع و پرش اسپک بین عامل گروه اختلاف معنی دار مشاهده نشد. در پرتاب توپ مدیسن بال عامل گروه معنی دار بود(036/0p=) و نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از اختلاف معنی دار بین دو گروه بالاتنه و پایین تنه به نفع بالاتنه بود(043/0p=). بنابراین با توجه به پیشرفت خوب گروه ترکیبی در هر سه متغیر و نیاز همزمان والیبال بر قدرت انفجاری پایین تنه و بالاتنه روش تمرینی ترکیبی توصیه می شود.
ابوذر زیدآبادی نژاد عباس نضریان
هدف از اجرای این تحقیق بررسی تاثیر دو الگوی منتخب تدریس تربیت بدنی بر آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی و یادگیری برخی مفاهیم ریاضی دانش آموزان پسر دوره ابتدایی بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره ابتدایی منطقه درودزن شهرستان مرودشت بود. نمونه تحقیق شامل 60 نفر از دانش آموزان پایه های دوم، سوم و چهارم مدارس ابتدایی فروغ دانش و شهید شریفی منطقه درودزن (سال تحصیلی 92-1391) بود که بصورت در دسترس در دو گروه 30 نفره تحت عنوان گروه الگوی سنتی رایج و گروه الگوی تدریس تلفیقی تربیت بدنی با ریاضی، همسان شدند.ابزار جمع آوری داده ها شامل آزمون های آمادگی جسمانی(بارفیکس اصلاح شده، خم شدن نشسته، دراز و نشست، دو540 متر) و آزمون ریاضیات ایران کی مت بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون(12جلسه بعد) از هر دو گروه بعمل آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری یافته ها از روش های توصیفی و روش های استنباطی از جمله آزمون کلموگروف اسمیرنف برای توزیع طبیعی داده ها، آزمون لوین برای همگنی واریانس ها و آزمون اندازه گیری های مکرر در هر دو گروه استفاده شد. نتایج نشان داد بین پیش آزمون و پس آزمون هر دو الگو در هر سه پایه(دوم، سوم و چهارم) در متغیر آمادگی جسمانی تفاوت معنی داری وجود داشت (p≤0/05 ) و همچنین در متغیر یادگیری مفاهیم ریاضی تفاوت معنی داری وجود داشت (p≤0/05 ). بطوری که الگوی تلفیق تربیت بدنی با ریاضی بطور قابل ملاحظه ای بیشتر از الگوی سنتی رایج بر این دو متغیر تاثیر داشت. بنابراین توصیه می شود در برنامه ریزی درس تربیت بدنی از الگوی تلفیقی بجای الگوی سنتی استفاده شود.
مریم نصری علیرضا رمضانی
تحقیق حاضر با هدف مقایسه تأثیر تمرینات هوازی و ورزش عضلات کف لگن بر دیسمنوره اولیه دختران نوجوان انجام گرفت. در این تحقیق که به روش نیمه تجربی انجام شد، 45 دختر نوجوان شهر صالح آباد با میانگین سن، وزن و قد به ترتیب 0/65 ± 16/10سال، 5/61 ± 55/73کیلوگرم و 5 ± 161/61سانتی متر و با سابقه ابتلاء به دیسمنوره اولیه متوسط و شدید به عنوان نمونه آماری تحقیق شرکت داشتند. آزمودنی¬ها به صورت داوطلبانه انتخاب و به روش تصادفی ساده در سه گروه 15 نفره تمرین هوازی، ورزش عضلات کف لگن و کنترل تقسیم شدند. جهت جمع آوری داده¬ها از دو پرسشنامه سنجش دیسمنوره اولیه و به منظور همگن نمودن آمادگی هوازی آزمودنی¬ها از آزمون یک مایل دویدن و راه رفتن استفاده گردید. پروتکل تمرینی در گروه هوازی به صورت سه جلسه درهفته با شدت 65 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه و مدت 45 دقیقه و در گروه ورزش عضلات کف لگن تمرینات به صورت روزانه، سه بار در روز و هر بار به مدت 15 دقیقه و در هر دو گروه به مدت هشت هفته اجرا گردید. گروه کنترل در طول این مدت هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. تجزیه و تحلیل داده¬ها توسط آزمون بونفرونی، آزمون تحلیل واریانس در اندازه¬های تکراری و تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی¬داری p?0.05 انجام شد. اختلاف معنی¬داری از نظر شدت و مدت درد بین پیش آزمون و پس آزمون گروه¬های تمرین مشاهده گردید ( p?0.05). مقایسه داده¬های سه گروه پس از مداخله، اختلاف معنی¬داری از نظر مدت درد بین گروه¬های تمرین هوازی، ورزش عضلات کف لگن با گروه کنترل را نشان داد(p?0.05). اختلاف معنی داری بین دو گروه تمرین از نظر مدت درد به دست نیامد. از نظر شدت درد نیز اختلاف معنی¬داری بین گروه¬ها مشاهده نشد. نتایج تحقیق نشان داد، انجام هشت هفته تمرین ایروبیک یا ورزش عضلات کف لگن می¬تواند در کاهش مدت درد دیسمنوره اولیه دختران نوجوان موثر باشد. بنابراین توصیه می¬گردد که از تمرین ایروبیک و ورزش عضلات کف لگن جهت کاهش مدت درد دختران مبتلا به دیسمنوره اولیه استفاده گردد.
مرتضی کردی علیرضا رمضانی
هدف کلی تحقیق حاضر ، تاثیرانواع بازیافت فعال(شنای ملایم) و غیر فعال(نشستن) و سونای خشک بردفع لاکتات خون پس از شنای 100متر کرال سینه در مردان جوان بود. به همین منظور 10 نفر آزمودنی از بین معلمان تربیت بدنی به صورت داوطلب، با میانگین (سن 22/2±4/27 سال، قد 12/6±2/177 سانتی متر ، وزن 01/4±70/72 کیلو گرم ، شاخص توده بدنی 40/1±18/23 کیلوگرم بر متر مربع ) انتخاب و در یک گروه قرار گرفتند. آزمودنی ها در 3 روز مختلف با 48 ساعت فاصله زمانی ، یکی از روش های بازیافت فعال(شنای ملایم) و غیر فعال(نشستن و سونای خشک) را اجرا کردند. در ادامه آنها ، جلسه اول را با بازیافت غیر فعال(نشستن) آغاز کرده و بعد از آن جلسه دوم را با با سونای خشک ادامه داده سر انجام جلسه آخر را با بازیافت فعال(شنای ملایم) به پایان رساندند. در هر جلسه، قبل از فعالیت اصلی( آزمون شنای 100متر کرال سینه با شدت بیشینه) فعالیت گرم کردن را به مدت 15 دقیقه در آب و بیرون از آن انجام و بعد استراحت، و نمونه خونی لاکتات و ضربان قلب از آزمودنی ها گرفته شد و سپس طی 3 مرحله، بلافاصله، دقایق 5و10، ضربان قلب آنها اندازه گیری و میزان لاکتات خون به وسیله دستگاه لاکتومتر ثبت شد.در پایان برای سنجش تاثیر روش های تحت بررسی بر روی عملکرد، اجرای شنای 100متر کرال سینه تکرار گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف ، برای اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها و همگنی واریانس در هر روش، از آزمون تحلیل واریانس در اندازگیری تکراری برای بررسی تفاوت بین مراحل مختلف اندازه گیری، از آزمون بنفرونی برای مشخص نمودن معنی داری بین مراحل استفاده شد، همچنین سطح معناداری 05/0p≤ در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد یک جلسه بازیافت سونای خشک بردفع اسیدلاکتیک خون پس از فعالیت شدید و دقایق 5 و10، تفاوت معنی داری با روش بازیافت نشستن نداشته است، همچنین،یک جلسه بازیافت شنای ملایم بردفع اسیدلاکتیک خون پس از فعالیت شدید، در دقیقه 5، تاثیر معنی دار نداشته، اما در دقیقه 10، تاثیرگذار بوده وتفاوت معنی داری در دفع اسیدلاکتیک خون با روش نشستن داشته است، به عبارتی کاهش اسیدلاکتیک در دقیقه 10 بیشتر و مشهودتر از دقیقه 5 بوده است(05/0 p≤) و بین یک جلسه بازیافت شنای ملایم با سونای خشک بر دفع اسید لاکتیک خون، تفاوت معنی دار وجود نداشته است، هر چند شنای ملایم به نسبت سونای خشک تاثیر بهتر و سریع تری بر دفع اسیدلاکتیک خون داشته است. بنابراین توصیه می شود برای دفع سریعتر لاکتات خون از روش شنای ملایم استفاده گردد.
رضا اسلامی یکتا مجید کاشف
این موضوع روی دانش آموزان و پسران غیرورزشکار انجام شده است و از نتایج آن می توان در ارزیابی فعالیت بدنی دانش آموزان و کنترل عوامل خطرزای قلبی و عروقی حین فعالیت بدنی آنان استفاده کرد.
زینت آقائی علیرضا رمضانی
چاقی عمومی ترین بیماری متابولیک در جهان و عامل ایجادکننده بسیاری از بیماری هاست و با کاهش کیفیت زندگی همراه است. می¬توان انتظار داشت جامعه در آینده با رشد پیامدهای چاقی همچون سندرم متابولیک مواجه شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر6 هفته تمرین هوازی بر شاخص های سندرم متابولیک شامل لیپوپروتئین های کلسترولی کم چگال و پرچگال ،کلسترول تام، تری گلیسرید، قندخون ناشتا،تحمل گلوکز، هموگلوبین گلیکوزیله، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، اندازه دورکمر، نسبت دورکمر به دورباسن و وزن دختران نوجوان بود. با توجه به هدف پژوهش20 نوجوان دختر غیرورزشکار با حداقل 2علامت سندرم متابولیک(hdl پایین و دورکمر بالا) با میانگین سن671/0±85/12سال و میانگین وزن51/11±45/79 کیلوگرم از میان 75 نفر با شاخص توده بدنی بالای صدک 90 از دانش آموزان مدارس راهنمایی شهر سنندج داوطلبانه انتخاب شدند و بصورت تصادفی به دوگروه10نفری تمرین هوازی و گروه کنترل تقسیم شدند.گروه تمرین هوازی به مدت شش هفته تمرین هوازی دویدن تناوبی باشدت 65 تا70درصد ضربان قلب بیشینه را انجام دادند و گروه کنترل در طول پژوهش در هیچ برنامه تمرینی منظمی شرکت نکردند.از آزمون تحلیل واریانس در اندازه های تکراری برای آنالیزداده ها در سطح معناداری 05/0p? استفاده شد.یافته ها نشان داد درگروه تمرین هوازی کاهش معنی دار در دورکمر(001/0p?) و نسبت دورکمر به دورباسن(001/0p?) بوجود آمد، اما در سایر شاخص ها تغییر معناداری مشاهده نشد. بنابراین می توان گفت تمرین منظم هوازی احتمالا اثر معناداری درکاهش برخی شاخص های خطرزای سندرم متابولیک دارد.
نرجس کلانتری علیرضا رمضانی
ستقامت قلبی – تنفسی یکی از عوامل آمادگی جسمانی است که با تمرینات منظم و هوازی توسعه می یابد.تمرینات هیپوکسی اینتروال از جمله تمریناتی است که بدین منظور طراحی شده است.ثابت شده است که مصرف کیوتن می تواند موجب افزایش عملکرد ورزشی و حداکثراکسیژن مصرفی ورزشکاران شود. هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کیوتن و تمرین هیپوکسی بر توان هوازی و برخی شاخص های هماتولوژیکی دختران ورزشکار بود . روش این تحقیق نیمه تجربی است که با سه گروه آزمودنی وبا پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. نمونه تحقیق به صورت نمونه در دسترس ، شامل 30 نفر از دختران ورزشکار با میانگین سن 803 / 0 ± 9 / 15 سال ،قد 56 / 1 ±10 / 159 سانتی متر، وزن51 / 1 ± 7 / 55 کیلوگرم، bmi 52 / 0 ± 9 / 21 بود که در 3 گروه مکمل10نفر، تمرین10نفر، ترکیبی10نفر قرار گرفتند. گروه اول به مدت دو هفته 300 میلی گرم مکمل کیوتن را روزانه دریافت کردند. گروه دوم به مدت دوهفته روزی 2 جلسه تمرینات هیپوکسی را انجام دادند. گروه سوم دوهفته 300 میلی گرم مکمل کیوتن را روزانه مصرف کرده و طی دو هفته دو بار در روزتمرینات هیپوکسی را انجام دادند. برای تعیین سطح هموگلوبین و غلظت هماتوکریت قبل و بعد از شروع پروتکل خون گیری به عمل آمد .از آزمون 12 دقیقه دوی کوپر برای تعیین توان هوازی استفاده شد .به منظور تحلیل آماری از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف برای اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها و از آزمون لوین برای بررسی همگنی واریانس ها استفاده شد. برای توصیف آماری داده ها از میانگین و انحراف معیار و برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون تحلیل واریانس در اندازه های تکراری استفاده گردید. هم چنین از آزمون تعقیبی توکی برای تعیین معنی داری بین گروه ها استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد ، توان هوازی 05/0p? ،هموگلوبین05/0 p? وهماتوکریت 001/0p? پس از دوهفته افزایش معناداری داشت .هم چنین بین گروه ها در افزایش توان هوازی ، هماتوکریت و هموگلوبین تفاوت معناداری وجود داشت . بنابراین دو هفته دویدن هیپوکسی و مصرف مکمل توان هوازی ، غلظت هموگلوبین و میزان هماتوکریت را افزایش داد.
علیرضا رمضانی مقصود پیری
هدف از این پژوهش، مقایسه ویژگی های آنتروپومتریکی ،بیوانرژیک و زیست حرکتی کاراته کاهای مرد نخبه و غیر نخبه ایران و ارائه الگوی مطلوب بود روش: بدین منظور تعداد 12 نفر از قهرمانان نخبه تیم ملی کاراته ایران و 12 نفر نیز بعنوان غیر نخبه به روش نمونه گیری تصادفی ساده، بعنوان آزمودنی انتخاب شدند. به منظور گرد آوری اطلاعات، دو فرم محقق ساخته تهیه گردید و که در اولی متغیر های آنتروپومتریکی و در دومی متغیرهای بیوانرژیک و زیست حرکتی درج گردید . همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی(پراکندگی، انحراف استاندارد و ...) و آمار استنباطی(آزمون t نمونه های مستقل) استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین میانگین های وزن چربی (72/0p=)، وزن بدون چربی (87/0p=)،قد ایستاده (37/0p=) ، قد نشسته (3/0p=) درصد چربی (42/0p=) ، شاخص توده بدن (87/0p=) ،نسبت دور کمر به دور لگن (89/0p=) ، نمرات آندومورف ، مزومورف ،اکتومورف (12/0p=)،(46/0p=)، (42/0p=)،ضخامت چربی زیرپوستی، دور و قطر اندامها و قدرت(24/0 p=)، چابکی(11/0 p=) تفاوت معناداری دیده نشد و در مقابل بین میانگین های سرعت (03/0p=)، و توان هوازی (00/0=p) ، توان بی هوازی(018/0p=) ، استقامت عضلانی (00/0=p)و انعطاف (00/0=p)تفاوت معناداری مشاهده گردید. یافته های این تحقیق، ضرورت تحقیقات بیشتر را در زمینه تأثیرات احتمالیِ این تفاوتها و همبستگی آنها با عملکرد و رسیدن به قهرمانی در این رشته، نشان می دهد. یافته های پژوهش حاضر، روشنگر این مطلب بود که علیرغم تحقیق بر روی کاراته کاران آن هم در سطوح قهرمانی در بسیاری از ویژگی های آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی تفاوتی با غیر نخبه ها مشاهده نگردید و در نهایت تعیین این ویژگی ها در قهرمانان کاراته و مقایسه آنها با افراد غیر نخبه این نکته را خاطر نشان می سازد که تفاوت ها بیشتر در آن دسته از ویژگی هائی می باشد که در قهرمان شدن ورزشکاران موثرتر است. در غیر اینصورت دلائلی بر وجود تغییرات چشمگیر همانطوری که در این تحقیق مشاهده گردید، در بسیاری از این ویژگی ها با افراد غیر نخبه وجود ندارد.
بهروز فرزبود علیرضا رمضانی
هدف از این تحقیق مقایسه برخی از عوامل آمادگی جسمانی و آنتروپومتریکی جودوکاران نخبه و مبتدی است. برای پیشرفت در حوزه¬های مختلف ورزش و فتح قله¬های افتخار در میادین بین¬المللی و جهانی باید ورزشکاران و قابلیت¬های بالقوه آن¬ها را مورد شناسایی قرار داد. روش این تحقیق از نوع علی مقایسه¬ای بود. جامعه آماری شامل کلیه جودوکاران نخبه و مبتدی کشور بوده که در رده سنی 18 تا 25 سال بودند. روش نمونه¬گیری از نوع هدفمند بود. نمونه آماری را 36 نفر از جودوکاران نخبه و 36 نفر از جودوکاران مبتدی تشکیل می¬دادند. میانگین و انحراف معیار سن، وزن و قد گروه جودوکار نخبه به ترتیب برابر با 16/2 ± 13/21 سال، 23/5 ± 03/70 کیلوگرم و 76/2 ± 86/172 سانتی¬متر و در گروه جودوکار مبتدی به ترتیب برابر با 26/2 ± 36/21 سال، 99/4 ± 36/68 کیلوگرم و 93/1 ± 08/169 سانتی¬متر بود. متغیرهای تحقیق در سه بخش شاخص¬های فیزیولوژیکی، آمادگی جسمانی و آنتروپومتریکی مطالعه شد. روش آماری مورد استفاده شده شامل آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و جهت آزمون فرضیه¬ها از آمار استنباطی آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنی¬داری 05/0≥p است. کلیه مراحل آماری از طریق نرم افزار22spss- و excel صورت گرفت. نتایج آزمون فرضیه¬ها نشان داد که در تمامی شاخص¬های فیزیولوژیکی، آمادگی جسمانی و آنتروپومتریکی تفاوت معنی¬داری بین گروه جودوکار نخبه و گروه جودوکار مبتدی وجود دارد (01/0≥p)، در حالی که فقط در شاخص توده¬بدنی تفاوت معنی¬داری بین دو گروه مشاهده نشد (01/0≥p). با توجه یافته¬های این تحقیق، جودوکاران نخبه درصد چربی کمتری و دستان بلندتری دارند، شانه¬های پهن¬تر، قدرت و استقامت بیشتر و قدرت پنجه در آنان بیشتر است. همچنین تفاوت معناداری در قدرت بالاتنه با افراد مبتدی وجود دارد، توان هوازی و بی¬هوازی، انعطاف¬پذیری وچابکی بیشتری دارند، دارای توده عضلانی بیشتر و در نتیجه محیط اندام¬ها بزرگتر است.
جعفر جعفری عباس نظریان
چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین توانمندسازی و بهره¬وری معلمان تربیت بدنی شهرستان¬های استان تهران بود. روش تحقیق همبستگی و نوع تحقیق کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان تربیت بدنی شهرستان¬های استان تهران بالغ بر 1528 نفر در سال تحصیلی 92-91 بود. نمونه آماری به صورت تصادفی در دسترس و با توجه به جامعه آماری فوق الذکر و جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان ، 314 نفر از معلمان تربیت بدنی آموزش و پرورش شهرستان¬های استان تهران انتخاب ¬شدند و پس از پاسخ دادند به پرسشنامه¬ها اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده¬های پژوهش از پرسشنامه استاندارد توانمندسازی اسپریتزر با ضریب اعتبار 83/0 و پرسشنامه استاندارد بهره-وری منابع انسانی اچیو با ضریب اعتبار 76/0 استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده¬ها از نرم افزار19 spss در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته¬های تحقیق نشان داد که در بین مولفه¬های توانمندسازی همه مولفه¬ها بجز احساس شایستگی با بهره¬وری در سطح 01/0 p< ارتباط معنادار دارند. همچنین می¬توان نتیجه گرفت که درکل توانمندسازی با بهره¬وری ارتباط معنی¬دار دارد. نتایج بدست آمده ازتحلیل رگرسیون نشان داد که می¬توان بهره¬وری معلمان را از احساس توانمندی آنان پیش¬بینی کرد در نتیجه با توجه به اهمیت بهره¬وری منابع انسانی و بخصوص معلمان تربیت بدنی به مسئولان قسمت نیروی انسانی آموزش و پرورش پیشنهاد می¬گردد تا با فراهم نمودن شرایط افزایش توانمندی معلمان بوسیله تفویض اختیارات بیشتر باعث توانمندتر شدن معلمان و بخصوص معلمان تربیت بدنی شده و در نتیجه باعث افزایش بهره¬وری این عزیزان گردند.
مرتضی مداح علیرضا رمضانی
هدف از این تحقیق عبارت است ازمقایسه تاثیر دو نوع تمرین هوازی و مقاومتی بر عوامل خطرزای قلبی عروقی در دانش آموزان 17-15 سال غیر ورزشکار دوره متوسطه. جامعه آماری شاملکلیه دانش آموزان پسر غیر ورزشکار 15 تا 17 سال که شاخص توده بدنی آنها بالاتر از 25 بود. نمونه پژوهش124نفراز دانش آموزان دبیرستان مصلی نژاد منطقه 20 تهران که درسال تحصیلی 89-88مشغول به تحصیل بودندکه به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. 40نفر شاخص توده بدن بالای 25 داشتند سپس با روش تصادفی 30نفر انتخاب شدند نمونه پژوهش به صورت تصادفی به سه گروه 10 نفری تقسیم شدند.میانگین وزن و قد گروه کنترل، 23/11 ± 45/90 کیلوگرم،83/2 ± 85/170 سانتیمتر بود و میانگین وزن و قد گروه هوازی547/9 ± 1/95 کیلو گرم،59/6 ± 65/173سانتیمتر و میانگین وزن وقد گروه مقاومتی78/7 ±89کیلوگرم ،47/3± 95/171 سانتیمتربود گروهها شامل موارد زیر بودند : گروه کنترل که هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشت گروه تجربی1 ،گروه هوازی که تمرین به صورت هوازی و با شدت متوسط (80-65) درصد hrmax) طراحی شد. دوره تمرینی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه دویدن روی تردمیل صورت گرفت. گروه تجربی2، گروه مقاومتی که فعالیت این گروه شامل کار با وزنه بود که برنامه تمرینی با وزنه با 65 تا 80 درصد 1-rm صورت گرفت از آزمودنیها قبل و بعد از دوره تمرینات نمونه خونی گرفته شدو میزان tc,tg, ، hdl،-c،ldl، ldl/hdl محاسبه شد. روشهای آماری در دو بخش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی شامل آزمون tاستودنت در گروههای همبسته و تحلیل واریانس یک سویه(anova)و آزمون تعقیبی توکی با استفاده از نرم افزار spss ویرایش 16محاسبه شد. نتایج بدست آمده نشان داد درهر سه گروه tc,tg,ldl, تفاوت معناداری نداشت اما در گروه هوازیhdl )001/ 0 p? )و در گروه مقاومتی hdl )001/ 0 p? )و ldl/hdl (05 /0( p? تغییر معناداری داشت. همچنین بین اثرتمرین هوازی و مقاومتی روی tc,tgو ldl,ldl/hdlتفاوت معناداری وجود نداشت. اما بین اثر تمرین هوازی و مقاومتی روی متغیرhdl تفاوت معناداری مشاهده شد (001/ 0 p? ). نتیجه اینکه اثرات مشابه یکسانی بین تمرین هوازی و مقاومتی روی عوامل خطرزای قلبی و عروقی مشاهده شد.
حسین ابراهیم نیا علیرضا رمضانی
هدف ازاین تحقیق مقایسه و اثر انواع روشهای گرم کردن بر آمادگی حرکتی دانش آموزان پسر فوتبالیست دوره متوسطه می باشد.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه ، منطقه آموزش و پرورش زاوه می باشد که در سال تحصیلی 87 – 86 تعداد آنها 1500 نفر بوده است.نمونه آماری شامل 45 نفر می باشد که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها ، از بین دانش آموزان عضو کانون فوتبال منطقه زاوه،که به طور مستمر در حدود 3 سال در این کانون دررشته فوتبال به فعالیت مشغول بودند، انتخاب شدند . متوسط سن آزمودنیها . 50/±16/50سال و متوسط وزن و قد آنها به ترتیب 6/9 ± 56.50 کیلوگرم و 80/5 ± 166.1 سانتی متر بوده است . تحقیق از نوع کاربردی و روش تحقیق به صورت نیمه تجربی می باشد . طرح تحقیق شامل پیش آزمون و پس آزمون بوده که سه گروه تجربی ، سه روش مختلف گرم کردن ، شامل گروهای تجربی 1- روش گرم کردن پویا 2- روش گرم کردن ایستا 3- روش گرم کردن پنج مرحله ای را به اجرا گذاشتند و اثرات آنهاتوسط آزمون های پرش سارجنت، پرش جفت ( طول)،چابکی و آزمون دریبلینگ فوتبال مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات خام بدست آمده از طریق نرم افزار spss نگارش 16 ، تحلیل واریانس (anova) و آزمون تعقیبی شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند( ).نتایج تجزیه و تحلیل داده ها ی این تحقیق نشان داد که ؛ بین رکورد های آزمون پرش جفت ،آزمون سارجنت ، آزمون چابکی و آزمون دریبلینگ فوتبال در اثر سه روش گرم کردن تفاوت معنی داری وجود دارد.با توجه به نتایج تحقیق توصیه می شود از روش گرم کردن پویا برای افزایش فاکتورهای آمادگی حرکتی قبل از شروع تمرینات و مسابقات استفاده شود و از روش گرم کردن ایستا کمتر استفاده شود.
حمداله ایرجی علیرضا رمضانی
چکیده با توجه به این نکته که دقت مناسب و قدرت کافی دو جزء مهم مهارت شوت درورزش هندبال می باشد این تحقیق برای پیدا نمودن راه های ارتقاء این اجزاء و در راستای بخشی از اهداف خود به بررسی و مقایسه اثر هشت هفته تمرینات منتخب پلیوبال و با وزنه بردقت وقدرت شوت هندبال پرداخت . الف-دقت شوت نتایج حاصل نشان داد که هر سه گروه در میانگین امتیازات دقت شوت پیشرفت داشته اند . گروه کنترل و پلیوبال به ترتیب کمترین و بیشترین پیشرفت را بعد از اتمام اجرای هشت هفته برنامه های منتخب در آزمون دقت پرتاب داشته اند . ولی با توجه به نتایج آزمونهای آماری از مقایسه درون گروهی سه گروه ، طی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون ، تنها گروه پلیوبال بوده است که از لحاظ آماری نیز پیشرفت معناداری را در متغییر دقت شوت نشان داده است . از نتایج مقایسه ای که بین میانگین پس آزمونهای سه گروه و همچنین میانگین تفاضل های سه گروه در دقت پرتاب صورت گرفت ، متوجه می شویم ، با اینکه گروه پلیوبال بیشترین میزان پیشرفت ، تقریباً دو برابر دو گروه دیگر را در دقت شوت بعد از اتمام هشت هفته داشته است ، هیچ گونه اختلاف معناداری از لحاظ آماری بین سه گروه وجود ندارد . علی رغم نتایج حاصل از مقایسه سه گروه در متغیر دقت شوت همانطور که گفته شد ، بدون مقایسه گروهها،تنها گروه تمرینات پلیوبال توانسته است پیشرفت معناداری رادردقت شوت هندبال نشان دهد . با توجه یه اینکه امتیازات سه گروه در پیش آزمون بسیار به یکدیگر نزدیک می باشد و همچنین سه گروه در متغیرهای سن ، قد و وزن همگن می باشند ، به نظر می رسد تمرینات پلیوبال توانسته پیشرفت قابل ملاحظه ای را در دقت شوت ایجاد نماید . نتایج حاصل از این بخش تحقیق ، با نتایج تحقیقات معینی (1374) ، نامبخش (1377) ، آقاکوچی (1377) ، شهدادی (1378) ، محسن زاده (1379) ، خجسته (1381) ، فرخ نژاد (1381) ، کوری (1996) ، واگنروکوکاک (1997) ، کرامر (2000) و کارتر (2007) همخوانی دارد . این تحقیقات روی رشته های مختلف انجام شده و همچنین متغیرهای وابسته متفاوتی را در کنار انجام تمرینات پلیومتریک اندازه گیری کرده اند ولی همه آنها اثر مثبت و معنی دار اجرای تمرینات پلیومتریک را بر متغیر وابسته گزارش کرده اند . ب- قدرت شوت به عنوان هدف بعدی در این تحقیق به بررسی ومقایسه اثر تمرینات پلیوبال و تمرینات وزنه منتخب بر متغیر قدرت شوت هندبال به عنوان یکی دیگر از اجزای اساسی مهارت شوت در هندبال پرداخته شد.نتایج حاصل از این بخش تحقیق نشان داد که تمرین منتخب با وزنه و همچنین تمرین منتخب پلیوبال توانسته است اثر مثبت ومعنی داری را برافزایش قدرت شوت هندبال درگروههای مربوطه داشته باشد.واگرچه میزان پیشرفت در گروه تمرین پلیوبال از گروه تمرین با وزنه کمی بیشتر بوده است ولی به لحاظ آماری بین دو گروه هیچ گونه اختلاف معنی داری مشاهده نشد.همچنین گروه کنترل این تحقیق که در مدت اجرای طرح فقط تمرین عادی هندبال انجام می دادند نیز از لحاظ کمی در متغیر قدرت شوت تا حدودی پیشرفت نشان داد، ولی این مقدار معنی دار نبوده است . همچنین از مقایسه ای که بین این گروه وگروههای تمرین با وزنه وتمرین پلیو بال قبل از شروع تمرینات در آزمون قدرت شوت به عمل آمد نتایج حاصل حاکی ا زعدم اختلاف در بدو شروع تمرینات بود.پس باتوجه به اینکه گروههای سه گانه از لحاظ قد ووزن نیز همگن بودند،می توان اختلاف معنادار به دست آمده در تفاضل میانگین آزمون پایانی وآزمون اولیه در بین سه گروه را به اجرای هشت هفته تمرینات منتخب با وزنه ومنتخب پلیوبال نسبت داد. همانطور که عنوان شد این تحقیق اجرای تمرین پلیوبال ، پلیومتریک با توپ مدیسن بال ، و اجرای تمرین با وزنه را بر قدرت شوت هندبال موثر می داند این نتایج با تحقیقات ، طباطبائی(1371) ، معینی(1374) ، نامبخش(1377) ، آقاکوچکی(1377) ، عزیزی(1378) ، هاشمی نژاد(1378) ،محسن زاده(1379) ، خجسته(1381) ، امیرخانی(1381) ، براون و همکاران(1986) ، پولهموس و همکاران(1987) ، ویلسون(1993) ، لی تل و همکاران(1996) ، ویلسون و مورفی(1996) ، فوردو همکاران(2000) ، کرامر(2000) و کارتر(2007) همخوانی دارد .وبا نتایج تحقیقات شیخ آقایی(1381)وفرخ نژاد(1381) همخوانی ندارد.این تحقیقات گرچه از گروهها و رشته های مختلف به عنوان نمونه های تجربی استفاده کرده اند و همچنین متغیرهای متفاوتی را به عنوان متغیر وابسته در قبال انجام مدتی معین از تمرینات پلیومتریک و یا وزنه مورد آزمون قرار داده اند . ولی در تمامی این تحقیقات ، به مانند تحقیق حاضر ، محققان اثر مثبت و معنی دار اجرای تمرینات باوزنه و تمرینات پلیومتریک بر متغییر وابسته اندازه گیری شده را گزارش کرده اند . بدین لحاظ و با توجه به نتیجه تحقیق حاضر مبنی بر موثر بودن هر دو روش تمرین باوزنه و تمرین پلیوبال بر قدرت شوت هندبال در دانش آموزان هندبالیست پسر دوره متوسطه می توان در برنامه ریزی تمرینات این رشته و رده سنی از هر دو روش سود برد . در تحقیق حاضر از مقایسه ای که بین تاثیر تمرینات پلیوبال و منتخب با وزنه بر قدرت شوت هندبال انجام گرفت مشخص شد که گر چه تمرینات پلیوبال توانسته است تاثیر مثبت بیشتری را نسبت به روش با وزنه بر میزان قدرت شوت داشته باشد، ولی از لحاظ آماری این اختلاف معنادار نبوده و می توان گفت دو روش تقریباً تاثیر یکسانی داشته اند . این نتیجه با نتایج تحقیقات سلیمانی(1375) ، پارسا(1377) ، عزیزی(1378)، هاشمی نژاد(1378) ، امیرخانی(1381) ، پولهموس و همکاران(1978) و فورد و همکاران (2000) ، که دو روش تمرینی با وزنه و پلیومتریک را موردمقایسه قرارداده اند همخوانی دارد .گرچه فقط پارسا(1377) به مانند تحقیق حاضر از گروه کنترل استفاده کرده است . بنابراین با توجه به همگن بودن گروههای مورد مطالعه و برخورداری از گروه کنترل در تحقیق حاضر نتایج اختصاصی بدست آمده از این تحقیق دال بر تاثیر مشابه دو روش تمرینی پلیوبال و با وزنه بر قدرت شوت هندبال دانش آموزان دوره متوسط دارد . نتیجه گیری همانطور که اشاره شد نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که هشت هفته تمرینات پلیوبال منتخب توانسته است اثر مثبتی را بر متغیر دقت شوت هندبال آزمودنی ها ایجاد نماید هر چند که این مقدار در مقایسه با گروههای تمرین با وزنه و تمرین عادی هندبال معنادار نبوده است .به نظر می رسد باتوجه به مقدار p به دست آمده ازمقایسه سه گروه درمیزان پیشرفت دقت شوت،(06/0=p) افزایش تعداد جلسات تمرینی پلیوبال درهفته و یا افزایش زمان این تمرینات بتواند نهایتاً پیشرفت بیشتری را در متغیر دقت شوت هندبال ایجاد نماید. همچنین اجرای هشت هفته تمرینات پلیوبال منتخب و اجرای تمرینات با وزنه منتخب در گروه های دوگانه فوق در مقایسه با گروه کنترل توانسته است پیشرفت قابل ملاحظه ای را در دقت شوت هندبال دانش آموزان هندبالیست ایجاد نماید . در حالیکه بین تاثیر دو روش تمرین پلیوبال و تمرین با وزنه بر قدرت شوت هندبال هیچ اختلافی مشاهده نشد . بنابراین با توجه به اینکه تمرینات پلیوبال توانسته است در هر دو متغیر دقت و قدرت شوت هندبال پیشرفت ایجاد نماید در صورت وجود امکانات تمرین پلیوبال مربیان هندبال کانونهای دانش آموزی ترجیحاً می توانند از این روش تمرینی به جای تمرینات با وزنه به منظور افزایش قدرت و دقت شوت هندبال دانش آموزان استفاده کنند. البته باید در انتخاب این روش و طراحی تمرینات آن عواملی مانند شرایط محل تمرینات ، امکانات ، میزان کل تمرینات ، میزان فعالیت روزانه ، شرایط فیزیولوژیکی و روانی افراد ، دامنه سنی افراد ، علاقه افراد و بسیاری دیگر از عوامل که در نتیجه تمرینات اثر می گذارد را مورد نظر قرارداد .