نام پژوهشگر: بهزاد احمدی
بهزاد احمدی امیر فیاض مقدم
در این تحقیق، دو آزمایش به منظور رویان زایی و باززایی در کشت میکروسپور کلزا مورد بررسی قرار گرفت: تاثیر اندازه های مختلف غنچه، تراکم کشت و دوره های مختلف تیمار دمایی بر رویان زایی میکروسپور کلزا رقم pf7049.5 و در آزمایش دوم تاثیر دوره های مختلف دمایی بر رویان زایی 4 رقم و همچنین تاثیر اندازه های مختلف رویان، غلظت های مختلف بنزیل آدنین ba) 0/0، 1/0 و 2/0 mg/l) و ایندول استیک اسیدiaa) 0/0، 1/0 و 2/0 mg/l) بر باززایی رویان های حاصل ارزیابی گردید. نتایج حاصل از آزمایش اول حاکی از معنی دار شدن اثر متقابل سه گانه بود. در غنچه های 3-2 و 4-3 میلی متری، بیشترین میزان رویان زایی به ترتیب مربوط به تراکم کشت 104×2 و 104 دوره دمایی 6 روز °c30 بود. در آزمایش دوم نیز نتایج تجزیه واریانس حاکی از وجود اثر متقابل رقم و دوره دمایی بود. اختلافات دوره های دمایی در رقم amica معنی دار بود و مقایسه میانگین ها به روش دانکن نشان داد که بیشترین میزان رویان زایی به ترتیب مربوط به دوره های دمایی 12، 8 و 4 روز می باشد. در سایر ارقام این اختلافات معنی دار نبودند. همچنین بیشترین میزان باززایی مستقیم مربوطه به رویان های 4-2 میلی متری رقم amica و غلظت هورمونیba(0.1)+iaa(0.2) بود. بیشترین میزان رویان زایی ثانویه و کال زایی نیز مربوط به رقم amica و به ترتیب رویان های 6-4 میلی متر و تیمار ba(0.2)+iaa(0) و رویان های 4-2 میلی متری همراه با تیمار ba(0.1)+iaa(0.1) بودند. از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که رویان زایی را می توان با انتخاب ژنوتیپ های مناسب، انتخاب میکروسپورهای مرحله تکاملی مساعد، تراکم و دوره دمایی مناسب افزایش داد. همچنین میزان باززایی مستقیم را نیز می توان با انتخاب اندازه مناسب رویان و غلظت های مناسب ba و iaa افزایش داد. کلمات کلیدی: کلزا، میکروسپور، رویان زایی، باززایی، هورمون های گیاهی
بهزاد احمدی عادله مشتقی زنوز
تاکرین (1، 2، 3، 4-تترا هیدروآکریدین،tha، cognex) در سال 1993 برای معا لجه بیماری آلزایمر مورد آزمایش قرار گرفت که در ابتدا به عنوان باز دارنده استیل کولین توسط پزشکان تجویز شد. چون بیماری آلزایمر باعث تخریب سلول های مغزی می شود این باز دارنده با تولید فرستنده شیمیایی استیل کولین موجب افزایش سطح این ماده در مغز می شود. امروزه بازدارنده های دیگری رایج هستند چون تاکرین موجب آسیب به کبد می شود. یک سری از شواهد نشان می دهد که اختلال در غلظت ca2+ داخل سلول در ایجاد بیماری آلزایمر دخیل است. بنابراین استفاده از مسدود کننده های کلسیم جهت جلو گیری از ورود بیش از حد آن در زنده ماندن سلول ها نقش حیاتی دارد. از آنجا که مشتقات کرومن با ساختمان های مشابه با ساختمان 1، 4-دی هیدرو پیریدین ها، دارای خاصییت بلوکه کنندگی کانال های کلسیم هستند، در این کار پژوهشی تلاش شده است که مشتقات هیبریدی تاکرین-کرومن تهیه گردد. برای این منطور ابتدا از واکنش چند جزئی آلدهید های آروماتیک، مالونونیتریل و دیمدون در حضور استات آمونیوم و در حلال اتانول مشتقات 4-هیدروکرومن i-x در مدت 40-20 دقیقه و با راندمان بالا سنتز شدند. سپس از واکنش این ترکیبات با فنیل ایزوتیوسیانات در حلال پیریدین و تحت شرایط رفلاکس، مشتقات هیبریدی تاکرین-کرومن xi-xx با راندمان خوب تهیه شدند.
بهزاد احمدی رسول امیرفتاحی
بیهوشی را می توان فرآیندی قلمداد کرد که منجر به از دست رفتن هشیاری، شل شدن عضلات و عدم دریافت تحریک دردناکی می گردد. اطمینان از کافی بودن عمق بیهوشی به هنگام عمل جراحی و در اتاق مراقبت های ویژه امری ضروری و لازم به نظر می رسد. در صورت غفلت از کنترل دقیق عمق بیهوشی، احتمال بروز حالاتی چون هشیاری ناخواسته در حین عمل جراحی و یا عدم بازگشت بیمار به هشیاری وجود دارد. به منظور پیشگیری از حوادث فوق، به کارگیری روش هایی هوشمند و مبتنی بر سیگنال های فیزیولوژیک بدن گزینه ای مناسب به شمار می آید. هدف اصلی داروهای هوشبری، اثرگذاری بر روی فعالیت سیناپسی نرون های سیستم اعصاب مرکزی می باشد که منشأ اصلی تولید امواج مغزی و سیگنال الکتروانسفالوگرام (eeg)، می باشند. لذا، در سال های اخیر توجه ویژه ای به پردازش سیگنال eeg به منظور تخمین عمق بیهوشی شده است. بدین منظور در این تحقیق الگوریتم احتمالی مانیتور bis مورد بررسی قرار گرفته و کارایی تحلیل های طیفی مرتبه اول، دوم و تأثیر الگوی های زمانی در تخمین عمق بیهوشی ارزیابی خواهد شد. از روش های پنجره گذاری به منظور افزایش کارایی الگوریتم ها در تخمین عمق بیهوشی استفاده نموده ایم. در ادامه کارایی مفاهیم تیوری اطلاعاتی آنتروپی شانون، کدینگ هافمن و آنتروپی تقریبی نیز در تخمین عمق بیهوشی مورد ارزیابی قرار گرفته است. سپس، تحلیل مولفه های مستقل و تحلیل مولفه های اساسی مطالعه و بررسی شده و از آن ها در راستای سنجش عمق بیهوشی بهره خواهیم برد. در پایان نیز یکی از مفاهیم مطرح در تیوری آشوب، یعنی بعد فراکتالی به سیگنال eeg اعمال شده و تخمین عمق بیهوشی به کمک آن پیاده سازی خواهد شد. نتایج بدست آمده از کلیه روش های فوق به کمک روش های آماری، ارزیابی، مقایسه و تحلیل می شوند. نتایج حاصله، کارایی و مزیت روش های مبتنی بر تبدیل فوریه و تحلیل دوطیفی از یک سو و مفاهیم تیوری اطلاعاتی که قادر به کمی کردن میزان پیچیدگی سیگنال هستند (نظیر آنتروپی، آنتروپی تقریبی و بعد فراکتالی)، از سوی دیگر را درگروه ها و داروهای مختلف نشان داده است. نکته جالب توجه، عدم برتری و تفوق یک روش و یا پارامتر در کلیه گروه ها می باشد، که نشان می دهد یک مانیتور ایده آل و مناسب سنجش عمق بیهوشی بایستی در رژیم های دارویی متفاوت و در سطوح بیهوشی مختلف از الگوریتم های گوناگون، روش های پنجره گذاری متفاوت و بعضاً ترکیب روش ها استفاده کند.
بهزاد احمدی رضا فرجی دانا
چکیده ندارد.