هدف کلی از اجرای این پژوهش مقایسه نگرش مدیران، دبیران تربیت بدنی و دانش آموزان نسبت به برنامه درس تربیت بدنی در مدارس راهنمایی شهرکرد بود. بدین منظور و جهت جمع آوری داده های آماری سه نوع پرسشنامه محقق ساخته ویژه مدیران، دبیران و دانش آموزان که شامل بخش اطلاعات فردی و هفت بخش مشترک راجع به جنبه های مختلف درس تربیت بدنی در مدارس راهنمایی بود. پس از تعیین اعتبار توسط متخصصان تربیت بدنی و علوم ورزشی، و سپس در یک تحقیق راهنما و با استفاده از آزمون آلفا کرونباخ میزان پایایی آنها به ترتیب 91/0، 85/. و 89/0 به دست آمد. در تحقیق نهایی در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران (40نفر)، دبیران تربیت بدنی (29 نفر) و دانش آموزان (10995 نفر) مدارس راهنمایی دخترانه و پسرانه شهرکرد در سال تحصیلی 89-88 است. نمونه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و دبیران تربیت بدنی مدارس راهنمایی شهرکرد و 370 نفر از دانش آموزان (طبق جدول کرجسی و مورگان) بود که به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. تعداد پرسشنامه های برگشتی شامل 5/77% از مدیران، 76/82% از دبیران و 43/92% از دانش آموزان است. پس از جمع آوری داده ها به منظور تجزیه و تحلیل آنها از آمار توصیفی شامل جداول فراوانی و نمودار و آمار استنباطی شامل آزمون کروسکال والیس و بومن ویتنی در سطح 5./.=a و با استفاده از نرم افزار spss.16 و excell2007 استفاده گردید. نتایج نشان داد که در رابطه با بخش آموزش و محتوای تدریس، بخش اماکن و تجهیزات ورزشی و بخش اهمیت و نحوه ارزشیابی درس تربیت بدنی بین گروه های تحقیق تفاوت معنی داری وجود ندارد. در سایر بخش های هفتگانه تفاوت معنی داری بین نگرش گروه مدیران و دبیران با دانش آموزان دیده شد. با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیق می توان گفت با وجود ارتقاء سطح آگاهی و تغییر نگرش مدیران و دبیران درباره اهمیت درس تربیت بدنی، این درس در مدارس راهنمایی شهرکرد از نظر محتوا و شیوه تدریس در سطح مطلوبی نمی باشند. به اعتقاد گروه های تحقیق استفاده از دبیران متخصص و تأمین امکانات و تجهیزات ورزشی مدارس، همراه با تداوم آموزش و ارتقاء سطح علمی دبیران بیش از سایر فاکتورها در اجرای مطلوب این درس موثر می باشد و در مقابل، کمبودفضاهای ورزشی و تجهیزات لازم در کاهش بازدهی کلاس های تربیت بدنی مدارس راهنمایی شهرکرد بیشترین تأثیر را دارد.

هدف کلی از تحقیق حاضر مطالعه تطبیقی آموزش المپیک در کشورهای منتخب و ارایه الگوی پیشنهادی در ایران بود. این تحقیق بطور کلی در سه بخش صورت گرفت. در بخش اول هدف، توصیف، تحلیل و مقایسه مهمترین شاخص های آموزش المپیک در ایران و کشورهای منتخب بود. این بخش از پژوهش از نوع مطالعات کتابخانه ای بود که به روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. با توجه به پیشینه تحقیق و مبانی نظری، به صورت هدفمند، شش کشور استرالیا، کانادا، چین، روسیه، یونان و ایران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل فیش هایی بود که اطلاعات بر اساس آنها گردآوری گردید. یافته ها به روش تحلیل محتوای کیفی گریتون و جونس(2004)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این بخش از پژوهش نشان داد گرچه ایران در برخی شاخص ها، گام هایی را برداشته است لیکن از نظر کمی و کیفی، از وضعیت ضعیف تری نسبت به کشور های مورد مطالعه برخوردار است. هدف بخش دوم پژوهش، تدوین الگوی آموزش المپیک در ایران بود. این بخش از پژوهش از نوع مطالعات کیفی بود که به روش گراندد تئوری صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه های ساختار نیافته بود که محقق در قالب 19 مصاحبه به اشباع نظری رسید. یافته های این بخش از پژوهش شامل پنج مفهوم شرایط علی، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها، در قالب الگوی کدگذاری استراس و کوربن (1990) ارایه گردید. بخش سوم پژوهش برای تبیین محتوای آموزش المپیک در ایران از دیدگاه متخصصان انجام شد که به روش دلفی صورت گرفت و از 14 نفر از صاحب نظران، نظرخواهی شد. ابزار جمع آوری داده ها در این بخش از پژوهش، پرسشنامه الکترونیکی بود. یافته های این بخش از پژوهش شامل بیست و پنج گویه بود که از طریق آزمون تی تک نمونه ای تأیید شد و ده گویه اول آن از طریق آزمون فریدمن رتبه بندی گردید. بطور کلی نتایج این تحقیق، با مشخص کردن وضعیت آموزش المپیک در ایران، تبیین محتوای مطلوب این برنامه و تدوین الگوی آموزش المپیک در ایران نشان داد، می توان آموزش المپیک را با توجه به شرایط مداخله گر و زمینه ای حاصل از این پژوهش، از طریق راهبردهای آموزشی و پژوهشی، فرهنگی و بومی، ورزش قهرمانی، تبلیغات و اطلاع رسانی، و همچنین مدیریتی در دو سطح خرد و کلان؛ در ایران توسعه داد

جامعه تحقیق شامل کلیه کارشناسان ستادی سازمان تربیت بدنی، مشتمل بر 320 نفر بوده است که براساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی، نمونه ای بالغ بر 145 نفر از این جامعه انتخاب شده است که در نهایت بعد از بازبینی پرسشنامه ها و کنار گذاشتن پرسشنامه های مخدوش حجم نمونه اصلی به 120 نفر تغییر یافت. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات همبستگی بوده و ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر61 گویه بوده است برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین مدیریت دانش با استراتژی، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات، انگیزش، آموزش، کار تیمی مبتنی بر اعتماد، حمایت مدیر ارشد و منابع انسانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و بین مدیریت دانش و سنجش رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که بر مبنای ضرایب رگرسیونی می توانیم متغیرهای تأثیرگذار بر مدیریت دانش را اولویت بندی نماییم براین اساس متغیر فناوری اطلاعات بیشترین میزان واریانس متغیر مدیریت دانش را پیش بینی نموده است. بقیه متغیرها به ترتیب عبارتند از فرهنگ سازمانی، منابع انسانی، حمایت مدیر ارشد، استراتژی، کار تیمی مبتنی بر اعتماد، ساختار سازمانی، انگیزش و آموزش.

این پژوهش با هدف تحلیل مدل ارتباطی هوش هیجانی، سازمانی و فرهنگی با میزان کارآفرینی سازمانی بر مبنای روش رگرسیونی و تکنیک دیماتل فازی انجام گرفت. بدین منظور، در بخش رگرسیونی از بینکلیه مدیران و کارشناسان وزارت ورزش و جوانان ایرانکه تعداد آنها 920 نفر بودند، تعداد 273 نفر نمونه آماری به شیوه طبقه ای انتخاب شدند. آزمودنی¬هاپرسشنامه کارآفرینی سازمانی مارگریت هیل با پایایی82/0، هوش هیجانی شرینگ با پایایی87/0، هوش سازمانی آلبرخت با پایایی 95/0 و هوش فرهنگی آنگ با پایایی78/0 را تکمیل نمودند. در بخش دیماتل فازیبا توجه به ماهیت روش مورد استفاده (استفاده از نظر خبرگان ) تعداد 11 نفر خبره، بعنوان نمونه آماری و به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه مقایسه زوجی فازی را تکمیل نمودند. پایایی پرسشنامه نیز از طریق محاسبه ی نرخ ناسازگاری ماتریس های مقایسه زوجی نظرات خبرگان، پایین تر از 1/0 بود.داده های حاصل از این مطالعه در بخش اول، با استفاده از روش همبستگی پیرسون، اسپیرمن، رگرسیون و آزمون کولوموگروف اسمیرنف و در بخش دوم با استفاده از فرمول ماتریس میانگین، استاندارد سازی، اعداد فازی مثلثی ، تجزیه و تحلیل شدند. ضمنا برای تحلیل اطلاعات در بخش اول از نرم افزار spss و در بخش دوم از نرم افزار اکسل استفاده شد. نتایج نشان داد که: بین هوش هیجانی وابعادآن،بجز بعد خودانگیزی، فرهنگی وابعادآنبجز بعد شناختی، سازمانی وابعادآن با میزان کارآفرینی سازمانی مدیران و کارشناسان تربیت بدنی وزارت ورزش و جوانان کشور از نظر آماری ارتباط معنی دار وجود دارد و هوش سازمانی با(743/0r=)، هوش هیجانی با (303/0 r=)و هوش فرهنگی با (298/0 r=)به ترتیب بیشترین همبستگی را با میزان کارآفرینی دارند.با توجه به اینکه ضرایب استاندارد رگرسیون در هوش سازمانی(‏46/0=?)، هوش هیجانی(261/0 =?)وهوش فرهنگی( ‏259/0‏=?) بدست آمد، در نتیجه در پیش بینی کارآفرینی سازمانی، هوش سازمانی در اولویت اول و بعد از آن، هوش هیجانی و فرهنگی به ترتیب در اولویت دوم و سوم قرار گرفته اند. ‏براساس ماتریس اصلاح شده شدت تاثیر ات مستقیم وغیرمستقی عوامل برهم،ونیزمدل مفهومی اصلاح شده، بین مولفه های هوش هیجانی، سازمانی، فرهنگی بامولفه های کارآفرینی سازمانی ارتباط دوسویه معنادار وجودندارد، و بر مبنای تکنیک دیماتل فازی مولفه های هوش هیجانی، سازمانی،فرهنگی وکارآفرینی سازمانی بر یکدیگرتاثیر ‏دارند.‏

هدف پژوهش حاضر مقایسه سطح قابلیت های یادگیری سازمانی در فدراسیون های ورزشی ایران بود. روش تحقیق ، از نوع علی- مقایسه ای بوده و جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان فدراسیونهای ورزشی ایران به تعداد 52 فدراسیون بود. از این تعداد 185 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب گردید. به منظور سنجش سطح قابلیت های یادگیری سازمانی از پرسشنامه قابلیت های یادگیری سازمانی گومز و همکاران (2005) اعتبار پرسشنامه در تحقیقات قبلی تأیید شده و ضریب پایایی نیز با اجرای یک مطالعه راهنما برابر با 90/0 بدست آمد. پرسشنامه شامل 4 مولفه تعهد مدیریت برای یادگیری، دید سیستمی، فضای باز و آزمایشگری، انتقال و یکپارچه سازی دانش می باشد. نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف، غیر نرمال بودن توزیع داده را نشان داد. بنابراین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون یومن ویتنی، تجزیه و تحلیل فریدمن و آزمون دوجمله ای استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد که بین قابلیت یادگیری سازمانی در فدراسیون های برتر و سایر فدراسیون ها تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین مولفه های یادگیری سازمانی (تعهد مدیریت برای یادگیری، دید سیستمی، فضای باز و آزمایشگری، انتقال و یکپارچه سازی دانش) بین فدراسیون های برتر و سایر فدراسیون ها با هم تفاوت معناداری وجود نداشت، اما بین مولفه های یادگیری سازمانی هم در فدراسیون های برتر و هم در سایر فدراسیون ها، تفاوت معنی داری مشاهده شد و این نتیجه بدست آمد که دید سیستمی بیشترین نمره و فضای باز و آزمایشگری کمترین نمره را در همه فدراسیون ها به خود اختصاص داده است.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

هدف تحقیق حاضرآنست که با بررسی روشهای استعدادیابی و استعلام از مربیان ایران،یک الگوی کاربردی برای انتخاب قهرمانان دوهای سرعتی واستقامتی ارایه دهد.متغیرهای تحقیق،عبارت بودند از اندازه های پیکری،مانند قد ایستاده،قد نشسته،طول دستهاو وزن بدن،قابلیتهای جسمانی- حرکتی،مانند قدرت انفجاری دستها و پاها،سرعت و استقامت پایه،عوامل روانی،مانند منتخبی از ابعاد رفتاری و ویژگیهای شخصیتی در دانش آموزان 12 تا 16ساله مدارس راهنمایی پسرانه تهران،و همچنین قهرمانان برگزیده دوهای سرعتی و استقامتی اندازه های حاصله از دانش آموزان برای تهیه جداول نورم و اطلاعات حاصله از قهرمانان برگزیده برای تهیه نیمرخهای پیکری،جسمانی- حرکتی و روانی مورد استفاده قرار گرفت .براساس تحلیل روشهای استعدادیابی،نظرخواهی از مربیان ایران و اطلاعات دانش آموزان و قهرمانان،یک الگوی کاربردی استعدادیابی برای دوهای سرعتی واستقامتی در پسران جوان ارایه شد که دارای ویژگیهای زیر می باشد:1 پیوستگی روند اجرااز مرحله دبستانی 6 تا 11 سال،مرحله راهنمایی 12 تا 16 سال ،تا مرحله قهرمانی 14 تا20 سال حفظ شده است .2عوامل مهم استعدادیابی در دوهای سرعتی و استقامتی در زمینه های پیکری،جسمانی- حرکتی و روانی در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند.3سن ومقطع شروع شناسایی استعدادها و مراحل استعدادیابی از دبستان تا پایان مقطع راهنمایی بوده ومراحل آن شامل مرحله زیربنایی دبستان،مرحله شناسایی راهنمایی و مرحله انتخابی قهرمانی بوده است .4بکارگیری نتایج مسابقات قهرمانی آموزشگاههاوجوانان.5بکارگیری اطلاعات قهرمانان و دانش آموزان ایرانی .6بکارگیری آزمونهای میدانی براساس امکانات و محدودیت های مدارس معمولی

هدف از تحقیق حاضر آنست که با بررسی روشهای استعدادیابی و استعلام از مربیان ایران، یک الگوی کاربردی برای انتخاب قهرمانان دوهای سرعتی و استقامتی ارائه دهد.

هدف کلی از انجام تحقیق ، بررسی و توصیف برنامه ها ، نیروی انسانی، تاسیسات و تجهیزات کانونهای ورزشی دختران شهر تهران از دیدگاه مدیران ، مربیان و دانش آموزان و تعیین رابطه بعضی از متغیرها است .