نام پژوهشگر: حسین کلانتری خلیل آباد
مینا سمیعی حسین حاتمی نژاد
نابرابری توسعه در میان شهرها و توزیع فضایی نا همگن منابع مبحثی است که در چند دهه اخیر در مباحث برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده است. شکاف توسعه بین نواحی توسعه یافته و نواحی محروم به دلیل وجود نابرابری ها روز به روز افرایش می یابد، محرومیت نواحی محروم تداوم یافته و نواحی مرکزی امکانات را در خود متمرکز می کنند. عوامل و ویژگی های گوناگونی در عدم تعادل در نواحی تشکیل دهنده منطقه نقش دارند که شناسایی و انتخاب این معیار ها قدم اصلی در انجام برنامه ریزی به منظور رسیدن به تعادل فضایی می باشد. در این راستا پس از بررسی تئوریهای متفاوت نابرابری فضایی در بخش مبانی نظری و بررسی تجارب جهانی، شاخص های مختلف اجتماعی ، اقتصادی و .. در نظر گرفته شد. همچنین تجارب برنامه ریزی در جهت کاهش نابرابری فضایی در ادامه بررسی سوابق و گرایش دیگر کشورها و همچنین ایران در زمینه نابرابری مورد مطالعه قرار گرفت. سپس با بررسی وضعیت خراسان رضوی در دو بازه قبل و بعد از تقسیمات سیاسی و تشکیل استان خراسان رضوی با انجام تحلیل مقایسه ای و تطبیقی، علل نابرابری فضایی میان شهرستان های استان خراسان رضوی مطالعه شد. استان خراسان رضوی به عنوان نمونه مورد مطالعه ، با وجود شهر بزرگی مانند مشهد و شهرستان های کوچک تر و محروم تری مانند کلات و تایباد جهت بررسی نمونه مناسبی است. به منظور بررسی از آخرین تقسیمات سیاسی اداری و آمارهای سرشماری 1375 و 1385 استفاده شد. از نظر تقسیمات سیاسی – اداری، تغییرات ایجاد شده در این دوره و تبدیل استان خراسان به سه استان خراسان شمالی، جنوبی و رضوی تغییرات فراوانی به وجود آورده است. در پایان پس از تحلیل و بررسی و درجه بندی سطح توسعه یافتگی شهرستان ها در دو برهه زمانی قبل و بعد از تقسیمات سیاسی، راهبرد های ایجاد تعادل و برابری فضایی در منطقه خراسان رضوی تشریح شده است.
ارغوان قنبری حسین کلانتری خلیل آباد
ایران از نظر وجود آثار تاریخی و فرهنگی در میان 10 کشور اول جهان قرار دارد و از نظر جاذبه های اکوتوریستی و تنوع اقلیمی نیز جزء 5 کشور برتر دنیاست. ایران با داشتن چشم اندازهای طبیعی و بکر و وجود اقلیمهای متفاوت آب و هوایی و گونه های متنوع گیاهی و جانوری می تواند تاثیر شگرفی بر جذب گردشگران طبیعت گرد ایفاء کند و این حوزه در منطقه خاورمیانه یکی از قطبهای اکوتوریستی قلمداد شود و باعث افزایش درآمد ارزی کشور شود. شهرستان دماوند نیز از دیرباز مورد توجه گردشگران بوده است. توانهای اکولوژیکی مشتمل بر چشم اندازهای طبیعی، چشمههای آب معدنی و رودخانهها ، ارتفاعات و قلل مرتفع ، شرایط آب و هویی مناسب، برخورداری از شرایط اقلیمی طبیعی و جاذبه های مناسب و مستعد برای توسعه گردشگری به ویژه اکوتوریسم ، آثار فرهنگی و تاریخی متعدد ، قرار گرفتن شهرستان در مسیر جاده های اصلی بین استانی، نزدیکی به قطب بزرگ جمعیتی تهران و ... شرایط مناسبی را برای استفاده گردشگران از شهرستان فراهم نموده است ولی در حال حاضر گام چندانی در جهت ساماندهی مناطق گردشگری شهرستان دماوند برداشته نشده و قابلیتها بصورت بکر و دست نخورده باقی مانده است. از این رو صنعت گردشگری جایگاه چندانی در اقتصاد این شهرستان ندارد. عدم توجه ویژه به بافت تاریخی و فرهنگی ، عدم آشنایی و آموزش روستاییان در نحوه برخورد با گردشگران ، کمبود تاسیسات و تجهیزات اقامتی در عرصه گردشگری و نازل بودن خدمات در این بخش ، عدم وجود برنامه ریزی وسرمایه گذاریهای مناسب دولتی ، ناکارآمدی شبکه دسترسی ها ، نبود تسهیلات کافی برای خدمات مسافرتی و ارتباطی ، فقدان زیر ساختهای مناسب و تاسیسات گردشگری که می تواند با مشارکت بخش خصوصی تامین شود و ... از جمله عواملی هستند که مانع از توسعه صنعت اکوتوریسم در این شهرستان شده اند ، از این رو توسعه این صنعت در شهرستان دماوند در توسعه پایدار گردشگری می تواند نقش بسزائی داشته باشد. در این تحقیق ضمن شناخت و بررسی توانها و نقاط قوت و ضعف ابعاد توریسم در منطقه در پی برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری به منظور حفظ اکوتوریسم می باشیم.
محمد رستگاری محمّد حسین سرایی
بعد از انقلاب صنعتی بود که به دلیل هجوم شتابان جمعیت به سمت شهرها به جهت اشتغال در بخش صنعت، مشکلات عدیده ای در زمینه مسکن، محیط زیست، بهداشت، ترافیک شهری و ... برای شهرها به وجود آمد و لزوم برنامه ریزی و ارائه روش ها و مدل هایی در جهت انتظام شبکه شهری و ایجاد نظام سلسله مراتبی برای کاهش و ساماندهی مشکلات نوظهور، بیش از پیش احساس شد. کشور ایران نیز به تدریج و متأثر از این رخداد جهانی دچار مشکلات اجتماعی- فرهنگی در اداره شهرها شد. این مشکلات به تدریج روندی رو به رشد داشته است به گونه ای که امروزه در غالب موارد، شاهد وضعیت بحرانی در شبکه شهری مناطق هستیم. در این پژوهش به بررسی و ارزیابی وضعیت شبکه شهری استان یزد و تغییرات آن طی مدت زمان 50 ساله اخیر پرداخته ایم. تحقیق حاضر از نظر نوع تحقیق، توسعه ای- کاربردی و از نظر روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی بوده است. در این پژوهش سعی بر این شده است که با استفاده از مدل های متعدد و متفاوت جمعیتی و سلسله مراتبی، وضعیت نظام شبکه شهری و سلسله مراتبی مورد تحلیل و بررسی قرار داده شود. در ادامه سطح برخورداری از امکانات در نقاط مختلف شهری در سطح استان یزد با استفاده از مدل تاکسونومی عددی مورد تحلیل و بررسی واقع شده است. نتیجه حاکی از شکاف جمعیتی و فضایی، گسیختگی نظام شبکه شهری و تسلط فاحش نخست شهری در نظام شبکه شهری استان یزد، می باشد. در رکود قرار گرفتن نقش و جایگاه شهرهای کوچک و متوسط، رابطه علت و معلولی با نتایج به دست آمده، دارد. از دلایل عمده این مشکلات، عدم ارائه امکانات مناسب شهری و به صورت متعادل در همه نقاط شهری و توسعه متوازن منطقه ای تحلیل می شود.
فاطمه ولی محمدی حسین کلانتری خلیل آباد
ادراک ما از شهر که آن را منظر شهری می نامیم، به عوامل مختلفی وابسته است که پیاده راه در آن نقش مهمی ایفا می کند. میتوان ادعا نمود اساساً درک ما از شهر، چیزی بر اساس فهم خیابان استوار است که از مهمترین مولفه های سازنده منظر شهر است. در واقع اگر بپذیریم که بخش مهمی از برخوردهای اجتماعی و فرهنگی در فضاهای شهری اتفاق می¬افتند، در آن صورت، نقش پیاده راه ها در تقویت بنیانهای اجتماعی و فرهنگی شهر غیر قابل انکار مینماید. آنچه در شهرهای امروز، خصوصاً تهران به عنوان کلانشهر – پایتخت، مشهود است، نبود قاعده ای خاص برای پرداختن به مسائل مرتبط با منظر شهری است. روندی که آشفتگی و نابسامانی را در سیمای شهری سبب شده و از این زاویه تأثیر نامطلوبی به صورت خودآگاه و ناخودآگاه، بر حوزه های ادراک روانی شهروندان برجای گذاشته است. با توجه به اهمیت ویژه و توانمندی های بالقوه شهر تهران و با در نظر گرفتن چالش ها و روند نامطلوب کنونی از جمله آشفتگی سیما و منظر شهری، آلودگی های صوتی، بصری و ترافیک آن،گسترش و ایجاد پیاده راه های مطلوب در این شهر ضروری می باشد. در این پژوهش با مطالعه و بررسی پیاده راه های سپهسالار و17شهریور، با توجه به هدف اصلی آن که تدوین الگوی مناسب برنامه ریزی و طراحی منظر پیاده راه های شهر تهران، به منظور بهبود کیفیت اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی می باشد، به ارائه راهبردهائی پرداخته ایم. جمع آوری اطلاعات به صورت مشاهده، تصویربرداری و تنظیم 2 نوع پرسشنامه برای استفاده کنندگان از پیاده راه ها و متخصصین انجام یافته است. جهت تحلیل اطلاعات کمی و کیفی از مدل swot استفاده شده و از جمله راهبردهای نهائی ارائه شده در این پژوهش میتوان به استفاده از پیشینه ی بافت های موجود در جهت هویت بخشی به پیاده راه های شهری، توجه به مولفه های کیفیت محیطی در پیاده راه ها برای بالا بردن سطح تعاملات اجتماعی و افزایش سرزندگی محیط، شناسایی نقاط قوت و ضعف حاکم بر محدوده برای اتخاذ تصمیمات مدیریتی و برنامه ریزی صحیح و توجه به اقلیم در انتخاب مبلمان و جداره سازی مناسب پیاده راه ها اشاره کرد.
زاهد معصومی حسین کلانتری خلیل آباد
محله قدیمی و تاریخی تربیت تبریز که واقع در مرکز این شهر می باشد با گسترش شتابان شهرنشینی همراه با رواج مدرنیسم تغییرات عمده ای در ساختار و عملکرد خود داشته است که نتیجه این تغییرات و تحولات منجر به از هم پاشیدن نظام سنتی محله شد بدون آنکه نظام جدید به صورت کامل جایگزین آن شود. با تاسیس نهاد های مدیریت شهری دولتی،مدیریت از بالابه پایین و متمرکز جایگزین سیستم مدیریت محله ای گردید .در این سیستم، ساکنین محله ها چندان دخالتی دراداره امورمحله نداشته و همین موضوع به سرعت باعث ایجاد احساس بی هویتی و بی مسئولیتی در آنان شد .بکارگیری ناقص اصول و ضوابط جدید مدیریت شهری از یک سو و سپردن مسولیت امور محله به افراد غیر محلی باعث بروز مشکلات فراوان در محله شد. این تغییرات آسیب های زیادی بر روح و پیکره ی این محله ی قدیمی وارد آورده است. از جمله ی خسارات می توان به خروج اهالی اصیل این محله و مهاجرت آن ها، تلفیق ناهمگون بازار با مرکز این محله، تبدیل شدن بافت تاریخی این محله به بافت فرسوده،کمبود فضای سبز و آموزشی، عدم توجه به بناهای تاریخی و... اشاره کرد. با توجه به پتانسیل محله تربیت در رابطه با قرار گیری عناصر شهر و محله اسلامی در آن هدف از این تحقیق، ارائه راهبردها جهت ساماندهی محله با توجه به اصول شهر اسلامی به منظور احیای این محله تاریخی می باشد. این پژوهش از 5 فصل تشکیل یافته است که در فصل اول به ارائه کلیات طرح پژوهش، در فصل دوم به بررسی مبانی نظری تحقیق، در فصل سوم شناخت وضع موجود محدوده مورد مطالعه و شهرستان تبریز، فصل چهارم متدولوژی تحقیق و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و در نهایت فصل پنجم به نتیجه گیری پرداخته شده است. مطالعات میدانی به صورت مشاهده و تصویربردازی انجام یافته است. جهت تحلیل اطلاعات، از مدل swot استفاده شده است. نتیجه بدست آمده از ارزیابی ماتریس عوامل درونی و بیرونی بیانگر این مطلب است که نقش عوامل بیرونی در ساماندهی محله به مراتب قوی تر از عوامل درون محله ای می باشد.
وحید اصغری حسین کلانتری خلیل آباد
از ابتدای شکل گیری شهر و شهرنشینی دسترسی به عناصر خدماتی یکی از معیارها و اولویت ها برای جانمایی و استقرار فعالیت ها بوده است،ودر طرح ها و برنامه ریزی های شهری سعی بر این است که شهر از لحاظ فیزیکی و محل استقرار خدمات به گونه ای باشد که ضمن دارا بودن حداکثر کارایی،به بهبود وضع اقتصاد و بالا بردن سطح رفاه ساکنان آن بینجامد و محیط مناسبی برای زندگی آنان فراهم سازد،که این کار با تعیین سلسله مراتبی برای جانمایی خدمات شهری در سطح شهر انجام می شود.اما بی توجهی به سلسله مراتب خدمات شهری و تقسیمات کالبدی شهر در طرح های جامع شهری در ایران باعث شده است الگوی مناسبی از سلسله مراتب جهت توزیع خدمات در شهر وجود نداشته باشد و با رشد و گسترش شهر بر وخامت آن افزوده شود.براین اساس هدف از این پژوهش،ارائه الگوی مناسب سلسله مراتب خدمات شهری در شهر طبس بر اساس مشکلات موجود در ابعاد مختلف می باشد.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد.پس از بررسی محدوده مورد مطالعه و استخراج مسائل و مشکلات، با استفاده از روش ahp و نرم افزار expert choice آن ها را اولویت بندی نموده و به ارائه راهبردهایی در جهت ارائه الگو پرداخته شده است.که نتایج حاصل از این تحلیل نشان می دهد مشکلات مدیریتی بیشترین سهم را در عدم استقرار صحیح سلسله مراتب خدمات شهری داشته و بعد از آن مشکلات حمل و نقل و معابر قرار می گیرد که به روشنی نقش شبکه معابر مطلوب و برنامه ریزی شده را در دسترسی به خدمات بر اساس سلسله مراتب را نشان می دهد،در ادامه مشکلات اجتماعی و فرهنگی،کالبدی،زیست محیطی و اقتصادی قرار گرفته اند.نتیجه نهایی کار نیز به گونه ایست که به ارائه چارچوب الگویی برای مناسب سازی سلسله مراتب خدمات شهری در شهر طبس بر اساس راهکارهای پیشنهادی و کاهش مشکلات شهر منتج شده است.
حمید مشتاقیان ابرقویی حسین نورمحمدزاد
فرسودگی واقعیتی است که تاکنون بیشتر بافت های تاریخی ایران، تحت تأثیر آن قرار گرفته اند. این فرسودگی از عوامل درونی و بیرونی بافت پدید می آید. بافت تاریخی فرسوده به دلیل وجود نواقص، عیب ها و مسائل و مشکلات نیازمند به اصلاح، تغییر و دگرگونی در صفات، خصوصیات، ویژگی ها و مشخصه های کمی و کیفی است که از وضعیت کنونی به وضعیتی مطلوب تر و بهتر برای ساکنان با برنامه ریزی و بوسیله مداخله (برنامه ریزی مداخله ای) سوق داده شود. به منظور این بهبود ﻣﻲﺗﻮان ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺑﺎ روﻳﻜﺮد ﻣﺸﺎرﻛﺘﻲ را با ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان و ذی نفعان و ذی ربطان در اصلاح، تغییر و دگرگونی بافت تاریخی فرسوده پیگیری نمود. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی و روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای و بهره گیری از تکنیک تجزیه و تحلیل تلفیقی swot و ahp، با ارائه مدل پیشنهادی برنامه ریزی مشارکتی و تشریح مراحل فرآیندی سعی در تحقق این مهم دارد. جامعه ی آماری در این پژوهش محدودة بافت تاریخی فرسوده اردکان با وسعتی حدود 48 هکتار است. در این پژوهش پس از شناخت 136 مورد قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها در مرتبه بلوک و مرتبه شامل (دانه) با هدف گذاری و وزن دهی و اولویت بندی، 22 اولویت اساسی در سطوح درون و بیرون بافت کالبد تاریخی فرسوده اردکان مشخص و در تحلیل نهایی چگونگی تأثیر متقابل قوت ها و ضعف ها و همچنین فرصت ها و تهدیدهای دارای اولویت های فوق الذکر، به راه های بهبود در قالب مدل برنامه ریزی مشارکتی با مشارکت سازمان ها، نهادها، ارگان ها، ادارات، گروه ها و دیگر عاملان مشارکت کننده رهنمون شدیم.
رقیه نجادی حسین کلانتری خلیل آباد
گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت وآگاهی کافی از مسائل و عوامل موثر اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در هر منطقه است . درواقع شناخت توان های طبیعی ، اقتصادی ، اجتماعی و غیره در هر منطقه به برنامه ریز این امکان را می دهد تا بر اساس وضع موجود و توان های منطقه ، توسعه و جهت آن را شناسایی کند. شهر باستانی شوش از مراکز تمدن قدیم، از معروفترین شهرهای دنیا، پایتخت چند هزار ساله مملکت عیلام وهمچنین پایتخت زمستانی امپراطوری هخامنشی بوده است، با توجه به ویژگی های محیطی و جاذبه های تاریخی ، جنگی ، مذهبی میتواند با مدیریت و برنامه ریزی علمی به قطب توریستی مهمی در سطح منطقه تبدیل گردد و یکی از محورهای گردشگری کشور باشد. تحلیل های حاصل از تکنیک سوات بیانگر این است که این شهر علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری ، دارای موانعی اساسی از جمله تعدد تصمیم گیران و مسائل مدیریتی ، کمبود زیرساخت ها و تاسیسات اقامتی و ضعف تبلیغات در راه رسیدن به این هدف می باشد. با این حال وجود زمینه اشتغال زایی ، شرایط مناسب برای توسعه گردشگری در نقاط مختلف شهرستان وقرار گیری در مسیر جاده ترانزیت تهران -خرمشهر ،مهم ترین فرصت ها، همچنین تنوع قابل ملاحظه منابع گردشگری در شهرستان ؛ وجود جاذبه های طبیعی متعدد و مستعد برای توسعه گردشگری ،وجود اماکن با ارزش تاریخی و مذهبی به عنوان نقاط قوت و جاذب در کنار تهیه طرح های گردشگری برای قطب های توریستی شهرستان ، توسعه و تقویت برنامه های تبلیغاتی و استفاده از روش های اطلاع رسانی جدید و مدرن از مهم ترین رهیافت ها به منظور توسعه صنعت گردشگری در شهرستان شوش تلقی می گردد.
یاسمن قائمی حسین کلانتری خلیل آباد
برای هر طرح و برنامه ای در شهرها مراحل متعددی دارد، که این مراحل شامل مطالعات توصیفی، شناخت دقیق منطقه، الویت ها و نیازهای ساکنان، ظرفیت های منطقه یا محل، نحوه و میزان مشارکت مردم و ... می باشد. حال اگر این طرح ها برای هسته مرکزی شهرها باشد حساسیت آن افزایش یافته و نحوه عمل در مورد بافت های آسیب دیده و فرسوده متفاوت خواهد بود. مطالعات و تجارب صورت گرفته در زمینه بهسازی بافت های شهری با محوریت تجدید حیات بافت های آسیب دیده در مقیاس محله و با تاکیید بر مشارکت مردم است. در این راستا، تبیین جایگاه مشارکت در طرح های احیا بافت های آسیب دیده و دست یابی به فرآیندی کاربردی در جهت بهره گیری از مشارکت مردم در فرآیند باز آفرینی، نیازمند شناخت، تحلیل و ارزیابی طرح هاست. سیر تحول رویکردهای بهسازی شهری در ایران به ویژه پس از انقلاب اسلامی، نشان دهنده طرح های متعددی است که توسط وزارت مسکن و شهرسازی، شهرداری ها و وزارت کشور تهیه شده است. عدم هماهنگی بین طرح های فوق، مغایرت های بیشمار با طرح های بالادست و عدم جلب مشارکت مردم در تهیه و اجرای طرح پیشنهادی، موجب ناکارایی آنها و در برخی موارد افزایش نابسامانی های بیشتر در ساختار فضایی، اجتماعی و کارکردی بافت شده است. تعیین نیازها، خواست ها و الویت بندی برنامه های شهری در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و فضایی و ... جز با مشارکت مردم میسر نیست. مدیریت شهری برای اثرگذاری مشارکت شهروندی باید الزامات آن را فراهم سازد. بنابراین بهسازی و احیای کالبد محله و تامین امکانات درخواستی از سوی ساکنان محله (استفاده از مشارکت عمومی) ضروری است و باید همه این اقدامات باهم و به صورت مکمل و با در نظر گرفتن موقعیت و مشکلات موجود انجام پذیرد و تک تک این اقدامات به تنهایی قادر به رفع مشکلات موجود نیست. با در نظر گرفتن پیشینه تاریخی محله عودلاجان و به ویژه گذر مروی می توان گفت که این محله و به ویژه این گذر اهمیت فراوانی به لحاظ تاریخی، فرهنگی، کالبدی، عملکردی و... داشته و طی گذشت زمان تغییرات و فرسودگی های زیادی به لحاظ کالبدی و عملکردی در آن به وجود آمده است. در محله عودلاجان و گذر مروی کالبد اغلب بناها فرسوده شده و نیاز به اقدامات مرمتی در آنها دیده می شود، ولی استخوان بندی محله زنده و پرتحرک است. بنابراین می توان تصور کرد که در صورت اجرای عملیات بهسازی مناسب در محله و گذر و بافت پیرامون آن بتوان در جهت حفظ هویت فرهنگی، تاریخی و تداوم خاطره های شهری (با توجه به پاسخ های داده شده به پرسش های ارائه شده به ساکنین محله که خواست بیشتر ساکنین این محله می باشد) در این محله و گذر گام موثری برداشت. در این تحقیق با در نظر گرفتن این مساله و نیز اطلاعاتی که از تحلیل پاسخ های داده شده از سوی ساکنین و کسبه این محله ( استفاده از مشارکت عمومی)، پس از به کارگیری تکنیک swot و تکنیک تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط aida و مراحل مختلف آن که در متن پژوهش به تفصیل ذکر گردیده، جهت احیای بافت محله و تداوم خاطره های شهری در این محله پرداخته شد. پس از انجام همه مراحل مذکور طرحی مورد قبول ساکنین بوده که امکانات و قابلیت های موجود (دسترسی، ایمنی و امنیت، فضای سبز عمومی، تاسیسات زیربنایی، خدمات آموزشی، بهداشتی-درمانی، تجاری، فرهنگی و...) در محله به صورت پراکنده و در اختیار تمامی ساکنین قرار دهد و در تک تک این فاکتورها نظرات و پیشنهادات ساکنین و کسبه محله و به ویژه ساکنین گذر مروی مورد توجه قرار گرفته و در صورت عملی و معقول بودن اجرا گردد.
سید یاسین مجیدی حسین کلانتری خلیل آباد
بافت کهن و فرسوده شهر بوکان به عنوان قلب تپندهِ این شهر، در حالی که شامل مجموعه ای از پتانسیل های انسانی- فرهنگی و اجتماعی- تاریخی می باشد، نتوانسته نیازهای انسانی- فرهنگی ساکنان خود را رفع کند و ساکنان از بی هویتی عناصر کالبدی و اجتماعی رنج می برند. حال با روش "جامع مرمت شهری" و رویکرد "انسان گرایانه" و به کمک "فعالیت و کار روشنفکران"، بخصوص روشنفکران محلی، جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی در راستای توانمندسازی اجتماعات محلی و بهبود کیفیت زندگی و ایجاد آرامش و آسایش در بین شهروندانِ محله، اقدام به بهسازی و نوسازی بافت مورد نظر شده است. نتایج تحقیق بیانگر این مطلب است که روشنفکرانِ محلی می توانند در توانمندساختن اجتماعات محلی تاثیر مثبت داشته باشند و عوامل قوت و فرصت تاثیر بهتری از عوامل ضعف و تهدید در ایفای نقش روشنفکران در توانمندسازی اجتماعات محله دارند. در این راستا مدیران شهری و شهروندان بیشتر از روشنفکران به حل مسایل بافت فرسوده توسط روشنفکران تاکید دارند.
عصمت عسگرپور رضا احمدیان
امروزه بسیاری از پژوهشگران، توجه خود را بر روی نقش گردشگری در توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و محیطی شهرها و مناطق متمرکز نموده اند. شهرستان کاشان علاوه بر, دارا بودن بافتهای قدیمی وبا ارزش تاریخی و سنتی ، به دلیل طبیعت زیبای قمصر، نیاسر و برزک، که بالاترین سطح مزارع گل کاشان را به خود اختصاص داده، از اهمیت بسزایی در جذب گردشگران تاریخی فرهنگی و طبیعی برخوردار است. آنچه در این زمینه بسیار حائز اهمیت است،نه تنها قابلیت های ذاتی این شهرستان برای جذب گردشگران ، بلکه شناسایی و تحلیل محورهای گردشگری جاذب شهرستان کاشان می باشد. جهت تحقق اهداف فوق ،در مرحله نخست ،تعیین گردشگاه ها وتاسیسات اقامتی چهار بخش شهرستان کاشان مبتنی بر جاذبه های تاریخی فرهنگی، طبیعی و مذهبی با استفاده ازنرم افزار gis ، صورت گرفت. در مرحله ی دوم با استفاده از توابع تحلیلی gis و تحلیل شبکه از جمله مدل سطح جاذبه، عملیات همسایگی، مدلسازی و تحلیل قابلیت دسترسی، مدل اثر متقابل فضایی و عملیات همپوشی لایه ها و مدلسازی هندسی شبکه، وضعیت گردشگاهها شناسایی و تحلیل گردید. نتایج تحلیل های حاصل از پژوهش نشان می دهد که بخش مرکزی کاشان از نظر جاذبه های تاریخی و فرهنگی وبخش نیاسر از نظر جاذبه های طبیعی و مذهبی نسبت به سایر بخش ها شاخص می باشند. در مرحله ی سوم، نتایج حاصل از این تحلیل ها و اطلاعات شبکه های ارتباطی راهها،با هم ترکیب شدند و محورهای گردشگری جاذب تاریخی فرهنگی،طبیعی و مذهبی به همراه محورهای مشترک ارتباط دهنده بین بخش ها به صورت جداگانه، بر حسب اولویت هر دسته از جاذبه ها با ضخامت هاو درجه ی متفاوتی از رنگ ها ،تعیین شدند. در نهایت با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهاداتی در جهت استفاده ی همزمان از نقاط گردشگری شهرستان کاشان، به منظور تقویت پیوندهای مناسب، ارائه گردید. با توجه به نتایج امیدوارکننده ی این پژوهش، استفاده از قابلیت های gis و تحلیل شبکه و مدلهای مبتنی بر آن به منظور شناسایی و تحلیل وضعیت موجود و آتی گردشگاهها و سایر مراکز خدماتی ، توصیه می شود.
رضوانه نوحی حسین کلانتری خلیل آباد
با تغییر مفهوم توسعه از رشد صرفاً اقتصادی به رشد همراه با تعادل، نظریات توسعه منطقه ای نیز به رشد منطقه همراه با تعادل فضایی توجه نموده اند و در این میان، مهم ترین راهبردهای توسعه و همچنین تعادل بخشی در دنیای امروز گردشگری و فرهنگ می باشند که به صورت گردشگری فضاهای تاریخی- فرهنگی نمود یافته است که موجبات توسعه اقتصادی، رشد اشتغال، تنوع بخشی به ساختار اشتغال، کاهش محرومیت در نواحی دارای پتانسیل و کاهش مهاجرت از روستاها به شهرها را فراهم آورده است. شهرستان سمنان علی رغم پیشینه تاریخی و تعدد فضاهای فرهنگی تاریخی به علت عدم برنامه ریزی مناسب در زمینه گردشگری و همچنین عدم توجه به تعادل در سطح منطقه شاهد مهاجرت روزافزون از روستاها به شهرها و خالی از سکنه شدن روستاها بوده است بر این اساس هدف این پژوهش توسعه منطقه ای شهرستان سمنان بر مبنای توسعه فضاهای تاریخی- فرهنگی به منظور رشد و تعادل در آن است و روش پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد. به منظور تحلیل پژوهش از سه نوع تحلیل پتانسیل سنجی، نیازسنجی و گونه بندی استفاده شده است و آثار و فضاهای تاریخی- فرهنگی و همچنین سکونتگاه های شهرستان دسته بندی و گونه بندی شده اند نتایج نشانگر آن است که شهرستان سمنان دارای دو قسمت کاملاً مجزا در نظام اسکان و فعالیت می باشد و عدم توجه به گردشگری به خصوص در عرصه روستایی علی رغم پتانسیل های موجود باعث محروم ماندن برخی از مناطق و تشدید روند کاهشی جمعیت در این مناطق بوده است.
میثم ابراهیمی حسین کلانتری خلیل آباد
هدف از انجام این پایان نامه مطالعه و بررسی کمیت و کیفیت علائم راهنمای شهری ، شهر تهران به دلیل پایتخت بودن و قرار گرفتن در اولویت اولیه برای طراحی و تکمیل علائم می باشد ، بدین صورت که ضعف علائم راهنما برای جانبازان و معلولین حرکتی در این شهر بسیار محسوس می باشد. با توجه به مطالئه های صورت گرفته در این تحقیق اکثر علائم راهنمای موجود در سطح شهر تهران برای معلولین حرکتی با عنوان جای پارک بوده که به دلیل محدودیت امکان رویت آنها توسط سایرین بسیار پایین می باشد که احتیاج به برسی و طراحی های بیشتری دارد. طبق بررسی هایی که در طی موضوع انجام شد و طبق حمایت و وعده هایی از طرف سازمان های مربوطه شد ، میزان موفقیت کار و احتمال عملی شده آن تا حدودی رضایت بخش می باشد. با تبعیت از این نتایج بر این امر که، موضوع مورد نظر احتیاج به توجه بیشتر در شهر تهران و سپس در سایر شهر ها دارد. در خصوص عنوان مقاله و علائم راهنمای شهری تا کنون بیشتر به صورت علمی از باب شهر سازی و جامعه شناسی پرداخته شده است و گرافیستهای کمتری به این موضوع پرداخته اند. روش تحقیق در این پروژه به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده، و گرد آوری مطالب اسنادی و مکتوب می باشند.
سجاد عسکری علی المدرسی
تحقق توسعه پایدار در هر محیط با نگاهی نظام¬ مند، هماهنگ و چند بعدی به پارامترهای اقتصادی، اجتماعی و بوم شناختی امکان ¬پذیر است. توسعه¬ پایدار شهری در ایران در بخش¬های¬ تجهیز و مدیریت منابع، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی با چالش¬های جدی رو به¬ رو است. از آنجا که برنامه¬ریزی¬های کنونی بدون توجه به مزیت-های نسبی هر منطقه و به صورت بخشی و از بالا به پایین، همسان¬نگر و مخرب صورت می¬گیرد، این نوشتار کوشیده است با تحلیل وضعیت کنونی جامعه¬ی شهری ایران، به منظور رفع کاستی¬ها و کمبودها، به معرفی پیشنهاداتی اثربخش برای توسعه¬ پایدار شهری بپردازد. هدف از این پژوهش آگاهی از وضعیت پایداری در شهر مهریز می¬باشد. با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به بررسی توسعه پایدار با ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی پرداخته شد. پس از استخراج پارامترهای ابعاد توسعه پایدار برای تعیین ضریب اهمیت هر یک از معیارها و زیرمعیارها از تکنیک امتیازدهی سلسله مراتبی دلفی فازی بهره¬گیری و نیز از روش سلسله مراتبی جهت رتبه¬بندی هریک از محلات شهر مهریز استفاده شد. رتبه بندی محله¬های مهریز حاکی از آن است که محله منگاباد پایدارترین محله و محله¬های بغدادآباد و استهریج به ترتیب در اولویت¬های بعدی قرار دارند و محله مهرپادین و مزویرآباد ناپایدارترین محله¬ها نسبت به دیگر محلات مهریز می¬باشند. نتایج نهایی حاصل از بررسی¬های صورت گرفته نشان داد که پایداری در محله¬های مهریز با توجه به ابعاد مختلف توسعه پایدار متفاوت است و محله¬هایی که در اطراف هسته روستایی توسعه یافته¬اند و باغات و فضاهای سبز بیشتری دارند پایدارترند.
منصوره هادی دهج علی المدرسی
چکیده در طی سال های اخیر شهر یزد (مانند بسیاری از شهرهای دیگر کشور) با پیشروی نواحی شهری به سوی نواحی پیرامونی والحاق روستاهای حاشیه شهر به خود، محلاتی را به وجود آورده اند که ترکیبی از چشم اندازهای فیزیکی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر و روستا را می توان در آن ها شاهد بود. محلاتی که به دلایل ایجاد این دوگانگی ها با مشکلاتی از جمله تبدیل به نواحی حاشیه نشین، تغییر ماهیت روستایی به شهری، از بین رفتن اراضی کشاورزی و فضاهای سبز، ساخت و سازهای جدید و نا متجانس، عدم تحرک اجتماعی و ... مواجه می باشند. در نتیجه تئوری روستاشهر می تواند موجب افزایش پایداری و سرزندگی در شهرها شود و با بهره گیری از این تئوری در شهر یزد، محلاتی پایدار و مناسب برای سکونت و تعاملات اجتماعی پدید آورد. بر این اساس هدف از این پژوهش، تلاش در جهت سنجش پتانسیل محلات شهر یزد به منظور بهره گیری از تئوری روستاشهر می¬باشد. و در نهایت ارائه راهکارهایی جهت هدایت ظرفیت¬های بالقوه محلات به سمت ایجاد محلات روستاشهری در شهر یزد است. روش این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی می باشد. پتانسیل محلات شهر یزد با 9 شاخص تنوع کاربری، تنوع نوع مالکیت، وجود فضاهای عمومی، دسترسی به خدمات، وجود عرصه-های سبز با توجه به اقلیم شهر، درصد مساحت هسته روستایی به کل محله، دسترسی به حمل و نقل عمومی، کاربری مختلط زمین و تراکم جمعیتی با استفاده از تکنیک امتیازدهی سلسله مراتبی دلفی فازی (fdahp) و با استفاده از نرم افزار gis سنجیده شدند. نتایج حاصل نشان دهنده وجود ظرفیت های بالقوه استفاده از این رویکرد در محلات شهر به ویژه محلات مجاهدین، سجادیه، اکبرآباد، سیدالشهدا، کوی طالقانی، سیدصحرا، خیرآباد2 و سردوراه می باشد. و محلات خیرآباد 1، امیرآباد، کوی نواب، کاج، سیلو، جهانفر، آتشکده، نعیم آباد نیز قابلیت بهره گیری از تئوری روستاشهر را با بهره¬گیری از راهکارهایی در جهت بهبود شرایط وضع موجود دارند. در نهایت می¬توان این گونه نتیجه گرفت که محلات دارای سطح بیشتر هسته روستایی قابلیت بیشتری برای استفاده از تئوری روستاشهر دارند و هرچه سطح هسته روستایی کمتر باشد و محله بیشتر رشد یافته باشد از این پتانسیل کاسته خواهد شد. کلید واژه ها: پایداری، روستاشهر، محلات شهر یزد
فرشته مظفری حسین کلانتری خلیل آباد
سکونتگاه های انسانی همواره در معرض آسیب ناشی از بلایای طبیعی و سوانح انسان ساخت قرار داشته اند، لذا بشر همواره با اتخاذ شیوه هایی سعی در کاهش اثرات زیان بار این گونه بلایا در محیط زندگی خویش داشته است. یکی از راهکارهای ابداعی، استفاده از شیوه های پدافند غیرعامل برای کاهش آسیب پذیری سکونتگاه ها است. از آن جا که سرزمین ایران از گذشته های دور در مسیر حوادث تاریخی و در معرض حمله ها و تهاجم های نظامی ملل مختلف و قبایل همسایه واقع شده بود، استفاده از ویژگی های جغرافیای طبیعی در جهت حفظ و امنیّت مردم مورد توجّه قرار گرفت. یکی از مهم ترین نمودهای آن را می توان ساخت دژها یا استحکامات نظامی و غیرنظامی دانست. شهر برازجان نیز با توجه به سابقه تاریخی حضور بیگانگان در جنوب کشور، از جمله این دژشهرها محسوب می شود. این پایان نامه در پی شناسایی مشخّصه های اصلی مهمترین نمود سکونتگاه های انسانی شامل دژها در شهر برازجان از منظر پدافند غیرعامل و مقاوم سازی شهر برازجان و ایمن سازی سازه های حیاتی آن در جهت جلوگیری از تلفات انسانی و مالی است. به این منظور با استفاده از روش سوات به استخراج مشخّصه های مهم و تاثیر گذار پرداخته شده است. نتایج این پژوهش مبیّن آن است که نقاط قوت برازجان از نقاط ضعف آن بیشتر است و با به کار بردن راهکارهای ارائه شده، امکان بالاتر بردن قدرت دفاعی شهر وجود دارد.
مهدی بهنه حسین کلانتری خلیل آباد
تمامی عوامل انسان ساخت و طبیعی موجود در شهر ، در گیر تغییر و تحولاتی پیوسته و آرام می باشند . رهایی از این تغییرات امکان پذیر نیست ، زیرا به معنای سکون ، ثبات و توقف است که منجر به مرگ حیاتی شهر می گردد . این فرآیند پویا و مداوم که در طی آن محدوده فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در جهات عمودی و افقی از حیث کمی افزایش و از کیفی تغییر می یابد ، اگر سریع و یا بی برنامه باشد به ترکیبی فیزیکی و مناسبی از شهر نخواهد انجامید ، در نتیجه چهره ، سیما و پیکره شهر را دگرگون می سازد و باعث ناکارآمدی ، فرسایش فضاها و فعالیت های شهری می گردد و چهره و معنایی متفاوت القا می کند. فرسودگی یکی از مهمترین مسائل مربوط به بافت های تاریخی شهر است که باعث بی سامانی ، عدم تعادل ، عدم تناسب و ناکار آمدی آن می شود . محله سیروس تهران یکی از محله های قدیمی تهران است که در پی دگرگونی های عظیمی که در ساختار نهادهای اجتماعی شهر ها صورت گرفته است با تضعیف احساس تعلق مردم به محله و فضاهای شهری رو به روشده است . هدف از این پژوهش برنامه ریزی و طراحی جهت بهبود وضعیت کالبد و منظر شهری که در پی فرسایش فعالیت ها صورت گرفته ، با استفاده از عناصر مبلمان شهری می باشد . روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است که روش توصیفی برای بیان اطلاعات مرتبط با ادبیات موضوع و نیز معرفی و شناخت محدوده مطالعاتی استفاده می شود ، و روش تحلیلی جهت تبیین روابط بین مولفه ها و شاخص های مختلف تحقیق و بررسی آنها صورت می گیرد. نتایج و دستاورد های این پژوهش اصولی است که توسط آن به گزینش و انتخاب عناصر مبلمان شهری متناسب با نیاز فضای شهری منجر گردیده که این امر موجب توزیع مناسب عملکردها و خدمات و دسترسی مناسب ، افزایش مطلوبیت فضاهای کالبدی برای کار ، زندگی ، تفریح و زیباسازی منظر شهری می باشد .
ثریا فیروزجهانتیغ حسین کلانتری خلیل آباد
پژوهش حاضر ضمن بررسی مبانی و نظریه های مطرح در مبحث سکونتگاه غیر رسمی، به دنبال بررسی سکونتگاه غیررسمی محله خواجه ربیع شهر مشهد بوده تا مسایل و مشکلات آن را شناسایی و با استفاده از راهبرد توانمندسازی راهکارهای مناسبی جهت ساماندهی این محله ارایه کند. هدف پژوهش بررسی و تحلیل اسکان غیر رسمی در منطقه3 شهرداری مشهد و محله خواجه ربیع با رویکرد توانمند سازی اجتماع محور، روش تحقیق در این پایان نامه توصیفی– تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد و هم چنین جهت تکمیل پرسشنامه با توجه به حجم جامعه آماری 13227 نفر و استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان تعداد 375نفرمورد پرسشگری قرار گرفته اند. و شاخص تأثیر ترغیب ابتکارات بر پایداری اقتصادی اجتماعی ناحیه مورد مطالعه 3.56 است. آزمونهای مورد استفاده جهت بررسی و سنجش سوالاهای تحقیق روشهای پارامتریک و ناپارامتریک به شکل داده های آمار توصیفی و استنباطی می باشد که در نهایت با استفاده از نرم افزار gisو auto cad داده های مکانی و وکتوری منطقه تهیه و با استفاده از روشهای هم پوشانی مورد تجزیه و تحلیل اولیه قرار گرفته است و سپس با استفاده از فن دلفی (نظرخواهی از کارشاسان خبره) پارامترهای تاثیر گذار در فرسودگی در محله مورد مطالعه در نرم افزار export choiceبا استفاده از جدول ساعتی مورد ارزیابی قرار گرفته و وزن نهایی پارامترها جهت استفاده از روش تحلیل سلسه مراتبی ahp اولویت بندی و شناسایی استراتژی در پهنه بافتهای فرسوده امر بهسازی نوسازی و بازسازی مورد استفاده قرار گرفته است جهت بررسی نتایج تحقیق با استفاده از نرم افزارspss به تحلیل های آماری پرسشنامه ها پرداخته شده که این نتایج نشان می دهد که میانگین تجربی در رابطه با شاخص تأثیر مشارکت و نهادهای تصمیم گیری قدرتمند محلی در افزایش و ارتقاء توانمندسازی محدوده برابر با 3.43 است.
نوراله یوسفی حسین کلانتری خلیل آباد
پژوهش حاضر، در راستای برنامه ریزی توسعه گردشگری با تأکید بر توان های محیطی شهرستان بویراحمد، انجام گرفت. این پژوهش با روشهای علمی و با استفاده ازمدل های ahp , swot و با کمک نرم افزارهای spss , gis به شناسایی و اولویت بندی توان های محیطی شهرستان بویراحمد پرداخته شده است. با توجه به نتایج حاصل از خروجی نرم افزارها مورد استفاده شهرستان بویراحمد به دلیل دارا بودن امکانات و توان های بالقوه ی طبیعی، ویژگیهای متنوع اقلیمی چشم اندازهای جالب اکولوژیکی و انواع جاذبه های فرهنگی و اقتصادی ، معیشتی به عنوان یکی از مناطق مهم طبیعی و گردشگری به حساب می آید. که نتیجه ی پژوهش حاضر نشان می دهد شهرستان بویراحمد می تواند سالیانه پذیرای جمع کثیری از گردشگران داخلی و خارجی باشد که این امرباعث اشتغال زایی و افزایش درامد مردم منطقه می شود و در نهایت باعث توسعه گردشگری می شود.
جواد خاکسارحقانی دهکردی حسین کلانتری خلیل آباد
چکیده امروزه موضوع احیای بافتهای شهری و توسعه آنها به صورت یک مسئله مهم در برنامه ریزی های شهری آمده است ودر طول دهه های گذشته،به دلیل اتکای بیش از حد شهرسازی مدرن به حرکت سواره و غفلط از حفظ و ساماندهی فضاهای پیاده و شرایط پیچیده زندگی امروز،سبب پیچیدگی مسائل شهری شده ومفهوم بسیاری از فضاهای شهری را دگرگون ساخته است. اساساً درک ما از شهر، چیزی بر اساس فهم خیابان استوار است که از مهمترین مولفه های سازنده منظر شهر است و در واقع اگر بپذیریم که بخش مهمی از برخوردهای اجتماعی و فرهنگی در فضاهای شهری اتفاق می افتند، در آن صورت، نقش پیاده راه ها در تقویت بنیانهای اجتماعی و فرهنگی شهر غیر قابل انکار می نماید. لذا ادراک ما از شهر که آن را منظر شهری می نامیم، به عوامل مختلفی وابسته است که پیاده راه در آن نقش مهمی ایفا می کند. ایجاد محیط پیاده، علاوه بر افزودن بر ایمنی حرکت پیاده می تواند زمینه ساز حضور بیشتر شهروندان و افزایش تعاملات بین آن ها و به وجود آمدن زندگی شهری شود. رساله حاضر یک پروژه طراحی شهری است، با هدف دست یافتن به یک خیابان دلپذیر به مثابه”فضای شهری“موفق و مطلوب که در خیابان باهنر شهرکرد به عنوان نمونه موردی صورت می پذیرد.که در راستای نیل به این هدف، در ابتدای امر در برخورد با مسئله، به بررسی ویژگی های یک فضای شهری موفق و کارا و به دنبال آن یک پیاده راه مطلوب و موفق پرداخته شده و سپس با بررسی تحولات صورت گرفته در کشورهای اروپایی، امریکایی و شهرهای ایران در یک مقایسه تطبیقی، اصولی جهت طراحی استخراج شده است.و در ادامه پس از بیان روش پژوهش، با مطالعات صورت گرفته بر خیابان باهنر، بر اساس مشاهدات میدانی صحت فرضیات مورد بررسی قرار گرفته است.سپس با تحلیل داده ها و بر اساس چارچوب نظری راهبردهای طراحی ، تجارب عملی،اصول و معیارهایی به دست آمده و در نهایت پس از ارزیابی آلترناتیوها و انتخاب گزینه بهینه،ضوابط مربوطه به طراحی ارائه شده اند.که در پایان،نتایج این پژوهش می تواند اصول و ضوابطی را در اختیار طراح قرار دهد که سبب ارتقا کیفیت های موجود در خیابان باهنر شهرکرد به طور خاص شود و راهنمایی باشد برای طراحان پیاده راه ها در ایران به صورت عام. کلمات کلیدی: فضاهای شهری، طراحی شهری،منظرشهری، پیاده راه، تعاملات اجتماعی،خیابان باهنر
بانیتا قشه یوخنه حسین کلانتری خلیل آباد
شکل گیری رابطه مرکز- پیرامون در داخل کشور،شرایط جدیدی را رقم می زند که این شرایط جدید مرکز را وادار به تجدید در روابط خود به پیرامون می سازد.این رابطه نوین بین مرکز و پیرامون کاملاً با شرایط قبل متفاوت است و منجر به ایجاد همگرایی بین آن ها می شود که در صورت توفیق، نگاه جمعیت مرزنشین به سمت درون و همگرایی معطوف می شود که خود باعث توسعه ی فضایی مناطق مرزی خواهد شد(عندلیب،35:1380).این رغبت و علاقه وافر به مناطقی که در امتداد مرزهای همگرایی کشورها قرار گرفته اند به طور مشخصی از این تصور نشات گرفته که این مناطق جغرافیایی ویژه ممکن است موجب ایجاد سازگاری اقتصادی در همگرایی بین کشورها گردند.(niebuhr,2004,vi) بدین معنی که در مرزهای اکثر کشورهای در حال توسعه سطح قابل توجهی از نیاز مردم مرزنشین از طریق مبادلات مرزی تامین می شود.این گونه مبادلات علی رغم غیررسمی و محلی بودن آن دارای نقش پراهمیتی در مبادلات میان کشورهای همسایه بوده و باعث بهبود زندگی ساکنان نقاط مرزی می شود.از این رو برنامه ای کردن چنین مبادلات و جریان هایی در نوع خود به توسعه همکاری های متقابل اقتصادی ،گسترش بازارهای مرزی محلی ،ایجاد صلح و ثبات در مناطق مرزنشین و بهبود امنیت در این مناطق و بالاخره بهبود زیرساخت ها و خدمات مورد نیاز منطقه را به همراه می آورد.در مجموع ،اقتصاد مناطق مرزی می تواند نقش اساسی در ترقی پیشرفت توسعه اقتصادی نواحی مرزی ،بهبود استانداردهای زندگی مردم،کاهش فقر،توزیع مناسب درآمد،ایجاد روابط دوستی و آشنایی بیشتر،تسریع همکاری های بیشتر بین نواحی مرزی داشته است.(145chandoewit,2004,) در این پایان نامه به بحث و بررسی در ارتباط با نقش شهرهای مرزی ماکو و بازرگان در توسعه منطقه ای پرداخته ایم.شهر ماکو در شمال غربی استان آذربایجان غربی در 15 کیلومتری مرز بازرگان قرار دارد. این شهر با مرکز استان 280کیلومتر و با پایتخت 850 کیلومتر فاصله دارد. شهر بازرگان نیز به همراه پایانه مرزی آن ، که در شهرستان ماکو قرار دارد به عنوان یکی از معابر ورودی و خروجی مهم در شمال غرب کشور با قابلیت های بالا در حال فعالیت بوده و به عنوان مهم ترین و کوتاه ترین راه موجود برای مبادله کالا و مسافر از طریق ایران به اروپا محسوب می گردد. موقعیت مناسب منطقه باعث شده تا عملکرد بازرگانی و تجاری به عنوان عمده ترین عملکرد حوزه فراگیر منطقه به حساب آید.که گواه این مطلب وجود گمرکات و بازارچه ی مرزی است. بنابراین هدف از این پژوهش این است که به روش هایی دست یافت که بتوان به ارتقاء توسعه ی منطقه ای شهرهای ماکو و بازرگان در راستای جهانی شدن پرداخته شود. این دستیابی امکان پذیر نخواهد بود جز از طریق بررسی توصیفی- تحلیلی قوت ها- ضعف ها و فرصت ها - تهدیدات براساس چهار دسته شاخص اقتصادی ،اجتماعی – فرهنگی- گردشگری، فن آوری و نوآوری- همکاری های بین المللی ،زیرساخت ها در قالب شش فصل در این پژوهش است. در فصل اول به ارائه کلیات پژوهش ،در فصل دوم به بررسی چارچوب نظری پژوهش که در راستای مبانی نظری و ویژگی های شهرهای مرزی و بررسی طرح ها و برنامه های انجام شده در سال های گذشته در شهرهای ماکو و بازرگان و همچنین مطالعات تجربیات موفق دیگر کشورها در این زمینه پرداخته شده ،در فصل سوم به تفسیر متدولوژی پژوهش و مدل swot ،فصل چهارم شناخت وضع موجود شهرهای ماکو و بازرگان براساس شاخص های بدست آمده در فصل دوم پرداخته،فصل پنجم به بررسی نقاط قوت وضعف، فرصت و تهدید شهرهای مرزی ماکو و بازرگان و در ادامه ی این فصل با ایجاد ماتریس درونی و بیرونی و ایجاد ماتریس qspm به اولویت بندی راهبردها پرداخته شده است. در نهایت این پایان نامه در فصل ششم با نتیجه گیری ، آزمون فرضیه ها و ارائه راهبردهای مناسب در هر یک از شاخص ها ، به پایان می رسد.
روناک اردلانی حسین کلانتری خلیل آباد
زمانی که شهر تحت تأثیر عوامل مختلف دچار رشد بی رویه و شتابان می شود، به سرعت منبسط شده، گسترش می یابد و بالطبع تغییرو تحولات آن چندان منطقی و قاعده مند پیش نمی رود.نتیجه این مداخلات بدون مطالعه، باعث کاهش کیفیت منظر شهری، ناهنجاری و اغتشاشات بصری در فضای شهری می شود. مطالعات منظر شهری نشان می دهد که عناصر عینی در کنار مفاهیم ذهنی به صورت توأمان تشکیل دهنده منظر شهری می باشند.از آنجایی که اصلی ترین عامل تعیین کننده منظر شهری در سطح شهرها، محورهای ارتباطی،خیابان ها و جداره های آن می باشند،توجه و تاکید بر شاخص های منظر شهری در آنها ضروری به نظر می رسد.در این راستا،خیابان شهید مدرس کرمانشاه به سبب جایگاه تاریخی،اجتماعی و اقتصادی به عنوان مرکزیت تجاری و شریانی اصلی نقش تعیین کننده ای در هسته مرکزی شهر کرمانشاه دارد، به دلیل اغتشاشات بصری،کمبود فضای سبز،عدم توجه به مبلمان شهری،خوانایی و نمایانی نامناسب و... در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است.هدف اصلی پژوهش دستیابی به سیاست اجرایی، رویکردهای مناسب و کارآمد ساماندهی سیما و منظر خیابان شهید مدرس جهت رفاه شهروندان می باشد. روش تحقیق در این نوشتار،تحلیلی- توصیفی بوده و کاربردی می باشد که از شیوه مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی و با استفاده از تکمیل پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. بر این اساس در خصوص فرضیه اول پژوهش که سیما و منظر شهری خیابان مدرس از لحاظ ،عملکردی ،زیبا شناختی...دارای آسیب های فراوانی است، با احتمال 95% اطمینان و 5% خطا پذیرفته شده است. ودر مورد فرضیه دوم پژوهش با سطح خطای کمتر از 1% با احتمال 99%اطمینان،می توان گفت بین ا رتقای کیفیت منظر شهری در جامعه و شاخص های هویتی و امنیتی رابطه مثبت و معنا دار وجود داشته و این متغیرها نسبت به یکدیگر دارای تأثیر مثبت و مستقیم می باشند.نتایج حاکی از آن که ساماندهی سیما ومنظر خیابان های شهری به عنوان مهمترین فضای شهری علاوه بر اینکه حفاظی است برای جسم انسان، کانونی برای افکار و خاطرات او می باشد. نظم روانی، مادی و بصری مناظر شهری می تواند احساس تعلق و هویت را در شهروندان ایجاد نموده و افزایش حضور پذیری را در شهر فراهم سازد و ضمن به دست آوردن دیاگرام مفهومی از ساماندهی سیما و منظر،با استفاده از الگوی تحلیل swotبه ارایه طرح ساماندهی در قالب سیاست ها و راهبرد های اجرایی با استفاده از فرصت های موجود در جهت رفع ضعف ها و کاهش آسیب ها، در راستای ارتقاء کیفیت منظر شهری خیابان شهید مدرس پرداخته شده است.
مهدی حقی حسین کلانتری خلیل آباد
نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهری به عنوان مسأله ای با ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی از اوایل دهه 80 در برنامه های دولت و شهرداری ها قرار گرفته است. با گذشت زمان و همزمان با جلب توجه ها به این مقوله در مقیاس ملی و در قالب قوانین و آئین نامه ها، شهرداری تهران نیز از سال 1382 آغاز به برنامه ریزی و مداخله در این عرصه ها نموده است. نوع و کیفیت توجه به محدوده های فرسوده شهر تهران و فرآیندهای برنامه ریزی شده در طول زمان دستخوش تغییرات فراوانی شده است؛ به طوری که اقدامات سازمان نوسازی شهر تهران در سال 1382 با طرح"ساخت و ساز بزرگرراه شرق" که برنامه ای مبتنی بر تملک، تخریب و احداث مجدد بود ، آغاز می گردد و پس از آزمون و خطا، در سال 1388 و 89 در قالب راه اندازی دفاتر تسهیلگری و مبتنی بر اقدامات اجتماعی متبلور می شود. در این پژوهش و پس از ارائه مولفه های ارزیابی طرح ها که از بررسی چهار دسته مطالعات مبانی نظری، تجارب جهانی، قوانین مرتبط داخلی و تجارب مداخله در بافت فرسوده تهران به دست آمده است و تهیه پرسشنامه از متخصصان مدیریت شهری و مهندسین مشاور اقدام به ارزیابی سه طرح ساخت و ساز بزرگراه شرق،طرح منظر شهری محله شهید خوب بخت و طرح دفاتر تسهیلگری محلات صفا و اسدی پرداخته شده است. نتایج پرسشنامه ها با استفاده از spss تحلیل و ارائه گشته است. در نهایت نیز به ارائه راهبردهایی به منظور در نظر گرفتن در مداخلات آتی ارائه گردیده است. بررسی تجارب سازمان نوسازی شهر تهران موید این نتیجه است که تحقق نوسازی جز در قالب تسهیل گرانه و با در نظر گرفتن ابعاد و مسائل اساسی بافت های فرسوده و توجه به مشارکت جامعه محلی از امکان تحقق برخوردار نخواهد بود.
وحید یحیوی آذر حسین کلانتری خلیل آباد
بافت های فرسوده یکی از مهمترین معضلات شهرنشینی امروز محسوب می شود، این بافت ها یا هسته های قدیمی شهرها بوده و به مرور زمان دچار فرسودگی و عدم کارایی شده اند و یا در دوران معاصر بدون رعایت ضوابط و مقررات معماری و شهرسازی شکل گرفته و از این رو اکنون با مسائل و مشکلات بسیاری از لحاظ کالبدی،اجتماعی، اقتصادی و ...... مواجه هستند .تنزل شاخصه های کیفی در فضاهای شهری بافت های فرسوده یکی از انبوه معضلاتی است که این پهنه های شهری با آن دست به گریبانند و از آنجا که فضاهای شهری، اوج تجلی مکانی حیات شهری و حضور شهروندان را به نمایش می گذارند، اثر متقابل تنزل کیفیت فضاهای شهری بر تنزل کیفیت زندگی شهری عمق و ابعاد این معضل در بافت های فرسوده را روشن تر می سازد. این پژوهش مدخلی کوتاه بر بافت فرسوده شهر ارومیه می باشد، محدوده مورد مطالعه بخشی از محله عسگر خان که در داخل یکی از محله های قدیمی شهر ارومیه قرار دارد و امروزه جزء بافت فرسوده در بخش تقریباً شمالی شهر و البته نزدیک به مرکز آن است. این پژوهش ازنوع کاربردی است که با ظرفیت سنجی بافت های فرسوده محله عسگرخان شهر ارومیه از نظر اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدید ها را شناسایی نموده و راهبرد هایی را جهت ارتقاء کیفیت زندگی ساکنان محله عسگر خان ارومیه بر اساس شاخص های موجود در فرآیند احیا و مرمت بافت های فرسوده شهری ارائه شده است.