نام پژوهشگر: محمد بادسار
محمدتقی رحیم پور روح اله رضای
تحقیق حاضر با هدف اصلی بررسی نقش میانجی فرهنگ سازمانی در توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان جهاد کشاورزی استان ایلام انجام شد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این تحقیق را کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی در شهرستان های مختلف استان ایلام تشکیل می دادند (340=n) که با توجه به جدول کرجسی- مورگان، تعداد 200 نفر از آنان از طریق نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب برای انجام تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان و کارشناسان مورد تایید قرار گرفت. به منظور بررسی روایی سازه (شامل روایی همگرا، تشخیصی و منطقی) و پایایی ابزار تحقیق و برآورد مدل اندازه گیری پژوهش از تحلیل عاملی تاییدی از طریق نرم افزار amos20 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که چهار متغیر فرهنگ سازمانی، عدالت سازمانی، انسجام سازمانی و روحیه کارآفرینی از اثر مثبت و معنی داری بر متغیر وابسته تحقیق برخوردار بوده و در حدود 63 درصد از واریانس کارآفرینی سازمانی در سازمان جهاد کشاورزی استان ایلام را تبیین نموده اند. همچنین با توجه به نتایج تحقیق مشخص شد که فرهنگ سازمانی در رابطه بین متغیرهای مستقل عدالت سازمانی و انسجام سازمانی با متغیر وابسته کارآفرینی سازمانی دارای نقش میانجی جزئی بوده است.
روح الله درینی روح الله رضائی
تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف اصلی بررسی مولفه های سرمایه اجتماعی و کارآفرینی سازمانی در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی در شهرستان های جنوب استان کرمان انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق را تمامی اعضای شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی در سطح جنوب استان کرمان تشکیل می دادند (346 =n) که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، تعداد 215 نفر از آنان از طریق نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب برای انجام تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان و کارشناسان مورد تایید قرار گرفت. به منظور بررسی روایی سازه (شامل روایی همگرا، تشخیصی و منطقی) و پایایی ابزار تحقیق و برآورد مدل اندازه گیری پژوهش از تحلیل عاملی تاییدی از طریق نرم افزار amos20 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که هر یک از مولفه های سرمایه اجتماعی شامل شناختی، رابطه ای و ساختاری از اثر مثبت و معنی داری بر روی متغیر وابسته برخوردار بودند و در مجموع 41 درصد از واریانس کارآفرینی سازمانی در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی در شهرستان های جنوب استان کرمان را تبیین نمودند. همچنین بر اساس نتایج تحقیق مشخص شد که مولفه شناختی در رابطه بین مولفه ساختاری با کارآفرینی سازمانی و مولفه ارتباطی در رابطه بین مولفه شناختی با کارآفرینی سازمانی دارای نقش میانجی جزئی بودند. با توجه به یافته های پژوهش، می-توان نتیجه گرفت افزایش سرمایه اجتماعی در شرکت ها منجر به تقویت و توسعه کارآفرینی سازمانی در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی در شهرستان های جنوب استان کرمان می شود.
شیوا مهاجری امیری غلامرضا مجردی
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار نه تنها از نظر اقتصادی بلکه از جنبه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی روانی یک ضرورت انکارناپذیر است. این تحقیق با هدف کلی بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی زنان روستایی سرپرست خانوار به انجام رسید. جامعه آماری این تحقیق را 400 نفر از زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان عباس آباد تشکیل دادند. با توجه به دسترسی به لیست اسامی تمامی افراد جامعه آماری، از روش نمونه گیری کاملا تصادفی برای انتخاب پاسخگویان استفاده شد. تعداد نمونه بر اساس فرمول کرجسی و مورگان 196 نفر تعیین شد ولی برای افزایش ضریب اطمینان تعداد 208 پرسشنامه تکمیل گردید. از پرسشنامه به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد. در مرحله بعد، روایی و پایایی ابزار تحقیق مورد بررسی قرار گرفت، بدین ترتیب که بررسی روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات گروهی از خبرگان و مطلعان کلیدی و قبل از انجام پیش آزمون صورت پذیرفت. به منظور بررسی پایایی ابزار تحقیق نیز پیش آزمون در شهرستان تنکابن از شهرستان های همجوار، انجام گرفت و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که مقدار آن برای همه ی شاخص های مورد مطالعه بالای 0/7 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی (شامل فراوانی، درصد و میانگین) از نرم افزارهای spss و در بخش استنباطی (تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری) از amos استفاده شد. در راستای بررسی روابط مفروض علی و معلولی بین متغیرها تحقیق به طراحی دو مدل ساختاری شامل؛ مدل ساختاری مبتنی بر روابط مستقیم و مدل ساختاری کلی (شامل روابط مستقیم و غیر مستقیم) اقدام گردید. نتایج مدل ساختاری مبتنی بر روابط مستقیم متغیرها نشان داد که بین در آمد سالیانه، مشارکت اجتماعی-سیاسی، شاخص روانشناختی و سلامت اجتماعی با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از مدل ساختاری کلی نیز نشان داد که بین درآمد سالیانه با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار ارتباط مثبت و معنی-داری وجود دارد. با توجه به کاهش در مقدار بتای استاندارد رابطه بین درآمد سالیانه با توانمندی زنان سرپرست خانوار در مدل کلی نسبت به مدل مبتنی بر رابطه مستقیم بین این دو متغیر (از 0/465 به 0/260) می توان گفت که اثر غیر مستقیم این متغیر از طریق متغیرهای میانی قابل توجه بوده است. اما در بررسی شاخص روانشناختی و سلامت اجتماعی نتایج نشان داد که متغیر مستقل درآمد سالیانه غیر از اثر مستقیم به طور غیرمستقیم هم از طریق متغیر میانجی شاخص روانشناختی روی متغیر وابسته توانمندسازی زنان سرپرست خانوار نیز تاثیر می گذارد.
کبری کریمی اسماعیل کرمی دهکردی
اهمیت زیست محیطی مراتع از یک سو و وابستگی بخش عظیمی از جمعیت کشور به آنها از سوی دیگر موجب گردیده است که در دهههای اخیر سیاست گزاران با در نظر گرفتن ارتباط انسان، دام و مرتع و با هدف پایداری بهرهبرداری از مراتع در صدد اتخاذ مناسب ترین روشها برای مدیریت آنها باشند. سیاست دولت در مدیریت بهرهبرداری از مراتع بر مطالعات جامع منابع طبیعی و برنامه ریزی، تهیه و اجرای طرحهای مرتعداری تاکید شده است. توجه به معیشت خانوارهای بهره بردار در تدوین و اجرای طرحهای منابع طبیعی میتواند در پایداری بهرهبرداری از مراتع و پایداری پروژهها موثر باشد. این پژوهش با هدف کلی بررسی اثرات طرحهای مرتعداری بر ظرفیت سازی انسانی و اجتماعی معیشت خانوارهای روستایی از یک روش شناسی اکتشافی، توصیفی و تحلیلی با استفاده از یک روش شناسی ترکیبی پیمایشی- مطالعه موردی بهره برده است. دادهها با استفاده از گروههای متمرکز و مصاحبههای ساختار یافته از طریق پرسشنامه گردآوری شد. روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه تهیه شده از طریق گروه متخصصان تایید گردید و روایی سازه آن از طریق آزمونهای همگرایی بررسی شد. شاخصهای پایایی سازههای پرسشنامه نیز بر اساس آزمون کرونباخ آلفای ترکیبی بالاتر از 75/0 بدست آمدند. در انجام پیمایش، یک نمونه 204 نفری از جامعه ای متشکل از 1200 نفر دامدار مناطق تحت پوشش طرحهای اجرا شده و در حال اجرا در شهرستان ماهنشان با کمک نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب گردید. به طور کلی اجرای این پروژهها در حد زیادی سرمایههای انسانی بهرهبرداران را متاثر نموده است به طوری که باعث کاهش نیروی یدی، ولی افزایش دانش و اقدامات آنها در زمینههای تنوع سازی معیشت و حفاظت مراتع شده است. همچنین در مورد سرمایههای طبیعی موجب کاهش فرسایش خاک، بهبود منابع آب، افزایش حاصلخیزی و افزایش پوشش و حفظ تنوع گیاهی شده است. علاوه بر این، اثرات مثبت کمی بر سرمایههای اجتماعی درون روستا (افزایش اعتماد، مشارکت و روابط بین مردم با یکدیگر) و با کنشگران بیرونی داشته است. با این وجود در این پروژهها، ارتباط و مشارکت مردم محلی در برنامه ریزیهای مدیریت منابع طبیعی به جز مرحله اجرای پروژهها به درستی مورد توجه قرار نگرفته است. افرادی که تعاملات و اعتماد بیشتری در روستا و با دولت در این پروژهها دارند، امکان افزایش سرمایههای مالی و فیزیکی آنها بیشتر بوده و بالا بردن ظرفیتهای انسانی بویژه دانش و مهارت خانوارها میتواند به بالابردن دیگر سرمایههای معیشت کمک کند. اثرات انسانی و اجتماعی حاصل از اجرای طرحها، در طرحهای در حال اجرا و طرحهای اتمام یافته تفاوت معنی داری داشتند، در حالی که از لحاظ ظرفیت انطباقی و اثرات طبیعی این تفاوت معنی دار نبود. به طور کلی طرحهای مرتعداری در صورتی میتوانند اثرات زیست محیطی و طبیعی مناسبی داشته باشند که به ظرفیتهای معیشت خانوارها، راهبردهای معیشت مختلف آنها، بهبود سرمایههای انسانی بهره برداران، بهبود سرمایههای اجتماعی درون روستا و با کنشگران بیرونی، و بکارگیری سیاست ها و اقدامات تنوع ساز معیشت در کنار سیاست های حفاظتی توجه داشته باشند.
مصطفی زارعی محمد بادسار
مراکز فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی (ict ) در بسیاری از کشورها از جمله ایران بعنوان ابزاری برای فراهم سازی دستیابی به فناوری های اطلاعات و ارتباطات در راستای توسعه جوامع روستایی راه اندازی شده اند. اما به موازات رشد فزآینده آمار مربوط به تعداد مراکز ict روستایی، در سال های اخیر شاهد افزایش تعطیلی شمار زیادی از این مراکز بوده ایم. بررسی ها نشان می دهد که هنوز درک درست و روشنی از عواملی که می توانند استفاده، موفقیت و پایداری این مراکز را تحت تاثیر قرار دهند، وجود ندارد. از این رو، تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف اصلی بررسی سطح موفقیت مراکز فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی و تحلیل عوامل موثر بر آن در استان همدان انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق را تمامی کاربران مراکز فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی استان همدان تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای در سطح روستاهای سه شهرستان همدان، تویسرکان و فامنین نمونه آماری برابر با 250 نفر انتخاب گردید. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی ظاهری و محتوایی آن توسط متخصصان و کارشناسان موضوع، مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با اجرای پیش آزمون در جامعه مشابه نمونه تحقیق و کسب ضرایب آلفای کرونباخ بالای 70/0 برای بخش های مختلف پرسشنامه تایید شد. بر اساس نتایج آمار توصیفی مشخص شد که 8/92 درصد از کاربران مورد مطالعه، موفقیت مراکز ict روستایی را در سطح متوسط ارزیابی نموده اند. نتایج استنباطی حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که متغیر ویژگی های مرکز ict دارای بالاترین اثر مستقیم و مهارت های کامپیوتری بیشترین اثر غیرمستقیم بر سطح موفقیت مراکزict بودند. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که متغیر صلاحیت های مدیریتی کارکنان و پرسنل مراکز پس از متغیر ویژگی های مرکز دارای بیشترین اثر کل بر سطح موفقیت مراکز ict مورد مطالعه بود. در نهایت، یافته های تحقیق حاکی از نقش میانجی جزئی پیامدها و دستاوردهای مراکز در رابطه بین مهارت های کامپیوتری، صلاحیت های مدیریتی و ویژگی های اطلاعاتی با سطح موفقیت مراکز ict روستایی بود.
حسین مرادیان غلامرضا مجردی
صادرات محصولات کشاورزی می تواند یک منبع اصلی برای رشد و توسعه محسوب شود. سیب یکی از مهم ترین میوه های استراتژیک آذربایجان غربی می باشد که افزایش تولید کمی و کیفی آن انگیزه نیرومندی را برای شکوفایی اقتصادی استان و حتی کشور ایجاد می نماید. اما در طول زمان صادرات آن با افت و خیزهایی مواجه بوده است. شناسایی عوامل بازدارنده و پیش برنده توسعه صادرات این محصول، به برنامه ریزان جهت توسعه صادرات آن و افزایش سهم بازار جهانی ایران و به ویژه استان کمک موثری خواهد نمود. لذا این تحقیق پیمایشی با هدف واکاوی این عوامل انجام گرفت. جامعه آماری این مطالعه شامل باغداران شهرستان های عمده تولیدکننده سیب در استان آذربایجان غربی (ارومیه، اشنویه، سلماس و میاندوآب) می باشد که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند ابزار اندازه گیری تحقیق پرسشنامه بود که اعتبار آن توسط پانلی از متخصصان (شامل اعضای هیات علمی گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان) دانشگاه زنجان مورد تایید قرار گرفت و برای تعیین پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شد که 25 نفر خارج از نمونه اصلی برای آزمون اولیه انتخاب شدند. آلفای کرونباخ برای همه بخشهای پرسشنامه بیشتر از 70/0 بود. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهای سطح سواد در بین ویژگی های فردی و ویژگی های حرفه ای شامل دانش تولید، دانش بسته بندی و مهارت بازاریابی و فروش بر سابقه یا عدم سابقه صادرات پاسخگویان اثر مثبت و معنی دار و اثرات دو متغیر سن و نگرش نسبت به عملکرد ترویج بر متغیر وابسته معنی دار نبود. همچنین عوامل بازدارنده زیرساختی، اقتصادی و سیاست گذاری دارای اثر منفی و معنی داری بر سابقه یا عدم سابقه صادرات هستند و از بین عوامل پیش برنده زیرساختی، اقتصادی و سیاست گذاری، تنها عامل سیاست گذاری دارای اثر مثبت و معنی دار بر متغیر وابسته تحقیق می باشد. بررسی نتایج تحلیل مسیر به منظور بررسی اثر مستقیم و غیر مستقیم ترویج کشاورزی بر صادرات نیز نشان داد که هرچند که رابطه مستقیم بین نگرش نسبت به عملکرد ترویج با صادرات یا عدم صادرات سیب معنی داری نبود اما اثر عملکرد ترویج کشاورزی به شکل غیرمستقیم از طریق عوامل حرفه ای مانند دانش تولید، بسته بندی و نگهداری و مهارت بازاریابی و فروش آنها معنی دار بود، لذا ترویج با ارتقاءسطح این عامل ها به تولیدکنندگان کمک می کند که بتوانند به صادرات سیب بپردازند.
بلور علی رمایی غلامرضا مجردی
اشتغال یکی از مؤلفه¬های مؤثر بر زندگی و یکی از اساسی¬ترین نیاز¬های پیش روی جامعه است. از این رو حمایت¬ اقتصادی و اجتماعی از افراد فقیر و ناتوان بخصوص در مناطق روستایی امری انکارناپذیر می¬باشد. اشتغال این قشر ناتوان از جامعه روستایی نیازمند حمایت بیش¬تر سیاست¬گذاران و نهاد¬های دولتی بوده تا پیامد¬های فقر و عدم اشتغال کاهش یابد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مشکلات اشتغال مددجویان روستایی تحت پوشش بهزیستی شهرستان زنجان در قالب مشکلات مربوط به عوامل فردی، مشکلات مربوط به عوامل مدیریتی و سازمانی، مشکلات مربوط به عوامل محیطی (اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی و رسانه ای و اطلاعاتی) انجام شد. تحقیق حاضر از جمله تحقیقات پیمایشی می باشد که با استفاده از یک رهیافت ترکیبی (به صورت کمی و کیفی) از طریق ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه های نیمه ساختار یافته اطلاعات مورد نیاز آن جمع آوری شد. جامعه مورد مطالعه 594 نفر از مددجویان تحت پوشش بهزیستی بودند که از طریق فرمول کوکران 234 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند ولی به دلیل اطلاعات ناقص برخی از پرسشنامه ها در نهایت 200 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. روایی ظاهری و محتوایی پرسش¬نامه¬ها بر اساس نظرات اساتید گروه ترویج ارتباطات و توسعه روستایی دانشگاه زنجان و برخی از کارشناسان بهزیستی استان زنجان انجام گردید. به منظور بررسی پایایی پرسشنامه پیش آزمونی در سه روستای تحت پوشش خارج از جامعه اصلی تحقیق اجرا گردید و نتایج بررسی بر اساس ضرایب آلفای کرونباخ بالای 0/70 برای بخش های مرتبط پرسشنامه حاکی از همبستگی درونی بالای ابزار تحقق می باشد. نتایج مربوط به عملکرد و رضایت سازمانی نشان داد که 78 درصد پاسخگویان در سطح متوسط و تنها 5/5 از بهزیستی در سطح بالا رضایت داشتند. تنها 37/5% از پاسخگویان شاغل و بقیه جویای کار بودند. چهار متغیر رضایت سازمانی، عامل روانشناختی، شرایط اقتصادی و عملکرد سازمان وارد معادله رگرسیون لجستیک شدند و این چهار متغیر در مجموع 43/2٪ از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کردند.