نام پژوهشگر: منصور سودانی
محسن نظری فر منصور سودانی
در پژوهش حاضر اثربخشی زوج درمانی رفتاری-ارتباطی برنشتاین بر تعارضات زناشویی زوجین شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین شهر اهواز می باشند که به فراخوان محقق برای کاهش تعارضات زناشویی پاسخ داده اند. نمونه این پژوهش را تعداد 28 زوج تشکیل می دهند که نمره آنها در تعارضات زناشویی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بود. نمونه انتخاب شده با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. به علاوه زوجین می بایستی حداقل دو سال از ازدواجشان گذشته و دارای حداقل یک فرزند نیز باشند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه تعارضات زناشویی (mcq) بود. طرح پژوهشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید، سپس مداخله آزمایشی (زوج درمانی رفتاری-ارتباطی برنشتاین) در طی 8 جلسه 2 ساعته به صورت یک جلسه در هر هفته به اجرا در آمد و پس از اتمام برنامه درمانی پس آزمون اجرا گردید. زوجین پس از گذشت 5/1 ماه نیز تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیری و چند متغیری نشان داد که زوج درمانی رفتاری-ارتباطی برنشتاین باعث کاهش تعارضات زناشویی و مولفه های آن، شده است و این کاهش تعارضات تا مرحله پیگیری همچنان ادامه داشته است.
شهلا کرایی منصور سودانی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر حل مشکل خانواده و سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل دانشگاه است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانشجویان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز می باشد که به فراخوان محقق پاسخ مثبت داده اند و از بین آن ها 40 نفر به صورت تصادفی ساده از بین جامعه ی داوطلب انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس حل مشکل و مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر است. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. ابتدا برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید، سپس مداخله آزمایشی (آموزش هوش هیجانی) به گروه آزمایشی ارائه گردید و پس از اتمام برنامه آموزشی پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی، روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری به کار بسته شد. نتایج تحلیل نشان داد که آموزش هوش هیجانی باعث افزایش توانایی حل مشکل خانواده و سازگاری زناشویی در دانشجویان متأهل شده است.
ضرغام ضرغامیان منصور سودانی
عنوان: اثر بخشی آموزش کسب معنا بر تاب آوری و کیفیت زندگی مادران دارای فرزند با نیاز ویژه شهر برازجان هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش کسب معنا بر افزایش تاب آوری و بهبود کیفیت زندگی مادران دارای فرزند با نیاز خاص شهر برازجان در سال تحصیلی 90-1389 بود. نمونه اولیه این پژوهش شامل 222 نفر بودند که پس از اعلام آمادگی جهت شرکت در پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون را تکمیل نمودند. سپس 40 نفر از کسانی که نمره آنها در هر دو پرسشنامه یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود، به روش تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 20 نفر) تقسیم شدند. سپس آموزش کسب معنا طی 10 جلسه ی 90 دقیقه ای بصورت 1 جلسه در هر هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. در پایان همزمان از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد و پس از گذشت یک ماه آزمون پیگیری انجام شد. داده های حاصل از پژوهش به روش کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش کسب معنا موجب افزایش میزان تاب آوری و بهبود کیفیت زندگی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش کسب معنا باعث بهبود حیطه های سلامت جسمانی، روابط اجتماعی و سلامت روان( از حیطه های مربوط به کیفیت زندگی) شده است و بر حیطه سلامت محیط تأثیری نداشته است. پیگیری با فاصله یک ماه، سودمندی آموزش کسب معنا را بر تاب آوری و کیفیت زندگی نشان داد.
علی امیری مقدم منصور سودانی
هدف این پژوهش،بررسی اثر بخشی رویکرد ارتباطی ستیربر تعارضات زناشوییوانطباق پذیری -همبستگی خانواده در زوجین ارجاعی به شعب شوراهای حل اختلاف شهر اهواز بود. این پژوهش تجربی ازنوع پیش آزمون-پس آزمون باگروه کنترل است. جامعه آماری،کلیه زوجین مراجعه کننده به شعب شوراهای حل اختلاف شهر اهواز بود که از این جامعه 24زوج(12زوج در گروه آزمایش و12 زوج درگروه کنترل) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.زوجین گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش رویکرد ارتباطی ستیر قرار گرفتند و برای گروه کنترل هیچ برنامه ای اجرا نشد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد.ابزار این پژوهش شامل تعارضات زناشویی وانطباق پذیری- همبستگی خانواده است وهر دو از روایی وپایایی خوبی برخوردارند. از آزمون آماری تجزیه وتحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد و نشان داد که رویکرد ارتباطی ستیر موجب کاهش تعارضات زناشویی وافزایش انطباق پذیری -همبستگی خانواده می شود واین اثر در مرحله پیگیری ادامه داشته است.
سونا کارجو کسمایی منصور سودانی
چکیده هدف این پژوهش اثربخشی آموزش تمایزیافتگی بر بهزیستی روان شناختی و سلامت عمومی زنان مطلقه مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهر رشت می باشد. در این پژوهش از بین 50 زن مطلقه داوطلب که در پرسشنامه تمایز یافتگی نمره پایین تر از یک انحراف معیار کسب نمودند 30 نفر به صورت تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در این مرحله، این تعداد پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی و سلامت عمومی تکمیل نمودند. گروه آزمایش طی هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مشاوره گروهی تمایزیافتگی قرار گرفتند. تحلیل کوواریانس تک متغیری (در متن تحلیل کوواریانس چند متغیری) از یک سو نشان داد که آموزش تمایزیافتگی باعث کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی و از سوی دیگر، آموزش تمایز یافتگی نتوانست باعث تغییر در مولفه معنویت، خوش بینی، ارتباط مثبت و خود پیروی در گروه های بهزیستی روانشناختی آزمایش نسبت به گروه کنترل شود.
مهری کاوند رضا خجسته مهر
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه رفتارهای فداکارانه، انگیزه های فداکاری و ادراک انصاف با صمیمیت زناشویی در والدین دانش آموزان مدارس ابتدائی شهر بروجرد انجام شد. به این منظور 140 زوج از طریق روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای اتخاب شدند و پرسشنامه های پژوهش توسط آنها تکمیل گردید. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارت بودند از: سنجه ادراک رفتارهای فداکارانه ((psm، سنجه انگیزه های فداکاری ((msm، سنجه ادراک انصاف (mep) و مقیاس صمیمیت (is). نتایج نشان داد که هم در مردان و هم در زنان بین رفتارهای فداکارانه، انگیزه استقبالی فداکاری و ادراک انصاف با صمیمیت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد. بررسی نتایج رگرسیون تعدیل گر نشان داد که مطابق انتظار، ادراک انصاف در زنان رابطه بین رفتارهای فداکارانه و صمیمیت زناشویی را تعدیل می کند. اما برخلاف انتظار، این یافته در مردان مشاهده نشد.
خدیجه بهرام پور منصور سودانی
این پژوهش با هدف تاثیر زوج درمانی هیجان محور بر صمیمیت و دلزدگی زناشویی زوجین کارکنان شرکت ملی حفاری اهواز صورت گرفت. روش تحقیق نیمه تجربی بود و از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری شامل کلیه زوجین شرکت ملی حفاری اهواز در سال 1390 بود. نمونه آماری شامل 30 زوج بود که به طور تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه ی بررسی نیازهای صمیمیت باگاروزی و پرسشنامه ی دلزدگی زناشویی بود. ابتدا هر دو گروه مورد پیش آزمون قرار گرفتند و سپس گروه آزمایش در 9 جلسه زوج درمانی مبتنی بر رویکرد هیجان محور شرکت کردند. پس از پایان مداخله بر روی گروه آزمایش، آزمودنی های هر دو گروه به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. یافته های تحقیق با استفاده از روش کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد زوج درمانی هیجان محور موجب افزایش صمیمیت و ابعادآن (صمیمیت عاطفی، روانی، جنسی، بدنی، عقلانی، معنوی، زیباشناختی و اجتماعی) و کاهش دلزدگی و حیطه های آن (فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی) در زوحین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد.
افسانه شیخ زاده منصور سودانی
این پژوهش با هدف اثر بخشی آموزش خودمتمایزسازی بر تعارضات زناشویی و تمایزیافتگی زوجین شهر اهواز صورت گرفت. روش تحقیق نیمه تجربی بود و از طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری شامل کلیه زوجین شهر اهواز در سال 1390 بود. نمونه آماری شامل 30 زوج بود که به طور تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش وگروه کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه تعارضات زناشویی و مقیاس تمایزیافتگی بود. ابتدا هر دو گروه مورد پیش آزمون قرار گرفتند و سپس گروه آزمایش در 8 جلسه آموزشی شرکت کردند. پس از پایان مداخله بر روی گروه آزمایش، آزمودنی های هر دو گروه به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. یافته های تحقیق با استفاده از روش کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد آموزش خودمتمایزسازی موجب کاهش تعارضات زناشویی و ابعاد آن (کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنش های هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزند، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان و دوستان همسر، جدا کردن امور مالی از یکدیگر)، افزایش تمایزیافتگی و حیطه های آن (واکنش عاطفی، موقعیت من، جدایی عاطفی و آمیختگی عاطفی) در زوحین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد.
زیبا حیدری منصور سودانی
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش به شیوه رویکرد راه حل - محور بر افسردگی و بهزیستی روان شناختی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به شعب شورای حل اختلاف شهر ماهشهر در سال 91-90 بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به شعب شورای حل اختلاف شهر ماهشهر در سال 90 می باشد. به این منظور به همه زوجین مراجعه کننده پرسشنامه افسردگی بک (فرم 13 سوالی) داده شد. از میان آن ها، کسانی که نمره شان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در پرسشنامه افسردگی بک بود مشخص شدند. این تعداد 38 زوج بودند که از میان آنها 30 زوج انتخاب شدند و به صورت تصادفی به گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. سپس آموزش رویکرد راه حل – محور طی 10 جلسه 90 دقیقه ای به صورت 1 جلسه در هر هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد و در آخرین جلسه آموزش، پس آزمون گرفته شد و پس از گذشت یک ماه آزمون پیگیری انجام گردید. داده های حاصل از پژوهش به روش کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش رویکرد راه حل– محور باعث کاهش افسردگی و افزایش بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش رویکرد راه حل – محور باعث بهبود حیطه های بهزیستی روانشناختی (شادی و خوش بینی ، رشد و بالندگی فردی، ارتباط مثبت با دیگران، خود پیروی، رضایت از زندگی و معنویت) شده است. پیگیری با فاصله یک ماه پایداری درمان راه حل – محور را بر افسردگی و بهزیستی روان شناختی نشان داد
فاطمه رشیدپور منصور سودانی
در پژوهش حاضر اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر دلزدگی زناشویی و عملکرد خانواده زوجین شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیهی زوجین شهر اهواز در سال 90 می باشند که به فراخوان محقق برای افزایش عملکرد خانواده و کاهش دلزدگی زناشویی پاسخ دادهاند. نمونه این پژوهش را تعداد 30 زوج تشکیل میدهند که نمره آنها در عملکرد خانواده و دلزدگی زناشویی بالاتر از یک انحراف معیار از میانگین بود و به طور تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش ابزار سنجش خانواده (fad) و پرسشنامه دلزدگی زناشویی (cbm) بود. طرح پژوهشی، طرح پیش آزمون ـ پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید، سپس مداخله ی آزمایشی (آموزش نظریه انتخاب) در طی 8 جلسه 90 دقیقهای به صورت یک جلسه در هر هفته به اجرا در آمد و پس از اتمام برنامه آموزشی پس آزمون اجرا گردید. زوجین پس از گذشت 1 ماه نیز تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. دادهها با استفاده از روش آماری کوواریانس تک متغیری و چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش نظریه انتخاب باعث افزایش عملکرد خانواده و مولفههای آن و کاهش دلزدگی زناشویی و مولفههای آن در زوجین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است و این تأثیرات تا مرحلهی پیگیری همچنان ادامه داشته است.
جواد کریمی منصور سودانی
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار بر افزایش صمیمیت و بخشودگی و کاهش افسردگی و علائم استرس پس از سانحه همسران زوجینی که مرد مرتکب خیانت زناشویی شده بود، در اصفهان صورت گرفت. طرح این پژوهش از نوع آزمایشی به شیوه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بوده است. جامعه ی تحقیق شامل کلیه ی زوجین درگیر با مسأله خیانت زناشویی همسر (مرد) مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی مشاوره و روانشناختی شهر اصفهان در سال 1390 بوده است. از این جامعه 45 زوج به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه ی جایگزینی تصادفی زوجین در سه گروه، زوج درمانی یکپارچه نگر (15 زوج)، زوج درمانی هیجان مدار (16 زوج) و گواه (14 زوج) گماشته شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی افسردگی بک، پرسشنامه استرس پس از سانحه، پرسشنامه صمیمیت زوجین و پرسشنامه انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب استفاده شد. گروه زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار هرکدام 8 جلسه زوج درمانی یکساعته و هفته ای یکبار دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. نمره های به دست آمده از ارزیابیها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و یک ماه بعد از پس آزمون) به کمک آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغییری (manova) و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین زوجین گروه های آزمایش و کنترل در متغییرهای وابسته (صمیمیت، بخشودگی، افسردگی و علائم استرس پس از سانحه) تفاوت معناداری وجود دارد (01/0)p. بدین ترتیب فرضیه های مبنی بر زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار بر افزایش صمیمیت و بخشودگی و کاهش افسردگی و علائم استرس پس از سانحه موثر هستند تأیید شدند. همچنین نتایج نشان داد که دو رویکرد زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار در کاهش افسردگی، علائم استرس پس از سانحه هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت اثر تقریباً یکسانی دارند. اما در افزایش صمیمیت و بخشودگی هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت زوج درمانی یکپارچه نگر موثرتر از زوج درمانی هیجان مدار است.
فاطمه نادری رضا خجسته مهر
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر مستقیم و غیرمستقیم استانداردهای زناشویی بر رضایت زناشویی با میانجی گری مقابله ی زوجی در والدین دانش آموزان دبیرستان های دخترانه ی شهر اهواز بود. نمونه ی مورد مطالعه شامل 150 زوج بودند که از بین والدین دانش آموزان دبیرستان های دخترانه ی شهر اهواز به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش شرکت کنندگان پرسشنامه ی استانداردهای رابطه ی خاص، پرسشنامه ی رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه ی مقابله ی زوجی را تکمیل کردند. برای ارزیابی مدل پیشنهادی، از روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. مدل ارزیابی شده از برازندگی خوبی برخوردار بود. نتایج تحلیل نشان داد که استانداردهای زناشویی فقط برای شوهران به طور مستقیم بر رضایت زناشویی آن ها تأثیر دارد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که استانداردهای زناشویی شوهران و زنان، به طور غیرمستقیم از طریق مقابله ی زوجی خود و همسرشان بر رضایت زناشویی آن ها اثر دارد.
منیژه احمدی میلاسی رضا خجسته مهر
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی ساده و تعدیل گر سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی، تعهد دینی با صمیمیت زناشویی در والدین دانش آموزان مدارس ابتدائی شهرکرد انجام شد. جامعه ی آماری همه ی والدین دانش آموزان مدارس ابتدائی شهرکرد بودند که از بین آن ها 150 زوج (150 مرد ؛ 150 زن) با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس سبک-های دلبستگی- فرم کوتاه (ecr-s)، پرسشنامه ی تعهد دینی (rci-10) و مقیاس صمیمیت (is) بودند. این ابزارها از روایی و پایایی بالایی در پژوهش حاضر برخوردار بودند. تحلیل نتایج با استفاده از نرم افزار spss 16 انجام گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش همبستگی ساده و رگرسیون تعدیل گر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هم در مردان و هم در زنان بین سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با صمیمیت زناشویی رابطه ی منفی و بین تعهد دینی و صمیمیت زناشویی رابطه ی مثبت وجود دارد. همچنین بررسی نتایج رگرسیون تعدیل گر نشان داد که تعهد دینی رابطه ی سبک دلبستگی اجتنابی و صمیمیت زناشویی در زنان و مردان را تعدیل می کند، اما تعهد دینی رابطه ی سبک دلبستگی اضطرابی و صمیمیت زناشویی را تعدیل نمی کند
محمود امیدی منصور سودانی
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی مشاوره انگیزشی نظام مند بر سازگاری زناشویی و بهبود کیفیت زندگی زوجین ناسازگار صورت گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه زوجین مراجعه کننده به شعب شورای حل اختلاف شهرستان بهبهان در بهار سال 91 می باشد. آزمودنی ها شامل 16 زوج می باشند که نمره آنها در سازگاری زناشویی و کیفیت زندگی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر و مقیاس کیفیت زنگی سازمان بهداشت جهانی بود. طرح پژوهشی، پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمایش 10 جلسه هر هفته یک جلسه در معرض مشاوره انگیزشی قرار گرفت. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد.زوج ها یک ماه بعد نیز تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. دادها با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغییری و چند متغییری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مشاوره انگیزشی نظام مند توانسته است بر سازگاری زناشویی و مولفه های آن و همچنین کیفیت زندگی و مولفه های آن تأثیر معناداری داشته باشد و این تاثیرات تا مرحله پیگیری ادامه داشته است.
سارا نیل ساز منصور سودانی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودنظم بخشی بر افزایش تمایزیافتگی و بهبود کیفیت زناشویی زوج های ناسازگار صورت گرفت. روش پژوهش، یک طرح آزمایشی با گروه کنترل و اجرای پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهر اهواز در پاییز سال 91 بود. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس بود. به این منظور به همه زوج های داوطلب، پرسشنامه سازگاری زناشویی لاک- والاس داده شد. از میان آنها، کسانی که نمره شان از 100 به پایین بود (نمره برش در پرسشنامه سازگاری زناشویی لاک- والاس، 100 است) و همچنین نمره آنها در پرسشنامه تمایزیافتگی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین و کیفیت زناشویی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود، مشخص شدند. این تعداد 38 زوج بودند که از میان آنها 30 زوج انتخاب شدند. گروه نمونه، با روش تصادفی ساده در گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه سازگاری زناشویی لاک -–والاس، پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و پرسشنامه کیفیت زناشویی نورتون بود. سپس آموزش زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودنظم بخشی طی 8 جلسه 90 دقیقه-ای به صورت یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. یک هفته پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و پس از گذشت یک ماه آزمون پیگیری انجام گردید. داده های حاصل از پژوهش به روش کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودنظم بخشی باعث افزایش تمایزیافتگی و بهبود کیفیت زناشویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. پیگیری با فاصله یک ماه پایداری درمان زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودنظم بخشی را بر تمایزیافتگی و کیفیت زناشویی زوج ها نشان داد.
فاطمه ملک محمدی عباس امان الهی
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین خودـانتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و تنهایی با میانجی گری خودـخاموشی در بین دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک دانشگاه شهید چمران اهواز می باشد. 272 دانشجو از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خود-انتقادی (fscrs)، جهت گیری مذهبی درونی، پرسشنامه خودـخاموشی (stss)، پرسشنامه افسردگی (bdi-13) و پرسشنامه احساس تنهایی (ucla) بودند، و ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار amos/16 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای خود-انتقادی با خود-خاموشی، خودخاموشی با افسردگی و خود-انتقادی با افسردگی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد. اما بین متغیرهای جهت گیری مذهبی با خود-خاموشی، خود-خاموشی با احساس تنهایی، خود-انتقادی با احساس تنهایی و جهت گیری مذهبی با احساس تنهایی رابطه ای مشاهده نشد.
علی میرزاوند منصور سودانی
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان به شیوه ی راه حل-محور بر تاب آوری و دلزدگی زناشویی زوج های متقاضی طلاق به دادگاه خانواده شهر اندیمشک بود. جامعه آماری شامل کلیه ی زوج های متقاضی طلاق به دادگاه این شهر در خرداد ماه و تیر ماه سال92 بود. نمونه تحقیق شامل 20 زوج بود که به روش تصادفی انتخاب گردید. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش شامل 1) پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز(cbs) و 2) مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون(rs) بود. طرح تحقیق شامل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. همه آزمودنی ها به دو پرسشنامه پاسخ دادند، و سپس گروه آزمایش مداخله درمانی(درمان راه حل محور)را دریافت کردند. بعد از این مرحله هر دو گروه دو باره به پرسشنامه ها پاسخ دادند. پس از گذشت یک ماه آزمون پیگیری برای گروه آزمایش اجرا گردید. داده های حاصل از این پژوهش به روش تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که درمان راه حل-محور موجب کاهش دلزدگی زناشویی و بهبود تاب آوری گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. پیگیری با فاصله یک ماهه ماندگاری اثر درمان راه-حل-محور بر دلزدگی زناشویی و تاب آوری نشان داد.
زینب عرب منصور سودانی
هدف از این پژوهش تعیین تاثیر مشاوره گروهی خودشناسی اسلامی بر دلزدگی زناشویی و عملکرد خانواده بود. طرح پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر دهدشت بود. نمونه مورد نظر بصورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه اختصاص یافتند. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای در هفته، تحت مداخله خودشناسی اسلامی قرار گرفتند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه دلزدگی زناشویی(cbm) و پرسشنامه عملکرد خانواده (fad) استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل کواریانس مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد مشاوره گروهی خودشناسی اسلامی باعث کاهش دلزدگی زناشویی و بهبود عملکرد خانواده گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد. بنابراین مشاوره گروهی با تاکید بر خودشناسی اسلامی و استفاده از مجموعه ای از آموزه های اسلامی روش مداخله ای موثری برای کاهش دلزدگی زوج ها و بهبود عملکرد خانواده می باشد.
آذر صمدی فرد خالد اصلانی
این پژوهش با هدف آزمایش مدل طرحواره¬های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی¬گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی در کارمندان ادارات دولتی شهر اهواز انجام گرفته است. جمعاً 300 نفر از میان کارمندان اداره¬های دولتی شهر اهواز با روش تصادفی خوشه¬ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه طرحواره¬های ناسازگار اولیه یانگ، پرسشنامه شیوه¬های رفتاری فارمن و وهنر، پرسشنامه¬ی افسردگی بک و رضایت زناشویی بودند و ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار amos/16 انجام گرفت. یافته¬ها نشان دادند که ضریب مسیر بین طرحواره¬های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و سبک دلبستگی ناایمن و طرحواره¬های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و افسردگی به صورت مثبت معنادار بود و ضریب مسیر بین سبک دلبستگی ناایمن و رضایت زناشویی و افسردگی و رضایت زناشویی به صورت منفی معنادار بودند. بین طرحواره¬های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی رابطه معناداری مشاهده نشد. به علاوه، ضرایب غیرمستقیم بین طرحواره¬های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی¬گری سبک دلبستگی ناایمن به صورت منفی و بین طرحواره¬های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی¬گری افسردگی به صورت منفی و همچنین بین طرحواره¬های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی¬گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی به صورت منفی معنادار بودند
علی ولی عباس امان الهی
چکیده: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر کیفیت زندگی بر دلزدگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان پاوه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان پاوه در مهر ماه 1392بود. نمونه تحقیق شامل 16 زوج بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل 1) مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز و 2) مقیاس بهزیستی روان شناختی بود. طرح تحقیق شامل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. همه آزمودنی ها به دو مقیاس پاسخ دادند و سپس گروه آزمایش مداخله درمانی (آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی) را دریافت کردند. بعد از این مرحله هر دو گروه دوباره به مقیاس ها پاسخ دادند. پس از گذشت یک ماه پیگیری برای گروه آزمایش اجرا گردید.داده های حاصل از این پژوهش به روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی موجب کاهش دلزدگی زناشویی و بهبود بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. پیگیری با فاصله یک ماهه ماندگاری اثر آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی بر دلزدگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی را نشان داد.
احسان ساداتی مهناز مهرابی زاده هنرمند
هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علّی تمایزیافتگی، روان¬رنجورخویی و بخشودگی با دلزدگی زناشویی از طریق میانجی¬گری تعارض زناشویی در معلمان مرد متأهل مدارس شهر استهبان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مرد متأهل مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه مدارس شهر استهبان بودند که از بین آن¬ها، به روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای نسبتی نمونه¬ای 300 نفری انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس دلزدگی زناشویی کایزر، پرسشنامه تمایزیافتگی خود بازبینی شده اسکورن، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو، پرسشنامه بخشش رای و پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدیدنظر شده ثنایی استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد که در کل نمونه، تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها، از لحاظ آماری معنی¬دار بودند. به¬علاوه مسیرهای مستقیم تمایزیافتگی، روان¬رنجورخویی، بخشودگی و تعارض زناشویی به دلزدگی زناشویی از لحاظ آماری معنی¬دار بودند. هم¬چنین مسیرهای مستقیم تمایزیافتگی، روان¬رنجورخویی و بخشودگی به تعارض زناشویی نیز معنی¬دار بودند. از سوی دیگر، نتایج نشان داد رابطه غیرمستقیم تمایزیافتگی، روان¬رنجورخویی و بخشودگی با دلزدگی زناشویی از طریق تعارض زناشویی معنی¬دار بودند.
محبوبه ایزدی پناه عباس امان الهی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی به خدا، مقدس دانستن ازدواج و صمیمیت معنوی با کیفیت زناشویی در دانشجویان زن متاهل دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. در این پژوهش نمونه ی مورد مطالعه 192 دانشجوی زن بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی دلبستگی به خدا، پرسشنامه مقدس دانستن ازدواج، پرسشنامه¬ی صمیمیت معنوی و شاخص کیفیت زناشویی بودند. داده ها با استفاده از روش های همبستگی ساده¬ی پیرسون و رگرسیون چند متغیری تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی اجتنابی به خدا و سبک دلبستگی اضطرابی به خدا با کیفیت زناشویی رابطه ی منفی و بین مقدس دانستن ازدواج و صمیمیت معنوی با کیفیت زناشویی رابطه ی مثبت وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد بین سبک دلبستگی به خدا، مقدس دانستن ازدواج و صمیمیت معنوی با کیفیت زناشویی رابطه ی چندگانه وجود دارد و ترکیب این چهار متغیر 32 درصد از واریانس متغیر کیفیت زناشویی را پیش¬بینی می¬کند.
منیژه احمدی میلاسی رضا خجسته مهر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ساده و تعدیل گر سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی، تعهد دینی با صمیمیت زناشویی در والدین دانش آموزان مدارس ابتدائی شهرکرد می باشد. جامعه ی آماری همه ی والدین دانش آموزان مدارس ابتدائی شهرکرد بودند که از بین آن ها 300 نفر (150 مرد ؛ 150 زن) با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس سبک های دلبستگی- فرم کوتاه (ecr-s)، پرسشنامه ی تعهد دینی (rci-10) و پرسشنامه ی صمیمیت زناشویی می باشند. این ابزارها از روایی و پایایی بالایی در پژوهش حاضر برخوردار بودند. تحلیل نتایج با استفاده از نرم افزار spss 16 انجام گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش همبستگی ساده و رگرسیون تعدیل گر استفاده شد. نتایج نشان داد که هم در زنان و هم در مردان بین سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با صمیمیت زناشویی رابطه ی منفی و بین تعهد دینی و صمیمیت زناشویی رابطه ی مثبت وجود دارد. همچنین بررسی نتایج رگرسیون تعدیل گر نشان داد که تعهد دینی رابطه ی سبک دلبستگی اجتنابی و صمیمیت زناشویی در زنان و مردان را تعدیل می کند، اما تعهد دینی رابطه ی سبک دلبستگی اضطرابی و صمیمیت زناشویی را تعدیل نمی کند
فیروزه رضائی رضا خجسته مهر
هدف اساسی این پژوهش، ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش سبک زناشویی دینی بود. بدین منظور پرسشنامه مقدماتی حاوی 66 ماده برای زنان و 57 ماده برای شوهران مربوط به تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر که از کتب مرجع اسلامی استخراج شده بود، تهیه شد و بر روی 198 زوج (198 زن و 198 شوهر) که به روش نمونه گیری تصادفی ساده در شهر اصفهان انتخاب شده بود، اجرا گردید. سپس داده های جمع آوری شده مورد تحلیل عاملی قرار گرفت و بدین وسیله یک مقیاس سبک زناشویی دینی برای زنان(rmssw) مشتمل بر5 عامل و 46 ماده و یک مقیاس سبک زناشویی دینی برای شوهران(rmssh) مشتمل بر5 عامل و 43 ماده استخراج گردید. این مقیاس برای زنان دارای 16 ماده روی عامل اول(صمیمیت عاطفی-جنسی)، 14 ماده روی عامل دوم(مهارت های ارتباطی- اِسناد به همسر)، 7 ماده روی عامل سوم(پایبندی به فرامین دینی)، 4 ماده روی عامل چهارم(مدیریت خانه) و 5 ماده روی عامل پنجم(گذشت- فداکاری) و برای شوهران 12 ماده روی عامل اول(صمیمیت عاطفی-جنسی)، 10 ماده روی عامل دوم(مهارت های ارتباطی-اِسناد به همسر)، 7 ماده روی عامل سوم(پایبندی به فرامین دینی-مشارکت با همسر)، 7 ماده روی عامل چهارم(مسئولیت پذیری-سرپرستی) و 8 ماده روی عامل پنجم(سبک های حل تعارض) قرار داشت. نتایج بررسی پایایی مقیاس rmss به روش آلفای کرونباخ در پرسشنامه زنان 0/81 (برای عوامل پنج گانه به ترتیب0/91، 0/87، 0/73، 0/72، 0/72) و در پرسشنامه شوهران 0/86 (برای عوامل پنج گانه به ترتیب0/87، 0/84، 0/80، 0/78، 0/79) محاسبه گردید. اعتبار همزمان مقیاس سبک زناشویی دینی با پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی و تعهد دینی بررسی شد که نتایج بیانگر اعتبار بالای مقیاس است. یکی دیگر از اهداف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک زناشویی دینی با صمیمیت زناشویی بود. نتایج تجزیه و تحلیل ها نشان داد که سبک زناشویی دینی زنان و شوهران با صمیمیت زناشویی رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین بین کلیه عوامل سبک های زناشویی دینی (به جز مولفه پایبندی به فرامین دینی زنان) و صمیمیت زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد ولی علیرغم وجود همبستگی مثبت بین مولفه پایبندی به فرامین دینی زنان و صمیمیت زناشویی، این رابطه معنادار نیست.
محمدسعید سخاوت منصور سودانی
این پژوهش با هدف تاثیر آموزش مهارت های زندگی به شیوه گروهی بر کاهش پرخاشگری زندانیان مخل نظم زندان دزفول صورت گرفت. روش تحقیق نیمه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زندانیان حاضر به خواب زندان دزفول در سال 1393 بود. نمونه آماری شامل 50 نفر زندانی بود که بالاترین نمرات را در اجرای پرسشنامه پرخاشگری اچ باس و مارک پری به دست آوردند که به طور تصادفی به دو گروه 25 نفره آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه پرخاشگری اچ باس و مارک پری بود. ابتدا هر دو گروه مورد پیش آزمون قرار گرفتند و سپس گروه آزمایش در 18 جلسه آموزش مهارت های زندگی به شیوه گروهی شرکت نمودند. پس از پایان مداخله بر روی گروه آزمایش، آزمودنی های هر دو گروه به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. یافته های تحقیق با استفاده از روش کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد آموزش مهارت های زندگی موجب کاهش پرخاشگری و ابعاد آن (پرخاشگری فیزیکی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت). در زندانیان مخل نظم گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد.
فاطمه موذن خالد اصلانی
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش غنی سازی ازدواج بر کیفیت زناشویی، صمیمیت زناشویی و تعارض زناشویی در زنان شهر اهواز بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه ی آماری شامل مادران دانش آموزان در شهر اهواز بوده است. حجم نمونه 30 مادر داوطلب بود که به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش در ده جلسه ی 60 دقیقه ای (هر هفته دو جلسه) تحت آموزش غنی سازی قرارگرفتند. هر دو گروه یک بار پیش از انجام مداخله، یک بار بلافاصله بعد از اتمام مداخله ی آزمایش و یک ماه پس از انجام مداخلات پرسشنامه های سازگاری زناشوییrdas، تعارضات زناشوییmcq و مقیاس صمیمیت را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی از جمله تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش غنی سازی با رویکرد تایم در بهبود نمره ی کل کیفیت زناشویی، صمیمیت زناشویی و تعارض زناشویی موثر بوده است و این بهبود تا مرحله ی پیگیری ادامه داشته است.
سمیرا اکبری منصور سودانی
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی در مان راه حل- محور به شیوه گروهی بر شادکامی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود. طرح پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه با آزمون پیگیری بود. جامعه آماری کلیه زنان مراجعه کننده به انجمن بیماران ام اس بیمارستان گلستان شهر اهواز بود. نمونه مورد نظر به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه اختصاص یافتند. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته، تحت مداخله درمان راه حل- محور قرار گرفتند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه کیفیت زندگی در مولتیپل اسکلروزیس استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل کواریانس مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد در مان راه حل- محور به شیوه گروهی باعث افزایش شادکامی و بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد. و این اثر تا مرحله پیگیری همچنان ادامه داشته است.
شهلا مولوی غلامرضا رجبی
این پژوهش با هدف بررسی درمان های شناختی – رفتاری و ارتباط بین فردی در کاهش میزان افسردگی پس از زایمان، افزایش رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی در سه زن مراجعه کننده به یکی از دفاتر مامایی در شهر اهواز انجام گرفت. سه زن مبتلا به افسردگی پس از زایمان همراه با همسران شان با روش نمونه گیری هدفمند- در دسترس از طریق سخنرانی در مراکز بهداشتی و فراخوانی شهر اهواز به طریق مصاحبه تشخیصی بالینی و پرسشنامه افسردگی پس از زایمان ادینبورگ و بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند. طرح این پژوهش طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه، چندگانه ناهمزمان بود. تحلیل داده ها با استفاده از ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (rci) و درصد بهبودی انجام شد. در این پژوهش، دو زن مبتلا به افسردگی پس از زایمان در درمان شناختی- رفتاری و یک زن مبتلا به افسردگی پس از زایمان در درمان ارتباط بین فردی در مراحل خط پایه، درمان و پیگیری یک ماهه شرکت نمودند و پرسشنامه فرم کوتاه افسردگی بک (bdi-13)، مقیاس های رضایت زناشویی و حمایت اجنماعی درک شده را تکمیل کردند. یافته ها نشان دادند که در درمان شناختی- رفتاری میزان بهبودی نسبی زن اول در افسردگی 17/24 درصد و در زن دوم 92/20 درصد؛ میزان افزایش در رضایت زناشویی در زن اول 74/34 درصد و در زن دوم 20/30 درصد و میزان افزایش حمایت اجتماعی درک شده در زن اول 13/31 درصد و در زن دوم 25/15 درصد است. هم چنین درمان ارتباط بین فردی نیز توانسته است افسردگی زن سوم را کاهش، رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی او را افزایش دهد. در نتیجه بر اساس یافته ها می توان بیان کرد که هر دو درمان در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان در کاهش افسردگی، افزایش رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی موثر هستند.
ثریا محمودی منصور سودانی
چکیده هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش رویکرد راه حل-محور بر سازگاری و خودکارآمدی زنان مطلقه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان مطلقه ی تحت پوشش اداره ی بهزیستی شهرستان ماهشهر در سال 93 بود. نمونه ی پژوهش را 24 نفر زن مطلقه تشکیل دادند که دارای کمترین سطح سازگاری و خودکارآمدی بودند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی سازگاری پس از طلاق فیشر ) fdas ( و پرسشنامه ی خودکارآمدی عمومی شرر ) (gses بود. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. همه ی آزمودنی ها به دو پرسشنامه پاسخ دادند، سپس گروه آزمایش مداخله ی درمانی ( درمان راه حل-محور) را دریافت کردند. بعد از این مرحله هر دو گروه مجدداً به پرسشنامه ها پاسخ داده و پس از گذشت یک ماه از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری بر روی هر دو گروه اجرا گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیری به کار برده شد. تحلیل داده ها نشان داد که رویکرد راه حل-محور موجب بهبود سازگاری و خودکارآمدی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. پیگیری با فاصله ی یک ماهه ماندگاری اثر رویکرد راه حل-محور را بر سازگاری و خودکارآمدی نشان داد.
امین کرایی رضا خجسته مهر
هدف پژوهش حاضر کمک به فهم بیشتر پدیده ازدواج طولانی مدت، شناسایی عوامل تدوام ازدواج های طولانی مدت رضایت مند و تهیه و ساخت پرسشنامه ای بر اساس عوامل تدوام ازدواج های طولانی مدت رضایت مند از دیدگاه زنان و مردان متأهل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه والدین زن و مرد دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اهواز بودند که حداقل 25 سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد و در یک ازدواج طولانی مدت رضایت مند به سر می بردند. در این پژوهش چهار نمونه مورد استفاده قرار گرفت که نمونه اول جهت یافتن عوامل اولیه و تدوین پرسشنامه بود (25 نفر زن و 25 نفر مرد)، در مرحله ی دوم برای افزایش روایی و اعتبار و اجرای مقدماتی نمونه ای 100 نفری (50 نفر زن و 50 نفر مرد) انتخاب شد. برای انتخاب نمونه اصلی به منظور انجام تحلیل عامل اکتشافی یک نمونه 474 نفری (239 نفر زن و 235 نفر مرد) و به منظور انجام تحلیل عامل تأییدی یک نمونه 300 نفری (160 نفر زن و 140 نفر مرد) انتخاب شد. نمونه های چهارگانه با استفاده از روش در دسترس و از میان جامعه مورد نظر انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس ارزیابی رابطه (ras) و پرسشنامه ازدواج خوشبخت بود که پس از تحلیل نتایج این پژوهش ساخته و مورد تأیید قرار گرفت. طرح پژوهش حاضر، همبستگی از نوع تحلیل ماتریس همبستگی یا کواریانس بود. برای تحلیل فرضیه های آماری از روش های تحلیل عامل اکتشافی (efa) و تحلیل عامل تأییدی (cfa) استفاده شد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی نشان داد که عوامل تداوم ازدواج های طولانی مدت رضایت مند از نظر زنان 9 عامل؛ شامل سبک ارتباط و حل تعارض مناسب؛ حمایت، توجه، احترام و قدردانی از یکدیگر؛ ویژگی های شخصیتی و مسئولیت پذیری؛ صمیمیت و کیفیت رابطه ی جنسی؛ کیفیت زندگی مشترک و گذراندن وقت و تفریحات؛ تطابق زوج ها و انعطاف پذیربودن؛ تعهد و وفاداری؛ داشتن ارزش ها، فرهنگ و تجارب معنوی مشترک؛ و مسائل مالی و شغلی می باشد. همچنین عوامل تداوم ازدواج های طولانی مدت رضایت مند از نظر مردان 9 عامل می باشد که به جز عامل نهم (ارتباط با اجتماع، خانواده ها و دوستان) با عوامل به دست آمده از نمونه ی زنان تطابق دارد.
قدرت اله عباسی غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش قبل از ازدواج به شیوه برنامه آموزش ارتباط و برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی بر کاهش انتظارت زناشویی ایده آلگرایانه و باورهای ارتباطی ناکارآمد دانشجویان مجرد دانشگاه های شهر اهواز بود. 57 دانشجوی داوطلب انتخاب و به صورت تصادفی ساده یکی به گروه برنامه آموزش ارتباط، یکی به گروه برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی و یکی به گروه کنترل واگذار شدند. شرکت کننده ها، خرده مقیاس انتظارت زناشویی ایده آل گرایانه و پرسش نامه باورهای ارتباطی را در سه نوبت (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) تکمیل کردند. نتایج نشان داد که برنامه آموزش ارتباط و برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی در کاهش انتظارت زناشویی ایده آل گرایانه و مولفه های باورهای ارتباطی ناکارآمد دانشجویان مجرد موثر است و این دو برنامه توانسته اند به یک اندازه در کاهش انتظارات زناشویی و مولفه های باورهای ارتباطی دانشجویان مجرد موثر باشند
عبدالرحیم صالحی زاده منصور سودانی
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش کسب امید با تأکید بر آموزه های قرآنی بر سلامت معنوی و کیفیت زندگی زنان تحت پوشش بهزیستی شهرستان اهواز بود. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه با آزمون پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان تحت پوشش کلینیک های مددکاری بهزیستی شهر اهواز بود. نمونه موردنظر به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه اختصاص یافتند. گروه آزمایش در 8 جلسه گروهی 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته، تحت مداخله آموزش کسب امید با تأکید بر آموزه های قرآنی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سلامت معنوی، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس امید اسلامی استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد آموزش کسب امید با تأکید بر آموزه های قرآنی به شیوه گروهی باعث افزایش سلامت معنوی و بهبود کیفیت زندگی زنان تحت پوشش بهزیستی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد. و این اثر تا مرحله پیگیری همچنان ادامه داشته است.
آذر کشاورز منصور سودانی
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر بهزیستی ذهنی و تاب آوری زنانسرپرست خانوار مراجعه کننده به کمیته امداد شهر قیروکارزین می باشد. جامعه آماری کلیه زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به کمیته امداد شهرستان قیروکارزین در سال 94-93 می باشد که با روش نمونه گیری داوطلبانه انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. حجم نمونه 30 آزمودنی زن سرپرست خانوار بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) تحت مداخله درمان مبتنی برکیفیت زندگی قرار گرفتند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه یک بار پیش از مداخله، یک بار پس از مداخله و یک ماه پس از انجام مداخلات پرسشنامه های تاب آوری، عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی را پر کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی از جمله تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر بهبود بهزیستی ذهنی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار تاثیر دارد.
مریم احمدی خالد اصلانی
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر کاهش خشونت علیه زنان و اضطراب زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره، دادگاه ها و شعب شوراهای حل اختلاف شهر اهواز می باشد. جامعه آماری کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره، دادگاه ها و شعب شوراهای حل اختلاف شهر اهواز در سال 94-93 می باشد که با روش نمونه گیری داوطلبانه انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. حجم نمونه 20 آزمودنی مرد متاهلی بودند که بنابر گزارش زوجه در ارتباط با همسر اعمال خشونت می کردند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش در پنج جلسه ی 120 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) تحت مداخله مصاحبه انگیزشی قرار گرفتند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. سپس به هر دو گروه زنان پرسشنامه ی خشونت نسبت به زنان حاج یحیی و اضطراب بک داده شد همچنین مردان نیز پرسشنامه اضطراب بک را تکمیل نمودند.داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی از جمله تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.یافته های پژوهش حاضر نشان داد که در مرحله پس آزمون، میانگین نمرات خشونت و اضطراب در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به صورت معنی داری کاهش یافت (0001/0>p). با توجه به اثر بخش بودن مصاحبه انگیزشی پیشنهاد می شود روش ها و فنون کاربردی این درمان جهت کمک به کاهش خشونت و اضطراب در مراکز مشاوره استفاده شود.
منصور شجاعیان منصور سودانی
در این پژوهش اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر افزایش امید به زندگی و کاهش احساس تنهایی در مردان بازنشسته کانون بازنشستگان شهرستان ممسنی، مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بازنشستگان عضو کانون بازنشستگان شهرستان ممسنی می باشند. نمونه متشکل از 40 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین داوطلبان شرکت در این طرح، که نمرات شان یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه امید به زندگی میلر و مقیاس تجدید نظر شده احساس تنهایی(ucla) می باشند. طرح پژوهش از نوع تجربی میدانی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است، که پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایشی و گواه، مداخله آزمایشی( معنی درمانی گروهی ) بر روی گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای و یک بار در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری( منوا ) استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که معنا درمانی گروهی باعث افزایش امید به زندگی و کاهش احساس تنهایی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است.پس از اجرای جلسات، پیگیری با فاصله یک ماهه، سودمندی معنادرمانی گروهی را بر امید به زندگی و احساس تنهایی نشان داد.