وفاداری مشتریان یکی از موضوعاتی است که امروزه از دیدگاه بسیاری از مدیران اهمیت زیادی دارد. این امر بویژه در صنایع خدماتی، بدلیل فضای رقابتی حاکم بر آن از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. نکته بسیار قابل توجه در این صنایع، نقش زیاد کارکنان در خلق ارزش است به گونه ای که می توان گفت حفظ و نگهداری مشتریان وفادار، بدون کارکنان راضی و وفادار امکانپذیر نیست، چرا که کارکنان وفادار، خدمات را با کیفیت بالاتری ارائه می کنند و در جلب رضایت مشتری و وفادار نمودن آنها سهم بسزایی دارند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان وفاداری کارکنان با وفاداری مشتری در فروشگاه های زنجیره ای شهروند و رفاه انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر ماهیت توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری، کارکنان شاغل در فروشگاه های شهروند و رفاه و مشتریانی است که در زمستان 1389 به فروشگاه های شهروند و رفاه در شهر تهران مراجعه کرده اند. حجم نمونه آماری برای مشتریان 316 نفر و برای کارکنان 283 نفر محاسبه گردید که به شیوه طبقه بندی تصادفی از 8 شعبه از میان شعبات واقع در شهر تهران، جمع آوری گردید. تعداد 400 پرسشنامه برای مشتریان و 330 پرسشنامه برای کارکنان در این شعبات توزیع شد که به ترتیب 365 و 303 پرسشنامه تکمیل گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است که پایایی آن توسط آلفای کرونباخ برای مشتریان 94/0 و برای کارکنان 749/0 محاسبه گردید. جهت آزمون فرضیه ها و بدست آوردن نتایج از آزمون پیرسون و روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان داد که میان وفاداری کارکنان و وفاداری مشتری همبستگی زیادی وجود دارد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین وفاداری کارکنان و کیفیت خدمات، همبستگی وجود دارد اما شدت آن از همبستگی میان وفاداری کارکنان و وفاداری مشتریان کمتر است، بنابراین عوامل دیگری نیز علاوه بر وفاداری کارکنان در تامین کیفیت خدمات موثر می باشند. همچنین نتایج نشان داد که بین کیفیت خدمات و رضایت مشتری، همچنین رضایت مشتری و وفاداری آن ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. کلید واژه: وفاداری کارکنان، وفاداری مشتریان، کیفیت خدمات، رضایت مشتری.

با توجه به تغییرات سریع در دنیای رقابتی امروز ، چرخه عمر محصول هر چه بیشتر کوتاه شده و صنایع در پی معرفی محصولات جدید و به روز شده به بازار هستند .صنایع باید با استفاده از سیستم مدیریت دانش خود محصولاتی را که بیشترین هماهنگی با تقاضای مشتریان دارد را به بازار عرضه کرده و از این طریق مزیت رقابتی پایداری را برای شرکت خود فراهم کنند. تحقیق حاضر راجع به بررسی رابطه میان مدیریت دانش و فرآیند توسعه محصول جدید در صنایع غذایی کوچک و متوسط می باشد.جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران ، کارشناسان و مهندسین در صنایع غذایی کوچک و متوسط در شهرستان تهران را شامل می شود که تعداد آن ها 3500 نفر می باشد.آلفای کرونباخ پرسشنامه محاسبه شده با نرم افزار spss 85/0 می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول جامعه آماری محدود 178 نفر محاسبه شد و برای پایین آوردن سطح خطای آزمون حجم نمونه تا 200 نفر افزایش داده شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردید به این صورت که تعداد 250 عدد پرسشنامه توزیع شد و تعداد 200 عدد پرسشنامه برگردانده شد.جهت تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از آزمون همبستگی اسپیرمن و جهت رتبه بندی اجزا مدیریت دانش و استراتژی توسعه محصول از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج به دست آمده به ترتیب عبارتست از:1- شرکت هایی که سیستم مدیریت دانش را به طور دقیقی اجرا می کنند تاثیر مستقیم و مثبتی روی فرآیند توسعه محصول جدید خود می گذارد.2- شرکت هایی که با سیستم مدیریت دانش قوی تر استراتژی توسعه محصول خود را پیاده سازی می کنند موفق ترند.3- استراتژی های متفاوت توسعه محصول اتخاذ شده توسط شرکت ها باعث نوآوری در فرآیند توسعه محصول می شود.همچنین نوآوری در استراتژی های اتخاذ شده بهتر از تقلید از رقباست.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

هدف اصلی از انجام این تحقیق دستیابی به بهترین شرایط مدیریت در مزارع مرغ مرغ مادر گوشتی کشور است که امکان بهره وری بهینه از عوامل تولید و کاهش هزینه های تولید را میسر می سازد در صورت تحقق چنین فرضی بخش قابل توجهی از ضایعات صنعت مرغ مادر قابل تعدیل خواهد بود در نتیجه ضمن امکان تولید و عرضه محصول با کیفیت تر و ارزان تر انگیزه های بیشتری را برای تولیدکنندگان جوجه یکروزه کشور فراهم خواهد نمود و نهایتا" بازده سرمایه گذاری در صنعت مرغ مادر و صنعت طیور کشور را ارتقاء بخشید.