نام پژوهشگر: ابوالفضل مشگینی
موسی رستگار ابوالفضل مشگینی
چکیده فضاهای ورزشی یکی از مهمترین مراکز خدماتی در سطح شهر محسوب می گردنند که دسترسی با صرف هزینه و زمان کمتر به آنها در نیل به اهداف توسعه یعنی عدالت اجتماعی و توسعه عادلانه حائز اهمیت زیادی است. در این تحقیق به بررسی وضع موجود فضاهای ورزشی شهر زنجان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی gis) ( پرداخته شده است. همچنین چگونگی توزیع فضاهای ورزشی و شعاع خدماتی آن و عملکرد فضاهای ورزشی بررسی شده است. پس از مطالعه وضع موجود فضاهای ورزشی در سطح محله، ناحیه، منطقه وشهر زنجان سطوح و سرانه اختصاص یافته به فضای ورزشی در شهر زنجان مشخص گردید. نتایج حاصله نشان می دهد که توزیع فعلی فضاهای ورزشی در سطح سلسله مراتب شهری مناسب نبوده است به طوری که تفاضل سطح و سرانه بین وضع موجود واستاندارد فضای ورزشی شهر زنجان به ترتیب محله، ناحیه، منطقه و شهر برابر با 0.85، 0.33، 0.33،0.58 متر مربع می باشد. بررسی های انجام شده نشان می دهد از مجموع 19 فضاهای ورزشی شهر زنجان ، 9 فضای ورزشی در مقیاس محله، 6 فضای ورزشی در مقیاس ناحیه، 3 فضای ورزشی در مقیاس منطقه،1 فضای ورزشی در مقیاس شهر، خدمات رسانی می کنند و می توان چنین اظهار نظر کرد که با توجه به استانداردها فضای ورزشی مقیاس محله، ناحیه، منطقه و شهر در شهر زنجان به لحاظ کمی(وسعت و شعاع عملکردی) به ترتیب از وضعیت نسبتاً مناسب (محله)، نامناسب (ناحیه)، نسبتاً مناسب (منطقه)،کاملاً مناسب (شهر) برخوردار می باشند. جهت تحلیل سازگاری کاربری ها و ارزیابی نحوه قرار گیری کاربری های همجوار با کاربری ورزشی از ماتریس سازگاری استفاده شده و این نتیجه حاصل شد که 35 درصد از کاربری های همجوار با کاربری ورزشی کاملاً سازگار و 65 درصد کاربری های همجوار با کاربری ورزشی نسبتاً ناسازگار هستند. از آنجا که توزیع فضاهای ورزشی در سطح شهر مناسب نبوده است لذا در سناریوی مکان یابی بهینه فضای ورزشی زمین های کاملاً نامناسب جهت مکان یابی فضاهای ورزشی شهر 0.13 هکتار (1 درصد)، زمین های نسبتاً نامناسب 1.56هکتار(7درصد)، زمین های بی تفاوت یا متوسط 11.04 هکتار( 44درصد)، زمین های نسبتاً مناسب 9.4 هکتار( 43 درصد)، زمین های کاملاً مناسب 1.4هکتار(6درصد)از کل مساحت شهر زنجان به خود اختصاص داده است.
سید سالار حسینی ابوالفضل مشگینی
برنامه ریزی شهری بعنوان یک ابزار مدیریتی، با ساخت شهرهای پایدار در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محیطی که نیازهای تمامی شهروندان را در دسترسی به مسکن، زیرساخت ها و خدمات شهری برآورد می-کند، در ارتباط می باشد. امروزه به اثبات رسیده است که حرفه برنامه ریزی شهری به لحاظ تاریخی زیر سلطه اقلیتی نخبه قرار داشته است که عموما نیازها و خواسته های آنان را منعکس می کند. سیاست های برنامه ریزی شهری واقعیات موجود درباره اینکه زنان و مردان در استفاده از خدمات شهری، دسترسی به فضاهای شهری، و تاثیر پذیری از شهرها بصورتی متفاوت عمل می کنند، را نادیده می گیرد. از اینرو در طراحی و ساخت فضاهای شهری به نیازها و خواسته های زنان توجه نشده است. سیاست های برنامه ریزی شهری در ایران با توجه به ساختار برنامه ریزی تمرکزگرا و بخشی نگر، هنوز تحت تاثیر رویکردهای کمی و ابزار محور دهه 1950 قرار دارد که عموما در ارتباط با نیازهای زنان دچار نوعی کوری جنسیتی می باشد. در پژوهش حاضر با استفاده از رویکردی توصیفی_تحلیلی به بررسی میزان نابرابری جنسیتی در فرایند برنامه ریزی شهری و تاثیر آن بر کیفیت فضاهای شهری، در شهر سقز پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از بررسی های میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهدات میدانی) و مطالعات اسنادی وضعیت زنان در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی بررسی گردیده است. سپس داده های بدست آمده از بررسی های میدانی در ارتباط با وضعیت موجود زنان در شهر، با استفاده از نرم افزارهای spssو gis در قالب نقشه ها و نمودارها تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که زنان در فرایند برنامه ریزی شهری( تهیه، تصویب و اجرای طرح های توسعه شهری) بصورتی گسترده به حاشیه رانده شده اند. نیازها و خواسته های زنان در طراحی و ساخت فضاهای شهری نادیده گرفته می شود و حضور زنان در فضاهای شهری با محدودیت های اجتماعی_فرهنگی، پولی، زمانی و محدودیت های ناشی از وظایف خانگی بشدت کمرنگ شده است.
محمد باقری شهریور روستایی
چکیده : شهرهای کوچک و جایگاه آن در برنامه ریزی فضایی کشورهای در حال توسعه،بخشی از استراتژی های توسعه شهری را تشکیل می دهد. تجربیات جهانی در این زمینه بیانگر این واقعیت است که حل مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ در گرو حمایت جدی از مراکز شهری کوچک می باشد.در سطح منطقه ای نیز انتشار توسعه به مراکز روستایی توسط شهرهای کوچک محرز گردیده است. در ایران نیز جهت تمرکززدایی استراتژی های اندیشه شده است که عمدتاً در آمایش سرزمین تجلی یافته است.شهرهای کوچک در ایران به عنوان مکان مرکزی دارای بیشترین روابط با حوزه های روستایی هستند.نقش اینگونه شهرها نه تنها به صورت مراکز توزیع خدمات و بازار فروش محصولات کشاورزی موجب پویایی بخش کشاورزی می گردد بلکه عاملی در تجاری شدن بخش کشاورزی در حوزه های روستایی نیز هستند.محوریت اساسی پژوهش حاضر با عنوان نقش شهرهای کوچک در توسعه منطقه ای ( نمونه موردی بخش مرکزی شهرستان رزن) بر مبحث شناخت و تبیین نقش شهرهای کوچک با مصداق رزن و بکارگیری یافته ها در ارائه راهکارهای توسعه منطقه ای استوار است . دراین راستا دو فرضیه ذیل مورد توجه بوده است : - بین تنوع کارکردهای منطقه ای در شهر رزن و سازماندهی فضایی منطقه و توسعه حوزه روستایی مورد مطالعه رابطه مستقیم وجود دارد . - توسعه شهر رزن تراوش توسعه به کل منطقه را امکان پذیر می سازد و روابط جدید و پایداری بین سکونتگاه ها ایجاد می نماید. در بررسی این فرضیات علاوه بر ادبیات توسعه منطقه ای از روشهای علمی همچون ، مدل ضریب ویژگی، ضریب مرکزیت، مدل قاعده رتبه - اندازه ، ضریب کشش پذیری،روش تحلیل عوامل و مدل تاکسونومی عددی استفاده شده است. نتجیه حاصل شده نشان داد که هرچند شهر رزن از نظر شاخص-های توسعه شهری و تنوع کارکردهای شهری توسعه یافته و موجب تراوش این توسعه به کل منطقه شده و روابط جدید و پایداری بین سکونتگاه های منطقه به وجود آورده و نیز باعث سازماندهی فضایی منطقه مورد مطالعه شده است . با وجود این با نقصان و تنگناهای روبه رو بوده است و برای رسیدن به یک وضعیت مطلوب و مناسب که تمامی نقاط سکونتگاهی منطقه به اندازه برابری از تراوشات توسعه شهر بهره مند شوند فاصله زیادی وجود دارد. در این راستا علاوه بر نقش محلی(دورن شهری) باید به نقش منطقه ای شهر نیز توجه گرد. تا شهر بتواند علاوه بر ارائه خدمات و امکانات به ساکنان خود در مقیاس منطقه ای و سطوح بالاتر نیز موفق عمل نماید. از این حیث ساختار شهری و منطقه ای باید به صورت سیستمی، یکسان توسعه یابد تا شهر رزن در ارائه مطلوب خدمات و امکانات به حوزه نفوذخود و درنهایت رسیدن به توسعه منطقه ای بهتر عمل نماید . واژگان کلیدی : شهر کوچک ، توسعه ، توسعه منطقه ای ، نقش شهری