نام پژوهشگر: محمدعلی فیروزی
رامین مهدی زاده محمدعلی فیروزی
چکیده سنجش از دور حرارتی شاخه ای از علم سنجش از دور محسوب می شود که عمدتاً پیرامون پردازش و تفسیر داده های مادون قرمز حرارتی طیف الکترومغناطسی بحث می کند. در این علم تابش ساطع شده از سطح اهداف، جهت تخمین دمای سطحی اندازه گیری می شود. این روش با برخورداری از مزایای عمده تصاویر ماهواره ای نظیر هزینه ی کم، دوره های بازگشت کوتاه و پوشش مناطق وسیع روز به روز توسعه بیش تری می یابد. امروزه محققان بسیاری از تصاویر سنجش از دور حرارتی و غیر حرارتی استفاده می کنند. در این پژوهش تلاش شده تا با استفاده از تصاویر حرارتی و پردازش آن ها، الگوی حرارت کنونی شهر اهواز ترسیم و سپس روابط بین کاربری زمین شهری و خصوصیات حرارتی نشان داده شود. بنابراین در مرحله ی نخست، تصاویر تصحیح هندسی و رادیومتریک شدند و همه اعوجاجات مرتفع گردیدند. سپس طبقه بندی نظارت شده به منظور شناسایی انواع مختلف کاربری زمین در محدوده ی مورد مطالعه انجام شد. همچنین با استفاده از معادلات، از تصویر etm + دریافت شده از ماهواره لندست (6/8/20109) نقشه ی حرارتی تهیه شد. تحلیل آماری همچون getis-ord gi انجام شد، سپس مناطق با یکدیگر و در نهایت با دو تصویر حرارتی از تاریخ مختلف (12/2/2004) و (28/5/2002) به منظور تحلیل مناطق hot spot و شناسایی آن ها مقایسه گردید. در این پژوهش نقش عوامل انسانی همچون جمعیت تحلیل شد. نتایج نشان می دهند که کاربری های متفاوت اثرات قابل توجهی بر روی الگوی دمایی کل شهر دارند. از سویی، جمعیت می تواند از عوامل موثر در ظهور نقاط حرارتی باشد. بنابراین با اصلاح کاربری های مختلف همچون تغییر زمین های بایر به فضاهای سبز، پارک ها و غیره و افزایش سرانه فضای سبز به فراخور جمعیت، مساحت و نوع کاربری زمین هر منطقه، می توان میکروکلیمای شهر را در راستای آسایش و آرامش همگان مدیریت کرد.
اعظم اسماعیلی مسعود صفایی پور
با افزایش جمعیت شهری، گسترش و توسعه شهرها واژه فضای سبز و کاربری های فضای سبز شهری بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. هرچه شهرها بزرگتر می شوند احساس نیاز به وجود فضای سبز بیشتر نیز افزایش می-یابد. به طوری که امروزه در شهرهای بزرگ و کلان شهرها موضوع ایجاد توسعه و حفظ فضای سبز از جمله دغدغه های کارشناسان مسئولان و برنامه ریزان مسائل شهری است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر ماهیت کاربردی آن و بر اساس منابع و داده های جمع آوری شده در پایگاه سیستم اطلاعات جغرافیائی و با کاربرد توابع و الگوریتم های موجود در مدلahp انجام گرفته است. برای این منظور از معیارهای قیمت زمین، شعاع عملکرد، سازگاری کاربری ها، تراکم جمعیت، ابعاد زمین(مساحت) و دسترسی بر اساس عرض معابر استفاده شده است. سپس به منظور الگوسازی هر کدام از معیارها، بر اساس ارزش و اهمیت آنها در مکانیابی پارک های محله ای، وزن مناسبی اختصاص داده شده است. نتایج حاصل از تحلیل، سطوح مناسب برای انتخاب مکان بهینه جهت پارک های محله ای را بر اساس ارزش اولویت بندی نموده و در نهایت بهترین مکان پیشنهادی با استفاده از نرم افزار expert choice بر روی نقشه نشان داده شده است. بررسی ها انجام شده نشان می دهد از مجموع 32 پارک در منطقه چهار، 7 پارک محله، 15 پارک همسایگی، 9 پارک ناحیه ای و یک پارک منطقه ای هستند. مجموع پارک های محله ای موجود در این منطقه مساحتی بالغ بر 59945 متر مربع را در بر می گیرد. این میزان فضای سبز تنها در هفت محله پراکنده شده و 21 محله دیگر فاقد پارک محله می باشند. سرانه پارک محله در این منطقه با توجه به جمعیت 165992 نفری آن حدود 36/0 متر مربع است که با استانداردهای طرح جامع و تفصیلی شهر اهواز مطابقت ندارد. از آنجائیکه توزیع پارک های محله ای در سطح منطقه مورد مطالعه مطلوب نبوده است، لذا در سناریوی مکانیابی بهینه پارک های محله ای زمین های کاملا نامناسب جهت مکانیابی پارک های محله 1/2 هکتار، زمین های نسبتا نامناسب 8 هکتار، زمین های بی تفاوت یا متوسط 3/14 هکتار، زمین های نسبتا مناسب 9/8 هکتار و زمین های کاملا مناسب 6/8 هکتار از مساحت منطقه را به خود اختصاص داده اند.
سجاد جوکار محمدعلی فیروزی
فضاها و مراکز تجاری یکی از مهمترین کاربری های شهر محسوب می شوند که سطح قابل توجهی از فضاهای شهری را به خود اختصاص می دهند. مراکز تجاری بشدت جاذب تردد عابران و خودروها می باشند. این موضوع مسبب ایجاد گره های شهری می شود. سطح مراجعه مردم نیز به مراکز تجاری بالا بوده، لذا ترفیع سطح امکانات این مراکز لازم و ضروری است. از آنجا که شهر اهواز در چند دهه اخیر از رشد فیزیکی و جمعیتی بسیار بالائی برخوردار بوده است، مراکز تجاری و مجتمع های خرید بسیار زیادی در آن وجود دارد. این حجم بالا از مراکز خرید، لزوم بررسی و تحلیل امکانات و موقعیت آنها را ایجاب می کند. گسترش مراکز تجاری و تبدیل بازارهای طولی و یک طبقه به ساختمان های بزرگ چند طبقه تجاری، نیازمند تدوین آئین نامه ها و مقررات خاص اداره آنها و مدیریت پیچیده این مراکز می باشد. این موضوع ضرورت انجام تحقیقات متعدد و متنوعی را از دیدگاه های مختلف طلب می کند که تحقیق حاضر یکی از آنها می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی تحلیلی می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات به روش اسنادی و مطالعه منابع و همچنین مشاهده میدانی می باشد. مجتمع های تجاری انتخاب شده از نظر شاخص های خدماتی انتخابی از قبیل(پارکینگ، فضای سبز، دسترسی، رمپ، روشنائی و ...)، به طور جداگانه و به صورت زوجی مقایسه شده و وزن نسبی هر کدام نسبت به این معیارها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مشخص گردیده، سپس وزن معیارها نسبت به یکدیگر مورد سنجش قرار گرفته و با ترکیب آنها، وزن نهائی مجتمع های تجاری اهواز تعیین شده است. بررسی های انجام شده نشان می دهد هفت مرکز تجاری منتخب در این مطالعه، از نظر برخورداری از شاخص -های خدماتی مذکور، دچار مشکلات عدیده ای هستند. به گونه ای که در مواردی تنها یک مرکز تجاری دارای شاخص خدماتی خاص در حد مطلوب است. در مجموع مراکز تجاری هیراد و کارون دارای وضعیت مطلوبتری نسبت به سایر مراکز بوده و مراکز تجاری بازار بزرگ کامپیوتر و بازار مرکزی کیانپارس دارای کمترین قابلیت عرضه خدمات به مشتریان هستند. نتایج پژوهش حاضر می تواند در جهت بهبود مدیریت مراکز تجاری و نیز ساماندهی به وضعیت این مراکز در اختیار مدیران و مسئولان شهری قرار گیرد.
نسا صحرایی محمدعلی فیروزی
کوی یوسفی به عنوان بخشی از بافت فرسوده شهر اهواز بنا به دلایلی نظیر مرکزیت جغرافیایی و ارائه خدمات بهتر، استقرار بازار و فعالیت های تجاری و فرهنگی از توان بالقوه نسبتأ بالایی برای ساماندهی بافت های فرسوده به عنوان یکی از پیش شرط های لازم برای توسعه درون زا و پایدار شهری برخوردار است که دارای عناصری چون مشارکت مردم، رضایت مندی سکونتی، بهره مندی از تسهیلات دولتی و... می باشد. با توجه به این که میزان هر یک از مولفه ها در جوامع مختلف متفاوت است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مولفه های مشارکت مردم، رضایتمندی سکونتی و بهره مندی از تسهیلات دولتی بر ساماندهی بافت های فرسوده در راستای توسعه درون زا و پایدار شهری(مطالعه موردی: کوی یوسفی اهواز) پرداخته است. روش پژوهش تحلیلی- پیمایشی است. جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای(اسنادی، نقشه،... ) و میدانی(مشاهده، پرسشنامه و...) صورت گرفته و تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزارهای spssوexcel و با به کارگیری آزمون های کندال و اسپیرمن انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه خانوارهای ساکن در کوی یوسفی اهواز به تعداد 3412 خانوار می باشد که از این تعداد، 300 خانوار با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر، پرسشنامه می باشد که بعد از سنجش اعتبار و پایایی آن، به مرحله اجرا درآمده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد بین مشارکت مردم، رضایتمندی سکونتی و ساماندهی بافت های فرسوده در راستای توسعه درون زا و پایدار شهری رابطه وجود دارد، متغیر بهره مندی از تسهیلات دولتی بر ساماندهی بافت در راستای توسعه درون زا و پایدار شهری تأثیرگذار نیست.پس از آزمون فرضیه های تحقیق بر اساس یافته های کسب شده نتایج نشان داد که زمینه های ساماندهی بافت در کوی یوسفی فراهم می باشد، و حرکت در مسیر توسعه درون زا و پایداری بافت های فرسوده بدون توجه به پتانسیل های انسانی، گروهی و رضایتمندی سکونتی امری غیرقابل اجراست و در نهایت در رابطه با نتایج پژوهش نیز راهکارهایی ارائه گردیده است.
معصومه نقدی پور بیرگانی محمدعلی فیروزی
تاب آوری یکی رویکردهای کاهش آسیب پذیری جوامع و تقویت توانایی های مردم برای مقابله با خطرات ناشی از وقوع سوانح طبیعی به ویژه سیلاب های شهری است و دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی، نهادی، کالبدی- محیطی می باشد. براساس آمارهای چهار دهه گذشته، شهر اهواز یکی از شهرهای در معرض وقوع سیلاب های شهری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تاب آوری شهر اهواز نسبت به کاهش اثرات سیلاب های شهری انجام شده است. داده های مورد نیاز از طریق منابع اسنادی و میدانی گردآوری و با استفاده از نرم افزار spss gis ,excel,و مدل کمی تحلیل گردیده است. جامعه آماری پژوهش، تعداد خانوارهای ساکن شهر اهواز براساس سرشماری 1390 برابر با 275230 خانوار می باشد که بر اساس فرمول کوکران 328 خانوار از این تعداد، به عنوان نمونه پژوهش و مطابق روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای توزیع گردید. نتایج این پژوهش که با رویکردی پیمایشی ـ تحلیلی انجام شده است، نشانگر میزان تاب آوری نسبتاً پایین شهر اهواز نسبت به کاهش اثرات سیلاب های شهری، معادل 9/44 درصد می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان تاب آوری با متغیرهایی مانند درآمد، سن، جنسیت و بیمه رابطه دارد و با سطح تحصیلات رابطه ندارد. در رابطه با آزمون فرضیه های پژوهش، ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون نشان می دهد که میزان تاب آوری با پایگاه اجتماعی- اقتصادی و سرمایه های اجتماعی رابطه معناداری دارد. در نهایت در رابطه با نتایج پزوهش راهکارهایی ارایه گردیده است.
ذبیح الله ترابی محمدعلی فیروزی
هدف کلی این پژوهش، ارزیابی بازاریابی گردشگری شهری است؛ که در چهار مقوله امکانات و زیر ساخت های گردشگری، عملکرد مدیریت های گردشگری، ارزیابی انواع رسانه های تبلیغاتی کارامد و ارائه راهکارهایی جهت توسعه گردشگری در شهر گرگان را مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش ، ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی و ژرفانگر است. شیوه جمع آوری اطلاعات پیمایشی- کتابخانه ای می باشد. جامعه آماری مورد استفاده شده در این تحقیق گردشگران ورودی از هفت منطقه گردشگری به شهر گرگان و کارشناسان بخش های مختلف گردشگری تشکیل می دهند. در این تحقیق از روش نمونه گیری احتمالی خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است، لذا پس از محاسبه حجم نمونـه با استفاده از فرمول کوکران، از بین کل جاذبه های گردشگری چند منطقه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شـد و پرسشنامه هـا به صورت تصادفـی بین آن ها توزیـع و جمع آوری گردیــد. و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و exel استفاده شده است. برای پی بردن به عملکردهای مدیریت های موازی گردشگری شهری و انتخاب گویه های تبلیغاتی گردشگری در جهت جذب گردشگر از مدل تحلیل شباهت به گزینه ایده آل فازی استفاده شده است. یافته ها تحقیق نشان می دهد؛ با اینکه شهر گرگان در بین شهرهای شمالی جایگاه مناسبی از لحاظ امکانات و زیر ساخت های گردشگری برخوردار است (توسعه یافتگی عینی) ولی با این حال گردشگران رضایت خود را امکانات و زیر ساخت های گردشگری شهر ضعیف و بسیار ضعیف اعلام کرده اند (عدم توسعه یافتگی ذهنی). نتایج تحقیق نشان می دهد، مدیریت های گردشگری شهری موازی با استراتژی های متفاوت در تشدید عدم توسعه گردشگری کافی شهر موثر بوده است و هر سازمان استراتژی خاصی را برای توسعه انتخاب کرده اند، گردشگران تأثیر تبلیغات را در سفر خود به شهر گرگان ضعیف اعلام کرده اند ولی با این حال تلویزیون، روزنامه و مجلات به ترتیب موثر ترین ابزار های تبلیغاتی برای سفر خود به شهر گرگان می دانند. و در نهایت پشنهاداتی جهت بهبود وضع موجود ارائه شده است.
پریسا راجی محمدعلی فیروزی
مبلمان شهری از جمله عناصر سازنده فضاهای شهری محسوب می شوند که کمیت و کیفیت، زیبایی، راحتی، دوام و محل استقرار آن ها نقشی بسیار اساسی در دست یابی به شهری زیبا و سالم دارد. کلانشهر اصفهان، به خاطر داشتن موقعیت-های مناسب گردشگری، تاریخی و فرهنگی از یک سو، و انتظار شهروندان و گردشگران از داشتن محیطی سالم و کارآمد از سوی دیگر، توجه به مسئله وضعیت مبلمان شهری در محدوده مورد مطالعه(سی وسه پل تا پل خواجو) را ضروری می نماید. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان رضایت شهروندان و گردشگران از وضعیت مبلمان شهری، شهر اصفهان (با تاکید بر حد فاصل سی وسه پل تا پل خواجو) صورت گرفته است. این پژوهش، از نوع نظری ـ کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی ـ تحلیلی می باشد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردید. جامعه آماری پژوهش، شامل شهروندان و گردشگران شهر اصفهان و روش نمونه گیری آن به صورت تصادفی ساده می باشد. لذا پس از محاسبه حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 400 پرسشنامه در سطح محدوده مورد مطالعه (سی وسه پل تا پل خواجو) توزیع گردید. براساس یافته های تحقیق، سطح رضایت شهروندان از وضعیت مبلمان شهری، شهر اصفهان(با تاکید بر حد فاصل سی وسه پل تا پل خواجو)، متوسط به بالا و خوب ارزیابی شده است. هم چنین میزان رضایت شهروندان از سطح عملکرد مدیریت شهری در زمینه خدمات رسانی مثبت و قابل قبول ارزیابی شده است. در این میان، سطح رضایت گردشگران از وضعیت مبلمان شهری در محدوده مورد مطالعه بیشتر از شهروندان می باشد. به طور کلی، سطح رضایت شهروندان و گردشگران از وضعیت مبلمان شهری در محدوده مورد مطالعه بالا بوده است. در نهایت براساس یافته ها و نتایج تحقیق راهکارهایی جهت بهبود وضعیت مبلمان شهری، شهر اصفهان(با تاکید بر حد فاصل سی وسه پل تا پل خواجو) ارائه شده است.
رضا نظرپور دزکی مصطفی محمدی ده چشمه
گسترش شهرنشینی در دوران معاصر و پیدایش کلان شهرها به عنوان مکان های تجمع انبوه مردم و انباشت متراکم سرمایه ها و دارایی ها از طرفی و در معرض مخاطرات بالقوه ی طبیعی و مصنوع(انسان ساز) بودن اکثر آن ها از طرف دیگر، در سال های اخیر توجهات بسیاری از برنامه ریزان، دولت ها و ملت ها را به موضوع آسیب پذیری و مدیریت آن جلب نموده است. ارزیابی و تحلیل چگونگی توزیع فضایی آسیب پذیری مناطق مختلف شهری در برابر خطرات انسانی و طبیعی بالقوه، یکی از راهکارهای بسیار مهمی است که می¬تواند در مدیریت آسیب پذیری و تأمین امنیت بهین? شهرها موثر باشد. بعد فضایی این مساله را می توان در ارزیابی آسیب پذیری کاربری های ویژه از منظر پدافند غیر عامل دانست. به ویژه کاربری هایی که در کاهش آسیب پذیری جمعیت نقش اساسی ایفا می کند که از جمله آن ها می توان به کاربری های بهداشتی و درمانی به طور اعم و بیمارستان ها به طور اخص اشاره کرد. با این حال شهر اهواز با جمعیت بیش از یک میلیون نفری یکی از یکی از کلان شهرهای بزرگ کشور می باشد که با توجه به موقعیت مرزی و ویژگی های اقتصادی، سیاسی و ارتباطی آن در استان و کشور، آسیب پذیری این شهر را در زمان بحران افزایش خواهد داد. از این رو یکی از کاربری¬هایی که در کاهش آثار بحران و افزایش تاب آوری شهر نقش مهمی ایفا می کند، بیمارستان ها می باشند. با این حال هدف تحقیق حاضر سنجش میزان آسیب پذیری بیمارستان های شهر اهواز از منظر پدافند غیرعامل می باشد که برای بررسی این موضوع سه فرضیه ؛ عدم رعایت رسد اصول مکانی پدافند غیر عامل در بیمارستان های مناطق، عدم تناسب توزیع آن ها در بین مناطق و وجود تفاوت در آسیب پذیری سازه ای بیمارستان های مناطق مطرح شد. روش این تحقیق براساس هدف؛ نظری-کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش؛ توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات؛ کتابخانه¬، پرسشنامه و اینترنت بوده و جهت تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای (excel، arc gis وgoogle earth) استفاده شده است. مدل به کار رفته نیز تحلیل سلسله مراتب فازی(fahp) با نظر خواهی از سه نفر از متخصصین امر بوده است. در این تحقیق بیمارستان های شهر اهواز از لحاظ؛ اصول مکانی، توزیع فضایی و ویژگی های سازه ای مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاکی از آن می باشد که؛ اصول مکانی(همجواری) پدافند غیرعامل در بیمارستان های شهر اهواز رعایت شده اما میزان آن کم می باشد که مقدار آن برای بیمارستان های شهر اهواز به طور متوسط 29 درصد بوده است. تناسب در توزیع فضایی بیمارستان های شهر در مناطق مختلف شهر اهواز، بسیار متفاوت می باشد به گونه ای که منطقه دو شهر اهواز 3 بیمارستان مازاد داشته در حالی که منطقه هشت فاقد بیمارستان می باشد از نظر پوشش جمعیت نیز منطقه یک 92 درصد و منطقه هشت تنها 37 درصد از جمعیت خود را تحت پوشش قرار داده اند. از لحاظ سازه ای در بین بیمارستان های مناطق تفاوت چندانی وجود ندارد. به گونه ای که بیمارستان های تمام مناطق در طیف آسیب پذیری کم قرار گرفته و بیمارستان های شهر اهواز نیز با میانگین 0.269 میزان آسیب پذیری کم را به خود اختصاص داده است. پیشنهاد می شود که توزیع بیمارستان ها در مناطق مختلف شهر اهواز از جمله منطقه هشت به علت فقدان بیمارستان و منطقه هفت به خاطر کمبود 2 بیمارستان توجه شود، پناهگاه های زیر زمینی در محوطه بیمارستان ها جهت اسکان جمعیت و مداوای آن ها از قبل پیش بینی شود.
فاطمه احمدیان دهاقانی مصطفی محمدی ده چشمه
یکی از مهم ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرهای کشور در دهه های اخیر، از هم پاشیدگی نظام توزیع خدمات عمومی شهری می باشد. توزیع نابرابر خدمات و امکانات و کاهش عدالت اجتماعی و به عبارتی عدالت فضایی ، مدیریت شهری را نه تنها در ارائه خدمات شهری به شهروندان با مشکل روبرو ساخته، بلکه امنیت شهری را نیز در مناطق مختلف تحت تاثیر قرار داده است. در این پژوهش، هدف، بررسی اثربخشی عدالت اجتماعی (عدالت فضایی)، بر امنیت شهری در کلانشهر اهواز است. بدین جهت سه فرضیه در رابطه با عدالت اجتماعی و امنیت شهری و رابطه این دو مقوله با یکدیگر در حیطه موضوع مطرح گردید. این پژوهش از نوع نظری – کاربردی است و روش انجام آن به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. اطلاعات این پایان نامه از روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از مدل چند معیاره تاپسیس و همچنین نرم افزارهای arc gis و spss استفاده گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که منطقه 2 شهر اهواز جزء مناطق برخوردار و منطقه 6 جزء مناطق غیربرخوردار می باشد. همچنین منطقه2 جزء مناطق ناامن و منطقه 6 جزء مناطق امن شهری به حساب می آید. از سوئی رابطه معنادار و مستقیمی بین عدالت اجتماعی (عدالت فضایی) و جرایم در بین مناطق مورد مطالعه مشاهده می شود.
صادق مختاری چلچه مصطفی محمدی ده چشمه
در این پژوهش هدف اصلی تحلیل اثربخشی توسعه بر امنیت منطقه ای در استان خوزستان است. این پژوهش از نوع نظری کاربردی است و ازنظر ماهیت توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش وضعیت توسعه و امنیت در سال-های 1389، 1390، 1391 و 1392 موردبررسی و تحلیل قرار گرفته است. با توجه به هدف پژوهش، ابتدا به تحلیل وضعیت توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان بر اساس شاخص های توسعه پرداخته و سپس تحلیل فضایی جرائم در شهرستان های استان موردبررسی قرار گرفت و درنهایت به تحلیل اثربخشی توسعه بر امنیت منطقه ای پرداخته شد. برای بررسی سطح توسعه یافتگی از 7 شاخص اصلی و 104 زیر شاخص و برای بررسی سطح امنیت از 20 شاخص جرم استفاده شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل های ویکور، الکتر، تاپسیس و تکنیک ادغام (میانگین رتبه ها، بردا، کپلند) و نرم افزار gis و spss استفاده گردید
صدیقه دولتشاه علی موحد
امروزه از گردشگری شهری به عنوان یکی از عوامل مهم توسعه اقتصادی- اجتماعی و رفاهی شهر و شهرنشینان یاد می کنند. به همین خاطر مسؤلان امور گردشگری و شهری در پی ارتقاء و گسترش آن بر آمده اند. گردشگری بر اساس وجود جاذبه های دیدارگر شکل می گیرد. امروزه یکی از پر جاذیه ترین مکان های گردشگری شهرها می باشند. این پژوهش در صدد تعیین امکان سنجی توسعه گردشگری شهری در خرم آباد است. جهت شناخت توسعه گردشگری شهری این سؤالات طرح شد: 1- آیا شهر خرم آباد ظرفیت لازم برای تبدیل شدن به یک قطب گردشگری را دارد؟ 2- وضعیت خدمات و زیرساخت ها در شهر خرم آباد به چه صورت است؟ 3- جاذبه های گردشگری شهر خرم آباد کدامند؟ روش پژوهش در این رساله توصیفی- تحلیل است و نوع پژوهش کاربردی- نظری می باشد برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. نوع داده ها کمی می باشد در تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای استنباطی و نرم افزار spssاستفاده شده است. هدف از پژوهش بررسی زمینه های مدیریت برای توسعه گردشگری شهری در خرم آباد است که مشخص می کند مدیران شهری در جهت توسعه گردشگری تلاش کرده اند. هدف های دیگر پژوهش امکان سنجی برای ارائه الگوی توسعه گردشگری شهری برای خرم آباد. توسعه گردشگری در استان بر پایه شهر خرم آباد. تعریف قطب گردشگری شهری برای خرم آباد. نتایج تحقیق نشان داد، شهر خرم آباد ظرفیت لازم را برای تبدیل شدن به یک قطب گردشگری دارد و بین زیرساخت ها و خدمات شهری و توسعه گردشگری در شهر خرم آباد رابطه معنی داری وجود دارد.از دیگر نتایج تحقیق می توان به عدم فعالیت مدیران شهری در زمینه گردشگری اشاره کرد.
محمد حسین صمدی علی موحد
برنامه ریزی کاربری اراصی شهری که هسته اصلی برنامه ریزی شهری را تشکیل می دهد، می تواند جهت انتظام فضایی مناسب وکارایی کاربری ها عمل کند. دراین پژوهش که به ارزیابی کاربری اراضی شهری مریوان می پردازد، بصورت توصیفی – تحلیلی با ماهیت کاربردی وبا اشتفاده از نرم افزارهای متفاوتی چون autocad، arcview3.2، arc gis9.2و... انجام گرفته تا میزان همجواری ویا عدم همجواری کاربری ها و مشکلات نحوه چیدمان کاربری ها بررسی شود وفضاهای مناسب جهت سامان دهی کاربری ها ارائه گردد.هدف از انجام این پژوهش پیش بینی وضع مطلوب تا افق چشم انداز بیست ساله اقتصادی – اجتماعی کشور ونحوه توزیع کاربری ها در گستره شهر مریوان وبررسی مناسبت کاربری ها با یکدیگر یا عدم همجواری آنان مد نظر بوده است نتایج حاصل از این پژوهش عبارتند از 1- پراکنش فضایی کاربری های شهری نامناسب با استاندارد های رایج کشور است. 2- کاربری های ناسازگار عامل مهم در عدم انتظام بخشی کاربری های شهر مریوان محسوب می شود؛ بدین معنی که در تخصیص کاربری های شهری نه از نظر مکانی – فضایی ونه از نظر سرانه های شهری توجه لازم انجام نگرفته است. . از کل 805 هکتار مساحت شهر مریوان در طرح تفصیلی موجود، 322.5 هکتار به ناحیه یک و482.5 هکتار به ناحیه دو اختصاص یافته وکاربری های شهری به صورت متناسب بین دو ناحیه ودوازده محله آن تقسیم نشده است. بر اساس مطالعات پیشنهادی مساحت کل کاربری ها در افق طرح به 1479.5 هکتار زمین جهت تخصیص به کاربری های مختلف شهری براساس سرانه های استاندارد نیازمند خواهد بود، و سرانه های شهری در کلیه سطوح از53 متر مربع در وضع موجود به 68 متر مربع خواهد رسید.لازم به ذکر است اگرچنان چه از 305 هکتارفضاهای بازفعلی استفاده صحیح بعمل آید وکاربری های نطامی در بیرون از شهر مستقر شود وهمچنین به جای توسعه افقی به توسعه عمودی توجه شود وبافت های فرسوده و زمینهای متروکه واماکن مخروبه دوباره سازی شود ، نیاز به زمین حدود 674.5 هکتار تا افق طرح کاهش می یابد؛ هرچند در توسعه عمودی سرانه معابر ودسترسی ها افزایش پیدا می کند وسایرسرانه ها به نسبت کمتر می شود. نتایج حاصل از ارزیابی کیفی (ماتریس ها)کاربری اراضی شهری مریوان عبارتند از :1- در ماتریس سازگاری آموزش عالی، فضای سبز، جهانگردی، شبکه معابر و نظامی انتظامی به ترتیب از کاملاٌ سازگار تا کاملاً ناسازگاررا نشان می دهد.2-در ماتریس مطلوبیت، که بیانگر مکان گزینی و استقرارکاربری های مسکونی، آموزش عالی و ورزشی از نسبتاً مطلوب تا کاملاً نامطلوب را نشان میدهد که متناسب با نیازهای شهرنیست3- در ماتریس ظرفیت مقیاس عملکرد کاربری های آموزشی، فرهنگی، درمانی، شبکه ی معابر، حمل و نقل، انبارها و جهانگردی از جهت ظرفیت هر یک در کل شهر از نسبتاً نامناسب تا کاملاً نامناسب بوده و سایر کاربریها از این حیث از تعادل بهتری برخوردارند .
ماندانا مسعودی راد ناهید سجادیان
راهبرد ایجاد شهرهای جدید در کشور ایران، عمدتاً در جهت تعادل بخشی جمعیت در محدوده کلانشهرها بوده و همزمان با رشد انفجاری شهرهای بزرگ شکل گرفته است. کمک به اجرای برنامه های مسکن از دیگر اهداف شهرهای جدید است. طرح ساخت نسل دوم شهرهای جدید، جهت ساخت مساکن ارزان قیمت برای گروه های کم درآمد، در راستای دستیابی به همین هدف است. ساختن این گونه شهرهای جدید عمدتاً با اهداف صرفاً مسکونی و کمی، تا کنون در نظام برنامه ریزی کشور بی سابقه بوده و حتی متفاوت از شهرهای جدید نسل اول می باشد. به سبب آنکه نوع بررسی کیفی می باشد، روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع توصیفی و ماهیت آن کاربردی است، ضمن آنکه به سبب تحلیلی بودن پژوهش در همه ی مراحل کار روش کلی نگری جغرافیایی موردنظر بوده است. برای دستیابی به نتایج از نظریات مرتبط با شکل گیری مفهوم شهرهای جدید، نظام های اقتصادی-سیاسی مختلف، شکل گیری تمرکز در ایران،تجارب جهانی شهرهای جدید بهره گرفته شده است. روش گردآوری داده ها در این پژوهش، کتابخانه ای است. هدف از این تحقیق، تحلیل جغرافیایی اثرات اجرای طرح ساخت نسل دوم شهرهای جدید، بر تمرکززدایی از مادرشهر و جلوگیری از کلانشهر شدن آن و در نهایت ارزیابی طرح، نسبت به طرح های فضایی و فرادست می باشد. نتایج این پژوهش عبارتند از: 1- تعداد زیادی از شهرهای جدید در دستیابی به هدف تمرکززدایی جمعیتی موفق نبوده اند. 2- طرح نسل دوم شهرهای جدید در دستیابی به هدف سرریزپذیری جمعیت، راه حل بهینه ای در برنامه ریزی محیطی نیست.