نام پژوهشگر: فریدون ملک زاده
محمدرضا صعودی فریدون ملک زاده
در این بررسی تاثیر برخی از فنل ها و کینون های طبیعی بر قارچهای ساپروفیت و بیماریزا بویژه گونه های مولد کچلی در شرایط invitro ، invivo مورد تحقیق قرار گرفته است .
اسماعیل زارعی فریدون ملک زاده
بمنظور جداسازی کشت خالص یا مخلوطی از باکتریها که قادر به تجزیه فورفورال بوده و نسبت به آن مقاوم باشند کوشش به عمل آمده است و این اقدام به منظور تلقیح این کشت های میکروبی در سیستم های تصفیه پسابهای حاوی فورفورال انجام شده است . در این راستا نمونه های متنوعی از نقاط مختلف آلوده به فورفورال و نقاط غیر آلوده تهیه گردید. رعایت تنوع در نقاط نمونه گیری امکان دسترسی به کشت هایی منطبق با شرایط منطقه ای را فراهم آورده و نیز بررسی نقش حضور فورفورال در انتخاب باکتریهای تجزیه کننده آن را میسر می سازد. آنگاه عمل غنی سازی و انتخاب به هزینه فورفورال و 2 - فوروئیک اسید (اولین متابولیت حاصل از تجزیه میکروبی فورفورال) به عنوان تنها منبع کربن و انرژی، در مورد همه نمونه ها انجام شد که منجر به جداسازی کشت های مخلوط پایداری گردید که قادر به تجزیه فورفورال و 2 - فوروئیک اسید به عنوان تنها منبع کربن و انرژی بودند. در بررسی نقش عصاره مخمر در غنی سازی این کشت ها به هزینه فورفورال و 2 - فوروئیک اسید، کشت های مخلوط پایداری بدست آمد که به شرط حضور عصاره مخمر قادر به تجزیه فورفورال و 2 - فوروئیک اسید به عنوان تنها منبع کربن و انرژی بودند. در پی سنجش پتانسیل سازش این کشت ها به تجزیه و تحمل مقادیر بیشتر فورفورال، مقاومترین و سریع ترین کشت های تجزیه کننده فورفورال انتخاب گردید و کوشش خالص تجزیه کننده فورفورال از کشت های مخلوط انجام شده و 3 باکتری گرم منفی به اسامی 28y,49,68 بدست آمد. باکتری های اول و دوم قادر به مصرف فورفورال (1500ppm) به عنوان تنها منبع کربن و انرژی بوده و باکتری سوم به شرط حضور حداقل 10ppm عصاره مخمر قادر به مصرف فورفورال (1800 ppm) به عنوان تنها منبع کربن و انرژی می باشد. بررسی تاثیر فورفورال بر مدت مرحله سکون رشد این کشت ها، تشکیل و مصرف 2 - فوروئیک اسید در مراحل مختلف رشد آنها، و نیز مقایسه تجزیه فورفورال در کشت های خالص و مخلوط، بخشی از نتایج این تحقیق می باشد. سنجش همراه فورفورال و 2 - فوروئیک اسید طی مراحل مختلف رشد و در محیط کشت توسط hplc انجام شد که نتایج آن با رسم منحنی نشان داده شده است .
ندا کردنوری فریدون ملک زاده
در این پژوهش که با هدف جداسازی سویه های مولد پنی سیلین آسیلاز-فاقد پنی سیلیناز از محیط و بهینه سازی شرایط تولید آنزیم انجام گرفت.
لیلی محمودیان فریدون ملک زاده
با توجه به اهمیت جستجو و جداسازی سویه های مولد آنتی بیوتیک ونظر به اهمیت آنتی بیوتیک اریترومایسین ، در این تحقیق به جستجوی سویه های مولد این آنتی بیوتیک در خاکهای مناطق مختلف ایران اعم از خاکهای کویری ، جنگلی و کوهستانی پرداخته شد. برای دستیابی به این مقصود ، درابتدا انتخاب محیط کشت مناسب برای جداسازی سویه های اکتینومایست مولد اریترومایسین انجام پذیرفت. نتایج آزمایشها نشان داد که از بین محیطهای کشت گلیسرول کازئین آگار ، گلیسرول آرژینین آگار، czapack آگار ، نشاسته آگار، گلوکز عصاره مخمرآگار، محیط کشت گلیسرول - آرژینین آگار برای جداسازی اکتینومایست های مولد اریترومایسین ، مناسب تشخیص داده شد. و نیز به عنوان عامل انتخابی از آنتی بیوتیک اریترومایسین در محیط کشت استفاده شد. پس از آن اقدام به نمونه برداری از خاک های مناطق مختلف کشور گردید.توضیحات بیشتر را می توان از پایان نامه استخراج نمود.
شقایق شریعت پناهی فریدون ملک زاده
در فرایند پالایش پساب به روش لجن فعال نقص در ته نشین شدن لجن همواره یکی از مشکلات اکولوژیکی وتکنیکی بوده است و مشخص گردیده که تولید فراوان اگزوپلی ساکاریدهای باکتریایی در لجن فعال یکی از عواملی است که می تواند از ته نشین شدن لجن ممانعت نماید، طی این پدیده لجن حجیم شده و آبداری تشکیل می شود که در مرحله زلال سازی ته نشین نشده و با باقی ماندن در جریان خروجی از کارایی فرآیند تصفیه به شدت می کاهد. احتمال بروز این پدیده تحت شرایط فقر ازت و فسفات بویژه در پسابهای غنی از کربوهیدراتها افزایش می یابد. در این زمینه به دنبال پیدایش مشکل بالکینگ در سیستم تصفیه پساب کارخانه نوشابه سازی نوشاب شرایط موثر بر پیدایش این پدیده و راههای ممانعت از تولید اگزوپلی ساکاریدهای باکتریایی در پساب نوشابه مورد بررسی قرار گرفت تا راه حلهای ممکن برای رفع این مشکل ارائه گردد.در این پژوهش از آنجا که ساکارز قند اصلی در پساب این کارخانه بود ابتدا باکتریهایی که قادر به تولید اگزوپلی ساکارید از ساکارز بودند از نمونه لجن فعال این کارخانه بر روی محیطهای واجد ساکارز جدا گردید. سپس قابلیت تولید پلی ساکارید توسط این باکتریها در یک محیط پساب سنتتیک (متشکل از تعدادی نمک معدنی و کلرید آمونیم)، واجد قند ساکارز و نسبتهایی از c.n مورد بررسی قرار گرفت و از این که میان یک باکتری که نسبت به سایرین در نسبتهای بالاتر (542)c. n قادر به تولید پلی ساکارید از ساکارز بود به عنوان یکی از باکتریهای موثر در ایجاد بالکینگ انتخاب گردید. این باکتری که براساس کتاب برگی به نام میکروباکتریوم لوانی فورمنس شناسایی شد قادر بود در نسبتهای بالایی از 1000)c.n تا 1500) که شرایط مناسب برای پیدایش بالگینگ است در حدود 178g l اگزوپلی ساکارید با ویسکوزیته حدود 4600cp تولید نماید که در فشارهای پایین تر اکسیژن محلول از قابلیت ژل شدن برخوردار بود. بررسی اثر نسبت c.n و تراکم فسفات، کلسیم و منیزیم در تولید اگزوپلی ساکارید نشان داد که کاهش نسبت c.n و افزایش فسفات موثرترین عوامل بازدارنده تولید این اگزوپلی ساکارید است ، به طوری که تولید اگزوپلی ساکارید در این باکتری با کاهش نسبت c.n از 1504 به 108 به میزان 4/89% و با افزایش فسفات از 5/7 به 9/68 mmol. l به میزان 8/55% کاهش نشان داد. با استفاده از نمونه های پساب ورودی کارخانه به عنوان محیط کشت که واجد نسبتهای متفاوت c.n و تراکم های متفاوت فسفات بودند نیز نتیجه حاصل از بررسی در محیط پساب سنتتیک تایید گردید. براین اساس افزودن مقادیر مناسبی کود ازت و فسفات جهت تنظیم نسبتهای c.n و c.p در پساب تحت تصفیه به عنوان راه حلهای موثر و کلیدی در رفع این مشکل تشخیص داده شد.
زهره پرور فریدون ملک زاده
بدنبال، پیدایش مشکل بالکینگ پلی ساکاریدی در سیستم تصفیه پساب یک کارخانه نوشابه سازی و غلیظ شدن پساب آن. غربال سازی جهت جداسازی باکتری اصلی مولد اگزوپی ساکارید با کشت نمونه لجن فعال کارخانه بر روی محیطهای واجد ساکارز (قند اصلی مصرفی کارخانه) انجام گرفت. سپس قابلیت تولید پلی ساکارید توسط این باکتری ها در محیط معدنی (پساب سنتتیک) واجد قند ساکارز و نسبتهای c/n مورد بررسی قرار گرفت و یک باکتری که نسبت به سایرین تولید اگزوپلی ساکارید بالایی و صفات ویژه خود را داشت انتخاب شد و بطر آزمایشی سویه mp-2001 نامگذاری گردید. سپس تاثیر فاکتورهای مختلف از جمله؛ فسفات، نوع ازت، نوع کربن، نسبت c/n میزان هوادهی، کلسیم، منیزیم، ph، درجه حرارت، درصد تلقیح و زمان گرماگذاری در تولید مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد که حداکثر تولید پلی ساکارید در شرایط زیر: 1% تلقیح نسبت c/n برابر 4/256، ph برابر 7 ، هوادهی با دور 150، منبع نیتروژن نیترات سدیم، 5/0 گرم در لیتر منبع قند، 5 گرم در لیتر ساکارز، مقدار فسفات 4/7 میلی مول، منیزیم 6/1 میلی مول، کلسیم 05/0 میلی مول در درجه حرارت 30 درجه سانتی گراد و بمدت 7 روز گرماگذاری انجام می گیرد. بیشترین میزان تولید اگزوپلی ساکارید 2/27 گرم در لیتر و بالاترین ویسکوزیته 2/15757 سانتی پواز می باشد.
سلمان احمدی اسبچین فریدون ملک زاده
پسابهای کارخانه های صنعتی و نیروگاههای اتمی حاوی سزیم می باشد که روشهای جذب و بازیافت آن حائز اهمیت است . سویه باکتریایی bacillus sp.strain mgl-75 می تواند سزیم را با توان بالایی جذب نماید. میزان جذب سزیم توسط باکتری مذکور 48میلی گرم در گرم وزن خشک سلول می باشد. بهینه سازی ph برای جذب سزیم نشان می دهد که در ph خنثی بیشترین میزان جذب مشاهده گردید. از لحاظ زمانی با گذشت زمان میزان جذب سزیم نیز افزایش یافته، البته این افزایش خطی نمی باشد. باکتری مذکور در برابر غلظتهای بالای سزیم مقاوم می باشد و در غلظت 60mm از کلرید سزیم رشد می نماید. بیشترین میزان جذب سزیم توسط باکتری مذکور از نوع جذب غیرفعال و کمتر از 20درصد آن از نوع جذب فعال می باشد. باکتری مورد نظر در آلژینات کلسیم تثبیت گشته که میزان جذب سزیم بعد از تثبیت نسبت به حالت آزاد افزایش یافته است.
مرجان کهن باش فریدون ملک زاده
نتایج کلی این بررسی نشان می دهد که ژنهای مقاوم به استرپتومایسین ، کوتریماگزازول و مس و سرب روی یک پلاسمید قرار دارند و با حذف آن مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک و فلزات نامبرده بالا نیز از بین رفته و با انتقال آنها مجددا این صفات کسب می شود.
محمدعلی آموزگار فریدون ملک زاده
دراین پژوهش ، باکتریهای نمک دوست نسبی هوازی بومی از مناطق مختلف در ایران جدا گشت. یکی از سویه ها بنام سویه ma-2 براساس مطالعات ژنتیکی، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی انجام شده ، یک گونه جدید باکتری شناخته و halobacillus karajensis نامیده شد. یک سویه باکتری گرم مثبت نمک دوست نسبی دارای اسپور از خاک شور سطحی منطقه ای در کرج جدا گشت و سویه ma-2 نامیده شد.باکتری میله ای شکل و هوازی اجباری بوده و در زیر میکروسکوپ بصورت تک، جفت مشاهده شد.در قسمتی دیگر از کار پژوهشی یک سویه باکتری نمک دوست نسبی بنام halomonas سویه mam از خاک پرشور در گرمسار جدا شد. آزمایشهای اولیه نشان داد که این سویه مقاومت بالایی به اکسی انیونها دارد.نتایج بدست آمده نشان داد که سویه mam تراکم های بیش از 500 میلی مول مولیبیدات و تنگستات ، تراکمهای 450 میلی مول ارسنات و سلنیت ، تراکم 400 میلی مول سلنات ، تراکم 100 میلی مول بی سلنیت ، تراکم 25 میلی مول کرومات و تراکم 1 میلی مول تلوریت را تحمل می کند، در حالیکه در محیط دارای تنها آنیون تلوریت مقاومت حداکثر یک میلی مول می باشد. مقاومت به بی سلنیت نیز هنگامی که در محیط همراه سدیم سلنیت می شود از 100 میلی مول به 200 میلی مول افزایش می یابد.