نام پژوهشگر: رسول مهدوی
عاطفه مهدوی محمدرضا نوری
دراین تحقیق پارامتر های مرتبط با آبخوان شامل جهت جریان، شیب هیدرولیکی، سرعت حرکت آب زیرزمینی، نقاط تغذیه و تخلیه، ارتباط هیدرولیکی محل تغذیه و آبخوان، کیفیت شیمیایی آب و ظرفیت تغذیه پذیری آبخوان، بررسی گردیده است. سپس عوامل موثر در انتخاب مکان های مناسب برای تغذیه مصنوعی شامل شیب، نفوذپذیری سطحی، ضخامت قسمت غیر اشباع آبرفت، کیفیت شیمیایی آب، کاربری اراضی، واحدهای ژئومرفولوژی و شبکه آبراهه ای، گردآوری و لایه اطلاعاتی مربوط به هر یک تهیه و وارد کامپیوتر شده است. سپس بر اساس دو مدل تلفیقی بولین و فازی، در نرم افزارهای arc view 3.2a و arc gis 9.3، نقشه های اطلاعاتی را کلاسه بندی و وزن دهی کرده و با عملگر and در روش بولین و حاصل ضرب جبری در منطق فازی، عملیات تلفیق شاخصه ها انجام گرفته است. نتایج حاصل از تلفیق بولین بیان می کند که 25/4 درصد از کل حوضه مناسب و در منطق فازی 79/4 درصد از کل حوضه مناسب و 94/17 درصد نیز نسبتا مناسب تشخیص داده شده است. نتایج نشان داد، منطق فازی از لحاظ محاسبه مناطق صد درصد مناسب و بدون ریسک، شبیه منطق بولین عمل می کند و بنابراین روش فازی این مزیت و برتری را نسبت به منطق بولین دارد، که نهایتا دو دسته جواب، به کاربر تحویل می دهد. جهت تعیین میزان تاثیرگذاری عامل کاربری اراضی بر نتیجه کار، این لایه بر روی نقشه های جواب حاصل از هر دو منطق، به صورت جداگانه اعمال شد. در هر دو روش مشاهده شد که درصد تناسب اراضی به یک سوم کاهش پیدا کرد. هم چنین با روی هم گذاری نقشه های نهایی حاصل از تلفیق ها با لایه لندفرم حوضه، مناسب ترین واحدهای ژئومرفولوژی جهت اجرای تغذیه مصنوعی، cllovial fan ها تعیین شدند، که این یافته در هر دو روش تایید شد. در مجموع حدود 30 نقطه با ترتیب اولویت های a ،ab وb و با ذکر ویژگی های اجرایی هر یک، معرفی شد. هم چنین با توجه به شرایط حاکم بر حوضه و خصوصیات ذکر شده، بهترین شیوه اجرای پروژه تغذیه مصنوعی، حوضچه های تغذیه عنوان شده است.
یوسف احمدی احمد نوحه گر
در این تحقیق از مدل شبکه نامنظم مثلثی 1 برای تجزیه و تحلیل ویژگی های ارتفاعی و ترسیم مقاطع عرضی استفاده شد که نتایج قابل قبولی ارائه می دهد اما لازم است برداشت های دستی از محل مقاطع خورها در محیط طبیعی نیز انجام می گرفت چرا که مطالعات حوزه ی شهری دقت کار بیشتری tin نیاز دارد. لذا این امر با اندازه گیری مقاطع به صورت دستی انجام پذیرفت و مقاطع حاصل از منطقه در برخی موارد اصلاح گردید. دبی های حداکثر لحظه ای برای دوره بازگشت های مختلف پس از اقدام به تعیین hec-ras آزمون تست توالی 1 در ایستگاه معرف قلات پایین محاسبه و با کمک مدل تعریف و gis پروفیل سطح آب در دوره های بازگشت مد نظر گردید، که خروجی های مدل در محیط با اضافه نمودن تصویر ماهواره ای شهر بندرعباس پهنه های سیلاب مشخص شدند. در ادامه با توجه به نقشه های خروجی پهنه های سیلاب، مسیر خور گورسوزان را در سه فاز یک، دو و سه تقسیم بندی نموده که در فاز یک، حداکثر سطوح در معرض سیل حتی در دوره بازگشت های پایین را شاهد هستیم. علاوه بر این تنگ شدگی منتهی الیه مسیر در قسمت جنوبی فاز یک در اثر احداث بلوار جمهوری اسلامی، سبب شده است که بخشی از حاشیه خور در دوره بازگشت 100 سال و بالاتر، در فاز دو منطقه مورد مطالعه در معرض سیلاب گرفتگی قرار گیرد. در فاز سه و جنوبی که همچون فاز دو عملیات ساماندهی در آن انجام شده است، هیچ گونه خطر سیل حتی در دوره بازگشت بالا را شاهد نیستیم و سازه احداث شده تحت عنوان کانال، توانایی عبور سیلاب در دوره بازگشت های بالا را دارد.مقاطع خورها در محیط طبیعی نیز انجام می گرفت چرا که مطالعات حوزه ی شهری دقت کار بیشتری tin نیاز دارد. لذا این امر با اندازه گیری مقاطع به صورت دستی انجام پذیرفت و مقاطع حاصل از منطقه در برخی موارد اصلاح گردید. دبی های حداکثر لحظه ای برای دوره بازگشت های مختلف پس از اقدام به تعیین hec-ras آزمون تست توالی 1 در ایستگاه معرف قلات پایین محاسبه و با کمک مدل تعریف و gis پروفیل سطح آب در دوره های بازگشت مد نظر گردید، که خروجی های مدل در محیط با اضافه نمودن تصویر ماهواره ای شهر بندرعباس پهنه های سیلاب مشخص شدند. در ادامه با توجه به نقشه های خروجی پهنه های سیلاب، مسیر خور گورسوزان را در سه فاز یک، دو و سه تقسیم بندی نموده که در فاز یک، حداکثر سطوح در معرض سیل حتی در دوره بازگشت های پایین را شاهد هستیم. علاوه بر این تنگ شدگی منتهی الیه مسیر در قسمت جنوبی فاز یک در اثر احداث بلوار جمهوری اسلامی، سبب شده است که بخشی از حاشیه خور در دوره بازگشت 100 سال و بالاتر، در فاز دو منطقه مورد مطالعه در معرض سیلاب گرفتگی قرار گیرد. در فاز سه و جنوبی که همچون فاز دو عملیات ساماندهی در آن انجام شده است، هیچ گونه خطر سیل حتی در دوره بازگشت بالا را شاهد نیستیم و سازه احداث شده تحت عنوان کانال، توانایی عبور سیلاب در دوره بازگشت های بالا را دارد.مقاطع خورها در محیط طبیعی نیز انجام می گرفت چرا که مطالعات حوزه ی شهری دقت کار بیشتری tin نیاز دارد. لذا این امر با اندازه گیری مقاطع به صورت دستی انجام پذیرفت و مقاطع حاصل از منطقه در برخی موارد اصلاح گردید. دبی های حداکثر لحظه ای برای دوره بازگشت های مختلف پس از اقدام به تعیین hec-ras آزمون تست توالی 1 در ایستگاه معرف قلات پایین محاسبه و با کمک مدل تعریف و gis پروفیل سطح آب در دوره های بازگشت مد نظر گردید، که خروجی های مدل در محیط با اضافه نمودن تصویر ماهواره ای شهر بندرعباس پهنه های سیلاب مشخص شدند. در ادامه با توجه به نقشه های خروجی پهنه های سیلاب، مسیر خور گورسوزان را در سه فاز یک، دو و سه تقسیم بندی نموده که در فاز یک، حداکثر سطوح در معرض سیل حتی در دوره بازگشت های پایین را شاهد هستیم. علاوه بر این تنگ شدگی منتهی الیه مسیر در قسمت جنوبی فاز یک در اثر احداث بلوار جمهوری اسلامی، سبب شده است که بخشی از حاشیه خور در دوره بازگشت 100 سال و بالاتر، در فاز دو منطقه مورد مطالعه در معرض سیلاب گرفتگی قرار گیرد. در فاز سه و جنوبی که همچون فاز دو عملیات ساماندهی در آن انجام شده است، هیچ گونه خطر سیل حتی در دوره بازگشت بالا را شاهد نیستیم و سازه احداث شده تحت عنوان کانال، توانایی عبور سیلاب در دوره بازگشت های بالا را دارد.
علیرضا تراب اقدامی احمد نوحه گر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات جاذبه های اکوتوریسم بر توسعه و رونق گردشگری در شهرستان سواد کوه استان مازندران انجام شده است. در این تحقیق ابتدا به شناخت مبانی نظری تحقیق یعنی شناخت گردشگری و اکوتوریسم همچنین انواع مختلف گردشگری و اثرات آن از لحاظ اثرات مثبت و منفی (اثرات فرهنگی، اقتصادی و محیطی) که بر جای می گذارد اقدام گردیده است. پس از آن به شناخت وضع موجود در استان مازندران و شهرستان سواد کوه، از لحاظ وضعیت جغرافیایی (طبیعی و انسانی) و خصوصیات فرهنگی و اقتصادی حاکم بر آن پرداخته شده است. مطالعات خاص گردشگری قدم بعدی این تحقیق است که شامل شناخت جاذبه ها و معرفی آنها از جمله جاذبه های طبیعی، تاریخی، فرهنگی و انسان ساخت و بررسی امکانات و تأسیسات گردشگری در سطح استان و شهرستان سواد کوه می گردد. پس از آن با استفاده از مدل swot، به بررسی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای گردشگری و اکوتوریسم در شهرستان سواد اقدام گردید. نتایج تحقیق و بررسی های به عمل آمده از روش swot نشان می دهد که 14 نقطه قوت و فرصت در مقابل 6 نقطه ضعف و تهدید نشانگر توانایی های شهرستان سوادکوه در بخش گردشگری و اکوتوریسم می باشد. با استفاده از ماتریس swot، اطلاعات با یکدیگر مقایسه و چهار نوع استراتژی ارائه می گردد استراتژی های تهاجمی (so)، استراتژی های محافظه کارانه (wo)، استراتژی های رقابتی (st) و استراتژی های تدافعی (wt). شهرستان سواد کوه در خانه شماره v با مختصات 68/2 ماتریس ارزیابی عوامل خارجی و79/2 ماتریس ارزیابی عوامل داخلی قرار دارد. بنابراین استراتژی استخراجی محافظه کارانه میباشد.
رضا اتصالی مجتبی تجزیه جی
عکس های هوایی و فن آوری سنجش از دور ، روش های اقتصادی جهت اخذ داده های مورد نیاز می باشند، زیرا این روش ها فاقد محدودیت زمانی و مکانی معمول در روش های میدانی هستند . تصاویر ماهواره ای در میان داده های دور سنجی دارای مزایای فراوانی هستند که تفسیر آسان و سهولت دسترسی از آن جمله اند . هدف از انجام این تحقیق محاسبه میزان انتقال رسوبات ساحلی توسط جریان های موازی ساحل به وسیله عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای می باشد. برای نیل به این هدف ابتدا عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای توسط نرم افزار arc gisزمین مرجع گردیدند و با اختصاص سیستم تصویر و مختصات مناسب سطح انباشت رسوبات به صورت یک لایه اطلاعاتی مدل سازی شد ، سپس نقاط ارتفاعی مربوط به نوار ساحلی از نقشه های هیدروگرافی سال 1369 و 1382 استخراج و با انجام درون یابی توسط نرم افزار arc gis یک مدل رستری از منطقه در دو بازه زمانی قبل از سال 82 و بعد از سال 82 تهیه گردید. در نهایت با بر هم نهی لایه های مربوط به سطح انباشت رسوبات و لایه های رستری حاوی نقاط ارتفاعی ، یک مدل سه بعدی شبکه نامنظم مثلثی(tin) برای محاسبه احجام و شیب ساحل در نقاط مختلف بدست آمد. با استفاده از این مدل مقدار حجم رسوبات در فاصله زمانی فاز اول پروژه از سال 1344 تا 1380 برابر با 5/4348 متر مکعب در سال و درفاصله زمانی فاز دوم پروژه از سال 1380 تا 1391 برابر با 1/19850متر مکعب در سال برآورد گردید. در ادامه با به کاربردن روابط تحلیلی تجربی مورد استفاده در مهندسی سواحل مانند رابطه cerc با داشتن نتایج حاصل از خروجی های به دست آمده از تکنیک های سنجش از دور و gis و مشخصات امواج در منطقه شامل زاویه نزدیک شدن موج ، ارتفاع و عمق شکست امواجی که به ساحل می رسند پارامتر بدون بعد k برای فاز دوم پروژه برابر با محاسبه گردید. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می گردد مقدار رسوبات کرانه ای وارد شده به منطقه با استفاده از تله های رسوب گیر و تجهیزات آزمایشگاهی محاسبه شود و با میزان واقعی رسوبات که با استفاده از روش gis در این تحقیق بدست آمد مقایسه گردد.
جلیل دست واره احمد نوحه گر
مکان یابی و یافتن محل مناسب برای دفن زباله یکی از مهم ترین بخش های سیستم مدیریت مواد زاید جامد شهری است. شهر بندرعباس با جمعیتی معادل 435751هزار نفر مرکز استان هرمزگان می باشد که در نتیجه افزایش جمعیت، مصرف گرایی و تغییر عادات غذایی مردم، افزایش مصرف مواد بسته بندی شده در چند دهه ی اخیر به همراه تقلید الگوی مصرفی مردم باعث افزایش حجم زباله ی تولید شده در این شهر شده است. با وجود این مشکل، هنوز شیوه مناسبی جهت دفع مواد زاید جامد شهر بندرعباس وجود ندارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، در نظرگرفتن نقش عوامل ژئومورفولوژی،زمین شناسی،هیدرولوژی از لحاظ شرایط و فرایندهای حاکم بر این منطقه در آینده به کمک اعمال انواع عملیات تحلیل های مکانی، با بهره گیری از فنآوری سامانه اطلاعات جغرافیایی و تکنیک سنجش ازدور به منظور مکان یابی مناسب برای دفن پسماندهای شهری است. به همین منظور، در مرحله اول، 22 عامل موثر در مکان یابی محل دفن مواد زاید شهر بندرعباس در نظر گرفته شد و در نهایت با رقومی کردن و وزن دهی 13 لایه بر اساس استانداردهای موجود که عبارتند از: شیب، فرسایش، اراضی ناپایدار، گسل، آب های سطحی، آب های زیرزمینی، چاه ها، منطقه حفاظت شده، پوشش گیاهی، خطوط ارتباطی، خطوط نیرو، فاصله از شهر بندرعباس و مراکز جمعیتی و وارد کردن لایه های مذکور به محیط نرم افزارهای edrisi وarcgis و تشکیل پایگاه های اطلاعاتی ویژه دفن زباله های شهری و اجرا مدل های مختلف تصمیم گیری چند معیاره تحلیلی نظیر منطق بولین، تحلیل سلسله مراتبی و دو مدل منطق فازی از جمله ترکیب خطی وزنی و روش وزن دهی افزودنی ساده بر لایه های موجود است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که روش بولین با انتخاب یک مکان در مرحله اولیه و نهایی در شمال غرب شهر بندرعباس از دقت پایینی برخوردار است ولی مدل فازی در مرحله اولیه با انتخاب چهار مکان و در نهایت با انتخاب مکان نهایی جهت دفن مواد زاید در شمال شهر بندرعباس ، قدرت تصمیم گیری بیشتری را در امر مکان یابی محل دفن با تفاوت هایی لحاظ می کنند. در نهایت با هم پوشانی و از مجموع اشتراک این مدلها در محیط arcgis، مکان نهایی دفن زباله شهر بندرعباس با مساحت 421کیلومترمربع مساحت و پذیرش 450 تن زباله در هر روز به مدت 20 سال به عنوان مکان پیشنهادی و نهایی دفن زباله شهر بندرعباس انتخاب شد
روح اله رضایی سرجقا رسول مهدوی
چکیده: در طول زمان،الگو های پوشش زمین و کاربری اراضی شهر ها و روستاها دستخوش تغییر و دگرگونی های اساسی می شوند و عامل انسانی و عوامل طبیعی باعث این تغییر و تحولات می باشد که عامل انسانی بیشترین نقش را در این فرایند ایفا می کند. در مناطق شهری افزایش جمعیت و توسعه شهری باعث تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی و تجاری و صنعتی شده که این تغییرات پیامد های ناخوشایند بر روی محیط زیست شهری کاهش پوشش گیاهی و افزاش دمای محیط می باشد. در دهه های گذشته محققان با استقاده از مشاهدات مختلف و جمع آوری شده ، از طریق عکس های هوایی و عملیات های میدانی اقدام به کشف تغییرات کاربری اراضی ناشی از تحمیل فرایند های طبیعی و انسانی و تجزیه و تحلیل های آنها نموده اند ، اما امروزه بر پایه پیشرفت نوین قلمرو سنجش از دور وgis می توان تغییرات کاربری اراضی را سریعتر و دقیق تر تعیین نمود و میزان تغییرات را در آینده پیش بینی کرده و نسبت به مدیریت آنها اقدام نمود. این پژوهش با موضوع آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از شاخص های مختلف در شهرستان نورآباد لرستان صورت گرفته است.که ابتدا با استفاده از اعمال شاخص های dviو rviوndvi و ndbiاقدام به آشکارسازی تغییراتکاربری اراضی بر روی تصاویر etm+&tm سالهای 1999 و 2013 شهر نورآباد شده است ، سپس با استفاده از تفریق تصاویر میزان تغییرات کاربری اراضی این شهر را که به پنج دسته ، مناطق مسکونی ، مناطق کوهستانی و بایر ، باغات و پوشش گیاهی شهری، و مرتع طبقه بندی و تولید گردید.پس از اعمال شاخص ها و تجزیه و تحلیل آنها مشخص شد که از بین شاخص های اعمال شده برای آشکار سازی،شاخص ndvi , ndbiقابل اعتمادتر می باشد.هر چند شاخص ndbiبه این دلیل که مناطق بایر و مسکونی و جاده ها و خاک لخت را تقریبا به یک صورت نشان می دهد، شاخص مناسبی برای تفکیک مناطق مسکونی و بایر و کوهستانی نمی باشد. همچنین در این پژوهش مشخص شد که تغییرات مهمی در منطقه مورد مطالعه صورت گرفته است. کلمات کلیدی: تغییرات کاربری اراضی، سنجش از دور، نورآباد لرستان، شاخص ndvi، dvi،rvi.ndbi,
حمزه علی کاویانی رسول مهدوی
بهره گیری از داده های سنجش از دور منجر به شناخت و بررسی جامع پهنه های جغرافیایی در مدت زمان کوتاه و با هزینه پایین می گردد. بهره گیری از تکنیک های تجزیه و تحلیل داده های ماهواره ای منجر به استفاده بهینه از این داده ها جهت شناخت هر چه کامل تر منطقه مطالعاتی و پدیده ها و عوارض جغرافیایی موجود در آن می گردد. منطقه ساحلی به عنوان یک پهنه جغرافیایی با ماهیت نسبتا دینامیک دارای شرایط ویژه اقتصادی، تجاری تفریحی و در برخی موارد استراتژیک است. . بهره برداری بهینه از امکانات محیطی این مناطق مستلزم شناخت ویژگی های مختلف آنها است. منطقه جاسک یکی از مناطق ساحلی محروم و البته در حال توسعه می باشد که شناخت ژئومورفولوژی آن با استفاده از نقشه لندفرم و مدل سه بعدی می تواند به برنامه ریزی و مدیریت هر چه بهتر در توسعه و آبادانی منطقه در آینده را در پی خواهد داشت. در این تحقیق، نقشه لندفرم و مدل سه بعدی منطقه ساحلی جاسک با استفاده از تصاویر ماهواره ای landsat، aster و تصاویر زوج استریو cartosat 1 تهیه گردیده است. در تهیه نقشه لند فرم از تکنیک های ترکیبات رنگی (rgb) در باند های مختلف جهت بارزسازی خصوصیات کلی منطقه به صورت تفسیر چشمی استفاده گردید. با بهره گیری از انواع روش های طبقه بندی نظارت شده و نظارت نشده طبقه بندی عوارض انجام شد. فیلتر بالاگذر(high pass filter) جهت تعیین جاده ها مورد استفاده گرفت. در اینجا با محاسبه ی ndvi میزان سبزینگی پوشش گیاهی بدست آمد. و با موزاییک سازی تصاویر لندست در دو زمان مختلف نقشه های جزر و مد ساحلی و محدوده قانونمند ساحلی (crz) تهیه گردید. نهایتاً با استفاده از تلفیقی از موارد فوق نقشه لندفرم تهیه گردید. در ادامه، dem منطقه با استفاده از زوج تصاویر ماهواره ای cartosat1 و ابزار ortho engine نرم افزار pci geomatica تهیه گردید. خطای dem های استخراج شده در حد یک پیکسل بر آورد گردید. بعد از استخراج dem با استفاده از روش سایه روشن به صورت توپوگرافی به نقشه تهیه شده لند فرم منطقه به عنوان یک لایه اضافه گردید.
احسان مرجانی بجستانی رسول مهدوی
نوار ساحلی خلیج فارس از نظر اقتصادی، توریستی، محیط زیستی و شیلاتی دارای اهمیت فراوانی می¬باشد از طرفی وجود بیش از 60 درصد ذخایر نفت جهان و تردد متعدد کشتی¬های نفت¬کش، احداث سکوهای نفتی و مجتمع¬ها و پالایشگاه¬ها در اطراف خلیج¬فارس، سواحل این خلیج در معرض اثرات منفی ناشی از آلودگی نفتی قرار دارد. بنابراین تعیین حساسیت مناطق ساحلی به آلودگی نفتی، ارایه روش¬هایی جهت توسعه مدل¬ها، بومی¬سازی روش¬ها و مشخص کردن معیارهای حساسیت به آلودگی نفتی بسیار ضروری است. در این تحقیق با استفاده از اکستنشن های spatial analyst tools ، ahp در gis و ارزیابی چند معیاره، روش جدیدی برای تعیین حساسیت مناطق ساحلی نسبت به آلودگی های نفتی (با مطالعه موردی بر روی سواحل شهرستان بندرعباس ) ارائه شده است. ابتدا محدوده خط خطر مشخص، سپس معیارهای موثر در تعیین حساسیت مناطق ساحلی به آلودگی های نفتی، شناسایی و کلاس های حساسیت در مورد هر کدام از این معیارها تعیین گردید. در مرحله بعد با استفاده از روش سلسله مراتبی فازی به هر کدام از معیارها براساس اهمیت آن ها، وزنی تعلق گرفته و لایه های وزن دار شده در قالب لایه های اطلاعاتی و با به کارگیری مدل های همپوشانی شاخص و topsis سلسله مراتبی فازی در محیط gis با یکدیگر تلفیق و نتایج حاصل به دست آمد. برای به دست آوردن وزن پارامترها با استفاده از نظر کارشناسان و نرم افزارهای مربوطه با استفاده از روش سلسله مراتبی تعیین و سپس این وزن ها فازی گردید و سپس با استفاده از مدل topsis سلسله مراتبی فازی نتایج به دست آمد، همچنین برای آماده سازی لایه ها و رویهم گذاری و تلفیق آنها, از نرم افزار arcgis10 به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که می توان از مدل topsis سلسله مراتبی فازی در تعیین حساسیت مناطق ساحلی نسبت به آلودگی نفتی استفاده کرد و اکثر مناطق ساحلی شهرستان بندرعباس دارای حساسیت متوسط در هنگام آلودگی نفتی می باشند، همچنین با توجه به موقعیت فوق استراتژیک بندر شهید رجایی، این محدوده دارای حساسیت خیلی زیاد نسبت به آلودگی نفتی می باشد و این امر باید در مدیریت بحران مورد توجه جد قرار گیرد.
محمد سالاری رسول مهدوی
طبیعت گردی امروزه به عنوان یکی از اشکال گردشگری پایدار و حافظ محیط زیست جایگاه ویژه ای در بین انواع اشکال گردشگری دارد و روز به روز به خیل دوستداران این دسته از گردشگران در جهان و ایران اضافه می شود. با توجه به اینکه طی پنج ماه از سال، هنگامی که قسمت اعظم کشور در سرما و یخبندان به سر می برد، هوای معتدل اواخر پاییز، زمستان و اوایل بهار، امواج ملایم دریا و اطراف ساحل و گروه های پرندگان مهاجر و زیبا، مناظر بدیع و بی مانندی را فراهم می کنند. با توجه به اهمیت یافتن روز افزون طبیعت گردی و اکوتوریسم در سراسر جهان و از جمله ایران ما نیز در این تحقیق به مکان یابی سایت بوم گردی جنگل حرّا در ساحل بندرخمیر اقدام شد. برای انجام این کار دو پرسشنامه یکی توسط گردشگران و مردم عادی و دیگری توسط متخصصان حوزه گردشگری طراحی و تکمیل شد. سپس چهار منطقه جنگل حرّا، ساحل کندال، جنگل خمر و ساحل لشتغان جهت احداث سایت اکوتوریستی مورد بررسی قرار گرفت. در جدول شماره 4-19 به انتخاب مهمترین منطقه جهت احداث سایت گردشگری براساس نظرات مردمی مندرج در پرسشنامه ها پرداخته شد. ترتیب اولویتها از یک تا چهار توسط پاسخگویان مشخص شده که اولویت اول را چهار امتیاز، اولویت دوم را سه امتیاز، اولویت سوم را دو امتیاز و اولویت چهارم را یک امتیاز در نظر گرفته ایم. نتیجه نهایی اولویت بندی نشان می دهد پارک حرّا با 375 امتیاز مهمترین منطقه جهت احداث سایت گردشگری در شهرستان بندرخمیر می باشد. ساحل کندال با 275 امتیاز در رتبه دوم، جنگل خمر با 190 امتیاز در رتبه سوم و ساحل لشتغان با 165 امتیاز در رتبه چهارم از نظر احداث سایت گردشگری قرار گرفت. همچنین براساس مـدل تحلیل سلسله مراتبیahp که پرسشنامه آن توسط متخصصان حوزه گردشگری و طبیعت گردی تکمیل گردید جدول 4-34، امتیازهای نهایی هر کدام از مناطق را با احتساب ضریب اهمیت در هر کدام از معیارها نشان می دهد. براساس اطلاعات مندرج در این جدول پارک حرّا با مجموع 12/36 امتیاز مهمترین منطقه جهت احداث سایت بوم گردی، ساحل کندال با 65/14 امتیاز در رده دوم اهمیت، جنگل خمر با 25/9 امتیاز به عنوان منطقه سوم و ساحل لشتغان با 02/6 امتیاز به عنوان منطقه چهارم جهت احداث سایت اکوتوریستی در شهرستان بندرخمیر می باشند. در حال حاضر نیز بیشتر اکوتورسیم ها از پارک گردشگری حرّا بازدید می کنند. ساحل کندال نیز به دلیل مجاورت با شهر بیشتر از جنگل خمر و ساحل لشتغان مورد استفاده گردشگران و اکوتوریسم ها قرار می گیرد. ضمن اینکه ساحل خمر به خاطر داشتن راه دریایی، بیشتر مورد استفاده جوانانی است که وسایل نقلیه دریایی در اختیار دارند و بخشهایی از این منطقه که اصطلاحاً جزیره نامیده می شود دارای شن های درشت و تپه های شنی مستحکمی است که با جزر و مد در زیر آب قرار نمی گیرد و می شود به عنوان یک هتل در روی آب آن استفاده کرد.
آمنه میرزاده بغدادی رسول مهدوی
از آنجایی که بخش وسیعی از ایران جز مناطق خشک و نیمه خشک می باشد و در بسیاری از این مناطق، تامین آب مورد نیاز بخش های مختلف تنها از طریق منابع آب زیرزمینی امکان پذیر است. این منابع از عوامل توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق خشک و نیمه خشک محسوب می شوند. از طرفی امروزه افزایش جمعیت و نیاز به تولید بیش تر از یک طرف و بروز خشکسالی از طرف دیگر، فشار بر آب های زیرزمینی را چند برابر کرده است، لذا مطالعات امکان سنجی منابع آب نقش بسیار ارزنده ای در اعمال مدیریتی صحیح و دقیق در امر توسعه، بهره برداری و حفاظت از این منابع را دارد. به ویژه در نواحی خشک که فاقد منابع آب سطحی بوده و یا این منابع ناچیز می باشند و قسمت عمده آب مورد نیاز از آب های زیرزمینی تامین می گردد. سامانه اطلاعاتی جغرافیایی (gis) به همراه ابزار و تکنیک ها، توانایی آن را دارد که با تلفیق لایه های اطلاعاتی در قالب مدل های مختلف در حداقل زمان ممکن مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین این تحقیق با بکارگیری منطق های فازی و بولین (دودویی) به دنبال ارائه مدلی مناسب جهت امکان سنجی محل های مناسب منابع آب زیرزمینی می باشد. در این تحقیق با انتخاب حوضه شمیل تخت متشکل از سازند سخت و نرم(آبرفت) به عنوان مطالعه موردی معیارهای شیب، سازند زمین شناسی، کاربری اراضی، هدایت هیدرولیکی، هدایت الکتریکی، رده بندی خاک ودرز و شکاف در سازند سخت ومعیارهای شیب، سازند زمین شناسی، کاربری اراضی، هدایت هیدرولیکی، هدایت الکتریکی، رده بندی خاک، ماده جامد محلول، ضخامت لایه غیر اشباع آبرفت در سازند نرم جهت انتخاب محل مناسب آب های زیرزمینی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از امکان سنجی منابع آب در سازند سخت و نرم با استفاده از دو منطق فازی و بولین(آبرفت بخشی از آن است) نشان داد منطق فازی با تعدیل شرایط، منطقه وسیع تری را جهت تعیین منابع آب نسبت به منطق بولین به خود اختصاص داده است. واژگان کلیدی: آبرفت، سازند سخت، ساج، دودویی، فازی، شمیل تخت، هرمزگان
مسعود قانعی فرد رسول مهدوی
گسلهای بزرگ و فعال واقع در شرق شهر میناب از مهمترین عوامل تکتونیکی منطقه محسوب میشوند که در سال های گذشته زلزله های متعدد و شدیدی را به وجود آورده است و فعالیت آنها در آینده ممکن است خسارات سنگینی را به بار آورد. لذا شهر میناب و بویژه بافت فرسوده آن از ریسک پذیری بالایی در مقابل زلزله برخوردار است. در تحقیق حاضر، با تلفیق gis و ahp و معرفی شاخص های آسیب پذیری، به بررسی وضعیت کنونی بافت فرسوده شهر میناب از نظر میزان آسیب پذیری در برابر زلزله پرداخته و نواحی آسیب پذیر مشخص شد. داده های مورد نیاز از جمله شبکه معابر شهری، کاربری ها، تراکم جمعیت، مشخصات سازه ای و ... گردآوری و جهت ایجاد پایگاه داده آماده سازی شدند. سپس با توجه به حجم انبوه شاخص های مکانی، جهت حصول به اطلاعات برای اخذ تصمیم، داده ها با استفاده از gis و روش ahpپردازش و نقشه نهایی آسیب پذیری بافت فرسوده تولید شده و مناطق با درجات مختلف آسیب مشخص گردید. بر اساس این نقشه، محلات شیخ آباد، شهید عباسپور، پاکوه، باغ ملک، جوی باریکو و جنگجنگو بافت فرسوده (محلات قدیمی) به عنوان محدوده های با آسیب پذیری زیاد مشخص شده اند. این در حالی است که محلات پاکوه و باغ ملک جز تراکم های بالای جمعیتی در منطقه بافت فرسوده محسوب می شوند. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که بخش عمده ای از آسیب های ناشی از زلزله، بدلیل فرسوده بودن و مقاومت کم ساختمان ها، ریزدانگی ساختمان ها و معابر کم عرض می باشد که این امر لزوم اتخاذ تصمیمات ویژه ای را در جهت کاهش آسیب و مدیریت بحران مشخص می نماید. در بحث زلزله و شهر، سیستم gis با قابلیت جمع آوری داده های مکانی و توصیفی، ذخیره سازی، تغییر و تحول، تحلیل، مدل سازی و نمایش اطلاعات مکانی به همراه اطلاعات غیرمکانی می تواند به عنوان علم و فن آوری بهینه در جهت ساماندهی و تجزیه و تحلیل جامع و سریع اطلاعات و کمک به اخذ تصمیمات سریع و در عین حال صحیح در مدیریت بحران مورد استفاده قرار گیرد.
علی محمد زرعی رسول مهدوی
با افزایش جمعیت و تقاضای رو به افزایش انرژی با توجه به تأثیرات منفی سوخت های فسیلی و محدود بودن این منابع، استفاده از انرژی های تجدید پذیر به خصوص انرژی بادی در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. گام اول برای توسعه ی انرژی بادی، مطالعه و شناسایی مناطق مستعد می باشد. در این تحقیق با بهره گیری از نظرات اساتید جغرافیای دانشگاه فردوسی مشهد و کارشناسان بخش gis استانداری استان خراسان رضوی و مطالعه طرح ها و پژوهش های صورت گرفته، 12 پارامتر چگالی قدرت باد، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، شیب، زمین شناسی، مناطق حفاظت شده، ارتفاع، فاصله از شبکه رودخانه، فاصله از شبکه راه ها، فاصله از شهرها، فاصله از روستاها، فاصله از خطوط گسل، در جهت شناسایی و وزن دهی معیارهای موثر در مکان یابی مزارع بادی استفاده شده است. ابتدا پارامترهای مورد بررسی به روش anp در نرم افزارsuper decisions وزن دهی شده است و از روش topsisو fuzzy topsis جهت تلفیق لایه ها انجام گرفته است. از نظر اهمیت با توجه به نظر کارشناسان مشخص شد که از بین 12 معیار مورد بررسی معیارهای سرعت باد، کاربری اراضی، مناطق حفاظت شده، پوشش گیاهی، فاصله از منابع آبی دارای بیش ترین اهمیت می باشند. در بین روش های مورد بررسی روش تاپسیس مساحت بیشتر و مکان یابی مناسب تری بر طبق مقایسه بین نقشه پتانسیل بادی کشور با نتایج بدست آورده است. بر این اساس بهترین مناطق جهت احداث مزارع بادی جنوب شرقی استان خراسان رضوی شناسایی شد.
بهرام حسین پور کوهشاهی رسول مهدوی
توزیع و مکان یابی بهینه ایستگاه های آتش نشانی به دلیل اهمیت و توجه روزافزون به امر ایمنی در شهرها و ارائه تمهیداتی درزمینه پیشگیری و مقابله با آتش سوزی و حادثه بسیار مهم است. این مهم در مورد شهر بندرعباس که در حال توسعه سریع می باشد، صدق میکند. مهم ترین مشکل در خدمات رسانی ایستگاه های آتش نشانی منطقه یک شهر بندرعباس، ناکافی بودن تعداد ایستگاه های موجود و محدود بودن شعاع عملکردی آن ها می باشد. موضوع این تحقیق بررسی توزیع کمّی و کیفی این ایستگاه ها به صورت کمی و کیفی است. در این راستا، شاخص های مطرح به ترتیب الویت شامل نزدیکی به پارامترهای (شبکه ارتباطی - تراکم جمعیت - مراکز تجاری - مراکز صنعتی - مراکز آموزشی -مراکز اداری - مراکز درمانی) و فاصله از پوشش عملکردی هستند. که اثر هر یک در ارتباط با مکان گزینی در قالب نقشه در محیط gis ارائه گردیده است.
طیبه انوشه رسول مهدوی
بستر رودخانه¬ها نا¬پایدار و احتمال تغییر در فرم رودخانه در گذر زمان وجود دارد. هدف از انجام این تحقیق، آشکارسازی نوسانات مکانی رودخانه شور در طول زمان و تعیین سطوحی از دانشگاه هرمزگان که در معرض آبگرفتگی هستند، می¬باشد. داده¬های ماهواره¬ای شامل landsat tm، landsat mss و irs p6 بود که هر یک با استفاده از نرم افزار envi 4.8 آماده سازی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و میزان کارایی هر روش طبقه بندی با محاسبه دو شاخص صحت کلی (overall accuracy) و ضریب کاپا (kappa coefficient) بررسی گردید. برای بررسی تغییرات مسیر رودخانه در طی سال¬های 1985 تا 2013، با استفاده از داده¬های جمع¬آوری شده میدانی و ثبت شده در gps بر روی دو تصویر می¬توان به میزان جابجایی بستر رودخانه شور در گذر زمان پی برد. میزان ارتفاع رواناب حاصل از دبی حداکثر لحظه ای با دوره بازگشت 200 سال در توزیع آماری گمبل با فرض این¬که در مدت زمان 24 ساعت و 48 ساعت تداوم داشته باشد، برآورد گردید و در نرم افزار arcmap میزان محدوده¬ای از دانشگاه که در معرض ارتفاع آب حاصل از بارندگی قرار می-گیرد، مشخص شد. نتایج نشان داد که از بین روش¬های طبقه بندی نظارت شده، روش حداکثر احتمال با توجه به ضریب کاپا و دقت کلی، تغییرات بستر رودخانه بیشتر نمایش داده شد و برعکس در روش متوازی¬السطوح تغییرات کمتر لحاظ شد. این نتایج نشان می¬دهد که برداشت نمونه¬های تعلیمی کافی از طبقات موجود در طبیعت و بررسی میزان احتمال تعلق هر یک از پیکسل¬های تصاویر ماهواره¬ای به این طبقات، به خوبی می¬تواند درطبقه¬بندی محدوده مورد مطالعه مفید واقع شود. در روی تصویر سال 1985 یک مسیر برای رودخانه تشخیص داده شد، درحالی¬که روی تصاویر سال¬های 1998، 2011 و 2013 دو مسیر شناسایی شد، مسیر دوم در حقیقت به صورت یک میانبر در آمده است. مسیر رودخانه در روی تصویر سال 2013 نسبت به تصویر سال 1985 به طرف تاسیسات دانشگاه پیشروی داشته و باید تاسیسات مربوط به دانشگاه در جایی احداث گردد که در مسیر جریان طغیان¬های فصلی رودخانه شور نباشد.. با داشتن سطوح متفاوت مربوط به ارتفاع آب بایستی بخش¬هایی از دانشگاه را که در معرض خطر آب¬گرفتگی هستند، تشخیص داد و برنامه¬ریزی¬های مورد نیاز را لحاظ نمود. سرعت پیشروی رودخانه در طول بازه زمانی 28 ساله حدود 102 متر روی قوس اصلی به سمت دانشگاه هرمزگان می-باشد.
علی ذاکری گورزانگی رسول مهدوی
وجود مناطق زیبا و تالابهای جذاب در کنار دریاها و مدخل خلیج ها و خورها باعث شده است اهمیت طبیعت گردی در این مناطق بیش از پیش خود را نمایان کند. از این رو تالابها یکی از مهم ترین مناطق برای گردشگری محسوب میشوند. منطقه حفاظت شده و تالاب بین المللی تیاب میناب در استان هرمزگان واقع شده و مساحت این تالاب حدود 4500 هکتار بوده که شامل پهنه وسیعی از کفه های گلی جزرومدی، جنگلهای حرا و سواحل شنی می باشد و در میان رودخانه های شور، جلابی، حسن لنگی، تیاب و زرانی قرار گرفته است. منطقه تیاب اگرچه واژه حفاظتی و بین المللی را با خود یدک میکشد ولی هنوز نتوانسته سهم و جایگاه خود را در بخش گردشگری استان بدست آورد. استفاده کردن از مدلهای مختلف گردشگری می تواند به عنوان یک راهکار اساسی و کمک به برنامه ریزی مناطق اکوتوریسمی از اهمیت زیادی برخوردار باشد.
غلامحسین یعقوبی رسول مهدوی
چکیده با توجه به اینکه در گسترش کالبدی شهر هدف های متعدد و گاهی متضاد با هم همچون(اختصاص زمین برای گسترش شهر و به زیرساخت و ساز رفتن اراضی کشاورزی و غیره) وجود دارد، تنها با نگاهی جامع نگر نسبت به همه عوامل تاثیرگذار در جهت یابی توسعه کالبدی شهر، می توان اراضی بهینه را برای گسترش آتی شهر انتخاب کرد. از همین رو و با توجه به گسترش کالبدی و افزایش جمعیت شهر مرودشت در دهه اخیر در این پژوهش برآن شده ایم که توان محیطی شهر مرودشت را برای توسعه آتی آن ارزیابی کنیم و بهترین محدوده را برای توسعه معین کنیم. بدین منظور از مدل تحلیل سلسله مراتبی ahp استفاده شد. بدین صورت که در ابتدا با توجه به نقشه ای شیب، جهت، ارتفاع، خاک و پوشش گیاهی نقشه واحد اراضی تهیه گردید. سپس معیارها و زیرمعیارهای دخیل در امر توسعه شهر شناسایی و براساس مدل ahp وزن دهی شد و ارجح ترین معیار و زیر معیار مشخص گردید. سپس برای هریک از جها هشتگانه جغرافیایی وزن ها محاسبه و در نهایت بهترین محدوده تعیین گردید. نتایج نشان داد که در بین معیارهای مورد مطالعه معیار دسترسی به آب شرب با 297/0 بیشترین وزن در الویت اول و معیارهای دور از گسل، دوری از کاربری های ناسازگار، کاربری اراضی موجود، دسترسی به راه های ارتباطی، شیب و جهت شیب به ترتیب با 231/0، 167/0، 118/0، 082/0، 059/0 و 025/0 در الویت های بعدی قرار دارند. همچنین نتایج مدل تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که محدوده شمالغرب(399/1) بیشترین پتانسیل را برای توسعه آتی شهر دارا است. محدوده های دیگر به ترتیب شامل شمال(023/1)، غرب، شمال شرق و جنوب شرق(988/0)، جنوب و جنوب غرب(969/0) و شرق (924/0) می شوند.
میرداد میردادی احمد نوحه گر
کاهش هدف دار و سیستماتیک تصادف ها به مدیریت جامع ایمنی راه نیازمند است. معرفی نقاط حادثه خیز، گام اول در فرآیند مدیریت ایمنی راه محسوب می شود. هدف از این پژوهش، ارائه روش جدیدی برای در نظر گرفتن تصادف ها با توجه به شرایط محیطی و هندسی راه و آماده سازی این عوامل در سامانه اطلاعات جغرافیایی است، که تصادف ها را با توجه به اندرکنش مولفه های منجر به آن در نظر می گیرد. این رویکرد برای وارد کردن مشخصات فیزیکی، راه را به واحدها یا قطعات با مشخصات فیزیکی مختص به خود قطعه بندی کرده و در نتیجه تصمیم گیری در مورد وضعیت ایمنی راه به جای یک نقطه، برای طولی از راه با خصوصیات مشخص انجام می دهد. این رویکرد با استفاده از مدل تاپسیس – تحلیل سلسله مراتبی(ahp-topsis) انجام شده است که بر خلاف روش های رگرسیونی نیازمند به دست آوردن تابع توزیع و در نظر گرفتن فرضیه هایی در مورد آن نیست. این روش امتیازهایی را به دست می دهد که اجازه می دهد قطعات راه به طور مناسبی از نظر حادثه خیز بودن، رتبه بندی و اولویت بندی شوند. در پژوهش حاضر یک مطالعه موردی بر روی مسیری به طول 56 کیلومتر انجام شد که حاصل آن شناسایی 13 قطعه راه با امتیازات خطر نسبی متفاوت بود، به این ترتیب قطعات حادثه خیز با روش پیشنهادی شناسایی و اولویت بندی شدند، که از نظر تعریف شاخص های ورودی و خروجی بر مبنای روش تاپسیس- تحلیل سلسله مراتبی و با آماده سازی داده های محیطی و طرح هندسی راه در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی(gis) برای اولویت بندی قطعات راه، تجربه جدیدی به شمارمی آید. نتایج نشان دادند که فاصله از تقاطع ها با وزن 279/0 مهمترین شاخص ازبین عوامل محیطی و هندسی برحادثه خیزی محور بوده و قوس شماره 5 با شعاع قوس 1400 مترمناسب ترین پیچ محور می باشد. همچنین نتایج نشان داد مقاطع a4، a9، a6، a7 و a1 به ترتیب حادثه-خیزترین مقاطع محور قشم – لافت شناخته شدند. میزان نزدیکی این گزینه ها از راه حل ایده آل به ترتیب 932/0، 687/0، 677/0، 655/0، 465/0 بودند.