نام پژوهشگر: علیمحمد دوست حسینی
مینا طاهری حسین آبادی فرامرز هندسی
شبکه های اقتضایی بین خودرویی به عنوان زیرمجموعه ای از شبکه های اقتضایی سیار، در سال های اخیر پیشرفت هایی قابل توجه داشته اند. در این شبکه ها، تقاضاهایی مبتنی بر انتشار اطلاعات از یک مبدا به خودروهای درون جاده توسعه یافته است.کاربردهای مختلف در شبکه های اقتضایی بین خودرویی اعم از کاربردهای ایمنی و یا کاربردهای آسایش و راحتی مسافران بر توزیع اطلاعات از یک منبع اطلاعاتی به خودروهای درون جاده تکیه دارد. در این تحقیق، توزیع حجم زیادی اطلاعات از واحدهای کنار جاده ای به شبکه ی خودرویی تُنُک، بر اساس ارتباط موثر خودرو به خودرو مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با توجه به ماهیت شبکه های خودرویی، توپولوژی این شبکه ها سریعاً در حال تغییر می باشد. بر این اساس، به جای تمرکز بر ساختارهای متمرکز، الگویی توزیع شده با پروتکل های ساده در نظر گرفته شده است. با به کارگیری کدگذاری بدون نرخ در واحدهای کنار جاده ای و استفاده از خودروها به عنوان حامل های اطلاعاتی، روشی موثر به منظور توزیع اطلاعات به تمامی گره های درون شبکه (حتی گره های متعلق به خوشه های جدا از هم) ارائه می گردد. در این تحقیق، ارتباط خودروها با یکدیگر از طریق مخابرات بی سیم کوتاه برد صورت می-گیرد. بر اساس روشی فرصت طلبانه، یک خودرو اطلاعات مربوط به منابع موجود در جاده را از طریق رویارویی با سایر خودروها کسب می کند. وجود بافرهای محدود در خودروهای حامل، مانعی جدید را بر سر راه توزیع اطلاعات در جاده ایجاد می کند. با در نظر گرفتن این محدودیت در خودروها، دو راه حل مناسب جهت توزیع اطلاعات در بزرگراه ها (شامل جاده ای با حجم ترافیک ثابت و معین و خودروهایی با سرعت ثابت) و در شبکه های شهری (شامل جاده هایی با حجم ترافیک متغیر و خودروهای با سرعت متغیر) ارائه می گردد.
احمد حاتم علیمحمد دوست حسینی
در سیستم های مخابرات و یا ذخیره سازی تصاویر دیجیتال، بهینه سازی دو بخش کدگذاری بدون اتلاف منبع و کدگذاری کانال بصورت مستقل صورت می گیرد. اما در حالت کدگذاری با اتلاف منبع، دسترسی - صرفاً - به نرخ های از پیش مشخص شده در کدگذار کانال و محدودیت بهره کل (بودجه) مجموعه، وابستگی این دو بخش سودمند خواهدبود. تعیین سهم بودجه کدگذار منبع از بودجه کل، ضریب متوسط فشرده سازی اطلاعات را مشخص می سازد و سهم بودجه کدگذار کانال، میزان افزونگی یا نرخ کدگذاری کانال را تعیین می کند. تعیین هماهنگ آنها توسط واحد تخصیص نرخ در کیفیت بازیابی تصویر با هر یک از معیارهای نرخ یا اعوجاج متوسط موثر است. از جمله معیارهای کمی موفقیت در حل مسئله تخصیص نرخ در کدگذاری همزمان منبع و کانال، نرخ صحت بازیابی داده ها یا اعوجاج ایجاد شده در تصویر است. برای این کار پارامترهای مختلفی چون شرایط کانال، ساختار کدگذار منبع، خطای کدگشایی کانال در نظر گرفته می شود. همچنین برای تنظیم موثر نرخ-های کدگذاری کانال از کدهای نرخ- تطبیق پذیر و، بنا به دلایلی ازجمله سهولت تنظیم ضریب فشرده سازی، از کدهای پیشروی منبع استفاده می شود. در صورت تفاوت اهمیت بسته های داده، تخصیص نرخ های متفاوت کدگذاری کانال به بسته ها موجه است، اما پیچیدگی این رویکرد از مرتبه نمایی است. با محدود کردن بحث به انتقال تصویر، در این تحقیق ابتدا با بررسی تلاشهای صورت گرفته در جهت کاهش پیچیدگی حل مسئله فوق، برخی مشکلات و نارسایی ها انتخاب و ضمن تلاش در ارائه راه رفع آنها، رویکردهای جدیدتری نیز معرفی می شوند. ازجمله پیشنهاد روش دقیق داربست پشت- سو با پیچیدگی مناسب برای تخصیص نرخ در کانال ثابت است که با تغییراتی می تواند نسبت به هر دو معیار اعوجاج – بهینه و نرخ – بهینه توسعه یابد. محاسبه تقریبی حساسیت پاسخ تخصیص نرخ به پارامترها، نشانگر شدت وابستگی حساسیت به تغییر شرایط کانال در مقایسه با تغییرات تابع اعوجاج- نرخ کدگذار منبع است. در حالتی که شرایط کانال همراه با ابهام هستند، با تقریب وزن دار خطای کدگشایی بسته ها، روشی برای تخصیص نرخ به دست آمده و برای کاربردهای زمان - حقیقی در ارسال چند تصویر درکانال متغیر، روش تقریبی جستجوی محلی دوسویه پیشنهاد شده است. همچنین با ارائه رابطه وشیوه تخصیص نرخ در کانالهای تغییرپذیر با زمان با مدل مارکف مرتبه اول، نحوه تخصیص نرخ برای کانال محوشدگی آرام رایلی بعنوان یک حالت بررسی شده است. به منظور تعدیل تأثیر آشکارگی خطا در کدهای پیشرو، روشهای کدگذاری لایه ای به همراه نحوه تقسیم موجه بودجه بین لایه ها، حل مسئله تخصیص در سطح لایه و شرایط استفاده از روش کدگذاری لایه ای بررسی شده است. همچنین با بیان اصلاح ساختار یک کد پیشرو برای تصاویر متحرک، علیرغم محوریت انتقال تصویر ساکن، امکان پذیری تعمیم روش ها به تصاویر متحرک نیز مشخص شده است.
مجتبی بهشتی محمد جواد امیدی
سامانه های mimo-ofdm در کاربردهای نوین مخابرات بیسیم با کانالهایی روبرو می شوند که زمان و فرکانس- انتخابی یا دوگانه انتخابی هستند. زمان- انتخابی بودن کانال، موجب گسترش داپلر شده، تعامد زیرحاملهای ofdm را برهم می زند و تداخل بین حاملی (ici) به وجود می آورد. فرکانس- انتخابی بودن کانال نیز در صورت کافی نبودن طول پیشوند چرخشی (cp)، تداخل بین بلوکی (ibi) ایجاد می کند. در چنین شرایطی، همسانساز ساده تک شیری ofdm، کارایی خود را از دست می دهد و نیاز به شیوه های دیگر همسانسازی مطرح می گردد. این رساله به همسانسازی mimo-ofdm در حضور ici و ibi می پردازد و روشهایی در حوزه های زمان و فرکانس برای جبران این تداخلها پیشنهاد می نماید. در طراحی روشهای پیشنهادی از حالت عمومی مدل بسط پایه ای (bem) برای نمایش کانال دوگانه انتخابی استفاده می شود. همچنین ارتباط همسانسازهای پیشنهادی با طرحهای موجود بررسی می گردد و کارایی آنها به کمک شبیه سازی کامپیوتری ارزیابی می شود. در شبیه سازیها، دو دسته از کانالهای دوگانه انتخابی (رادیویی بیسیم و آکوستیکی زیرآبی) در نظر گرفته می شود و نشان داده می شود که همسانسازهای پیشنهادی، تداخل را بخوبی جبران می کنند. پیاده سازی عملی سامانه های mimo-ofdm علاوه بر ici و ibi با عدم توازن iq در اثر ایده آل نبودن عناصر آنالوگ فرستنده / گیرنده نیز روبرو است. عدم توازن iq کارایی سامانه را بشدت کاهش می دهد و جبران آن، روشهای همسانسازی کارامد را می طلبد. در این رساله، جبران عدم توازن iq در سامانه mimo-ofdm برای یک حالت عمومی مطرح می گردد. به بیان دیگر، عدم توازن iq ناشی از فرستنده و گیرنده شامل عدم توازن مستقل از فرکانس و عدم توازن وابسته به فرکانس در نظر گرفته می شود. همچنین تغییرات زمانی کانال و ناکافی بودن cp نیز در تحلیل عدم توازن iq مورد توجه قرار می گیرد و ساختاری برای همسانسازی در حضور این سه پدیده پیشنهاد می گردد. ویژگی جالب ساختار پیشنهادی این است که می توان آن را تعمیم یافته ی همسانساز حوزه فرکانس پیشنهادی برای جبران ici / ibi و همچنین چند روش همسانسازی موجود برای جبران عدم توازن iq یا ici / ibi دانست. نتایج شبیه سازی کامپیوتری نشان می دهد که کارایی احتمال خطای بیت (ber) همسانساز پیشنهادی به کارایی سامانه ای ایده آل با توازن کاملiq نزدیک است.
علی فاضلی محمد جواد امیدی
مخابره بر یک کانال بی سیم در معرض اثرات انتشار در مقیاس کوچک و بزرگ، شامل تلفات مسیر، محوشدگی سایه و محوشدگی چند مسیری در مقیاس کوچک قرار می گیرد. این اثرات مهمترین علل تنزل عملکرد سیستم های مخابرات بی سیم می باشند. به منظور مقابله با اثرات مخرب محوشدگی، تکنیک های مختلف دایورسیتی، شامل دایورسیتی زمانی، فرکانسی و فضایی پیشنهاد شده اند. از بین شیوه های دایورسیتی، دایورسیتی همکارانه بطور ویژه مورد توجه قرار گرفته است. دایورسیتی همکارانه روشی جدید به منظور افزایش قابلیت اطمینان مخابره از طریق استخراج دایورسیتی فضایی می باشد. با این وجود، این فناوری در عمل با چالش هایی روبرو است. در پاره ای از پروتکل های دایورسیتی همکارانه که اساس آن ها بر انتشار هم زمان ترمینال های رله می باشد، سنکرون سازی زمانی و فرکانسی ترمینال ها بسیار مهم است. لکن به دلیل طبیعت توزیع شده ی ترمینال های رله، دست یابی به این مهم در عمل دشوار است. مشکلات سنکرون سازی در مقصد، دلیل اصلی تنزل عملکرد برای پروتکل های بر اساس ارسال همزمان مانند کدگذاری فضا-زمان توزیع شده می باشد. گرچه جداسازی زمان ارسال ترمینال های مختلف شبکه به شیوه ی قدیمی tdma می تواند مسائل مرتبط با سنکرون سازی ترمینال های توزیع شده را حل کند اما پروتکل های همکاری مبتنی بر tdma عموما به دلیل تاخیر شدید زمانی، از مشکل کارآیی پایین طیف رنج می برند. علاوه بر این مشکلات، طبیعت نامتقارن شبکه های بی سیم مسئله ی دیگری است که لازم است در پروتکل های دایورسیتی همکارانه مورد توجه قرار گیرد. در شبکه های بی سیم واقعی، گره های مختلف منبع در موقعیت های متفاوتی توزیع شده اند. بنابراین ترمینال های مختلف در شبکه شرایط کانال متفاوتی را تجربه کرده و لذا بعضی از گره ها در مقایسه با گره های دیگر ناکارآمد می باشند. مخابره در شبکه های نامتقارن با استفاده از پروتکل های غیرهمکارانه منجر به افزایش مجموع توان ارسالی شبکه و توزیع غیریکنواخت توان در شبکه می شود. این مسائل تنزل عملکرد مخابره را به همراه دارند. مخابرات همکارانه می تواند به عنوان شیوه ای برای بهبود عملکرد مخابره در شبکه های نامتقارن مخابرات بی سیم معرفی شود. در این تحقیق پس از مرور مهم ترین شماهای دایورسیتی همکارانه، یک راهبرد همکاری در شبکه های نامتقارن مخابرات بی سیم پیشنهاد شده است که از یک طرف منجر به بهبود عملکرد کلی مخابره ی بی سیم ( در قالب کاهش مجموع توان مصرفی شبکه، بهبود عملکرد خطا و افزایش طول عمر شبکه) در مقایسه با شماهای غیر همکارانه می شود و از طرف دیگر برخی از مشکلات پیاده سازی پروتکل های شناخته شده ی مخابرات همکارانه از جمله سنکرون سازی و کارآیی پایین طیف را ندارد. در شمای پیشنهادی، از ترکیبی از کدگذاری انطباقی و کدگذاری شبکه به منظور دست یابی به دایورسیتی افزایشی در شبکه های نامتقارن مخابرات بی سیم استفاده می شود. به همین دلیل آن را کدگذاری انطباقی شبکه می نامیم. این شیوه از طریق ارسال به صورت tdma، مشکل سنکرون سازی ترمینال ها را حل می کند. همچنین بهره گیری از کدگذاری انطباقی منجر به بهبود کارآیی طیف نسبت به شماهای قدیمی دایورسیتی همکارانه بر اساس tdma می شود. در این تحقیق سعی شده است که ساختار گیرنده برای شیوه ی همکاری پیشنهادی تا جای ممکن ساده باشد. علاوه بر این با تقریب هایی مناسب، عملکرد خطای کدگذاری انطباقی شبکه تحلیل و با نتایج شبیه سازی مقایسه شده است. انطباق نتایج شبیه سازی با نتایج بدست آمده در تحلیل ها، دقت روش پیشنهادی در بهبود عملکرد سیستم را به خوبی نشان می دهد.
محبوبه محمدی اشکفتکی علیمحمد دوست حسینی
افزایش روز افزون نیاز به منابع طیفی همزمان با رشد روز افزون تکنولوژی و با توجه به محدودیت دسترسی به طیف و موثر نبودن سیاست های فعلی تخصیص طیف نیاز به تکنولوژی ای را که بتواند بصورت فرصت طلبانه از منابع طیفی استفاده کند، تشدید می کند. رادیوی شناختگر بعنوان یک تکنولوژی جدید بمنظور استفاده بهینه از طیف برای اولین بار در سال 1999 توسط میتلا معرفی شد. ایده اصلی در رادیوی شناختگرتمهید اشتراک منابع و استفاده پویا از طیف فرکانسی است. بنابراین یکی از وظایف بسیار مهم رادیوی شناختگر، طیف سنجی به منظور یافتن حفره های طیفی و جلوگیری از ایجاد تداخل با کاربر دارای مجوز است. از آنجاییکه آشکارسازی حفره های طیفی، معمولا به علت وجود عواملی چون پدیده محوشدگی چندمسیری، سایه افکنی و وجود ترمینال های مخفی آشکارسازی سیگنال های اولیه افت عملکرد خواهد داشت، برای مقابله با این افت عملکرد روش های طیف سنجی همکارانه معرفی می شوند. ترکیب نتایج آشکارسازی و یا مشاهدات رادیو های شناختگر، گره های ثانویه، مختلف و اخذ تصمیم نهایی صحیح توسط مرکز ادغام، لازمه بهبود عملکرد رادیوی شناختگر است. سیگنال های دریافتی در مرکز ادغام می تواند حامل مشاهدات و یا تصمیم های گره ها باشد. در حالت ادغام مشاهدات کلیه گره ها بدون اخذ هرگونه تصمیمی تنها مشاهدات خود را به مرکز ادغام ارسال کرده و مرکز با بکارگیری روش های مختلف ادغام مشاهدات تصمیم نهایی را اتخاذ می کند. در حالت دوم کلیه گره ها تصمیم خود مبنی بر پر یا خالی بودن باند فرکانسی مورد نظر را با استفاده از رشته ای از بیت ها به مرکز ارسال کرده و مرکز با انتخاب یکی از قانون های ادغام تصمیم گیری ها، تصمیم نهایی را به گره ها اعلام می کند. طیف سنجی از طریق دو کانال سنجش و گزارش صورت می گیرد که کانال گزارش توسط گره ها برای ارسال مشاهدات و یا تصمیم گیری ها استفاده می شود. زمانی که تعداد گره های ثانویه افزایش می یابد، کانال گزارش دچار خطا خواهد شد. روش سنجش همکارانه مبتنی بر خوشه بندی با تقسیم کاربران ثانویه با محو شدگی یکسان در گروه های مختلف سعی می کند که این مشکل را بر طرف نماید. از طرفی درسال های اخیر با بکارگیری تکنیک های بکار رفته در سیستم های چند آنتنه مانند سیستم های چند ورودی-چند خروجی، روش های سنجش طیف و روش های مختلف ادغام اطلاعات و یا تصمیم گیری ها بمنظور سنجش سریعتر و مطمئن تر طیف بهره گرفته می شود. در این تحقیق علاوه بر فرض آگاه بودن از محدوده تقریبی قرارگیری و ارسال فرستنده اولیه و توزیع گره ها در این ناحیه، فرض می شود که مدل انتشاری فرستنده اولیه در یک جهت خاص متمرکز بوده و یا به عبارتی دارای مدل انتشاری غیر یکنواخت باشد. بعد از یک مرحله درخواست طیف سنجی در صورت حضور کاربر دارای مجوز، با تعیین گره هایی که بیش ترین دریافت انرژی را از سمت این کاربر داشته اند و با تعریف دو تابع برازندگی مناسب و بهینه سازی آن ها با استفاده از الگوریتم ژنتیک، محدوده تقریبی ارسال سیگنال کاربر اولیه بصورت یک قطاع تعیین می شود. در نهایت در مراحل بعدی طیف سنجی تنها از گره های واقع در خوشه تقاضای طیف سنجی صورت می گیرد و به این ترتیب علاوه بر کسب نتایج بهتر در آشکارسازی کاربر دارای مجوز، از هزینه های سیستم شناختگر برای استقرار گره ها در کل فضا کاسته می شود.
سمانه کارگر سیچانی علیمحمد دوست حسینی
با توجه به اینکه پیاده سازی سیستمهای مخابراتی، امروزه زیر نظر کمیته استاندارد ieee صورت می پذیرد و همچنین نیاز به گسترش مخابرات بی سیم در کشور ما، بررسی استانداردهای مخابرات بی سیم برای ارتباطات ثابت، ضروری به نظر می رسد. این پایان نامه به بررسی استاندارد ieee 802.16 و بطور دقیق تر، به بررسی لایه فیزیکی ofdm در استاندارد ieee 802.16-2004 می پردازد. مدلی از فرستنده و گیرنده مبتنی بر این استاندارد در محیط matlab شبیه سازی و برای پیاده سازی در آینده، آماده شده است. در این مدل، کلیه بلوک های اساسی لایه فیزیکی ofdm در فرستنده مبتنی بر این استاندارد، شامل بلوک های تصادفی ساز، تصحیح خطا، مدولاسیون وفقی و عکس تبدیل فوریه، بر اساس متن استاندارد که در سال 2004 میلادی منتشر گشته، شبیه سازی شده است. در کنار فرستنده، بلوک های اساسی لایه فیزیکی ofdm در گیرنده مبتنی بر این استاندارد، شامل بلوک های مسیر عکس در فرستنده، به همراه همسان ساز برای حذف اثر چندمسیره در کانال، برای تکمیل مدل مورد مطالعه شبیه سازی شده است. همزمان سازی، به خصوص در شروع نماد در این استاندارد، ، محور دیگر این پایان نامه می باشد. اشاره به انواع همزمان سازی و آثار خطای هر یک بر روی بازیابی اطلاعات، بررسی انواع روش های پیشنهادی از جمله روش متداول تخمین ml و یا روش محاسبه تابع خود همبستگی و همبستگی متقابل ، برای همزمان سازی نماد در سیستم هایی مشابه صورت گرفته و ارایه روش های فوق در قالب استاندارد حاضر، در کنار پیشنهاد روشی با پیچیدگی محاسباتی کمتر ، در این پایان نامه گنجانده شده است.
مریم تقی زاده دهکردی علیمحمد دوست حسینی
بیماری شریان کرونری یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در دنیاست. علت اصلی بیماری شریان کرونری تصلب شریانها است که در اثر رسوب چربی در دیوارة داخلی این شریانها به وجود می آید. روش رگ نگاری اشعه ایکس به عنوان استاندارد طلایی برای تشخیص گرفتگی عروق شناخته می شود. درطول عمل رگ نگاری، ماده حاجب (عامل تباین ) با استفاده از کتتر به عروق کرونری تزریق می شود. به دلیل چگالی و عدد اتمی بالای این ماده، فوتون های اشعه ایکس بیشتر از خون و بافت ها جذب آن می شوند. عامل تباین سبب وضوح رگ های خونی در تصاویر رگ نگاری اشعه ایکس و ایجاد دقت در جزییات آنها می شود. به این ترتیب دنباله ای از تصاویر شریانهای کرونری به دست می آید که معمولا شامل دو یا سه دوره از حرکت قلب است. اما در این تصاویر علاوه بر رگ های خونی، ساختارها و بافت های دیگر که در معرض تابش اشعه بوده اند، نیز در پس زمینه در مجاورت رگ ها دیده می شوند که فرایند پردازش را مختل می سازند. همچنین به علت حرکت قلب و جریان خون، فقط بعضی از این تصاویر در دنباله، درخت رگ را در بر دارندکه در حال حاضر بصورت بصری مشخص می شوند. پردازش تصاویر رگ نگاری کرونری اشعه ایکس به دلیل پس زمینه پیچیده و حرکت متفاوت اجزاء تصویر، با چالش همراه است. روش های موجود یا نیمه خودکار هستند و به دخالت پزشک نیاز دارند، یا دارای دقت مناسبی نیستند و یا از اطلاعات تمام قاب ها در فرایند بخش بندی استفاده نمی کنند. تحقیق حاضر در صدد ایجاد چارچوبی کاملا خودکار برای استخراج و تحلیل شریانهای کرونری در تصاویر رگ نگاری اشعه ایکس است. در این رساله ابتدا ارتباط متقابل ابزارهای ریاضی مفید مانند معادلات مشتق جزئی ومدلهای تغییرات بیان می شود. سپس از بین آنها مدل ممفورد و شاه برای بخش بندی انتخاب می شود. نشان داده می شود که روش های موجود مبتنی بر ممفورد وشاه برای آشکارسازی رگ ها کفایت لازم را ندارند. به همین جهت با توسعه آن تابع انرژی جدیدی با نام برازش ویژگی محلی ارائه می شود. به این ترتیب که ابتداء با روشی مناسب احتمال تعلق هر پیکسل به رگ ( ودرنتیجه پس زمینه) به دست می آید و سپس با وارد کردن این ویژگی در معادله ممفورد وشاه، بخش بندی انجام می گیرد. در مرحله بعد و به منظور دنبال کردن درخت رگ و بخش بندی تصاویر با وضوح کمتر، از اطلاعات بخش بندی مربوط به تصاویر با وضوح بیشتر استفاده می شود. برای حصول این هدف، تخمین میدان جابجایی رگ ها در این تصاویر در تابع انرژی پیشنهادی برای بخش بندی، لحاظ می شود. همچنین، قابهای بهینه تعریف و روشی برای تعیین خودکار آنها ارائه شده است. در این راستا، ابتداء فرایندی برای برطرف کردن عوارض پس زمینه ارائه می گردد و سپس با تحلیل هیستوگرام و طبقه بندی فازی انتخاب خودکا ر تصاویر بهینه انجام می گیرد. با اعمال روش های پیشنهادی روی تصاویر ساختگی و واقعی، دقت و کارایی آنها بطور کیفی و کمی نشان داده شده است. با انتخاب 20 تصویر از 15 بیمار دقت متوسط استخراج رگ ها توسط الگوریتم بخش بندی پیشنهادی، 0/9796 شده است.
اعظم السادات حسین زاده صلوتی محمدجواد امیدی
چکیده آزمودن سیستم های مخابرات رادیویی به صورت میدانی، به دلیل مواجهه با پدیده های غیر قابل کنترلی مانند آب و هوا، زمان و محیط آزمایش نیاز به صرف زمان و هزینه بسیار دارد. به همین دلیل، شبیه سازهای کانال رادیویی به طور گسترده و به منظور دستیابی به آزمون های سیستم ارزان تر و قابل تکرارتر، در آزمایشگاه ها مورد استفاده قرار می گیرد. در این پایان نامه، به معرفی یک مدل برای شبیه سازی کانال های محوشدگی رایلی بر مبنای مدل بسط پایه ای می پردازیم. این مدل علاوه بر دنبال کردن تقریبی خصوصیات آماری مرتبه اول و دوم کانال محوشدگی رایلی، برای شبیه سازی کانال های با چگالی طیف توان های مختلف نیز قابل به کارگیری است. از آنجا که در مدل بسط پایه ای، هر شیر از کانال چند مسیره متغیر با زمان به صورت ترکیب خطی از تعداد محدودی تابع پایه نمایش داده می شود، از این مدل به طور گسترده در روند تخمین و همسان سازی کانال های انتخابی دوگانه استفاده می شود. کارهای موجود از یک روند سمبل به سمبل به منظور تخمین ضرایب بسط توصیف کننده کانال روی یک سمبل ofdm، استفاده می کنند. ما در اینجا برای کاهش تعداد دفعات تکرار فرآیند تخمین، روش تخمین k سمبل به k سمبل را پیشنهاد می کنیم که از نوعی برون یابی مبتنی بر مدل بسط پایه ای، برای پیش بینی پاسخ ضربه کانال در k-1 سمبل ofdm بعدی استفاده می کند. این روش امکان پردازش سریع تر داده را با تعداد دفعات کمتر تکرار روند تخمین و در نتیجه افزایش بازده طیفی فراهم می کند.
رضا قربانی اسماعیل ترخانی علیمحمد دوست حسینی
در شبکه¬های رادیوشناختگر، snrهای متفاوت دریافتی از کاربران ثانویه، در واقع میزان اعتبار تصمیم¬گیری محلی هر کاربر ثانویه و میزان صلاحیت در طیف سنجیهمکارانه را می¬رساند. سنجشهمکارانه با تصمیم¬گیری سنتی، به¬علت تخصیص وزن¬های یکسان به تصمیمات محلی کاربران ثانویه، نمی¬تواند کاراییطیف سنجی موثری داشته باشد. بنابراین طیف سنجی وزنی در شبکه¬های رادیوشناختگر برای بهبود قابلیت سنجش به¬کار برده می¬شود. ولی مشکل این روش، نیاز مرکز ادغام تصمیم¬گیری به دریافت نسبت های سیگنال به نویز از تمام کاربران ثانویه است و این مساله برای شبکه¬ای با تعداد کاربر زیاد، موجب سرباره زیاد و کاهش فرصت استفاده از طیف می شود. این مساله در تحقیق حاضر مد نظر قرار می گیرد و روش پیشنهادی گامی در راستای برطرف کردن آن است. در این رویکرد، طبق الگوریتمی، کاربران با توجه به وزن انتسابی، به دو گروه بااهمیت و کم اهمیت تقسیم می شوند. در مرحله اول کاربران ثانویه با اولویت وزن بیشتر، تصمیمات محلی خود را به صورت بیت های صفر یا یک به مرکز ادغام ارسال می کنند. مرکز ادغام با دریافت تصمیم های این گروه، در صورت رسیدن به نتیجه نهایی، حضور یا عدم حضور کاربر اولیه را اعلام می کند و در غیر این صورت از گروه دوم درخواست ارسال تصمیمات محلی می کند و بر اساس مجموعه تصمیمات هر دو گروه نسبت به حضور کاربر اولیه اعلام نظر می کند. نمودار ها نشان می دهد در روش پیشنهادی با rocمشابه روش طیف سنجی وزنی، به گذردهی بالاتری، برای شبکه ثانویه، در مقایسه با روش طیف سنجی وزنی دست خواهیم یافت.
نبی نیکوکاران محمود مدرس هاشمی
امروزه، تقریباً تمامی سیستمهای نظامی از تجهیزات هدایت الکترونیک استفاده می کنند. لذا، ایجاد اختلال در تجهیزات الکترونیک دشمن باعث می شود تا سیستمهای نظامی آنها از کار افتاده، یا کارآیی خود را از دست بدهند. اما مهم ترین و پایه ای ترین گام در راستای ایجاد اختلال در سیستمهای الکترونیک دشمن، آگاهی کامل و کافی از تشعشعات و تحرکات دشمن در حوزه ی طیف الکترومغناطیس می باشد. البته در این حین، دشمن نیز با شنود و جمع آوری اطلاعات از سیستمهای الکترونیک نیروهای خودی، سعی در وارد نمودن ضرباتی به این سیستمها می نماید. تشخیص اقدامات اخلال گرایانه ی دشمن به منظور بازیابی کارآیی تجهیزات الکترونیک نیروهای خودی، نیاز به شنود و کسب آگاهی کامل از تشعشعات محیطی را بار دیگر یادآور می شود. برای کسب این آگاهی، لازم است تا تمام تشعشعات الکترومغناطیسی ناشی از کلیه ی منابع حاضر در محیط توسط سیستمهای esm که وظیفه ی تأمین این آگاهی را بر عهده دارند، شنود شود. اما استفاده از یک کانال مشترک با هدف ارسالات الکترومغناطیس توسط منابع، پویایی زیاد در این ارسالات، و زیاد بودن منابع موجود در محیط، باعث شده تا سیستمهای esm، قطار پالسی درهم شده و به ظاهر تصادفی را در ورودی گیرنده های خود تجربه کنند. بنابراین، مهم ترین گام برای کسب تحلیل کافی از محیط، تفکیک این قطار پالس درهم شده ی رسیده به گیرنده ی esm به قطارهای پالس تشکیل دهنده ی آن می باشد. پس از مرحله ی تفکیک قطار پالس درهم شده است که می توان مرحله ی تجزیه و تحلیل قطارهای پالس تفکیک شده را به منظور شناسایی منابع حاضر در محیط آغاز کرد. بروز هرگونه خطا در مرحله ی تفکیک قطار پالس درهم شده، وقوع خطا و افت عملکرد مرحله ی تجزیه و تحلیل را به دنبال خواهد داشت. الگوریتم تفکیک موظف به تعیین منبع مولد هر پالس شنودشده می باشد. الگوریتم بهینه ی تفکیک، بررسی تمام حالات ممکن برای دنباله ی منابع فعال را سرلوحه ی کار خود قرار می دهد. اما به دلیل بالا بودن حجم محاسباتی چنین الگوریتمی، پیاده سازی آن را در عمل غیر ممکن می سازد. در این پایان نامه، علاوه بر آشنایی مختصر با سیستمهاتی جنگ الکترونیک و به ویژه سیستمهای esm، روشهای مختلف تفکیک قطار پالس مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرند. همچنین الگوریتمی پیشنهاد می گردد که علاوه بر داشتن کارآیی بالا، از پیچیدگی بسیار کمتری در مقایسه با جستجوی فضای کامل برخوردار بوده و در مقابله با مشکلاتی نظیر پالسهای گمشده، پالسهای دروغین، ظهور منابع در محیط، توقف فعالیت منابع موجود، و برش محور زمان نیز موفق است.
حسام صدیقی محمدصادق فاضل
نیاز روزافزون به سیستم های ارتباطی، ضرورت دستیابی به ساختارهایی امن تر، با کیفیتِ ارتباطیِ مطمئن تر و دارای قابلیت سرویس دهی به تعداد کاربران بیش تر را بیش از پیش آشکار ساخته است. برای این منظور رویکردها و فناوری های مختلفی پیشنهاد شده است که یکی از آنها استفاده از ساختار های چندآنتنی است. امروزه شکل نوینی از این ساختارها مورد توجه قرار گرفته است؛ سیستم هایی با تعداد آنتن انبوه در ایستگاه پایه (سرویس دهنده) که با نام چندآنتنی انبوه شناخته می شوند. در این سیستم ها با بزرگ شدن ابعاد سیستم ( تعداد آنتن ها در ایستگاه پایه)، اثر مخرب نویز حرارتی و تداخل بین کاربری در گیرنده به شدت کاهش مییابد. استفاده ی حداکثری از مزایا و درجات آزادی که این فناوری در اختیار می گذارد، منوط به در دست داشتن اطلاعات کاملی از وضعیت کانال های ارتباطی بین ایستگاه پایه و کاربران است که در عمل امکانپذیر نمیباشد. با این حال، می توان تخمینی از ضرایب کانال های مطلوب را با استفاده از روش های مبتنی بر دنباله ی راهنما و یا روش های تخمین کور به دست آورد. یکی از مشکلات شبکه های سلولی مبتنی بر ساختارهای چندآنتنی-که از روش های مبتنی بر دنباله راهنما برای تخمین کانال استفاده می کنند،- آلایش راهنما می باشد که در ساختارهای چندآنتنی انبوه اثر مخرب تری دارد. روش های متعددی برای بهبود عملکرد سیستم و کاهش اثر آلایش راهنما با کارآیی ها و پیچیدگیهای گوناگون پیشنهاده شده است؛ از آن جمله میتوان به روش تخمین کور کانال با استفاده از تجزیه ی ماتریس کوواریانس سیگنال دریافتی به مقادیر ویژه اش، روش پیش-کدگذار آلایش راهنما، روش مبتنی بر بانک فیلتر چندحاملی و روش تخمین بهبودیافته ی کمترین میانگین مربعات خطا اشاره نمود. روش اخیر به دلیل نیاز به عمل هایی همچون ضرب ومعکوس کردن ماتریس و با توجه به ابعاد بزرگ ماتریسهای کانال در ساختارهای چندآنتنی انبوه بار محاسباتیِ بالایی را به سیستم تحمیل میکند. از این رو در روش پیشنهادی در این پایان نامه، ابتدا فیلترمنطبق مبتنی بر دنباله راهنمای کاربران سلول مورد نظر و پس از آن تخمین گر کم ترین میانگین مربعات خطا مورد استفاده قرارمی گیرد که با توجه به ویژگی های ساختارهای چندآنتنی انبوه، منجر به کاهش پیچیدگی و بار محاسباتی سیستم خواهدشد.
حمیدرضا برزانی محمد جواد امیدی
درسال های اخیر پیشرفت مخابرات بی سیم بسیار چشمگیر بوده است. در این بین پیشرفت شبکه های رله ای بی سیم با هدف افزایش نرخ ارسال و افزایش سرعت تبادل اطلاعات بیش از پیش بوده است. یکی از روش های نوظهور در تکنیک های مخابرات رله یی بی سیم، کدگذاری لایه فیزیکی شبکه است. کدگذاری لایه فیزیکی شبکه با بکار بردن خاصیت ترکیب امواج الکترومغناطیس، ارسال هم زمان دو پایانه به سمت رله را ممکن ساخته است. رله پایانه واسطی است که اطلاعات فرستنده ها را به گیرنده مورد نظر مخابره می کند. ارسال هم زمان دو پایانه به سمت رله می تواند منجر به بروز ابهام در آشکارسازی شود. به حذف ابهام در سیگنال دریافتی رله و تبدیل به پیام های دو فرستنده در کدگذاری لایه فیزیکی شبکه نگاشت گفته می شود. پس از رفع ابهام از سیگنال دریافتی، رله بوسیله نگاشت، پیام جدید و قابل فهم برای گیرنده را تولید و ارسال می نماید. نگاشت سیگنال ورودی رله به سیگنال بدون ابهام جهت ارسال دوباره مهمترین چالش در کدگذاری لایه فیزیکی شبکه است. نگاشت صحیح سیگنال های ارسال شده در کدگذاری لایه فیزیکی شبکه، منجر به بهبود پارامتر های سیستم های مخابراتی از جمله نرخ ارسال و قابلیت اطمینان شده است. در این پایان نامه با ارائه روش تلفیقی مدولاسیون msk و نگاشت به بررسی حذف ابهام پرداخته شده است. به دلیل وجود توابع متعامد سینوس و کسینوس در مولفه های هم فاز و متعامد سیگنال باند پایه مدولاسیون msk، بکار بردن این مدولاسیون در کدگذاری لایه فیزیکی شبکه منجر به آشکارسازی جداگانه پیام های دو پایانه فرستنده در رله می شود. حذف اثرات تضعیف کانال های دو پایانه بدون نیاز به انجام محاسبات اضافه در رله و وفق پذیری با شرایط کانال ها و سادگی در پیاده سازی از جمله مزایای روش نگاشت ارائه شده در این پایان نامه بشمار می رود. کدگذاری لایه فیزیکی شبکه عمدتا در کانال های بی سیم دو راهه بررسی شده است. با توجه به افزایش تعداد پایانه ها درسیستم های مخابراتی امروزی و تسریع در زمان ارسال و دریافت پیام بوسیله کدگذاری لایه فیزیکی شبکه، در این پایان نامه امکان بکار بردن این روش در شبکه های رله ای با تعداد دو فرستنده و دو گیرنده نیز بررسی شده است. شبیه سازی ها نشان می دهد روش ارائه شده در این پایان نامه نرخ خطای بیت را نسبت به روش های گذشته بهبود بخشیده است. همچنین به دلیل قابلیت وفق پذیری با شرایط کانال این روش نسبت به روش های گذشته عملکرد بهتری از خود نشان می دهد.
محمدرضا عطائی نائینی علیمحمد دوست حسینی
در سال های اخیر, به دلیل رشد بی سابقه تقاضای استفاده از ارتباطات بی سیم و همچنین محدودیت پهنای باند به عنوان منبع اصلی مورد نیاز, روش هایی به منظور استفاده بهینه از پهنای باند ارائه شده اند. از جمله این روش ها می توان به uwb و رادیوی هوشمند (cognitive radio) اشاره کرد. در این تحقیق, به مطالعه و بررسی رادیوی هوشمند پرداخته می شود. یکی از مباحث مهم در رادیوی هوشمند, به اشتراک گذاشتن طیف, بین کاربران مختلف شبکه, به منظور بیشینه کردن بازده کل شبکه است. از جمله ابزارهای مورد استفاده برای نیل به این منظور, تحلیل ساختارها و طراحی سیستم ها بر اساس نظریه بازی ها (game theory) می باشد. برقراری نوعی عدالت از جمله اهدافی است که همواره در تقسیم یک منبع بین چند خواهان مطرح بوده است. از جمله روش های دسترسی به منبع به صورت غیرمتمرکز, استفاده از یکی از زیرشاخه های علم نظریه بازی ها با نام مکانیزم های حراج می باشد. بدین ترتیب, هر فرد خواهان, با توجه به حد نیاز خود به منبع (در سیستم های مخابراتی از این حد با نام کیفیت سرویس (qos) یاد می شود) هزینه می کند و عدالت به نحوی که برای همه کاربران رضایت بخش باشد, اعمال خواهد شد. در این تحقیق, با استفاده از یکی از روش های مطرح در حراج, کاربران شبکه بی سیم به صورت توزیع شده به طیف دسترسی پیدا می کنند. در ابتدا به بررسی روش های موجود برای پیاده سازی لایه mac برای کاربران شبکه های بی سیم (از جمله wimax و wlan ) پرداخته می شود. سپس, روش های ارائه شده برای حل این مسأله که از نظریه بازی ها بهره برده اند بررسی خواهند شد. در ادامه, الگوریتم ارائه شده تبیین می گردد. این الگوریتم که به صورت توزیع شده و توسط کاربران موجود در شبکه بی سیم اجرا می شود, مبتنی بر تئوری حراج بوده و نحوه دسترسی به طیف را برای دو نوع کاربر موجود در شبکه مشخص می کند. این دو دسته عبارتند از کاربران اصلی که مجوز استفاده از طیف را دارند و کاربران دسته دوم که در صورت عدم تمایل کاربران اصلی به استفاده از طیف و با هماهنگی آن ها - از طریق حراج- اقدام به استفاده از طیف می نمایند. شبیه سازی الگوریتم برای انواع شبکه های بی سیم در محیط مجازی و مقایسه نتایج به دست آمده با نتایج حاصل از راه حل بهینه مسأله, مرحله دیگر تحقیق را تشکیل می دهد. برای دستیابی به پاسخ ایده آل از الگوریتم هائی که فرض بر وجود یک واحد مرکزی در شبکه می گذارند - این واحد مرکزی با هزینه بالائی تمامی اطلاعات شبکه را در اختیار دارد - و مسأله تخصیص طیف به کاربران مختلف را به صورت بهینه یا شبه بهینه حل می کنند, بهره برده می شود.
امیرمسعود ربیعی علیمحمد دوست حسینی
در این پایان نامه یک گیرنده مبتنی بر تخمین زن دنباله با معیار بیشترین درستنمایی ارائه می شود که در آن آشکارسازی دنباله ارسالی، تخمین پاسخ ضربه کانال و تعیین پارامترهای همزمانی به طور توام صورت می گیرد. به این منظور ابتدا با ترکیب پارامترهای همزمانی و ضرایب کانال، ضرایب جدیدی بدست می آید نشان داده می شود که با تخمین این ضرایب به جای ضرایب واقعی کانال، می توان اثر اختلاف فاز حامل های گیرنده و فرستنده را خنثی کرد. بعلاوه نشان داده می شود که می توان با افزایش مناسب طول حافظه کانال(متناسب با حد بالای خطای زمان نمونه برداری)، این خطا را در عملکرد گیرنده بی تاثیر نمود.
مسیب قبادیان علیمحمد دوست حسینی
اخیرا" نیاز به انتقال سریع اطلاعات روی کانالهای بی سیم، به منظور پشتیبانی کاربردهای چند رسانه ای، به میزان قابل توجهی رشد پیدا کرده است . در این میان تداخل بین سمبلی مهم ترین محدودیت سیستم به شمار می رود. برای کاهش تداخل بین سمبلی در دستیابی به نرخ ارسال بالای اطلاعات ، استفاده از همسانسازی وفقی امری اجتناب ناپذیر محسوب می شود. همسانسازها به دو دسته خطی و غیرخطی تقسیم می شوند و همسانساز بازخور تصمیم، که این پایان نامه برآن تاکید دارد، از نمونه همسانسازهای غیرخطی است که در آن به سبب بازخور سمبلهای تصمیم گیری شده قبلی، تداخل بین سمبلی ناشی از سمبلهای قبلی تخمین زده شده و اثر آن روی سمبل جاری کاهش می یابدا با توجه به سادگی تحقق و پیچیدگی کم در بسیاری از کاربردهایی که به نرخ ارسال بالا نیاز دارند، استفاده از آن انتخاب مناسبی است . به منظور نزدیک کردن رفتار این همسانساز به گیرنده بهینه اصلاحاتی در ساختار آن انجام گرفته که بعضی از آنها در این پایان نامه مورد اشاره و تحلیل قرار گرفته است . در این رابطه ساختار همسانساز وفقی بازخور تصمیم و خطا معرفی و رفتار آن با بدست آوردن حداقل میانگین مربعات خطا تحلیل شده است که نشان دهنده بهبود عملکرد این همسانساز می باشد. همچنین با معرفی تئوری همسانساز بازخور تصمیم بلوکی و بیان مزایای آن، ساختاری وفقی از این همسانساز بر مبنای این تئوری ارائه و برای یک کاربرد خاص شبیه سازی شده است که نشان دهنده بهبود رفتار همسانساز تا حد قابل ملاحظه ای می باشد.
محمود برنجکوب محمدرضا عارف
با ارائه نظریه سیستم های رمز کلید عمومی توسط هلمن ردیفی در سال 1976 توسط محققان رمز به ارائه سیستم های رمز کلید عمومی همچون رمز نگار r.s.a و کوله پشتی و سیستم توزیع کلید عمومی h&d معطوف شد. اما از آنجایی که در عمل سیستم های کلید عمومی برای مشترکین نیاز به توان تخصصی و محاسباتی بالایی را ایجاب می کرد پیاده سازی و استفاده از این سیستم ها را علیرغم امکانات زیاد دچار مشکل می ساخت . براین اساس شامیر در سال 1984 با انگیزه عملی ساختن سیستم های کلید عمومی نظریه سیستم های مبتنی بر هویت را ارائه کرد . براساس ایده شامیر سیستم های توزیع کلید رمزنگار، امضاء، تشخیص هویت زیادی مطرح گردیدند. سیستم توزیع کلید اکامتو با حل مشکل عدم اعتبار سیستم توزیع کلیدh&d بعنوان یک سیستم توزیع کلید با حجم محاسبات و ارسال قابل قبول مطرح گردید . در مبحث تشخیص هویت سیستم f&s و سیستم شنور که گامهای موثری در جهت بهبود سرعت سیستم های کلید عمومی بودند مطرح گردیدند. (حجم محاسبات سیستم f&s در حالت بهینه به میزان 1 درصد حجم محاسبات سیستم امضاء r.s.a قابل تقلیل است) از آنجائی که میزان اطلاعات ردو بدل شده دریک پروتکل رمزنگاری مهم می باشد و بایستی اطلاعات مفیدی که بدست دشمن میرسد به می نیمم و در حالت ایده ال به صفر برسد مبحث صفر دانایی و کاربرد آن در سیستم های مبتنی بر هویت مورد بررسی قرار گرفت .
مهدی برنجکوب محمدرضا عارف
پردازش دیجیتال سیگنال صحبت و کاربردهای متنوع و روزافزون آن، پرداختن به فشرده سازی این سیگنال را ایجاب می کند. روشهای فشرده سازی سیگنال صحبت تا قبل از دهه 1980، از روشهای متداول چندی کردن اسکالر بهره می گرفتند. ضعف اصلی روشهای مذکور عدم توانایی حذف وابستگیهای غیرخطی موجود بین نمونه های مجاور سیگنال دیجیتال است . چندی کردن برداری علاوه بر جبران این ضعف ، امکان استفاده از بعد را بمنظور فشرده سازی هرچه بیشتر داده ها مطرح می سازد . در ازای مزایای فوق، سیستمهای فشرده ساز سیگنال صحبت مبتنی برچندی کردن برداری از مشکل هزینه های زیاد محاسباتی و حافظه ای رنج می برند. برای رفع این اشکال، تلاشهای گسترده ای در عرصه فشرده سازی سیگنال صحبت صورت گرفته است . در این رساله ضمن مرور بر روشهای مرسوم فشرده سازی سیگنال صحبت و ارائه مبانی نظری چندی کردن برداری، تلاشهای مذکور به تفصیل مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و ایده های تازه ای نیز در کنار آنها مطرح شده اند. بالاخره سیستمهای نمونه ای برای فشرده سازی سیگنال صحبت مبتنی بر چندی کردن برداری، با ذکر جزئیات کامل، و در میزان داده های متفاوت عرضه گردیده اند.
احمد چینی علیمحمد دوست حسینی
توسعه روزافزون سیستمهای رادار و ازطرفی سهولت دسترسی و گسترش کامپیوترها در سالهای اخیر نیازو امکان شبیه سازی سیستم رادار را موجب گردیده است . هدف اصلی رساله حاضر که در راستای طرح یک رادار mti تهیه شده است ، ارائه برنامه جامع شبیه سازی برای ارزشیابی عملکرد رادار تحت شرائط مختلف محیطی و به ازای ساختارهای متفاوت بمنظور یاری و هدایت طراح جهت انتخاب بهترین طرح ممکن می باشد. بررسی اجمالی سیستم رادار مورد نظر و مشخصات محیط اطراف آن، مدلسازی سیگنال دریافتی در رادار و ارائه روابطماتریسی ساده بدین منظور، ابزار ریاضی مورد نیاز و نهایتا" لیست برنامه های نوشته شده و بررسی نتایج حاصل بخشهای مختلف این رساله را شامل می شود.
محمدتقی حسینی المدرسی علیمحمد دوست حسینی
بسیاری از مسائل بازشناخت نماد متضمن مسئله طبقه بندی نماد میباشد. بعبارت دیگر نماد داده شده را می بایست به یکی از چند طبقهء از قبل مشخص ، منسوب نمود . مسئلهء طبقه بندی در واقع بخش بخش کردن فضای ویژگیهاست بطوریکه هر ناحیه به یک طبقهء خاص اختصاص یابد. در فصول اول تا چهارم روشهای تعیین مرزهای نواحی یا به عبارت دیگر نحوه ساختمان طبقه بندی کننده ها شرح داده میشود. در فصول پنجم و ششم ابتدا روش طیف سنجی تحرک یون معرفی و طراحی و ساخت سلول آن تشریح شده، سپس طبقه بندی کنندهء مناسبی جهت بازشناخت نماد طیف تحرک یون طراحی می گردد.
محمدفرزان صباحی حسین سعیدی
داشتن کیفیت یکسان برای همه کاربران یک مزیت بزرگ در سیستمهای چندکاربری محسوب می شود. در سیستمهای سلولی که چندین کاربر بطور همزمان در سیستم حضور دارند، طراحی به گونه ای که کیفیت یکسانی برای همه کاربران فراهم شود مطلوب می باشد. با این کار علاوه بر اینکه طراحی و کنترل سیستم ساده تر می شود عملکرد بهتری نیز بوجود می آید. در این نوشتار سیستمهای مبتنی بر cdmaبا تاکید ویژه بر سیستمهای سلولی مورد بحث قرار گرفته اند. مزایای سیستمهای و همچنین مسایلی که اختصاصا دراین سیستمها مطرح هستند ( نظیر کنترل توان و آشکار سازهای چندکاربری) مورد بحث قرار گرفته و بررسی آماری مقدار تداخل و احتمال خطا انجام شده است . یک فصل جداگانه نیز به بررسی سیستمهای مخابرات سیار مبتنی برcdma اختصاص یافته است. در سیستمهای cdmaچون کاربران بطور همزمان از فرکانسهای یکسان استفاده می کنند فراهم کردن کیفیت میانگین براحتی امکان پذیر می شود. به دلیل اینکه تداخل نقش بسیار مهمی در کیفیت ایفا می کند روشهایی که تداخل دیده شده توسط هر کاربر را به سمت میانگین نزدیک کنند همه کاربران را به کیفیت یکسانی می رسانند. یک راه بوجود آوردن تداخل میانگین استفاده از دنباله های بسیار بلند شبه تصادفی برای گسترش طیف سیگنال کاربران است . دراین روش توان تداخل دیده شده توسط هر کاربر یک متغیر تصادفی است که از نظر میانگین برای همه کاربران ثابت است مزایا و معایب چنین روشی در فصل چهارم مورد بحث قرار گرفته است .روش دیگر، استفاده از مجموعه ای از دنباله های کوتاه وتعویض دایمی دنباله مخصوص هر کاربر است . به این طریق ( که پرش کد نام دارد) تداخل دیده شده توسط هر کاربر بوسیله میانگین مقادیر همبستگی متقابل بین دنباله های مجموعه مشخص می شود. سیستم مبتنی بر پرش کد از نظر تحلیلی و شبیه سازی در این پایان نامه بررسی شده و تفاوت آن با سیستمهایی که از کدهای کوتاه یا بلند استفاده می کنند مورد تاکید قرار گرفته است . شبیه سازیها، که در کانالهای گوسی و محو شدگی چند مسیری انجام شده اند، نشان دهنده این موضوع هستند که کیفیت یکسانی برای همه کاربران به دست می آید . همچنین نشان داده شده است که با استفاده از پرش کد ظرفیت بیشتری برای سلول می توان به دست آورد.
مجید رجا حسین سعیدی
شارژینگ مراکز تلفنی مهمترین اطلاعاتی است که برای هر یک از مشترکین به ازا هر مکالمه ای که انجام می دهند در سوئیچ ثبت می شود این اطلاعات بسته به نوع سوئیچ دارای فرمت های مختلفی می باشد. از این اطلاعات می توان برای کنترل ترافیک کانالهای سوئیچ های مخابراتی استفاده کرد. در این پروژه سعی شده اولا با شناسایی سخت افزار سوئیچ راهکارهایی برای استخراج شارژینگ از آنها بدست آید و ثانیا به بررسی این موضوع بپردازیم که چگونه می توان از اطلاعات شارژینگ برای بررسی و کنترل ترافیک کانالهای یک سوئیچ مخابراتی استفاده کرد و آیا می توان اطلاعات شارژینگ یک مرکز را برای مرکز دیگری استفاده کرد؟
احمدرضا شاکران علیمحمد دوست حسینی
در سالهای اخیر بدلیل افزایش نیاز به سیستمهای مخابرات سیار، توسعه این سیستمها و سرویس دهی بهتر به کاربران مورد توجه محققان قرار گرفته است. اخیرا دسترسی چندگانه با تسهیم کد جذابیت ویژه ای در سیتمهای مخابرات سیال سلولی یافته است. آشکارسازی پیام هر کاربر با وجود تداخل بوجود آمده توسط کاربرهای دیگر با خط روبرو می گردد. همچنین وجود مسئله دور ونزدیک در این محیط کیفیت آشکارسازی را بدتر خواهد کرد. گیرنده بهینه برای کانال گوسی توسط الگوریتم ویتربی طراحی می شود، ولی پیچیدگی آن بصورت نمائی با تعداد کاربرها افزایش می یابد. به همین دلیل ساختارهای شبه بهینه گوناگونی ارائه و بررسی شده اند که در این پایان نامه معرفی خواهند شد. عملکرد ترکیب های مختلف حذف تداخل با گیرنده های چند کاربره در کانال گوسی، و با فرض همزمانی، از لحاظ رفتار در مقابله با مسئله دور ونزدیک و همچنین افزایش تعداد کاربر مورد بحث قرار گرفته و روشی برای کاهش پیچیدگی و اثر بر عملکرد ارائه می گردد. با مطالعه ساختار و رفتار گیرنده در حالت ناهمزمانی خواهیم دید که عملکرد گیرنده کور تحت شرایطی به عملکرد گیرنده بهینه نزدیک می گردد.
کمال شاه طالبی علیمحمد دوست حسینی
استفاده از معیارهای پایا در طراحی الگوریتمها و بررسی عملکرد آنها جایگاهی ویژه در دانش مخابرات و کنترل دارد. یک معیار مناسب در طراحی الگوریتمهای وفقی پایا نرم h می باشد. با استفاده از این نرم و با در نظر گرفتن سرعت تغییرات پارامتر در یک مدل کاربردی دو الگوریتم در رده الگوریتمهای lms و (least mean squared) و (normalized lms) nlms با عنوانهای (second order lms) slms و (second order nlms) snlms بدست آورده و عملکرد آنها را با الگوریتم کالمن مقایسه کرده ایم. نتایج شبیه سازی نشانگر عملکرد مناسب (از لحاظ انتقال انرژی نوین) الگوریتم slms در محیط های با تغییرات آرام و کارائی مطلوب الگوریتم snlms حتی در محیطهای با تغییرات نسبتا شدید می باشند.از سوی دیگر یکی از شیو ه های مناسب که طی دو دهه اخیر در طراحی الگوریتمهی وفقی مورد توجه قرار گرفته است، طراحی الگوریتمهائی موسوم به الگوریتمهای (optimal bounding ellipsoid) obe می باشد. مهمترین فرضیه در طراحی این الگوریتمها دانش طراح از سطح ماکزیمم نویز اندازه گیری و همچنین از بیضی گونی که پارامتر در آن قرار دارد است. در این راستا با جایگزینی فوق کره به جای بیضی گون الگوریتمی به نام (modified nlms) mnlms ارائه کرده ایم. الگوریتم mnlms الگوریتمی با ساختار بسیار ساده در رده الگوریتم nlms و از خانواده الگوریتمهای obe می باشد. شباهت خاص این الگوریتم به الگوریتم nlms تائیدی ضمنی بر پایائی آن می باشد. به منظور غلبه بر محدودیت آگاهی از سطح ماکزیمم نویز در این الگوریتم، یک شیوه جدید برای تخمین ماکزیمم دامنه در آن بدست آورده ایم. قضایای مربوطه و نتایج شبیه سازی الگوریتم اولیه و الگوریتم تکمیلی با عنوان (aoutomatic bounding estimation - mnlms) abe-mnlm کارائی الگوریتم تکمیلی را در شرائط مناسب تائید می کنند.