نام پژوهشگر: سکینه موید محسنی
سمیه موخواه آزیتا گشتاسبی
خونریزی زیاد قاعدگی یکی از علل عمد? کاهش کیفیت زندگی در زنان سنین باروری و نیز کم خونی فقر آهن محسوب می گردد. مطالع? حاضر به منظور بررسی و مقایس? اثر درمانی داروی مدروکسی پروژسترون استات و تران اگزامیک اسید بر منوراژی صورت گرفته است. معیارهای ورود به مطالعه شامل سن 45-20 سال، قاعدگی منظم، شکایت از خونریزی زیاد قاعدگی در چند سیکل پیاپی، عدم مصرف داروهای هورمونی و داروهای موثر بر خونریزی قاعدگی، فقدان هرگونه بیماری سیستمیک یا علل پاتولوژیک برای خونریزی زیاد قاعدگی، هموگلوبین بیشتر 5/10 نانوگرم بر دسی لیتر و عدم استفاده از مکمل آهن بود. 119 زن با شکایت از خونریزی زیاد قاعدگی با سیکلهای منظم از درمانگاه ابوریحان و مراکز بهداشتی شرق تهران بررسی شده و از بین آنها 90 نفر از زنان واجد شرایط وارد مطالعه شدند، که 71 نفر مطالعه را به پایان رساندند. پس از یک سیکل کنترل برای بررسی حجم و مدت خونریزی پایه بیماران به طور تصادفی به دو گروه درمانی تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با مدروکسی پروژسترون استات (44 نفر) و گروه دوم تحت درمان باتران اگزامیک اسید (46 نفر) قرار گرفتند. مدروکسی پروژسترون استات با دوز 5 میلی گرم هر 12 ساعت، از روز 5 تا 26 سیکل قاعدگی و تران اگزامیک اسید با دوز 500 میلی گرم هر 6 ساعت از روز 1 تا 5 قاعدگی، در سه سیکل متوالی تجویز شدند. داده های مربوط به میزان خونریزی قاعدگی (چارت تصویری ارزیابی خونریزی pblac)، طول مدت پریود، کیفیت زندگی (پرسشنامه سلامت عمومی sf-36 و پرسشنامه اختصاصی mq) و مقادیر آزمایشگاهی هموگلوبین و فریتین خون قبل و بعد از مداخله جمع آوری شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج: در هر دو گروه کاهش معنادار در میانگین امتیاز pblac و طول مدت پریودهای قاعدگی و همچنین افزایش معنادار در برخی امتیازهای کیفیت زندگی و مقادیر هموگلوبین و فریتین خون طی سه سیکل درمان مشاهده شد. مدروکسی پروژسترون استات متوسط امتیاز pblacاز15/220 قبل از مداخله به 81/108 در سومین سیکل مداخله کاهش داد (0001/0p<). تران اگزامیک اسید نیز متوسط امتیاز pblac از 86/242 قبل از مداخله به50/101 در سومین سیکل مداخله کاهش داد (0001/0p<). تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر میزان خونریزی در هر سیکل براساس امتیاز pblac، قبل و بعد از مداخله مشاهده نشد (05/0<p). تفاوت معنی داری در رتب? کیفیت زندگی، طول مدت خونریزی قاعدگی، میزان رضایت از درمان و عوارض جانبی ناشی از درمان قبل و بعد از مداخله در گروه های درمان با مدروکسی پروژسترون استات و تران اگزامیک اسید مشاهده شد ( به ترتیب009/0 =p ، 0001/0p< ، 003/0 =p و 002/0=p ). تفاوت معنی داری در مقادیر هموگلوبین و فریتین خون بین دو گروه، قبل و بعد از مداخله مشاهده نشد( به ترتیب 5/0 =p و 7/0 =p ). نتیجه گیری: با توجه به اینکه اثرات تران اگزامیک اسید و مدروکسی پروژسترون استات در درمان منوراژی مشابه می باشد و مصرف تران اگزامیک اسید در مقایسه با مدروکسی پروژسترون استات سبب بهبود کیفیت زندگی زنان در بعد سلامت عمومی می شود(009/0=p) و علاوه بر آن بدلیل اینکه در مدت کوتاه تری از سیکل قاعدگی استفاده می شود، با پذیرش بیشتری از سوی بیماران مواجه است و عوارض کمتری را بهمراه دارد( بروز عوارض جانبی 7 نفر در مقایسه با 16 نفر، 42/18 درصد در مقایسه با 48/48 درصد) و به خصوص اثرات کمتری بر روی سیکل قاعدگی داشته و عوارضی مانند لکه بینی و بی نظمی قاعدگی را به همراه ندارد. به نظر می رسد درمان منوراژی با تران اگزامیک اسید روش دارویی موثرتر و کارآمد تری می باشد. کلید واژه : منوراژی، تران اگزامیک اسید، مدروکسی پروژسترون استات ، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت
نیلوفر سرچمی مریم ربیعی
مقدمه: کمردرداز شایعترین شکایات زنان باردار است. کمردرد می تواند سطح فعالیتهای روزمره ی زنان باردار را تحت تاثیر قرار داده، باعث ناتوانی قابل توجه در زندگی زنان باردار گردد. منظور از ناتوانی، اختلال در فعالیتهای روزمره ی زندگی همچون انجام کارهای شخصی، بلند کردن اجسام، راه رفتن، ایستادن، نشستن، خوابیدن، زندگی اجتماعی و مسافرت می باشد. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع کمردرد، ارزیابی شدت و ناتوانی های ناشی از کمردرد در هر یک از سه ماهه های بارداری می باشد. روش کار: از طریق یک مطالعه ی مقطعی، روی514 زن باردار با سن بارداری 4 تا40 هفته، که به سه درمانگاه در شهر تهران مراجعه کرده بودند، انجام شده است. پرسش نامه ی مورد استفاده شامل اطلاعات دموگرافیک، visual analog scale(vas) و پرسش نامهی ناتوانی کمردرد oswetry بود. در این مطالعه رگرسیون لوجستیک و خطی استفاده شده است. p-value کمتر از 05/0 معنادار تعریف شده است. یافته ها: شیوع کمردرد (09/69%) بود. ارتباط معناداری بین سن مادر، سن بارداری، نمای توده ی بدنی، تعداد دفعات بارداری و زایمان، کمردرد مزمن قبلی و کمردرد در بارداری قبلی با میزان oswestry disability index (odi)وجود داشت. میانگینvas 88/10±2/38 و میانگین (odi) 30/18±38/35 بود. بیشترین شدت درد مربوط به سه ماهه ی دوم و بیشترین ناتوانی مربوط به سه ماهه ی سوم بارداری بود.1/77%از زنان باردار دارای کمردرد، از ناتوانی متوسط تا بسیار شدید شکایت داشتند. نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد، کمردرد فعالیت های روزمره ی عده ی کثیری از زنان باردار را به گونه ای تحت تاثیر قرار داده که منجر به ناتوانی متوسط تا بسیار شدید در آنان شده است.
عفت کلاته سکینه موید محسنی
سزارین بعنوان راه شکمی زایمان در مقایسه با زایمان طبیعی از راه واژن، عوارض و خطراتی را برای مادر در بردارد . با پی بردن به علل سزارین و عوامل موثر بر آن می توان حتی الامکان از میزان سزارین کاست، بدون اینکه جنین در معرض خطر بیشتری قرار گیرد. هدف از انتخاب این پایان نامه، بررسی فراوانی علل سزارین و تعیین عوامل موثر بر آنست . در مدت 4 ماه متوالی در بیمارستانهای دانشگاه شاهد ، 2/56 درصد زایمانها به صورت سزارین بوده است که شایعترین علت آن سزارین های تکراری است. از عوامل موثر برآن سن مادر بوده که هر چه سن مادر بیشتر باشد، احتمال عمل سزارین بیشتر است. در این مطالعه ، میزان پاریتی ارتباطی با نوع زایمان نداشته است و نوع زایمان هم بر آپگار نوزادان تاثیری نداشته است. سابقه نازایی نیز، یکی از عوامل موثر بر نوع زایمان بوده ، طوریکه بیشتر افراد با سابقه نازایی تحت عمل جراحی سزارین قرار گرفته اند.