همگام با پیشرفت جوامع بشری از لحاظ تکنولوژی و ظهور دستاوردهای نو در قلمرو علوم تجربی ، مسائل و موضوعات پیچیده و نوین فقهی و حقوقی نیز پدیدار گردیده ،از این رو راه حل های مناسب خویش را می طلبد . مداخله شخص ثالث در تولید مثل مصنوعی انسان که در سایه پیشرفت های عظیم علمی و با بهره گیری از اسپرم و تخمک ،امکان پذیر گردیده ،باعث بروز مباحث جدیدی در حوزه فقه و حقوق شده است.فقه امامیه با برخورداری از اصل«اجتهاد»، توانایی رویارویی با مسائل نوپیدا و ارائه بهترین راه حل ها را داراست.«تلقیح مصنوعی» نیز یکی از مسائل مستحدثه است که پیشرفت دانش پزشکی آن را به عرصه فقه و حقوق کشانده و برای آن موضوع سازی کرده است . از آن جا که قوانین و مقررات حقوقی ما ،بر اساس اصل چهارم ق.ا ،ریشه در احکام اسلام دارد ،بنابراین مجالس قانون گذاری نمی توانند بدون بهره مندی از آراء فقها ،به قانون گذاری بپردازند . هدف این تحقیق تلاش در جهت پاسخگویی به سوالات و شبهات فقهی موجود در جامعه در خصوص انواع روش های تلقیح مصنوعی و تبعات حقوقی ثانوی مربوط به آن است . نگارنده با بیان نظری و توصیفی و روش کتابخانه ای در سه بخش ،به بررسی فقهی و حقوقی تلقیح مصنوعی می پردازد،با توجه به اینکه بخش دوم آن فقهی است به این نکته توجه می دهد که تلقیح مصنوعی از نظر فقهی جایز است یا خیر؟و بخش سوم به بررسی حقوقی نسب طفل حاصل از تلقیح مصنوعی می پردازد،چرا که با معلوم شدن نسب طفل ،آثار حقوقی دیگر او روشن می گردد. ابتدا سوالاتی مطرح می شود که آیا انتقال نطفه ی حاصل از اسپرم با تخمک بیگانه ،در رحم زن دیگر ،جایز است. و مقصود از زنا ،شامل تلقیح با اسپرم بیگانه می شود ؟ و به تبع آن فرضیه هایی مطرح می شود که خلاصه آن چنین است تلقیح زن با اسپرم بیگانه ،حرام و زنا محسوب نمی شود و دارای آثار حقوقی است.و نتایج زیر حاصل می شود ،بر اساس نظرات اکثر فقها،تلقیح مصنوعی بین زن و شوهر به شرط پرهیز از مقدمات حرام جایز است و پس از مرگ هر یک زوجیت باقی بوده و تلقیح تا زمان انقضای عده جایز است و انتقال اسپرم بیگانه به رحم زن حرام است و طفل ،ملحق به صاحب نطفه و تخمک است و آثار حقوقی بر آن بار می شود .

اسکیزوفرنی ،(scz) ، یک بیماری روانی با علائم متغیر می باشد که یک درصد از جمعیت جهان را تحت تاثیر قرار می دهد.روانپزشکان ، اسکیزوفرنی را نوعی بیماری ذهنی می شناسند که، فرد مبتلا قابلیت تمیز دادن بین افکار و تصورات خودش و واقعیت را ندارد و تحت تاثیر فاکتورهای ژنتیکی و محیطی مختلفی قرار میگیرد.نشان داده شده است که ژن hnf1a نقش مهمی در اختلالات کبدی ایفا می کندو ارتباطی که اختلالات کبدی با اسکیزوفرنی دارد در این مطالعه مورد توجه قرار گرفته است..هدف مطالعه حاضر ارزیابی ارتباط احتمالی بین پلی مورفیسم های ژن hnf1a وبیماری اسکیزوفرنی می باشد . روش ها: در این مطالعه ی مورد-شاهدی، dna از نمونه های خون بیماران مبتلا به اسکیزوفرن شهرستان یاسوج و افراد کنترل نیز از این شهر جمع آوری شد، در مجموع 100بیمار که شامل 59 مرد و 41 زن و100نفر سالم که شامل 53 زن و 47 مرد بودند. پلی مورفیسم های ژن hnf1a (rs1169288و(rs17847497 با استفاده از تکنیک tetra primer arms-pcr بررسی شدند. نتایچ: نتایج این مطالعه نشان می دهد که ژنوتیپ tt در snp (rs1169288) خطر بیماری را افزایش می-دهد ،که از لحاظ آماری معنی دار است [or=5,ci(95%)=1.4-18,p=0.02]. بحث: در نهایت، نتایج این مطالعه نشان می دهد که پلی مورفیسم ( rs1169288 g/t) hnf1a می تواند به عنوان یک فاکتور خطر برای اسکیزوفرنی در نظر گرفته شود. تایید این نتایج نیازمندبررسی در سایر جمعیت ها وهمچنین نمونه هایی با اندازه های بزرگ تر خواهد بود. کلمات کلیدی: اسکیزوفرنی،اختلالات کبدی ، پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی(snp)، ژن hnf1a

هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی نسبی تمایل کادر پرستاری و مامایی شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر زاهدان به انجام سزارین و علل آن در سال 80 بوده است . نتایج نشان می دهد که بیشترین علت تمایل به انجام سزارین ترس از افتادگی رحم و شل شدن واژن بوده است و علت دوم، ترس از درد زایمان بوده است .

رشد سریع جمعیت در جهان امروز بصورت یک مشکل اصلی کشورها مطرح می باشد. روند رو به رشد جمعیت اهمیت اجرای برنامه های کنترل جمعیت و تنظیم خانواده را بیش از پیش خاطر نشان می نمایند. عمل وازکتومی یک روش بی خطر، راحت، ارزان و موثر برای پیشگیری دائمی از حاملگی می باشد که میزان شکست آن در مقابل سایر روشهای پیشگیری از حاملگی ناچیز می باشد و به صورت جراحی سرپایی و در مدت کمتر از 20 دقیقه قابل انجام می باشد. معلمان گروه فرهنگی و تحصیلکرده جامعه می باشند. بنابراین شناخت سطح آگاهی و نگرش آنها می تواند نمادی از اطلاع رسانی صحیح در مورد این روش باشد و عملکرد آنها می تواند باعث اشاعه فرهنگ وازکتومی می شود. این مطالعه به صورت توصیفی-تحلیلی و ‏‎cross-sectional‎‏ بر روی 390 نفر از معلمان متاهل و مرد دبیرستانها و مدارس راهنمایی زاهدان با نمونه گیری مرحله ای و پر نمودن پرسشنامه انجام شد. میانگین نمره آگاهی معلمان در مورد وازکتومی 3/1 برای همه گروهها از کل 4 نمره بود. طبق آزمون ‏‎t-test‎‏ بین سطح آگاهی معلمان و سطح تحصیلی آنها رابطه معنی داری یافت نشد. میانگین نمره نگرش معلمان در مورد وازکتومی 52/1 برای همه گروه ها از کل 9 نمره بود. نگرش معلمان در مورد نقش زوجین در پیشگیری از بارداری طبق آزمون کای-اسکوئر با رشته تحصیلی آنها رابطه داشته و با سطح تحصیلات آنها رابطه معنی دار ندارد. به طوری که معلمان گروه تجربی تمایل بیشتری به انجام وازکتومی دارند. بیشترین نقش در اطلاع رسانی در مورد وازکتومی را رسانه های گروهی و رزوننامه ها و مجلات به عهده داشته اند. 1/93% معلمان حاضر به انجام وازکتومی در آینده نمی باشند و 4/86% معلمان از روشهای پیشگیری از حاملگی استفاده می کنند که تنها 8/0% وازکتومی انجام داده اند. این مطالعه نشان داد که معلمان با وجود سطح سواد مناسب از آگاهی و نگرش مناسبی در مورد وازکتومی برخوردار نمی باشند و نیاز به آموزش و رفع مشکل فوق در جامعه مشاهده می گردد.

یکی از مشکلات در نوزادان بدنیا آمده کم بودن وزن نوزاد به هنگام تولد می باشد. مرگ و میر نوزادانی که وزنشان به هنگام تولد کمتر از 2500 گرم است ‏‎(l.b.w)‎‏ افزایش قابل توجهی دارد. عوامل زیادی روی وزن هنگام تولد تاثیر دارند یکی از مسائلی که احتمالا در کم وزن بودن نوزاد تاثیر دارد وجود گره های بند ناف و پیچ خوردگی بند ناف می باشد. بنابراین در این مطالعه شیوع تولدهای ‏‎l.b.w‎‏ در مادرانی که جنین آنها دچار گره یا پیچ خوردگی بند ناف دور بدن می شوند بررسی شد و تاثیر احتمالی گره یا پیچ خوردگی بند ناف روی مورتالیتی و مکونیال بودن و آپگار بعد از تولد مورد مطالعه قرار گرفت. 9504 نوزاد متولد شده از مادران با پاریته 3- 1 و سن 35 -18 سال که پره اکلامپسی نداشته، دارای نژاد ایرانی و خانه دار بوده و سیگار نیز نبودند مورد بررسی قرار گرفتند. منبع اطلاعات پرونده های مادران و نوزادانی بودند که در زایشگاه قدس زاهدان به دنبا آمده بودند. این یک مطالعه توصیفی - تحلیلی بود که به صورت مقطعی انجام شد. از 9504 نوزاد 9359 نفر بدون گره یا پیچ خوردگی بودند و 145 نوزاد گره یا پیچ بند ناف داشتند. طبق آزمون کای - دو از اطلاعات بدست آمده رابطه معنی درای بین گره بند ناف و l.b.w بودن بدست نیامد. با استفاده از آزمون دقیق فیشر نشان داده شد که بین گره یا پیچ خوردگی و مورتالیتی 24 ساعت بعد از تولد ارتباط وجود ندارد. و با استفاده از همین آزمون نشان داده شد که بین آپگار زیر 7 و گره بند ناف ارتباط وجود دارد و با استفاده از آزمون کای - دو نشان داده شد که بین وجود گره یا پیچ خوردگی بند ناف و مکونیال بودن نوزاد ارتباط وجود دارد.