نام پژوهشگر: حسین حبیبی
حسین حبیبی سعید آبرون
بیماری(mm) multiple myeloma یکی از جمله سرطان های خون می باشد که بر خلاف بقیه لوسمی ها، سلول های سرطانی (پلاسماسل های سرطانی )کمتر وارد جریان خون میشوند. پلاسما سل های سرطانی بیشتر عواملی را تولید می کنند که این عوامل باعث ایجاد مشکلات جدی در بیماران مبتلا بهmm می شود.. از بین مشکلات مختلف در بیماران مبتلا به mm، افزایش فعالیت استئوکلاست ها و مهار استئوبلاست ها و متعاقب آن پوکی استخوان، شکستگی های خودبخودی و دردهای استخوانی خصوصاًهنگام تحرک، مهمترین عوارضی است که این بیماران از آن رنج می برند.مشخص شده ژنی بنامsost، پروتئین اسکلروستین(sclerostin) را تولید می کند که این پروتئین با مهار اختصاصی گیرنده wnt، باعث مهار تمایز و تکثیراوستئوبلاست ها و کاهش ترمیم استخوان می شود. باتوجه به اینکه اسکلروستین به طور اختصاصی مسیر پیام رسانیwntرا دراوستئوبلاست مهار می کنددر صورتی که ژن تولید کننده اسکلروستین(sost) در سلول های رده میلومایی بیان شود با مهار آن می توان به طور کاملا اختصاصی باعث افزایش استئوبلاست ها در این بیماران شده و ترمیم استخوان در آنها را القاء نمود، از این رو مشکل پوکی استخوان در بیماران mm با کمترین اثر جانبی قابل حل خواهد بود( مسیر پیام رسانی wnt علاوه بر اوستئوبلاست ها در در سلول های دیگر نیز وجود دارد و مهار غیر اختصاصی آن ممکن باعث ایجاد اثرات جانبی مثل القاء سرطانشود).جهت این مطالعه سل لاین میلومای u266 از انستیتو پاستور ایران خریداری شد و سپس پلاسما سل های میلومای از بیماران مبتلا به مالتیپل میلوما که مغز استخوان آنها بیش از 70% پلاسماسل داشتجداگردیدو پس از استخراج rnaبیان ژن sost توسط روشrt-pcr مورد ارزیابی قرار گرفت.در این مطالعه مشخص شد که سل لاین های میلومایی وپلاسما سل های میلومایی جدا شده از بیماران، ژن sost را بیان می کنند. با توجه به این که در بین عوامل مهاری تمایز استئوبلاستی، sclerostin دارای اختصاصیت بیشتری می باشد و همچنین با مشخص شدن اینکه ژن sost در بیماران mmبیان می شود،می توان گفت که مهار تمایز اوستئوبلاست ها در بیماران میلومایی بدلیل بیان sost می باشد و درنتیجه می توان از عوامل مهاری sclerostinبعنوان یک رویکرد درمانی جدید در درمان مشکلات استخوانی بیماران میلومایی استفاده نمود. قابل ذکر است که راه اندازی مسیر wntبه وسیله عوامل غیر اختصاصی با اثرات جانبی مختلفی می تواند همراه باشد اما چون sost به صورت اختصاصی برای مهار wntدراستئوبلاست عمل میکند بنابرین مهار sostدر بیماران mmدارای اثرات جانبی بسیار کمتری خواهد بود.
حسین حبیبی سید مهدی یدی همدانی
یکی از مفیدترین روش های کاهش تصادفات ترافیکی و به همراه آن کاهش مرگ و میر ناشی از تصادفات جاده ای، تجهیز خودروها به سامانه های الکترونیکی بازدارنده تصادف است.میزان تاثیرگذاری این سامانه ها در کشورهای مختلف، متفاوت هستند که این اختلاف تابع دلایل زیادی از جمله شرایط فرهنگی و اجتماعی رانندگان می باشد. نصب سامانه های الکترونیکی بازدارنده تصادف را می توان از دیدگاه اقتصادی بررسی نمود که این تحلیل اقتصادی از روش تعیین فایده به هزینه نصب این سامانه ها مقدور است.در این پایان نامه مدلی ارائه شده است که بر اساس آن با داشتن اطلاعاتی مانند تعداد کشته شدگان ، مجروحین و تصادفات ، هزینه تصادفات سالیانه کشور قابل محاسبه است.با استفاده از همین مدل هزینه تصادفات برون شهری ایران در سال های 1384 تا 1389 محاسبه شده که در سال 1389 مبلغی معادل 123732 میلیارد ریال هزینه تصادفات برون شهری ایران شده است. با بررسی رفتار ترافیکی رانندگان می توان به نحوه تاثیر خصوصیات اجتماعی رانندگان بر روی میزان تاثیرگذاری این سامانه ها پی برد.در این پایان نامه با طراحی یک پرسش نامه ، خصوصیات شخصی رانندگان و تأثیر این خصوصیات بر رفتار ترافیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.نمونه انتخابی، رانندگان شهر کرج انتخاب شده اند. از نتایج قابل توجه این پایان نامه می توان به میزان آگاهی پایین رانندگان از سامانه های ایمنی بازدارنده تصادف اشاره کرد. پایین بودن سطح آگاهی رانندگان از این سامانه ها ، منجر به اعتماد بیش از حد کاذب رانندگان به سطح ایمنی خودروی خود شده است. این اعتماد کاذب به سامانه های ایمنی بازدارنده تصادف، باعث بروز رفتارهای ترافیکی پرخطری شده است که احتمال وقوع تصادف را افزایش می دهد. از یافته های دیگر این پایان نامه می توان به رتبه پایین عامل ایمنی هنگام خرید خودرو نزد رانندگان اشاره کرد.در میان 5 عامل تعریف شده تأثیرگذار بر خرید خودرو،عامل ایمنی پس از عوامل زیبایی و قیمت در رتبه سوم قرار گرفت که این نکته نشان دهنده عدم توجه رانندگان ایرانی به مقوله ایمنی است.به نظر می رسد اگر تصمیم گیرندگان ترافیکی با راهکارهای متفاوت، میزان آگاهی رانندگان از این سامانه ها را افزایش دهند، می توان میزان تأثیرگذاری این سامانه ها در کاهش تصادفات را افزایش داد. در قسمت دیگری از این پایان نامه روش محاسبه میزان تاثیرگذاری سامانه های الکترونیکی بازدارنده تصادف ارائه شده است که بر اساس میزان تاثیرگذاری سامانه های بازدارنده، هزینه های تصادفات کاهش یافته توسط این سامانه ها محاسبه شده و تحلیل فایده به هزینه انجام شده است.
حسین حبیبی کیومرث زرگوش
در این پروژه تحقیقاتی، پلیمر جدید پلی آمیک هیدرازید(pah) از واکنش پلیمر شدن تراکمی مول به مول ترفتالوهیدرازید و پیروملتیک دی انیدرید در حلال dmso تهیه شد. با بررسی طیف سنجی مادون قرمز (ft-ir) و رزونانس مغناطیسی هسته (nmr) ساختار پلیمر جدید تأیید شد. سپس نانوذرات مغناطیسی مگنتیت (fe3o4) به روش هم رسوبی تهیه شد. مشخصات نانوذرات مغناطیسی تهیه شده توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem)، ft-ir و آنالیز پراش اشعه ایکس (xrd) مورد مطالعه قرار گرفت. تصاویر tem قطر نانوذرات fe3o4 را حدود 15-5 نانومتر نشان داد. سپس نانوکامپوزیت fe3o4@pah از واکنش بین pah و نانوذرات fe3o4 با روش کمک شده اولتراسونیک تهیه شد. قابلیت حذف یون های فلزات سنگین pb2+ و cd2+ از محلول، توسط پلیمر pah و نانوکامپوزیت fe3o4@pah بررسی شد. همچنین اثر ph، زمان تماس، غلظت یون فلزی، دما و الکترولیت زمینه بر خواص جذبی هر دو جاذب مورد بررسی قرار گرفت. حداکثر ظرفیت جذب برای pb2+ و cd2+ با جاذب pah به ترتیب 119 و 56 میلی گرم بر گرم و برای جاذب fe3o4@pah به ترتیب 139 و 103 میلی گرم بر گرم بدست آمد. حضور گروه های کمپلکس کننده آمیدی و کربوکسیلی در سطح هر دو جاذب تهیه شده، موجب کاهش مزاحمت جذب یون های فلزی قلیایی خاکی شد. این اثر احتمالاً به برهمکنش های قوی نرم- نرم میان سایت های آمیدی در سطح جاذب های سنتز شده و یون های فلزی سنگین برای تشکیل کمپلکس، مربوط می باشد. با بررسی سینتیک و ایزوترم های جذب مشخص شد که جذب یون های فلزی به واسطه تشکیل کمپلکس میان سایت های فعال جاذب و یون های فلزی سنگین انجام می گیرد. آزمایش های واجذب تحت شرایط ناپیوسته انجام گرفت و نشان داد که هر دو جاذب قابلیت استفاده تا 4 مرحله برای حذف یون های فلزات سنگین را دارند. به منظور ارزیابی توانایی کاربردی جاذب های تهیه شده برای حذف یون های فلزات سنگین از نمونه های پساب صنایع مهمات سازی (مهام) و رنگ سازی (حسام) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان دادکه پلیمر pah و نانوکامپوزیت fe3o4@pah می توانند به عنوان جاذب های کارآمد برای حذف یون های فلزات سنگین از پساب های صنعتی مورد استفاده قرار گیرند.
حسین حبیبی
چکیده ندارد.