نام پژوهشگر: نعمت‌اله رشیدنژادعمران

بررسی ساختاری-زمین ساختی درونهشته های موته، محلات و لای بید (پهنه سنندج-سیرجان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1389
  مهتاب افلاکی   محمد محجل

در سه درونهشته با راستای ene-wsw محلات، موته و لای بید واقع در زیر پهنه با دگرریختی پیچیده سنندج-سیرجان، خاور گلپایگان، واحدهای سنگی قدیمی که توسط مرزهای گسله محدود شده اند، از بین واحدهای سنگی جوانتر به سطح رخنمون یافته اند. از آنجا که با وجود مطالعات ساختاری متعدد در محدوده درونهشته موته الگوی تکاملی یکسانی برای آن ارائه نشده، علاوه بر موته دو درونهشته دیگر موجود در منطقه نیز انتخاب شدند تا پس از تعیین ساختارهای داخلی آن دو (گامه های چین خوردگی، هندسه و کینماتیک گسلها و تعیین وضعیت پهنه های برش میلونیتی)، مقایسه ساختارها در سه منطقه و بررسی وضعیت واحدهای نابرجای دولومیتهای پرمین در منطقه موته بتوان به الگوی تشکیل و میزان نقش حرکات ترافشارشی راستگرد پهنه سنندج-سیرجان و گسلهای پی سنگی در شکل گیری آنها پی برد. نتایج موید شباهت زیاد ساختارهای مطالعه شده در سه منطقه می باشد که توجیهی بر تاریخچه تشکیل و تکوین ساختاری یکسان آنها است. همانند سایر بخشهای پهنه سنندج سیرجان، فشارش ناشی از همگرایی مایل ورق عربی با خرد قاره ایران مرکزی، اواخر ژوراسیک، سبب ایجاد چین های گامه اول و دوم در منطقه شد. علاوه بر این، ترافشارش راستگرد این پهنه باعث خمش راستای پهنه گسل پی سنگی شده است که با امتداد ne-sw از منطقه عبور می کند. برخورد میوسن ورق عربی با خرد قاره ایران مرکزی، علاوه بر توسعه چینهای گامه سوم، منجر به فعال شدن این گسل بصورت یک پهنه ترافشارش چپگرد، تبدیل خمها به خمهای فشارشی و نهایتاً تشکیل ساختارهای فراجسته (pop-up structure) مرتبط با آن شد، که به تدریج تحت تاثیر گسلهای همسو و ناهمسو با این پهنه ها در حال تقسیم شدن به بخشهای مجزا می باشند. تشکیل ورقه دولومیتی نابرجای پرمین بازسازی شده در منطقه موته را، با توجه به مطالعات پیشین، می توان به یک رخداد کششی و بالاآمدگی (exhumation) قبل از ائوسن منطقه نسبت داد که در مرحله بعدی و ایجاد ساختارهای فراجسته، بخشهایی از آن به سطح رخنمون یافته است.

پترولوژی و ژئوشیمی سنگ های دگرگونی مافیک (متابازیت) و گنیس های شمال شرق گلپایگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم 1392
  لیلا معروفی   نعمت اله رشیدنژادعمران

کمربند دگرگونی-ماگمایی موته-گلپایگان بخشی از زون سنندج-سیرجان بوده و در شمال شرق گلپایگان واقع شده است و شامل سنگ های آمفیبولیت، شیست های متنوع، کوارتزیت، مرمر، گنیس و گرانیت های میلونیتی بوده که توده های نفوذی متعددی در آن تزریق شده است. پژوهش حاضر به بررسی متابازیت ها و گنیس های این منطقه پرداخته است. از نظر توزیع مکانی، متابازیت ها به چهار گروه دسته بندی شده اند: متابازیت های چاه باغ، متابازیت های آدربا (درون و حاشیه ی پایینی کمپلکس گنیسی)، متابازیت های شمال روستای فاویان (حاشیه ی پایینی کمپلکس گنیسی) و متابازیت های اچستان (حاشیه ی فوقانی کمپلکس گنیسی). این سنگ ها با لیتولوژی آمفیبولیت و آمفیبول- بیوتیت شیست، دارای ترکیب کانی شناسی ساده ای بوده و از آمفیبول، پلاژیوکلاز و کوارتز تشکیل شده اند. بیوتیت، اپیدوت، ایلمنیت و اسفن از فازهای فرعی این سنگ ها هستند. آمفیبول ها عمدتا ترکیب کلسیک داشته و پلاژیوکلازها از نوع آندزین ولابرادوریت هستند که نشاندهنده ی رخساره ی آمفیبولیت می باشد. حضور کانی های حاصل از آلتراسیون آمفیبول و پلاژیوکلاز مانند اپیدوت و کلریت و سریسیت نشاندهنده ی این است که این سنگ ها پس از دگرگونی در حد رخساره ی آمفیبولیت، متحمل یک مرحله دگرگونی پسرونده تا رخساره ی شیست سبز شده اند. ریز ساختارهای موجود در این متابازیت ها، عمدتا از نوع دگرشکلی های حرارت بالا بوده اما در برخی نمونه ها، شواهد دگرشکلی دما پایین نیز مشاهده می شود. نتایج حاصل از ترموبارومتری با استفاده از شیمی کانی های آمفیبول و پلاژیوکلاز، دمای 500 تا 700 درجه سانتی گراد و فشار 5/4 تا 7 کیلوبار را بدست داده است که بیانگر آن است دما وفشار اوج دگرگونی، در حد رخساره¬ی آمفیبولیت بوده است. شرایط فشار و حرارت محاسبه شده معادل گرادیان زمین گرمایی میانگین 30 درجه سانتی گراد بر کیلومتر است که این جنبش گرادیانی در محیط ریفت قاره¬ای دور از انتظار نیست. اکثر نمونه های متابازیتی هم منشا بوده و ماهیت تولئیتی دارند و از یک گوشته ی لیتوسفری تهی شده با ترکیب اسپینل لرزولیت تولید شده¬اند. سنگ منشا این نمونه ها فاقد گارنت است. شاخص¬های ژئوشیمیایی سنگ کل حاکی از آن است که بر خلاف سایر متابازیت ها، نمونه¬های 15، 42 و 47 ماهیت آلکالن دارند و از یک گوشته ی لیتوسفری غنی شده با ترکیب گارنت لرزولیت تولید شده¬اند. دو نمونه¬ی 153 و 154 از متابازیت های اچستان نیز، دارای منشا متفاوتی بوده و ماهیت تولئیت جزایر قوسی داشته و ویژگی-های محیط فرورانش را نشان می¬دهند. الگوهای نمودار عنکبوتی این سنگ ها با یکدیگر متفاوت است و به دو گروه تقسیم می شوند: گروه اول ویژگی¬های محیط پشته¬های میان اقیانوسی و گروه دوم ویژگی¬های محیط ریفت درون صفحه ای را نشان می دهند. گنیس های مورد مطالعه نیز دارای ترکیب کانی شناسی ساده ای بوده و عمدتا حاوی بیوتیت، کوارتز و فلدسپار هستند. دگرشکلی غالب در این سنگ ها همانند متابازیت ها از نوع دگرشکلی دما بالا می باشد. بر اساس مطالعات ترمومتری بر روی بیوتیت ها میانگین دمای 655 درجه سانتی-گراد بدست آمد که نشان دهنده رخساره آمفیبولیت است. از نظر ژئوشیمی این سنگ ها از نوع ارتوگنیس بوده، ماهیت کالک آلکالن دارند، هم منشا بوده و از نوع i-type هستند. گرچه برخی به a-type گرایش دارند. ماهیت کالک آلکالن نمونه ها و وجود تهی شدگی hfses بیانگر یک محیط فرورانش برای نمونه های مورد مطالعه است.

ژئوشیمی و ژئودینامیک توده های نفوذی منطقه کنگره، جنوب غرب قروه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1393
  محمد نجاری   حسین عزیزی

بخش شمالی زون سنندج – سیرجان، در شمال غرب ایران، شامل توده¬های نفوذی گرانیتوئیدی و گابرویی متعددی است که به موازات زمین درز زاگرس قرارگرفته اند. توده های نفوذی مافیک ریز تا درشت دانه کنگره و تقی آباد، در جنوب غرب قروه، ازجمله این توده¬های نفوذی می باشند. ترکیب شیمیایی و ایزوتوپی نشان می دهد که این دو توده، نسبت به هم اختلافات آشکاری دارند. داده¬های ژئوشیمیایی در توده¬ کنگره، منشأ ماگماهای توله ایتی، همانند جزایر قوسی را نشان می دهند. درحالی که توده¬ تقی آباد، بیشترین سازگاری را با منشأیی مشابه با بازالت¬های مناطق گسترش اقیانوسی دارد. در توده¬ کنگره، مقدار تیتانیم، عناصر آلکالن و نادر خاکی، کمتر از نمونه های توده¬ تقی آباد است. مقدار مثبت (8+-3+)?tnd و نسبت پایین 86sr/87sr اولیه (0.7054-0.7034) در توده کنگره، نشان دهنده منشأ گوشته¬ تهی شده برای این سنگ¬ها است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که منشأ توده مافیک تقی آباد، کنگره و دایک¬های حدواسط بیشتر در ارتباط با یک گوشته تهی شدگی بالا ورقه فرورانش هستند و پوسته ی قاره ای در تشکیل آن ها، هیچ نقش قابل ملاحظه ای نداشته است. بر اساس داده های پژوهش حاضر، بعد از گسترش اقیانوس نئوتتیس بین صفحه ی آفرو - عربی و ایران زمین و فرورانش پوسته اقیانوسی به زیر خودش، سیستم قوس- پشت قوس در ژوراسیک میانی توسعه یافته است. نبود شاهدی مبتنی بر ماگماتیسم قبل از ژوراسیک میانی، در بخش شمالی زون سنندج – سیرجان، خود دلیلی بر این ادعا است. این شواهد نشان می دهد که بخش غربی سنندج - سیرجان بیشتر با یک سیستم جزیره قوسی همخوانی دارد تا حاشیه فعال قاره ای که تابه حال برای منطقه در نظر گرفته شده بود.

پترولوژی و ژئوشیمی کمپلکس دگرگونی منطقه دندی، شرق تکاب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1393
  طاهره هاشم زاده   نعمت اله رشیدنژادعمران

منطقه مورد مطالعه در جنوب¬شرق دندی (شرق تکاب) واقع شده¬است که بخشی از پهنه سنندج- سیرجان محسوب می¬شود. سنگ¬های دگرگونی منطقه عمدتاً متشکل از متابازیت¬ می¬باشند. این سنگها در شرایط رخساره¬ شیست ¬سبز و آمفیبولیت دگرگون شده اند. متابازیت¬های رخساره شیست¬ سبز، شامل انواع فولیاسیون دار (شیست سبز) و بدون فولیاسیون (گرین استون) می¬باشند. آمفیبولیت¬ها نیز به صورت توده ای و فولیاسیون دار هستند. آمفیبول (هورنبلند و اکتینولیت) و فلدسپار کانی¬های سنگ¬ساز می باشند و کلریت، اپیدوت، اسفن، کوارتز و کانی¬های اپک (ایلمنیت) از کانی های فرعی هستند. بیوتیتی شدن آمفیبول¬ها، تبدیل بخشی ایلمنیت به اسفن، وجود کلریت و اپیدوت رگه¬ای و تبدیل هورنبلند به اکتینولیت، از شواهد دگرگونی برگشتی هستند. ریزساختارهای موجود در این متابازیت¬ها، عمدتاً از نوع دگرشکلی دمابالا است. در برخی از نمونه¬ها، شواهد دگرشکلی دماپایین نیز مشاهده می¬شود. در نمودار متمایز کننده منشأ ماگمایی از رسوبی، پروتولیت متابازیتهای منطقه جنوب شرق دندی از منشأ آذرین نشأت گرفته اند. سری ماگمایی پروتولیت متابازیت های مورد مطالعه تولئیتی می باشد. تهی-شدگی از عناصری همچون nb، zr، ti و p و غنی¬شدگی در u و pb در نمودارهای عنکبوتی بیانگر ژنز مرتبط با فرورانش سنگ¬مادر متابازیت¬های مورد مطالعه است. با توجه به نمودارهای متمایز کننده جایگاه تکتونیکی نیز، پروتولیت این سنگ¬ها در کمان¬ ماگمایی بوجود آمده اند. به نظر می¬رسد که ماگمای والد تمام نمونه¬های متابازیت هم¬منشأ بوده¬اند و از یک گوشته لیتوسفری با ترکیب اسپینل¬لرزولیت تولید شده¬اند. ادغام نهایی گندوانا بین 570 تا 500 ملیون سال پیش روی داده است. وقوع ماگماتیسم حجیم مرتبط با فرورانش پروتوتتیس، در پی¬سنگ، از هیمالیا تا ایران، ترکیه و یونان، شاهدی برای تشکیل حاشیه فعال نوع آندی در تمام طول حاشیه شمالی ابرقاره گندوانا است. واحدهای پی¬سنگی پروتروزوئیک بالایی- کامبرین ایران عموماً به عنوان قطعات منفک این حاشیه فعال که از شمال¬غربی آفریقا تا هند کشیده شده¬اند، تفسیر می¬شوند. بنابراین، از آنجایی که شاخص¬های ژئوشیمیایی، تشکیل متابازیت¬های مطالعه¬شده را در کمان-آتشفشانی تأیید می¬کنند، احتمالاً سنگ¬مادر متابازیت¬های مورد مطالعه ارائه کننده محصولات مافیک کمان ماگمایی ناشی از فرورانش پروتوتتیس هستند که دگرگونی حاشیه فعال قاره¬ای را متحمل شده اند.

زمین شناسی، کانی شناسی، ساخت و بافت، ژئوشیمی و ژنز کانسار روی-سرب چاه میر، جنوب بهاباد (استان یزد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1387
  عبدالرحمان رجبی   ابراهیم راستاد

کانسار روی-سرب چاه میر واقع در جنوب شرق حوضه بافق، یکی از چندین کانسار روی-سرب با میزبان رسوبی (نظیر کوشک، زریگان، دره دهو و چشمه فیروز) می باشد که در توالی رسوبی-آتشفشانی کامبرین پیشین، در یک محیط ریفتی تشکیل گردیده است. توالی میزبان کانسار سولفیدی روی-سرب چاه میر شامل سیلتستون سیاه حاوی موادآلی با میان لایه هایی از توف و توف سیلتی است که توسط توف های کربناتی سبزرنگ پوشیده می شود. کانه سازی سولفیدی در درون سیلتستون های حاوی مواد آلی، به شکل گوه ای کشیده صورت گرفته است. در کانسار چاه میر، بر اساس ماهیت کانه زایی سولفیدی، بافت و کانی شناسی سولفیدها، می توان چهار رخساره را از هم متمایز نمود. این رخساره ها بر اساس جایگاه آنها نسبت به محل خروج سیالات کانه ساز عبارتند از: - الف) رخساره کانسنگ توده ای که بخش ضخیم، پرعیار و توده ای کانسار را در شرق آن تشکیل می دهد، شامل دو زیررخساره سولفیدی-سیلیسی-کربناتی و سولفیدی-کربناتی می باشد. به طور کلی زیررخساره سولفیدی-سیلیسی-کربناتی در مرکز و زیررخساره سولفیدی-کربناتی در حاشیه این رخساره قابل مشاهده است. کانی شناسی این رخساره شامل پیریت، ملنیکویت، اسفالریت، گالن، بندرت کالکوپیریت و کمی گالن گراتونیتی می باشد. این رخساره دارای ماهیتی ناهمگون بوده و سولفیدها به صورت بافت های توده ای، جانشینی، رگه-رگچه ای و کلوفورم های برشی شده در آن دیده می شوند. - ب) رخساره کانسنگ لایه ای که دارای ضخامت کمتری نسبت به رخساره کانسنگ توده ای است و با سیمای لایه ای و نواری و عیار پایین ماده معدنی قابل تشخیص است. این رخساره به صورت سولفیدهای لامینه و نواری هم روند با لایه بندی سنگ میزبان و به صورت چینه سان در بخش مرکزی کانسار تشکیل شده است. کانی شناسی این رخساره شامل پیریت، ملنیکویت، اسفالریت، گالن و کمی گالن گراتونیتی است که به صورت بافت های لامینه ، فرامبوئیدال، نواری و دانه پراکنده دیده می شوند. رخساره کانسنگ لایه ای را می توان به دو قسمت با عیار کم در بخش پایینی و با عیار بالا در بخش بالایی تقسیم نمود. لامینه های اسفالریت و نوارهای غنی از سولفید اسفالریت-پیریت اغلب در بخش بالایی (پر عیار) تشکیل شده اند. - ج) رخساره حاشیه ای که در منتهی الیه غربی کانسار تشکیل گردیده و در واقع معادل رسوبی رخساره کانسنگ لایه ای را می سازد. مهمترین ویژگی این رخساره وجود پیریت دانه پراکنده، نوارهای چرتی و باریت است. - د) رخساره رگه-رگچه ای شامل رگه های سولفیدی (پیریت، اسفالریت و کمی گالن) و سیلیسی است که به صورت قطع کننده لایه بندی سنگ میزبان در زیر رخساره کانسنگ توده ای تشکیل گردیده است. بافت رگه-رگچه ای و جانشینی سولفیدها سیمای اصلی این رخساره را تشکیل می دهند. مهمترین دگرسانی های گرمابی رخ داده در کانسار چاه میر شامل سیلیسی شدن و کربناتی شدن در رخساره کانسنگ توده ای و اطراف رخساره رگه-رگچه ای است. سریسیتی شدن فلدسپات ها و رشد سریسیت در زمینه رسوبات کمرپایین معمول است. همچنین بندرت کلریتی شدن در واحد کریستال لیتیک توف قابل مشاهده است. با توجه به مهم ترین ویژگی های کانه زایی در منطقه چاه میر، از جمله محیط تکتونیکی، سنگ دربرگیرنده، کانی شناسی، محتوای فلزی و منطقه بندی موجود در کانسار، دگرسانی و مقایسه آنها با ذخایر روی-سرب با میزبان سیلتستون و شیلی تیپ sedex، می توان کانسار روی-سرب چاه میر را در رده کانسارهای رسوبی-بروندمی نزدیک به دهانه بروندم (vent proximal sedex deposits) طبقه بندی نمود.

پترولوژی و ژئوشیمی سنگهای متاولکانو سدیمنتری و پلوتونیک منطقه موته(جنوب دلیجان) با نگرشی ویژه به خاستگاه کانی سازی طلا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  نعمت اله رشیدنژادعمران   محمدهاشم امامی

منطقه موته، در حدود 30کیلومتری جنوب دلیجان و در شمال گلپایگان واقع شده و بخشی از زون ماگمائی -دگرگونی سنندج-سیرجان است. این زون، در مطالعات گذشته ، یک اولاکوژن و بخشی از کوهزاد زاگرس معرفی شده است.در منطقه موته، تناوبی از سنگهای رسوبی و آتشفشانی(مافیک-فلسیک)دگرگون شده، به همراه توده های نفوذی گابروئی و گرانیتوئیدی برونزد دارند. سنگهای رسوبی دگرگونه ، طیفی از نهشته های آرژیلی ، پلیتی، شیلی، سیلسی کلاستیک، چرتی و کربناتی را شامل می شوند. سنگهای آتشفشانی مافیک، از اساس به اشکال گدازه های بازالتی و سیل و دایک بازیک، و انواع اسیدی بصورت پیروکلاستیک ، گدازه و گنبدریولیتی، ظاهر شده اند.مجموعه سنگهای دگرگونه منطقه موته، براساس لیتولوژی و رخساره دگرگونی ، به سه کمپلکس گنایسی(در زیر)، شیست سبز، و اسلیتی( در بالا) تفکیک شده اند.مطالعه ژئوشیمیایی متاولکانیک های منطقه، قرابت و شباهت حوضه رسوبی-ولکانیکی اولیه را به حوضه های کششی و ریفت قاره ای از نوع اولاکوژن آشکار کرده است.کمپلسکهای دگرگونه منطقه، حوادث متعدد دگرگونی و دگرریختی را بصورت پیشرونده تجربه کرده اند و یک مجموعه پلی متامورفیک -دگرریخته را می نمایانند.کانسارهای طلای منطقه موته، در مسیر تشکیل و تکوین حوضه ریفی اولیه(در پالئوزوئیک) و در خلال حوادث دگرگونی و دگرریختی (عمدتا در ژوراسیک و کرتاسه) و بالازدگی کمپلکسهای دگرگونه(در اوائل ترشیری)، در چند مرحله به شرح زیر تشکیل و تمرکز یافته اند.