نام پژوهشگر: محمدعلی شریفی
محمدرضا سیف محمدعلی شریفی
در طی دو دهه اخیر ماهواره های زیادی با کاربردهای گوناگون و از جمله کاربردهای ژئوماتیکی در ارتفاع نزدیک به سطح زمین در مدار قرار گرفته اند که برای نمونه می توان به ماهواره های topex/poseidon، champ، grace و goce اشاره کرد. به دلیل آنکه ماهواره های در ارتفاع پایین بیشتر از سایر ماهواره ها تحت تاثیر نیروهای اغتشاشی قرار دارند، تعیین مدار آنها دارای پیچیدگی ها و چالش های خاصی است که توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. امروزه با استفاده از مشاهدات چگال gps و مدل های دقیق دینامیکی کیفیت تعیین مدار نیز افزایش یافته است. در این تحقیق با استفاده از الگوریتم فیلتر کالمن خطاهای موجود در مشاهدات gps تعدیل می گردد. همچنین در این الگوریتم خطاهای فاحش شناسایی و از لیست مشاهدات کنار گذاشته می شوند که با کنار گذاشته شدن این مشاهدات آلوده، کیفیت مدار فیلتر شده نیز افزایش می یابد. برای اثبات کارایی الگوریتم پیشنهادی بهبود مدار، مدار کینماتیک یک روز(13 نوامبر 2008) زوج ماهواره grace فیلتر و نتایج به دست آمده با مدار science ارائه شده توسط gfz مقایسه گردید. برای بررسی بهبود کیفیت مدار این ماهواره، از مشاهدات تغییرات فاصله بین این زوج ماهواره نیز استفاده گردید که دارای دقت بالایی(در حدود 10-6m/s) می باشد. نتایج به دست آمده از این مقایسه ها نشان می دهد که انحراف معیار مدار به دست آمده از فیلترینگ به کمک روش فیلتر کالمن، یک چهارم انحراف از معیار مدار کینماتیک است.
معصومه پرسون مجید عباسی
در ژئودزی با استفاده از روش های آنالیز مکانی و زمانی، می توان به بررسی تغییرات هندسی و فیزیکی زمین در مقیاس های محلی و جهانی پرداخت. برآورد تابع کووریانس اندازه گیری ها مهمترین مسئله در حل مسائل به روش کمترین مربعات و به طور اخص در روش کولوکیشن است. اکثر روش هایی که برای تعیین تابع کوواریانس مورد استفاده قرار می گیرند، این تابع را به صورت ایزوتروپ برآورد می نمایند. تا کنون معدود تلاش هایی برای تعیین تابع کوواریانس غیرایزوتروپ و توسعه سایر روش ها برای کاربرد این تابع صورت گرفته است. در این پایان نامه با استفاده از روش معکوس کمترین مربعات دوبعدی طیف توان برآوردی از تابع خودهمبستگی داده های گرانی ایران محاسبه شده است. این روش که تا کنون در مورد اطلاعات دیگری اعمال نگردیده است علاوه بر سرعت مناسب، برای آنالیز داده ها با پراکندگی نا منظم و غیر یکنواخت بسیار مناسب است. با استفاده از این روش می توان ناایستایی را مل سازی کرد و ساختار همبستگی داده ها را در فضا به دست آورد. در این روش طیف توان داده ها نیز برآورد می شود که می توان از آن برای تفسیر و بررسی خصوصیات زمین شناسی و ژئوفیزیکی منطقه استفاده نمود.
نجمه رضایی منش محمدعلی شریفی
به منظور دستیابی به بسیاری از اهداف ژئودزی، ژئوفیزیک، اقیانوس شناسی، اقلیم شناسی و ... مقدار ارتفاع ژئویید همواره مورد نیاز است. بنابراین چگونگی محاسبه و تعیین هرچه دقیق تر این مقدار، از دیر باز از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. ژئویید یکی از سطوح هم پتانسیل زمین می باشد که به بهترین وجه سطح متوسط آب های آزاد (msl) را با نرم کمترین مربعات تقریب می نماید. تا کنون شیوه های بسیاری برای تعیین ارتفاع ژئویید پیشنهاد شده است که هر یک دارای نقاط قوت و ضعف هایی می باشند. روش های مختلف یکدیگر را تکمیل می کنند و برای رسیدن به بهترین نتیجه باید آن ها را ترکیب کرد. بنابراین با تلفیق مناسب داده ها و روش های مختلف می توان ژئویید را به نحوی تعیین کرد که شامل اطلاعات جهانی صحیح و یکنواخت، و همچنین جزئیات محلی دقیق باشد. یکی از روش های تلفیقی که در چند دهه گذشته بسیار مورد استفاده قرار می گیرد متد حذف-ترمیم می باشد. متد مذکور را می توان در انواع روش های کلاسیک جاذبی مثل حل انتگرال استوکس به کار برد. در این پایان نامه سعی شده که با استفاده از متد حذف-ترمیم و حل انتگرال استوکس به روش تبدیل فوریه سریع، به تعیین ارتفاع ژئویید محلی منطقه فارس ساحلی بپردازیم. هدف از تعریف این موضوع بهبود دقت ژئویید منطقه مذکور با استفاده از داده های ثقل زمینی دقیق و متراکمی که توسط مدیریت اکتشاف نفت در منطقه فارس ساحلی برداشت شده، می باشد. از ژئویید تعیین شده می توان برای محاسبه مولفه ارتفاعی نقاط منطقه استفاده کرد. زیرا دسترسی به اطلاعات ارتفاعی نقاط از طریق روش های ترازیابی فرآیندی پرهزینه، زمان بر و دشوار محسوب می شود. لذا با در اختیار داشتن یک مدل دقیق ژئویید و نیز مختصات ژئودتیک نقاط، می توان ارتفاع ارتومتریک آنها را با تقریب مناسبی محاسبه نمود.
احسان فروتن محمدعلی شریفی
چکیده ندارد.
محمدعلی شریفی
چکیده ندارد.