نام پژوهشگر: علیرضا مظلومی بجستانی
مجید حافظ دربانی علیرضا مظلومی بجستانی
منطقه ی اکتشافی گزو، در فاصله 65 کیلومتری جنوب شرق شهر طبس و در بخش جنوبی رشته کوه شتری قرار گرفته است. نفوذ توده های نیمه عمیق شامل مونزونیت پورفیری، پیروکسن دیوریت پورفیری، هورنبلند مونزونیت پورفیری، هورنبلند مونزودیوریت پورفیری، هورنبلند دیوریت پورفیری، بیوتیت پیروکسن مونزودیوریت -پورفیری، بیوتیت هورنبلند دیوریت پورفیری و پیروکسن هورنبلند مونزودیوریت پورفیری، به سن کرتاسه فوقانی(؟)، به داخل سنگ های کربناته سازند شتری به سن تریاس، عامل کانی سازی مس در منطقه می-باشند. بر اساس اندازه گیری پذیرفتاری مغناطیسی توده های کمتر آلتره شده، پذیرفتاری آنها بین 5- 10×78 تا si5-10× 3300 تغییر می کند که بر این اساس توده ها جزء سری مگنتیت طبقه بندی می شوند. آلتراسیون هایی که توده های نیمه عمیق منطقه را تحت تأثیر قرار داده اند عبارت اند از: کوارتز- سرسیت± پیریت شدید، سیلیسی - سرسیتی متوسط، سیلیسی شدن با شدت های مختلف، پروپلیتیک - سیلیسی متوسط، پروپلیتیک شدید، سیلیسی - کربناتی شدید و کربناتی شدن. آلتراسیون سیلیسی به عنوان وسیع ترین آلتراسیون و آلتراسیون کوارتز- سرسیت± پیریت، به عنوان مهم ترین آلتراسیون در توده های نیمه عمیق منطقه محسوب می شود. واحد کربناته نیز در اطراف توده ها تحت تأثیر آلتراسیون سیلیسی قرار گرفته و در بعضی نقاط اسکارنی شده است. کانی سازی عمدتاً به شکل های استوک ورک و افشان و کمتر برش هیدروترمالی دیده می شود. کانی سازی استوک ورک در مجموعه کربناته، برش گسلی و نیز توده های مونزونیت پورفیری، پیروکسن دیوریت پورفیری، هورنبلند مونزونیت پورفیری و بیوتیت هورنبلند دیوریت پورفیری تشکیل شده است. رگچه ها عبارت اند از: کوارتز، پیریت، کوارتز - پیریت، کوارتز- کربنات- سولفید، کربنات- سولفید و رگچه های سولفیدی اکسید شده. تراکم رگچه های حاوی کانی های سولفیدی در بعضی نقاط، به بیش از 40 رگچه در متر مربع نیز می-رسد. زون گوسان وسیعی در نتیجه اکسید شدن کانی های سولفیدی شامل پیریت و کالکوپیریت، هم در توده-های نفوذی و هم در واحدهای کربناته دیده می شود. درصد اکسید آهن ثانویه در برخی بخش ها به 15 درصد نیز می رسد. دامنه ی تغییرات عناصر در رسوبات رودخانه ای به صورت زیر است: مس 36 تا1200 گرم در تن، سرب 36 تا 125 گرم در تن و روی 62 تا 738 گرم در تن. هم چنین دامنه ی تغییرات عناصر در نمونه های خرده سنگی منطقه گزو به صورت زیر است: مس 100 تا 20000 گرم در تن، سرب 10 تا 400 گرم در تن و روی 50 تا 3000 گرم در تن. بیش ترین میزان مس و روی در محل توده ها و در مرز دگرسانی های کوارتز- سرسیت±پیریت و سیلیسی شدن شدید دیده می شود. همبستگی نسبتاً مثبتی بین تراکم رگچه ها و مقدار مس در منطقه وجود دارد. شواهد نشان می دهد که کانی سازی منطقه احتمالاً از نوع مس پورفیری و اسکارن مرتبط با آن است.
میثاق قرایی رشتخوار محمدرضا حیدریان شهری
منطقه اکتشافی گزو در استان یزد و در65 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان طبس و در 15 کیلومتری جنوب غربی شهرستان دیهوک و در یال جنوبی کوه های شتری و در مرز بلوک طبس و بلوک لوت واقع شده است. واحدهای سنگی منطقه شامل آهک و دولومیت متعلق به سازند شتری به سن تریاس میانی است که توده های نیمه-عمیق از نوع هورنبلند کوارتز مونزودیوریت پورفیری، کوارتز مونزودیوریت پورفیری و سینوگرانیت پورفیری (؟) در آن نفوذ نموده اند. پذیرفتاری مغناطیسی نمونه های سنگی نفوذی کمتر آلتره منطقه از si5-10×113 تا si5-10×794 در تغییر است. بنابراین از نظر سری ماگمایی سنگ های منطقه از نوع سری مگنتیتی (اکسیدان) می باشند. واحدهای سنگی منطقه تحت تأثیر آلتراسیون های آرژیلیک- سرسیتیک، کوارتز- سرسیت – پیریت شدید و سیلیسی قرار گرفته اند. گسترده ترین آلتراسیون مشاهده شده در منطقه آلتراسیون سیلیسی است که واحدهای کربناته، سینوگرانیت پورفیری (؟) و برش ها تحت الشعاع این آلتراسیون واقع شده اند و سبب مورفولوژی خشن و صخره ساز در منطقه شده است. آلتراسیون کوارتز- سرسیت - پیریت، واحد هورنبلند کوارتزمونزودیوریت پورفیری را تحت تاثیر قرارداده و دارای بیشترین گسترش در جنوب منطقه مطالعاتی است. آلتراسیون آرژیلیک- سرسیتیک، واحد کوارتز مونزودیوریت پورفیری را دگرسان نموده است. کانی سازی در منطقه شامل دو مرحله اولیه (هیپوژن) و ثانویه (زون اکسیدان) بوده و در واحدهای کربناته، نیمه عمیق و برشی، قابل مشاهده است. کانی سازی اولیه به صورت استوک ورک، افشان و برش هیدروترمالی دیده می شود و شامل کانی های پیریت و کالکوپیریت است. مهمترین نوع کانی سازی در منطقه کانی سازی نوع افشان است که به صورت پیریت و کالکوپیریت و عمدتاً همراه با دگرسانی های کوارتز-سرسیت-پیریت و سیلیسی در گستره پی جویی دیده می شود. کانی سازی نوع استوک ورک در منطقه درقالب رگچه هایی با ضخامت حداکثر 20میلیمتر ظاهر می شود. رگچه های کوارتز و کوارتز- پیریت، واجد بیشترین فراوانی در ناحیه گزو می باشند. برش هیدروترمالی نیز یکی از موارد مهم کانی سازی در منطقه می باشد. در این سنگ دو مرحله کانی سازی وجود دارد: مرحله قبل از برشی شدن که کانی سازی در قطعات وجود دارد و مرحله همزمان با برشی شدن که کانی سازی توسط محلول سیلیسی ایجاد شده است. کانی سازی ثانویه شامل مالاکیت، کریزوکل، هماتیت، ژاروسیت و گوتیت است. پذیرفتاری مغناطیسی سنگهای نیمه عمیق منطقه از صفر تا si 5-10×794 در تغییر می باشد. شدت کل میدان مغناطیسی در منطقه بین 47623 گاما تا 49262 گاما متغیر است که بیشترین مقدار آن مربوط به پروفیل350n می باشد. پس از مطابقت دادن نقشه زمین شناسی و کانی سازی با نقشه rtp، بخشی از این ناهنجاری بر روی واحد آلتره شده و بخشی از آن بر روی واحد آهکی قرار گرفت. مطالعات مغناطیس سنجی انجام گرفته وجود چند زون و محدوده مولد ناهنجاری مغناطیسی در منطقه مطالعاتی را نشان می دهد که عبارتند از: ? در محدوده ناهنجاری a، توده هورنبلند کوارتز مونزودیوریت پورفیری رخنمون یافته که در هنگام مقایسه نقشه های فراسو با نیمرخهای شدت کل میدان و پذیرفتاری مغناطیسی، می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که توده فوق الذکر منبع ایجاد کننده ناهنجاری بوده و دارای گسترش جانبی زیاد و گسترش عمقی محدود می-باشد. ? در محل ناهنجاری b، رخنمونی از توده نفوذی مولد ناهنجاری مغناطیسی در سطح منطقه مشاهده شده است که جنس این توده نفوذی، هورنبلند کوارتز مونزودیوریت پورفیری است که دستخوش آلتراسیون کوارتز – سرسیت – پیریت شده است. ? در محدوده ناهنجاری c که در جنوب غربی منطقه مورد مطالعه قرار دارد، در سطح منطقه، اثری از توده نفوذی یا هر عامل دیگری که تولید ناهنجاری مغناطیسی نماید، دیده نشده و به نظر می رسد که منبع این ناهنجاری نیز واحد هورنبلند کوارتز مونزودیوریت پورفیری بوده که در این زون نزدیک به سطح و در عمق بیشتری واقع شده است. ? با مقایسه نقشه انتقال یافته به قطب و نقشه زمین شناسی منطقه، این فرضیه مطرح می گردد که توده مولد نا هنجاری مغناطیسی a و b (هورنبلند کوارتز مونزودیوریت پورفیری)، در بخش جنوبی منطقه دارای گسترش جانبی زیادی است. اطلاعات بدست آمده از نقشه های فراسو می رساند که رخنمون های مشاهده شده، در عمق با یکدیگر مرتبط بوده و پیوستگی نشان می دهند. ? بخشی ازناهنجاری d که در قسمت شمالی منطقه قرار دارد، روی واحد به شدت آلتره (واحد کوارتز مونزودیوریت پورفیری (؟)) منطقه قرار می گیرد که دستخوش آلتراسیون آرژیلیک– سرسیتیک شدید شده است. بخش دیگر آن بر واحد آهکی در مجاورت واحد آلتره منطبق است. بنابراین واحد آلتره شده در زیر آهکهای مجاور، گسترش دارد. ? مطالعات ip-rs انجام گرفته در منطقه (مهندسین مشاور کان ایران، 1385)، وجود دو زون ناهنجاری را در عمق منطقه تایید می کند: زون a و زون b. زون a در بخش جنوب و جنوب غربی منطقه و زون b در بخش های جنوب شرقی و شمال منطقه واقع شده اند. ناهنجاری شارژابیلیته b2 و a به ترتیب بر بخش هایی از ناهنجاری های مغناطیسی a و b منطبق است. هریک از دو زون a و b به نوبه خود به ترتیب به دو زون ناهنجاری شارژابیلیته a1 و a2 و b1 و b2، تقسیم می شوند. ناهنجاری a1در جنوب غربی محدوده قراردارد که بخش اعظم آن در زیر آبرفتها و قسمتی از آن نیز بر روی برش هیدروترمالی واقع در بخش جنوبی ناحیه قراردارد. ناهنجاری b1 در شمال و شمال شرق محدوده واقع شده و واحدهای سینوگرانیت پورفیری و برش گسلی را تحت پوشش قرار می دهد. در این محل ناهنجاری مغناطیسی دیده نمی شود. ناهنجاری b2 نیز در قسمت جنوب شرقی منطقه قرار دارد که بخشی از آن در محل توده هورنبلند کوارتز مونزودیوریت پورفیری و بخشی از آن در محل آبرفتها واقع شده است.
شادی انصاری جعفری فرزین قائمی
کانسار کوه زر در شهرستان تربت حیدریه از توابع استان خراسان رضوی واقع شده است. منطقه مطالعاتی در فاصله 33 کیلومتری جنوب غرب تربت حیدریه و در محدوده ورقه زمین شناسی فیض آباد، در حاشیه شمالی ایران مرکزی و حدود شمالی بلوک های لوت و طبس و جنوب زون سبزوار جای می گیرد. منطقه اکتشافی کوه زر در بخش مرکزی کمربند آتشفشانی- نفوذی (ولکانیک- پلوتونیک) خواف- درونه در شمال گسل درونه قرار دارد. این کمربند به عنوان زون تکنار معرفی شده است. عمده تغییرات و ساختارهای منطقه متأثر از فعالیت گسل درونه است که تقریباً از 7 کیلومتری جنوب منطقه مطالعاتی عبور می کند. نتایج بدست آمده از پردازش تصاویر ماهواره ای و مطالعات صحرایی گویای قرارگیری گستره معدنی زرمهر در یک زون برشی می باشد که در آن انشعابات r، r ،p و dمنطبق با هندسه سیستم های ریدل شکل گرفته اند. در بین گسل-های شناسایی شده، امتدادهایn50?e تا شرقی- غربی و n20?-45?w دارای فراوانی بیشتری هستند. اکثر این گسل ها شیبی قائم و یا نزدیک به قائم دارند و سازو کار اغلب آنها امتدادلغز با مولفه نرمال و یا معکوس راست رو و چپ رو می باشند. در این بین گسل های نرمال و معکوس هم وجود دارند که دارای مولفه امتدادلغزی می باشد. تحلیل تنش دیرین با اندازهگیری 620 صفحه گسلی و خش لغزهای مربوط به آن ها مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت دو جهت تنش در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. یکی باعث القای حرکت امتدادی راسترو و دیگری پدید آورنده حرکت امتدادی چپرو است. رژیم تکتونیکی کششی علاوه بر تغییر شکل شکننده سنگ ها سبب ایجاد فضای مناسب برای کانی سازی می شود. گسل ها و شکستگی ها مهمترین کنترل کننده جریان سیال در محیط های معدنی به شمار می روند. بازشدگی شکستگی ها به سبب تغییر شکل منجر به بالارفتن جریان سیال شده، که خود توسعه گسترده رگه ها را در ناحیه رقم می زند. در محدوده معدن وجود زون های کانی سازی گسترده و مرتبط با زون های گسستگی شاهد مناسبی برای بالا بودن جریان سیال در پهنه مورد بررسی و متمرکز شدن سیالات به شمار می آید.
عادله حسینی دلیوند محمد حکیمی
در رساله حاضر تاثیر برخی از ترکیبات و نانوذرات معدنی در اعطای خاصیت بازدارندگی شعله روی پارچهپنبهای مطالعه گردیده است.از میان ترکیبات معدنی ، لیتیمهیدروکسید ،سدیمهیدروکسید ،پتاسیمهیدروکسید ،آمونیمکلراید ،آمونیمسولفات ، فسفرقرمز ، کربنخالص ،شاربن ، نانولوله کربن(cnt) ،اوآلبومین(سفیده تخممرغ) ،سیلیستجاری و پودر نانومتری سیلیس جهت تداوم پژوهش انتخاب گردیدند. در ادامه جهت تحقیقات بیشتر بررسی طیفهای تجزیهگرمایی ( tga/dtg) پارچهخالص و الیاف پنبهای اعمالشده بامقدار بهگزین از این ترکیبات و نیز با استفاده از روش تجزیه آنالیز عنصری chns و نرمافزار excel برخی از نمونهها اعمالشده مورد بررسی قرار گرفت و جهت مقایسه، نتایج حاصله تفسیر گردید. و تأثیرات همکوشی و پادکوشی با نظریه های بازدارندگی شعله توجیه شد.