نام پژوهشگر: رضا عرفانزاده
محبوبه پورفتحی رضا عرفانزاده
در این پژوهش پراکنش گیاه درمنه معطر (artemisia fragrans) به مساحت 10000 هکتار، در منطقه هلیچال آمل در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. گونه درمنه معطر در رویشگاه مذکور در دامنه-ها و ارتفاعات مختلف حضور و پراکنش دارد. نمونه برداری تصادفی- سیستماتیک با تعیین سه توده معرف در سه طبقه ارتفاعی و استقرار پلات در امتداد ترانسکت صورت گرفت. درصد تاج پوشش، تراکم و فراوانی گونه ها ثبت شد. از پلات های ابتدایی، میانی و انتهایی در طی هر ترانسکت، از هر یک از دوعمق 10-0 و30-10 سانتیمتر از خاک نمونه برداری انجام گرفت و نمونه ها به آزمایشگاه انتقال داده شد. خصوصیات فیزیکی (بافت) و خصوصیات شیمیایی (ph، ec، کلسیم،پتاسیم، کربن و نیتروژن) اندازه گیری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با استفاده از آنالیز تطبیقی متعارفی (cca) روابط بین عوامل محیطی و پوشش گیاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهمترین عوامل موثر در پراکنش گیاهان ارتفاع، دامنه، ph و کلسیم است. از آنالیز رگرسیون جهت ارتباط فاکتور های خاکی و پوشش، فراوانی و تراکم گونه artemisia fragrans استفاده شد. نتایج نشان داد ec، ph، کلسیم و پتاسیم اثر معنادار بر پراکنش گونه artemisia fragrans دارد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss به روش glm نشان داد که ارتفاع اثر معنی داری بر روی پوشش و تراکم گونه artemisia fragrans ندارد ولی دامنه و اثرات متقابل ارتفاع و دامنه اثر معنی داری بر روی پوشش و تراکم گونه artemisia fragrans دارد. کلمات کلیدی: artemisia fragrans، cca، dca، هلیچال، پوشش گیاهی.
محمد ابرازه رضا امیدبیگی
گیاه مرتعی ـ دارویی چویل یکی از گیاهانی است که در چند نقطه از کشورمان به خصوص منطقه زاگرس می روید. این گیاه بومی ایران است و تاکنون هیچگونه تحقیق اکولوژیکی در کشور بر روی آن انجام نگرفته است. در این تحقیق شناخت محیط رویشگاهی و اندازه گیری تغییرات تراکم، تولید و درصد پوشش چویل و تغییرات آنها در جهات دامنه، شیب و ارتفاعات مختلف و همچنین مواد موثره پیکر رویشی گیاه و نوع خاک محل رویش، بررسی شدند. براساس نتایج حاصله تراکم، تولید و درصد پوشش چویل در جهات شمالی، غربی و شمال غربی بیش از سایر جهات، در شیب 30 ـ 12 درصد بیش از سایر طبقات شیب و نیز در ارتفاع بالای 2000 متر از سطح دریا بیشتر از سایر طبقات ارتفاعی می باشد. میزان اسانس به دست آمده از پیکر رویشی گیاه در مرحله گلدهی کامل 8/1 د.....
سید حمزه حسینی کهنوج رضا عرفانزاده
در این تحقیق خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم، تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی و تنوع گونه ای) در سه رویشگاه جنگلی، اکوتون و مرتعی که در طی گرادیان ارتفاعی قرار گرفته بودند مطالعه شد. منطقه مورد مطالعه در حوزه واز استان مازندران قرار داشت. جهت مطالعه ویژگیهای بانک بذر خاک از این مناطق اقدام به نمونه برداری در اواخر زمستان 1389 شد. بدین صورت که در هر رویشگاه 10 ترانسکت 50 متری با فاصله های 15 متری از یکدیگر مستقر گردید و نمونه های خاک از دو عمق 5-0 و 10-5 سانتیمتری از داخل پلاتهای ا متر مربعی برداشت شد. نمونه های خاک پس از اعمال تیمار سرمادهی به گلخانه منتقل و کشت شدند. گونه هایی که بذورشان جوانه می زد در فاصله هر دو هفته یکبار شناسایی و حذف می شد. همچنین درصد پوشش گونه های گیاهی موجود در هر پلات در بهار سال بعد ثبت گردید. در نهایت مقایسه خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم، تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی و تنوع گونه ای) در سه رویشگاه و همچنین در ارتفاعات مختلف از سطح دریا با استفاده از آزمون تجزیه واریانس یکطرفه انجام شد. خصوصیات بانک بذر خاک دو عمق خاک هر رویشگاه و هر ارتفاع با استفاده از آزمون t جفتی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد تراکم، تنوع و غنای گونه ای بانک بذر خاک سه رویشگاه و در ارتفاعات مختلف دارای اختلاف معنی داری می باشد، بطوریکه این خصوصیات بذر خاک به ترتیب در منطقه اکوتون، مرتع و جنگل بیشتر بودند. طبقات ارتفاعی میانی از سطح دریا (2200-2050) نیز از لحاظ فاکتورهای مذکور بیشترین مقدار را به خود اختصاص دادند، طبقات ارتفاعی پایینتر (2000-1850)، کمترین مقدار و طبقات ارتفاعی بالاتر (2400-2250) دارای مقدار حد واسط دو طبقه قبلی بودند. تشابه ضعیفی بین بانک بذر و پوشش روزمینی وجود داشت (حداکثر 24 درصد) و بر خلاف فاکتورهای قبلی، بیشترین تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی در رویشگاه مرتعی و ارتفاعات بالا، کمترین مقدار آن در منطقه اکوتون و مقدار این شاخص در منطقه جنگلی و ارتفاعات پایین، حد واسط دو منطقه و ارتفاعات قبلی قرار داشت. عمق نیز اثر معنی داری بر همه خصوصیات بانک بذر خاک داشت و در رویشگاه ها و ارتفاعات مختلف، عمق 5-0 دارای مقدار بیشتری از عمق 10-5 بود. بطور کلی می توان نتیجه گرفت که منطقه اکوتون (ارتفاعات میانی) بعلت داشتن فضای بازتر تاج پوشش جنگلی، موقعیت قرارگیری و تنوع گونه ای بیشتر پوشش نسبت به دو رویشگاه دیگر (سایر ارتفاعات) دارای بانک بذر بیشتر و غنی تری می باشد. ار آنحایی که اغلب بانک بذر خاک مربوط به مراحل ابتدائی توالی بود و شباهت ضعیفی بین بانک بذر خاک با پوشش روزمینی وجود داشت، اگر هدف احیای منطق تخریب شده جنگلی با گونه های جنگلی باشد امکان پذیر نیست اما احیای مراتع بویژه احیای اکوتون با گونه های علفی امکان پذیر است.
پریا کمالی رضا عرفانزاده
این مطالعه با هدف بررسی چگونگی اثر چرا بر روی خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم، تنوع و غنای گونه ای و تشابه بانک بذر خاک با پوشش سطح زمین) در علفزارهای البرز شمالی (حوزه واز) انجام شد. جهت این مطالعه، خصوصیات بانک بذر بین مناطق قرق و چرا شده مقایسه شدند. جهت برداشت نمونه های خاک، 4 ترانسکت عمود بر اضلاع منطقه قرق در داخل و 4 ترانسکت عمود بر اضلاع خارج قرق مستقر گردید و نمونه های خاک از دو عمق 5-0 و 10-5 بوسیله اوگری به قطر 5/2 سانتی متر برداشت و به گلخانه منتقل شدند و در بستر مناسب کشت گردیدند. بررسی انذازه و غنای گونه ای بانک بذر خاک به روش ظهور گیاهچه به مدت 6 ماه انجام شد. جهت بررسی تأثیر چرا و عمق خاک و همچنین اثر متقابل آنها بر روی خصوصیات بانک بذر خاک از آزمون glm استفاده شد. در مواردی که اثر متقابل چرا و عمق معنی دار بود از آزمون t غیر جفتی جهت بررسی مقایسه هر کدام از خصوصیات بانک بذر خاک در هر کدام از عمق های خاک بین منطقه چرا شده و نشده استفاده شد. همچنین جهت مقایسه هر کدام از خصوصیات بذر خاک بین دو عمق از آزمون t جفتی استفاده شد. نتایج نشان داد قرق طی یک دهه تأثیر معنی داری بر روی خصوصیات بانک بذر خاک گذاشته است و تراکم، تنوع و غنای گونه ای بانک بذر خاک در منطقه قرق بطور معنی داری بیشتر از منطقه چرا شده می باشد. همچنین تمامی خصوصیات بانک بذر عمق سطحی خاک بطور معنی داری بیشتر از لایه عمقی خاک قرار دارد. نتایج این تحقیق نشان داد که بمنظور اصلاح و احیا مراتع تخریب یافته تحت تأثیر چرا می توان بر بذور مدفون شده در خاک تکیه نمود.
آزاده عالم زاده گرجی رضا عرفانزاده
در این تحقیق به مقایسه دو روش جوانه زنی و روش ترکیبی در مطالعه خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم کل و تراکم گونه های کمیاب ، تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی، تنوع و غنای گونه ای) و سرعت جوانه زنی پرداخته شد. روش جوانه زنی روشی معمول در اکثر مطالعات مربوط به بانک بذر خاک است و شامل پخش نمونه های خاک در سینی های جوانه زنی و شناسایی، ثبت و شمارش گونه های سبز شده در شرایط گلخانه است. در روش ترکیبی اساس کار بر ترکیب دو روش جوانه زنی و جداسازی است. در این روش نمونه های خاک تحت جریان شدید آب بر روی دو الک با سایز منافذ متفاوت خالص سازی کرده و خاک باقی مانده را در سینی های جوانه زنی پخش کرده و در شرایط گلخانه قرار می دهند و سپس بذور سبز شده ثبت می شوند. در مطالعه حاضر نمونه برداری برای بررسی ذخایر بذری خاک در اوایل فروردین ماه 1390، پس از سپری شدن دوره سرما به منظور شکست خواب بذر و قبل از رویش سال جدید در قرق تحقیقاتی واقع در ییلاق گزنه سرا منطقه واز شهرستان نور( استان مازندران) انجام شد. به این منظور در داخل قرق و عمود بر هر یک از اضلاع 4 ترانسکت 70 متری مستقر و بر روی هر ترانسکت به فاصله هر 10 متر از پلات های زوجی 1×1 متر استفاده گردید. در هر پلات یک متر مربعی 10 تکرار از خاک توسط اوگری به شعاع 5/2 سانتیمتر از عمق های 5-0 و 10-5 سانتیمتر برداشته شد و نمونه های مربوط به هر عمق در هر پلات را با هم مخلوط گردید. در مجموع 56 نمونه خاک (28 نمونه برای هر عمق) بدست آمد. در آزمایشگاه نیمی از نمونه های خاک توسط دو الک با سایز 2 و 18/0 میلیمتر با فشار زیاد آب تغلیظ شده و به همراه نیمه دیگر نمونه ها (تغلیض نشده) به گلخانه منتقل شده و در سینی هایی به ابعاد 30 × 40 سانتیمتر به مدت 4 ماه مورد کشت قرار گرفتند. بذور جوانه زده در هر سینی در طول دوره مطالعه به صورت هفتگی مورد شمارش قرار گرفتند و نهایتا تعداد بذر در متر مربع (تراکم)، تنوع با استفاده از فرمول شانون – وینر، غنای گونه ای و همچنین سرعت جوانه زنی محاسبه گردید. همچنین با مراجعه به عرصه اقدام به تخمین درصد پوشش گیاهی هر گونه در هر پلات در خرداد ماه همان سال شد و شاخص تشابه بانک بذر خاک و پوشش سطح زمین با استفاده از فرمول سورنسون محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون t جفتی استفاده گردید. نتایج نشان داد که تراکم، تشابه، تنوع و غنای گونه ای بانک بذر خاک و همچنین سرعت جوانه زنی بین دو روش دارای اختلاف معنی داری بود، به طوریکه تمامی خصوصیات مورد مقایسه به جز سرعت جوانه زنی، در روش جوانه زنی بیشترین مقدار را به خود اختصاص دادند. عمق نیز تاثیر معنی داری بر خصوصیات مورد مطالعه داشت و در هر دو روش عمق 5-0 بیشتر از عمق 10-5 بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که روش جوانه زنی توانایی بیشتری در ارائه ترکیب گونه ای مطابق با پوشش گیاهی منطقه را داراست. اما توجه به این نکته ضروری است که طول دوره مطالعه برای رسیدن به 95% جوانه زنی در این روش بیشتر بود و همین مسئله عاملی محدود کننده در استفاد از فضای گلخانه است.
ندا عالیپوریان قاسمعلی دیانتی
: بانک بذر خاک نقش کلیدی را در حفظ و احیاء جوامع گیاهی ایفا می کند. روش ظهور گیاهچه یک روش معمول برای بررسی پتانسیل احیایی پوشش گیاهی بانک بذر خاک می باشد. مطالعات قبلی اصولا تنها یک تیمار آبیاری را در شرایط گلخانه برای مطالعات بانک بذر اعمال کردند. هر چند استفاده از این روش بدلیل عدم آگاهی از اپتیمم نیاز آبی بهینه تک تک گونه ها مشکل ساز است. علاوه بر این برای مطالعات در سطح وسیع نیاز به اطلاعات کافی در مورد شرایط جوانه زنی گونه ها در گلخانه لازم و ضروری است. در این مطالعه ظهور و نیاز آبی گونه های بانک بذر خاک در منطقه قرق واز واقع در استان مازندران انجام گرفت. نمونه برداری بصورت تصادفی- سیستماتیک صورت گرفت بدین ترتیب که تعداد 80 قطعه نمونه 1×1 متر در منطقه قرق مستقر و بوسیله اوگر به قطر 5 سانتی متر نمونه های خاک جمع آوری شدند. سپس نمونه های خاک در داخل گلدانهای پلاستیکی به گونه ای پخش شدند تا ضخامت آنها کمتر از 2 سانتی متر باشد. گلدانها در داخل محیط کشت گلخانه در 4 ردیف قرار گرفته و تیمار آبیاری اعمال گردید. تراکم بذور برای هر قطعه نمونه و سپس تعداد بذور جوانه زده هر گونه در 4 تیمار آبیاری روزانه، دو روز در میان، چهار روز در میان و هفته ای با استفاده از آزمون glm مقایسه گردید. مطالعه بانک بذر خاک منطقه خاک منطقه منجر به شناسایی 55 گونه گیاهی که مربوط به 49 جنس و 23 خانواده گیاهی می باشد، گردید. نتایج حاصل نشان داد که مناسب ترین تیمارهای آبیاری برای تراکم و غنا به ترتیب دو روز در میان و هفته ای، چهار روز در میان و تیمار روزانه و برای تنوع دو روز، چهار روز در میان و هفته ای دارای بیشترین تنوع گونه ای و تیمار روزانه نیز دارای کمترین تنوع گونه ای می باشد. همچنین بررسی تشابه گونه ای ترکیب پوشش سطحی با ترکیب گیاهی بانک بذر خاک بر اساس ضریب تشابه جاکارد و چکانوسکی در میان تیمارهای مختلف آبیاری نشان داد که تیمار آبیاری هفته ای و چهار روز در میان دارای بیشترین تشابه گونه ای و تیمار دو روز در میان و روزانه در درجات بعدی اهمیت قرار دارند. بر اساس این نتایج تیمار آبیاری روزانه در مقایسه با بقیه تیمارها کمترین میزان غنا، تشابه، تراکم و تنوع گونه ای را داشت بنابراین این تیمار برای کارهای گلخانه مناسب نمی-باشد. در مورد بقیه تیمارها نیز بسته به هدف و همچنین در نظر گرفتن هزینه و زمان به ترتیب اولویت بندی می شوند. اگر هدف از آبیاری نیل به بالاترین میزان تراکم، غنا و تنوع باشد تیمار آبیاری دو روز در میان بیشترین میزان تراکم، غنا و تنوع را دارا می باشد ولی باتوجه به هزینه و نیروی انسانی و همچنین به این دلیل که در تیمار چهار روز در میان می-توانند به مراحل کامل رشد برسند و شناسایی شوند، تیمار آبیاری چهار روز در میان مناسب ترین تیمار معرفی گردد.
رضا شهبازیان رضا عرفانزاده
در این تحقیق اثرات توده هایی از بوته ای ها در مراتع کوهستانی واز رود در استان مازندران بر پویایی خصوصیات بانک بذر خاک مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه برداری از بانک بذر خاک، داخل و خارج توده های بوته ایها در فصل رکود رشد گیاهی در دو عمق (5-0 و 10-5) سانتیمتری خاک صورت گرفت. نمونه های خاک به منظور جوانه زنی در گلخانه قرار داده شد و بذر های جوانه زده شناسایی گردید. سپس تراکم بانک بذر خاک بر حسب تعداد در متر مربع در هر پلات اندازه گیری شد و تشابه بانک بذر خاک با پوشش رو زمینی با استفاده از شاخص تشابه سورنسون محاسبه گردید. همچنین غنا و تنوع گونه ای شانون در هر پلات احتساب گردید. نتایج نشان داد که تراکم بانک بذر خاک در داخل توده ها (با تعداد کل 2253 بذر) به طور معنی داری بیشتر از خارج توده های بوته (با تعداد کل 1556بذر) بود. همچنین شاخص تنوع شانون خارج توده ها (با میانگین37/1) تفاوت معنی داری با داخل توده ها (با میانگین 81/1) مشاهده گردید. غنای گونه ای بانک بذر داخل توده های بوته ایها (با میانگین86/11) بطور معنی داری بیشتر از غنای گونه ای بانک بذر خارج توده ها (با میانگین 9/7) بود. نتایج نشان داد که شاخص تشابه پوشش رو زمینی با بانک بذر خاک داخل توده ایها با میانگین 5/15 درصد بطور معنی داری کمتر از خارج توده ایها با میانگین 5/22درصد بود. این تحقیق اهمیت توده های کوچک با قیمانده از بوته ای ها را در علفزارهای کوهستانی شمال کشور در حفظ بذر گونه های علفی نمایان ساخت و بنابراین تاکید بر حفظ این توده ها در این رویشگاه می گردد.
محرم اشرف زاده رضا عرفانزاده
در دو مقطع زمانی اواسط زمستان و اوایل بهار، ارزش رجحانی گونه های گیاهی توسط 3 نفر شتر ماده غیر باردار با سنین 5، 10 و 20 ساله به روش زمانی (کورنومتر) مورد مطالعه قرار گرفت. در این تحقیق هر حیوان به مدت 3 شیفت دو ساعته (صبح، ظهر و عصر) در طول روز دنبال شد. سپس از گونه های گیاهی منطقه مورد مطالعه به مقدار لازم جهت تعیین فاکتورهای کیفیت علوفه (adf، dmd، me و cp) در آزمایشگاه برداشت گردید. جهت بررسی تأثیر سن شتر و نوع گونه بر ارزش رجحانی، کیفیت علوفه در دو مرحله فنولوژیکی و همچنین اثرات متقابل آنها بر ارزش رجحانی از آزمون glm استفاده شد. همچنین جهت بررسی رابطه بین کیفیت علوفه و ارزش رجحانی از رگرسیون خطی استفاده گردید. نتایج تجربه واریانس یک طرفه نشان داد که سن شتر تأثیر معنی داری بر ارزش رجحانی گونه های گیاهی در مرحله رشد رویشی داشت. مرحله فنولوژیکی نیز تأثیر معنی-داری بر کیفیت گونه های مختلف گیاهی داشت. همچنین بین فاکتورهای کیفیت علوفه (dmd، me و adf) و ارزش رجحانی فقط در مرحله رشد رویشی رابطه معنی داری وجود داشت. بیشترین ارزش رجحانی در مرحله رشد رویشی مربوط به گونه ziziphus spina christi و کمترین آن مربوط به گونه pycnocycla spinosa و در مرحله گلدهی گونه علفی stipa capensis بیشترین ارزش رجحانی و سایر گونه-های موجود در منطقه از ارزش رجحانی پایینی برخوردار بودند.
معصومه رحیمی دهچراغی رضا عرفانزاده
این پژوهش به منظور تعیین اثر تغییر کاربری اراضی از مرتع به دیم زاربر برخی از مهم ترین ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک از قبیل ذخیره کربن آلی ذره ای در بخشی از مراتع استان کرمانشاه (حوزه لیله و حوزه روانسر) و استان کردستان (حوزه رازآور در محدوده روستای کلوچه و گردنه مروارید) انجام گرفت. برای نمونه برداری از خاک و پوشش گیاهی در هر کاربری، از طرح آزمایشی کاملا تصادفی و آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اثر تغییر کاربری اراضی از مرتع به دیم (نخودزار) در حوزه لیله مقادیر کربن آلی ذره ای 48%، نیتروژن آلی ذره ای 24%، کربن آلی کل 32% و نیتروژن کل 55%کاهش و وزن مخصوص حقیقی 8% افزایش معنی دار یافت. اگر چه تغییر اسیدیته خاک جزئی به نظر می رسد، اما افزایش اندک آن با تغییر کاربری از مرتع به نخودزار معنی دار بود (01/0p<). در حوزه روانسر تغییر کاربری اراضی مرتعی به کشت دیم (گندم زار) بر مقدار کربن آلی و کربن آلی ذره ای تغییری ایجاد نکرد، اما نیتروژن کل 10%، نیتروژن آلی ذره ای 4%، تخلخل خاک 22% و فسفر 39% به مقدار قابل توجهی روند کاهشی را نشان دادند. در روستای کلوچه نیتروژن آلی ذره ای در گندمزار 69%و در گردنه مروارید 40% کاهش یافت. در سایر خصوصیات فیزیکو شیمیایی اندازه گیری شده اختلاف معنی داری بین مرتع و دیم زار مشاهده نشد (01/0p<). در مرحله بعد با استفاده از رابطه رگرسیون خطی چند متغیره مهم ترین عوامل خاکی موثر بر تغییرات مواد آلی ذره ای که بسیار حساس به تغییرات مدیریتی هستند، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاربری مرتع فسفر، هدایت الکتریکی و تخلخل مهم ترین عوامل موثر بر مواد آلی ذره ای بودند. همچنین بافت و میزان گچ خاک مهم ترین عوامل خاکی موثر بر مواد آلی ذره ای در کاربری دیم بودند. به طور کلی، نتایج این بررسی نشان داد که تغییر کاربری از مرتع به دیم زار بر خصوصیات خاک اثر منفی گذاشته و سبب کاهش کیفیت خاک می گردد
سید عبدالله مطهری فرد رضا عرفانزاده
چکیده خاک یکی از مهم ترین ویژگی های جوامع گیاهی به حساب می آید که نگهداری آن نیازمند مدیریت صحیح می باشد. مطالعه کیفیت خاک یکی از روش های مهم ارزیابی وضعیت اراضی کشاورزی و منابع طبیعی می باشد و می تواند منعکس کننده اثرات مدیریت اعمال شده بر آن باشد. به همین منظور این مطالعه در منطقه مارگون شهرستان بویراحمد با هدف مقایسه کاربری های مرتعی و دیم زار در دو روستای مارگون و سقاوه بر برخی از شاخص های کیفیت خاک انجام شد. هم چنین تأثیر فاکتورهای خاک بر تنوع گونه ای نیز مورد مطالعه قرار گرفت. کاربری های مطالعه شده در روستای مارگون شامل تیپ مرتعی جو پیازدار(hordeum bulbosum)و دیم زار گندم(triticum aestivum)و در روستای سقاوه شامل تیپ مرتعی کنگر-گون(gundelia tourneforti – asteragalus adscendens) و دیم زار جو زراعی (hordeum vulgare) می باشد. جهت نمونه برداریاز خاک در کاربری مرتعی بعد از استقرار 3 ترانسکت، از ابتدا و انتهای هر ترانسکت نمونه خاکی از دو عمق 0تا10 و 10تا30 سانتی متری برداشت شد. هم چنین جهت برداشت آمار پوشش گیاهی، بعد از استقرار 3 ترانسکت در هر کاربری، 10 پلات یک متر مربعی بر روی هر ترانسکت مستقر و اسم تک تک گونه ها و درصد پوشش آنها یاداشت شد. در کاربری دیم زار شش پلات 100 متر مربعی انتخاب و در چهار گوشه این پلات ها چهار نمونه خاک ترکیب شده از دو عمق ذکر شده برداشت شد. شاخص تنوع با استفاده از نرم افزار pastمحاسبه شد. جهت مقایسه تأثیر کاربری، عمق و اثر متقابل آنها در هر روستا از آزمون آماری glm استفاده شد.نتایج نشان داد که در روستای مارگون متغیرهای کیفی خاک از جمله مواد آلی کل، مواد آلی ذره ای، نیتروژن و رطوبت اشباعبا تبدیل کاربری مرتعی به دیم زار به ترتیب 3/25، 9/58، 7/61 و 6/11 درصد افزایش معنی دار داشت.با تغییر کاربری از مرتع به دیم زار وزن مخصوص ظاهری 1/12 درصد افزایش می یافت. متغیرهای ph، هدایت الکتریکی خاک فاقد تفاوت معنی داری بودند.در روستای سقاوه متغیرهای کیفی از جمله مواد آلی کل، مواد آلی ذره ای،وزن مخصوص ظاهری و نیتروژندر کاربری دیم زار به ترتیب 6/31، 8/41، 2/27 و 1/11درصد بیش از کاربری مرتعی بود. متغیرهایph، هدایت الکتریکی، رطوبت اشباع و آهک فاقد تفاوت معنی داری بودند. نتایج مقایسه عمق ها نشان داد که در روستای مارگونمتغیرهای کیفی خاک از جمله مواد آلی ذره ای، نیتروژن، رطوبت اشباع، سیلت و شن در عمق 0تا10 سانتی متر بیشتر از عمق10تا30 سانتی-متر بود و در روستای سقاوه متغیرهای رطوبت اشباع، مواد آلی کل و شندر عمق 0تا10 سانتی متر بیشتر از عمق10تا30 سانتی متر بود. در هر دو روستا سایر متغیرها فاقد تفاوت معنی داری در عمق های مورد بررسی بودند. در مجموع در روستای مارگون کیفیت خاک در اثر تغییر کاربری از مرتع به دیم زار کاهش و در روستای سقاوه افزایش یافته است.تجزیه مولفه های اصلی بین دو کاربری در روستای مارگون نشان داد که مهم ترین متغیرهای خاک که بر روی تنوع گونه ای تأثیرگذار بودماده آلی ذره ای، سیلت، اسیدیته، هدایت الکتریکی و نیتروژن عمق اول و هم چنین رس، سیلت، اسیدیته، هدایت الکتریکی، وزن مخصوص ظاهری و ماده آلی ذره ای عمق دوم بودند. در روستای سقاوه نیز متغیرهای هدایت الکتریکی،رس، سیلت،آهک،وزن مخصوص ظاهری و نیتروژنعمق اول وهم چنینهدایت الکتریکی،رس، سیلت،آهک و ماده آلی ذره ای عمق دوممهم ترین متغیرهای خاکی بوند که بر روی تنوع گونه ای اثر گذاشت. واژگان کلیدی:تجزیه مولفه های اصلی،تنوع گونه ای،سقاوه،مواد آلی ذره ای، کیفیت خاک، مارگون
فاطمه غضنفریان رضا عرفانزاده
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تاج پوشش گونه های درختی و بوته ای بنه (pistacia atlantica)، بادام کوهی (amygdalus scoparia) و بادام خاکستری (amygdalus eburnea) بر ویژگی های بانک بذر خاک (تراکم، تنوع، غنا و تشابه بانک بذر خاک با پوشش سطحی) انجام شد. نمونه برداری در منطقه میمند واقع در شهرستان شهربابک کرمان انجام شد. تعداد 10 پایه از هر گونه انتخاب گردید، سپس در زیر تاج پوشش هر پایه و خارج آن به صورت زوجی یک قطعه نمونه مستقر گردید. نمونه برداری خاک از دو عمق 5-0 و 10-5 سانتی متر در هر قطعه نمونه صورت گرفت. نمونه های خاک به منظور جوانه-زنی در گلخانه قرار داده شد و بذر های جوانه زده شناسایی گردید. سپس تراکم بانک بذر خاک بر حسب تعداد در متر مربع ارائه شد و تشابه بانک بذر خاک با پوشش رو زمینی با استفاده از شاخص تشابه سورنسون محاسبه شد. همچنین شاخص غنای مارگالف و تنوع گونه ای شانون در هر قطعه نمونه محاسبه گردید. از glm جهت بررسی تاثیر نوع گونه چوبی، تاج پوشش آنها و عمق نمونه برداری بر خصوصیات بانک بذرخاک استفاده شد. از آزمون z ویلکاکسون وt جفتی برای مقایسه ی زوجی خصوصیات بانک بذر بیرون و زیر تاج پوشش گونه های چوبی استفاده شد. نتایج نشان داد که در زیر تاج پوشش گونه pistacia atlantica تراکم بانک بذر بیشتری نسبت به سایر گونه ها وجود داشت. همچنین تراکم بانک بذر خاک در زیر هر سه گونه درعمق 5-0 نسبت به عمق 10-5 اختلاف معنی داری داشت. با توجه به نتایج آزمون z ویلکاکسون تراکم بذور زیر تاج پوشش بیشتر از بیرون آن در گونه ها بود. بیشترین میزان غنای گونه ای بانک بذر خاک در زیر اشکوب گونه pistacia atlantica بود. نتایج آزمون t بیانگر تاثیر مثبت تاج پوشش گونه ها بر تنوع بانک بذر خاک بود. در مورد تشابه بانک بذر با پوشش روزمینی نیز بیشترین میزان مربوط به گونه pistacia atlantica بود و با توجه به نتایج آزمون z ویلکاکسون تشابه بذور زیر تاج پوشش با پوشش سطحی بیشتر از بیرون آن در درختان بود. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که تاج پوشش درختان در مناطق خشک تاثیر مهمی بر بانک بذر خاک و حفظ و نگهداری بذور سایر گیاهان دارد. می توان از این ذخیره بذری طبیعی جهت بازسازی مناطق تخریب یافته استفاده کرد. بنابراین حفظ و نگهداری این تک درختان (بوته ها) در مناطق خشک مهم می باشد.
مریم دانش گر رضا عرفانزاده
در روش جوانه¬زنی که روشی مرسوم در مطالعه بانک بذر خاک است، همه بذور حتی با تیمار سرمادهی قادر به جوانه¬زنی نبوده و این روش در یافتن گونه¬هایی با بذور خفته ناتوان است. لذا معرفی روشی به منظور شکست خواب بذور برای به دست آوردن حداکثر میزان جوانه¬زنی و در ارزیابی بانک بذر خاک به روش کشت گلخانه¬ای یک امر ضروری است. این تحقیق با هدف اندازه-گیری و ارزیابی خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم، غنای گونه¬ای، تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی و ترکیب گونه¬ای)، سرعت جوانه¬زنی و متوسط زمان لازم برای جوانه¬زنی بذور بانک بذر خاک در تیمارهای مختلف شکست خواب انجام شد. نمونه¬گیری از خاک منطقه قرق شده پلور در اوایل فروردین ماه 1391 به شکل تصادفی- سیستماتیک انجام گردید. تعداد 10 پلات 4 متر مربعی در طول دو ترانسکت در منطقه مستقر گردید و نمونه¬های خاک از دو عمق 5-0 و 10-5 سانتی-متری به وسیله اوگر با قطر 5 سانتی¬متر برداشت شد. سپس نمونه¬¬های خاک به پنج قسمت مساوی تقسیم و هر قسمت پس از تیمار به صورت خیساندن خاک در محلول ga3 (500ppm ) به مدت 48 ساعت، h2o2 (1%) به مدت 48 ساعت، kno3 (1/0% و 2/0%) به مدت 72 ساعت و شاهد (بدون هیچ تیماری) مورد کشت قرار گرفتند. به مدت سه ماه تمامی بذور جوانه¬¬زده شده به صورت هفتگی در گلخانه شناسایی و شمارش شدند. برای اندازه¬گیری اثرات تیمارهای شکست خواب، عمق و اثر متقابل این دو بر خصوصیات بانک بذر خاک از آزمون تجزیه واریانس دو طرفه (glm) استفاده گردید و جهت مقایسه ترکیب گونه¬ای و خصوصیات جوانه¬زنی در بین تیمارها از آزمون تجزیه واریانس یک طرفه ((anova استفاده شد. همچنین جهت بررسی تاثیر عمق نمونه¬برداری بر ذخیره بذری خاک در هر یک از تیمار¬ها از آزمون t جفتی استفاده شد. نتایج نشان داد تیمار اسید جیبرلیک تاثیر معنی¬داری بر برخی از خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم و غنای گونه¬ای) و خصوصیات جوانه¬زنی بذور (سرعت جوانه¬زنی و متوسط زمان لازم برای جوانه¬زنی) داشته است. عمق نیز تاثیر معنی¬داری بر خصوصیات مورد مطالعه (تراکم و غنای گونه¬ای) داشت و در هر پنج تیمار در عمق اول (5-0 سانتی¬متر) بیشتر از عمق دوم (10-5 سانتی¬متر) بود. به طور کلی نتیجه-گیری شد که کاربرد تیمارهای شیمیایی شکست خواب بذر به ویژه اسید جیبرلیک منجر به ارتقای کیفیت نتایج روش کشت گلخانه¬ای در ارزیابی بانک بذر خاک گردید.
رضا امیدی پور رضا عرفانزاده
تغییرات تنوع گیاهی مراتع در مکان و زمان به نوع مدیریت و فاکتورهای محیطی غیر زنده بستگی دارد. لازمه فهم الگوهای مختلف تنوع گونهای آنالیز و ارزیابی الگوهای تنوع در مقیاسهای مکانی چندگانه میباشد. بنابراین این تحقیق با هدف بررسی تأثیر مدیریت چرای دام و عوامل محیطی بر مولفههای تنوع در مراتع غرب ایران در استان ایلام انجام شد. بدین منظور در این تحقیق از روش تقسیمبندی افزایشی برای مقایسه مولفههای تنوع گونهای در طول مقیاس مکانی چندگانه استفاده شد. نمونهبرداری از گونههای گیاهی در دو منطقه خشک (ریکا) و نیمه خشک (دالاب) انجام شد. در هر منطقه 8 سایت انتخاب و لیست¬برداری از گیاهان با استفاده از پلاتهای 2×2 متر مربع در 40 پلات انجام شد (در مجموع 80 پلات). علاوه بر ویژگیهای پوشش گیاهی در هر پلات یک نمونه خاک نیز برداشت و عناصر نیتروژن کل، کربن، نیتروژن آلی ذره ای و کربن آلی ذرهای اندازه گیری شد. بر اساس روش تقسیمبندی افزایشی کل غنای گونهای (r?) به مولفههای داخل نمونهها (1?)، بین نمونهها (1?) و بین مراتع (2?) تقسیمبندی شد. بررسی تأثیر افزایش مقیاس نمونهبرداری بر مولفه های تنوع با استفاده از مدل پیترسولیموس (peter solymos model) در نرمافزار r و بهمنظور بررسی تأثیر مدیریت، اقلیم و اثر متقابل این دو فاکتور بر مولفه های تنوع گونه ای از آزمون آنالیز واریانس دوطرفه استفاده گردید. همچنین برای تعیین مهمترین عامل تأثیر گذار بر مولفههای تنوع گونهای از رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج این تحقیق آشکار ساخت که افزایش مقیاس نمونهبرداری منجر به افزایش شاخصهای تنوع آلفا و بتا میگردد. تنوع بین سایتهای مرتعی (2?) با داشتن بیشترین مقدار از تنوع کل مهمترین مولفه تنوع تشخیص داده شد که این امر ناشی از تفاوت ترکیب گونهای مراتع با یکدیگر میباشد. نتایج بهدست آمده نشان داد که مدیریت (چرای دام) باعث افزایش معنیدار مولفههای تنوع گونهای در سطح پلات گردید و در سطح مرتع تأثیر معنیداری بر مولفهها نداشته است. این در حالی بود که اقلیم فقط بر تنوع آلفا و گاما اثر معنیدار داشت که نشان دهنده تأثیر بیشتر مدیریت بر مولفههای تنوع گونهای میباشد. بررسی تأثیر عوامل محیطی بر مولفههای تنوع نیز نشان داد که بارش دارای بیشترین همبستگی با مولفههای تنوع آلفا میباشد در حالی که بیشترین همبستگی تنوع بتا با ارتفاع و بیشترین همبستگی تنوع گاما با بارش بود. قرق کردن در مناطق خشک مفیدتر از مناطق نیمه خشک است. بنابراین تمام مولفه های تنوع می تواند با قرق کردن افزایش یابد.
مصطفی فیروزروز رضا عرفانزاده
با توجه به اهمیت مراتع در تعلیف دام و حفظ اکوسیستم طبیعی، بررسی عوامل موثر در حفظ و توسعه مراتع در راستای دستیابی به اهداف توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت خواهد بود. از طرفی از چندین دهه گذشته، ابعاد اجتماعی- انسانی در تصدی¬گری منابع طبیعی بویژه چگونگی ساختار شبکه¬های اجتماعی در دستیابی به مدیریت مشارکتی موفق مورد تاکید بوده است. در این مطالعه با هدف شناخت چالش¬ها و موانع برنامه¬ریزی و اجرای مدیریت مشارکتی موفق مراتع، به تحلیل شبکه¬های ذینفعان محلی و دست¬اندرکاران نهادی بر اساس روش تحلیل شبکه در روستای تاکُر واقع در شهرستان نور، استان مازندران پرداخته شده است. نتایج نشان می¬دهد میزان انسجام اجتماعی در شبکه ذینفعان بر اساس پیوندهای اعتماد و مشارکت به¬ترتیب 4/56 و 1/39 درصد و میزان پایداری شبکه نیز 9/58 و 1/79 درصد است. در شبکه دست¬اندرکاران نهادی نیز میزان انسجام نهادی 70 درصد بوده و پایداری شبکه نهادی نیز 53 درصد است. بر اساس نتایج این تحقیق می¬توان بیان نمود تقویت انسجام بین ذینفعان محلی و حفظ انسجام نهادی در بین دست-اندرکاران نهادی از سیاست های اجرایی می باشند. در این تحقیق بر اساس شاخص مرکزیت کنشگران کلیدی در سطوح محلی و نهادی جهت اجرای مدیریت مشارکتی مرتع مشخص شدند. در نهایت می توان بیان نمود با بکارگیری روش تحلیل شبکه اجتماعی به عنوان رویکردی نوین می-توان مدیریت جامع مرتع را سیاست¬گذاری و ساماندهی نمود و سامانه اطلاعاتی مدیریت مشارکتی مراتع را از طریق سنجش معیارها و شاخص¬های اجتماعی- سیاستی مرتبط با مدیریت جامع مرتع تهیه نمود.
حسنعلی لوائی آدریانی رضا عرفانزاده
پایداری خاکدانه ها، به عنوان شاخصی مفید برای پی بردن به وضعیت ماده آلی، فعالیت های بیولوژیکی، چرخه ی عناصر غذایی، کیفیت خاک، تثبیت کربن، تخلخل، هدایت هیدرولیکی تلقی شده و باعث کاهش آلودگی محیط زیست و فرسایش و افزایش بهره وری خاک می گردد. با هدف مطالعه تغییرپذیری شاخص های کیفی خاک با تأکید بر پایداری خاکدانه، بعد از بازدید از منطقه واز استان مازندران، یک دامنه که شامل سه رویشگاه مرتع، اکوتون و جنگل بود، انتخاب و در هر یک از رویشگاه ها، یک جامعه گیاهی مشخص گردید. جوامع گیاهی در رویشگاه های مرتع، اکوتون و جنگل به ترتیب festuca ovina، trifolium repense و quercus castanifolia نام گذاری شد. در مرحله بعد، در هر جامعه گیاهی اقدام به انتخاب یک منطقه کلیدی گردید. در هر منطقه کلیدی، 8 قطعه نمونه یک متر مربعی مستقر و در داخل هر قطعه نمونه اقدام به برداشت خاک از دو عمق 10-0 و 30-10 سانتی متری گردید. برای اندازه گیری خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، نمونه ها به آزمایشگاه منتقل گردید. نتایج نشان داد که مقدار نیتروژن در جامعه q.castanifolia در مقایسه با f.ovina و t.repense به ترتیب 072/0 و 10/0 درصد و مقدار کربن به ترتیب 16/1 و 26/1 درصد بیشتر بود. غلظت کلسیم در جامعه q.castanifolia در مقایسه با جوامع f.ovina و t.repense به ترتیب 75/186 و 25/327 میلی گرم بر کیلوگرم افزایش داشت. مقدار ماده آلی ذره ای در سه رویشگاه اختلاف معنی داری نشان نداد. حداکثر و حداقل ذخیره کربن آلی به ترتیب در جامعه q.castanifolia (18/5 کیلوگرم بر مترمربع) و جامعه t.repense (71/2 کیلوگرم بر مترمربع) و ذخیره نیتروژن کل به ترتیب در جامعه جنگل (14/1 کیلوگرم بر مترمربع) و جامعه اکوتون (678/0 کیلوگرم بر مترمربع) مشاهده گردید. درصد پایداری خاکدانه در رویشگاه جنگل نسبت به رویشگاه های مرتع و اکوتون به ترتیب 82/13 و 72/12درصد افزایش داشت. حداقل و حداکثر میزان پراکنش رس به ترتیب در جامعهq.castanifolia (023/0 گرم بر کیلوگرم) و f.ovina (096/0 گرم بر کیلوگرم) و شاخص نسبت خاکدانه سازی به ترتیب در جوامع q.castanifolia (752/0) وf.ovina (679/0) مشاهده گردید. بیشترین و کمترین مقدار خاکدانه های درشت به ترتیب در جوامع مرتع (89/62 درصد) و جنگل (61/72 درصد) ثبت گردید. نتایج تجزیه رگرسیون نشان داد که درصد کربن آلی ذره ای، ماده آلی کل و درصد شن به ترتیب مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر پایداری خاکدانه در سه رویشگاه مرتع، اکوتون و جنگل هستند. از آن جایی که ناپایدار شدن خاکدانه ها مقدمه ای بر آغاز فرسایش در سطح وسیع می باشد می توان به اهمیت حفظ پایداری خاکدانه در عرصه های طبیعی پی برد. بر اساس نتایج به دست آمده، برای جلوگیری از خسارات اقتصادی و اجتماعی ناشی از سست شدن خاکدانه ها اعمال راه کارهای مناسب نظیر حفظ پوشش گیاهی و مواد آلی سطح خاک پیشنهاد می گردد.
حمید یوسفی رضا عرفانزاده
اختلال گراز به طور گسترده به عنوان یک فاکتور کلیدی تاثیر گذار بر ساختار سیستم¬های اکولوژیکی تشخیص داده شده است. به منظور بررسی تغییرات موقتی در پوشش گیاهی رو زمینی، بانک بذر و خصوصیات فیزیکی شیمیایی خاک در دو کاربری جنگلی و مرتعی مرتع سجا و جنگل ارمجک از حوزه آبخیز گلندرود شهرستان نور در استان مازندران با مساحتی بالغ بر 1500 هکتار به عنوان عرصه مطالعاتی انتخاب شد. سپس در این دو کاربری جوامع گیاهی مشخص که به ترتیب در مرتع سجا پنج جامعه و در جنگل ارمجک چهار جامعه گیاهی که در هر یک از این جوامع عمل شخم گراز مشهود بوده انتخاب شد. در هر لکه (patch) جوامع چهار پلات یک مترمربعی در داخل و خارج مستقر گردید. به طوری که این چهار پلات از نظر خصوصیات فیزیوگرافی کاملا مشابه بودند. پوشش گیاهی در داخل و خارج لکه جوامع جنگلی و مرتعی ثبت و نمونه¬های خاک از عمق 0 تا 10 سانتی¬متر برداشت شد. بدین صورت که نمونه¬های خاک را به وسیله اوگر با قطر 5 سانتی¬متر از چهار گوشه و وسط هر پلات برداشت و با هم مخلوط کرده و تشکیل یک نمونه مرکب دادند و به آزمایشگاه و گلخانه منتقل گردید. آنالیز واریانس نشان داد که مواد آلی کل و ذره¬ای، کربن آلی کل و ذره¬ای و نیتروژن آلی کل و ذره¬ای دارای اختلاف معنی¬داری در داخل و خارج لکه¬های جوامع جنگلی و مرتعی داشت به طوری که بیشترین مقدار آن¬ها در خارج لکه و کمترین مقدار آن¬ها در داخل لکه مشاهده شد. آنالیز واریانس نشان داد که که شاخص¬های تنوع، غنا و یکنواختی در داخل و خارج لکه جوامع جنگلی و مرتعی اختلاف معنی¬داری با هم داشتند. به طوری که بیشترین مفدار این شاخص¬ها در خارج لکه و کمترین مقدار آن¬ها در داخل لکه بود. اثر اختلال گراز باعث تغییر در گروه¬های عملکردی گیاهی و کاهش درصد پوشش گیاهی و افزایش درصد سنگ و سنگریزه و خاک لخت شد. همچنین اثر شخم گراز سبب کاهش معنی¬داری تراکم و تعداد گونه¬های بانک بذر خاک شدند شاخص¬های غنا وتنوع بانک بذر خاک در اثر شخم گراز کاهش معنی¬داری نشان دادند.