نام پژوهشگر: علی تهرانی فر
سلمان شوشتریان حسن صالحی
جزیره کیش به مساحت 90457 کیلومتر مربع در سواحل جنوبی ایران در خلیج فارس قرار دارد و شرایط اقلیمی آن در کل خشک و نیمه استوایی است. گردش پذیر بودن منطقه و نیاز به ایجاد فضای سبز متناسب با آن به همراه شرایط محیطی خشک و شور که سبب ایجاد تنش برای گیاهان فضای سبز جزیره می شود اهمیت پژوهش و بررسی کاربرد گیاهان جدید و سازگار با منطقه را روشن می سازد. هدف از این پژوهش بررسی رشد و نمو گیاهان زمین پوش زیر کشت در چهار منطقه مختلف (سنایی، صدف، پاویون و سفین) از جزیره کیش بود تا گونه ها ی مناسب و سازگارتر برای هر منطقه معرفی شوند. ده گونه گیاه پوششی فستوکای زینتی (.l festuca ovina)- فرانکنیا(frankenia thymifolia desf.) – سدوم قرمز (.bieb sedum spurium)– سدوم گرزی (sedum acre l.)– پنج انگشتی (.potentilla verna l)– دم عقربی (.l carpobrotus acinaciformis)– شقایق زرد ((glaucium flavum crantz.- بومادران گل قرمز (achillea millifolium l.) – حاشیه (alternanthera dentata moench.) و ناز رونده (lampranthus spectabilis haw.) مورد پژوهش قرار گرفتند. بررسی رشد و نموگیاهان توسط اندازه گیری ویژگی های رویشی آنها مانند ارتفاع، قطر پوشش، سطح پوشش، تعداد برگ، سطح برگ، وزن تازه و خشک ریشه، شاخساره و مجموع آنها، امتیاز دهی دیداری، میزان پرولین و کلروفیل انجام شد. در طی این پژوهش (آبان ماه 1387 تا خرداد ماه 1388) اندازه گیری ها سه بار انجام شد (در دی، اسفند و خرداد ماه). تنها میزان پرولین و کلروفیل دو بار انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با شش تکرار انجام شد. اثر گونه، منطقه و برهمکنش آنها مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه آماری داده ها با نرم افزار mstat-c انجام شد. میانگین ها با استفاده از آزمون توکی در سطح 5% با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که گیاهان منطقه صدف رشد کمتری نسبت به مناطق دیگر داشتند. همچنین گیاه فرانکنیا، دم عقربی و ناز رونده از گیاهان مناسب برای کاشت در جزیره می باشند.
مرتضی اعلامی علی تهرانی فر
چمن به عنوان یکی از ارکان اصلی پوشش در طراحی های فضای سبز دارای جایگاهی بارز و آشناست. این تحقیق به منظور بررسی اثر سوپر جاذب و ماده بازدارنده رشد پاکلوبوترازول بر صفات کمی و کیفی چمن به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار به اجرا در آمد. سوپر جاذب در مقادیر شاهد ( 0 )، 3 ، 6 ، 9 گرم بر کیلوگرم خاک و دور آبیاری در 3 سطح ( 2 ، 4، 6 روز) و همچنین پاکلوبوترازول (pac ) به صورت خیساندن بذرها، در 2 سطح شامل شاهد و بذر های تیمار شده با غلظت mg/lit 30 تیمارهای این آزمایش را تشکیل دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که بهترین تراکم را مقدار سوپر جاذب 6 گرم بر کیلوگرم دارد. دور آبیاری 2 روز نیز بطور میانگین تراکم مطلوبتری را در مقایسه با سطوح دیگر آبیاری ایجاد نمود. همچنین کیفیت رنگ، تراکم و محتوای کلروفیل کرتهایی که سوپر جاذب دریافت کرده بودند به ترتیب 33 ، 42 و48 درصد نسبت به شاهد افزایش نشان داد. از طرف دیگر کرت هایی که با پاکلوبوترازول تیمار شده بودند نیز در پایان نسبت به شاهد در صفات تراکم، وزن سرزنی و وزن خشک ریشه به ترتیب برابر 2، 5/7 و 11 درصد افزایش داشتند.
آذر رضایی مهرداد لاهوتی
در دنیای صنعتی امروز، زیستن با طبیعت،آرامش دلپذیری را همرا با سلامتی برای انسان ،فراهم می آورد.از جمله گل مورد علاقه مردم جهان ، گل سنبل((hyacintus orientalis l. می باشد که از دیر باز نیز در ایران با وجود گوناگونی رنگ (بنفش، آبی ، صورتی، سفید و غیره ) و عطر ویژه و منحصر به فرد خودمورد توجه و علاقه مردم بوده است.گل سنبل از تیره سوسن سانان در رده تک لپه ای ها می باشد.جنس سنبل دارای 30 گونه می باشد. گونه orientalis که از نظر باغبانی مهم می باشد بومی نواحی مدیترانه ای به ویژه ترکیه است.این گل دارای سوخ پوشش دار می باشد. امروزه از فنون کشت بافت برای افزایش سوخ این گل استفاده میشود. گلدان رقم تجاری سنبل به نام hyacinthus orientalis blue jacket از هلند تهیه شد. نمونه گیری از فلس های پیاز سنبل انجام گرفت. برای گندزدایی ریز نمونه ها ، به مدت 10 تا 15 دقیقه در محلول هیپوکلریت سدیم یک درصد قرار داده شد و گندزدایی گردید. غلظت های مختلف از 2,4-d و کاینتین تهیه شد. درون هر ظرف شیشه ای (ویال) 15 میلی لیتر محیط کشت وجود داشت. نمونه های آبگیری شده و گندزدایی شده در زیر هود را توسط پنس به درون شیشه های درب دار حاوی محیط کشت ms که آگار آن بسته است منتقل شد.سپس ویالها به شرایط تاریکی در دمای 25 درجه سانتی گراد به انکوباتور منتقل شد.پس از یک دوره کشت( 20 روز) کالوس هااز ویال ها خارج کرده وزن تر آنها اندازه گیری شد.سپس کالوس ها در آون در دمای 70 درجه قرار گرفت.پس از خشک شدن،وزن کالوسها اندازه گیری و ثبت شد. کالهای ایجاد شده در تمام این تیمارها کرم رنگ بوده و دارای بافت نرم می باشد. با افزودن کانتین به میحط کشت همراه با 2, 4-d نسبت به شاهد غلظت های مختلف کانتین همراه با 5/0 میلی گرم در لیتر افزایش وزن تر و خشک مشاهده شد. در غلظت 1 میلی گرم در لیتر و غلظت (1/0 ، 5/0 و 1) میلی گرم در لیتر کانیتین روند افزایش در وزن تر و خشک کالری نسبت به شاهد مشاهده شد. اما نسبت بر غلظت 5/0 میلی گرم در لیتر 2, 4-d روند کاهش داشت. در غلظت 25/1 میلی گرم در لیتر 2, 4-d و غلظت های مختلف کاینتین از نظر آماری اختلاف معنی داری نداشت . اما نسبت به شاهد افزایش پیدا کرد. با توجه به تحلیل های آماری مشاهده شد که اکسین به تنهایی نسبت به تیمارهای دارای کاینتین به تنهایی، اثر بیشتری بر کالزایی داشت. با افزودن kin به محیط کشت حاوی 2, 4-d ، افزایش در وزن تر و به میزان بیشتر در وزن خشک کالوس مشاهده شد. حداکثر این افزایش در غلظت 5/0 میلی گرم در لیتر کاینتین و 5/0 میلی گرم در لیتر 2, 4-d ثبت شد. ترکیبی از اکسین و سیتوکنین منجر به افزایش بیشتر تقسیمات سلولی در سطح زخمی جدا گشت و افزایش وزن تر و خشک کالوس می گردد،در پژوهش انجام شده نیز چنین نتیجه ای حاصل شد.
زهرا نعمتی علی تهرانی فر
انار یکی از مهمترین گیاهان بومی و تجاری-باغبانی در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی ایران محسوب می شود، چرا که این گیاه سازگاری بالایی به شرایط بد اقلیمی دارد. از طرفی، به علت تاریخچه طولانی کشت انار در ایران، ژنوتیپ ها از مناطق مختلف با تشابهات واضح در ظاهر اما با نام های متفاوت قابل مشاهده است. بنابراین برای پرورش و تجارت ارقام انار و جهت مدیریت کارآمد کلکسیون و برنامه های اصلاحی آینده تشخیص دقیق ژنوتیپ ها مورد نیاز است. در این پروژه dna ژنومی 31 رقم مختلف انار متعلق به هفت استان ایران، توسط نشانگر مولکولی aflp، با استفاده از هفت ترکیب آغازگری (ecori/msei) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای حاکی از وجود شباهت بسیار بالا بین ارقام مورد مطالعه بود. همچنین، گروه بندی به دست آمده در بسیاری از مواقع با گروه بندی مبتنی بر صفات مورفولوژیک موجود مطابقت نداشت. نتایج به دست آمده نشان داد که ارقام عموماً مستقل از خاستگاه جغرافیایی و نامگذاریشان گروه بندی شدند. شاخص تنوع h، تجزیه و تحلیل هماهنگ اصلی (pcoa)، شاخص gst و تجزیه واریانس مولکولی (amova)، همگی حاکی از شباهت قابل توجه بین جمعیت های مورد بررسی و میزان نسبتاً پایین تنوع در داخل جمعیت ها است. تنوع گسترده انار در ایران و سطح پایین چندشکلی بین این ارقام، می تواند مربوط به تکثیر رویشی و نوع گرده افشانی این گیاه باشد.
نگین قاسمی گندمانی علی تهرانی فر
گل ورد (رز) یکی از مهم ترین و اقتصادی ترین گل های زینتی است که در دنیا کشت می شود. ایران یکی از مناسب ترین مناطق دنیا برای تولید و پرورش گل و گیاهان زینتی می باشد و با دارا بودن اقلیم های متعدد، امکان پرورش گونه های گیاهی مختلف به ویژه ورد را در تمام فصل های سال دارد. اما تاکنون بدلیل کیفیت پایین وردهای بریدنی ،امکان صادرات مطلوب این محصول فراهم نیامده است. به نظر می رسد تطبیق رژیم های غذایی توصیه شده توسط شرکت های تکثیر کننده پایه های گل ورد با شرایط ایران یکی از مهم ترین عوامل در بهبود کیفیت گل های بریدنی است. در این تحقیق با در نظر گرفتن دو سطح نیتروژن، دو سطح فسفر و سه سطح پتاسیم به عنوان مهم ترین عناصر موثر در کیفیت گل، سعی در یافتن بهترین محلول غذایی برای افزایش کیفیت گل و عمر گلجایی گل های بریدنی ورد رقم ریویرا شده است. مقدار عناصر دیگر برابر با محلول استاندارد در نظر گرفته شد. برای یافتن بهترین محلول غذایی بر طبق شرایط ایران از جی فی پات تجاری وارداتی از کشور هلند استفاده شد. نتایج نشان داد که تیمار t10 (n=300ppm,p=70ppm, k=160ppm) باعث افزایش قطر ساقه، طول گل و پهنای جام شد. در صورتیکه تیمار t9 (n=150ppm, p=70ppm, k=350ppm)که سطح نیتروژن کمتری دارد باعث افزایش عملکرد و عمر گلجایی شد. نتایج نشان داد که کیفیت ظاهری گل ها با افزایش نیتروژن بهبود می یابد در صورتیکه افزایش عمر گلجایی و عملکرد در تیماری که میزان پتاسیم بیشتر و نیتروژن کمتری دارد بیشتر است.
شادان خورشیدی علی تهرانی فر
شرایط بسیار متنوع اقلیمی و تنوع وسیع شرایط آب وخاک در مناطق مختلف ایران، امکانات وسیعی برای تولید گیلاس و آلبالو فراهم نموده است. این محصولات با وجود آنکه از محصولات مهم کشور ما می باشند، امکان صادرات آن با کیفیت خوب و ضایعات کم وجود نداشته و یا بسیار محدود است. مصرف بالای میوه ها و سبزیجات به علت داشتن خواص آنتی اکسیدانتی با کاهش خطر بیماری های قلبی- عروقی، سرطان و تصلب شرائن و ... همراه است. ترکیبات فنولیکی که به طور گسترده در میوه ها و سبزیجات یافت می شوند عمدتاً مسئول این خواص می باشند. آلبالو و گیلاس منابع غنی از ترکیبات فنولیکی هستند به علاوه به دلیل طعم و مزه مطلوب از اهمیت بالایی برخوردار هستند. آلبالو و گیلاس پس از برداشت به علت از دست دادن آب، قهوه ای شدن دم میوه سریع فاسد می شوند. تیمار پس از برداشت با اکسیژن پایین و دی اکسید کربن بالا برای کنترل پوسیدگی، حفظ کیفیت میوه و افزایش عمر پس از برداشت میوه ها استفاده می شود. اطلاعات اندکی در مورد تغییرات پس از برداشت ترکیبات زیست فعال در آلبالو و گیلاس وجود دارد. در این پژوهش روند تغییرات پس از برداشت بریکس، اسیدیته، ph، نسبت قند به اسید، سفتی بافت میوه، درصد کاهش وزن، میزان آنتوسیانین کل، میزان فنولیک کل و فعالیت آنتی اکسیدانتی میوه های گیلاس سیاه مشهد، آلبالو اردی بوترمو و آلبالو محلی بلافاصله پس از برداشت (روز صفر) و پس از 15، 30، 45 و 60 روز نگهداری در بسته های دارای اتمسفر تغییر یافته و هوای معمولی بررسی شد. نتایج نشان داد که میوه های بسته بندی شده در اتمسفر تغییر یافته کیفیت بهتری را با دارا بودن بریکس، اسیدیته و سفتی بالاتر و ph، نسبت قند به اسید و درصد کاهش وزن پایین تر نسبت به میوهای نگهداری شده در هوای معمولی داشتند. تأثیر اتمسفر تغییر یافته بر ترکیبات زیست فعال با توجه به نوع میوه متغییر بود. تمام پارامترهای کیفی با گذشت زمان کاهش یافتند میزان سفتی از روند خاصی در طی نگهداری بر خوردار نبود. مقدار آنتوسیانین و فنولیک کل و فعالیت آنتی اکسیدانتی بسته به نوع میوه روند صعودی یا نزولی داشتند.
مرتضی مذهبی حسین نعمتی
استفاده از کودهای زیستی می تواند بعنوان یکی از روشهای موثر در توسعه کشاورزی پایدار و همچنین بعنوان جایگزین مناسب کودهای شیمیایی نقش سازنده ای در کاهش آلاینده ها ایفا نماید. قارچ تریکودرما در دهه گذشته توانسته در کنترل بیولوژیک بیماریها و همچنین افزایش رشد گیاهان موثر واقع شود. در این تحقیق اثرات تیمار قارچ تریکودرما بر روی شاخصهای رشد تعدادی از گیاهان زینتی مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش اول میزان رشد دو جدایه قارچ تریکودرما در هفت بستر و در شرایط اتوکلاو شده و اتوکلاو نشده بسترها مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کامل تصادفی در 8 تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد بهترین بستر و شرایط از نظر میزان رشد قارچ تریکودرما، بستر کوکوپیت اتوکلاو شده بود. در آزمایش دوم بهترین جدایه از بین پنج جدایه به لحاظ اثرات رشدی بر روی سه گیاه زینتی آهار، جعفری فرنگی و رعنا زیبا انتخاب گردید. آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کامل تصادفی در 6 تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد بهترین جدایه از نظر اثرات رشدی بر روی گیاهان زینتی مورد مطالعه قارچ t. harzianum bi بود. در آزمایش سوم اثر قارچ bi t. harzianumبر روی خصوصیات کمی و کیفی گیاهان زینتی لاله و مریم در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تیمار کوکوپیت غنی شده به نسبتهای مختلف اجراگردید. نتایج نشان داد قارچ bi t. harzianum توانست در تمامی صفات مورد آزمایش لاله (طول ساقه، قطر ساقه، قطر غنچه، طول گلبرگ، تعدادسوخهای جانبی در سوخهای بالغ و نابالغ، پیرامون سوخهای جانبی و القای بلوغ در سوخهای نابالغ) افزایش معنی داری ایجاد نماید. همچنین قارچ bi t. harzianum توانست در صفات مربوط به مریم شامل طول ساقه، قطر ساقه، تعداد گلچه و تعداد برگهای سوخ اصلی و سوخهای جانبی افزایش معنی داری ایجاد نماید.
اکرم امیری سید حسین نعمتی
بنفشه آفریقایی (saintpaulia ionantha) یک گیاه زینتی مشهور با شکل و رنگ های متنوع است، که به عنوان یک گیاه مدل جهت مطالعات باززایی در شرایط درون شیشه ای مطرح می باشد. از طرفی به دلیل اهمیت این گیاه در صنعت تولیدات گیاهی و نیاز روز افزون به ارقام و خصوصیات جدید در گیاهان، تا کنون مطالعه چندانی برای ایجاد بنفشه آفریقایی با خصوصیات جدید با استفاده از افزایش سطح پلوئیدی در شرایط درون شیشه ای صورت نگرفته است. این تحقیق با هدف ریزازدیادی بنفشه آفریقایی در کوتاه ترین زمان ممکن و القاء پلی پلوئیدی در شرایط درون شیشه ای انجام گرفت. پس از بهینه سازی مراحل کشت بافت این نتیجه حاصل شد که بهترین تیمار جهت شاخساره زایی و پرآوری، محیط کشت ms با 2 میلی گرم در لیتر ba بود. از دیگر نتایج تحقیق حاضر حذف مرحله ریشه زایی شاخساره ها در شرایط درون شیشه ای بود و با مقایسه هشت بستر کشت مختلف، بهترین تیمار جهت ریشه زایی شاخساره ها بستر پیت- پرلایت پودری در شرایط برون شیشه ای انتخاب گردید. گیاهچه های حاصل از کشت درون شیشه ای در دو مرحله از رشد یکی در مرحله پرآوری و دیگری در مرحله بعد یعنی انتقال به شرایط برون شیشه ای تحت تیمار کلشی سین قرار گرفتند. آزمایش به صورت طرح فاکتوریل با سه غلظت و سه زمان تیمار کلشی سین انجام گرفت. مطالعات مورفولوژیک و فلوسایتومتری جهت تأیید سطح پلوئیدی آن ها انجام پذیرفت. گیاهان تتراپلوئید از نظر صفات مورفولوژیک رویشی و زایشی و از نظر پروفیل فلوسایتومتری با نمونه های دیپلوئید متفاوت بودند. به طور کلی گیاهان تیمار شده در مرحله دوم به تغییرات پلی پلوئیدی پاسخ بهتری دادند. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که می توان از ترکیب روش کشت بافت و القاء تتراپلوئیدی به عنوان راهبردی مناسب جهت نیل سریع به گیاهان با خصوصیات و شکل های جدید در شرایط درون شیشه ای در بنفشه آفریقایی استفاده نمود.
سیده مهدیه خرازی علی تهرانی فر
میخک (dianthus caryophyllus l.)به عنوان سومین گل شاخه بریده دنیا مطرح است و تکنیک های کشت بافت روش مناسبی را برای تکثیر این گیاه زینتی فراهم کرده است. در این پژوهش به منظور بررسی عوامل موثر بر ریزازدیادی و پدیده شیشه ای شدن در میخک، فاکتورهای مختلف بصورت آزمایش های جداگانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله اول به منظور ریزازدیادی، ریزنمونه های جوانه جانبی چهار رقم میخک در محیط کشت ms حاوی غلظت های مختلف baو یا کینتینهمراه با 1/0 میلی گرم در لیتر naa، 3 درصد ساکارزو 8 گرم در لیتر آگار کشت گردیدند. در این آزمایش ارقامeskimo mogr و prado aquila kgrبا میانگین 2/3 و 5/1 شاخساره تولیدی به ترتیب بیشترین و کمترین میزان باززایی را از خود نشان دادند. افزایش غلظت هورمون سیتوکنین از 1 به 4 میلی گرم در لیتر باعث افزایش تعداد شاخساره باززایی شده از 7/1 به 4/2 شاخه در هر ریزنمونه گردید. همچنین با افزایش میزان این هورمون، شیشه ای شدن از 12 درصد به 54 درصد افزایش یافت. سپس برای ریشه زایی شاخساره های تولید شده دو رقم میخک (eskimo mogr وinnove orange bogr) محیط کشت جامدms حاوی غلظت های مختلف هورمون naa و یاiba ، 3 درصد ساکارز، 8 گرم در لیتر آگار مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که ریشه زایی بستگی زیادی به ژنوتیپ ریزنمونه دارد و بیشترین درصد ریشه دهی برای رقم eskimo mogrدر محیط کشت حاوی 5/0 میلی گرم در لیتر naa با میانگین 83 درصد و برای رقمinnove orange bogrدر محیط کشت حاوی 5/1 میلی گرم در لیتر iba با میانگین 98 درصد مشاهده گردید. در مرحله دوم جهت بررسی عوامل موثر بر پدیده شیشه ای شدن اثرات نسبت آمونیوم به نیترات و غلظت آگار و همچنین نوع درپوش و تعداد دفعات واکشت بصورت دو آزمایش فاکتوریل جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش اول نشان داد که با افزایش غلظت آگار تا 12 گرم در لیتر، درصد شیشه ای شدن کاهش می یابد. اما درعین حالاثرات نامطلوبی روی رشد طبیعی ریزنمونه ها داشت.همچنین کاهش نسبت آمونیوم به نیترات باعث کاهش میزان پدیده شیشه ای شدنو افزایش میزان باززایی ریزنمونه ها گردید. نتایج آزمایشدوم نشان داد که انتخاب بهترین درپوش و تعداد دفعات واکشت وابسته به ژنوتیپ است و رقم mondeo kgr در واکشت اول و درپوش پارافیلم بیشترین شاخساره سالم و رقم prado aquila kgr در واکشت دوم و درپوش فویل آلومینیومی بیشترین شاخساره سالم را تولید می کند. در مرحله آخر اثرات نوع تنظیم کننده رشد و اندازه ریزنمونه بر کشت مریستم میخک مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که محیط کشت حاوی ga3، نسبت به محیط کشت حاوی baشاخساره های بلندتر و مناسب تری را برای برش نوک مریستم فراهم می کند و درعین حال میزان شیشه ای شدن نوکمریستم های کشت شده در محیط کشت حاوی ga3 کمتر از محیط کشت حاوی ba می باشد. همچنین با افزایش اندازه ریزنمونه، میزان شیشه ای شدن نیز کاهش می یابد.
حسن بیات حسین نعمتی
به منظور طراحی و اجرای برنامه های به نژادی، آگاهی از ساختار ژنتیکی گیاه مورد بررسی ضروری است و انتخاب والدین مناسب جهت تولید هیبریدهایی، با عملکرد بالا می تواند از هدر رفت وقت و انرژی در مراحل بعدی جلوگیری کند. این تحقیق در قالب دو آزمایش مستقل اجرا شد. در آزمایش اول به منظور بررسی هتروزیس و قابلیت ترکیب پذیری برای صفات رویشی و زینتی، در سال اول تلاقی های مستقیم و معکوس بین 4 والد اطلسی انجام، و در سال دوم هیبرید های f1 حاصل به همراه والدین در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و 3 مشاهده در هر تکرار در مزرعه گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1390 کشت شدند. صفات اندازه گیری شده شامل درصد و سرعت جوانه زنی، تعداد برگ و ارتفاع تا اولین گل، طول و عرض برگ، ارتفاع و قطر بوته، فاصله میانگره ها، قطر ساقه، تعداد انشعاب بوته، تعداد گل روی بوته، تعداد روز تا گلدهی، قطر گل و لوله گل، طول لوله گل و جام گل، ماندگاری و عطر گل بودند. نتایج حاصل از اثرات ترکیب پذیری عمومی نشان داد که والدین p3 و p4 به ترتیب بیشترین تاثیر را در افزایش و کاهش اکثر صفات مورد بررسی داشتند. در صفت قطر گل، تلاقی p1 × p2 و برای صفات تعداد گل و عطر گل، تلاقی p3 × p4 دارای بیشترین ترکیب پذیری خصوصی بودند. اثرات سیتوپلاسمی نیز در تمام صفات مورد بررسی به غیر از ماندگاری گل روی بوته و طول گل معنی دار بود. بیشترین هتروزیس برای صفات تعداد گل و قطر گل از تلاقی های p1 × p3 و p2 × p3 حاصل شد. علاوه براین نتایج پارامترهای ژنتیکی و تجزیه رگرسیون واریانس- کوواریانس والد- نتاج مشخص نمود که نقش اثرات فوق غالبیت در کنترل اکثر صفات مورد بررسی از اثرات افزایشی بیشتر می باشد. در آزمایش دوم، وراثت پذیری صفت پُرپری در نتاج f1، حاصل از تلاقی های فاکتوریل مستقیم (بین ارقام پُرپر d1 و d2 به عنوان والدین پدری و ارقام کم پر s1، s2، s3، s4 و s5 به عنوان والدین مادری) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و 3 مشاهده در هر تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تلاقی های s5 × d1 و s2 × d2 بیشترین درصد پُرپری (50 درصد) را به خود اختصاص دادند و در مجموع نسبت نتاج اطلسی های کم پر به پُرپر حدود 2:3 محاسبه شد.
عاطفه عامری علی تهرانی فر
تولیدات گلخانه ای به سبب افزایش تقاضا برای تولید بیشتر و با کیفیت بالا و خارج از فصل در حال افزایش است. این مطالعه برای ارزیابی اثرات بستر کشت و رقم روی خصوصیات بیوشیمیایی و رشدی توت فرنگی در سیستم کشت بدون خاک در سال 1389 در محل گلخانه تحقیقاتی و آزمایشگاه گروه علوم باغبانی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل 6×3 بر پایه طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل سه رقم توت فرنگی ( کامارزا، مرک، سلوا) و شش بستر کشت (پوست برنج، ضایعات هرس چنار، کوکوپیت+ پرلیت (50:50) ورمی کمپوست + پرلیت + کوکوپیت (50:45:5)، ورمی کمپوست + پرلیت + کوکوپیت (15: 40:45)، ورمی کمپوست + پرلیت + کوکوپیت(40:35:25) بودند. صفات اندازه گیری شده عبارتند از تعداد برگ، تعداد طوقه ، قطر طوقه، تعداد ساقه رونده، طول دمبرگ، زمان گلدهی، زمان شکوفا شدن گل، زمان تشکیل میوه، تعداد خوشه، عملکرد میوه در هر بوته، میانگین وزن میوه، تعداد کل میوه ها،طول میوه، درصد میوه های بدشکل، میزان مواد جامد محلول، میزان ویتامین ث، میزان اسیدیته قابل تیتراسیون، میزان اسیدیته میوه، سطح برگ، میزان کلروفیل، میزان آنتوسیانین، وزن تر و خشک اندام های هوایی و ریشه، میزان آنتی اکسیدان میوه، زیست توده کل ونسبت ریشه به اندام هوایی. نتایج نشان داد که این ارقام در بستر های کشت مختلف پاسخ های متفاوتی را داشتند. . در مجموع رقم مرک در اکثر صفات مربوط به عملکرد، رقم کامارزا در صفات کیفی میوه بهترین بودند. از بین بستر های کشت، بسترهای کشت حاوی ? درصد و ?? درصد ورمی کمپوست در اکثر صفات بهترین بودند.
نوید وحدتی مشهدیان علی تهرانی فر
فطرت انسان گرایش ذاتی به طبیعت داشته و این نیاز به گیاه و طبیعت از ابتدای خلقت به عنوان یک نیاز زیستی و حیاتی مطرح بوده است. کشاورزی از ابتدای تاریخ نانوشته بشر قرین زندگی انسان ها بوده و از جنبه های متفاوتی مانند تامین غذا و زیباسازی محیط و ... قابل بررسی و مطالعه می-باشد. اما در این بین فضا های سبز شهری به دلیل خصوصیات بارز و ارتباط نزدیک با زندگی روزمره از جایگاه بسیار ویژه ای برخوردارند. فضا های سبز شهری بخشی از فضا های باز شهری است که عرصه های طبیعی یا مصنوعی آن تحت استقرار درختان، درختچه ها، بوته ها، گل ها، چمن ها و سایر گیاهانی است که بر اساس نظارت و مدیریت انسان با در نظر گرفتن ضوابط، قوانین و تخصص های مرتبط به آن برای بهبود شرایط زیستی، زیستگاهی و رفاهی شهروندان و مراکز جمعیتی غیر روستایی، حفظ، نگهداری یا بنا می شوند (مجنونیان، 1374). این فضا ها از یک سو موجب بهبود وضعیت زیست محیطی شهر ها شده و از سوی دیگر شرایط مناسبی را برای گذران اوقات فراغت شهروندان مهیا می-نمایند. اثرات فضای سبز شهری از دیدگاه زیست محیطی مواردی چون کاهش آلودگی هوا، کاهش آلودگی صوتی، بهبود شرایط بیوکلیماتیک در شهر، افزایش نفوذپذیری خاک، تاثیر مثبت بر چرخه آب در محیط زیست شهری و افزایش کیفیت آب های زیرزمینی را شامل می شود (مجنونیان، 1374). فضای سبز می تواند به طور قابل توجهی دمای هوا را کاهش داده و به تلطیف هوا کمک نماید. در بررسی اثرات روانی و اجتماعی فضای سبز باید گفت، انسان در هر شرایطی، روزانه به چند ساعت محیط آرام نیاز دارد و فضا های سبز می توانند تامین کننده این شرایط باشند. امروزه این نیاز در شهر-های بزرگ بیش از پیش احساس می شود. علت عمده گسترش بسیاری از بیماری های روحی و روانی در افراد شهرنشین عدم وجود آرامش قلمداد شده و توصیه های درمانی پزشکان کوچ نمودن به محیط-های آرام خارج از شهر و فضا های سبز و باغی است. برای مثال ولریخ در تحقیقی در زمینه اثرات روانی درختان و فضاهای سبز روی دوره بهبودی بیماران در یک بیمارستان بیان داشت، دوره بستری این بیماران کوتاه شده و مدت دوره نقاهت تا 8 درصد کاهش می یابد (مجنونیان به نقل از ولریخ، 1374). بنابراین، فضا های سبز شهری می توانند نقشی اساسی در ساختار سیمای شهر ها و بهبود شرایط اکولوژیکی، اقلیمی و حتی سلامتی شهروندان ایفا نمایند. با توجه به گسترش شهر ها و ماشینی شدن زندگی مدرن امروزه، اهمیت فضا های سبز و نیاز به آن ها، بیش از پیش نمایان گشته و مورد توجه قرار گرفته است. اما در سال های اخیر و به خصوص در کشور هایی با اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی، به دلیل کمبود آب مطلوب و شیرین و همچنین مشکل فزاینده شوری خاک و آب، گسترش و ایجاد فضا های سبز جدید با محدودیت های جدی روبرو گردیده و لزوم حرکت به سمت گیاهان با نیاز آبی پایین و مقاوم به شرایط نامساعد محیطی را به خوبی نشان می دهد. برای مثال هم اکنون گستره سرانه فضای سبز در دنیا برای هر نفر بین 4 تا 60 متر مربع برای هر نفر در کشور های مختلف، متغیر بوده و مقدار استاندارد تعریف شده توسط سازمان ملل متحد 20-25 متر مربع می باشد. این مقدار با توجه به عوامل گوناگونی نظیر اقلیم، سطح قابل کشت منطقه، آب در دسترس و ... تعیین می گردد و در ایران این مقدار برای شهر ها و مراکز جمعیتی غیر روستایی، حداقل 7-12 و حد مطلوب آن، 40 متر مربع برای هر نفر پیشنهاد شده است که مقادیر بالاتر مناسب مناطق و مجتمع های انبوه مسکونی است. (ضوابط طراحی فضای سبز شهری، 1380؛ سعیدنیا، 1379؛ روح اللهی و همکاران، 1386). جدول 1-1. سطوح سرانه فضای سبز کشور های مختلف نام کشور سطح استاندارد پیش بینی شده (متر مربع برای هر نفر) آلمان 30 تا 60 سوییس 50 تا 60 آمریکا 50 سوئد 50 تا 60 فرانسه 18 انگلستان 10 ایتالیا 10 ژاپن 5/4 سازمان ملل متحد 20 تا 25 به نقل از کتاب ضوابط طراحی فضای سبز شهری، 1380 اما تقریبا در هیچکدام از شهر های بزرگ کشور امکان توسعه فضای سبز در حد استاندارد های جهانی وجود ندارد و دلیل عمده آن مشکلات مربوط به آب و خاک است. محدودیت کمی و کیفی آب یک مسئله جهانی بوده و رشد بی رویه جمعیت و گسترش شهر نشینی از عوامل مهم تشدید کننده مشکل فوق محسوب می گردد. به طور طبیعی شهر مشهد نیز با داشتن جمعیتی بالغ بر 8/2 میلیون نفر، مهاجرت روستاییان و حاشیه نشینان و علاوه بر این پذیرش سالانه بیش از حدود 20 میلیون نفر زائر و مسافر (سایت ویکیپدیا، 2009)، به طور عمده با مشکل گسترش فضاهای جدید و حفظ فضا های سبز موجود روبرو است (تالشی، 2009). تنش شوری از تنش های مهم محیطی است که در اثر عوامل مختلفی چون خشکی و استفاده نابجا از نهاده های کشاورزی مانند کود های شیمیایی ایجاد شده و سبب کاهش رشد و یا توقف آن می-شود. اما تمام گیاهان نسبت به شوری واکنش یکسانی نداشته و شماری از آن ها نسبت به این عامل در ایجاد فضاهای سبز مقاوم ترند. گیاهان در معرض شوری باید توانایی تحمل کم آبی و عدم تعادل یونی را داشته باشند. مشکل کم آبی و خشکی معمولا منجر به شوری خاک نیز می گردد. در دهه اخیر این مشکل رو به گسترش گذارده و مناطق وسیع تری را تحت تاثیر خود قرار داده است. اهمیت موضوع زمانی روشن تر می شود که در همین حال دستگاه حاکم کشور ها و جامعه به دنبال احیا و تجدید این مناطق هستند (دی هرالد و همکاران، 1998). از گیاهانی که به طور گسترده در فضاهای سبز مورد استفاده قرار می گیرند می توان به چمن ها اشاره نمود. چمن ها در طراحی منظر از گیاهان پر توقع آبی به شمار آمده و همچنین نیازمند خاک حاصلخیز، کمی اسیدی و زهکش دار است (موریس، 2002؛ وینداست، 1995). محققانی نیز بر مشکلات خاک و آب شور در ارتباط با چمن ها هشدار داده (یودین و همکارن، 2011) و اقداماتی نیز از طریق مهندسی ژنتیک در راستای تولید انواع مقاوم جهت تنش های غیر زیستی، صورت گرفته است (گام تینگ و همکاران، 2006؛ ژائو و همکاران، 2007). بنابراین، این گیاهان مطلوب و مناسب کاربرد در شرایط فعلی ارزیابی نشده و گزینه مناسب در جایگزینی نسبی آن ها گیاهان پوششی (زمین پوش-ها) می باشند. گیاهان پوششی همراه با شرایط نگهداری آسان، نیاز های کمتر نسبت به چمن و مقاومت های بالاتر نسبت به شرایط نامساعد و تنش های محیطی در مقایسه با چمن به کار برده می-شوند و اغلب در مکان هایی مورد استفاده قرار می گیرند که چمن توانایی رشد در آنجا را ندارد. توانایی سازگاری گیاهان پوششی در مکان های با خاک و آب شور نسبت به چمن بالاتر است و به نظر می رسد می توان با استفاده از این گیاهان از اثرات محدودیت های مذکور کاست (شوشتریان و تهرانی-فر، 1388). گیاهان بومی در هر کشور اغلب دارای خصوصیات برتر و مقاومت های بالاتری در زمینه های متفاوت می باشند. با این وجود در بیشتر موارد ویژگی های این گیاهان به خوبی مورد مطالعه قرار نگرفته و دقیق شناسایی نشده اند. استفاده از گیاهان بومی برای بازکشت و احداث فضا های جدید به خصوص در کشور های دارای اقلیم خشک که شوری اغلب به دلیل کیفیت پایین آب آبیاری در فصل خشک یک مشکل جدی بوده، عملیاتی و مهم به نظر می رسد (سانچز- بلانکو و همکاران، 1998). به علت وجود محدودیت ها، استفاده از گونه های مقاوم به شوری و خشکی برای احداث فضا های جدید و حفظ و نگهداری خاک های با پوشش گیاهی اندک، اهمیت فراوانی دارد (مورالز و همکاران، 1998). در این زمینه نیز کاربرد گیاهان بومی با توجه به قابلیت های احتمالی آن ها در تطبیق و سازگاری به شرایط سخت در ایجاد پارک ها، طراحی های منظر (نظیر زری اسکیپ ها ) و مکان های عمومی بسیار مطلوب است. اما با این وجود اطلاعات اندکی درباره پاسخ های این گیاهان و میزان تحمل آن ها به آب شور در دسترس است (زوریاک و همکاران، 1993). بیشتر این بررسی ها روی درختان و گونه های چوبی صورت گرفته و ثابت شده است مقاومت، وابستگی شدیدی به گونه دارد (نیو و رودریگز، 2006). اطلاعات اندکی روی گونه های علفی و گیاهان پوششی بومی و غیر بومی، به خصوص در ایران وجود دارد. علاوه بر این بررسی های بیشتر نشان داده است تقاضای عمومی برای گیاهان بومی در حال رشد و گسترش است (کلوگارت، 1987). این اطلاعات در مورد تحمل به شوری و خشکی در گیاهان زینتی می تواند به پرورش دهندگان و باغبانان کمک کند تا بتوانند گونه زینتی مناسب و متحمل تر به شوری و خشکی را جهت استفاده، گزینش نمایند. گونه های بومی اغلب هدر دهنده آب نیستند و الگو و عادت رشدی آن ها به خوبی با شرایط محیطی سازگار است (سیو و همکاران، 1993). با توجه به شرایط خاص اقلیمی ایران و همچنین فلور غنی آن، باور بر اینست وجود گونه های مقاوم جهت مقابله با مشکل رو به گسترش شوری در دنیا و استفاده در فضای سبز شهری بسیار محتمل باشد. بنابراین و با توجه به نیاز های جدید رو به گسترش و مبرم جهت انتخاب گونه های مقاوم به شوری در کاربرد طراحی منظر شهری، تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تنش شوری بر روی پاسخ-های مورفولوژیک، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی سه نوع گیاه پوششی بومی (شبدر سفید، شبدر قرمز ایرانی و شبدر قرمز خارجی) با پتانسیل استفاده در فضای سبز در شرایط رشدی مشهد انجام پذیرفت. در زیر به طور اختصار به اهداف این طرح اشاره ای گذرا گردیده است. - معرفی 3 نوع گیاه جدید با پتانسیل استفاده به عنوان گیاه پوششی، جهت استفاده در فضای سبز شهری. - بررسی مقاومت سه گیاه مورد آزمایش به تنش شوری و طبقه بندی آن ها از نظر درجه تحمل به این تنش رو به گسترش. - بررسی و مطالعه مکانیسم های مقاومت به تنش در هر یک از گیاهان مورد آزمایش.
رضا دلیری مقدم محمود شور
به منظور بررسی اثر غلظت های مختلف بنزیل آدنین و تراکم بوته روی خصوصیات کمی و کیفی گل مریم و بررسی امکان کاشت این گیاه در سیستم هوا کشت، آزمایشی در قالب طرح اسپلیت پلات بر پایه کاملا تصادفی با 3 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت. در این آزمایش پیازهای یکنواخت مریم در سه سطح تراکم کاشت معمولی با 27 گیاه، تراکم 6/1 برابر با 45 گیاه و تراکم 2برابر با 54 گیاه(در سطح 4/1 مترمربع) در سیستم ایروپونیک قرار گرفتند. برای محلول پاشی بنزیل آدنین، این ماده در سه غلظت (0 ، 100 و 150 پی پی ام) و در دو نوبت با فاصله زمانی 30 و 60 روز پس از کاشت به روی برگ ها اسپری شد. ارتفاع گیاه، تعداد برگ تا ظهور علائم گل آذین، تعداد پاگیاه تحت تاثیر تراکم کاشت، غلظت هورمون و اثر متقابل این دو قرار نگرفت. تعداد گلچه ها با افزایش غلظت هورمون افزایش یافت و در اثر متقابل غلظت و تراکم در هر سه سطح، بیشترین تعداد گلچه در غلظت 150 پی پی ام بنزیل آدنین به دست آمد. با کاهش تراکم، تعداد روز لازم برای ظهور گل آذین کاهش یافت و به کمترین مقدار خود در تراکم معمولی رسید. طول خوشه گل آذین و قطر گلچه و قطر ساقه گل دهنده با افزایش غلظت هورمون افزایش یافت. تعداد روز برای باز شدن گلچه ها از موقع ظهور گل آذین در اثر متقابل تراکم و غلظت هورمون، تیمارهای بنزیل آدنین با غلظت های 100 و 150 پی پی ام نسبت به بقیه تیمارها بهتر بودند. درصد باز شدن گلچه در تیمار بنزیل آدنین با غلظت 150 پی پی ام نسبت به سایر تیمارها بهتر عمل کرد. وزن تر اندام هوایی و زیرزمینی در تراکم معمولی و غلظت 150 پی پی ام بنزیل آدنین به حداکثر خود رسید. شاخص کلروفیل با افزایش غلظت هورمون افزایش یافت و در غلظت 150 پی پی ام به بیشترین میزان خود رسید.
اخمد بیک محمدی علی تهرانی فر
استفاده از طبیعت، حفظ پوشش گیاهی و در بعضی موارد احیاء آن با هزینه کم، اهمیت به سزایی دارد. برای رسیدن به این هدف، گیاهانی مطرح می شوند که به دلیل بومی بودن، با شرایط اکولوژیک منطقه سازگار بوده و نیازی به نگهداری و مراقبت ویژه نداشته و در بلند مدت سیستم پایداری را ایجاد کنند. دغدغک البرزی(colutea buhsei boiss.) یک گونه مرتعی بومی، زینتی و مقاوم به خشکی، از خانواده fabaceae می باشد؛ به منظور بررسی روش های ازدیاد و تولید نهال این درختچه زیبا جهت استفاده در فضای سبز، سه آزمایش جداگانه بر روی بذر و قلمه آن در سال های 1390- 1389 در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، به شرح زیر صورت گرفت: در آزمایش اول تاثیر 15 تیمار مختلف شکستن خواب، در 3 تکرار، به صورت طرح کاملا تصادفی بر جوانه زنی بذور این گیاه در شرایط آزمایشگاهی، بررسی شد. تیمارها، شامل غوطه وری در سطوح مختلف اسید جیبرلیک، اسید سولفوریک غلیظ، چینه سرمایی، غوطه وری در آب جاری، غوطه وری در آب جوش و سپس سرد کردن به مدت 24 ساعت در همان آب و تیمارهای ترکیبی، بودند. تمامی تیمارها به غیر از اسید جیبرلیک 250 و500 پی پی ام به مدت 24 ساعت، باعث افرایش درصد و سرعت جوانه زنی شدند. رکود موجود در بذور دغدغک البرزی از نوع فیزیکی (پوسته سخت) و بهترین تیمار جهت رفع آن اسید سولفوریک غلیظ 98% به مدت 15 دقیقه با (25/66%) جوانه زنی در مدت 8 روز تشخیص داده شد. در آزمایش دوم به منظور امکان سنجی ازدیاد به روش غیرجنسی، اثر برخی عوامل شامل قطر قلمه (قطرکم و قطر زیاد) و نوع بستر کاشت (کوکوپیت + پرلیت، ماسه و ماسه + خاک) در قالب یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار، بر روی ریشه زایی قلمه های چوب سخت، مورد مطالعه قرار گرفت. و در آزمایش سوم جهت بررسی اثر دو تنظیم کننده رشد ایندول بوتیریک اسید (iba) و نفتالین استیک اسید (naa) در غلظت های صفر )شاهد(، 500، 1000، 2000 و 4000 میلی گرم در لیتر، بر روی ریشه زایی قلمه های چوب سخت، یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار، طراحی شد. آزمایش های مربوط به قلمه در فضای باز و در فصل بهار به اجرا در آمد، و در نهایت، درصد زنده مانی قلمه ها، درصد ریشه زایی، وزن زیست توده (بیوماس)، تعداد ریشه، طول کل ریشه، وزن تر ریشه، وزن خشک ریشه، تعداد برگ، طول شاخساره، وزن تر شاخساره و وزن خشک شاخساره، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر تیمارهای مختلف و همچنین اثر متقابل آنها بر صفات اندازه گیری شده، در سطح احتمال 5 درصد آزمونlsd معنادار بود. در این مطالعه، بستر کاشت ماسه و قطر زیاد (mm 12 - 7) نتایج بهتری را در برداشتند. هورمون iba نتایج بهتری را نسبت به هورمون naa از خود نشان داد. تیمار ایندول بوتیریک اسید با غلظت 2000 میلی گرم در لیتر باعث افزایش معناداری در تمامی صفات اندازه گیری شده به غیر از طول شاخساره و وزن زیست توده نسبت به شاهد شد.
حسین عراقی محمود شور
این پژوهش به منظور بررسی نیاز سرمائی و اثرات یخ زدگی در طول فصل رکود روی چهار رقم انگور، در سال 1389 با همکاری مجتمع کشت و صنعت جوین، در دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردید. آزمایش اوّل بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو عامل تیمار دمایی (بدون قرار گرفتن در معرض یخ زدگی (شاهد)،10-، 12-، 14-، 16-، 18-، 20- و 22- درجه سانتی گراد) و رقم (کلاهداری، کشمشی قرمز، کشمشی سفید، یاقوتی) با 3 تکرار و4 مشاهده در هر تکرار، اجرا شد. قلمه گیری در سه زمان سال 1389: اواخر پائیز (20 آذر)، اواسط زمستان (10 بهمن)، اواخر زمستان (25 اسفند)، انجام شد. نتایج نشان داد رقم کشمشی قرمز و یاقوتی با داشتن 40-62 درصد نشت الکترولیتی و 14-11 میکرو مول بر گرم وزن خشک پرولین، به ترتیب مقاوم ترین و حساس ترین ارقام بودند. همچنین ارقام مورد مطالعه در اواخر زمستان بیشترین حساسیت را به یخ زدگی از خود نشان دادند. آزمایش دوّم نیز بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو عامل تیمار دمایی: (بدون دریافت نیاز سرمایی (تیمار شاهد)،50، 100، 200، 300، 400، 500، 600، 700، 800، 900 و 1000 ساعت دمای زیر 1±5 درجه سانتی گراد) و رقم: (کلاهداری، کشمشی قرمز، کشمشی سفید، یاقوتی) با 3 تکرار و 5 مشاهده در هر تکرار، اجرا شد. قلمه گیری، در آبان 1389، با رسیدن میانگین دمای هوا به ?? درجه سانتی گراد صورت پذیرفت. بر اساس نتایج بدست آمده یک حداقل نیاز سرمائی، برای سطح قابل قبول درصد شکفتن جوانه ها، یکنواختی سرعت جوانه زنی و عدم اختلال در رشد بعد از شکفتن جوانه ها، در هر چهار رقم انگور لازم است. حداقل 1?0 ساعت سرمای کمتر از ? درجه سانتی گراد برای رقم یاقوتی و 200 ساعت سرمای کمتر از ? درجه سانتی گراد در ارقام دیگر تعیین گردید.
رضا موسی زاده علی تهرانی فر
این تحقیق به منظور مطالعه خصوصیات کمی و کیفی و بررسی تنوع ژنتیکی 32 رقم انگور در محل کلکسیون مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار به اجرا درآمد. نتایج بدست آمده از این تحقیق دامنه وسیعی از تغییرات در بین ارقام مورد بررسی از نظر صفات اندازه گیری شده مشاهده گردید. در برخی صفات کلیدی طبق دستورالعمل از جمله رنگ پوست و رنگ آنتوسیانین گوشت حبه، تراکم کرک های خوابیده بین رگبرگ های اصلی در سطح زیرین پهنک و تراکم کرک های ایستاده روی رگبرگ های اصلی در سطح زیرین پهنک در برگ بالغ، رنگ آنتوسیانین رگبرگ های اصلی در سطح رویی پهنک، شکل دندانه، رنگ سطح رویی پهنک در برگ جوان و تراکم کرک های خوابیده نوک در شاخه جوان که ضرایب تغییرات بالاتری نشان دادند، دارای تنوع بیشتری در بین ارقام انگور بودند. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد که همبستگی مثبت و منفی معنی داری بین برخی صفات مهم وجود دارد. بالاترین همبستگی مثبت و معنی دار بین اجزای اندازه حبه (تشکیل بذر در میوه، وزن، طول، قطر و حجم میوه)، و بیشترین همبستگی منفی و معنی دار میان اندازه پهنک برگ با اجزای اندازه حبه و بین عملکرد (وزن خوشه و میوه) با مواد جامد محلول مشاهده شد. ظرفیت آنتی اکسیدانی عصاره بذر با استفاده از روش dpph مورد ارزیابی قرار گرفت. کمینه و بیشینه مقادیر بدست آمده برابر 53/12 و 2/90، به ترتیب در ارقام سفید انگور قوچان و شغالی نیشابور بود. تجزیه خوشه ای بر اساس کلیه صفات اندازه گیری شده به روش وارد صورت گرفت، که در نهایت در فاصله 5، ارقام را به پنج گروه تقسیم بندی نمود. بالاترین درصد تشابه (بیش از 95 درصد) بین ارقام کشمشی و سبزه درگزی در گروه اول مشاهده شد. ارقام امیرگیله رضائیه و فخری کاشمر در دو گروه جداگانه قرار گرفتند، و در بین برخی ارقام در سایر گروه ها نیز تشابه نسبتا بالایی وجود داشت. نتایج مطالعه صفات ثبت شده نشان داد که ارقام لعل قرمز محولات، شغالی نیشابور، دیزماری رضائیه و سمرقندی لطف آباد دارای گلهایی ماده با پرچم های برگشته و بقیه ارقام دارای گلهای هرمافرودیت بودند. در بررسی های انجام شده 2 رقم انگور بیدانه، 3 رقم با رشد ناقص دانه و بقیه ارقام با رشد کامل دانه ها در حبه شناخته شدند. در زمان شکفتن جوانه بین ارقام 5 روز اختلاف وجود داشت و زمان شروع رسیدن حبه از اواسط تیر تا اواخر مرداد ماه متغیر بود. همچنین ارقام انگور مورد مطالعه را می توان به دلیل داشتن خصوصیاتی همچون طعم و مزه مناسب (شاخص طعم بالا) و شکل ظاهری حبه و خوشه برای مصرف تازه خوری، به دلیل عملکرد نسبتا بالا، آبدار بودن میوه و رنگ آب میوه قرمز در تهیه آب میوه، به دلیل درصد قند بالا، بیدانه بودن یا رشد ناقص دانه در حبه و عملکرد نسبتا بالا در تهیه کشمش و به دلیل سفتی گوشت حبه و استحکام اتصال حبه به خوشه برای قابلیت انبارمانی خوب توصیه نمود.
مریم کمالی محمود شور
به منظور ارزیابی اثر تنش شوری بر برخی صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی دو گیاه چهار کربنه گل تکمه ایl.) gomphrena globosa)، و آمارانتوس زینتی (amaranthus tricolor l.) تحت غلظت های مختلف دی اکسید کربن یک آزمایش اسپلیت پلات بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1389انجام شد. کرت اصلی شامل سه غلظت دی اکسید کربن (380 (شاهد)، 700 و 1050 ppm) و کرت فرعی شامل سه سطح شوری (0 (شاهد)،150 و 300 میلی مولار کلرید سدیم) بود. نتایج نشان داد در آمارانتوس زینتی بر همکنش شوری و دی اکسید کربن در صفاتی مثل وزن خشک بخش هوایی، سطح برگ، ارتفاع گیاه، نشت الکترولیت، محتوای رطوبت نسبی و میزان جذب یون سدیم در سطح احتمال خطای 1% و در ارتفاع بوته، در سطح احتمال خطای 5% معنی دار شد. براین اساس در شرایط بدون شوری (0 میلی مولار) و در غلظت ppm 1050 دی اکسید کربن، وزن خشک اندام هوایی و ارتفاع ساقه برابر 46 و 38 درصد نسبت به تیمارppm 380 افزایش یافت. در غلظت ppm 700 دی اکسید کربن در همین سطح از تنش (0 میلی مولار)، سطح برگ 17 درصد نسبت به شاهد دی اکسید کربن افزایش نشان داد، ولی افزایش دی اکسید کربن تا ppm 1050 منجر به کاهش مقادیر این صفت شد. بر همکنش شوری و دی اکسید کربن در گل تکمه ای نیز در صفاتی نظیر سطح برگ، ارتفاع گیاه، تعداد گل و محتوای رطوبت نسبی در سطح احتمال خطای 1% و در صفاتی مثل وزن خشک بخش هوایی و درصد جذب یون پتاسیم در برگ ها در سطح احتمال خطای 5% معنی دار شد. بدین ترتیب در تیمار شاهد (0 میلی مولار کلرید سدیم)، با افزایش دی اکسید کربن تا ppm 700 ، وزن خشک اندام هوایی، تعداد گل و تعداد برگ به ترتیب برابر 19، 19 و 13 % نسبت به تیمارppm 380 افزایش یافت و ارتفاع گیاه در غلظت ppm 1050 دی اکسید کربن نسبت به شاهد دی اکسید کربن 26% افزایش یافت. این در حالی است که در هر دو گیاه مورد مطالعه بر همکنش دی اکسید کربن و تنش شوری در صفاتی مثل میزان پرولین، کربوهیدرات کل و هدایت روزنه ای در هیچ یک از سطوح مورد بررسی اختلاف معنی داری نشان ندادند. به طور کلی نتایج نشان داد افزایش غلظت دی اکسید کربن باعث کاهش اثرات سوء شوری شده است، به طوری که در هر دو گیاه زینتی در غلظتppm 700 دی اکسید کربن عکس العمل بهتری را نسبت به شوری نشان داد.
ساجده کریم پور غلامحسین داوری نژاد
در این پژوهش بمنظور تولید گیاهان خودریشه برخی از ارقام مهم گلابی ایران چندین آزمایش بصورت جداگانه انجام گرفت. در مرحله اول بمنظور تعیین ریزنمونه و تیمار ضدعفونی مناسب در چهار رقمِ سبری، نطنز، شکری و ویلیامز از دو ریزنمونه جوانه و قلمه گره ای و برای هر کدام دو غلظت متفاوت هیپوکلریت سدیم مورد استفاده قرارگرفت. ریزنمونه جوانه ضدعفونی شده با هیپوکلریت سدیم یک درصد تیمار مناسبی بود. در مرحله دوم اثر غلظت های مختلف iba (0، 1/0، 3/0 و 5/0 میلی گرم بر لیتر) +1 میلی گرم بر لیتر bap بر استقرار چهار رقمِ سبری، نطنز، شکری و ویلیامز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در تمامی ارقام غلظت 0 و 1/0 میلی گرم بر لیتر iba از نظر استقرار ریزنمونه ی جوانه مناسب تر است. در مرحله سوم اثر فصل تهیه ریزنمونه جوانه در استقرار دو رقم سبری و نطنز بررسی شد. در این آزمایش ریزنمونه تهیه شده در فصل زمستان بالاترین استقرار را داشتند. در مرحله چهارم اثر تیمارهای مختلف تنظیم کننده های رشد (bap، bap+iba، bap+ga3، bap+iba+ga3، tdz، tdz+iba، tdz+ga3، tdz+iba+ga3) با دو غلظت bap (2 و 3 میلی گرم بر لیتر)، دو غلظت tdz (1 و 2 میلی گرم بر لیتر) و غلظت های ثابت iba (1/0 میلی گرم بر لیتر) و ga3 (5/0 میلی گرم برلیتر) بر پرآوری و شیشه ای شدن رقم سبری مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش مشخص شد که tdz بر خلاف bap باعث تحریک تولید شاخساره نابجا نشد. تیمار 2 میلی گرم بر لیتر bap به همراه ga3 بدلیل تعداد شاخساره پرآوری شده بالا (6/2) و میزان شیشه ای شدن پایین (8 درصد) تیمار مناسبی برای پرآوری شاخساره در رقم سبری می باشد. پدیده ی شیشه ای شدن در تیمارbap+iba+ga3 شدت بیشتری نشان داد. در تیمارهای حاوی سیتوکنینbap، وجود iba باعث تحریک تورم جوانه های جانبی شد درحالی که ga3 نقش بازدارنده داشت و تا حدودی اثر تحریک کنندگی iba را کاهش داد. در مرحله پنجم در آزمایشی اثر مقادیر مختلف نیترات آمونیوم بر پایه محیط کشت ms (n، n 5/1 و n2) بر اساس غلظت این ماده در محیط کشت ms بر بهبود رنگ برگ و میزان کلروفیل رقم سبری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که نیترات آمونیوم در غلظت n5/1تیمار مناسبی جهت بهبود رنگ برگ و میزان کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل می باشد. در مرحله ششم به منظور بررسی تاثیر نوع اکسین (iba و naa)، غلظت اکسین (2 و 3 میلی گرم برلیتر) و مدت زمان قرار گیری در محیط انگیزش ریشه زایی (7، 14 و 21 روز) در رقم سبری آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. در این آزمایش ریشه زایی در انتهای ریزقلمه ها دیده نشد فقط در تیمار 3 میلی گرم بر لیتر iba ریشه های نازک تولید شدند که از دمبرگ ریزنمونه منشا گرفته بودند. در مرحله هفتم به منظور بررسی ریشه زایی در ریزقلمه های رقم نظنز دو آزمایش بصورت جداگانه انجام گرفت. در آزمایش اول اثر نوع اکسین (iba و naa)، غلظت اکسین (2 و 3 میلی گرم برلیتر) و مدت زمان قرار گیری در محیط انگیزش ریشه زایی (7، 14 و 21 روز) مورد آزمایش قرار گرفت و در آزمایش دوم اثر غلظت iba و زخم زنی انتهای ریزقلمه مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش اول با اعمال تیمارهای نوع اکسین، غلظت اکسین و زمان قرارگیری ریزقلمه در محیط انگیزش، تولید ریشه در هیچ یک از ریز قلمه ها مشاهده نشد. در آزمایش دوم در ریزقلمه های زخم زنی و تیمار شده با 2 میلی گرم بر لیتر iba به میزان 56/12 درصد ریشه زایی مشاهده شد. ریشه های تولید شده دارای ضخامت مناسب با طول تقریبی 45 میلی متر بودند.
سمیه درفشان غلامحسین داوری نژاد
یکی از موانع موجود در کشت درون شیشه ای انار، تراوش فنول ها است. خنثی سازی و حذف فنو ل های آزادشده در محیط کشت که باعث قهوه ای شدن محیط کشت و از بین رفتن ریزنمونه می گردد اولین اقدام ضروری درکشت بافت انار محسوب می شود. در این تحقیق اثر شستشو، جذب کننده ها شامل زغال فعال (1،2و3 گرم بر لیتر)، پلی وینیل پیرولیدین (1 و 2گرم بر لیتر)، مواد آنتی اکسیدان نظیر اسید اسکوربیک (1?0، 200 و300 میلی گرم بر لیتر) و تیمار ترکیبی پلی وینیل پیرولیدین (1 گرم بر لیتر)+واکشت ریزنمونه ها (1، 2 و 3 بار به فاصله هر2? ساعت) بر کنترل قهوه ای شدن ریزنمونه برگ رقم شیرین پوست سفید انار در طرح کاملا تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای شستشو، جذب کننده ها و اسید اسکوربیک هیچ تاثیری در کنترل قهوه ای شدن نشان ندادند و تنها تیمار ترکیبی پلی وینیل پیرولیدین + واکشت ریزنمونه ها سه بار به فاصله هر2? ساعت، قهوه ای شدن محیط کشت و ریزنمونه را کنترل کرد. دراین پژوهش، اثر اکسین های مختلف (نفتالین استیک اسید، توفوردی و پیکلورام) در غلظت های (2 و? میلی گرم برلیتر) به تنهایی و در ترکیب با بنزیل آدنین (1 و ?/2 میلی گرم برلیتر) در محیط کشت msحاوی یک گرم بر لیترpvp بر القای کالوس از ریزنمونه برگنیز بررسی شد. بهترین واکنش برای کالوس زایی(100درصد) در محیط کشت حاوی2 میلی گرم بر لیتر نفتالین استیک اسید بدست آمد و در تیمارهای ترکیبی با بنزیل آدنین، القای کالوس قابل توجهی مشاهده نشد. ساختار کالوس در تیمار نفتالین استیک اسید، نرم و آبکی به رنگ سبز مایل به سفید بود در حالیکه تیمار توفوردی و پیکلورام کالوس هایی به صورت گالی و کرم رنگ تولید کردند. در آزمایش مربوط به تعیین بهترین سطح هورموننفتالین استیک اسید، اختلاف معنی داری بین تیمارهای 3 و ? میلی گرم برلیتر نفتالین استیک اسید با حداکثر القای کالوس (72درصد) مشاهده نشد ولی بیشترین وزن تر کالوس در تیمار 5 میلی گرم بر لیتر نفتالین استیک اسید (43/0 گرم) بدست آمد. اثر جایگزینی 2 گرم بر لیتراسیدگلوتامیک با نیترات آمونیوم در افزایش وزن خشک کالوس، نیز بررسی شد. نتایج نشان داد بدلیل بروز پدیده قهوه ای شدن محیط کشت های حاوی اسید گلوتامیک، القای کالوسدر هیچ یک از آنها مشاهده نشد. در آزمایش پرآوری کالوس، بیشترین پرآوری کالوس در تیمار ترکیبی نفتالین استیک اسید با بنزیل آدنین مشاهده شد. ساختار کالوس در تیمار نفتالین استیک اسید بعد از واکشت اول و دوم کاملا متفاوت بود.به طوری که بعد از واکشت اول، کالوس نرم و آبدار ولی بعد از واکشت دوم ترد و شکننده شد.بیشترین وزن تر و خشک کالوس در آزمایش پرآوری کالوس به ترتیب 43/0 گرم و 04/0 گرم در تیمار ترکیبی2 میلی گرم بر لیتر نفتالین استیک اسید و 1 میلی گرم بر لیتر بنزیل آدنین بدست آمد.
سیده زینب قاضی مطلق علی تهرانی فر
آلودگی محیط کشت بافت، یکی از مشکلات رایج کشت بافت می باشد که باعث از بین رفتن تعدادی و یا گاهی تمام کشت ها می شود. در این تحقیق، به منظور حذف و یا کاهش آلودگی کشت بافت، آزمایشاتی بصورت جداگانه صورت گرفت. در مرحله اول به منظور تعیین بهترین ماده ضد قارچی و غلظت مناسب برای جلوگیری از جوانه زنی قارچ پنی سیلیوم، آزمون جوانه زنی اسپور قارچ روی محیط کشت ms همراه با ماده و غلظت مورد نظر صورت گرفت. نتایج نشان داد که بهترین اسانس برای کاهش جوانه زنی اسپور قارچ، اسانس دارچین با غلظت 50 و75 پی پی ام و ماده متیل پارابن و پروپیل پارابن با غلظت های 600 و 225 پی پی ام می باشد، که مانع جوانه زنی اسپور می شود. در مرحله دوم رشد هیف در رابطه با ماده و غلظت مورد بررسی قرار گرفت، نتایج نشان داد که در تیمارهای انتخابی جوانه زنی اسپور بهتر از رشد هیف کنترل می شود، بیشترین رشد هیف مربوط به اسانس دارچین و کمترین مربوط به تیمارهای متیل پارابن بود. در مرحله سوم گیاهان سیب رقم گالا و داودی رقم ایریدون در محیط کشت ms همراه با اسانس و پارابن هادر غلظت های مورد نظر کشت شد. نتایج نشان داد که در همه تیمارها با افزایش غلظت ازخصوصیات رشدی گیاه کاسته می شود. بهترین رشد گیاه سیب وداودی در اسانس دارچین مشاهده گردید. در مرحله چهارم، تاثیر پارابن ها یا اسانس به همراه اسپور قارچ پنی سیلیوم دیجیتاتوم بر رشد گیاه روی محیط کشت ms بررسی گردید. نتایج نشان داد که در تیمارهای متیل پارابن و پروپیل پارابن هرچند در غلظت های 600 و 225 پی پی ام کنترل جوانه زنی اسپور مناسب بود، برخلاف انتظار در محیط کشت آلودگی ظاهر گردید و باعث صدمه به گیاه نیز شد. به طور کلی بهترین تیمار اسانس دارچین با غلظت 50 و 75 پی پی ام معرفی گردید اگرچه در تمام موارد میزان رشد گیاه نسبت به شاهد کاهش نشان داد.
حمیده رستگاری هدشی علی تهرانی فر
میوه انار در ایران به دلیل کیفیت مرغوب، امکان صادرات و از نظر اقتصادی دارای اهمیت فراوان است. به منظور حفظ کیفیت انار، علاوه بر رعایت اصول باغداری، مساله نگهداری مناسب آن پس از برداشت و مدیریت محصول تا زمان فروش امری اجتناب ناپذیر است. به منظور کاهش ضایعات انار کاربرد موادی قبل از برداشت که بتوانند به حفظ کیفیت انار بعد از برداشت کمک کنند حائز اهمیت می باشد. در این پژوهش نیترات کلسیم با غلظت های صفر، 25/0، 5/0و 1% ، همچنین سالیسیلیک اسید با غلظت های صفر، 100 و 200 پی پی ام در دو مرحله (خرداد و مرداد ماه 1390) روی درختان محلول پاشی شد، اثر هر کدام از تیمارها و اثر متقابل آنها بر روی خصوصیات کمی و کیفی میوه انار رقم ملس یزدی در زمان برداشت، 2 و 4 ماه نگهداری در انبار°5 سانتی گراد، مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش به صورت دو آزمایش جداگانه انجام شد. آزمایش اول، فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 2 فاکتور نیترات کلسیم، سالیسیلیک اسید و با 3 تکرار و آزمایش دوم اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 فاکتور نیترات کلسیم، سالیسیلیک اسید و زمان ( زمان برداشت، 2 ماه انبارمانی و 4 ماه انبارمانی ) با 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل نیترات کلسیم و سالیسیلیک اسید بر روی پارامترهایی مانند درصد ترکیدگی میوه، درصد قهوه ای شدن سطح بیرونی و درونی پوست میوه، قسمت های سفید جداکننده آریل ها (غشاء)، وزن 100دانه انار، ویتامین ث، میزان آنتوسیانین و فعالیت آنتی اکسیدان آب انار، تاثیر مثبت داشته و کیفیت بهتری از میوه های شاهد داشتند در حالیکه متوسط وزن میوه انار با اثر متقابل نیترات کلسیم و سالیسیلیک اسید کاهش یافت. نیترات کلسیم روی میوه باعث کاهش برخی خصوصیات مانند درصد نشت الکترولیت ها، درصد میوه های پوسیده، درصدکاهش وزن میوه، درصد دانه سفیدی، درصد وزن بذر، درصد وزن پوست میوه انار شده و سبب افزایش مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، طول آریل میوه، درصد وزن آریل سالم، درصد تعداد آریل سالم، درصد وزن کل دانه ها، درصد آریل خشک و حفظ شاخص طعم شد. سالیسیلیک اسید شاخص طعم میوه انار را کاهش داد. برخی پارامترها مانند مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، ph، درصد دانه سفیدی، درصد قهوه ای شدن سطح بیرونی پوست میوه و غشاء، درصد کاهش وزن و درصد نشت الکترولیت ها با گذشت زمان در انبار افزایش یافت.
افسانه فولادی حسین نعمتی
به منظور بررسی اثرات مواد تنظیم کننده رشد 2، 4 دی کلرو فنوکسی استیک اسید با غلظت های (0-2-4) میلی گرم بر لیتر و جیبرلیک اسید با غلظت های (0-20-40) میلی گرم بر لیتر بر میزان تشکیل میوه در دو رقم از بادمجان با نام های یلدا و lsf 550 ، آزمایشی در شرایط عدم گرده افشانی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت. نتایج نشان داد که در رقم یلدا بیشترین تعداد گل، تعداد میوه و تعداد میوه بدون بذر به تیمار ترکیبی ga3 + 2,4-d به ترتیب با غلظت های 40+2 میلی گرم در لیتر و در رقم lsf 550بیشترین تعداد گل به تیمار ترکیبی ga3 + 2,4-d به ترتیب با غلظت های 20+2 میلی گرم در لیتر و بیشترین تعداد میوه و تعداد میوه بدون بذر به تیمار ترکیبی ga3 + 2,4-d به ترتیب با غلظت های 40+4 میلی گرم در لیتر اختصاص یافت. بیشترین درصد تشکیل میوه بدون بذر، مواد جامد محلول میوه، طول میانگره، ارتفاع ساقه و تعداد برگ در تیمار ترکیبی ga3 + 2,4-d به ترتیب با غلظت های 40+2 میلی گرم در لیتر، مشاهده شد. بیشترین وزن تر و خشک ساقه و وزن تر و خشک ریشه در رقم یلدا در تیمار ترکیبی ga3 + 2,4-d به ترتیب با غلظت های 40+2 میلی گرم در لیتر و در رقم lsf 550 در تیمار ترکیبی ga3 + 2,4-d به ترتیب با غلظت های 40+4 میلی گرم در لیتر بدست آمد. بیشترین میزان وزن میوه، طول و قطر میوه و سفتی بافت میوه و کمترین تعداد گل، تعداد میوه، تعداد میوه بدون بذر و کمترین میزان مواد جامد محلول، طول میانگره، ارتفاع ساقه، تعداد برگ و وزن تر و خشک ساقه و ریشه در تیمار شاهد مشاهده گردید.
غلام رضا چنارانی علی تهرانی فر
به منظور بررسی اثر دی اکسید کربن و نور بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه برگ زینتی کروتون (codiaeum variegatum l.)، آزمایشی در قالب کرت های خرد شده بر پایه طرح کاملا تصادفی در سال 91- 1390 به اجرا درآمد. دی اکسیدکربن به عنوان کرت اصلی در سه سطح (380 پی پی ام به عنوان تیمار شاهد، 750 و 1050 پی پی ام)، و شدت نور به عنوان کرت فرعی (10000 لوکس به عنوان تیمار شاهد، 12000 و 14000 لوکس)، تیمارهای این آزمایش را تشکیل دادند. هر یک از تیمارها با سه تکرار انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که با اعمال تیمارهای دی اکسیدکربن و نور میزان ریشه زایی قلمه ها افزایش یافت. همچنین صفات دیگری همچون حجم ریشه، مجموع طول ریشه افزایش معنی داری پیدا کرد. اما میانگین قطر ریشه نسبت به شاهد افزایش معنی داری نداشت. صفات دیگر مورفولوژیکی همچون طول برگ، سطح برگ، تعداد برگ، تعداد میانگره، طول میانگره، ارتفاع بوته و قطر ساقه و غیره افزایش معنی داری نسبت به شاهد داشت و صفات بیوشیمیایی مثل رنگدانه های کاروتنوئید و آنتوسیانین افزایش معنی داری پیدا کرد ولی میزان کلروفیل a و b و هدایت روزنه ای کاهش پیدا کرد. در این آزمایش تغییرات روزنه ها و سلول-های اپیدرمی نیز بررسی شد که نشان داد تعداد سلول های اپیدرمی و تعداد روزنه ها افزایش معنی داری پیدا کرد (استفاده بهتر از شرایط) و قطر روزنه ها کاهش یافت و درصد شاخص روزنه افزایش معنی داری نداشت.
روح اله عامری مجید عزیزی
به منظور بررسی تاثیر ترکیبات ضدتعرق بر گیاه دارویی ریحان، یک آزمایش فاکتوریل شامل 3 سطح آبیاری (شاهد- 500، تنش متوسط- 375 و تنش شدید- 250 میلی لیتر در 24 ساعت) و 3 ترکیب ضدتعرق کیتوزان، موسیلاژ اسفرزه و موسیلاژ بارهنگ هر کدام در 3 سطح (5/0، 1 و 5/1 درصد وزن خشک به حجم حلال) با 3 تکرار و بر پایه طرح کاملا تصادفی انجام پذیرفت. در این تحقیق صفاتی از قبیل، میزان فتوسنتز، تعرق روزنه ای، هدایت روزنه ای، دی اکسید کربن اطاقک روزنه ای، محتوای کلروفیل و کاروتنوئید ، وزن ترو خشک، خصوصیات ریخت شناسی، دمای سطح برگ، درصد و عملکرد اسانس و همچنین اجزای اسانس اندازه گیری شد. نتایج بدست آمده نشان داد اثر آبیاری و مواد ضدتعرق بر صفات مورد اندازه گیری معنی دار بودند (01/0p? و 05/0p?). بهترین میزان صفات مورد اندازه گیری در سطح اول آبیاری و سطوح متفاوتی از ترکیبات ضدتعرق مشاهده شد. کلیه ترکیبات ضدتعرق، میزان تعرق صورت گرفته از سطح برگ را بطور معنی داری کاهش دادند و این کاهش در سطوح بالای آن ها شدیدتر بود بطوریکه ترکیب کیتوزان در سطوح 5/1 و 1 درصد نسبت به نمونه شاهد میزان تعرق را تا دو برابر کاهش داد. در مورد فتوسنتز نیز تیمار 5/0 و 1% کیتوزان توانستند تا 30 درصد میزان فتوسنتز را نسبت به شاهد افزایش بدهند. همچنین مشخص شد که با کاربرد ترکیبات ضدتعرق در شرایط آبیاری محدود میزان ماده خشک افزایش یافت. ترکیبات ضدتعرق محتوی کلروفیل و کارتنوئید، درصد و عملکرد اسانس را نسبت به شرایط شاهد کاهش دادند. بررسی درصد ترکیبات موجود در اسانس نیز نشان داد که در شرایط تنش خشکی متوسط و سخت نسبت به شرایط بدون تنش میزان ترکیبات 1و8- سینئول، کمفور، متیل کاویکول، بتا -المن و اپی- آلفا- کادینول افزایش یافته و میزان ترکیبات لینانول، ژرانیول و ژرانیل استات دچار کاهش شدند. همچنین با کاربرد ترکیبات ضدتعرق میزان ترکیبات کمفور، متیل کاویکول و بورنیل استات افزایش و میزان ترکیبات مایرسن، 1و8- سینئول و لینانول در اسانس ریحان دچار کاهش شدند. با توجه به نتایج به دست آمده از این آزمایش می توان بیان نمود، ترکیبات ضدتعرق با منشا طبیعی، ترکیباتی ایمن، ارزان و زیست تجزیه پذیر بوده و جایگزین مناسبی برای ترکیبات ضدتعرق شیمیایی متداول مورد استفاده می باشند، اما تجاری نمودن این ترکیبات نیاز به آزمایشات تکمیلی دارد.
فرناز شیخ سید حسین نعمتی
به منظور بررسی اثرات نانو ذرات نقره و اسانس های گیاهی اکالیپتوس و مرزه در افزایش عمر گلجایی دو رقم ژربرا esmara (a) و bonbons (b) چند آزمایش فاکتوریل مستقل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار و در هر تکرار دو نمونه آزمایشی طراحی و اجرا گردید. در آزمایش اول اثر نانو ذرات نقره در 4 سطح (0، 5، 10 و 15 پی پی-ام) بر دو رقم ژربرا و در آزمایش های دوم و سوم به ترتیب اثر اسانس های گیاهی اکالیپتوس و مرزه در 4 سطح (0، 75، 150 و 300 پی پی ام) بر دو رقم ژربرا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش اول نشان داد اثر نانو ذرات نقره در افزایش عمر گلجایی در سطح احتمال خطای 1% معنی دار بود (01/0p?). به گونه ای که سبب افزایش 61% عمر گلجایی در تیمار 10 پی پی ام نسبت به تیمار شاهد گردید. در آزمایشات بعدی تیمار اسانس های گیاهی نه تنها در هیچ یک از غلظت ها باعث افزایش عمر گلجایی نشد بلکه با افزایش غلظت، کاهش عمر گلجایی مشاهده گردید. اثرغلظت تیمار های نانو ذرات نقره واسانس مرزه و نیز رقم بر صفت درصد آب گلبرگ به ترتیب در سطح احتمال خطای 1% و 5% معنی دار بود. در حالیکه اثر تیمارهای اسانس اکالیپتوس مورد استفاده و همچنین برهمکنش رقم و اسانس بر صفت درصد آب گلبرگ در هیچ کدام از سطوح آماری معنی دار نشد. اثر نانو ذرات نقره و اسانس اکالیپتوس بر محتوی آب گیاه و مواد جامد محلول در سطح احتمال خطای 1% معنی دارگردید. اما تیمار با اسانس مرزه در هیچ کدام از سطوح آماری معنی دار نشد. وزن تر و وزن تر نسبی در هر 3 آزمایش بالاتر از شاهد گزارش گردید که نشان دهنده برتری تیمار های مورد استفاده در سطوح مختلف تیمارها می باشد. در مجموع به نظر می رسد اثر نانو ذرات نقره بهتر و بیشتر از اسانس های گیاهی بوده و تحقیقات گسترده تری در جهت کاربرد ترکیبات طبیعی مورد نیاز است.
الهام سعیدی پویا محمود شور
چکیده یکی از راه های مناسب جهت بومی سازی طراحی فضای سبز، استفاده از گراس های بومی است که ظاهری مشابه چمن های زینتی داشته باشند. از طرف دیگر کمبود آب در عصر کنونی موضوعی بحرانی و حیاتی برای اکثر کشورهای واقع در مناطق خشک است. از این جهت، استفاده از روش کم آبیاری تنظیم شونده، یک استراتژی در جهت حفظ آب و تعدیل این مشکل می باشد. این پژوهش در قالب سه آزمایش، با هدف بررسی پاسخ های رشدی، فیزیولوژیکی و همچنین ارزیابی کیفی گراس های بومی در مقایسه با مخلوط تجاری در فصول مختلف سال و در مواجه با تنش خشکی اجرا گردید. آزمایش اول در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار و تیمار گراس های بومی شامل لولیوم پرنه بومی یارند و چادگان‘yarand’) و(lolium perenne l. ‘chadegan’ ، دو مخلوط بومی با تنوع گونه ای کم(nm1) ، با تنوع گونه ای زیاد(nm2) در مقایسه با یک مخلوط بذر تجاری (cm)، اجرا شد. آزمایش دوم به منظور بررسی سازگاری اقلیمی در شرایط مشهد، در قالب آزمایش اسپلیت پلات با 3 تکرار (فصل به عنوان پلات اصلی و گراس های مذکور به عنوان پلات فرعی) و آزمایش سوم جهت بررسی پاسخ های فیزیولوژیک و ارزیابی کیفی گراس های بومی در مقایسه با مخلوط تجاری به سطوح مختلف کم آّبیاری تنظیم شونده، به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید. که پلات اصلی شامل سطوح آبیاری 25، 50، 75 و 100 درصد نیاز آبی چمن، و پلات فرعی شامل توده ی بومی چادگان، دو مخلوط بومیnm1،nm2 و مخلوط تجاری cm در نظر گرفته شد. نتایج آزمایش اول، بیانگر برتری توده بومی لولیوم پرنه چادگان، از نظر ارزیابی کیفی (رنگ ژنتیکی، استقرار، نرمی، یکنواختی، مقاومت به سرما و علف هرز) در مقابل سایر گراس ها بود. همچنین لولیوم پرنه یارند (lpy)، پائین ترین ارزش کیفی را به خود اختصاص داد. مطابق نتایج آزمایش دوم، از نظر کیفیت کلی چمن، بهترین کیفیت از لحاظ رنگ فصلی، بافت، تراکم، کیفیت پس از سرزنی و شادابی چمن، متعلق به توده بومی لولیوم پرنه چادگان (lps) و مخلوط تجاری (cm) بود. نتایج مطالعه حاضر، بیان کننده این واقعیت است که تمامی چمن های مورد مطالعه به ترتیب بیشترین و کمترین کیفیت را در فصول تابستان و زمستان دارا بودند. نتایج آزمایش سوم، نشان داد که لولیوم پرنه چادگان بهترین پاسخ های رشدی و ارزیابی کیفی را در سطوح مختلف کم آبیاری به خود اختصاص داد. کم آبیاری باعث کاهش صفات رشدی در تمامی گراس های مورد مطالعه گردید به طوریکه با افزایش شدت تنش، این کاهش تشدید شد. همچنین تحت شرایط تنش خشکی، توده چادگان در مقایسه با سایر گراس ها، محتوی نسبی آب خود را در سطح بالاتری حفظ نمود که دلیلی بر مقاومت بیشتر این گیاه بومی به تنش خشکی است. در نتیجه در شرایط کمبود آب، استفاده از توده بومی لولیوم پرنه چادگان، با توجه به نتایج هر سه آزمایش چه از نظر ارزیابی کیفی برای استفاده به عنوان چمن زینتی و چه از لحاظ مقاومت در برابر تنش آب در فضای سبز شهری مناطق خشک و نیمه خشک از جمله مشهد قابل توصیه است.
علی اکبر شکوهیان علی تهرانی فر
پیش غربالگری در برنامه های اصلاحی درختان میوه به دلیل طولانی بودن دوره نونهالی آنها بسیار مهم و شناسایی نشانگرهای مرفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مرتبط با صفات اصلاحی خاص کمک شایانی به پیش برد برنامه های اصلاحی محققین می کند. در راستای انتخاب پایه های جدید مقاوم به کم آبی و شناسایی نشانگرهای مرفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مرتبط با این شرایط، بررسی اثر تنش آبی و ریز موجودات مفید(effective microorganism (em)) بر خصوصیات بیوشیمیایی قلمه های ریشه دار شده پایه های رویشی بادام در گروه علوم باغبانی دانشگاه فردوسی مشهد در طی سال های91 -1389 مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. پژوهش، بر اساس طرح کرت های خردشده با آرایش(2×4×3) ×2 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. در این آزمایش اثر سال به عنوان عامل اصلی و تیمارهای تنش ( 3 سطح) ، em (2 سطح) و پایه ( 4 پایه) به عنوان عوامل فرعی اجرا شدند. ابتدا قلمه های ریشه دار شده gf677، دو هیبرید طبیعی انتخابی هلو× بادام(h1,h2) و قلمه های ریشه دار شده بادام(ژنوتیپ جوین)، بدو گروه تقسیم و به آبیاری یکی از گروه ها محلول ریز موجودات مفید که ترکیبی از em3 ( حاوی 90 درصد باکتری های فتوسنتزی) و em4 (با 90 درصد ریز موجودات تولیدکننده اسید لاکتیک) به نسبت مساوی بود به غلظت یک درصد (10 میلی لیتر در یک لیتر برای هر گیاه در هفته) بمدت 60 روز اضافه شد. سپس از 15 تیر ماه کلیه گیاهان با سه سطح آبیاری کامل(نگهداری رطوبت در حد ظرفیت مزرعه)، و آبیاری در زمانی که 33 درصد و 66 درصد تخلیه آب قابل نگهداری آبیاری شدند. به منظور ارزیابی رفتارهای مورد نظر، صفات درصد زنده-مانی نهال ها، رشد نهال، تعداد برگ، سطح برگ، وزن تر و خشک ریشه ها و برگ ها، طول ریشه ، کلروفیلb ، a و کل، میزان قندهای محلول، نشاسته، پروتئین، پرولین، ازت، فسفر و پتاسیم موجود در برگ و ریشه، نشت الکترولیت ها و محتوی نسبی آب بعد از اعمال تیمارها اندازه گیری شدند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد، بین سطوح پایه ها و آبیاری در تمام صفات مورد بررسی از نظر آماری در سطح احتمال یک درصد تفاوت معنی داری وجود داشت. عوامل مربوط به رشد در همه پایه های مورد آزمایش با گسترش تنش دچار کاهش شدند ولی پایه های مقاوم به تنش آبی درصد زندمانی بالاتری در این شرایط داشته و خصوصیات رشدی آنها کمتر کاهش یافت. نتایج نشان داد که مقدار پرولین و نشاسته در برگ و ریشه و پتاسیم برگ با مصرف em نسبت به شاهد کاهش و مقدار کلروفیل وابسته به نوع کلروفیل و تیمار آن متفاوت بود. سایر صفات ذکر شده با مصرف em نسبت به شاهد افزایش یافتند. اثر متقابل معنی داری در سطح یک درصد بین تیمارها مشاهده گردید که بهترین نتیجه با مصرف emدر شرایط آبیاری کامل توسط پایه h2 حاصل شد. از بین صفات مورد آزمایش طول و حجم ریشه، محتوای نسبی آب، نشت الکترولیت ها، مقدار پرولین، قندهای محلول و پروتئین و ازت برگ نشانگرهای مناسبی به منظور بررسی تحمل به خشکی پایه های بادام و هیبرید طبیعیh1 پایه مقاوم به شرایط تنش آبی و هیبرید جدید h2 نیز پایه ای نسبتا مقام تشخیص داده شدند.
علی کارآموز علی تهرانی فر
در این تحقیق صفات رویشی و زایشی تاثیر گذار بر روی عملکرد مورد بررسی قرار گرفت.79 درخت شلیل رقم کیوتا که بر روی پایه های بذری شفتالو پیوند زده شده بودند ، مورد بررسی قرار گرفت . صفات قطر تنه درخت ، ارتفاع ، تعداد گل ، قطرتاج ، تعداد شاخه جانبی ، قطر شاخه جانبی ، رشد سال جاری ، قطرتاج ، وزن متوسط میوه ، عملکرد و نسبتهای مختلف این پارامتر مورد بررسی قرار گرفت .در این تحقیق با استفاده از نرم افزار excel و sigma plot ، و از طریق رگرسیون چند متغیره ، مدل و فرمول برای عملکرد ارائه شد . 5 مدل که 2 مدل بر اساس تعداد گل و 3 مدل بدون تعداد گل و بر اساس صفات زایشی می باشد ارائه گردید .
سیده زینب عطاری قوچانی محمود قربانزاده نقاب
. به منظور بررسی روابط فیلوژنتیکی و تنوع ژنتیکی 24 ژنوتیپ زنبق جمع آوری شده از مناطق مختلف استان خراسان، از نشانگرهای issr استفاده گردید. تمام 8 آغازگر مورد بررسی، باندهای چندشکل تکرارپذیری را تولید کردند. در مجموع 167 مکان قابل امتیازدهی ایجاد کرد که اندازه آنها در محدوده 3550-210 جفت باز بود و تمامی جایگاه ها (100 درصد) چندشکلی نشان دادند. نتایج حاصل از تمام آغازگرها و بر مبنای ضریب شباهت ژنتیکی نی و به روش upgma حاکی از وجود هشت گروه در ضریب تشابه 64/0 است. نتایج حاکی از دسته بندی نمونه های یک گونه در دسته های مشابه هستند. بر طبق نتایج بدست آمده گونه iris fosterianaو iris kopetdaghensisبیشترین و iris fosteriana و iris acutiloba کمترین تشابه را دارند.
اکرم ولی زاده قلعه بیگ سید حسین نعمتی
تولید موفقیت آمیز گیاهان در مناطق خشک، احتیاج به روش هایی جهت استفاده بهینه از آب از جمله، کاربرد هیدروژل های سوپرجاذب دارد. پژوهش حاضر به صورت گلخانه ای و به منظور بررسی تاثیر دو نوع سوپرجاذب طبیعی (بنتونیت) و مصنوعی (a 200) بر ویژگی های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و کارایی مصرف آب کاهو، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد و مقادیر دو نوع سوپرجاذب هر یک در سه سطح (0، 15/0، 3/0 درصد وزنی) و 2 سطح رطوبتی 60 و 100 درصد ظرفیت زراعی، مورد آزمایش قرار گرفت. با توجه به نتایج تجزیه واریانس، اثر سطوح رطوبتی، بنتونیت، سوپر جاذب و برهمکنش آنها برای اکثر صفات مورد مطالعه تفاوت معنی داری (p<0.01) نشان داد. کاهش رطوبت بستر از 100 به 60% ظرفیت زراعی سبب کاهش در صفات تعداد و سطح برگ، ارتفاع، قطر و وزن تر بخش هوایی، وزن تر و حجم ریشه شد، ولی وزن خشک ریشه و کارایی مصرف آب در سطح 60% ظرفیت زراعی به ترتیب افزایش 4 و 46 درصدی را نسبت به سطح 100% نشان داد. در سطح 3/0 درصد وزنی بنتونیت، بهبود اکثر صفات مورفولوژیکی نظیر تعداد برگ، ارتفاع بخش هوایی، قطر بخش هوایی، سطح برگ، وزن تر و خشک بخش هوایی، حجم ریشه و کارایی مصرف آب نسبت به بستر فاقد بنتونیت مشاهده شد و کاربرد ترکیبی از 3/0 درصد وزنی بنتونیت و سوپر جاذب a 200 در سطح 100% ظرفیت زراعی، بالاترین مقادیر تعداد و سطح برگ، ارتفاع و قطر بخش هوایی و همچنین در سطح 60% ظرفیت زراعی، ترکیب 15/0 درصد وزنی بنتونیت و 3/0 درصد وزنی سوپر جاذب a 200 بالاترین مقادیر وزن خشک بخش هوایی، وزن تر، حجم ریشه و کارایی مصرف آب را نشان داد. از طرفی کاربرد 3/0 درصد وزنی بنتونیت به ترتیب سبب کاهش حدود 74، 19 و 31 درصدی صفات نشت الکترولیت، ویتامین ث و مواد جامد محلول و افزایش 3، 2، 22 و 8 درصدی محتوای نسبی آب، شاخص کلروفیل، هدایت روزنه ای و کلروفیل کل نسبت به شاهد شد و در تیمار 3/0 درصد سوپر جاذب a 200 به ترتیب سبب کاهش 28، 18 و 37 درصدی نشت الکترولیت، ویتامین ث و مواد جامد محلول و افزایش 6، 32، 25 و 42 درصدی محتوای نسبی آب، شاخص کلروفیل، هدایت روزنه ای و کلروفیل کل نسبت به تیمار شاهد شد. در بستر ترکیبی 3/0 درصد بنتونیت و 3/0 درصد سوپر جاذب a 200 به ترتیب کاهش 24/60، 72/95 و 77/88 درصدی پرولین، ترکیبات فنولی و فعالیت آنتی اکسیدانی و افزایش 05/33 درصدی کربوهیرات کل نسبت به شاهد مشاهده شد. همچنین کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم (fv/fm) ii در شرایط تنش خشکی کاهش یافت. این نتایج حاکی از آن است که توان بنتونیت در کاهش اثرات منفی ناشی از تنش خشکی تا حدودی به اندازه سوپر جاذب مصنوعی می باشد.
مهدی خیاط غلامحسین داوری نژاد
تنش شوری یکی از مهمترین مشکلات تاثیرگذار بر رشد و نمو گیاهان می باشد. ایران با داشتن 30 درصد اراضی تحت آبیاری با آب شور رتبه سوم جهان را بخود اختصاص داده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رشد و نمو دو رقم از انارهای تجاری ایران تحت شرایط شوری در مزرعه و گلخانه بود. این پژوهش در مزرعه بصورت آزمایش کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی (سه سطح شوری آب آبیاری شامل 05/1 (شاهد)، 61/4 و 46/7 دسی زیمنس بر متر، دو رقم ملس ساوه و شیشه کب و زمان های مختلف نمونه گیری) و در گلخانه بصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی (5 سطح شوری آب آبیاری شامل 5/1، 3، 6، 9 و 12 دسی زیمنس بر متر، دو رقم ملس ساوه و شیشه کب و زمان های مختلف نمونه گیری) انجام گرفت. در آزمایش مزرعه ای و در سال دوم، اثر ساده شوری بر تمامی صفات مرفولوژیک و فیزیولوژیک به جز رشد قطری ساقه و غلظت روی در برگ و در آزمایش گلخانه ای، بر تمامی صفات مرفولوژیک و فیزیولوژیک به جز f0، fm، fs و f’m، f’v/f’m در سطح احتمال 5 درصد معنی دار شد. اثر متقابل شوری و رقم در آزمایش مزرعه ای و با توجه به داده های سال دوم، بیشترین رشد طولی، کلر و سدیم ساقه در تیمارهای شوری 61/4 و 46/7 دسی زیمنس بر متر و کلسیم برگ در تیمار 05/1 دسی زیمنس بر متر و در هر دو رقم مشاهده شد. در رقم شیشه کب، بیشترین محتوای نسبی آب برگ در تیمار شاهد، و بیشترین نشت الکترولیتی و سدیم برگ در تیمار شوری 46/7 دسی زیمنس بر متر بدست آمد. در رقم ملس ساوه، بیشترین هدایت روزنه ای در تیمار شاهد و شوری 46/7 و آهن برگ نیز در تیمار شاهد مشاهده گردید. در شیشه کب، کمترین رشد قطری ساقه در تیمار شوری 61/4، کمترین سطح مخصوص برگ، عملکرد کوانتومی در شرایط تاریکی و روشنایی در تیمار شوری 46/7، کمترین پرولین برگ و فلورسانس حداکثر تاریکی در تیمار شاهد بدست آمد. در ملس ساوه، کمترین فلورسانس حداقل روشنایی و کلر برگ در تیمار شاهد حاصل گردید. کمترین قندهای محلول کل، فلورسانس حداقل تاریکی و حداکثر روشنایی، پتاسیم و منیزیوم برگ در تیمار شاهد و در هر دو رقم بدست آمد. کمترین نسبت پتاسیم به سدیم ساقه در تیمارهای شوری 61/4 و 46/7 دسی زیمنس بر متر و در هر دو رقم مشاهده گردید. در آزمایش گلخانه ای، و در رقم شیشه کب، بیشترین رشد طولی ساقه در تیمار شوری 5/1، پرولین برگ در تیمار شوری 12، روی برگ در تیمار شوری 9، وزن تازه ساقه در تیمارهای شوری 9 و 12، وزن تازه ریشه در تیمارهای 5/1 تا 6 دسی زیمنس بر متر، وزن خشک برگ در تیمار شوری 5/1 و وزن خشک ساقه در تیمارهای 6 و 9 دسی زیمنس بر متر مشاهده شد. در رقم ملس ساوه، بیشترین کلر برگ و نسبت وزن خشک بخش هوایی به ریشه در تیمار شوری 12 و بیشترین پتاسیم، نیتروژن و نسبت پتاسیم به سدیم برگ در تیمار شاهد بدست آمد. در هر دو رقم، بیشترین کلروفیل کل برگ در تیمار شاهد و پتاسیم ریشه در تیمار شوری 6 مشاهده گردید. در بخش گلخانه و رقم شیشه کب، کمترین سدیم ریشه در تیمار شوری 6، و کلسیم و منیزیوم برگ در تیمار شوری 12 بدست آمد. در آزمایش گلخانه ای و رقم ملس ساوه، کمترین سدیم برگ در تیمار شاهد، منیزیوم و آهن برگ در تیمار شوری 6، و محتوای نسبی آب برگ و کلر ریشه در تیمار شوری 12 دسی زیمنس بر متر بدست آمد. با توجه به نتایج حاصله رقم ملس ساوه تحمل بیشتری در مواجهه با شوری نسبت به رقم شیشه کب داشته وکمتر تحت تاثیر تنش اسمزی حاصل از شوری کلرید سدیم قرار گرفته است. واژه های کلیدی: تنش کلرید سدیم، فلورسانس کلروفیل، رشد طولی ساقه، محتوای عناصر غذایی،
ابوالفضل رحمتی شهری علی تهرانی فر
انار با نام علمی punica granatum l به عنوان یکی از مهمترین میوه های نیمه گرمسیری وتولیدی ایران ودنیا می باشد. برای افزایش کمی وکیفی میوه انار، رشد وتوسعه آن باید با تحقیقاتی در راستای شناخت بهتر مراحل رشد وبه طور دقیقتر مراحل زایشی یعنی توسعه گل،گلدهی ،گرده افشانی وتشکیل میوه صورت گیرد. با استفاده از شناخت ونتایج حاصل از تحقیقات می توان عملیات مختلف روی درخت انار را طراحی وبرنامه ریزی کرد. این تحقیق در 3 بخش جداگانه، طی دو سال 1391و1392در شهرستان مه ولات انجام شد. بخش اول مربوط به شناخت چرخه رشد سالانه درخت در دو رقم که در آن هریک از مراحل رشد و نموی بر اساس دو سیتم مجزا شناسایی وکدگذاری شدند. همچنین برای درک بهتر عکس برداری وتاریخ گذاری مراحل نیز صورت گرفت. طبق نتایج تفاوت معنی داری بین دو رقم براساس تعداد روز در مراحل دیده شد. در بخش دوم به فنولوژی گلدهی ارقام در جهت های جغرافیایی پرداخته شد و روند گلدهی ارقام از هنگام غنچه تا تشکیل میوه مورد بررسی قرار گرفت. شروع گلدهی و پیک های آن و همچنین زمان تشکیل میوه در دو رقم سفید و اردستانی انار در 4 جهت، برای اولین بار در مورد انار گزارش شد. نتایج این بخش نشان داد که بین ارقام ، جهت های جغرافیایی، سال و پیک ها تفاوت معنی داری وجود دارد. بر این اساس نتایج روند تعداد جوانه در طول دوره رو به کاهش بود. گلدهی در پیک سوم بیشتر از دو پیک دیگر بود. همچنین تشکیل میوه در پیک سوم در دو رقم بیشتر از سایر پیک ها بود. نهایتا در بخش سوم به طور دقیقتر به گرده افشانی وتشکیل میوه (میکروفنولوژی) دو رقم مذکور در جهات مختلف جغرافیایی و برای هریک از دوره های گلدهی پرداخته شد. براین این اساس سه متغیر تعداد ساعت تا باز شدن اولین بساک، طول دوره پخش دانه گرده ودوره فعالیت مادگی (پذیرش کلاله) مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج رقم سفید، جهت جنوب و پیک سوم دارای کمترین ساعت بودند که احتمالا می تواند ناشی از افزایش درجه حرارت وکاهش رطوبت نسبی باشد.
زهرا کریمیان علی تهرانی فر
با توجه به گسترش شهرنشینی و رشد صعودی جمعیت، ایجاد فضاهای سبز مطلوب و کافی از منظر بهبود ریز اقلیم و آسایش دمایی افراد بویژه در مناطق گرم ضروری است. به این منظور آزمایشاتی طی گرم ترین دوره سال 1390 در برخی مناطق شهر مشهد انجام شد و داده های مختلف اقلیمی، گیاهی و ساختمانی برداشت و در آزمایشات مستقل با کمک دو مدل نرم افزاری ریمن و ان وای مت جهت ارزیابی و شبیه سازی اثرات پوشش گیاهی بر تغییرات ریزاقلیم شهری و آسایش دمایی افراد مورد استفاده قرار گرفت. همچنین در آزمایش مستقل دیگری دما و رطوبت نسبی حاصل از سایه دو گونه درختی اقاقیا و کاج به ترتیب به عنوان شاخص یک گیاه پهن برگ و سوزنی برگ با سایه حاصل از ابر مقایسه شدند. خروجی های مدل ریمن نشان داد سایت های مختلف شهری، با توجه به درصد پوشش گیاهی، تفاوت چشمگیری از نظر آسایش دمایی افراد در رده های سنی و جنسی مختلف و برخی عوامل ریزاقلیمی دارند. در بخش دیگری از آزمایشات، خروجی های مدل ان وای مت نشان داد که مناطق ارزیابی شده با این مدل به استثنای پارک ملت در محدوده تنش گرمایی بسیار شدید قرار گرفته اند. همچنین سایت های شبیه سازی شده با این مدل، علی رغم اختلاف اندک در دما و رطوبت نسبی، شاخص آسایش دمایی بسیار بالایی داشتند و بنابراین در محدوده تنش گرمایی بسیار شدید قرار گرفته بودند. بخش دیگر آزمایشات نشان داد اگر چه گونه اقاقیا (پهن برگ) در مقایسه با گونه کاج (سوزنی برگ) و فضای باز منجر به تغییرات معنی دار ریز اقلیمی از نظر کاهش دما و افزایش رطوبت شده است، اما درختان اقاقیا و کاج در مقایسه با حضور ابر مشابهت ریز اقلیمی ندارند. به طور کلی می توان نتیجه گرفت در شهر بزرگی چون مشهد با تابستان های بسیار گرم، تاثیر فضای سبز بر بهبود آسایش دمایی و تغییرات ریز اقلیمی حدودا در سطح کمتر از 30 درصد بسیار محدود بوده و برای تغییر محسوس آسایش دمایی و ریز اقلیم، نیاز به سطوح بالاتر پوشش گیاهی نظیر جنگل های شهری می باشد.
عاطفه مهریاری عبدالرضا باقری
لیندا (beaucarnea recurvata lem. syn. nolina recurvata) از گیاهان مهم گلدانی برگ زینتی در ایران و جهان محسوب میشود. با توجه به اهمیت این گیاه در بازارهای جهانی و داخلی، ریز ازدیادی این گیاه از طریق کشت بافت بهعنوان راهکاری برای غلبه برشرایط محیطی و تکثیر سریع، میتواند موضوعی با اهمیت باشد. در این پژوهش بهمنظور بررسی عوامل موثر بر ریزازدیادی گیاه لیندا، فاکتورهای مختلف بصورت آزمایشهای جداگانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله اول به منظور ریزازدیادی، ریزنمونههای قسمت مریستمی ساقه در محیط کشت جامد ms حاوی ترکیبهای هورمونی ba، kin و tdz (با غلظت 5/0 ، 1، 5/1 و 2 میلیگرم در لیتر) همراه با naa (با غلظت 5/0 میلیگرم در لیتر)، یک گرم در لیتر زغال فعال، 3 درصد ساکارز و 8 گرم در لیتر آگار کشت شدند. در این آزمایش کمترین درصد قهوهای شدن و بیشترین درصد باززایی، تعداد، طول، وزن تر و خشک شاخه در محیط کشت جامد ms حاوی 5/0 میلیگرم در لیتر naa بهمراه 5/0 میلیگرم در لیتر tdz مشاهده شد. در آزمایش دیگر، ریزنمونههای بخش مریستمی ساقهی گیاه لیندا در محیط کشت پایه ms حاوی ترکیب هورمونی 5/0 میلیگرم در لیتر naa بهمراه 5/0 میلیگرم در لیتر tdz و تیمارهای متفاوت شامل غلظتهای مختلف آگار (فاقد آگار و یا حاوی 8 گرم در لیتر)، ساکارز (15 و 30 گرم در لیتر) و زغال فعال (فاقد زغال فعال و یا 1 گرم در لیتر) کشت شدند. در این آزمایش بیشترین تعداد شاخه و وزن تر آن و تعداد برگ در محیط کشت مایع بهمراه 30 گرم در لیتر ساکارز و 1 گرم در لیتر زغال فعال مشاهده شد. در آزمایش سوم، پرآوری تعدادی از شاخسارههای رشد یافته حاصل از ریزنمونههای قسمت مریستمی ساقه بررسی شد. بالاترین درصد باززایی در ریزنمونههایی که از تقسیم قسمت مریستمی به دو بخش تهیه شده و از سطح برش بر روی محیط کشت حاوی 5/0 میلیگرم در لیتر naa و 5/0 میلیگرم در لیتر tdz کشت شدند، بدست آمد. به منظور ریشهزایی شاخسارههای تولید شده، محیط کشت جامد ms حاوی ترکیبهای هورمونی naa و iba (با غلظت 1 میلیگرم در لیتر) در ترکیب با tdz (با غلظت 0 ، 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر)، یک گرم در لیتر زغال فعال،3 درصد ساکارز و 8 گرم در لیتر آگار مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش بیشترین تعداد و طول ریشه در تیمار حاوی هورمون naa بهمراه 5/0 میلیگرمدر لیتر tdz مشاهده شد. در آزمایشی دیگر، اثر سن گیاه، نوع محیط کشت و شرایط نوری بر باززایی ریزنمونههای برگ لیندا مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج هیچگونه علائم باززایی را در ریزنمونههای برگ قرار گرفته در تیمارهای مختلف نشان نداد.
میثم منصوری محمود شور
به منظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید و تیامین با هدف بهبود کیفیت، کمیت و عمر گلجای ژربرا رقم پینک الگانس، آزمایشی در سال 1391 در دانشگاه فردوسی مشهد طرح ریزی و درگلخانه تجاری شرکت مقصود در آبان ماه اجرا گردید. در ابتدا گیاهان کاملا یکنواخت و مشابه (6 ماهه) انتخاب و سپس عملیات جوانه برداری انجام شد. نحوه کاربرد سالیسیلیک اسید و تیامین به صورت محلول پاشی، در دو مرحله به فاصله دو هفته صورت پذیرفت. تیمارها شامل شاهد (آب شهر)، سالیسیلیک اسید 75 و 150 میکرومولار، تیامین 250 و 500 میکرومولار در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد. بعد از اینکه گل ها برداشت شدند، گل ها سریعا به آزمایشگاه گروه باغبانی منتقل شدند و عملیات بعد از برداشت به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام پذیرفت و تیمارهای بعد از برداشت شامل شاهد (آب مقطر) و سالیسیلیک اسید 200 میکرومولار بودند همچنین 2% سوکروز به تمامی ظروف گلجای اضافه شد و در دو دمای 1± 25 و دمای 1± 7 قرار داده شدند. نتایج صفات قبل از برداشت نشان -داد که اثر تیمار بر صفات محتوی کلروفیل، شاخص اسپد، تعداد گل، قطر گل، طول دوره رشد، قطر ساقه، طول ساقه، میزان قندهای قابل احیا، میزان فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز معنی دار بود. نتایج دوره بعد از برداشت در گلهای نگه داری شده در دمای 25 درجه نشان می دهد که تیمار sa150-sa200 سبب بیشترین میزان قطر گل، جذب محلول گلجای، عمر گلجای، آنتوسیانین گلبرگ، مواد جامد محلول و کمترین میزان درصد نشت الکترولیت شد اگر چه اثر سایر تیمارها نیز نسبت به شاهد محسوس تر بوده است. همچنین در مورد گلهای نگه داری شده در دمای 7 درجه اگرچه بیشترین میزان جذب محلول مربوط به تیمار sa150-sa200 میکرومولار بود، اما تیمار sa75-sa200 سبب بیشترین عمرگلجای، بازارپسندی و کمترین نشت الکترولیت شد همچنین تیمار thi 500-sa200 سبب کمترین میزان خمش ساقه شد. با توجه به اثرات مطلوب سالیسیلیک اسید و تیامین در افزایش کیفیت و ماندگاری گل، می توان آنها را به عنوان مواد ارزان قیمت پیشنهاد کرد.
مهسا محمدی علی تهرانی فر
شوری ازجمله تنش های محیطی مهم است که بطور غیرمستقیم بر منظر تاثیر می گذارد. از اینرو، با تقویت مکانیسم تحمل شوری در چمن ها، می توان در شرایط کمبود آب شیرین از آنها استفاده کرد. بدین منظور اثرات سیلیکون و سالیسیلیک اسید بر برخی صفات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و کیفی چمن لولیوم پرنه (lolium perenne l.var. fancy)، در آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در شرایط گلخانه ای انجام شد. تیمارها شامل سه سطح شوری (کلرید سدیم وکلرید کلسیم به نسبت10 به 1)، صفر، 75 و 150 میلی مولار، دو سطح سالیسیلیک اسید صفر و 1 میلی مولار و دو سطح سیلیکات سدیم صفر و 2 میلی مول بر کیلوگرم وزن خاک گلدان با 4 تکرار اعمال شد. دادند. نتایج پژوهش نشان داد برهمکنش سیلیکون و سالیسیلیک اسید با تاثیری مثبت بر مکانیسم های درون سلولی می تواند بقای گیاه تحت تنش شوری را تضمین کند.
مریم پرستش علی تهرانی فر
کیفیت میوه انار (punica granatum l.) تحت تاثیر عوامل مختلف ژنتیکی و محیطی می باشد. در مورد تاثیر اقلیم¬های مختلف بر میوه ارقام تجارتی اطلاعات کافی وجود ندارد. این پژوهش با هدف شناسایی بهترین منطقه آب وهوایی جهت تولید رقم تجاری شیشه کپ و ارزیابی اقلیم های مختلف بر کیفیت این میوه انجام گرفت. میوه¬های انار شیشه کپ اقلیم¬های باغستان علیا، باغستان سفلی، قوجد کاشمر، مهولات فیض آباد، آق دره ساوه و داراب شیراز از لحاظ صفات کیفی وکمی مورد مقایسه قرار گرفتند.. در میوه¬های اقلیم¬های باغستان علیا و باغستان سفلی وزن آریل سالم و وزن کل دانه بیشتری نسبت به اقلیم¬های دیگر داشتند و همچنین در میوه¬های اقلیم¬های باغستان علیا، باغستان سفلی، قوجد ومهولات میزان وزن میوه ،طول میوه، تعداد کل دانه، قطر آریل، طول آریل، قطر گلوگاه، طول گلوگاه، درصد آب میوه اختلاف معنی داری باهم نداشتند. نتایج داده¬ها نشان داد که در میوه¬های سالم میزان طول میوه، درصد پوست، درصد دانه سفیدی، مواد جامد محلول، اسید تیترشده و ph کمتر از میوه¬های دانه سفید بود. همچنین وزن 100 دانه، وزن کل دانه، قطر گلوگاه، درصد وزن آریل سالم، درصد رطوبت پوست، درصد آب میوه، نسبت قند به اسید، ویتامین c، ظرفیت آنتی اکسیدان و آنتوسیانین در میوه¬های سالم بیشتر از میوه¬های دانه سفید بود. مقدار عناصر روی، فسفر وکلسیم در آب میوه¬های سالم بیشتر از میوه¬های دانه سفید بود. ومقدار عنصر پتاسیم در آب میوه¬های سالم (آریل قرمز) کمتر از میوه¬های ناسالم (دانه سفید) بود. به¬علاوه در میوه¬های اقلیم باغستان علیا میزان فعالیت آنتی اکسیدان، آنتوسیانین، وزن 100 دانه، قطر میوه و ضخامت پوست نسبت به میوه¬های اقلیم¬های دیگر بیشتر بود . باتوجه به بررسی خاک و آب هر منطقه، در مناطقی با شوری بالا درصد دانه سفیدی بیشتری مشاهده شد. کلید واژه¬ها: شیشه کپ، آنتی اکسیدان، آنتوسیانین
میلاد اکبرزاده علی تهرانی فر
معمولا فضای سبز به یک تابلوی نقاشی تعبییر میشود که زمینه آن را گیاهان پوششی و خصوصا چمن در بر میگیرد. در واقع هیچ گیاهی مانند چمن نمی تواند زیبایی و شادابی یک فضای سبز را تامین کند. ولی از آنجا که خلق این زمین سبز با بحران کم آبی همراه است، اکثر مسولان شهری حکم به جایگزینی آن با سایر گیاهان میدهند. بنابراین انجام این تحقیق با موضوع تاثیر کم آبیاری بر روی چمن های فستوکا، دو رقم بوفالوگراس و چمن آفریقایی در قالب دو آزمایش، با هدف بررسی پاسخ¬های رشدی، فیزیولوژیکی و همچنین ارزیابی کیفی این چمن ها در مواجه با تنش خشکی انجام شد. آزمایش اول در قالب آزمایش اسپلیت پلات در زمان بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار با هدف مطالعه کیفی سه گونه چمن در چهار فصل رشدی انجام شد. آزمایش دوم جهت بررسی پاسخ¬های رشدی چمن های مزبور در شرایط تنش خشکی در شرایط اقلیمی مشهد، به صورت تحقیقی در قالب آزمایش اسپلیت پلات بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار صورت گرفت. در این آزمایش به دلیل نابود شدن چمن آفریقایی (bermuda grass) به دلیل سرمای زمستان، تیمارهای کم آبیاری برروی سایر گونه¬ها ادامه یافت و این گونه حذف شد (فاکتور اصلی شامل سطوح کم¬آبیاری تنظیم شونده (40، 70 و 100 % نیاز آبی گیاه) و دو گونه چمنی (festuca و buffalograss) فاکتور فرعی این آزمایش را تشکیل دادند. نتایج هر دو آزمایش بیانگر برتری محسوس رقم های بوفالوگراس هم از نظر کیفی (بافت، کیفیت پس از سرزنی، تراکم، کیفیت ظاهری، مقاومت به خشکی و...) و هم از نظر خصوصیات فیزیولوژیکی (rwc, rsd و rwl و...) نسبت به دو رقم دیگر بود و همچنین در مورد مقاومت به سرما با توجه به شاخص ntep مقاومترین رقم فستوکا و ضعیفترین ارقام رقم های بوفالوگراس و چمن آفریقایی بودند. رقم های بوفالوگراس نسبت به دو رقم دیگر بازگشت مجدد بهاره کاملا بهتری داشتند در حالی که چمن آفریقایی پس از مواجه با سرمای زمستان کاملا از بین رفت. نتایج به دست آمده نشانگر این واقعیت است که رقم های بوفالوگراس مقاومت بیشتری نسبت به تنش آبی دارند و حتی در مواردی نیز مانند غلبه بر میزان علف هرز با افزایش سطح تنش ما کاهش میزان علف هرز را داریم که این در قبال رقم های دیگر صدق نمی کند. پس استفاده از این چمن در مناطقی کم آب به شدت توصیه می شود و در مورد مناطقی با سرمای سخت زمستان هم استفاده به عنوان چمن مخلوط یا استفاده از روش واکاری توصیه می شود.
مریم جبارزاده علی تهرانی فر
شوری یکی از فاکتورهای مهم محیطی است که رشد و نمو گیاهان را تحت تاثیر قرار داده و تولید گیاهان را محدود می کند. پژوهش ها نشان داده است که برخی از تنظیم کننده های رشد مانند نیتریک اکسید باعث مقاومت در گیاهان نسبت به تنش های محیطی مانند گرما ، سرما، خشکی و شوری می شود.سدیم نیتروپروسید(snp) به طور معمول به عنوان ترکیب رها کننده نیتریک اکسید(no) در گیاهان استفاده می شود. نیتریک اکسید یک رادیکال گازی نسبتاً پایداری است. no در غلظت های پایین با ممانعت از تولید رادیکال های فعال اکسیژن مانع خسارت آنها می گردد. در این پژوهش تاثیر شوری(0، 25، 50، 75 و 100 میلی مولار) و سدیم نیتروپروسید(0، 25/0، 5/0 و 75/0 میلی مولار) بر ویژگی های مورفولوژیک و فیزیولوژیک تاج خروس، همیشه بهار و آهار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش غلظت کلرید سدیم در محلول غذایی، باعث کاهش شاخص های رشدی، محتوای نسبی آب برگ و افزایش میزان نشت یونی، پرولین، گلیسین بتائین و قندهای محلول شد. میزان آنتی اکسیدان های آنزیمی و غیر آنزیمی تا سطح شوری 75 میلی مولار، افزایش و از آن به بعد کاهش یافت. همچنین در اثر شوری، غلظت یون های پتاسیم کاهش و یون سدیم در برگ افزایش یافت. یافته های این پژوهش نشان داد که در شرایط تنش شوری کاربرد سدیم نیتروپروسید باعث افزایش کارایی رشد، افزایش آنتی اکسیدان های آنزیمی و غیر آنزیمی و اسمولیت های سازگار، کاهش نشت یونی و نیز کاهش جذب یون سدیم در هر سه گیاه شد. به طور کلی در این آزمایش، در بیشتر شاخص ها تاج خروس نسبت به شوری متحمل تر، همیشه بهار نیمه متحمل و آهار حساس ترین بوده و استفاده از سدیم نیتروپروسید می تواند بعضی از اثرات منفی ناشی از تنش شوری( به ویژه در غلظت های کمتر از 50 میلی مولار) را در هر سه گیاه کاهش دهد.
مینا ضرغامی مقدم محمود شور
خشکی شایع ترین تنش محیطی در عصر حاضر است که موجب بروز تغییرات مرفوفیزیولوژیک، بیوشیمیایی و ملکولی در گیاه می گردد. شناخت مکانیسم های مقابله گیاه می تواند در حل این معضل روزافزون نقش بسزایی داشته باشد. با این هدف ابتدا آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو رقم اطلسی petunia hybrida ایرانی و خارجی و با سه سطح آبیاری (100،70،40)درصد ظرفیت زراعی و با چهار تکرار در شرایط گلخانه ای انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که بین ارقام ، سطوح خشکی و اثر متقابل آنها در اکثر صفات مرفولوژیک و فیزیولوژیک در هر دو مرحله رشد، تفاوت معنی دار وجود داشته است. رقم خارجی در مرحله رویشی و رقم ایرانی در مرحله زایشی حداکثر پرولین را به خود اختصاص دادند. مقدار آنزیم کاتالاز در هر دو مرحله رشد با شدت خشکی افزایش یافت و بیشترین مقدار آن در رقم ایرانی و فاز زایشی بود. در مرحله رویشی آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز رقم خارجی با افزایش خشکی صعود پیدا کرد و این روند در رقم ایرانی معکوس بود ودر مرحله زایشی رقم ایرانی حداکثر آنزیم را نشان داد.. افزایش بیان ژن کاتالاز رقم خارجی در فاز رویشی و کاهش شدت باند آن در فاز زایشی مشاهده گردید. همچنین کاهش شدت بیان ژن سوپراکسید دیسموتاز در فاز رویشی رقم ایرانی و افزایش آن در فاز زایشی به خوبی مشاهده شد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان صفات ارتفاع، وزن خشک ، سطح برگ، نسبت ریشه به ساقه، رنگیزه ها را در هر دو فاز رشد، و صفات ریشه ، نشت و محتوی آب نسبی وصفات گل را در فاز زایشی بعنوان پارامترهای تشخیص سازگاری به خشکی معرفی کرد. ضمنا میزان پرولین و آنتی اکسیدانها نیز نقش مهمی در ایجاد بردباری گیاه نسبت به خشکی ایفا کردند. ارزیابی شدت بیان ژن های کاندید نیز بعنوان سازگاری های ملکولی مهم می تواند لحاظ شود. در نهایت با مقایسه کلیه صفات فوق ، رقم ایرانی از پارامترهای سازگاری بیشتری برخورداربود. در آزمایش تکمیلی انجام شده با دو رقم فوق و دو سطح تنش (70 و 40 ) درصد ظرفیت زراعی ، تاثیر بهبود غلظت های مختلف اسید سالسیلیک بر پارامترهای سازگاری مشخص شده در آزمایش اول بررسی گردید و با توجه به مهمترین شاخص های بدست آمده ، غلظت 2میلی مولار آن در کاهش اثرات مخرب خشکی و افزایش تحمل گیاه بسیار موثر بود.
هادی تناور زرمهری غلامحسین داوری نژاد
در آزمایش اول که به صورت طرح کاملا تصادفی انجام شد صفات شاخص طعم، tss و ta در مرحله 6 (150 روز پس از گلدهی کامل = 640 درجه رشد روز ) نزدیک به شاخص های رسیدن میوه می باشد و می توان از آن به عنوان مرحله برداشت تجاری رقم شهوار و در شرایط آب و هوایی تربت حیدریه عنوان کرد. در آزمایش دوم که به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح کاملا تصادفی انجام شد. براساس داده های جدول ارزش ریالی درخت a (فقط نوبت گلدهی اول) 143400ریال، درخت b ( نوبت گلدهی اول و دوم ) 204140 ریال و درخت c (هر سه نوع نوبت گلدهی )198920 ریال می باشد. از نظر بازار پسندی درخت a به دلیل بزرگ بودن سایز و همچنین وزن بیشتر و عدم رنگ پذیری مناسب آریل نسبت به درخت b از بازار پسندی کمتری برخوردار است. از طرف دیگر در درختc بدلیل وجود سه نوع میوه مختلف از نظر اندازه و وزن هم کمتر مورد پسند نسبت به درخت b است. درخت b به دلیل اینکه میوه های نوبت اول و دوم از نظر اندازه چشمی تقریبا یکدست تر است، این امکان وجود دارد هر دو نوع انار درخت b به یک قیمت بفروش برسد لذا درخت b هم از لحاظ یکنواخت و هم از لحاظ ارزش ریالی نسبت به دو درخت دیگر برتری دارد.
زهرا شعبانی ابراهیم گنجی مقدم
این مطالعه با هدف بررسی اثر محیط کشت و تنظیم کننده های رشد بر شاخه زایی، ریشه زایی و سازگاری پایه ی میروبالانc29 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی طی سال های 93-1392 انجام شد. برای ضد عفونی ریزنمونه های گیاهی از 10 تیمار، شامل اتانول 70% به مدت 1 دقیقه، کلرید جیوه1/0% در سه زمان 1، 2 و 3 دقیقه، هیپوکلریت سدیم 3 % و 10% در سه زمان 10، 20 و 30دقیقه استفاده شد. نتایج نشان داد هیپوکلریت سدیم 10% به مدت 30 دقیقه، با 2% آلودگی ریز نمونه ها بهترین تیمار ضدعفونی بود. از چهار محیط کشت شامل ms، dkw، wpm و ql با تنظیم کننده های رشد شامل بنزیل آمینوپورین و تیدیازرون در غلظت های 0، 1، 2، 3 و 4 میلی گرم در لیتر در مرحله پرآوری و 0، 1، 2 و 3 میلی گرم در لیتر ایندول بوتیریک اسید و نفتالین استیک اسید در مرحله ی ریشه زایی استفاده شد. نتایج نشان داد که در مرحله ی پرآوری بیش ترین تعداد شاخه(41/3 شاخه در گیاهچه)، طول شاخه(5/2 سانتی متر)، تعداد برگ(33/11 برگ در گیاهچه) و کیفیت ریزنمونه در محیط کشت ms و غلظت 2 میلی گرم در لیتر بنزیل آمینوپورین به دست آمد. در مرحله ی ریشه زایی بیش ترین درصد ریشه زایی(100%) و تعداد ریشه(75/6 ریشه در گیاهچه) در محیط کشت dkw حاوی غلظت 1 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید به دست آمد. بیش ترین طول ریشه(5/14 سانتی متر)، طول ساقه(75/9 سانتی متر)، تعداد برگ (25/13 برگ در گیاهچه) و کیفیت گیاهچه در محیط کشت ms با غلظت 1 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید و بالاترین درصد بقای گیاهچه(50%) در محیط کشت wpm و غلظت 1 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید تعیین شد.
صفیه وطن دوست جرتوده غلامحسین داوری نژاد
به منظور بررسی اثر کائولین بر پسته و انار دو آزمایش مستقل در دوسال متوالی 1391 و 92 در شهرستان مه ولات انجام گرفت. در آزمایشات مربوط به پسته از سه غلظت کائولین0، 3 و 6 درصد استفاده شد. در واقع غلظت صفر،همان شاهد بود که در آن برروی درختان،آب خالص پاشیده می شد. در مورد انار تنها غلظت 6 و 0 درصد کائولین مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش ها به صورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار ، و در هر تکرار 3 درخت، انجام شد. دمای برگ و میوه، خصوصیات میوه (وزن خوشه،تعداد میوه در خوشه و تعداد میوه های ناسالم، درصد میوه های پوک، درصد خندانی و اونس میوه) عناصر غذایی پوست سبز و مغز میوه و اثر کائولین بر پسیل پسته (تعداد حشره بالغ، تخم و پوره پسیل) و کارآیی مصرف نور اندازه گیری شد. در مورد انار نیز میزان آفتاب سوختگی، دمای میوه و برخی خصوصیات مرتبط با کیفیت محصول (میزان دانه سفیدی و میزان خسارت کرم گلوگاه) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کائولین به جز در صفات تعداد میوه در خوشه و وزن خوشه توانست بطور معنی داری درصد میوه های ناسالم و پوک را در خوشه در سطح احتمال پنج درصد کاهش دهد. همچنین کائولین توانسته است باعث کاهش معنی دار دمای خوشه و برگ و افزایش میزان کلروفیل و شاخص سبزینگی برگ در سطح احتمال یک درصد گردد. درصد خندانی، وزن و اونس میوه و مجموعه صفات مرتبط با آفت پسیل نیز بطور معنی داری و در سطح احتمال یک درصد تحت تاثیر کائولین قرار داشتند. هر چند اثر کائولین در صفات مرتبط با آفت پسیل، درصد خندانی، درصد میوه های پوک و ناسالم بطور معنی داری و در سطح احتمال پنج درصد تحت تاثیر سال قرار گرفت. که احتمالا این تاثیر مربوط به طغیان آفت و اثرات جانبی آن بر گیاه در سال دوم آزمایش می باشد. اثر رقم نیز بر خصوصیات مختلف بررسی شد که نتایج نشان دهنده وجود اثر معنی دار رقم در سطح احتمال یک درصد در صفاتی همچون تعداد میوه، درصد میوه های پوک و درصد میوه های ناسالم، اونس و میانگین وزن میوه و مجموعه صفات مرتبط با پسیل است. با معنی دار شدن اثر برهمکنش کائولین و رقم در صفات مرتبط با عملکرد (همچون تعداد میوه، میانگین وزن میوه و ...) و صفات مرتبط با پسیل (تعداد حشره بالغ، تعداد تخم و پوره)، می توان نتیجه گرفت که کارآیی کائولین در بهبود صفات مذکور تحت تاثیر پتانسیل رقم قرار می گیرد. کائولین تاثیر معنی داری در سطح احتمال پنج درصد بر کلیه خصوصیات مورد بررسی انار به جز تعداد کل میوه داشت. کائولین توانسته بطور معنی داری با کاهش دمای میوه، موجب کاهش آسیب آفتاب سوختگی شده و میزان میوه های بازارپسند را از طریق کاهش اثرات نامناسب آفت کرم گلوگاه، ترکیدگی میوه و دانه سفیدی افزایش دهد.
علی تهرانی علی تهرانی فر
چکیده توت فرنگی یکیازمحصولات بامیوه هایسریعفاسدشوندهوحساسبهآسیب هایمکانیکیوزوال فیزیولوژیکیبوده کهدارای سرعتمتابولیسموتخریب سریعدرطولمدتزماننسبتاکوتاهمی باشد و باتوجه به اثرات مثبت مواد هومیک در افزایش ماندگاری میوه-ها، دراینراستاآزمایشی به منظور بررسی اثر مواد هومیک بر خواص کمی و کیفی توت فرنگی،اینآزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی واقع در طرق انجامشد. آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار با آرایش اسپلیت فاکتوریل درسیستم خاکی انجام شد. عامل هایآزمایش شامل نوع ماده ی هومیکی در 3 سطح (اسید هیومیک،اسید فولویک و شاهد )، تیمار غلظت در 5 سطح (0، 300، 750، 1500، 3000 میلی گرم در لیتر) وتیمار تعداد دفعات محلول پاشی (محلول پاشی30 روز قبل از گلدهیشروع شد) در 4 سطح ( 2بار، 4بار، 6 بار و 8 بار به فاصله پاشش 7 روز) بوده است. برخی از خصوصیات کمی و کیفی از جمله وزن خشک ریشه، وزن تر ریشه، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، میزان سطح برگ، وزن میوه های تشکیل شده، میزان مواد جامد محلول، تعداد میوه تشکیل شده در هر بوته،تعداد ساقه های رونده تولید شده در هر بوته،میزان ویتامین ث، نسبت میوه های ناسالم به سالمطی دوره آزمایش اندازه گیری شدند. اسید هیومیک بیشترین تاثیر را بر روی وزن تازه میوه، مواد جامد محلول، ویتامین ث و کاهش میوه های ناسالم داشت، و اسید فولویک هم بیشترین تاثیر را بر میزان سطح برگ، وزن تازه میوه و تعداد میوه داشت. بیشترین میزان مواد جامد محلول، سطح برگ، تعدادمیوه، ویتامین ث و کمترین تعداد میوه های ناسالم در تیمار با غلظت 300 و 750 میلی گرم در لیتر مواد هومیک بوده است. در تیمار دفعات محلول پاشی بیشترین میزان ویتامین ث و کمترین تعداد میوه های ناسالم در تیمار 8 بار پاشش بوده است و بیشترین وزن تازه میوه و تعداد استولون در تیمار 2 بار پاشش بوده است. به طور کلی تیمار 750 میلی گرم در لیتر فولویک اسید بیشترین تاثیر را بر میزان سطح برگ، وزن تازه میوه و تعداد میوه داشت و بیشترین وزن تازه میوه، مواد جامد محلول و ویتامین ث در تیمار 1500 میلی گرم اسید هیومیک بوده است. در بررسی اثرات متقابل سه گانه نوع ماده هیومیک، غلظت کود و تعداد دفعات محلول پاشی تیمار اسید هیومیک 1500 میلی گرم در لیتر با 4 بار محلول پاشی تاثیر بیشتری بر افزایش میزان مواد جامد محلول داشته است و تیمار با اسید فولویک و در غلظت 750 میلی گرم در لیتر با 6 بار محلول پاشی بیشترین تاثیر را بر افزایش میزان ویتامین ث داشته است و تیمار با اسید فولویک با غلظت 300 میلی گرم در لیتر و با 8 بار محلول پاشی بیشترین تآثیر را بر کاهش تعداد میوه های ناسالم داشته است. کلید واژه ها: توت فرنگی، فولویک اسید، مواد هومیک، هیومیک اسید
امیرحسن حسینی لیلا سمیعی
آلیوم (allium spp) جنس بزرگی از گیاهان خانواده آماریلیداسه را تشکیل می دهد و در این جنس گیاهان زینتی بسیاری وجود دارند که از نظر اقتصادی با ارزش محسوب می شوند. این پژوهش به منظور بررسی سازگاری گونه های آلیوم (allium spp) بومی خراسان به شرایط کشت شده و ارزیابی قابلیت زینتی آن، به منظور استفاده در فضای سبز شهری انجام گردید. پیاز گونه¬های آلیوم طی دو سال متوالی از مناطق مختلف استان های خراسان جمع آوری گردید و سپس در 23 آبان سال 1391 در زمین اصلی در پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت طرح بلوک¬های کامل تصادفی کاشته شد. پس از استقرار گونه ها، کلیه مراحل فنولوژیکی و مورفولوژیکی در طی مراحل مختلف رشدی و روند جوانه زنی دو گونه ( a. stipitatum و a. kuhsorkhaense) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی صفات مورفولوژیکی نشان داد که تنوع قابل ملاحظه¬ای میان صفت مطالعه شده شامل طول ساقه¬گل، تعداد برگ، رنگ¬گل و قطر گل¬آذین در بین گونه های بررسی شده وجود داشت که امکان گزینش گیاهانی با صفات مطلوب را فراهم می¬کند. از سوی دیگر، نتایج مربوط به همبستگی ساده بین صفات، ارتباط معنی¬داری بین برخی صفات نشان می¬دهد و نتایج تجزیه عاملی نیز نشان داد که پنج عامل اصلی توانستند91/62 درصد واریانس کل را توجیه نمایند، برخی صفات مانند قطر ساقه گلدهنده، قطر گل آذین، طول دمگل، شکل گل، طول میله پرچم، قطر و طول تخمدان و طول خامه در عامل اول قرار گرفتند. نتایج نهایی بررسی فنولوژی نشان داد، زمان شروع و خاتمه مراحل فنولوژیکی برای گونه های آلیوم مورد بررسی متفاوت می باشد، لذا طول دوره رویشی و زایشی گونه ها از 207 تا 240 روز و میزان گرمای تجمعی بین 1714/49 تا 2326/2درجه روز رشد متغیر بود. شروع رشد و توقف رشد نهایی (بعد از تشکیل بذر) در گونه¬ی a. rubellum نسبت به سایر گونه های مورد مطالعه سریع تر انجام گرفت که نشان دهنده این است که این گونه نسبت به گرما و سرما حساسیت بیشتری دارد و زودتر از بقیه گونه ها نسبت به محیط واکنش نشان می دهد. در مجموع، نتایج آزمایش جوانه¬زنی حاکی از این است که بذر دو گونه مورد بررسی، برای جوانه¬زنی بهینه نیاز به یک دوره طولانی سرما (90 روز) دارد، و با توجه به طبقه¬بندی خواب بذر، دارای خواب فیزیولوژیکی می باشند. همچنین به نظر می رسد تیمار خراش دهی شیمیایی همراه با دمای پایین، تیمار مناسبی برای شکست خواب بذر در گونه a.stipitatum در مدت زمان کوتاه تر باشد. به طور کلی به نظر می¬رسد که گونه¬های آلیوم مورد مطالعه در این تحقیق پتانسیل استفاده در فضای سبز مشهد به عنوان گیاهان زینتی داشته باشند.
فرزانه سلحشور محمود شور
بنفشه آفریقایی یکی از محبوب ترین گیاهان گلدار آپارتمانی است که برای رشد رویشی و زایشی مطلوب نیاز به بسترهای کشت سبک و تغذیه تکمیلی همراه با آب آبیاری دارد. ثابت شده است که کاربرد کلسیم تعداد گل های با کیفیت خوب را افزایش می دهد و باعث رشد بهتر گیاهان زینتی می شود. دو آزمایش به منظور ارزیابی اثرات بستر کشت و کاربرد کربنات کلسیم و نیترات کلسیم روی بنفشه آفریقایی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در سال 1392 انجام شد. در آزمایش اول از پنج بستر کشت (خاک لوم ماسه ای، کوکوپیت، کوکوپیت+پرلیت (1:1)، ورمی کمپوست+ماسه+پرلیت (3: 2/0: 1) و ورمی کمپوست+پوست درخت کاج (1:3)) و چهار سطح کربنات کلسیم (0، 125، 5/187 و 250 میلی گرم بر لیتر) و در آزمایش دوم از همان بسترهای کشت و چهار سطح نیترات کلسیم (0، 1، 5/1 و 2 میلی مول بر لیتر) استفاده شد. تمام صفات کمی و کیفی اندازه گیری شده به طور معنی دار تحت تاثیر بستر کشت، کلسیم و اثر متقابل بستر کشت و کلسیم قرار گرفتند. بستر کشت کوکوپیت+پرلیت (1:1) به همراه 5/187 میلی گرم بر لیتر کربنات کلسیم و نیز 1 میلی مول بر لیتر نیترات کلسیم بهترین نتایج را نشان داد. به طوری که توانست موجب افزایش معنی داری در وزن تر و خشک شاخساره و ریشه، تعداد برگ، سطح برگ، قطر گیاه، تعداد گل، تعداد غنچه، تعداد شاخه گلدهنده، قطر گل، ماندگاری گل ها، عدد اسپد، محتوای نسبی آب برگ،کلروفیل a، b و کل، کارتنویید، میزان کلسیم برگ، ریشه و گل و کاهش معنی دار نشت الکترولیت برگ و گلبرگ و زمان گلدهی نسبت به تیمارهای دیگر شود. بنابراین به منظور دستیابی به بهترین کیفیت در بنفشه آفریقایی استفاده از این تیمارها توصیه می گردد.
امید فتحی محمدآباد محمود شور
به منظور بررسی رشد و تکثیر کرم ایزینیا فتیدا در بسترهای حاوی ضایعات مختلف کشاورزی و مقایسه کیفیت تولید دو رقم گل زینتی شب بو در انواع کود ورمی کمپوست تحقیقی در قالب دو آزمایش مجزا صورت گرفت که آزمایش اول چگونگی رشد و تکثیر کرم خاکی (eisenia foetida) بر روی ضایعات و بقایای مختلف کشاورزی در مخلوط با کود دامی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 15 تیمار در سه تکرار و آزمایش دوم اثرات بسترهای مختلف ورمی کمپوست بر روی برخی صفات مورفولوژیکی دو رقم شب بو بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 بستر ورمی کمپوست و2 تیمار رقم گل شب بو( پن و سیندرلا ) در سه تکرار در سال 1392 به اجرا درآمد. نتایج حاصل از بررسی رشد و تکثیر کرم خاکی در آزمایش اول نشان داد که بین تیمارها اختلاف معنی دار در سطح 1% وجود دارد. بالاترین میزان تکثیر در بسترهای کود شترمرغ خالص و کود گاوی+ کود شترمرغ (به ترتیب 467 و 450 عدد)، تعداد کرم بالغ در بستر کود گاوی با خاک اره (85 عدد) و تعداد کوکون در بسترهای کود شترمرغ خالص و کود گاوی با خاک اره (به ترتیب 145 و 150 عدد) مشاهده شدند و نتایج حاصل از کیفیت گل شب بو (آزمایش دوم)دربسترهای مختلف نشان داد که تیمار ورمی کمپوست تفاله چای اثرات مثبتی روی ارتفاع، طول ساقه اصلی، طول گل آذین، قطر ساقه، تعدادگلچه، شاخص سبزینگی برگ و وزن ترو خشک برگ، ساقه، ریشه و گلچه گیاه شب بو رقم سیندرلا داشته است. در مجموع نتایج این مطالعات نشان داد که بسترهای حاوی خاک اره و کود شترمرغ با کود گاوی بهترین شرایط را برای رشد و تکثیر کرم خاکی فراهم کرده اند. همچنین تیمارهای ورمی کمپوست تفاله چای، کودشترمرغ و کمپوست قارچ اثرات مثبتی بر روی ارتفاع گیاه، تعدادبرگ،تعداد گلچه در گل آذین،افزایش وزن خشک و ترگیاه و طول ریشه دو رقم شب بوداشته است .
مریم افروشه محمود شور
هدف از این پژوهش امکان بررسی گیاهان زینتی جعفری tagets erecta، گل آهار zininas elegans و گل همیشه بهار calendula officinalis جهت گیاه پالایی خاک های آلوده به مس بود. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی و در چهار تکرار در شرایط گلخانه اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح مس(0، 100، 200، 400 میلی گرم بر کیلوگرم خاک) و پنج سطح اسیدسالسیلیک(0، 1 میلی مولار محلول پاشی برگی، 2 میلی مولار محلول پاشی برگی، 1 میلی مولار اضافه شدن به خاک و 2 میلی مولار اضافه شدن به خاک) بودند. با افزایش سطح مس، شاخص های رشدی وزن تر و خشک ریشه، اندام هوایی، تعداد برگ، ارتفاع گیاه و سطح برگ به شدت کاهش یافت و در سطح احتمال 1% معنی دار بود. اندازه گیری برخی از شاخص های بیوشیمیایی(میزان کلروفیل و فتوسنتز) و برخی از شاخص های اکوفیزیولوژیکی (میزان کلروفیل فلورسنس اولیه(fo)، میزان نسبت کلروفیل متغیر به ماکزیمم(fv/fm)، دمای سطح برگ، تعرق، هدایت روزنه و مقاومت روزنه) نشان داد که همه اجزاء کلروفیل، فتوسنتز، میزان تعرق و هدایت روزنه با افزایش غلظت مس کاهش یافت و اختلافات معنی داری در سطح احتمال 1% مشاهده شد. در اندازه گیری نتایج حاصل از اندازه گیری غلظت مس مشخص شد در گل همیشه بهار، فاکتور انتقال و زیست انباشتگی بیشتر از 1 بود بنابراین این گیاه به عنوان سوپرجاذب مس شناخته می شود. در گل جعفری علارغم اینکه فاکتور انتقال کمتر از یک بود اما زیست انباشتگی آن دو بود که این نشان دهنده توانایی تجمع و مقاومت بالا به فلز سنگین مس است و می تواند به عنوان یک گیاه پالاینده فلز سنگین مس بکار رود. همچنین بیشترین شاخص مقاومت و راندمان حذف مس، به ترتیب مربوط به گل جعفری، همیشه بهار و آهار بود. تیمار اسیدسالسیلیک بصورت اضافه شدن به خاک در غلظت 2 میلی مولار بیشترین تاثیر را بر شاخص های مورد بررسی داشت.
مژگان پیله ور وطن دوست علی تهرانی فر
چکیده در سال های اخیر بام های سبز، به عنوان یکی ازمولفههای توسعه پایدار فضای سبز شهری در حال گسترش میباشند. با این وجود، دستیابی به گونه های گیاهی مناسب و مقاوم در شرایط ریزاقلیمی سخت حاکم بر پشت بامها، یکی از چالش های پیش رو درگسترش بامهای سبز میباشد. از سوی دیگر، به نظر میرسد چنانچه صنعت بام سبز که مزایای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی متعددی را نوید میبخشد، قابلیت تولید محصول مثمردر سطوح شهری را نیز داشته باشد، شانس بیشتری برای فراگیر شدن در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران خواهد داشت. هدف این تحقیق بررسی سازگاری و کشت برخی گیاهان دارویی در شرایط بام سبز در شهر مشهد بوده است. به این منظور شش گونه گیاهی دارویی- زینتی، شامل نعنا فلفلی، بومادران، رزماری، بادرشبویه، اسطوخودوس و گل راعی به صورت تک کشت و نیز در کشت ترکیبی با نسبت مساوی با گیاه carpobrotus rossii در سبد هایی با عمق بستر 10 سانتی متر کشت شدند وتیمار آبیاری 4 و 8 روز یکبار به منظور بررسی میزان مقاومت گیاهان به خشکی اعمال گردید. این پژوهش در قالب یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. نتایج مقایسه میانگین داده ها نشان داد که رزماری در رژیم آبیاری 4 روز یکبار و نعناع فلفلی در رژیم آبیاری 8 روز یکبار به ترتیب با میانگین50/97 % و 66/52 % بیشترین و کمترین مقدار بقا را در بین گونه های دارویی تحت آزمایش به خود اختصاص دادند. همچنین در مقایسه رزماری باکارپوبروتوسبه عنوان نماینده گیاهان متداول مورد استفاده در سیستمهای بام سبز با 100% بقا اختلاف معنی داری بین آنها مشاهده نشد. همچنین مقایسه میانگین داده ها نشان داد که گیاه بومادران در ترکیب کشت مخلوط و گیاه گل راعی در ترکیب کشت به تنهایی به ترتیب با میانگین 16/89% و50/57% بیشترین و کمترین میزان کیفیت بصری را نشان دادند. و تیمار کشت مخلوط باکارپوبروتوسیا به عبارت دیگر اثر همسایگی این گیاه و آبیاری 4 روز یکبار در صفات بقاء، کیفیت بصری، میزان پوشش دهی، درجه سلامت، دمای عمق و سطح بستر نتایج بهتری را نشان دادند. به طور کلی نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که گونههای بومادران, رزماری و اسطوخودوس، توانایی استقرار و کاربرد در سیستم بام سبز در قالب کشاورزی شهری در شهر مشهدرا دارا می باشند.
حسن بیات سید حسین نعمتی
اگروپیرون (agropyron cristatum (l.) gaertner.) گراس چمنی است که قابلیت رشد در مناطق خشک و نیمه خشک ایران را دارد و انتظار می رود که پتانسیل استفاده به عنوان چمن کم نهاده در فضاهای سبز شهری مناطق خشک ایران را داشته باشد. این تحقیق در قالب 3 آزمایش مجزا اجرا شد. در آزمایش اول خصوصیات کیفی چمن و عملکرد بذری 24 جمعیت بومی اگروپیرون ایران در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در شرایط مزرعه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تعداد 15 جمعیت کیفیت چمنی با امتیاز 6 یا بالاتر را کسب کردند که نشان دهنده عملکرد مطلوب صفات کیفی این گیاه به عنوان چمن است. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای نشان داد که جمعیت های اگروپیرون در 4 گروه قرار گرفتند که گروه 4 با داشتن 11 جمعیت، بالاترین کیفیت ظاهری چمن (76/6) و عملکرد بذر (51/535 کیلوگرم در هکتار) را داشت. در آزمایش دوم، مقاومت به تنش خشکی جمعیت های اگروپیرون در دو مرحله مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله اول، غربال گری و انتخاب جمعیت های متحمل به تنش خشکی و دارای خصوصیات چمنی مطلوب انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شد که فاکتور خشکی از 2 سطح آبیاری کامل و قطع آبیاری به مدت 20 روز و فاکتور دوم 24 جمعیت اگروپیرون بودند. نتایج نشان داد که گراس های اگروپیرون و مخلوط تجاری بر اساس پاسخی که به تنش خشکی دادند در 5 گروه قرار گرفتند که گروه 1 مقاوم، گروه های 2، 4 و 5 نیمه مقاوم و گروه 3 یا مخلوط تجاری حساس طبقه بندی شدند. بر اساس نتایج حاصل از آزمایش اول و مرحله اول آزمایش دوم، 3 جمعیت به نام های m 208 اصفهان، 4056 چادگان و 2854 اراک از گروه 1 انتخاب و به همراه رقم خارجی رویدکرست اگروپیرون برای بررسی پاسخ های رشدی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی نسبت به تنش خشکی در مرحله دوم مورد بررسی قرار گرفتند. آزمایش به صورت فاکتوریل و بر پایه طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. تیمارهای تنش خشکی شامل 75 (نرمال)، 50 (متوسط) و 25 (شدید) درصد ظرفیت زراعی بودند. نتایج نشان داد که تاثیر تنش خشکی متوسط بر مقادیر صفات مورد بررسی اندک بود ولی تاثیر تنش خشکی شدید مخرب و معنی دار بود. رقم رویدکرست و جمعیت 2854 بیشترین مقادیر کیفیت چمنی (00/7 و 00/5) را به ترتیب در سطوح تنش متوسط و شدید به خود اختصاص دادند. آزمایش سوم در دو قسمت اجرا شد. قسمت اول به منظور بررسی اثر فصل سال بر خصوصیات کیفی چمن و به صورت اسپلیت پلات (فصل به عنوان عامل اصلی و گراس های اگروپیرون و مخلوط تجاری به عنوان عامل فرعی) و قسمت دوم جهت بررسی تاثیر سطوح کم آبیاری بر خصوصیات کیفی چمن و به صورت اسپلیت پلات (عامل اصلی شامل سطوح کم آبیاری تنظیم شونده 100 (شاهد)، 50 (متوسط) و 25 (شدید) درصد تبخیر و تعرق مرجع و عامل فرعی شامل گراس های اگروپیرون و مخلوط تجاری) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. نتایج اثر فصل نشان داد که در بین فصول مورد مطالعه، بهترین کیفیت چمن در فصل بهار (90/6) و ضعیف ترین کیفیت چمن در زمستان (29/5) مشاهده شد. همچنین بالاترین کیفیت چمن (78/6) از مخلوط تجاری بدست آمد و بعد از آن رقم رویدکرست (10/6) در رتبه بعدی قرار گرفت. تنش کم آبیاری متوسط تاثیر معنی داری بر کاهش کیفیت چمنی گراس های اگروپیرون نداشت ولی کیفیت چمنی مخلوط تجاری را بطور معنی داری نسبت به چمن شاهد آن (53%) کاهش داد. در تنش کم آبیاری شدید، کمترین (00/1) و بیشترین (75/3) کیفیت چمن به ترتیب در مخلوط تجاری و جمعیت بومی m208 مشاهده شد. بر اساس نتایج حاصله از آزمایش های انجام شده، جمعیت های بومی منتخب و رقم رویدکرست اگروپیرون قابلیت استفاده به عنوان چمن کم نهاده در فضاهای سبز شهری که با مشکل کمبود آب و محدودیت منابع آبی مواجه هستند، را دارند و استفاده از رقم رویدکرست (به دلیل اصلاح شده بودن) در سطح 50% تبخیر و تعرق مرجع قابل توصیه می باشد.
سعید دقیقی علی تهرانی فر
چکیده عناب (ziziphus jujuba mill..) از جمله درختان اقتصادی و مستعد توسعه در ایران است و به طور عمده در خراسان جنوبی کشت می گردد. این تحقیق در سال های 1391 ،1392 و 1393 با سه هدف، مطالعات سیتوژنتیکی، روش های تکثیر و تأثیر هم زیستی میکوریزایی عناب انجام شد. نتایج مطالعات سیتوژنتیکی حاصل از برداشت 135 نمونه از ژنوتیپ های عناب خراسان جنوبی و همچنین 13 ژنوتیپ باغ کلکسیون سربیشه نشان داد که تعداد کروموزوم ها در ژنوتیپ های مناطق عمده عناب خیز خراسان جنوبی و باغ کلکسیون 24=x2=n2 می باشد. در مرحله دوم از آنجایی که روش تکثیر درختان عناب یکی از مشکلات مهم باغداران می باشد، ارزیابی تکثیر جنسی و غیرجنسی عناب، انجام شد. آزمایش بخش تکثیر جنسی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و در سه تکرار اجرا شد. نتایج آنالیز واریانس داده های مربوط به جوانه زنی نشان داد، اثر سن بذر، تیمار های بذری و اثر متقابل این دو در سطح (p?0.01) معنی دار بود. مقایسه میانگین داده های مربوط به اثر متقابل سن بذر و تیمارهای آن نشان داد که بیشترین درصد جوانه زنی در بذرهای رسیده کامل و با تیمار اسید جیبرلیک 500 پی پی ام بود. آزمایش تکثیر غیرجنسی، به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی اجرا شد. نتایج نشان داد که اثر سن پاجوش و زمان انتقال و اثر متقابل این دو فاکتور بر درصد گیرایی پاجوش در سطح (p?0.01) معنی دار بود. مقایسه میانگین داده های اثر متقابل سن پاجوش و زمان انتقال نشان داد که پاجوش های چهار ساله که در آبان انتقال پیدا کرد، دارای بیشترین درصد گیرایی بودند. در آزمایش سوم از آنجایی که هم زیستی میکوریزا به عنوان رایج ترین هم زیستی بین قارچ ها و گیاهان آوندی است و انواع گوناگونی دارد. به علت تأثیر مثبت این نوع هم زیستی بر رویش ، عملکرد در شرایط تنش زا ، سازش و گسترش جغرافیایی گیاهان، این بخش پژوهش به صورت تأثیر دور آبیاری (تنش آبی) بر میزان هم زیستی میکوریزایی گیاه عناب در طی یک دوره ی رشد بررسی شد. آزمایش در قالب فاکتوریل با طرح پایه ی بلوک های کامل تصادفی با سه فاکتور دور آبیاری، اندازه ی گیاه و زمان در دو تکرار در شرایط مزرعه ای اجرا شد. نتایج بررسی ها نشان داد، میزان هم زیستی میکوریزایی با طولانی شدن دور آبیاری درختان (تنش آبی بیشتر) افزایش می یابد. همچنین شدت هم زیستی میکوریزایی ریشه ها از اردیبهشت ماه تا مردادماه به طور قابل توجهی افزایش می یابد. واژه های کلیدی: عناب، سیتوژنتیک، تکثیر، بذر، پاجوش، هم زیستی میکوریزایی
صفیه وطن دوست جرتوده غلامحسین داوری نژاد
به منظور بررسی روش های مختلف ازدیاد غیر جنسی ارقام نطنز، سبری و شکری گلابی، آزمایشاتی شامل قلمه گیری و ریزازدیادی از سال 1386 تا 1388 در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. در بخش اول قلمه های خشبی و نیمه خشبی در دو آزمایش بصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و در هر تکرار 6 قلمه، تیمار نوع قلمه در دو سطح قلمه بن شاخه و سر شاخه و تیمار های هورمونی در سال اول شامل هورمون ایندول بوتریک اسید در 3 سطح 0و2و3 میلی گرم در لیتر و تیمار هورمونی 2 میلی گرم در لیتر ایندول بوتریک اسید +100 میلی گرم در لیترنفتالن استیک اسید و هورمون نفتالن استیک اسید در 3 سطح 100، 200 و 500 میلی گرم در لیتر، و در سال دوم شامل هورمون ایندول بوتریک اسید در 4 سطح 3، 100، 500 و 1000 میلی گرم در لیتر بود. در تیمار های نفتالن استیک اسید فقط در تیمار 100 میلی گرم در لیتر درصد پایینی از کالوس زایی در رقم نطنز دیده شد. در سال 1386 در تیمار هورمونی 3 میلی گرم در لیتر iba بیشترین درصد ریشه زایی، طول و تعداد ریشه در قلمه های سرشاخه رقم نطنز دیده شد. در سال 1387 نیز فقط در قلمه های رقم نطنز و در تیمار 100 میلی گرم در لیتر iba بهترین نتایج بدست آمد. در بخش دوم با هدف انجام ریز ازدیادی ارقام گلابی ذکر شده، آزمایشات مقدماتی برای تعیین بهترین روش ضدعفونی و بهترین روش جلوگیری از قهوه ای شدن صورت گرفت. که بر اساس نتایج جوانه های بدون فلس و تیمار هیپوکلریت سدیم 2% برای کنترل آلودگی قارچی موثر بود. همچنین رقم سبری بیشترین قهوه ای شدن را داشت و بهترین تیمار برای رفع این مشکل استفاده از 100 میلی گرم در لیتر اسید آسکوربیک به مدت 15 دقیقه در مرحله ضدعفونی ریز نمونه ها بود. در مرحله استقرار مشخص شد که استفاده از جوانه های متورم بعنوان ریز نمونه بهتر است. محیط کشت ms بهwpm برتری داشت و بهترین تیمار هورمونی برای هر سه رقم تیمار2میلی گرم در لیترba +1 میلی گرم در لیتر iba بود. در مرحله پرآوری مشخص شد که نوع محیط کشت تاثیری در میزان پرآوری ریزنمونه ها ندارد. در بین تیمار های انجام شده، بین غلظت های 1 و 1.5 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین در تعداد شاخساره های ایجاد شده از هر ریزنمونه از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت. در غلظت 3 میلی گرم در لیترba تعداد شاخساره ی ایجاد شده از هر ریزنمونه بطور معنی داری بیشتر بود.
رضا منصوری ده شعیبی غلامحسین داوری نژاد
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر پرولین،پروتئین کل،قند وعناصر غذایی در مقاومت به سرما در جوانه گل طی فصل زمستان وبهار بود. سرمای بهاره عامل مهم کاهش محصول پسته بوده وباعث کاهش کیفیت وکمیت محصول می شود.این پژوهش در قالب طرح کرت خردشده با فاکتور اصلی زمان نمونه برداری وفاکتور فرعی ارقام احمدآقایی، فندقی، کله قوچی واکبری پسته در سه تکرار در دانشگاه فردوسی مشهد وموسسه تحقیقات پسته کشور اجرا شد. میزان پرولین ونسبت آن با قندهای محلول، میزان پروتئین وعناصر غذایی در جوانه پسته بعد از ریزش برگها، درطی فصل خواب، باز شدن گلها(زمان باز شدن بستگی به نوع رقم دارد) وبعد از سرمای بهاره که در تاریخ 1387/1/15 وبه مدت یک شب دمای محیط نزدیک به 6 درجه سانتیگراد رسید، اندازه گیری شد. نتایج نشان داد بیشترین مقدار پرولین درچهار رقم مورد آزمایش در فصل خواب جوانه در اواسط بهمن ماه بود ولی بیشترین مقدارآن در رقم احمد آقایی در دوره باز شدن گلها(27/36 میلی گرم بر گرم وزن تر جوانه)بوقوع پیوست ودوره بعدازسرمازدگی بهاره مقدار آن (26/72 میلی گرم بر گرم وزن تر جوانه) بود که این مقدار نسبت به ارقام دیگر مورد آزمایش (اکبری، اوحدی وکله قوچی) بیشتر بود. کمترین مقدار پرولین (7/863 میلی گرم بر گرم وزن تر جوانه) نیز مربوط به رقم احمدآقایی در دوره متورم شدن جوانه هابود. میزان پروتئین در زمان بعدازریزش برگ ها (بترتیب28/22%، 28/93، 27/95 و29/24 %)، اواسط بهمن (29/34، 27/75، 30/45 و29/30%)، متورم شدن جوانه ها (30. 29، 27. 63، 25. 39و 30. 64%) تقریبا یکسان وپایین بود ولی در دوره باز شدن گلها مقدار پروتئین (70/79، 58/36، 71/25 و66/30%) بطور معنی داری افزایش داشت. بیشترین میزان قند در ارقام مورد مطالعه می توان بین زمانهای ریزش برگها تا قبل از متورم شدن جوانه ها تلقی کرد زیرا می توان گفت که قند در طی زمستان در گیاه ذخیره می شود به این صورت که بیشترین میزان قند در رقم کله قوچی (93/67 میلی گرم در گرم وزن تر جوانه)دردوره بعد از ریزش برگ ها بود وکمترین مقدار این ترکیب دردوره باز شدن گلها درارقام احمدآقایی (14/00 میلی گرم بر گرم وزن تر جوانه)، اوحدی (12/67 میلی گرم بر گرم وزن ترجوانه) وکله قوچی (12/00 میلی گرم بر گرم وزن تر جوانه)ودر رقم اکبری دربعد از سرمای بهاره (13/00 میلی گرم بر گرم وزن تر جوانه)بود.علاوه براین ترکیبات،مقدار عناصر غذایی مانند ازت، فسفر،پتاس و... مورد ارزیابی قرار گرفتند که نتایج نشان داد که بین میزان عناصر غذایی ومقاومت به سرما ارتباط بسیار تنگاتنگی وجود دارد.