نام پژوهشگر: غلامرضا بلالی

بررسی تنوع گونه های قارچ alternaria عامل لکه موجی گوجه فرنگی با استفاده از صفات مرفولوژیکی و مارکر igs در استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1388
  الهه کلانتر قرشی هرندی   ناصر پنجه‏که

گوجه فرنگی دومین سبزی پر ارزش از نظر اقتصادی می باشد. یکی از بیماری های مهم این گیاه که سالانه مقادیر زیادی از محصول گوجه فرنگی را از بین می برد، بیماری لکه موجی می باشد. عامل ایجاد این بیماری گونه های مختلف قارچ alternaria می باشد. به منظور شناسایی گونه های مختلف جنس alternaria از برگ ها و میوه های گوجه فرنگی آلوده به بیماری لکه موجی از مزارع مختلف در استان اصفهان نمونه برداری صورت گرفت. عامل بیماری زا از نمونه های مشکوک جداسازی و خالص سازی شد. در این مطالعه 200 جدایه از جنس alternaria جداسازی شد. برای شناسایی، جدایه ها روی محیط کشت potato carrot agar در دمای c?25-20 و در شرایط نوری 8 ساعت روشنایی (لامپ سفید فلورسنت) و 16 ساعت تاریکی قرارگرفتند. جدایه های خالص سازی شده جنس alternaria با استفاده از کلید شناسایی آلترناریا در سطح گونه شناسایی شدند. جدایه ها متعلق به نُه گونه a. alternata، a. infectoria، a. arborescens، a. dumosa، a. radicina، a. petroselini، a. tomaticola، a. merytae و a. mimiculaبودند. گونه a. infectoria بیشترین فراوانی را نسبت به سایر گونه ها داشت. گونه های a. tomaticola ، a. merytae و a. mimicula برای اولین بار از ایران گزارش و توصیف شدند. آزمون بیماری زایی در شرایط گلخانه در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تکرار روی رقم rutgers انجام شد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین ها بر اساس آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح 1 درصد و 5 درصد نشان دادند که شدت بیماری زایی بین گونه های مختلف دارای اختلاف معنی دار نمی باشد. در این آزمون تفاوتی در زمان ظهور نشانه های بیماری وجود نداشت. بیماری زایی تمام گونه های شناسایی شده روی گوجه فرنگی به اثبات رسید. جهت بررسی روابط بین گونه ها، ناحیه igs انتخاب شد. پس از استخراج dna ناحیه igsبه وسیله آغازگرهای gva#30 و igs27 در پنج گونه a. alternata، a. infectoria، a. arborescens، a. dumosa و a. tomaticolaتکثیر شد. قطعات تکثیر شده اندازه بین 2900-2200 جفت باز داشتند. با استفاده ازآنزیم های برشی dra?، hind? و ecor? هضم آنزیمی انجام شد. نتایج حاصل از pcr-rflp نشان داد گونه های a. alternata و a. tomaticola با وجود تفاوت های مرفولوژیکی زیادی که دارند ضریب تشابه بالایی از نظر ژنتیکی در ناحیه igs نشان دادند. دو گونه a. dumosa و a. arborescens از نظرمرفولوژیکی شباهتهایی از نظر شکل کنیدی ها و تفاوتهایی از نظر نحوه رشد و اندازه کنیدیوفور دارند که از نظر ژنتیکی با 56% تشابه از یکدیگر تفکیک شدند. گونه های a. arborescens و a. dumosa از گونه های a. alternata ، a. tomaticola و a.infectoria با ضریب تشابه 43 در صد تفکیک شدند و گونهa. infectoria از دو گونه a. alternata و a. tomaticola با ضریب شباهت 68 درصد تفکیک شد.

کشت درون شیشه ای سیب زمینی رقم استانبولی (solanum tuberosum’istanbuli’) به منظور تولید گیاهان عاری از ویروس به روش کشت مریستم توام با حرارت درمانی و شیمی درمانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1388
  مایده عالم رجبی   غلامرضا بلالی

سیب زمینی با نام علمی solanum tuberosum گیاهی دولپه ، یکساله و علفی از خانواده سولاناسه است. این گیاه مهمترین منبع گیاهی دولپه ای در تغذیه انسان است که با سطح کشتی معادل 1/19 میلیون هکتار و با تولید سالیانه بیش از 328 میلیون تن پس از گندم ،ذرت و برنج، چهارمین محصول عمده دنیا به حساب می آید. سیب زمینی به صورت غیر جنسی وبا استفاده از غده ها که بخشی از اندامهای رویشی هستند تکثیرمی شود. بوته های سیب زمینی در طول فصل رشد مورد حمله تعدادی ویروس قرار می گیرد و عمدتا غده های آلوده به ویروس تولید می کنند که به راحتی از نسلی به نسل دیگر و از مزرعه ای به مزرعه دیگرتوسط ناقل های فیزیکی و بیولوژیکی منتقل می شوند سیب زمینی رقم استانبولی که همان رقمratte می باشد، یکی از ارقام پرطرفداربومی در ایران با بازاریابی خوب می باشد، ولی به دلیل آلودگی های شدید گیاهی از جمله آلودگی ویروسی و در نتیجه کاهش شدید عملکرد در واحد سطح، دیگر در سطح وسیع و تجاری کشت نمی شود و فقط در چند استان محدود برای مصارف محلی کشت می شود.از مهمترین ویروسهای سیب زمینی می توان به ویروس پیچدگی برگ(plrv) ، ویروس y(pvy) ویروس x(pvx) و ... اشاره کرد که علائم آنها شامل موزائیک برگ ، لوله ای شدن و پیچیدگی برگها و افتادن برگهای پائینی و ضعف عمومی گیاه می باشد. استفاده از بذر سالم و عاری از ویروس و همچنین ارقام مقاوم به ویروس، از آسانترین و مقرون به صرفه ترین راههای کنترل ویروسهای سیب زمینی تلقی می گردد. روشهای حذف ویروس عمدتا شامل روشهای کشت مریستم (meristem culture) ، حرارت درمانی (thermotherapy) شیمی درمانی (chemothrapy) و یا تلفیقی از آنها می باشد. این تحقیق با اهداف بررسی اثرهای تنظیم کننده های رشد، روی کشت درون شیشه ای سیب زمینی رقم استانبولی ، بهینه سازی محیط کشت و همچنین بررسی اثر روش شیمی درمانی و روش کشت مریستم توام با حرارت درمانی در تولید گیاهان عاری از ویروس سیب زمینی رقم استانبولی انجام شد. آزمایش بهینه سازی محیط کشت، با حضور دو تنظیم کننده رشد iaa در سطوح صفر، 5/0، 5/2 و 5 میلیگرم در لیتر و bapدر سطوح صفر، 5/1، 3 و 5/4 میلیگرم در لیتر در محیط پایه ms به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی صورت گرفت، بیشترین طول شاخساره در تیمار iaa و bap به ترتیب در غلظتهای 5 و صفر میلی گرم در لیتر وکمترین طول شاخساره در تیمار iaa و bap به ترتیب در غلظتهای 5/0 و صفر میلی گرم در لیتر مشاهده شد. بیشترین تعداد ساقه چه در تیمار iaa و bap به ترتیب در 5/0 و 3 میلی گرم در لیتر و کمترین تعداد ساقه چه در تیمار bapصفر و iaa در همه غلظتها مشاهده شد. روش شیمی درمانی با غلظتهای 10، 20، 30 و 40 میلی گرم در لیتر از رایبووایرین در حذف ویروسهای plrvو pvy در سیب زمینی رقم استانبولی موفق نبود. در روش کشت مریستم توام با حرارت درمانی گیاهان آلوده به مدت 5 هفته در دمای 37-35 درجه سلسیوس قرار گرفتند و سپس از آنها مریستمهائی با اندازه حدود 2/0 میلیمتر برداشت و در محیط مخصوص مریستم کشت شد که منجربه حذف ویروسهای plrv ،pvy و pvxدر سیب زمینی رقم استانبولی شد و هسته اولیه بذری سالم از رقم استانبولی ایجاد شد. کلمات کلیدی: سیب زمینی رقم استانبولی، تنظیم کننده های رشد، شیمی درمانی، کشت مریستم، حرارت درمانی

بررسی تنوع درون گونه ای و بین گونه ای جنس پوتاموژتون potamogeton l. در رودخانه زاینده رود براساس شاخصه های اکولوژیکی، ریخت شناختی و نشانگر مولکولی rapd
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1388
  رویا معلم   غلامرضا بلالی

در اکوسیستم های آبی، گیاهان آبزی به عنوان موجودات فتوسنتزی نقش مهمی در حیات سایر موجودات و حفظ اکوسیستم دارند. این گیاهان علاوه بر تولید مواد غذایی، اکسیژن این اکوسیستم ها را تامین می نمایند. جنس پوتاموژتون l. potamogeton یکی از مهمترین گیاهان ابزی از خانواده potamogetonaceae است. اعضای این جنس علفی ، ریزوم دار، شناور و یا غوطه ور در آب بوده و ساکن آبهای شیرین جاری یا راکد هستند علاوه بر این می توانند عناصری مانند نیترو‍ژن ، فسفر، و فلزات سنگین را به میزان زیادی جذب و تجمع دهند. ،به واسطه کمبود اطلاعات درباره جنس پوتاموژتون در ایران و نیز با توجه به پراکنش گسترده آن در اکوسیستم های آبی کشور، جمعیت های این جنس در اکوسیستم زاینده رود و سایر اکوسیستم های آبی استان اصفهان از نظر اکولوژیکی و ریخت شناسی و نیز تنوع ژنتیکی با استفاده از مارکر ملکولی rapd مورد بررسی قرارگرفت ، برای این منظور نمونه برداری از 19 جمعیت این جنس در رودخانه زاینده رود و سایر زیستگاه های آبی استان اصفهان و چند زیستگاه استان چهارمحال بختیاری انجام گرفت. همچنین بررسی ارتباط پراکنش گونه های پوتاموژتون با عوامل مهم محیطی از قبیل: شوری،,bod ,ec,cod, do phو درجه حرارت صورت پذیرفت. در طی این مطالعه6 گونه ی p. nodosus, p. pusillus p. perfoliatus, p. pectinatus, p. lucens, p. amblyphyllus با بررسی خصوصیات ریخت شناختی و با استفاده از منابع و کتاب های فلور شناسابی شد که، برای اولین بار از این مناطق گزارش می گردد. تعداد 46 صفت کیفی و کمی موثر در شناسائی این جنس، انتخاب شد. همچنین از 18 نشانگر rapdبرای مطالعه تنوع بین گونه ای و درون گونه ای استفاده شد. که تنها 8 نشانگر rapd به کار برده شده در این مطالعه توانستند به خوبی گونه های این جنس را از هم تفکیک کنند و پلی مورفیسم چندانی درون گونه های این جنس مشاهده نشد. با استفاده از داده های ریخت شناسی و همچنین مولکولی دندروگرام هر یک از آنها به صورت مجزا رسم شد که روابط بین گونه ای جنس را مشخص کرد. سپس با تلفیق داده های ریخت شناسی و مولکولی دندروگرام تلفیقی بدست آمد که با دو دندروگرام مجزا مطابقت داشت.

ردیابی و تعیین خصوصیات عناصر(dsrna) double-stranded rna در جدایه هایrhizoctonia solani آلوده کننده سیب زمینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1389
  آوات شریفی   بهرام شریف نبی

قارچ rhizoctonia solani یک بیمارگر گیاهی خاکزاد و همه جازی با دامنه میزبانی وسیع بوده که سالانه خسارات زیادی به محصولات زراعی، درختان مثمر و غیرمثمر، گیاهان مرتعی و زینتی وارد می کند. اسکلروت های سیاه روی سطح غده و زخم های نکروتیک فرورفته روی ریشه، ساقه و اجزای زیرزمینی سیب زمینی ، معمولترین علائم بیماری شانکر ریشه ناشی از رایزکتونیا می باشد. این بیماری در تولید بذر گواهی شده سیب زمینی اهمیت فراوان داشته و علاوه بر خسارت کمی، از نظر کیفی نیز محصول را تحت تأثیر قرار داده و ارزش بازارپسندی آن را کاهش می دهد. یکی از مهمترین روش های کنترل این قارچ که امروزه مورد توجه قرار گرفته است، استفاده از جدایه های کم آزار حاوی ویروس می باشد. مایکوویروس ها یا ویروس های قارچی ویروس هایی هستند که قادر به تکثیر در سلول های قارچی بوده و تاکنون در بیش از 100 گونه از قارچ های متعلق به گروههای تاکسونومیکی مختلف گزارش شده اند. اکثر این ویروس ها دارای ژنوم dsrna بوده، معمولاً در میزبان های قارچی به صورت نهفته وجود دارند و باعث ایجاد تغییر در خصوصیات مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و بیماری زایی آنها می گردند. هدف اصلی تحقیق حاضر ردیابی dsrna در جدایه های r. solani آلوده کننده سیب زمینی وبررسی تاثیرآن در مورفولوژی و بیماری زایی این قارچ می باشد. بدین منظور در سال های 1386 و 1387 در چندین نوبت از مزارع سیب زمینی آلوده به رایزوکتونیا در استان اصفهان، نمونه برداری انجام شد و در نهایت 55 جدایه این قارچ جداسازی، شناسایی و گروه های آناستوموزی آنها نیز مشخص گردید. از جدایه های مذکور با استفاده از ستون سلولزی، استخراج dsrna انجام شد و پس از تیمار با dnasei، rnasea و s1nuclease، قطعات dsrna با اندازه های حدود 8/0و سه کیلوباز به ترتیب در جدایه هایe1-10 و e1-12 متعلق به دشت آزادگان و چهار قطعه با اندازه های حدود 8/0 2/1، 3 و 22 کیلوباز در جدایه e4-3و دو قطعه با اندازه های حدود 7/0 و یک کیلوباز در جدایه e3-4، هر دو متعلق به سپید دشت، تشخیص داده شد. قطعه موجود در جدایه ٍe1-10 پس از خالص سازی از ژل، با استفاده از random pcr و به کمک آغازگرهای k1 و k2 تکثیر و باندهای حاصل همسانه سازی و توالی یابی گردید. مقایسه توالی این جدایه با توالی های موجود در genbank با استفاده از ابزار جستجوی blast پایگاه اطلاعاتی ncbi، شباهتی بین این توالی ها نشان نداد. نتایج حاصل از همردیف سازی دوتایی توالی این قطعه با توالی چندین dsrna موجود در genbank و مقایسه آن با همردیف سازی دوتایی این توالی ها با یکدیگر نشان داد که قطعه فوق می تواند منشا ویروسی داشته باشد. در نهایت به منظور بررسی اثر dsrna بر مشخصات ظاهری پرگنه، رشد میسلیومی و بیماری زاییr. solani، تعدادی از جدایه های فاقد dsrna با جدایه های دارای dsrna مقایسه شدند. این جدایه ها از نظر مشخصات ظاهری پرگنه تفاوت قابل ملاحظه ای با یکدیگر نداشتند اما تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار sas نشان داد که جدایه e1-10 از لحاظ رشد میسلیومی و بیماری زایی تفاوت معنی داری با جدایه های فاقد dsrna داشته و کاهش قابل ملاحظه ای نیز در رشد میسلیومی و بیماری زایی نشان می دهد. این نتایج به همراه نتایج حاصل از توالی یابی، امکان وجود dsrna ویروسی را در جدایه e1-10 با گروه آناستوموزی سه از منطقه دشت آزادگان اصفهان، تایید می نماید.

تاثیر کاربرد اسپرمین و اسیدجیبرالیک بر شکستن خواب مینی تیوبرها و غده های معمولی سیب زمینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1389
  مریم مداحیان   مصطفی مبلی

عدم جوانه زنی غده سیب زمینی به دلیل وجود خواب، زمانی که قرار است غده ها در زمان نسبتا کوتاهی پس از برداشت به عنوان بذر مورد استفاده قرار گیرند یک مشکل جدی است. تا کنون تعدادی از مواد شیمیایی برای شکستن خواب غده مورد استفاده قرار گرفته اند که به نظر می رسد از بین این مواد جیبرلین ها در شکستن خواب غده موثرتر باشند. به علاوه احتمال می رود پلی آمین ها نیز در شکستن خواب غده ها موثر باشند، زیرا تحقیقات مختلف افزایش این دو هورمون را کمی قبل از شکسته شدن خواب در غده ها به اثبات رسانده است. در ارتباط با جیبرلین تا کنون تحقیقات زیادی انجام شده که هر یک از پژوهشگران غلظت های مختلفی از این هورمون را توصیه کرده اند. اما در ارتباط با پلی آمین ها اطلاعات چندانی در دسترس نیست. این قضیه به خصوص در ارتباط با شکستن خواب مینی تیوبرها حائز اهمیت است. بنابراین در پژوهش حاضر دو آزمایش مجزا انجام گرفت که هر آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار که هر تکرار شامل 10 غده بود، انجام شد. آزمایش اول که به صورت فاکتوریل 3×2×7 بود با هدف بررسی تاثیر غلظت های مختلف اسید جیبرالیک (5، 10 و 20 میلی گرم در لیتر) و اسپرمین (30، 45 و 60 میلی گرم در لیتر) همراه با شاهد، برش و عدم برش ساقه گاه غده و رقم (آگریا، مارفونا و چاندراموخ) و اثر متقابل آنها روی شکستن خواب و رشد جوانه غده های معمولی سیب زمینی انجام گرفت. در این آزمایش کاربرد اسید جیبرالیک و اسپرمین منجر به شکسته شدن زودترخواب غده سیب زمینی در هر سه رقم شد، اما اسپرمین تاثیر کمتری روی شکستن خواب غده ها نسبت به اسید جیبرالیک داشت. همچنین کاربرد اسید جیبرالیک و اسپرمین منجر به افزایش تعداد جوانه بیدار شده در غده گردید. کاربرد اسید جیبرالیک در هر سه غلظت طول جوانه غالب را افزایش داد، در حالی که اسپرمین طول آن را کاهش داد. برعکس قطر جوانه غالب با کاربرد 10 و 20 میلی گرم در لیتر اسیدجیبرالیک کاهش ولی با کاربرد 30 و 45 میلی گرم در لیتر اسپرمین افزایش یافت. برش ساقه گاه غده تاثیر معنی داری روی طول دوره ی خواب و طول جوانه غالب نداشت ولی قطر جوانه غالب را کاهش داد. همچنین ایجاد برش در ساقه گاه غده منجر به افزایش تعداد جوانه بیدار شده در غده و نیز افزایش پژمردگی ظاهری غده ها گردید. آزمایش دوم که به صورت فاکتوریل 3×8 بود با هدف بررسی تاثیر غلظت های مختلف اسید جیبرالیک (25، 50، 250 و 500 میلی گرم در لیتر) و اسپرمین (60، 90 و 120 میلی گرم در لیتر) همراه با شاهد و رقم (آگریا، مارفونا و سانته) و اثر متقابل آنها روی شکستن خواب و رشد جوانه مینی تیوبرهای سیب زمینی انجام شد. در این آزمایش کاربرد اسید جیبرالیک و اسپرمین منجر به شکسته شدن زودترخواب مینی تیوبرهای هر سه رقم شد، اما اسپرمین تاثیر کمتری روی شکستن خواب مینی تیوبرها نسبت به اسید جیبرالیک داشت. همچنین کاربرد اسید جیبرالیک منجر به افزایش تعداد جوانه بیدار شده در مینی تیوبرها گردید. اسید جیبرالیک در غلظت های 50، 250 و 500 میلی گرم در لیتر باعث افزایش معنی دار طول جوانه غالب نسبت به تیمار شاهد شد. با وجودی که کاربرد اسپرمین طول جوانه غالب را کاهش داد اما اختلاف آماری معنی داری با شاهد نداشت. برعکس قطر جوانه غالب با کاربرد اسیدجیبرالیک کاهش ولی با کاربرد اسپرمین افزایش یافت. پژمردگی ظاهری غده های تیمار شده با اسیدجیبرالیک به غلظت های 50، 250 و 500 میلی گرم در لیتر بیشتر از تیمار شاهد بود، اما تیمار اسپرمین از این نظر اختلاف معنی داری با شاهد نداشت. در بین ارقام مدت زمان لازم برای ظهور جوانه غالب مینی تیوبرهای رقم سانته کمتر از دو رقم دیگر بود. به علاوه کمترین طول جوانه غالب و بیشترین قطر جوانه غالب، تعداد جوانه بیدار شده در غده و پژمردگی ظاهری نیز در مینی تیوبرهای همین رقم مشاهده شد. بیشترین تعداد روز تا ظهور جوانه غالب و بیشترین طول جوانه غالب نیز مربوط به مینی تیوبرهای رقم مارفونا بود. اثر متقابل رقم با هورمون در تمامی صفات اندازه گیری شده در آزمایش دوم معنی دار بود.

مطالعه مورفولوژی و تنوع ژنتیکی جلبک .chara l در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1391
  سید صدرالدین قایم مقامی   غلامرضا بلالی

کاروفیت ها گروهی از جلبک های سبز می باشند که بصورت غوطه ور در رودخانه ها، برکه ها و سایر زیستگاه های آبی راکد و جاری حضور دارند. مهم ترین جنس در این گروه از جلبک ها جنس chara l. می باشد. از آنجا که درکشور ایران نیز زیستگاه های آبی زیادی وجود دارد و در مورد خصوصیات ریخت شناسی، پراکنش و شناسایی اعضای این جنس درزیستگاه های آبی کشور مطالعات کمی صورت گرفته است، لذا در این پژوهش به مطالعه ریخت شناسی و تنوع وراثتی تعدادی از گونه های این جنس پرداخته شده است. بدین منظور، نمونه هایی از زیستگاه های آبی مختلف کشور جمع آوری گردید، بررسی های مورفولوژیک‍‍ی و تشریحی با کمک استریومیکروسکوپ و میکروسکوپ انجام شد. شناسایی نمونه ها طبق کلید های معتبر wood and imahori و moore انجام گردید که در این تحقیق 3 گونه متعلق به این جنس، گونه های chara vulgaris، c. gymnophylla و c. zeylanica شناسایی شدند، که گونه c. zeylanica اولین گزارش از ایران می باشد. سپس از برخی از صفات کلیدی مهم در شناسایی گونه های این جنس تعداد 42 صفت ریخت شناسی کیفی و کمّی مورد مطالعه انتخاب شدند و به منظور تحلیل داده های حاصل، آنالیز خوشه ای با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و روش ward و آنالیز مولفه اصلی انجام گردید که نشان داد بسیاری از صفات ریخت-شناختی مورد استفاده در شناسایی گونه ها به ویژه صفات کیفی در تفکیک گونه ها مناسب بودند و نتایج حاصل از این آنالیز ها، سه گونه شناسایی شده از طریق بررسی های مورفولوژیک را تائید نمودند. بعد از مطالعات ریخت شناسی استخراج dna از نمونه ها انجام گرفت و از 10 آغازگر rapd برای مطالعه تنوع ژنتیکی گونه های شناسایی شده استفاده شد که تنها 5 آغازگر rapd به کار برده شده در این تحقیق توانستند به خوبی گونه های این جنس را از هم تفکیک کنند و پلی مورفیسم چندانی درون گونه های این جنس مشاهده نشد. با استفاده از داده های مولکولی دندروگرامی رسم شد که روابط بین گونه ای جنس را مشخص کرد و در تطابق با دندروگرام حاصل از داده های مورفولوژیکی بود و مارکر rapd اعتبار صفات ریخت شناسی انتخاب شده را تایید نمود.

مطالعه تاکسونومی و تنوع ژنتیکی قارچ رایزوکتونیا سولانی (rhizoctonia solani) گروه آناستوموزی 4 با استفاده از مارکر its (internal transcribed spacers)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1391
  فرزانه بادپا   بهرام شریف نبی

مطالعات مقایسه ای از توالی های rdna به منظور بررسی روابط فیلوژنی در محدوده وسیعی از سطوح تاکسونومی مورد استفاده قرار می گیرند. نواحی its و فواصل داخل ژنی dna ریبوزومی هسته ای، واحد های تکراری تکامل یافته ثابت می باشند و ممکن است در بین گونه های داخل یک جنس یا در بین افراد یک جمعیت متغیر باشند. مقایسه توالی نواحی its به طور وسیعی در تاکسونومی و فیلوژنی مولکولی به کار برده می شود به دلیل اینکه دارای کپی های زیادی از ژن های rrna و درجه بالایی از تغییر می باشد. به منظور ارزیابی چند شکلی نواحی حد فاصل ژن های s28 و s18 در ژنوم قارچ rhizoctonia solani ag4 ، 28جدایه جداسازی شده از میزبان های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفتند. از جدایه ها ng/µl 100-10 dna استخراج و از آن ها به عنوان الگو در واکنش های pcr استفاده شد. در تکثیر نواحی فاصله ساز داخلی بین ژن های ریبوزومی با استفاده از آغازگر های its1 و its4 یک قطعه dna به اندازه 700 جفت باز ردیابی شد. قطعه مذکور با آنزیم های برشیtaq i xba i, hae iii, bam hi, hind iii, sac i, pst i, nde i, xho i, hinc ii, hinf i, eco ri, هضم گردید. آنزیم هایxba i, bam hi, hind iii, sac i, pst i, nde i, xho i فاقد محل برش بودند. جدایه های rhizoctonia solani ag4 هتروژن بوده و its-rflp با استفاده از آنزیم hinc ii تفاوت بین زیر گروه های ag4-hg i و ag4-hg ii را از نظر الگوی برش آنزیمی نشان داد. واژگان کلیدی: تنوع ژنتیکی، نواحی فاصله ساز داخلی(its) ، واکنش زنجیره ای پلی مراز، رایزوکتونیا سولانی گروه آناستوموزی چهار

بررسی اثر اسید سالسیلیک روی کاهش بیماری زائی ویروس x در دو رقم سیب زمینی مارفونا و آگریا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کشاورزی 1391
  فاطمه سادات حسینی   غلامرضا بلالی

چکیده در این تحقیق اثر سالیسیلیک اسید به منظور کاهش بیماری زایی ویروس x سیب زمینی بر روی میزان کلروفیل a و سطح برگ و سایر صفات رویشی دو رقم سیب زمینی (آگریا و مارفونا) در شرایط گلخانه ای بررسی گردید. گیاهچه هائی که عاری از عوامل بیماریزا بودند تکثیر شده و گیاهچه های رشد کرده به گلدان ها با خاک مناسب و استریل منتقل گردیدند. گیاهچه ها با غلظت های صفر (شاهد)، 2/0، 5/0، 1 و 2 میلی مولار سالیسیلیک اسید مورد تیمار قرار گرفتند. عصاره فعال برگ تنباکوی رقم تامسون آلوده به ویروس x سیب زمینی برای آلوده سازی گیاهان سیب زمینی به کار رفت. علائم آلودگی ویروس x سیب زمینی بر روی برگ های گیاهان آلوده نسبت به گیاهان شاهد در دو رقم آگریا و مارفونا خیلی مشهود نبود ولی بر روی برگ گیاهان تنباکو آلوده با لبه های کنگره ای آن شناخته می شد. همچنین نتایج نشان داد که تیمار سالسیلیک اسید با غلظت 5/0 تا 1 میلی مولار باعث کاهش 26 درصد خسارات ناشی از ویروسx سیب زمینی می گردد. علاوه براین به نظر می رسد که رقم مارفونا نسبت به رقم آگریا از مقاومت بیشتری نسبت به ویروس x سیب زمینی برخوردار باشد. واژهای کلیدی: سیب زمینی، سالیسیلیک اسید، ویروس x

مطالعه تاکسونومی جنس گلسنگ (toninia (lecideaceae, ascomycetes در استان اصفهان (ایران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1391
  فرامرز دهمرده   محمد سهرابی

گلسنگ ها اکوسیستم کوچکی، حداقل مرکب از دو موجود زنده، یک قارچ (مایکوبیونت) و یک شریک فتوسنتزی (فوتوبیونت) می باشند که شریک فتوسنتزی، غالباً یک جلبک سبز یا سیانوباکتری است. گلسنگ به عناصر سازنده اش هیچ شباهتی نشان نمی دهد. ریخت شناسی، فیزیولوژی و بیوشیمی گلسنگ ها با موارد مشابه آن در قارچ ها و جلبک ها هر کدام به تنهایی متفاوت است. گلسنگ ها در دور افتاده ترین محیط های روی زمین- نواحی قطبی، توندرا، بیابان های سوزان، سواحل صخره ای و جنگل های بارانی حضور دارند. پژوهش حاضر مبتنی بر مطالعه تاکسونومی جنس گلسنگی . toninia a. massalدر استان اصفهان می باشد. این جنس دارای چهل و هشت گونه و نه زیر گونه می باشد، با وجود اینکه 14 گونه از این جنس تاکنون برای ایران گزارش شده است؛ مطالعه تاکسونومیکی در مورد این جنس در کشور صورت نگرفته است. در پروژه حاضر تعداد 15 ایستگاه جهت نمونه برداری در استان اصفهان انتخاب گردیدند و در کل از این مناطق نمونه برداری تعداد 644 نمونه مورد جمع آوری قرار گرفت. در طی بررسی هایی که در سطح این استان انجام شد، 4 آریه از این جنس یعنی گونه های toninia diffracta (a. massal.) zahlbr. ، toninia sedifolia (scop.) timdal، toninia tristis (th. fr.) th. fr. وtoninia philippea (mont.) timdal شناسایی شدند، که از این بین، دو گونه t. diffracta و t. sedifolia پیش از این، از پارک ملی کلاه قاضی برای مایکوتای گلسنگی استان اصفهان گزارش شده بودند و گونه t. tristis گونه گلسنگی جدیدی برای استان اصفهان می-باشد و گونه t. philippea به عنوان گونه جدیدی برای ایران مورد شناسایی قرار گرفت. 5 گونه candelariella aurella (hoffm.) zahlbr.، caloplaca polycarpoides (j. steiner) m. steiner & poelt.، caloplaca ferrugineoides h. magn. ، .psora decipiens (hedw.) hoffm و .diplotomma venustum (k?rb.) k?rb نیز به عنوان گونه های همراه toninia مورد شناسایی قرار گرفتند که هر 5 گونه فوق برای میکو فلور استان اصفهان جدید می باشند. به این ترتیب در نتیجه مطالعه این جنس و گونه های همراه آن در استان اصفهان، تعداد گونه های گلسنگی گزارش شده از این استان از 20 گونه به 27 گونه، تعداد گونه های گزارش شده از جنس toninia برای ایران از 14 گونه به 15 گونه افزایش می یابد.

مطالعه بیوسیستماتیک جنس ( sargassum c. agardh. (phaeophyta, sargassaceae با استفاده از نشانگرهای ریخت شناسی و ملکولی در سواحل جنوبی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1392
  معصومه شمس کهریزسنگی   غلامرضا بلالی

جنس sargassum c. agardh (سارگاسه)، یکی از مهمترین جنس ها در بین 41 جنس راسته فوکالس (فئوفیسه، هتروکنتوفایت ها) است. این جنس پراکنش وسیعی در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری جهان داشته و جز اصلی فلور دریایی محسوب می گردد. به علت تغییرات فنوتیپی بالا، تاکسونومی این جنس در بین جلبک های قهوه ای بسیار مشکل است. در این تحقیق، نمونه هایی از سواحل جنوبی کشور جمع آوری گردید، مطالعات ریخت شناسی و تشریحی بر اساس کلید های شناسایی معتبر توسط استریومیکروسکوپ و برش گیری انجام شد. 19 گونه متعلق به زیر جنس سارگاسوم و بخشه های binderiana, malacocarpicae, ilicifolia, zygocarpicae, acanthocarpicae, sargassum، شناسایی شدندکه 7 گونه sargassum baccularia (mertens) c. a. agardh, s. binderi sonder, s. gemmiphorum tseng et lu, s. longifructum tseng et lu, s. henslowianum c. agardh, s. boveanum j. agardh var. aterrimum grunow and s. spinuligerum sonder. برای اولین بار برای ایران گزارش شدند. در مطالعات تاکسونومی، 47 صفت ریخت شناسی کیفی و کمّی انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده های حاصل، آنالیز خوشه ای با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و روش ward و آنالیز مولفه اصلی انجام گردید که نشان داد بسیاری از صفات ریخت شناسی مورد استفاده در شناسایی گونه ها به ویژه صفات کیفی در تفکیک گونه ها مناسب بودند. استخراج dna از نمونه ها به روش ctab انجام گرفت. برای مطالعه تنوع ژنتیکی با نشانگر rapd، از 20 آغازگر تنها 16آغازگر در این تحقیق توانستند به خوبی گونه های این جنس را از هم تفکیک کنند. در مجموع، 320 لوکوس در محدوده بین bp 3000-100 مشاهده و مقدار پلی مورفیسم ژنتیکی 94.8% برای هر لوکوس بدست آمد. بیشترین و کمترین تعداد باندها به ترتیب در آغازگر های s22،opa13، opn16 و opao4 و بالاترین آلل موثر (1.86( در آغازگر ترکیبی s58 opa13/ دیده شد. آنالیزamova نشان داد که تغییرات بین جمعیت ها (80.7%) بیشتر از درون جمعیت ها (19.3%) است. آغازگرهای opa13, s22, s2110, s58, opn16, s7, s1028 بیشترین تعداد گونه های سارگاسوم را شناسایی کردند. تاکنون مطالعه تبارشناختی بر روی این جنس در ایران صورت نگرفته است و این تحقیق اولین بررسی توالی های گونه های این جنس با دو نشانگر its2 و rbcls در سواحل جنوبی ایران است. آنالیز تبارشناختی هر یک از نشانگرهای ملکولی شامل توالی های ما با توالی های موجود در ژن بانک و نتایج حاصل شده توسط روش های ml کاملا" مشابه با سایر نتایج ذکر شده در منابع برای جنس سارگاسوم بود. این سیکوانس ها تشابه 100-90% در بین تاکسون های بررسی شده نشان دادند که تا حدود زیادی گونه های موجود در بخشه های مجزا را از یکدیگر تفکیک نمود که فیلوگرام های حاصل یک شاخه منوفیلیتیک را با گروه خواهر tutbinaria ornata نشان دادند. با این وجود، این نتایج نشانگر لزوم استفاده نشانگرهای ملکولی کارآمد، و نیز بررسی عوامل اکولوژی وجغرافیای زیستی برای درک بهتر تاکسون های موجود در سواحل ایران لازم است.

بررسی تنوع درون گونه ای dactylis glomerata l بر اساس نگرشهای فنتیکی و مارکر مولکولی its در استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1387
  شیرین شرافتمند   غلامرضا بلالی

چکیده ندارد.