نام پژوهشگر: ویدا نوشین فر
ستار جوانمردی میترا راستگو مقدم
آموزش یک فعالیت حرفه ای است که مستلزم برخورداری از تخصص است و می بایست ریشه در مبانی نظری داشته و مبتنی بر الگوهای علمی شکل گیرد. آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان مسلط دنیا، بویژه در محافل دانشگاهی از اهمیت بسیاری برخوردار است. علاوه بر این نظریه های جدید در حوزه ی آموزش زبان انگلیسی، سخن از ضرورت طراحی الگوهای آموزشی به گونه ای می کنند که به «یادگیری خودراهبر» و «مادام العمر» فراگیران بینجامد. تحقیقات پیشین حاکی از وجود و بکارگیری الگوی آموزش زبان در درس زبان انگلیسی عمومی در دانشگاه نیست. از این رو در تحقیق حاضر تلاش شده است الگوی آموزش زبان انگلیسی عمومی در دانشگاه مبتنی بر «یادگیری خودراهبر» طراحی و اعتباربخشی شود. برای دستیابی به این هدف چند مطالعه با روش های مختلف انجام و یافته ها در کنار هم قرار گرفته است. ابتدا میزان خودراهبری دانشجویان درس زبان انگلیسی عمومی در دانشگاه بیرجند با بهره گیری از روش پیمایشی مورد سنجش قرار گرفت. سپس یافته ها نشان داد دانشجویان در تمامی مولفه های یادگیری خودراهبر در سطح پایینی قرار دارند. در ادامه با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، مبانی نظری و الگوهای مطرح یادگیری خودراهبر مطالعه و عناصر تشکیل دهنده ی یادگیری خودراهبر استخراج و طبقه بندی شد. در بخش دیگری از کار، الگوهای مطرح در آموزش زبان انگلیسی با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت و عناصر تشکیل دهنده ی آموزش زبان در این الگوها استخراج گردید. محقق با بهره گیری از یافته های مطالعات گفته شده و تجزیه و تحلیل آن ها و از کنار هم قرار دادن آن ها الگوی آموزش زبان انگلیسی مبتنی بر «یادگیری خودراهبر» را طراحی کرد. الگوی طراحی شده جهت اعتبا ر سنجی به اعضاء هیأت علمی در رشته های علوم تربیتی و زبان انگلیسی ارائه گردید و اعتبار آن مورد تأیید قرار گرفت.
جعفر داورنیا علی علیزاده
رساله حاضر کوششی است جهت بررسی رابطه نحوی ضمایر و مرجعدارها با مرجع آن ها در زبان فارسی بر اساس نظریه حاکمیت و مرجع گزینی. رابطه نحوی ضمایر و مرجعدارها با مرجع آن ها به گونه ای است که تعابیر متفاوتی از جملات در زبان فارسی به دست می دهد. نظریه حاکمیت و مرجع گزینی به درک بیشتر این رابطه نحوی کمک می کند و به دستوری یا نادستوری بودن جملات می پردازد. هدف از نگارش رساله حاضردست یابی به تعبیری مناسب و مشترک از جملات فارسی در سایه نظریه حاکمیت و مرجع گزینی چامسکی می باشد. در چارچوب این نظریه، پژوهش های زیادی پیرامون ضمایر و مرجعدارها در زبان فارسی صورت نگرفته است. از آن جا که امروزه نظریه حاکمیت و مرجع گزینی نظریه ای نسبتا جدید و مهم در علم زبانشناسی است، همگام شدن با آخرین دستاوردها در زبانشناسی اهمیت فراوانی می یابد. پس از بررسی جملات انگلیسی و فارسی در رساله حاضر، چنین نتیجه گیری می شود که اگر چه جملات انگلیسی و فارسی رفتارهای متفاوتی را از خود نشان می دهند، با این وجود اصول نظریه مرجع گزینی بر زبان فارسی نیز قابل اعمال است. نبود مشخصه "جنس" در زبان فارسی در مقایسه با زبان انگلیسی در نوع و چگونگی روابط بین ضمایر و مرجعدارها با مرجع آنها تاثیر می گذارد. همچنین اثبات می شود که مقوله حاکمیت در زبان فارسی همانند زبان انگلیسی برای ضمایر و مرجعدارهاو گروه صرفی ip)) می باشد.
زهرا رضایی جلیل الله فاروقی
امروزه فمینیسم که به عنوان یک مکتب شناخته می شود، بر جنبه های مختلف علمی و اجتماعی تأثیر گذاشته است. از سوی دیگر، رشته ی مطالعات ترجمه، که در چند دهه ی اخیر به عنوان یک رشته ی علمی و دانشگاهی معـــرفی شده نیز تحت تأثیر افکــــــار و عقاید این مکتب قرار گرفته است. بدین معنــــا که نظریه پردازان فمینیست راهکارهایی را معرفی نموده اند که به نویسندگان و مترجمـــان فمینیست کمــــک می کنند تا متنی متفاوت ارائه نموده و از این طریق به هدف خود برسند. در این راستا، این تحقیق بر آن است تا با بررسی چهار رمان که به زبان فارسی ترجمه شده اند به این سوال پاسخ گوید که آیا نویسندگان و مترجمان ایرانی تحت تأثیر آرا و عقاید مکتب فمینیسم قرار گرفته اند یا خیر؟ از میان این چهار رمان، نویسنده ی دو رمان، مرد و نویسنده ی دو رمان دیگر، زن هستند و هر رمان دارای دو ترجمه است که یکی از آن ها را یک مترجم مرد و دیگری را یک مترجم زن انجام داده است. به منظور بررسی این آثار و ترجمه های آن ها، سه استراتژی ترجمه که توسط اندیشـــمندان فمینیست مورد تأکید قرار گرفته اند، مبنای تحقیق می باشند: مکمل سازی (که در این تحقیق به دو استراتژی اضافه و حذف بسط یافته است)، مقدمه نویسی/پانویسی و زنانه سازی متن. از طریق این سه استراتژی، مترجمان قادرند متنی متفاوت و مطابق ایده های فمینیست ارائه کنند. نتایج نشان داد که مترجمان مرد از سه استراتژی یاد شده بیشتر استفاده کرده اند، اما نه در جهت اهداف فمینیستی. تعدادی از زنان مترجم در برخی از موارد در جهت اهداف ارائه دهندگان این استراتژی ها از آنها بهره برده اند ولی اغلب موارد در راستای این اهداف نبوده اند . این امر حاکی از آن است که به دلیل متفاوت بودن شرایط جامعه ی ایرانی با آنچه در غرب رخ داده و باعث به وجود آمدن مکتب فمینیست شده است، عقاید فمینیستی تأثیر چندانی بر مترجمان ایرانی نداشته است.
سمانه رحیمی علی علیزاده
چکیده گرایش روزافزون فارسی زبانان به کاربرد افعال مجهول لزوم توجه به این امر در فراگیری زبان را نشان می دهد. چراکه هرگونه تغییر در زبان یک قوم و ملّت به تدریج می تواند برروی گفتار و کیفیت ظهور ساخت ها و الگوهای مختلف در نسل های بعدی تأثیر گذار باشد. از همین روی، نگارنده در رساله حاضر رشد و تکامل نحوی کودکان فارسی زبان 5-2 سال را از جهت نرخ فراگیری الگوهای مختلف مجهول فارسی، فرآیند مجهول سازی، و تغییر و تحولات گفتاری وابسته به آن مورد بررسی قرار داده، و ضمن بحث پیرامون فراگیری زبان و مهم ترین نظریه هایی که زبان آموزی را تبیین می کنند، به معرفی فعل مجهول و انواع ساخت های آن از دیدگاه برخی دستورنویسان و زبان شناسان ایرانی می پردازد. جمع آوری اطلاعات در این طرح پژوهشی به صورت میدانی و کتابخانه ای بوده و البته در موارد ی از روش تجربی نیز استفاده شده است. این تحقیق حاصل پژوهشی است که برروی حدود 100 کودک مختلف، در فاصله سنی 2 تا 5 سال انجام شده. این تعداد کودک به صورت تصادفی و بدون در نظر گرفتن جنسیت از 5 مهد کودک در سطح شهر بیرجند انتخاب شده اند. گفتار هر یک از این کودکان تحت شرایط کنترل شده به-طور جداگانه ضبط شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این بررسی ها موید آن است که ساختار مجهول از حدود 30 تا 36 ماهگی در گفتار کودکان فارسی زبان نمایان می شود. بعلاوه فاصله سنی 5/2 تا 5/3 سال به عنوان دوران نقش پذیری فراگیری مجهول و مجهول سازی در کودکان فارسی زبان معرفی می-شود. کلیدواژه ها: زبان فارسی، رشد دستوری، فعل مجهول، ساخت مجهول، کودک فارسی زبان،
مریم تنها محسن مبارکی
چکیده: کودک در کار زبان آموزی با تکالیف سنگینی روبرو است و بایستی بر تمام سطوح زبان تسلط یابد. به این معنی که نه تنها باید اصوات گفتار را فرا گیرد، بلکه باید یاد بگیرد چگونه با ترکیب آن ها هزاران واژه بسازد و چگونه با ترکیب این واژه ها جمله هایی برای بیان اندیشه هایش بیافریند. شگفت آن که بخش عمده این یادگیری در تمامی فرهنگ ها و تقریبا در همه کودکان ظرف چهار تا پنج سال حاصل می شود. این پژوهش به بررسی رشد زبان کودک فارسی زبان تا پایان دوره تک واژه می پردازد. همچنین مراحل اولیه زبان آموزی از جمله مرحله گریه، بغوبغو، غان و غون، و بیان تک واژه رادر کودکان فارسی زبان مورد بررسی قرار می دهد. روش جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات میدانی وسیع با ضبط صدای کودکان بدو تولد تا 2 سالگی است، اما برای مقایسه با کودکان انگلیسی زبان از مطالعات کتابخانه ای بهره برده شد. این پژوهش زمان تقریبی شروع و اتمام این مراحل را به صورت آماری در کودکان مورد بررسی قرار می دهد. نتایج حاکی از آن است که کودک فارسی زبان تا حدود 45 روزگی درمرحله گریه به سر می برد و از آن به بعد وارد مرحله بغوبغو شده که تا حدود 6 ماهگی ادامه دارد. در این مرحله کودک تلاش می-کند تا با تولید اصوات به نحوی با پیرامون خود ارتباط برقرار کند. در مرحله غان وغون به طور فزاینده-ای صداها را تقلید و تکرار می کند. قبل از یک سالگی کلمات را فرا می گیرد و چند کلمه معنی دار را بیان می کند. از پانزده ماهگی به بعد به سرعت بر تعداد واژه ها افزوده می شود. از این به بعد به موضوع تکلم آگاهی بیشتر پیدا می کند و روز به روز لغات بیشتری فرا می گیرد. اولین کلمه های کودکان بسیار شبیه به هم بوده و در مورد اشخاص، اشیا، و کارهایی است که برای آنها آشناست. کلید واژه: زبان مادری، مراحل رشد زبانی، آواهای زبانی، هجا، تک واژه.
آیدا کشوری حسن امامی
در ترجمه متون ادبی، مترجمان همیشه با مشکلاتی مواجه می شوند که باید با استفاده از روش ها و تکنیک های متفاوتی از عهده ی آنها بر آمده و ترجمه ای مناسب ارائه دهند. مشکلات ترجمه ادبی در ادبیات کودک و نوجوان به دلیل حساسیت کار بر روی این دسته از مخاطبین گسترده تر می شود. انتخاب روش های مناسب در ترجمه آثار کودکان و نوجوانان فعلی مهم است چرا که کودکان دانش پیرامون خود را سریعاً جذب می کنند و مطالبی که می خوانند را فرا می گیرند از قبیل فرهنگ ها، رفتارهای اجتماعی و ارتباط با دیگران. در این تحقیق، طبق مشکلات ترجمه رمان براساس دیدگاه نیومارک، پنج رویه ی ترجمه همراه با اثرات منفی و مثبت آن بر جمله های متفاوت مورد مطالعه قرار گرفته است. این مطالعه بر روی اثری از ادبیات کودک و نوجوان با نام نیروی اهریمنی اش اثر فیلیپ پولمن انجام شده است. دو ترجمه ی متفاوت از این کتاب در ایران توسط آقای فرزاد فربد و خانم فرخ بافنده به چاپ رسیده است که هر کدام از این مترجمین، روش های متفاوتی در ترجمه هایشان به کار بسته اند. مشکلات ترجمه ی رمان از دیدگاه نیومارک چنین است: 1) فرهنگ زبان مبدأ 2) قصد نویسنده 3) عرف های زبان مبدأ 4) طرز بیان نویسنده 5) سبک شخصی 6) عرف های ادبی زمان و مکان 7) هنجارهای زبان مبدأ پنج روشی که در این تحقیق مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند: 1) بومی سازی 2) بیگانه سازی 3) تعدیل 4) حذف 5) ترجمه ی نادرست. در فصل چهار، تنها 119 نمونه به صورت اتفاقی انتخاب شده است و براساس پنج روش حاضر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. سپس به همراه نمونه ها توضیحاتی برای روشن تر ساختن مسئله آورده شده است. در بخش نتایج، درصد هر روش در دو ترجمه و همچنین برای هر ترجمه به صورت جداگانه محاسبه شده است و در جداول و نمودارهایی به نمایش درآمده است. برای مثال در اولین نمودار این بخش، درصد ترجمه نادرست در هر دو ترجمه 40 درصد آمده است که بسامدش بیش از دیگر روش ها است. برای هر جدول و نمودار، توضیحاتی آورده شده است تا نتایج را واضح تر بیان کند؛ همچنین در برخی موارد مثال هایی برای روشن سازی بیشتر، نشان داده شده است. براساس جداول و نمودارها، قابل مشاهده است که با وجود برخی از بومی سازی های به جایی که خانم بافنده مخصوصا در ترجمه ی اصطلاحات به کار برده است اما در موارد خطاساز ترجمه (حذف و ترجمه نادرست) خطاهای بیشتری از ایشان دیده شد. نمونه ها نشان می دهند که ایشان روش ها را به صورت مناسب به کار نبسته و همین امر موجب اثراتی بد و زیان بار بر روی مفهوم اصلی متن شده است. آقای فربد نیز ترجمه های نادرست و حذفیاتی داشته اند اما بسیار کمتر از خطاهای دیده شده در ترجمه ی خانم بافنده است. در آخر، مترجمان بر طبق نتایج حاصله از این تحقیق باید آگاهانه دست به ترجمه بزنند و خطاهایی که امکان دارد در حین ترجمه رخ دهد را در ذهن داشته باشند و با دقت هر چه بیشتر بر مشکلات ترجمه فائق آیند.
سمیرا شکرریز سید محمد حسین قریشی
با گذشت زمان هنجارها و استراتژی های ترجمه تغییر می کنند. عوامل بسیاری از جمله تغییر و تحولات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، ظهور فرضیه ها و راهکارهای جدید این تغییرات را به وجود می آورند. پژوهش انواع مختلفی دارد که تحقیقات درزمانی یکی از آنهاست. در این دسته از تحقیقات به بررسی تغییرات در طول زمان و علل آن می پردازند. در این پژوهش، محقق با استفاده از دسته بندی دلابستیتا و با مقایسه کارتون های قدیمی و کارتون های جدید به صورت توصیفی تغییرات ترجمه را در دوره زمانی میان سالهای 1968 تا 2012 میلادی بررسی کرده است. از آنجا که تاکنون مطالعات درزمانی در زمینه ترجمه به ویژه در حوزه دوبله و خصوصا در زمینه دوبله برای مخاطب کودک و نوجوان انجام نشده است، این پایان نامه به بررسی این موضوع پرداخته شده است. بدین منظور نسخه اصلی و دوبله شده سه کارتون قدیمی با سه کارتون جدید مقایسه شد. نتایج تجزیه داده ها نشان داد که استراتژی ترجمه در هر دو برهه زمانی بومی سازی بوده و رایج ترین تکنیک ترجمه در هر دو دوره زمانی جایگزینی بوده و بازگردانی صوری تک تک کلمات (repetitio) کمترین کاربرد را داشته است. تفاوت اندکی میان درصد و میزان کاربرد اکثر تکنیک ها وجود دارد، از آن جمله استفاده بیشتر از حذف در دوبله کارتون های قدیمی.
فائزه مرادپور زینب نوروزی
آثار سیمین دانشور با درون مایه های متفاوت اما در عین حال شبیه به هم، عرصه ی طرح مسائلی درباره ی زنان است که پیش از آن، در ادبیات داستانی ایران چندان سابقه نداشته است. این داستان ها هر چند از قصه های متفاوت برآمده اند اما گواه نگاهی یکسان از سوی نویسنده ای هستند که به شیوه های گوناگون، در پی بیان حقوق از دست رفته ی زنان، ناهنجاری های رفتاری فرهنگ دیرینه ی مردسالار بر زنان و مظلومیت و ستم دیدگی زنان است. او از جمله نویسندگانی است که به بیان مسائل و مشکلات زنان پرداخت و بعد از انقلاب نیز با ارزش ها و مفاهیم تازه ای که از این رهگذر در عرصه ی فرهنگ و زندگی اجتماعی پیدا شده، هماهنگ شده و دستاوردها و مفاهیم نوین انقلاب را در آثار خود به کار بسته است. پایان نامه ی حاضر به بررسی داستان های سیمین دانشور قبل و بعد از انقلاب اسلامی می پردازد تا با اتّکا به تعاریف و مفاهیم متعددی که در این حوزه مطرح شده مثل مسائل مربوط به جنسیت و فمینیسم و مسائل مربوط به زنان و تحولات به وجود آمده پس از وقوع انقلاب اسلامی و تأثیراتی که زمینه ساز تحول در شخصیت های زنان شده است، تحول هویت جنسیتی – اجتماعی زنان، در این دو دوره را نشان دهد. از مهم ترین ثمره های انقلاب اسلامی، بهبود جایگاه زنان است. دانشور نیز در داستان های بعد از انقلاب چهره ی جدیدی از زن به نمایش گذاشته است.
مریم نوشادی محسن مبارکی
مطالعه ی حاضر به بررسی نقش کیفیت دانش واژگانی در مقابل کمیت آن و تاثیر آنها در مهارت نگارش فراگیران زبان انگلیسی می پردازد. فراگیران دارای دانش زبان انگلیسی سطح متوسط به عنوان نمونه های این مطالعه انتخاب شدند، بدین منظور با اجرای آزمون تعیین سطح آکسفورد بر گروهی از دانشجویان رشته زبان و ادبیات انگلیسی و مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه بیرجند، 40 نمونه انتخاب شدند. نمونه های سطح متوسط طوری انتخاب شدند که 20 مورد از نمونه ها فراگیران سطح متوسط بالا و 20 نمونه از فراگیران سطح متوسط پایین بودند. سپس برای تعیین سطح کیفیت و کمیت دانش واژگانی آنها، آزمون کیفیت دانش واژگانی ( رید، 1993) و آزمون اندازه واژگان ( نیشن، 1990) به ترتیب برگزار شدند. این آزمون ها پس از گذشت دو هفته دوباره برگزار شدند تا سطح پایایی آزمون ها از روش آزمون مکرر اندازه گیری شود. سپس دو آزمون نگارش برگزار شد که این دو آزمون بر اساس معیار ارزیابی نگارش (جکوب و همکارانش، 1981) سنجیده شد. نهایتا از نرم افزار آماری spss برای تحلیل نهایی داده ها استفاده شد. نتیجه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون داده ها نشان دادند که بین کیفیت و کمیت دانش واژگانی زبان آموزان سطح متوسط بالا و مهارت نگارش آنها همبستگی زیادی وجود دارد اما این همبستگی در مورد زبان آموزان سطح متوسط پایین صدق نمی کند. با این وجود، بین کیفیت و کمیت دانش واژگانی زبان آموزان در هر دو سطح همبستگی زیادی وجود دارد. نهایتا نتیجه ی تحلیل رگرسیون چندگانه داده ها نشان داد که کیفیت و کمیت دانش واژگانی، هر دو پیش بین های خوبی برای مهارت نگارش زبان آموزان سطح متوسط بالا هستند اما هیچ کدام از این دو پیش بین های خوبی برای مهارت نگارش زبان آموزان سطح متوسط پایین نیستند
ویدا نوشین فر مهدی مشکوه الدینی
.زبان در اجتماعات انسانی و در متن زندگی گروهی و روابط اجتماعی، به واسطه نیاز انسانها و ارتباط با یکدیگر پدید آمد و در یک روند تحولی طولانی چند هزار ساله اشکال گوناگونی به خود گرفت . از این جهت است که زبان را رفتاری اجتماعی دانسته اند که به اعتقاد برخی از زبان شناسان مهمترین نقش آن ایجاد ارتباط است . و تحول اجتماعات بشری و پیچیده تر شدن سازمانها و روابط اجتماعی، زبان نیز به عنوان یک نظام ارتباطی در جهت برآوردن نیازهای ارتباطی جامعه های گوناگون انسانی، دچار تحول گردید و رفته رفته شکل کاملتری پیدا کرد. از آنجا که زبان دارای جنبهای زیستی و روانی نیز هست ، تحول آن را به شکل امروزی، باید در بافتی گسترده تر، یعنی با توجه به عوامل درونی (زیستی و روانی) و عوامل بیرونی (ارتباطی و محیطی) مطالعه کرد. پیدایش و تحول زبان دلایل اجتماعی، زیستی و روانی دارد و نتیجه تکامل انسان در طول هزاران سال است . بنظر گروهی از دانشمندان، انیشمندی و سخنگویی انسان کنونی، حاصل یک سلسله تحولات اجتماعی و زیستی در یک روند طولانی است . در میان عوامل موثر در پیدایش و تحول زبان، نقش عوامل اجتماعی برجسته تر به نظر می رسد. در همین راستا این پایان نامه درصدد نشان دادن جایگاه و نقش و تاثیرات دو رکن اصلی جامعه بشری، یعنی زن و مرد در اجتماع، اما از دیدگاه زبان و زبانشناسی که شامل مقدمه، هفت فصل و نیز در پایان کتابنامه است .