نام پژوهشگر: حسنعلی غیور

بررسی سیلاب و خشکسالی با تاکید بر مدیریت بحران در حوضه سد زاینده رود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  فاطمه عابدی   داریوش رحیمی

زندگی بشر در طول تاریخ همواره در معرض انواع مخاطرات طبیعی قرار داشته که برخی از آنها مانند سیلاب، خشکسالی، سرمازدگی، یخبندان و ... ناشی از فرایندهای آب و هوایی می باشند. در این رساله سعی شده است تا با بررسی عناصر مختلف هواشناسی و هیدرولوژیکی، به شناخت و پیش آگاهی از رفتار دو پدیده سیلاب و خشکسالی در حوضه سد زاینده رود پرداخته شود تا با دستیابی بدان، بتوان راهکار های مناسبی برای پیشگیری، مقابله وکاهش معضلات محیطی ارائه داد. حوضه سد زاینده رود مهمترین نقش را در توسعه بخصوص در مناطق خشک ونیمه خشک ایفا می کند و تولید و توزیع آب از سراب تا پایاب حوضه و حتی حوضه های مجاور را برعهده دارد. در این پژوهش ابتدا به بررسی وضعیت اقلیمی، فیزیوگرافی و هیدرولوژی حوضه پرداخته شد و سپس وضعیت خشکسالی با کمک دو شاخص spi وsiap بررسی شد و نقشه های گستره خشکسالی برای هر یک از سالهای آماری تهیه شد و نتایج نشان داد که کلیه مناطق حوضه در این دوره سی ساله خشکسالی را تجربه کرده اند، اما بخشهایی از حوضه مانند بخشهای شمال غرب و مرکز بیشتر در معرض خشکسالی قرار دارد. و احتمال وقوع خشکسالیها در سالهای آتی به کمک روشهای آماری پیش بینی شد. در فصل چهارم به بررسی سیلاب حوضه با توجه به آمار آب سنجی ایستگاه قلعه شاهرخ و اسکندری از سال 1351 تا 1384 پرداخته شد و 11 سیلاب به عنوان نمونه انتخاب شد سپس تاثیر میزان بارش، درجه حرارت و ذوب برف در هر سیلاب بررسی شد و نتایج نشان داد که از 11 سیلاب مورد مطالعه، در 6 مورد بارشهای سنگین رخ داده است ولی تقریباً در همه سیلابها حتی در سیلابهای فصل پاییز و زمستان تاثیر ذوب برف دیده می شود. در مرحله بعد دوره های برگشت سیلاب برآورد گردید و الگوهای گردشی که منجر به وقوع سیلاب در حوضه می گردد، شناسایی شد و مشخص گردید که با شناخت کانون و مسیر حرکت الگوهای گردشی ایجاد کننده سیلاب و ردیابی روزانه آنها پیش بینی سیلابهای بزرگ حوضه، قبل از شروع بارش تقریباً مقدور خواهد بود و نهایتاً در فصل پنجم راهکارهای مدیریت بحران در زمینه خشکسالی و سیلاب در حوضه مورد مطالعه ارائه گردید.

تحلیل داده های حداکثر دبی-بارش به روش زمین آماری-همدید در حوضه بهشت آباد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  حمید میرهاشمی   حسنعلی غیور

تحلیل داده های حداکثر دبی-بارش به روش زمین آماری-همدید در حوضه بهشت آباد تاریخ دفاع : 29/10/89 حوضه بهشت آباد یکی از زیر حوضه های کارون شمالی است که در استان چهار مهال بختیاری قرار دارد. علی رغم سیل خیز نبودن حوضه از لحاظ فیزیوگرافی، ولی سیلاب های شدیدی در حوضه مربوطه رخ داده است. مهمترین هدف ما در این پژوهش دستیابی به یک دید کلی از شرایط همدید، ترمودینامیک و دینامیک موثر بر بارشهای موجد دبی های حدی است. لذا رویکرد محیطی به گردشی را برای انجام پژوهش حاضر برگزیدیم. در این پژوهش از دو پایگاه داده استفاده شده است. پایگاه اول شامل داده های محیط سطح زمین که خود از دو بخش داده تشکیل شده اند بخش اول داده های مربوط به دبی در بازه زمانی ساعتی و روزانه و بخش دوم مربوط به داده های بارشی در بازه زمانی ساعتی و روزانه. پایگاه دوم شامل متغیر های هواشناختی می باشند. این داده ها از سری داده های واکاوی شده racn/pecn به صورت پایش های شش ساعته به وقت زلو(00 ،06،12 ،18) برداشت شده اند. این متغیر ها شامل دمای هوا(بر حسب کلوین)، فشار هوا (بر حسب هکتوپاسکال)، ارتفاع ژئوپتانسیل(بر حسب متر) سرعت باد مداری و باد نصف النهاری(برحسب متر بر ثانیه) نم ویژه(برحسب گرم بر گرم) و نم نسبی (برحسب درصد.) مربوط به تراز های1000 ،850 ، 700،600، 500 ، 400 ، 300 ، 250 ، 150 و 100 هکتوپاسکال مورد استفاده قرار گرفتند. روش کار بدین صورت می باشد که ابتدا با توجه به خصوصیات فیزیوگرافی حوضه زمان تمرکز حوضه به مقدار 14 ساعت محاسبه شد، سپس بارشها 14 ساعته و بیشتر از آن مورد تحلیل قرار گرفتند، و شدید ترین و فراگیر ترین این بارشها انتخاب و با مقدار دبی انطباق داده شدند در نهایت 5 سیلاب جهت تبیین استخراج شدند. در گام بعدی جهت مشخص نمودن سامانه های همدید موجد بارشهای منجر به سیلاب های مربوطه، نقشه های فشار و جبهه زایی تراز های مختلف در چهار ساعت ذکر شده ترسیم شد. همچنین برای آگاهی از وضعیت قائم جو نمودارهای ترمودینامیکی این روزهای بارشی در بازه زمانی چهار ساعت ذکر شده ترسیم شد. همچنین برای بیان ناپایداری لایه از شاخص های bradburyو ffilkcar استفاده نمودیم. نتایج پژوهش نشان داد که عامل رخداد بارشهای حدی، گسترش تاوه قطبی بر روی غرب روسیه و اروپای شرقی به سمت عرض های پایین و افزایش تاوایی مثبت در منطقه مدیترانه می باشد؛ در نتیجه الگوی غالب با این تغیرات، از حالت مداری به نصف النهاری تغیر پیدا می کند، در این حالت مسیر رود باد اطلس، غربی- شرقی شده و باعث انتقال چرخندها به همراه هوای مرطوب بر روی ایران(حوضه مورد پژوهش) می شود در واقع این عمل باعث ایجاد و تقویت فرود و کم ارتفاع بریده شرق مدیترانه و همچنین تقویت کم فشار های سودانی و دینامیکی شدن آنها در تراز 1000 هکتوپاسکال می شود. بررسی نمودار های ترمودینامیکی نشان دادکه کاهش دمای بالقوه تر با افزایش ارتفاع مصادف با شدیدترین بارش ها و حالت تندری می باشد. واژه های کلیدی: حوضه بهشت آباد، تحلیل همدید، تحلیل ترمودینامیکی، نمودار ترمودینامیکی، دمای بالقوه تر، تاوه قطبی

واکاوی داده های بیشینه دبی-بارش با روش زمین آماری و همدید در حوضه لردگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  جواد پورشهبازی فراشبندی   حسنعلی غیور

این پژوهش بر آن است که یک دید کلی از شرایط همدید، ترمودینامیک و دینامیک موثر بر بارش های به وجود آورنده ی دبی های بیشینه در حوضه لردگان، که از زیر حوضه های کارون شمالی واقع در استان چهار محال بختیاری را به نمایش گذارد. برای دست یازیدن به این هدف رویکرد محیطی به گردشی بر گزیده شد. جامعه آماری در این پژوهش بر دوگونه داده استوار است: پایگاه اول دربرگیرنده ی داده های محیط سطح زمین که خود متشکل از دو بخش می باشند. بخش اول داده های مربوط به دبی در بازه زمانی ساعتی و روزانه و بخش دوم مربوط به داده های بارشی در بازه زمانی ساعتی و روزانه. پایگاه دوم دربرگیرنده متغیرهای جو بالا می باشند. این داده ها از سری داده های واکاوی شده carn/ncep به صورت پایش های شش ساعته به زمان گرینویچ (00 ،06 ،12 ، 18) برداشت شده اند. این متغیرها شامل دمای هوا (بر حسب کلوین)، فشار هوا (بر حسب هکتوپاسکال)، ارتفاع ژئوپتانسیل (بر حسب متر) سرعت باد مداری و باد نصف النهاری (برحسب متر بر ثانیه) نم ویژه (برحسب گرم بر گرم) و نم نسبی (برحسب درصد) که در ترازهای 1000، 850 ، 700، 500 ، 400 ، 300 ، 250 ، 150 و 100 هکتوپاسکال برداشت و مورد استفاده قرار گرفته است. در گام بعدی با استفاده از روش scs ، زمان تمرکز حوضه را 5/9 ساعت برآورد شد و این زمان را برای انتخاب بارش های موجد سیلاب در حوضه برگزیده شد. و در این میان بارش ها با دبی های بیشینه مطابقت داده و سه سیلاب انتخاب و مورد واکاوی قرار گرفت. در گام بعدی برای مشخص نمودن سامانه های همدید موجد بارش های منجر به سیلاب های مربوطه، نقشه های فشار و جبهه زایی ترازهای مختلف در چهار زمان پایشی یاد شده ترسیم گردید. همچنین برای آگاهی از وضعیت قائم جو نمودارهای ترمودینامیکی این روزهای بارشی در چهار زمان پایشی ترسیم شد. در این پژوهش برای نشان دادن ناپایداری جو از دو شاخص bradbury و rackliff استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که عامل رخداد بارش های بیشینه، گسترش تاوه قطبی تا شمال دریای کاسپین و غرب روسیه، و گسترش آن تا عرض های پایین می باشدکه سبب ایجاد روند نصف النهاری در تراز 500 هکتوپاسکال می گردد که این خود سبب تقویت ناوه شرق مدیترانه و همچنین تقویت کم فشار های سودانی و باز شده مسیر گسترش آن بر روی ایران زمین می گردد. واکاوی نمودارهای ترمودینامیکی در این پژوهش بیان کننده این است که کاهش دمای بالقوه تر با افزایش ارتفاع برابر با زمان وقوع شدیدترین بارش ها و حالت تندری در حوضه است.

بررسی تأثیر خشکسالی های اخیر بر آب های زیرزمینی در حوضه آبی دهگلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مسعود مرادی   جواد خوشحال

چکیده: دشت دهگلان یکی از بزرگترین دشت های کشاورزی استان کردستان و قطب کشاورزی این استان به شمار می رود. روند رو به رشد جمعیت در دهه های اخیر , توسعه اجتماعی و اقتصادی و نیز رونق بیش از پیش کشاورزی در منطقه به عنوان محور توسعه استان و نیز توسعه صنایع متوسط و کوچک در دشت دهگلان موجب افزایش برداشت از منابع آبی زیرزمینی در این منطقه شده است. لذا هدف از این تحقیق بررسی واکنش آب های زیرزمینی نسبت به خشکسالی ها در دوره های مختلف با توجه به ویژگی های دوره های خشک از لحاظ شدت و طول دوره است. بدین منظور داده های مورد نیاز شامل دو گروه: 1- داده های بارش, تبخیر و رواناب اندازه گیری شده در ایستگاه های واقع در حوضه دهگلان و مناطق مجاور و 2- داده های 51 چاه مشاهده ای واقع در حوضه دهگلان مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا دوره های رخداد خشکسالی در ایستگاه های موجود در حوضه با استفاده از روش spi محاسبه شد. سپس همبستگی چند متغییره پارامترهای اقلیمی و آب های سطحی با سطح آب های زیرزمینی در سطح اطمینان 95% بررسی شد که نتایج آن نشان دهنده عدم معنی داری شاخص spi, دما و تبخیر در ارتباط با سطح ایستابی است. در مقابل تغییرات دبی رودخانه در خروجی حوضه دارای ضریب هم بستگی 71% با سطح ایستابی است. در ادامه همبستگی دبی ماهانه با فراسنج های هواشناسی و آب شناسی با استفاده از شبکه های عصبی محاسبه شد. نتایج آن نشان دهنده بیشترین همبستگی و حداقل میانگین مربعات خطا در مدلی با ورودی شاخص spi در مقیاس 6 ماهه, دبی جریان سطحی در ماه قبل و و دما و تبخیر در ماه همزمان در ارتباط با خروجی دبی ماهانه است. بررسی تغییرات سطح ایستابی در ارتباط با شدت و طول دوره های خشکسالی نشان می دهد که با توجه به برداشت بیش از حد مجاز از سفره آب زیرزمینی، خشکسالی های طولانی مدت تأثیر مخرب تری نسبت به دوره های کوتاه خشک در افت سطح ایستابی داشته اند. همچنین پهنه بندی خشکسالی در سطح حوضه و سطح ایستابی در سطح دشت با استفاده از تحلیل های مکانی و فضایی در gis نشان می دهد که شدت افت سطح ایستابی علاوه بر شدت و طول خشکسالی نسبت به کاهش تراکم زهکشی در سطح سفره آب زیرزمینی نیز حساسیت قابل توجهی دارد به گونه ای که در اغلب موارد مناطق همراه با افت شدید بر سطوح با تراکم زهکشی پایین منطبق است. واژگان کلیدی: خشکسالی، آب های زیرزمینی، دشت دهگلان

شناسایی مناطق بهینه اقلیمی کشت کلزا در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  علی براتیان   جواد خوشحال دستجردی

این تحقیق شامل دو مرحله کار میدانی در مزرعه به مدت 6 سال و بکارگیری داده های به دست آمده جهت تعیین مناطق مناسب کشت می باشد. در تحقیق حاضر بر اساس داده های اندازه گیری شده و مشاهده ای در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات هواشناسی کشاورزی فرخشهر استان چهارمحال و بختیاری طی شش سال کشت کلزا، میانگین درجه روز رشد برای تکامل مراحل رشد و نمو کلزای پاییزه به ترتیب بر مبنای صفر درجه سانتی گراد برابر 6/2361 درجه- روز و بر مبنای دمای آستانه فیزیولوژیکی 5 درجه سانتی گراد برابر 2/1553 درجه روز به دست آمد. متوسط تعداد روزهای فعال در رشد و نمو در طول سال زراعی برای کلزای پاییزه نیز 162 روز محاسبه گردید. با توجه به اینکه دمای آستانه 5 درجه سانتیگراد شاخص مناسبی برای تعیین مراحل فنولوژیکی کلزای پاییزه می باشد. درجه- روز رشد شش مرحله دوره رویشی و زایشی این گیاه بر اساس دمای پایه پنج درجه سانتیگراد به شرح زیر می باشد: جوانه زنی 5/117، سبزکردن 4/151، روزت 309، غنچه دهی4/136، گل دهی7/258 و مرحله رسیدن 2/580. دما و تعداد روز مناسب جهت انجام بهاره سازی در کلزای پاییزه شاخص یک دوره بیست روزه و دمای متوسط صفر درجه سانتی گراد و کمتر تعیین شد که بر اساس این شاخص، 42 درصد مساحت کشور از نظر اقلیمی مناطق مساعد کشت کلزای پاییزه تعیین گردید. در این تحقیق بر اساس برآورد احتمال وقوع 50 درصد دماهای صفر و پنج درجه سانتیگراد با توزیع نرمال برای ایستگاه های هواشناسی در یک دوره 30 ساله (1383-1354) زمان وقوع این دو آستانه دما، تعیین گردید و سپس با توجه به درجه روز رشد مورد نیاز هر مرحله فنولوژی، مدت زمان این مراحل محاسبه گردید و زمان شروع و خاتمه هر مرحله فنولوژیکی مشخص شد. بر این اساس تقویم کشت کلزای پاییزه در کشور از 8 ام شهریور ماه تا 17 ام مهر ماه به دست آمد همچنین بر اساس دمای حساس گیاه کلزای پاییزه در مراحل سبزکردن، غنچه دهی و گل دهی، میزان خطر سرمازدگی در این مراحل به ترتیب بر اساس دماهای 5، 2 و 3 درجه سانتیگراد در مناطق مساعد کشت حداکثر به ترتیب برابر 40، 60، 40 درصد محاسبه گردید و دمای 30 درجه سانتیگراد در مرحله گل دهی نیز که سبب عقیم شدن گل ها می گردد برای نقاط مختلف منطقه حداکثر در بخش کوچکی از آن 10 درصد بدست آمد.

بررسی و تحلیل جاذبه ها و پتانسیل های اکوتوریسمی شهرستان ارومیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  نصرت مرادی   سید اسکندر صیدایی

در طول شصت سال گذشته جهان شاهد تغییرات چشم گیری در زمینه شیوه مسافرت از یک مکان به مکان دیگر بوده است. در این مدت نه تنها شیوه های مسافرت بلکه مقاصد گردشگری، انگیزه و تعدد این مسافرت ها نیز تغییر نموده است. یکی از این تغییرات پیدایش شکل خاصی گردشگری به نام اکوتوریسم است که در سال های اخیر رشد بسیار سریعی داشته و به یکی از پدیده های مهم صنعت گردشگری تبدیل شده است. این شکل گردشگری احترام عمیقی نسبت به مردم، مکان های گردشگری و اشیایی که مورد بازدید قرار می گیرند دارد و در آن تأکید خاصی روی حفاظت از منابع طبیعی و فرهنگی، درگیر کردن مردم محلی در فرآیندهای برنامه ریزی و ایجاد رفاه برای این مردم دیده می شود. شهرستان ارومیه واقع در شمال غرب ایران با تنوع منابع اکولوژیکی و فرهنگی، فرصت های بسیار زیادی برای سرمایه گذاری در زمینه توسعه اکوتوریسم دارد. این پژوهش با بررسی این فرصت ها و قوت ها و تعیین نقاط ضعف و تهدیدها، به ارائه استراتژی های مناسب برای توسعه اکوتوریسم این منطقه می پردازد. این پژوهش با توجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع تحلیلی، توصیفی و پیمایشی است. در این تحقیق پس از تهیه کلیات و چهارچوب نظری تحقیق، جهت کسب اطلاع از مناطق مورد مطالعه و بررسی جایگاه و چگونگی گردشگری در آن منطقه، اقدام به انجام عملیات میدانی شد. به طور کلی سه پرسشنامه برای انجام این تحقیق آماده شد. پس از تکمیل این پرسشنامه ها، برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و excel و مدلswot و برای ترسیم نقشه ها از نرم افزار arcgis استفاده گردید. آزمون آماری (ضریب آلفای کورنباخ) نشان داد که این پژوهش از اعتبار و پایایی مناسب برخوردار است. نتایج پژوهش نشان داد که شهرستان ارومیه با مجموع 40 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت ها و 19 نقطه ضعف و تهدید به عنوان محدودیت ها و تنگناها و با امتیاز وزنی 3/13 و 2/82 به ترتیب برای نقاط قوت و فرصت و امتیاز وزنی 3/78 و 3/22 به ترتیب برای ضعف ها و تهدید، پتانسیل ها و توانمندی های فراوانی برای توسعه اکوتوریسم دارد ولی در عین حال اکوتوریسم این منطقه با چالش ها و مشکلات جدی و اساسی مواجه می باشد که از نمونه های بارز آن می توان به دریاچه ارومیه به عنوان مهم ترین پدیده اکوتوریسمی این منطقه اشاره کرد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که در صورت برنامه ریزی درست و استفاده بهینه و منطقی از جاذبه های اکوتوریسمی و رفع مشکلات و نقاط ضعف و استفاده از فرصت های موجود، می توان شاهد توسعه اقتصادی در زمینه های ایجاد درآمد، اشتغال، تنوع فعالیت های اقتصادی و بطور کلی افزایش سطح رفاه برای مردم این منطقه بود.

تحلیل سینوپتیکی ترازهای توفانی سواحل جنوبی دریای خزر (ایران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  عبدالعظیم قانقرمه   جواد خوشحال دستجردی

چکیده ندارد.

هیدرولوژی و ژئومرفولوژی حوضه رودخانه سولکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1371
  علیرضا تقیان   حسنعلی غیور

منابع طبیعی خواستگاه حیات ، پایگاه استقلال سیاسی و اقتصادی و مهد رشد خلاقیت های ملی و فرهنگی می باشد . کم و کیف این منابع خطوط اساسی توسعه و عمران کشور را شکل می دهد. بهره برداری بیشتر و بهتر از منابع طبیعی مستلزم مطالعات وسیع می باشدتا پتانسیلهای طبیعی در هرمنطقه مشخص شده و برحسب توان آن برنامه ریزی شده و طرحهای توسه به اجرا گذاشته شود. دررساله حاضر ابتدا مطالبی درشناسائی عمومی منطقه مورد مطالعه در فصل اول آورده شده است . درفصل دوم سازندهای مختلف زمین شناسی، چینه شناسی و پراکنش تشکیلات و نقش زمین ساخت در منطقه بیان شده است . فصل سوم اشکال ناهمواریهای زمین در رابطه با زمین شناسی، شبکه آبها و نقشه فرسایش درایجاد ناهمواریها را همراه با نقشه های لازمه ارائه می کند. پارامترهای اقلیمی و نقش آنها دررابطه بادیگر مسائل محیطی در فصل چهارم مورد مطالعه قرار گرفته است . تاثیرات عوامل مختلف طبیعی در تشکیل خاک ، انواع خاکهای منطقه، پوشش گیاهی، وضعیت آنها درفصول پنجم و ششم مورد مدافه قرار گرفته است . درفصل هفتم بارشهای سالانه با دوره های بازگشت مختلف و تاثیر آنها در رواناب ، دبی آب رودخانه سولکان و سیلابهای احتمالی حوزه پیش بینی و بیان شده است . فصل هشتم خلاصه ای از مطالب ذکر شده و همچنین توصیهها و پیشنهاداتی را بطور خلاصه به خود اختصاص داده است . درتهیه اطلاعات کتابخانه ای لازم از ادارات و سازمانهای مختلفی استمداد شده است . سپس بااستفاده از عکس ماهواره ای، عکسهای هوائی و نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، بررسیهای صحرائی بسیار و تست مطالب تهیه شده، محاسبه آمار و اطلاعات بااستفاده از نرم افزارهای کامپیوتری، مطالب این رساله تهیه و تدوین گردیده است .

نقش اقلیم حیاتی در معماری سواحل جنوب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1371
  مسعود دالمن   حسنعلی غیور

موضوع اقلیم و معماری یکی از موضوعات بسیار جالب در مطالعات مربوط به نقش عوامل آب و هوائی بر مسکن وکلا فضای زندگی است . قبل از هرچیز باید گفت که اثر این عوامل برشکل گیری محیط مسکونی از دیرباز معمول بوده است و معماران در زمانهای گذشته، به طور سنتی، اثرات باد، باران، آفتاب ، رطوبت و ... را برمساکن می دانسته اند و روشهای بسیار جالبی نیز برای کاهش اثرات نامطلوب آنان و بهره گیری از امکانات مطلوب این فاکتورها ارائه داده اند. در واقع تجربیات فعلی ماتکمیل شده روشهائی است که گذشتگان بکارمی برده اند و باتغییراتی در مبادی علمی و ریاضی آن، بشر کنونی سعی دراستفاده بهینه ازاین تجربیات دارد. خاصه اینکه درحال حاضر علاوه بر مسائل اقلیمی، مسائلی چون خصوصیات فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، توپوگرافی، محیط طبیعی وهزاران دلیل دیگر چون طبقات اجتماعی برشکل گیری مساکن و تفکیک آنها، تاثیرات مهمی بر شکل معماری مناطق مختلف گذارده اند. متاسفانه به دلیل جهانی شدن شکل معماری در حال حاضر الگوهای سنتی معماری در اکثر مناطق تاحدودی به دست فراموشی سپرده شده اند و ساختمانهای ناهماهنگ با اقلیم در مناطق مختلف ساخته می شود که همگی برمعایب این ساختمانها واقفند . دراین رساله سعی شده است دستورالعملهائی در رابطه با شرائط اقلیمی سواحل جنوبی کشور و بویژه بندرعباس به عنوان نمونه، ارائه گردد، در این راه از روشهای متفاوتی استفاده شده، که در متن به تفصیل در مورد آنها توضیح داده شده است . این رساله از پنج فصل تشکیل شده است که بطور اختصار عبارتنداز : فصل اول به دو بخش تقسیم شده است که در بخش اول کلیاتی از زمین شناسی، ژئومورفولوژی، خاک ، هیدرولوژی و پوشش گیاهی ارائه شده است ، بخش دوم شامل تجزیه و تحلیل فاکتورهای اقلیمی ایستگاههای برگزیده سواحل جنوب می باشد که بطور مفصل خصوصیات اقلیمی آنها با توجه به سوابق آماری و داده های مورد نظر در هر مورد، درحد توان مورد آنالیز قرارگرفته اند. فصل سوم با روشهای گوناگون به طبقه بندی اقلیمی و اقلیم حیاتی منطقه پرداخته است ، درفصل چهارم الگوهای سنتی معماری بومی ویژگیهای آن مورد بررسی قرارگرفته است در فصل پنجم باتوجه به فصول گذشته و روشهای معمول طراحی و معماری که باید دراین مناطق اعمال نمود، پیشناداتی ارائه شده است تابتوانیم به طراحی یک مسکن هماهنگ بااقلیم در منطقه نائل آئیم. پیوستهای این رساله نیز شامل سری جداول چهارگانه ماهانی است که برای 6 ایستگاه منطقه تهیه گردیده اند.

بررسی وضعیت دشت جرقویه سفلی با تاکید بر کاربرد روشهای هیدروکلیماتولوژی در استفاده بهینه از منابع
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1372
  تقی طاووسی   حسنعلی غیور

تحقیقات این رساله در چهارچوب روابط متقابل انسان و محیط انجام شده و درآن بر هیدروکلیماتولوژی تاکید گردیه است . درمیان عوامل طبیعی ((آب و هوا))تاثیر مستقیم در بنیان عوامل سازنده محیط های جغرافیائی دارد و باتوجه به نقش حیاتی آب ، شناخت آب درقالب مطالعات هیدرولوژی می تواند چهارچوبی منطقی در بهره برداری صحیح از منابع آب تلقی شود ودراین راه اقلیم است که می تواند کلید بررسی های آبشناسی محسوب گردد. اقلیم خشک ، کمبود منابع آب و حساسیت خاک از مهمترین ویژگیهای طبیعی منطقه مورد مطالعه به حساب می آید و کاهش اثر این محدودیت های طبیعی براساس یک مدیریتی که در راستای استفاده بهینه از منابع آب و خاک استوار بوده وبه کلیه روابط موجود توجه شده باشد، ضروری به نظر می رسد. اهداف مشخصه عبارتنداز : الف - شناخت مشکلاتی ناشی از محدودیتهای محیط طبیعی ب - شناخت مشکلاتی ناشی از مدیریت های اعمال شده در گذشته ج- تعیین پتانسیل های موجود در منطقه د- مدیریت بهره برداری از منابع طبیعی آب و خاک بر پایه توجه به کلیه شرایط حاکم محیطی و عواقب ناشی از اعمال آن. پس از جمع آوری اطلاعات مربوطه و تجزیه و تحلیل آنها، مطالب به گونه ای دسته بندی شده که در چهار بخش و 20 فصل آورده شده اند: -1 بخش اول بررسی وضعیت شامل 5 فصل (معرفی اجمالی، زمین شناسی، ژئومورفولوژی، خاکها و پوشش گیاهی). -2 بخش دوم مطالعات اقلیم شناسی شامل 8 فصل (توده های هوای موثر بر منطقه، دما،باد،نم نسبی،بارندگی، تبخیر و نوع اقلیم) -3 بخش سوم هیدروکلیماتولوژی و برنامه ریزی کنترل سیلاب که به صورت موردی حوضه آبریز نیک آباد را مورد بررسی قرار می دهد و در چهار فصل خصوصیات هندسی حوضه، دبی و حجم سیلاب ، عوامل موثر در ظهور سیلاب و امکانات دفع آن بررسی شده اند. -4 بخش چهارم ژئوهیدرولوژی و مدیریت صحیح از منابع آبهای زیرزمینی و طرح آبرسانی از زاینده رود در سه فصل مطالعه شده اند. نتیجه اینکه برای استفاده از منابع طبیعی اولا باید کنترل سیلاب نه تنها از نیروی مخرب آنها جلوگیری نموده بلکه به توسع منابع آب منطقه کمک نمود و بدینوسیله به افزایش رطوبت خاک ، تقویت مراتع و توسعه دامپروری و تغذیه آبهای زیرزمینی کمک شود. و ثانیا با برداشت متعادل آبهای زیرزمینی نسبت به میزان تغذیه آن از افت آبهای زیرزمینی و تداخل آبهای شور به سفره آب زیرزمینی جلوگیری نموده و بااعمال مدیریت آبیاری جدید، راندمان آبیاری را بالا برده و با حداقل مصرف آب حداکثر بهره برداری را داشته باشیم و ثالثا با اعمال اصلاحی و مدیریت زراعی که باآگاهی از حساسیت خاک توام باشد موجب اصلاح خاکها شده و از شور شدن و فرسایش آنها جلوگیری بعمل آید.

هیدروکلیماتولوژی حوضه رودخانه جهان بینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1371
  منصور مرتضی پور   حسنعلی غیور

استان چهارمحال بختیاری ازنظر اقتصادی بیشتر در بخش کشاورزی و دامپروری مورد توجه می باشد. در قسمت چهارمحال کشاورزی و در قسمت بختیاری دامپروری از اهمیت بیشتری برخوردارند. این تفاوت در گرایشهای فعالیتهای اقتصادی در چهارمحال و بختیاری ناشی از وجود دشتها و سرزمینهای هموار در چهارمحال و وجود ناهمواریهای زیاد و زمینهای پرشیب (که کار کشاورزی را مشکل می کند) در بختیاری می باشد. سیاست دولت بویژه بعدازانقلاب برخودکفائی و استقلال اقتصادی می باشد. ازآنجائی که با افزایش جمعیت کشور و در نتیجه افزایش مصرف مواد غذائی و پوشاک به عنوان مقدم ترین نیازهای مادی مطرح می گردند، فعالیتهای بخش کشاورزی و دامپروری جنبه زیربنائی پیداکرده و باتوجه به آن از الویت خاصی برخوردار می گردد. این استان به عنوان یک قطب کشاورزی و دامپروری مورد توجه دولت قرار گرفته و پتانسیل بالای آن دراین بخش عامل اصلی این توجه می باشد. انجام طرحها و پروژه های موفق و برنامه ریزی صحیح و تخصیص و مصرف بودجه پیش بینی شده جهت آنها در شرایطی موفقیت آمیز خواهد بود که مطالعات زیربنائی جهت استفاده بهینه ازامکانات و پیشگیری از ضررهای احتمالی انجام گیرد. به نظر می رسد مطالعات هیدروکلیمائی دراین رهگذر و بویژه در بخش کشاورزی، اصلی ترین و زیربنائی ترین مطالعات باشند. شناخت و تعیین و به کمیت درآوردن آب در چرخه هیدرولوژیکی آن در یک منطقه و همچنین تعیین کیفیت و کمیت فاکتورهای اقلیمی به عنوان مهم ترین عوامل موثر برارگانیزم ها بویژه گیاهان (محصولات کشاورزی و پوشش طبیعی گیاهی) اساسی ترین نقشی است که انجام آن بوسیله مطالعات هیدروکلیمائی امکان پذیراست . نقش تابش و میزان دما در رشد گیاهی و کاهش آن (یخبندان) به عنوان عاملی بازدارنده دراین رشد و تعیین میزان رطوبت و بارش در تامین آبی گیاهان و محصولات کشاورزی بویژه کشت دیم و مراتع و تغذیه آبهای زیرزمینی و تامین آبهای سطحی جهت آبیاری و نقش تخریبی آن در فرسایش خاک و وقوع سیلاب و تعیین میزان تبخیر از نظر اثرات مستقیم و غیر مستقیم آن و شناخت ازبادها بدلیل اثرات مستقیم آن برارگانیزم ها و اثرات غیرمستقیم در دیگر فاکتورهای اقلیمی غیرقابل انکار و بلکه بسیار مهم می باشد. دراین کار تحقیقاتی هدف اصلی برآوردن چنین نیازهای مطالعاتی و تعیین خطوطی روشن از این پیش نیاز به طریقی ((کمی)) بوده است تابتوان براساس آنها برنامه ریزی صحیح بویژه در بخش کشاورزی انجام داد. ضمنا ایجاد زمینه ای برای مطالعات موردی با اهدافی دقیق تر و پروژه های خاص نیزازاهداف این مطالعه می باشد. ازآنجائی که دریک مطالعه هیدروکلیمائی آب مهمترین فاکتور می باشد و ((آب)) در چرخه خود بصورت بخار آب یا آب مایع یا جامد نه تنها در جو بلکه برروی سطح زمین و زیرزمین نیز جابجائی و تجمع دارد، لذا بررسی جنس زمینها و شیب آنها و شکل حوضه و خصویات فیزیکی آن و نقش فرسیایشی آن و رابطه عوامل اقلیمی در تکامل خاک و نقش خاک در ارتباط با گیاه مارابرآن داشت تادرجهت تکمیل مطالعات در فصلهائی هرچند باختصار از زمین شناسی و ژئومورفولوژی و خاک و پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه مطالبی را جهت شناخت بهترارائه دهیم. دراینجا باید از نواقص آماری و کوتاه بودن دوره های آماری وازهمه مهمتر عدم دسترسی به آمار روزانه (دراقلیم) و عدم آمار ساعاتی (بویژه در دبی رودخانه) و اصولا عدم وجود ایستگاههای کافی اقلیمی و هیدرومتری به عنوان اساسی ترین مشکل کار تحقیقی، یاد کرد.

بررسی اوضاع طبیعی حوضه آبی رودخانه گلپایگان با تاکید بر هیدروکلیما
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1371
  محمد مسیبی   حسنعلی غیور

دراین رساله سعی شده است هیدروکلیمای منطقه گلیپایگان درارتباط متقابل باانسان و تاثیر آن در برنامه ریزی های کشاورزی، صنعتی و اثر انسان را برمحیط نتایج آن را تواما بررسی گردد. آمارهای هواشناسی و هیدرومتری ایستگاههای منطقه از سازمانها، ارگانها و کتابخانه های گوناگون جمع آوری گردید و سپس اقدام به استخراج فاکتورهای اقلیمی مانند دما (متوسط،حداقل وحداکثر) بارندگی، یخبندان و رطوبت نسبی و ... شده در سالهایاماههایی که آمار موجود نبود اقدام به بازسازی آنهاازطریق روش نسبتها و تفاضلها گردید. (برابربازسازی ایستگاه اختخوان و سراب دهنده به عنوان مبناانتخاب شدند). درسالهای 1979 تا 1982 ایستگاه شرکت زراعی که در دشت گلپایگان واقع شده و ارتفاع این ایستگاه با ارتفاع ایستگاه گلپایگان تقریبا برابراست برای ایستگاه گلپایگان انتخاب شد. کلیه منابعی که پیرامون منطقه و موضوع موجود بود، مطالعه و اقدام به یادداشت برداری شد. برای کلیه موضوعات نقشه ها و نمودارهایی تهیه گردید نقشه ها همگی بزرگ تهیه شده و نمودارها به کمک کامپیوتر ترسیم گشت . محاسبات خصوصیات مورفومتریک حوضه از روی نقشه های 50000ˆ1 و 250000ˆ1 صورت گرفت و ضرایب مربوط محاسبه گردید . اندازه گیری ها بوسیله کرویمتر و پلانیمتر انجام شد. برای تعیین هماهنگی فاکتورهای بارندگی و دما بین ایستگاههای منطقه، آزمون جرم مضاعف صورت گرفت که ایستگاههای منطقه هماهنگی معنی داری رانشان دادند. جهت تهیه نقشه های همدما و همباران اقدام به محاسبه همبستگی بین ارتفاع و بارندگی و ارتفاع و دما شد و بهترین فرمول همبستگی مشخص گردید. سپس با استفاده از گرادیان ارتفاع و بارندگی و گرادیان ارتفاع و دمااقدام به ترسیم نقشه ها شد (ارتفاع به عنوان ثابت x و بارندگی و دما به عنوان متغیر y در نظر گرفته شد). نوع اقلیم منطقه بااستفاده از فرمولها و ضرایب مختلف اقلیمی مورد بررسی قرار گرفت و نوسانات بارندگی و دما، واریانس و انحراف معیار و ضریب تغییرات بارندگی و دما، نسبت حد میانگین، چارک اول، میانه، چارک سوم و میانگین متحرک برای ایستگاههای منطقه محاسبه گردید.آمار هیدرومتری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و هیدروگراف های مربوط ترسیم شد. مقدار فرسایش بارانی حوضه بااستفاده از فرمولهای فرسایش بارانی حساب گردید . در پایان زیر حوضه ویست به طور کامل به عنوان یک زیرحوضه رودخانه گلپایگان مورد مطالعه واقع شد. میزان تبخیر بااستفاده از روشهای گوناگون محاسبه و باتبخیر از طشت همبستگی داده شدوبهترین روش محاسبه تبخیر پیشنهاد گشت . درپایان سعی شد کلیه روشهای هیدروکلیماتولوژی درارتباط باآزمایش حوضه گلپایگان و نقش این روشها در برنامه ریزیهای منطقه و سهم مطالعات جغرافیائی در مطالعات محیط فیزیکی در ارتباط بامسائل انسانی - اقتصادی مشخص شده و راه حلهائی ارائه گردد.

تحلیل علل هیدروکلیما تولوژیکی بیابان زایی (مطالعه موردی: حاشیه چاله گاوخونی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1379
  تقی طاوسی   حسنعلی غیور

بر اساس تعریف کنوانسیون سازمان ملل متحد برای بیابان زایی، ((بیابان زایی به معنی تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب ناشی از عوامل مختلف از جمله تغییرات آب وهوا و فعالیت های انسانی می باشد.)) در کشور ایران که از یک طرف بیش از 70 درصد وسعت آن را مناطق خشک و نیمه خشک تشکیل می دهد و از طرف دیگر افزایش جمعیت و تلاش برای نیل به توسعه اقتصادی سبب استفاده بی رویه از زمین گردید، چنان که به تنزل کیفیت و تخریب منابع آب، خاک و پوشش گیاهی به عنوان سه عامل بقای زندگی در اکوسیستم های آسیب پذیر این مناطق منجر شده است، پدیده بیابان زایی را باید عارضه ای دانست که محیط زیست و حیات اقتصادی ما را شدیدا مورد تهدید قرار می دهد.در این تحقیق دشت های حوضه سفلی زاینده رود که محدوده داخل منحنی تر از 1800 متر را در چاله گاوخونی در ناحیه اصفهان در بر می گیرد بعنوان یک جامعه آماری انتخاب گردیده و ضمن تحلیل عناصر اقلیمی و هیدرولوژیکی، روند تغییرات هیدرکلیماتولوژیکی منتهی به ((تخریب سرزمین)) و ((وقوع بیابان زایی)) بررسی شده است، چرا که از نقطه نظر ارتباطی که بین گسترش بیابانها، خشکسالیها و ویژگیهای هیدروکلیما تولوژیکی وجود دارد از یک سو توجه به عناصر اقلیمی و خواص هیدرولوژیکی محل ضروری است و از سوی دیگر بدلیل بهره کشی فوق امکانات طبیعی بویژه برداشت بی رویه آبهای زیرزمینی، توجه بیشتر به امکانات و محدودیت های محیط طبیعی را طلب می کند تا از این رهگذر ضمن حفظ تعادل اکولوژیکی علاوه بر پیشگیری از وقوع بیابان زایی به درمان ضایعات زیست محیطی یا به عبارتی ((بیابان زدایی)) نیز اقدام گردد.