نام پژوهشگر: عبدالله اردشیر

استفاده از روش شبیه سازی مونت کارلو در بهینه یابی و کنترل خطرپذیری چیدمان کارگاهی بر اساس پارامترهای فیزیکی و غیر فیزیکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان 1389
  زانیار تکمه چی   محمد اسماعیل نیا عمران

بهینه یابی اقتصادی و انتخاب مدل مناسب چیدمان کارگاهی با بهره گیری از مدل های استاتیکی و دینامیکی چیدمان کارگاههای عمرانی و بخصوص کارگاههایی با قیودات پیچیده ( وسعت کارگاهی، پارامترهای موثر متفاوت و ... ) توفیق اندکی داشته اند. ارتباط بین پارامترهای فیزیکی ( انتخاب مدل مناسب استاتیکی یا دینامیکی و یا ترکیبی چیدمان، استفاده از چند گروه چیدمانی بجای یک گروه چیدمان جهت بهینه یابی، استقرار و برپایی تسهیلات، انتقال کالا و افراد در طول مدت پروژه و ... ) و پارامترهای غیر فیزیکی پروژه ( پارامترهایی از قبیل اثرات نویز) و اقتصاد کارگاهی موضوع بحث بهینه یابی اقتصادی کارگاهی است که دراین مقوله با بهره گیری از روش مونت کارلو به آن پرداخته شده است. یکی دیگر از عوامل موثر در انتخاب چیدمان بهینه کنترل خطرپذیری چیدمان و انتخاب آن براساس احتمال خطرپذیری آن چیدمان میباشد که بصورت یک پارامتر موثر در این پایان نامه گنجانیده شده است. لازم به ذکر است که تحقیقات قبلی صرفاً براساس پارامترهای فیزیکی یک مدل و یک گروه چیدمان کارگاهی و درجهت کنترل کارگاههای بدون قیودات پیچیده و با استفاده از روشهایی بمانند الگوریتم ژنتیک صورت گرفته است که خود دارای ضعف و نقایصی از قبیل انتخاب و بهینه سازی یک مدل و عدم بررسی امکان ترکیب مدل های چیدمانی، لزوم بهره گیری از گامهای مختلف جهت کنترل پارامترهای مختلف پیچیده و ... میباشد. درحالیکه در روش شبیه سازی مونت کارلو امکان یافتن بهینه ترین شرایط کارگاهی براساس پارامترهای فیزیکی و غیرفیزیکی و برای کارگاههای با قیودات پیچیده و وسیع با بهره گیری از مدل های متفاوت چیدمان امکان پذیر میباشد. همچنین در پژوهشهای انجام گرفته عدم کنترل خطرپذیری چیدمانها به عنوان یک عامل موثر انکارناپذیر تا حدودی نتایج پژوهش را خدشه دار مینماید. بدین ترتیب در این پایان نامه کنترل و بهینه سازی اقتصادی کارگاهی و کنترل خطرپذیری آنها به کمک روش شبیه سازی مونت کارلو و همچنین بهینه یابی تعدادی از کارگاههای بزرگ عمرانی به عنوان مطالعات موردی گنجانیده شده است.

مکان یابی بهینه احداث سازه های هیدرولیکی با روش تصمیم گیری چندمعیاره و منطق فازی در gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی معدن 1387
  نصرالدین محسنی   عبدالله اردشیر

پلها یکی از مهمترین سازه های هیدرولیکی هستند که توسط مهندسین پروژه های عمرانی بر روی رودخانه ها احداث می گردند. برای احداث یک پل روی یک رودخانه عوامل زیادی می توانند تاثیرگذار باشند. مطالعات هیدرولیکی و هیدرولوژیکی رودخانه مشخصات مکانیکی و فیزیکی خاک ها در محل پایه ها و کوله ها و همچنین خصوصیات زمین شناسی منطقه و بستر رودخانه از جمله کارهایی است که می بایستی قبل از اجرای یک پروژه پل روی رودخانه مورد بررسی قرار گرفته و نتایج این مطالعات در اختیار مهندسین پروژه های عمرانی قرار گیرد. سیستم اطلاعات جغرافیایی این امکان را به تصمیم گیرنده می دهد تا با استفاده از نقشه های gis تهیه شده از منطقه مورد مطالعه و شناخت موقعیت مکانی داده ها ارزیابی جامع و دقیقی بمنظور شناخت گزینه های بهینه برای احداث سازه پل داشته باشد. هدف اصلی این پایان نامه ارایه مدلی با استفاده از سیستم تصمیم گیری تحلیل سلسله مراتبی چندمعیاره و منطق فازی با استفاده از ابزار gis می باشد تا مکان های مناسب برای احداث پل روی رودخانه به صورت اولویت بندی براساس میزان الویت مکان ها ارایه نماید. فصل اول حاوی بیان مساله ضرورت و اهمیت آن اهداف و چارچوب پایان نامه که به بیان مساله مورد بحث و بررسی اهداف مورد نظر از طریق نگاه اجمالی به پروسه تحقیق می پردازد. فصل دوم: در این فصل به ارایه سابقه مطالعات و تحقیقات انجام شده در زمینه موضوع مورد بررسی در پایان نامه پرداخته می شود. فصل سوم: در این فصل معیارهای انتخاب مکان بهینه پل شناسایی شده و راجع به اهمیت در نظر گرفتن آنها بحث می گردد. فصل چهارم: این فصل به شرح روش تحقیق و منطقه تحقیق می پردازد. فصل پنجم: در این فصل نتایج بطور مفصل همراه با جداول و شکل های لازم بیان می گردد. فصل ششم: در فصل آخر به بررسی خلاصه ای از کار انجام شده در پایان نامه جمع بندی نتایج بدست آمده و ارایه پیشنهادات در زمینه ادامه تحقیقات مذکور در آینده می پردازیم.

بررسی و تحلیل آماری دلایل تأخیر در پروژه های عمرانی کشور (مطالعه موردی پروژه های آبی استان مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی عمران 1385
  مجید احمدپور   عبدالله اردشیر

هر ساله بخش بزرگی از درآمد ملی صرف سرمایه گذاری در طرحهای عمرانی و توسعه منابع آبی ، ساختمانهای مسکونی ، عمرانی و صنعتی می شود. محدودیت منابع و وجود مسایل مختلف در زمان اجرا، اغلب موجب طولانی شدن زمان اجرا و تأخیر قابل توجه در بهره برداری از طرحها می گردد . براساس گزارش سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور متوسط زمان راه اندازی طرحهای ملی و سرمایه ای در حال حاضر هشت سال می باشد و به طور متوسط، این پروژه ها هم در بخش ملی و هم در بخش استانی با بیش از 50% تأخیر در پیشرفت کار مواجه هستند. امروزه رقابت در عرصه بین الملل همه را مجبور ساخته به عامل زمان توجه کنند . زمان در بهره وری تأثیر داشته و مدیریت بر مبنای زمان ، کلید پیشرفت می باشد. بدین روی رقابت بر پایه زمان و بهره گیری از فرصتها از ارکان موفقیت به شمار می رود . زمان در اجرای پروژه های عمرانی یک محدودیت است که عدم تکمیل پروژه در آن بازه زمانی خسارت و تبعات زیادی را برای پروژه به بار می آورد . زیرا مدت اجرای یک طرح عمرانی در میزان سرمایه گذاری و بازدهی سرمایه مصرف شده در آن طرح اثر مستقیم دارد . با افزایش مدت اجرای طرحهای عمرانی ، سرمایه زیادی اعم از اعتبارات عمرانی ، نیروی انسانی متخصص و ماهر ، ماشین آلات و تجهیزات در پروژه بلوکه شده و در نتیجه نسبت ارزش کارهای به بهره برداری رسیده و کارهای در دست اجرا کاهش می رساند .تبیین این مطالب و رسیدن به عوامل ایجاد این تأخیرات نیازمند کالبدشکافی پارامتر و عامل زمان به عنوان یکی از سه پارامتر اصلی و موثر شاخص پروژه ها و عوامل موثر در افزایش آن از دیدگاه های مختلف دست اندرکاران پروژه ] کارفرما ، پیمانکار و مشاور[ است . با عنایت به اهمیت بالقوه آنچه فوقاً مورد اشاره قرار گرفت . ساختار این پروژه رقم خورده است . در تحقیق حاضر از روش کمی که یکی از بهترین شیوه های تحقیق برای مطالعه پدیده های اجتماعی و انسانی ، خصوصاً مدیریت پروژه است استفاده شده است و به لحاظ هدف از نوع کاربری و از نظر روش case study در ترکیب با روش میدانی و نگاه آسیب شناسانه است که در هفت مرحله انجام پذیرفته است . در این روش ابتدا تأخیرات (میزان و علل) پروژه های عمرانی داخلی و بین الملل با استفاده از مطالعات کتابخانه ای ، مشاهده و مصاحبه با کارشناسان و متخصصین و بررسی گزارشها و مدارک مستند مورد بررسی قرار گرفت .نهاده های درگیر در پروژه به صورت دقیق و تفصیلی مورد شناسایی قرار گرفت . برای تعیین جامعه آماری پژوهش مورد نظر پروژه های ملی (آبی) استان مازندران که بعد از ابلاغ نظام فنی و اجرایی طرحهای عمرانی کشور شروع شده است و دارای تأخیر نسبت به مدت اولیه پیمان می باشد و تعیین گردید و از بین جامعه آماری مورد اشاره دوازده پروژه انتخاب گردید . در این پژوهش سعی خواهد شد پاسخگوی سوالات اساسی زیر باشیم :1-عوامل تأثیرگذار در ایجاد تأخیرهای عمرانی کدامند ؟2-از دیدگاه کارفرمایان ، پیمانکاران و مشاوران چه عواملی موجب ایجاد تأخیر در پروژه های عمرانی می گردند؟3-تأثیرگذاری هر یک از عوامل اجرایی پروژه های (کارفرمایان ، پیمانکاران و مشاوران) در ایجاد تأخیر پروژه های عمرانی به چه صورت می باشد ؟4-راهکارهای کاهش تأخیرات در پروژه های عمرانی کدامند ؟ برای رسیدن به جواب سوالات فوق پرسشنامه ای شامل هفت بخش طراحی و تنظیم شد . در جمع بندی پرسشها هفت دسته مشکلات تحت عنوان عوامل بازدارنده برشمرده است که هر دسته شامل چند سوال از سوالات (43 سوال) پرسشنامه می باشد .این عوامل بازدارنده (عوامل بازدارنده از جانب کارفرما ، عوامل بازدارنده از جانب پیمانکار ، عوامل بازدارنده از جانب دستگاه نظارت و مشاور ، عوامل بازدارنده حقوقی و مالی ، عوامل بازدارنده مربوط به تأمین مواد و مصالح ، عوامل بازدارنده مربوط به تجهیزات و ماشین آلات و عوامل بازدارنده اجرایی) متغیرهای مستقل می باشند که با بررسی آنها در پروژه ها می توان تأثیر هر یک را بر تأخیر پروژه ها مطالعه و نتیجه گیری کرد.تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات در این پژوهش نشان می دهد که برنامه ریزی نامناسب عدم پرداخت به موقع صورت وضعیتها توسط کارفرما ، مدت قرارداد غیرواقع بینانه تحمیل شده از جانب کارفرما ، بنیه ضعیف مالی پیمانکار ، پیشنهاد قیمت بالا از طرف پیمانکار ، عدم برآورد به موقع تعدیلها و اضافه کاریها ، مشکلات تحصیل زمین اجرای کار ، کیفیت پایین مواد و مصالح ، کمبود مواد و مصالح ، افزایش تدریجی قیمت مصالح ، مشکلات فراهم کردن مصالح به قیمت جاری رسمی ، خرابی مکرر دستگاه و تجهیزات و کمبود قطعات یدکی آن ، مسایل جوی در منطقه و محدود بودن فصل کاری ، شرایط زمین شناسی غیر منتظره و عدم همکاری ارگانهای دارای منصوبات زیرزمینی و صعوبت حفاری از دلایل عمده ایجاد تأخیر در پروژه های عمرانی کشور می باشد.در انتها نیز به مقایسه نتایج فوق با دلایل ایجاد تأخیر در کشورهای دیگر پرداخته شده است

بررسی آزمایشگاهی اثر دانه بندی در کاهش آب شستگی دماغه آبشکن ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی عمران 1385
  امیر محمودی زنگنه   عبدالله اردشیر

یکی از روش های متداول در ساماندهی و کنترل فرسایش کناری رودخانه ها استفاده از آب شکن می باشد. آب شکن با هدایت جریان به سمت محور رودخانه از ایجاد جریان قوی در طول ساحل جلوگیری کرده و مانع فرسایش ساحل رودخانه می شود. از سوی دیگر الگوی جدید جریان باعث ایجاد فرسایش (آب شستگی) دردماغه ی آب شکن می شود. آب شکن ها معمولاً به صورت متوالی ساخته می شوند و پایداری آنها بستگی زیادی به پایداری اولین آب شکن دارد. در این تحقیق پیشنهاد شده است که برای حفظ پایداری اولین آب شکن در یک سری آب شکن (4 عدد) از یک آب شکن کوتاه تر (محافظ) که به صورت عمود بر جریان در بالادست اولین آب شکن قرار می گیرد استفاده شود. روش تحقیق مبتنی بر انجام آزمایش در فلوم آزمایشگاهی به ازای سه عدد فرود مختلف با دبی ثابت 10 لیتر بر ثانیه و سه طول آب شکن فرعی (محافظ)، سه فاصله آب شکن فرعی از اولین آب شکن در مصالح بستر با قطر متوسط d50=0.19 میلی متر بوده است . محدوده آزمایش شده برای پارامترهای بی بعد l/l (نسبت طول آب شکن محافظ به طول اولین آب شکن)، بین 0 تا 67/0 و برای x/l (نسبت فاصله آب شکن محافظ به طول اولین آب شکن)، بین 5/1 تا 5/2 در دامنه عدد فرود دانه بندی بین 22/3 تا 83/4 بوده است.همچنین اثر زمان آب شستگی بر میزان آب شستگی بررسی شده است. و زمان 2 ساعت برای انجام آزمایش ها با توجه به شرایط هیدرولیکی و هندسی کانال و آ ب شکن و همچنین دانه بندی مصالح بستر، انتخاب شده است. تحلیل داده-های آزمایشگاهی و مشاهدات به روابطی برای نسبت های بی بعد d2/d1 (نسبت عمق آب شستگی در دماغه ی اولین آب شکن بعد از نصب و قبل از نصب آب شکن محافظ) و d3/d1 (نسبت عمق آب شستگی در دماغه ی آب شکن محافظ به عمق آب شستگی در دماغه ی اولین آب شکن قبل از نصب آب شکن محافظ) به ترتیب با ضرایب رگرسیون 84/0= r2 و 97/0=r2 منجر شده است. همچنین روابط رگرسیونی برای تخمین میزان کاهش آب شستگی در دماغه ی آب شکن محافظ و آب شکن اصلی بر اساس نسبت d2/yو d3/y(نسبت عمق آب شستگی به عمق جریان) با تاثیر دانه بندی، و همچنین الگوی آب شستگی و توسعه حفره آب شستگی با استفاده از اندازه گیری پروفیل بستر رودخانه با نرم افزار surfer ترسیم و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.در انتها نتایج آزمایشگاهی با کارهای قبلی در مصالح با قطر متوسطd50=1 و d50=3 میلی متر تلفیق و روابطی برای نسبت های d/d و d/d به ترتیب با ضرایب رگرسیون 60/0= r2 و 83/0= r2 ارایه شد

تدوین ساختار نظام مدیریتی بهداشت، ایمنی و محیط زیست (hse) در پالایشگاه نفت و گاز با تمرکز در ایمنی (مطالعه موردی پالایشگاه تهران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی عمران 1387
  ایمان رضایی سنگسرکی   عبدالله اردشیر

با توجه به توسعه روزافزون زیرساختارها در کشور ایران و به تبع آن گسترش طرح های عمرانی نیاز به افزایش بازدهی پروژه ها و نیز توجه به انسان و حفظ محیط زیست در جهت دستیابی به توسعه پایدار امری انکارناپذیر و الزامی می باشد. به خصوص اینکه در بخش سوم قانون برنامه چهارم توسعه به توسعه سلامت، امنیت انسانی و عدالت اجتماعی تاکید فراوان شده است. لذا در این تحقیق با در نظر گرفتن بستر فرهنگی موجود در ایران و بررسی استانداردهای مختلف به تدوین ساختاری منسجم جهت پیاده سازی نظام مدیریت یکپارچه hse می پردازیم. این نظام میتواند باایجاد بستر فرهنگی خلاق و نگرشی نو و سیستماتیک به تبیین تاثیر متقابل عوامل بهداشت ایمنی و محیط زیست بپردازد و از این طریق نواقص مخاطرات بالقوه حوادث و مشکلات را بطور نظام مند مورد ارزیابی قرار داده و روش های مبتنی بر پیشگیری را ارایه می نماید. در این تحقیق علت شکل گیری سیستم مدیریت بهداشت ایمنی و محیط زیست (hse) مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفته و چالشها و عواملی که موجب عدم استقرار صحیح این سیستم میباشند بیان شده است ابتدا مطالعات کتابخانه ای و اسنادی در مورد مفاهیم فرهنگ hse به عنوان اصلی ترین چالش صورت گرفت. سپس تحقیقات میدانی گسترده ای به منظور شناسایی این چالش و راهکارهای بهبود آن از طریق جمع آوری نظرات مدیران و شرکت در جلسات مرتبط صورت گرفت و در نهایت با تهیه و ارایه پرسشنامه نظرات دست اندرکاران جمع آوری و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفت. از طریق نتایج بدست آمده مدلی به منظور بهبود فرهنگ hse ارایه شد.

کاربرد هندسه هیدرولیکی در تعیین مقاطع پایدار و ناپایدار در رودخانه ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی عمران 1385
  سارا فتوگرافی   عبدالله اردشیر

در مهندسی رودخانه، تعیین مقاطع پایدار و ناپایدار از اهمیت بسیاری برخوردار است. یکی از متداول ترین روش هایی که برای تشخیص پایداری و ناپایداری مقاطع استفاده می شود روش هم پوشانی مقاطع عرضی می باشد. بکارگیری این روش نیازمند اطلاعات مربوط به چندین سال آماری می باشد که در کشور ما معمولا با کمبود اطلاعات مواجه هستیم، همچنین برداشت آنها بسیار هزینه بر است. بنابراین استفاده از روشی که نیاز به داده های فراوان نداشته باشد، بسیار مفید و مقرون به صرفه خواهد بود. هدف از انجام این تحقیق ارایه روشی برای تعیین پایداری و ناپایداری رودخانه ها بدون نیاز به اطلاعات بسیار می باشد. روشی که به این منظور بکار رفته است، استفاده از معادلات هندسه هیدرولیکی می باشد. روابط هندسه هیدرولیکی موضعی برای مقاطع عرضی رودخانه هایی پایدار در داخل و خارج از کشور بدست آمده اند. پس از معرفی اجمالی دیاگرام b-f-m ، نواحی مختلف این دیاگرام به سه بخش پایدار، نیمه پایدار و ناپایدار تقسیم بندی شده است. این دیاگرام با رسم مقادیر توان های هندسه هیدرولیکی بر روی یک دستگاه مختصات مثلثی بدست می آید. هر مقطع عرضی بصورت یک نقطه در دیاگرام b-f-m رسم و با استفاده از مشخصات نواحی تقسیم شده، وضعیت پایداری و ناپایداری این مقاطع، مشخص شده است. در انتها نتایج این روش با روش هم پوشانی مقاطع عرضی مقایسه شده است. همچنین برای تدقیق نتایج بدست آمده، از روش طبقه بندی رودخانه های طبیعی rosgen (1994) ، برای تعیین نوع رودخانه ها از لحاظ پایداری یا ناپایداری، استفاده شده است. همچنین در این تحقیق سعی شده است، برای رودخانه هایی در داخل و خارج از کشور، معادلات هندسه هیدرولیکی بازه ای که زیر مجموعه ای از معادلات تجربی رژیم هستند، بدست آیند. بعلاوه با توجه به اطلاعات در دسترس، با استفاده از روش رگرسیون گیری، بهترین معادلات تجربی رژیم برای عرض، عمق و سرعت متوسط ارایه شده اند.

تحلیل مقایسه ای مدیریت فنّاوری اطلاعات در دو پرو‍ژه سد سازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی عمران 1386
  پیام افتخار   عبدالله اردشیر

اهمیت مدیریت ارتباطات بین بخشها و گروه های همکار در انجام مطالعات طرح ها و پروژه های سدسازی بر کسی پوشیده نیست. لیکن بهره مندی از علوم نوین و تکنیک های مهندسی جهت بهینه سازی این مدیریت، به عنوان یک استراتژی مهم قابل تعریف است. از آنجا که وظیف? اصلی در هدایت و مدیریت پروژه ها عمدتاً به کنترل سه عامل محوری زمان، هزینه و کیفیت معطوف می باشد، لذا تنظیم ساختار و فرآیند انجام مطالعات نیز می بایست به گونه ای طراحی شود که ضمن شفاف سازی ارتباط بین سه رأس مثلث یاد شده، انعطاف پذیری سیستم را در شرایطی پویا تضمین نماید. برای بیان و بسط این نگرش، ابتدا نتایج بررسی های به عمل آمده بر روی گزارشات مطالعاتی دو پروژ? مورد نظر یعنی سدهای عنبران و سینه سر (استان اردبیل – ایران) را بیان و ارزیابی نموده، سپس نسبت به مقایس? رویکردها در این مطالعات و بررسی نارسایی های پیش آمده، تحلیل های فنی ارائه می شود. بدیهی است برای ارتقاء کیفیت یافته های مطالعاتی، راهکارهای جایگزین با بهره مندی از علم فناوری اطلاعات معرفی خواهد شد، که این مهم با نظام مند نمودن گردش اطلاعات بر اساس ارائه الگوی مدیریتی پیشنهادی تدوین خواهد شد. در انتها نیز ضمن تحلیل اثر بخشی کاربرد مدیریت فناوری اطلاعات در ساختار مطالعات پروژه های سدسازی، لزوم تعریف جایگاهی ویژه و منطقی برای این مدیریت در راستای ساماندهی و سازماندهی مطالعات تأکید شده است.