نام پژوهشگر: ایرج رساء
نسیم حیدریان دهکردی جواد مقدسی
چکیده منطقه ی خونی در50 کیلومتری شمال شرقی شهر انارک و270 کیلومتری شهر اصفهان واقع گردیده است. این منطقه در زون ایران مرکزی قرار دارد و سنگ هایی با سن پروتروزوئیک فوقانی و سنگ های نفوذی آتش فشانی با سن ائوسن منطقه را می پوشانند. قدیمی ترین سنگ های این منطقه شیست ها و فیلیت ها هستند، که دارای سن پروتروزوئیک بوده و20% منطقه را پوشش می دهند. بر اساس بررسی های کانه شناسی ، زمین شناسی و ژئوشیمیایی می توان کانی سازی های منطقه ی خونی را به دو گروه عمده تقسیم کرد. نخست کانی سازی کاظمی که سولفیدی بوده و به واسطه داشتن عناصر پایه دارای اهمیت می باشد و شواهد از دمای کم جایگزینی حکایت دارد. دوم کانی سازی های شمالی و زون های کانی سازی چشمه خونی، که اکسیدی بوده و عیار عناصر پایه به شدت اندک می باشد. با توجه به اهمیت کانی سازی چشمه خونی به لحاظ حضور طلا و جهت آن که بتوان با توجه به امکانات موجود نتایج بهتری گرفت، بررسی ها صرفاً بر روی این کانی سازی متمرکز گردید. رخداد کانی سازی چشمه خونی در بخش شرقی منطقه مورد مطالعه شامل یک سری زون های رگچه ای و پراکندگی سرسیتی- آرژیلیتی با میزبان سنگ های آتش فشانی ائوسن می باشد. مطالعات صورت گرفته در منطقه ی خونی و بررسی نمونه های برداشتی از زون های دگرسانی و رگچه های موجود در سنگ های آتش فشانی شرق منطقه خونی در نزدیکی با همبری شیست ها، نشان دهنده ی آن است که طلا عیارهای قابل توجهی را از خود نشان می دهد و با دور شدن از این همبری ها به طرف شرق عیار طلا کاهش می یابد. بنابراین به نظر می رسد سنگ های آتش فشانی چشمه خونی که وسعت قابل توجهی را در شرق منطقه ی خونی دارند، به عنوان گزینه ی مناسب جهت ادامه ی مطالعات مدنظر باشند. ماده معدنی در این کانی سازی به صورت رگه ای و کانی های اصلی آن مگنتیت، هماتیت و به مقدار جزئی گوتیت می باشند، عیار عناصر پایه در این کانی سازی به شدت اندک می باشد و طلا در رگه های آن دیده می شود. روابط همبستگی داده های لیتوژئوشیمیایی نشان دهنده ی آن است که علی رغم آن که به جز طلا عیار هیچ یک از عناصر دیگر در رگه های کانی سازی چشمه خونی در حد اقتصادی نمی رسد اما وجود تغییرات معنادار و به عبارتی افزایش و کاهش هماهنگ عیار برخی عناصر در مقایسه با تغییرات عیاری طلا می تواند بر ارتباط ژنتیکی آن ها دلالت داشته باشد. تزریق توده های نفوذی و در پی آن صعود سیالات تأخیری سیلیسی، موجب رخداد دگرسانی در بعضی از سنگ ها شده است. مشاهدات صحرایی، مطالعات سنگشناسی و نیز نتایج پراش پرتو ایکس نمونهها بیان گر وجود دگرسانی آرژیلی، لیسونیتی، تشکیل تالک و سرپانتین و همچنین آلونیتی شدن و پروپیلیتی شدن در منطقه خونی می باشد. بر اساس مطالعه میان بارهای سیال منطقه مورد مطالعه اکثر میان?بارهای مطالعه شده در نمونه?های معدن خونی دو فازی و از نوع مایع - گاز می?باشند و بیشترین فراوانی دمای یکنواختی در محدوده 290 تا 320 درجه سانتی گراد محاسبه شد. دمای ذوب آخرین بلور یخ حدود co1- تا1/7- و شوری این میان?بارها از 65/1 تا 6/10(nacl wt%) تخمین زده شده است. مقایسه دمای یکنواختی و شوری میان?بارهای سیال کانسار خونی با سایر کانسارهای هیدروترمال نشان می?دهد که این کانسار از نوع اپی?ترمال می?باشد.
زهرا محمدزاده سعید علیرضایی
چکیده ندارد.
حمیده غفرانی محمد پورمعافی
چکیده ندارد.
محمد معانی جو ایرج رساء
چکیده ندارد.
مصطفی نادی ایرج رساء
چکیده ندارد.
سمانه مومنی ایرج رساء
چکیده ندارد.
علیرضا پورعبداللهی دیزج ایرج رساء
چکیده ندارد.
احمد حسینخانی ایرج رساء
چکیده ندارد.
سارا امانی لاری ایرج رساء
چکیده ندارد.
کورش فرخندی سرخابی ایرج رساء
در منطقه ایران مرکزی در استان یزد در حدود 70 آنومالی آهن شناخته شده که از زرند تا پشت بادام ادامه دارد. اغلب این کانسارها از نوع آهن فسفردار (آپاتیت دار) بوده که این ماده اغلب به عنوان مزاحم در فرآوری آهن تلقی می شود. در برخی از مناطق مقدار آپاتیت افزایش چشمگیری یافته و بصورت رگه های آپاتیتی (اسفوردی، لکه سیاه، زریگان و ...) نمود می یابد در این کانسارها آپاتیت به عنوان ماده معدنی در نظر گرفته می شود. در حال حاضر کانسارهای آپاتیت اسفوردی و آهن چادرملو به عنوان تولید کننده کنسانتره آپاتیت (اولی محصول اصلی و دومی محصول فرعی) می باشند که مجموعا توان تولید کنسانتره آپاتیت حدود 8/5-9 میلیون تن را دارند. از توان تولید دیگر کانسارهای آهن برای محصول جانبی آپاتیت (چاه گز، چغارت ، ...) نباید غافل بود که نیاز به بررسی های خاص خود دارد. دو نوع آپاتیت : رگه ای (تیپ اسفوردی، پیروکسنیتی) و پراکنده در آهن را می توان در نظر گرفت بررسی ها نشان داده که هر دو نوع آپاتیت های مذکور از نوع فلوئور آپاتیت با مقادیر قابل ملاحظه ای cl (دهم درصد) و مقادیر بالائی ree هستند. در آنالیزهای انجام شده در این رساله و مقایسه با نتایج قبلی آپاتیت های رگه ای اسفوردی، لکه سیاه زریگان، جنوب چادرملو و آپاتیت های داخل آهن در چغارت و چادرملو دارای حدود 1-1/6 درصد از این عناصر بوده که به طور متوسط و تقریبی عناصر ce با 49/1 درصد، la 18 درصد، nd 17 درصد، 7/6 y درصد، 4/3 pr درصد، sm 1/5 درصد، 0/7 gd درصد، 0/6 dy درصد، 0/5 er درصد، 0/3 yb درصد، lu, tm, ho, tb, eu هر یک 0/1-0/2 مقدار کل را تشکیل می دهند. دیاگرام های عنکبوتی نسبت بسیار بالای lree/hree را نشان می دهند. مطالعات sem در کنار اطلاعات قبلی میزان قابل ملاحظه ای از محتوای ree آپاتیت ها را به صورت ادخال هائی از کانی های ree بویژه مونازیت نشان می دهد که خود مسئله استحصال این عناصر را پیچیده تر می کند. هیچ متمرکزی از nb در این تحقیق بدست نیامد. این کانسارها از تیپ کایرونای سوئد معرفی شده اند و در مورد ژنز آنها محلول ماگمائی حاوی فسفات و اکسید آهن جدا شده از ماگمای اولترامافیک با گرایش آلکالن در اعماق پوسته با همراهی مواد فراد فراوان که موجب متاسوماتیسم سنگ های میزبان این کانسارها (فلدسپات na و k ترمولیت ، اکتینولیت و ...) گشته اند پیشنهاد شده است .