نام پژوهشگر: محمدجواد فلاح
نقی سنائی سیدحسین شرف الدین
اوقات فراغت بخشی از ساعات زندگی روزانه انسان است که فرد با رضایت خاطر به استراحت، تفریح، توسعه آگاهی ها و مشارکت اجتماعی می پردازد و داوطلبانه بعد از رهایی از الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی بدان مشغول می شود. از این رو نگارنده بر آن است تا در این رساله با التفات به موضوع (اخلاق اوقات فراغت از دیدگاه قرآن و حدیث)، و با بهره وری از آیات الهی و روایات معصومین(ع)، بایسته ها و نبایسته های اوقات فراغت را بیان کرده و به نقش اخلاق در بهینه کردن اوقات فراغت بپردازد. بنابراین ضمن بیان مفهوم اوقات فراغت و دیدگاه های اندیشمندان، با بهره وری از منابع و مآخذ مختلف کتابخانه ای و با اتّکای به روش توصیفی - تحلیلی، ضمن تبیین اهداف این پژوهش که مبتنی است بر شناسایی بایدها و نبایدهای اخلاقی اوقات فراغت، کارکردهای مثبت و منفی فراغت همراه با تفسیر آموزه های اخلاقی اسلام، و ارائه الگوی اخلاقی گذران اوقات فراغت مواردی را مشروحاً بیان نماید. از مهمترین یافته های تحقیق این که، قرآن کریم و روایات شریفه، در بخش ایجابی بر اصولی همچون دارا بودن حسن فعلی، تعالی بخشی روح، و در بخش سلبی بر انحراف و کژی، غفلت از یاد خدا و امور مهمّ زندگی تأکید دارند. محاسبه نفس، خیرخواهی، قدرشناسی فرصت ها، پرهیز از گناه از باید های اخلاقی اوقات فراغت، در مقابل غفلت از ارزش آنات عمر، لاابالی گری و بی بندوباری، هنجارشکنی، بیکاری و بیهودگی از نبایدهای اخلاقی اوقات فراغت هستند. الگوی مطلوب گذران اوقات فراغت، واجد ویژگی هایی همچون هدفمندی، در آمیختگی با کار و زندگی، ثانوی و تبعی بودن نسبت به کار و تلاش است.
عاطفه قاضی زاهدی محمدجواد فلاح
نوشتار حاضر در صدد ارائه راهکار برای برون رفت از یکی از مهم ترین و اصلی ترین بحران های انسان معاصر یعنی بی معنایی زندگی است.پس از بررسی رویکردهای موجود درباره معناداری زندگی،پاسخ گویی به پرسش از معنای زندگی و کارکردهای زندگی معنادار با توجه به سیره و سخن ائمه علیهم السلام هدف اصلی این نوشتار است که با بیان مبانی معنای زندگی در سه حیطه معرفت شناختی،هستی شناختی و انسان شناختی دنبال می شود.پس از بیان مبانی متقن در این سه حیطه،در راستای پاسخ گویی به پرسش اصلی این نوشتار بیان خواهد شد که انسان ضمن داشتن نگرشی صحیح به دنیا به عنوان ابزاری برای نیل به حیات حقیقی در آخرت،می تواند با ایمان به خداوند،دل کندن از تعلقات دنیوی و انجام عمل صالح،تحت ولایت الهی برای رسیدن به قرب و رضوان الهی حرکت کند و به زندگی خود معنا ببخشد.این زندگی از کارکردهای بسیار در زندگی دنیوی و اخروی برخودار است.
بتول موحدی ابراهیم کلانتری
در قرآن کریم از عوامل فراطبیعتی نام برده شده است که بر زندگی دنیوی انسان تأثیرگذار است. این تأثیرات گاه با دخالت مستقیم انسان است و گاه به وسیله ی امور دیگر صورت می گیرد. در پژوهش پیش رو هشت عامل ماورایی تأثیرگذار شامل: الهام، جن، چشم زخم، دعا، رویای صادقه، سحر، صدقه و ملائکه، با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی? در تفسیر المیزان موردبررسی قرارگرفته است. بنابراین با جمع آوری آیاتی که به این عوامل پرداخته و نیز بهره گیری از نظرات ارزشمند علامه طباطبایی? در تفسیر المیزان و همچنین ارائه تحلیل های دیدگاه ایشان تأثیر این عوامل بر زندگی دنیوی انسان را بحث و بررسی نموده ایم.