نام پژوهشگر: سید محمد علی خاتمی فیروزآبادی
مهدی حکاری سید محمد علی خاتمی فیروزآبادی
امروزه حرکت جامعه جهانی بر مبنای پدیده دیجیتال و از طریق ابزارهای رایانه محور و با مفاهیم الکترونیک ، دانش ، حقوق مالکیت معنوی و... شکل گرفته است . در واقع فرهنگ جهانی، استفاده از الگویی مشترک که دارای ارزش ها ، سبک و تکنولوژی های یکسان و در تعامل با یکدیگر باشند را الزامی نموده است. بنابر این بمنظور پاسخگویی به نیازهای جامعه کنونی و درآمیخته با تکنولوژی های به روز خصوصا در حوزه های رایانه ای می بایست تغییر وتحول بنیادی از طریق شناخت و ارائه خدمات نوین در سطح قابل قبول با هدف به حداقل رسانیدن چالشها رافراهم ساخت. هدف از تدوین و پیاده سازی فرایند بکارگیری قبض انبار الکترونیکی قابل معامله و تضمین سپاری شناساندن شیوه ای روز آمد از مدل مغفول مانده درزنجیره تجارت به سازمان وبنگاه های اقتصادی ومشتریان وپیکره اقتصادی است که به بیان ایجاد راه کارهای مناسب برای استفاده از فرصتهای موجود در اقتصاد کشور وصنعت لجستیک و بهره مندی از نقاط قوت درون شرکت می پردازد. لذا در این پژوهش بر آن هسیتم تا با پیاده سازی فرایند قبض انبار الکترونیکی آمادگی برای تحول در شیوه فعالیت شرکت انبارهای عمومی وخدمات گمرکی ایران (سهامی عام ) را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. بسیاری از محققان بر این اعتقاد می باشند که تحول در هر سازمانی نمی تواند بدون همکاری و همراهی افراد و سازمان صورت گیرد لذا امید آنست که آمادگی برای پیاده سازی فرایند یادشده در تمامی سطوح و متعاملین وجود داشته باشد.
اسماعیل مزروعی لعیا الفت
با توجه به اهمیت عملکرد زنجیره تامین، بررسی رابطه عملکرد زنجیره تامین با پایداری زنجیره تامین دارای اهمیت زیادی می باشد. از طرف دیگر بررسی نقش توانمندسازها در این رابطه از موارد دیگری است که در مدل اصلی تحقیق به آن پرداخته می شود. هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی جهت تبیین رابطه توانمندسازها با عملمرد زنجیره تامین در صنعت فرش ماشینی ایران می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. در این تحقیق بعد از شناسایی سنجه های پایداری، سنجه های عملکرد زنجیره تامین و توانمندسازهای زنجیره، با استفاده از تکنیک دلفی آن ها را مورد جرح و تعدیل قرار داده شد. درمرحله دوم پرسشنامه ای بر مبنای طیف لیکرت طراحی گردید و بین 217 شرکت داری بیش از 50 نفر کارگر در زنجیره تامین صنعت فرش ماشینی توزیع گردید. سپس سنجه های عملکرد و توانمندسازهای زنجیره با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی دسته بندی شدند. در نهایت با استفاده از نرم افزار آموس به بررسی مدل تحقیق پرداخته شد. با توجه به مدل نهایی تحقیق مشخص شد که توانمندسازها دارای تاثیر مستقیم روی پایداری نیستند و از طریق عملکرد روی پایداری تاثیر دارند. به عبارت دیگر عملکرد نقش میانجی را بین توانمندسازها و پایداری ایفا میکند. از بین توانمندسازها از نظر اهیمت، مدیریت دانش و اطلاعات و روابط مناسب از مابقی عوامل مهمتر بود. تفاوت اهمیت بین عوامل عملکرد زنجیره تامین و ابعاد پایداری معنادار نبود.