نام پژوهشگر: یدالله مهرعلیزاده

بررسی جایگاه مدیریت دانش بر اساس نظریه نوناکا ( (seciو رابطه آن با فرهنگ سازمانی در دانشگاه شهید چمران اهواز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  عصمت زمانی   عبدالله پارسا

به منظور بررسی جایگاه مدیریت دانش در دانشگاه شهید چمران و روابط ساده و چندگانه آن با فرهنگ سازمانی دانشگاه، با مشارکت 188 نفر از اعضای هیأت علمی و 119 نفر از کارشناسان دانشگاه در تکمیل پرسشنامه های مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی، تحقیقی توصیفی - تحلیلی انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که مطلوبیت مدیریت دانش در سطح دانشگاه شهید چمران پایین تر از حد متوسط است و تفاوت میانگین نمرات آزمودنی ها با شاخص مطلوب مفروض در این پژوهش، معنادار است. بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی و اکثر مولفه های آنها رابطه ی معنادار و مثبتی مشاهده گردید. بر اساس تحلیل رگرسیون گام به گام مشخص شد که از بین مولفه های فرهنگ سازمانی، پنج مولفه، شامل حمایت مدیریت، هویت، کنترل، سازش با تعارض و ریسک پذیری دارای تأثیر معنادار بر مدیریت دانش هستند و این پنج مولفه روی هم قادرند 36 درصد از واریانس مدیریت دانش را پیش بینی نمایند. یافته های تحقیق حاکی از آن هستند که مولفه ی درونی سازی می تواند به تنهایی 25 درصد از فرهنگ سازمانی دانشگاه را پیش بینی نماید.

بررسی مبانی نظری جهانی شدن و اثرات آن بر اهداف کلی برنامه درسی نظام آموزش و پرورش ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  طلعت طوسی   سید منصور مرعشی

هدف این پژوهش بررسی مبانی نظری جهانی شدن و اثرات آن بر اهداف کلی برنامه درسی نظام آموزش و پرورش ایران می باشد. در این رابطه سه نظریه مهم فلسفی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که در آثار؛ والراشتاین (نظریه نظام جهانی)، مایر و بولی (نظریه سیاست جهانی) و رابرتسون (نظریه فرهنگ جهانی) بوده، در حوزه نظام آموزشی و برنامه درسی بررسی شده است. بازتاب هر نظریه در برنامه درسی نشان می دهد که جهت گیری برنامه درسی نظام های آموزشی به سمت جریانی از تکثر گرایی، توجه به خرده فرهنگها، توجه به هویت ملی و بومی، آموزش فنی حرفه ای، آموزش مادام العمر و تمرکززدایی پیش می رود. با توجه به این که جامعه ی ایران نیز جامعه ای جوان و در حال گذر است و ضرورت میزان اثر پذیری اهداف برنامه ی درسی این کشور از تحولات جهانی امری اجتناب ناپذیر است، لذا این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی – تحلیلی به بررسی میزان تناسب اهداف برنامه درسی ایران با اهداف برنامه درسی نظریه های نامبرده پرداخت. در این پژوهش مشخص شد این نظریه ها شباهت ها و تفاوتهایی با اهداف برنامه درسی ایران دارند و فرصت ها و تهدیدهایی ایجاد می کنند. فرصت های این سه نظریه برای برنامه درسی ایران، توجه به خصوصی سازی، تمرکز زدایی، برنامه درسی تلفیقی، تأکید بیشتر بر هویت ملی، خرده فرهنگها، صلح و آموزش مداوم می باشد. تهدیدات این سه نظریه برای برنامه درسی ایران در تأکیداتی است که بر برنامه درسی موضوع محور، بهره کشی اقتصادی، ترویج روحیه مصرف گرایی و ناهمواری توزیع دانش دارد.

بررسی و طراحی الگوی دولت الکترونیک در بخش ستادی آموزش و پرورش اهواز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  مهدی آزاد   یدالله مهرعلیزاده

هدف عمده این پژوهش تعیین جایگاه آموزش و پرورش اهواز در الگوی دولت الکترونیک و شناسایی موانع و مشکلات استقرار آن می باشد. در این پژوهش، برای تعیین جایکاه سازمان ازالگوی سازمان ملل استفاده شده است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی-توسعه ای می باشد. نمونه مورد استفاده در این تحقیق 275 نفر از کارکنان، کارمندان و مدیران سازمان آموزش و پرورش اهواز می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار این پژوهش دو پرسشنامه که یکی به بررسی جایگاه دولت الکترونیک و دیگری به بررسی موانع و مشکلات آن می پردازد، می باشد. و پایایی این دو پرسشنامه به ترتیب 93/ و 97/ می باشد. طبق نتایج این پژوهش آموزش و پرورش اهواز برحسب الگوی سازمان ملل مرحله دوم (تکامل یافته) قرار دارد. همچنین از عمده ترین موانع و مشکلات سازمان می توان به موانع ساختاری-رفتاری (عدم تمایل و احساس نیاز مدیران ارشد نسبت به تغییر، فقدان یک ساختارمتمرکز جهت ایجاد و استقرار و عدم تمایل به ارتباط غیر حضوری و تمایل به ارتباط چهره به چهره)، زمینه ای-تکنولوژیکی(کمبود و فقدان تجهیزات لازم در زمینه ی ایجاد دولت الکترونیک، کمبود و فقدان نیروی متخصص و آموزش به کارکنان و فقدان زیرساخت های شبکه ارتباطی و اینترنتی) و اقتصادی-فرهنگی (ضعف دانش فنی و هزینه های سنگین در زمینه ی ایجاد دولت الکترونیک، شکاف دیجیتالی و عدم دسترسی به تجهیزات در زمینه ی استقرار دولت الکترونیک و عدم دسترسی به فناوری تلفنی در زمینه ی ارتباط با سازمان)، اشاره کرد. در نهایت با توجه به نتایج تحقیق الگویی برای استقرار بهتر در سازمان پیشنهاد شده است.

بررسی کیفیت زندگی کاری اعضای هییأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز براساس مولفه های سازمان یادگیرنده پیتر سنگه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  بهزاد قاسمی   سکینه شاهی

هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده بر اساس اصول پنج گانه پیتر سنگه(قابلیت شخصی، الگو های ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی) با کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی داشگاه شهید چمران اهواز است. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل 512 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی89-1388 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، در مجموع 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل یک پرسشنامه کیفیت زندگی کاری با 24 گویه و یک پرسشنامه سازمان یادگیرنده با 30 گویه بود که ضریب پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 88/0 برای پرسشنامه کیفیت زندگی کاری و 86/0 برای پرسشنامه سازمان یادگیرنده بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(ضریب همبستگی، آزمونt مستقل، تحلیل رگرسیون چند متغیره) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده با کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی رابطه معنادار وجود دارد همچنین کیفیت زندگی کاری و میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده نیز بالاتر از حد متوسط ارزیابی گردیدند. یافته ها نشان می دهد کیفیت زندگی کاری بیش از هر چیزی متاثر از قابلیت شخصی است و تفکر سیستمی کمترین تاثیر را دارد. کیفیت زندگی کاری در دانشکده کشاورزی و در بین اعضای هیات علمی با سابقه زیر 5 سال بیشتر از بقیه و میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشکده کشاورزی و علوم انسانی بیشتر ارزیابی گردید .

بررسی رابطه چندگانه ادراکات از حمایت ها و ترفندهای سازمانی و تأثیر آنها بر پیامدهای رفتاری کارکنان سازمان آموزش و پرورش استان فارس و نواحی چهارگانه شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1389
  مریم رحمانی   عبدالله پارسا

هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه چندگانه ادراکات از حمایت ها و ترفندهای سازمانی و تأثیر آنها بر پیامدهای رفتاری کارکنان سازمان آموزش و پرورش استان فارس و نواحی چهارگانه شیراز بود. روش پژوهش؛ روش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان سازمان آموزش و پرورش فارس و نواحی چهارگانه شهر شیراز بود. تعداد 250 نفر از کارکنان این سازمان و نواحی به نسبت مساوی به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب گردید. روش نمونه گیری این تحقیق به صورت تصادفی طبقه ای بود. برای جمع آوری اطلاعات در این تحقیق، از هفت ابزار پرسشنامه ادراکات از ترفندهای سازمانی، پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده، پرسشنامه خشنودی شغلی، پرسشنامه خشنودی از درآمد، پرسشنامه فشار روانی شغلی، پرسشنامه تعارض نقش و پرسشنامه قصد ترک کار استفاده شد. روایی و پایایی ابزارها با استفاده از روش آلفای کرونباخ، برای ادراکات از ترفندهای سازمانی 86/0، حمایت سازمانی ادراک شده95/0، خشنودی شغلی73/0، خشنودی از درآمد70/0، فشار روانی شغلی69/0، تعارض نقش86/0 و میل به ترک کار 73/0 بدست آمد. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از شاخصه های آماری میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب رگرسیون چندگانه ، تحلیل واریانس یک راهه و t-test گروههای مستقل و آزمون تعقیبی شفه، با کمک نرم افزار آماری spss تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که: بین حمایت سازمانی ادراک شده و ادراکات از ترفندهای سازمانی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. حمایت سازمانی ادراک شده با همه متغیرهای مثبت پیامدهای رفتاری رابطه مثبت معنا دار و با متغیرهای منفی پیامدهای رفتاری رابطه منفی معناداری دارد. ادراکات از ترفندهای سازمانی با خشنودی از درآمد رابطه مثبت و معنادار و با پیامدهای منفی رفتاری رابطه مثبت و معناداری دارد اما با خشنودی شغلی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین رابطه چندگانه ادراکات از ترفندهای سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده با پیامدهای منفی رفتاری معنادار بود اما با پیامدهای مثبت رفتاری معنادار نبود.

: بررسی تطبیقی وضعیت کیفیت تحصیلات تکمیلی دانشگاه سیستان و بلوچستان و دانشگاه شهیدچمران اهواز در سال تحصیلی89-1388
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1389
  عبدالملک بلوچزهی   یدالله مهرعلیزاده

چکیده: تحقیق حاضر با هدف بررسی تطبیقی وضعیت کیفیت تحصیلات تکمیلی دانشگاه سیستان و بلوچستان و دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی89-1388 انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق براساس نظریه طول عمر سازمان و نظریه سرکوال قرار دارد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. کلیه گروه های آموزشی دو دانشگاه، که در سال تحصیلی89-88 که حداقل در یک رشته با هم مشترک هستند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. با توجه به دفترچه راهنمای انتخاب رشته کنکور کارشناسی ارشد سال تحصیلی89-88، دو دانشگاه جمعا در16 گروه آموزشی در مقطع ارشد، و در6 گروه آموزشی در مقطع دکتری دارای رشته مشترک هستند. برای دستیابی به نظرات پاسخگویان با توجه به ابعادی نظیر مقطع (ارشد، دکتری و هیات علمی)، گروه آموزشی و دانشگاه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده در هر دو دانشگاه استفاده گردید. با توجه به حجم جامعه، به ترتیب تعداد248نفر دانشجوی ارشد، 34نفر دانشجوی دکتری و 101نفر عضو هیات علمی در دانشگاه شهید چمران اهواز و تعداد261نفر دانشجوی ارشد، 39نفر دانشجوی دکتری و 56نفر عضو هیات علمی در دانشگاه سیستان و بلوچستان به عنوان پاسخگو بصورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته براساس ابعاد مقیاس خدمات آموزشی با تاکید بر جنبه های ابعاد کیفیت خدمات (ملموسات، قابلیت اطمینان، پاسخگویی، تضمین و همدلی) یکی برای دانشجویان و دیگری برای هیات علمی توسط محقق بر اساس ابعاد مقیاس سرکوال استفاده شد. پایایی کلی پرسشنامه دانشجویان و هیات علمی به ترتیب90/0و91/0 بدست آمد. برای سنجش روایی نیز از روایی محتوایی استفاده به عمل آمد. نتیجه کلی بدست آمده که با استفاده از آزمون تی مستقل و همبسته و همچنین از تحلیل واریانس یک راهه و آزمون توکی استفاده شده، گویای آن است که اختلاف کیفیت مشاهده شده بین دانشجویان ارشد در چهار بعد، دکتری در سه بعد و همچنین هیات علمی در چهار بعد معنی دار است. همچنین اختلاف کیفیت مشاهده شده بین دانشجویان ارشد، دکتری و هیات علمی معنی دار می باشد.

بررسی مبانی فلسفی(انسان شناسی اسلامی) آموزش فنی و حرفه ای ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  فاطمه جمشیدی کیهان   پروانه ولوی

روش این تحقیق توصیفی -تحلیلی، و از نوع کتابخانه ای است. هدف این پژوهش بررسی ویژگی-های انسان از دیدگاه اسلام و استخراج دلالتهای آموزش فنی و حرفه ای در از آموزه های دین اسلام است. این پژوهش در پی آن است تا با تأکید بر شناخت ویژگی های انسان از دیدگاه اسلام، به این مسأله بپردازد که با توجه به ویژگی ها و ابعاد مختلف انسان از جنبه ی مادی و معنوی، در تربیت حرفه ای باید بیشتر بر جنبه ی حرفه ای آموزش تأکید کرد، یا اینکه باید بیشتر بر جنبه تربیتی آن تأکید نمود. موضوع قابل بحث اینکه چگونه می توان با توجه به آموزه های اسلامی، دو دیدگاه فوق را هماهنگ کرد. در بررسی دیدگاه اسلام در مورد انسان، تأکید بر ابعاد جسمی، اجتماعی، فرهنگی، تربیتی و نیز کمال انسان بوده است. براساس نتایج مطالعه ی حاضر، مکتب اسلام برای انسان، اهمیت بسیاری قائل است. حقیقت جهان و انسان را در جنبه های مادی و طبیعی نمی بیند و معتقد است در تربیت انسان باید هم بعد مادی و هم بعد معنوی وی مورد توجه قرار گیرد. لذا در آموزش فنی و حرفه ای باید اهداف، اصول و برنامه ها طوری طراحی و اجرا شود که به بعد معنوی انسان نیز پرداخته شود.

بررسی نگرش دانشجویان و دانش آموختگان کارشناسی ارشد گروه علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز درباره نقش برنامه های درسی رشته تحصیلی خود بر رشد مهارت های شغلی و شانس اشتغال آنها.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  فاطمه مقدم   عبداله پارسا

چکیده: هدف این پژوهش بررسی نگرش دانشجویان و دانش آموختگان کارشناسی ارشد گروه علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز نسبت به نقش برنامه درسی رشته تحصیلی خود بر کسب مهارت های شغلی، انتظارات شغلی و شانس اشتغال آنها است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان و دانش آموختگان مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی در کشور است که گروه علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز به عنوان یک نمونه غیر احتمالی در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. ابزار ساخته شده با 6 خرده مقیاس و 53 گویه اجرا گردید. روایی سوالات پرسشنامه از طریق روایی محتوایی، به تأیید برخی از اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و دانش آموختگان و دانشجویان رسید. همچنین، به منظور تعیین روایی ملاکی پرسشنامه، آزمون آماری همبستگی پیرسون به کار برده شد. نتایج آزمون روایی پرسشنامه را 73/0=r نشان داد. برای تحلیل سوالات پژوهش از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، درصد، جدول) و استنباطی (تحلیل رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی، تحلیل واریانس یک-راهه) استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که نگرش دانشجویان و دانش آموختگان موردنظر نسبت به برنامه درسی رشته تحصیلی شان قادر به پیش بینی انتظارات شغلی و میزان رشد مهارت های شغلی آنان است. بین نگرش دانشجویان و دانش آموختگان نسبت به دانشگاه محل تحصیل با انتظارات شغلی و رشد مهارت های شغلی آنان همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. عامل جنسیت بر نگرش گروه نمونه نسبت به برنامه درسی رشته تحصیلی شان، انتظارات شغلی و مهارت های شغلی آنان اثر معناداری داشته است. عامل رشته و تعامل دو فاکتور رشته و جنسیت بر انتظارات شغلی و مهارت های شغلی نمونه تأثیر معناداری داشته است.

بررسی عوامل موثر بر اجرای مدیریت دانش از دیدگاه مدیران و کارکنان شرکت فولاد خوزستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  صادق کریمی بروجنی   سکینه شاهی

هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر اجرای مدیریت دانش از دیدگاه مدیران و کارکنان شرکت فولاد خوزستان بود. روش تحقیق، روش آمیخته بود و اجرای آن، از دو مرحله متوالی پرسشنامه و مصاحبه تشکیل شده بود. در این پژوهش در بخش کمی، از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری تأیید شد و پایایی آن ها با آلفای کرونباخ در پرسشنامه سازگار شده¬ی مدیریت دانش جاشپارا 92/0 و پرسشنامه محقق ساخته عوامل موثر 95/0 محاسبه شد. جامعه آماری در این پژوهش، مدیران و کارکنان شرکت فولاد خوزستان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 261 نفر (44 نفر از مدیران و 217 نفر از کارکنان) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی، از روش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در قسمت آمار استنباطی برای آزمون سوالات و فرضیه ها، از روش های (رگرسیون خطی ساده و چند گانه همزمان و تحلیل واریانس دوراهه و یک راهه) استفاده شد. همچنین در بخش کیفی پژوهش، علاوه بر آزمون کمی از مصاحبه¬ی نیمه ساختمند استفاده شد. روش نمونه گیری در بخش مصاحبه به صورت هدفمند صورت گرفت و بعد از مصاحبه با 15 نفر از مدیران و کارکنان، محقق به اشباع نظری رسید. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد همه¬ی عوامل (فرهنگی، سازمانی، فردی و فناوری) بر اجرای مدیریت دانش موثر بوده اند و تفاوتی در دیدگاه مدیران و کارکنان شرکت فولاد خوزستان نسبت به تأثیر گذاری این عوامل بر اجرای مدیریت دانش وجود نداشته است. از میان متغیرهای عوامل موثر بر اجرای مدیریت دانش، متغیرهای مشارکت در تصمیم گیری، فرهنگ تسهیم دانش، حمایت و رهبری مدیر، سیستم پاداش دهی، ساختار متناسب با مدیریت دانش، شناخت و آگاهی از مدیریت دانش و مدیریت پایگاه داده و اطلاعات در سطح مطلوبی نبوده اند و علت ها و مشکلات پیش روی هر یک از این متغیر ها بیان شده است. در مقابل، متغیرهایی نظیر فرهنگ یادگیری، فرهنگ اعتماد محور، سیستم آموزش، زمان، انگیزه، نرم افزار و سخت افزار در وضعیت نسبتاً مطلوبی گزارش شده است.

بررسی مقایسه ای سنجش عملکرد مدیریت فناوری اطلاعات در کتابخانه های دانشگاه های شهید چمران اهواز و علوم پزشکی جندی شاپور با استفاده از الگوی تعالی سازمانی (efqm)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1386
  سمیه سادات آخشیک   عبدالحسین فرج پهلو

هدف از پژوهش حاضر، سنجش عملکرد مدیریت فناوری اطلاعات در کتابخانه های دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور، و مقایسه ی عملکرد مدیریت فناوری اطلاعات در کتابخانه های این دو دانشگاه با یکدیگر و نیز ارزیابی کاربرد الگوی تعالی سازمانی در حوزه ی مدیریت فناوری اطلاعات در کتابخانه های دانشگاهی است تا از این رهگذر بتوان کیفیت خدمات این حوزه را در کتابخانه های مورد پژوهش بررسی، و نقاط قوت و زمینه های نیازمند بهبود آن ها را شناسایی کرد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش پیمایشی است. جامعه پژوهش عبارت است از کلیه ی مدیران و دست اندرکاران فناوری اطلاعات در کتابخانه های دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور. الگوی مورد استفاده در این پژوهش، الگوی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (efqm) یا تعالی سازمانی است. این الگو در قالب پرسشنامه ای اجرا شد که به منظور همین تحقیق ساخته شد و شامل 62 خرده معیار بود که هماهنگ با 9 معیار الگوی تعالی سازمانی، در 9 بخش تنظیم شده بودند. مجموعاً 59 نفر از مدیران سیستم ها و کتابدارانی که به نوعی در اداره ی فناوری اطلاعات در کتابخانه های خود نقش داشتند در این تحقیق شرکت کردند. از این تعداد 35 نفر از دانشگاه شهید چمران، و 24 نفر از دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور بودند. هم چنین، پیش از اجرای پرسشنامه یک کارگاه نیز به منظور آموزش نحوه ی پاسخ دهی به پرسشنامه برای هریک از این گروه ها برگزار شد. در پایان کارگاه از شرکت کنندگان خواسته می شد که بر اساس تعلیمات، پرسشنامه را نمره گذاری کنند. نتایج این بررسی نشان دهنده ی عملکردی پایین تر از میانگین مورد انتظار بود. به این معنی که، جمع نمره ی کسب شده برابر با 778/403 بود که از این مقدار، 275/178 امتیاز متعلق به "توانمندسازها"، و 503/224 امتیاز متعلق به "نتایج" بود. بیشترین نمره مربوط به معیار «نتایج مشتریان» بود و دو معیار «نتایج کارکنان» و «نتایج جامعه» دارای امتیاز کمتری بودند. در کل، کتابخانه های دانشگاه جندی شاپور با کسب نمره ی بیشتر، عملکرد بهتری در مدیریت فناوری اطلاعات از خود نشان دادند. انجام آزمون تی مستقل بیانگر این بود که تنها معیاری که بین دو دانشگاه اختلاف معنا داری نشان داد، بخش عملکردی «نتایج جامعه» بود. سایر معیارها بین دو دانشگاه هیچ اختلاف معنی داری نشان ندادند. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد این است که در خصوص مشارکت های بین کتابخانه ای و نیز بهبود رضایت مندی کارکنان لازم است تلاش بیشتری بشود تا این کتابخانه ها بتوانند مدیریت فناوری اطلاعات خود را بهبود بخشند. هم چنین، تمامی فرآیند این بررسی از ساخت پرسشنامه تا کسب نتایج نشان دهنده ی قابلیت الگوی تعالی سازمانی و پرسشنامه ی ساخته شده، برای استفاده در کتابخانه ها است. با این وجود، توصیه می شود که این الگو و پرسشنامه ی ساخته شده برای این تحقیق در سایر انواع کتابخانه ها نیز آزمون شود تا قابلیت کامل آن برای استفاده در کتابخانه ها اثبات شود.

بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش در اداره آموزش و پرورش شهرستان نورآباد ممسنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  مسعود علمداری   عبدالله پارسا

هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و مولفه های آن با مولفه های مدیریت دانش در سطح مدارس مقطع متوسطه و اداره آموزش و پروش شهرستان نورآباد ممسنی است. روش اجرا پیمایشی و از نوع تحقیقات همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را 201 نفر از کارکنان اداره آموزش و پرورش نورآباد ممسنی و مدیران مقطع متوسطه آموزش و پرورش تشکیل می دهند. با توجه به محدود بودن حجم جامعه، اقدام به سرشماری گردید. به عبارت دیگر، تعداد نمونه، برابر با تعداد کل جامعه آماری می باشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه مدیریت دانش نوناکا و تاکوچی (1995) و پرسشنامه فرهنگ سازمانی رابینز (1991) جمع آوری شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد فراوانی، ویژگی های جمعیت شناختی جامعه ی مورد مطالعه ارائه شده و سپس به منظور بررسی میزان فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش از میانگین، انحراف معیار، کمترین و بیشترین مقدار داده ها استفاده شده است.

بررسی موانع توسعه کمی و کیفی مدارس هوشمند در دبیرستان های شهرستان دزفول از دیدگاه مدیران و دبیران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  مرجان گل خو   یدالله مهرعلیزاده

هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی موانع توسعه ی کمی و کیفی مدارس هوشمند در دبیرستان های شهرستان دزفول از دیدگاه مدیران و دبیران می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش آمیخته استفاده شد. بدین صورت که ابتدا در بخش کیفی با اجرای مصاحبه نیمه ساختمند با ذینفعان مورد مطالعه به روش زنجیره ای (گلوله برفی) تا دستیابی به اشباع نظری اطلاعات گردآوری شدند. برای گردآوری داده های بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. سوالات پرسشنامه بر مبنای مصاحبه ای که پژوهشگر با ذینفعان انجام داده بود، تدوین گردیدند. سپس، پرسشنامه محقق ساخته بین 196 نفر از افراد نمونه که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، توزیع گردید. نتایج بخش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی به روش قیاسی تجزیه و تحلیل شده و در مقولات از قبل مشخص شده موانع توسعه کمی شامل؛ بازدارنده های زیرساختی- آموزشی، تجهیزاتی- فنی و مالی- اقتصادی و موانع توسعه کیفی شامل؛ بازدارنده های فرهنگی، انگیزشی و بازدارنده های مربوط به توانمندی حرفه ای معلمان سازماندهی شدند. نتایج در بخش کمی پژوهش نشان داد، از بین موانع توسعه کمی، بازدارنده های اقتصادی- مالی و از بین موانع توسعه کیفی، بازدارنده های انگیزشی از اهمیت و اولویت بالاتری برخوردارند. همچنین، در همه موارد، بین دیدگاه مدیران و دبیران در ارتباط با بازدارنده بودن موانع شناسایی شده توسعه کمی و کیفی مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود نداشت. در نتیجه گیری نهایی می توان گفت، هوشمندسازی مدارس، نیازمند توجه بیشتری از سوی مسوولان آموزش و پرورش است. زیرا از دیدگاه ذینفعان مورد مطالعه، بیشتر بازدارنده های شناسایی شده در این پژوهش به طور مستقیم پیامد ضعف های ساختاری و مدیریتی در سازمان آموزش و پرورش است.

بررسی عملکرد اجرایی طرح 18 ماهه (ممتاز) سازمان آموزش فنی و حرفه ای اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی 1393
  مهران طاهری   یدالله مهرعلیزاده

این پژوهش به بررسی عملکرد اجرایی طرح 18 ماهه (ممتاز) سازمان فنی و حرفه ای شهر اصفهان پرداخته است. بنابراین به بررسی مطلوبیت پنج مقیاس شامل مقیاس مدیریت طرح 18 ماهه، توانمندی مربیان، امکانات و تجهیزات آموزشی، استاندارد آموزشی طرح 18 ماهه و بررسی تناسب آموزش ها با نیاز بازار کار از دیدگاه کارآموزان، مربیان، مدیران - کارشناسان و کارفرمایان و همچنین بررسی ورودی ها، فرآیندهای آموزشی و خروجی های طرح 18 ماهه پرداخته ایم. روش مورد استفاده در این پژوهش روش آمیخته بر پایه انجام مصاحبه، تحلیل اسناد و اجرای پرسشنامه است. پرسشنامه با توجه به مصاحبه اولیه با چهار گروه ساخته شد که نحوه نمره گذاری هر مقیاس و گویه با توجه به شدت ضعف و نامطلوب بودن آن می باشد. بنابراین گویه های هر مقیاس به بررسی میزان ضعف هر مقیاس می پردازند. در نتیجه هرچه قدر نمره یک مقیاس به سمت 5 افزایش یابد دارای ضعف بیشتری است و نامطلوب می باشد و هر چه قدر به سمت 1 کاهش یابد مقیاس مطلوب تر است.

بررسی امکان پیاده سازی دانشگاه کارآفرین از دیدگاه مدیران و اعضای هیئت علمی در دانشگاه شهید چمران اهواز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی 1394
  ضرغام فرامرزی نیا   حمید فرهادی راد

هدف اصلی پژوهش حاضر، آگاهی از امکان پیاده سازی دانشگاه کارآفرین از دیدگاه مدیران و اعضای هیئت علمی در دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش پژوهش، آمیخته از نوع تبیینی بود و از روش پیمایش، برای جمع آوری داده های کمی و از روش مصاحبه برای جمع آوری داده های کیفی استفاده شد. مشارکت کنندگان، اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که در بخش کمی با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، تعداد 120 نفر، بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. این تعداد، پرسشنامه محقق ساخته با ضریب آلفای کرونباخ 97/0 را که روایی آن، به تأیید اعضای هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و گروه مدیریت دانشگاه شهید چمران رسید بود را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های کمی از آمار توصیفی (فراوانی و درصد) و آمار استنباطی (آزمون کای اسکوئر و فریدمن) استفاده گردید. نتایج داده های کمی حاکی از آن بود که ازنظر اعضای هیئت علمی، امکان پیاده سازی همه ی مولفه های دانشگاه کارآفرین در دانشگاه شهید چمران وجود دارد. در ادامه پژوهش، در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند با شیوه ی انتخاب موارد مطلوب استفاده شد و با 12 نفر از مسئولین و اعضای هیئت علمی مرتبط با کارآفرینی و صنعت، مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. درمجموع نتایج تحقیق نشان داد که اعضای هیئت علمی ضمن پذیرفتن مشکلات و موانع دانشگاه در مسیر تبدیل به دانشگاه کارآفرین و نبود زیرساخت ها و بسترهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مناسب در کشور، معتقدند دانشگاه دارای توانمندی ها (شامل: وجود نیروهای انسانی با تخصص های گوناگون، دانشجویان علاقه مند به پژوهش در سطح تحصیلات تکمیلی، برند، سابقه ی تاریخی، پژوهش محور بودن و مادر بودن دانشگاه شهید چمران و وجود گروه ها و رشته های متعدد در دانشگاه) و زمینهها (شامل: ظرفیت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی استان خوزستان، وجود صنایع، شرکت ها، کشاورزی و فنّاوری های متعدد در استان خوزستان، وجود مراکز کارآفرینی، ارتباط با صنعت، پارک علم و فن آوری و شرکت های دانش بنیان متعدد، توانایی مشارکت و تشکیل گروه های تخصصی اعضای هیئت علمی در طرح های پژوهشی، اقتصادی و کارآفرین) است و می تواند با انجام فعالیت هایی نظیر: گسترش فرهنگ کارآفرینی و تغییر نگرش اعضای هیئت علمی و دانشجویان به رسالت دانشگاه، اصلاح سیستم جذب، ارتقا و بازآموزی اعضای هیئت علمی، هماهنگی بخش های مختلف دانشگاه در اجرای فعالیت های کارآفرینی، نیازسنجی و برقراری ارتباط مناسب با محیط بیرونی و معرفی دانشگاه به صنعت و جامعه، متنوع سازی منابع مالی دانشگاه و... در مسیر تبدیل شدن به دانشگاه کارآفرین حرکت کند.

آسیب شناسی دوره های آموزش پودمانی مراکز علمی کاربردی شهر اهواز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  نصرالله هاشمی   یدالله مهرعلیزاده

هدف اصلی پژوهش حاضر، آسیب شناسی دوره های آموزش پودمانی مراکز علمی کاربردی شهر اهواز بود. روش پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی بود و از روش پیمایشی، برای جمع آوری داده های کمی و از روش مصاحبه برای جمع آوری داده های کیفی استفاده شد. مشارکت کنندگان، کلیه مدیران و مدرسان مراکز علمی کاربردی شهر اهواز بود که حدوداً 800 نفر می باشند که در بخش کمی با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعداد 153 نفر انتخاب شدند. نتایج داده های کمی نشان داد میانگین اکثریت گویه ها بالاتر از میانگین مورد انتظار بوده است. در ادامه پژوهش، در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند با شیوه ی انتخاب موارد مطلوب استفاده شد و با 11 نفر از مدیران، معاونان و کارشناسان مراکز آموزشی دانشگاه علمی کاربردی شهر اهواز مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همچنین تحلیل اسناد نشان داد که قوانین و آیین نامه های متمرکز طراحی شده، انطباق لازم را با اجرای آموزش های پودمانی مراکز علمی کاربردی ندارد. نتایج مصاحبه ها نیز نشان داد هدف اصلی آموزش های پودمانی، آموزش شاغلان دستگاه های دولتی و شرکت-های صنعتی بوده است؛ نقاط قوت این آموزش ها بیشتر در نیازسنجی و طراحی و ضعف ها در نیازسنجی، طراحی، اجرا، ارزشیابی و مسائل اداری- مدیریتی مشاهده شد. نیاز سازمان ها و شرکت ها به آموزش پرسنل خود فرصت مناسبی برای آموزش های پودمانی بوده و عواملی مانند کاهش تعداد دانشجویان، عدم استقبال از این آموزش ها و رواج مدرک گرایی به جای مهارت گرایی تهدیدی برای این آموزش ها محسوب می شوند. عدم بازنگری در قوانین و سرفصل ها، نداشتن پیش زمینه اجتماعی، کاهش تعداد دانشجویان، نارضایتی و عدم استقبال دانشجویان و مراکز از این آموزش ها نیز از جمله عواملی است که منجر به تصمیم مقامات ارشد دانشگاه برای تعطیلی آموزش های پودمانی شده است.

بررسی عوامل راهبردی موثر بر جذب، نگهداشت و توانمندسازی مدرسان دانشگاه: (مطالعه موردی: دانشگاه جامع علمی- کاربردی واحد خوزستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  سارا احمدی بلوطکی   یدالله مهرعلیزاده

چکیده فارسی نام خانوادگی: سارا نام: احمدی بلوطکی شماره دانشجویی: 9222409 عنوان پایان نامه: بررسی عوامل راهبردی موثر بر جذب، نگهداشت و توانمندسازی مدرسان دانشگاه: (مطالعه موردی: دانشگاه علمی- کاربردی واحد خوزستان) استاد راهنما: دکتر یدالله مهرعلیزاده استاد مشاور: سرکار خانم دکتر سکینه شاهی درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: علوم تربیتی گرایش: مدیریت آموزشی دانشگاه: شهید چمران اهواز دانشکده: علوم تربیتی و روانشناسی گروه: علوم تربیتی تاریخ فارغ التحصیلی: 22/ 6/1393 تعداد صفحات: کلیدواژه ها: عوامل راهبردی، جذب، نگهداشت، توانمندسازی چکیده هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی و بررسی عوامل راهبردی موثر بر جذب، نگهداشت و توانمندسازی مدرسان دانشگاه جامع علمی- کاربردی واحد خوزستان می باشد. برای دستیابی به این اهداف، از روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی- متوالی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدرسان دانشگاه جامع علمی- کاربردی واحد خوزستان به تعداد 800 تن تشکیل می دهند. ابتدا در بخش کیفی با اجرای مصاحبه نیمه ساختمند با 13 تن از مدرسان تا دستیابی به اشباع نظری اطلاعات گردآوری شدند. برای گردآوری داده های بخش کمی از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. سوالات پرسشنامه اول با مطالعه اسناد و مدارک دانشگاه و پرسشنامه دوم بر مبنای مصاحبه ای که پژوهشگر با مدرسان دانشگاه انجام داده بود، تدوین گردیده-اند. همچنین، روایی پرسشنامه ها توسط جمعی از استادان گروه علوم تربیتی مورد تأیید قرار گرفت. در ضمن، پایایی پرسشنامه-ها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب پرسشنامه اول (89/0) و پرسشنامه دوم (87/0) به دست آمده است. سپس، پرسشنامه های محقق ساخته بین 196 تن از مدرسان از 8 مرکز دانشگاهی که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، توزیع گردید. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات بخش کیفی با رویکرد تحلیل محتوای کیفی به روش استقرایی، عوامل راهبردی مرتبط با جذب مدرسان متشکل از سه مقوله، مولفه های فردی، درون ساختاری و برون ساختاری، عوامل راهبردی مرتبط با نگهداشت مدرسان دربرگیرنده مولفه های سازمانی و عوامل راهبردی مرتبط با توانمندسازی مدرسان دو مولفه آموزشی و دانشی را شامل می شوند. نتایج بخش کمی نشان می دهند، میزان رضایتمندی مدرسان دانشگاه از وضعیت موجود جذب، نگهداشت و توانمندسازی در حد پایینی است. همچنین، عوامل راهبردی سابقه کار و میزان مهارت مدرسان، مصاحبه حضوری با مدرسان و تغییرات مهارتی و فناوری در بازار کار مرتبط با جذب، عامل راهبردی تشکیل هیأت های علمی در مراکز تحت نظر دانشگاه مرتبط با نگهداشت و عوامل راهبردی برگزاری پیوسته دوره های آموزشی مرتبط با تخصص مدرسان و ارتقای انگیزه مدرسان به یادگیری و توسعه حرفه ای مرتبط با توانمندسازی نسبت به سایر عوامل راهبردی از اهمیت و اولویت بالاتری برخوردارند.

بررسی رابطه بین ویژگی های شغلی با خشنودی شغلی و نوآوری در بین کارکنان شرکت گاز استان خوزستان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1387
  جابر موسوی   یدالله مهرعلیزاده

چکیده ندارد.