نام پژوهشگر: شهره بیگلری
شهره بیگلری اجمد خانلری
امثال و حکم یکی از ارکان اصلی هر زبان است که شامل سنت ها، آداب، رسوم، تاریخ و اعتقادات مذهبی و حتی خرافی نیز می شود؛ از گذشته های دور، مردم بینش و اعتقادات خود را در کوتاهترین و فشرده ترین کلمات جای می دادند که به لحاظ موثر و دلنشین بودن در ذهن ماحک شده و در بین مردم ساری و جاری بوده است. زن به عنوان یکی از گران مایه ترین و شریف ترین آفریده های خداوند، نقشی ماندگار در جوامع بشری داشته و دارد و در گذر تاریخ، دستخوش فراز و فرودهایی بوده و در ادبیات اثرگذار بوده است. چهره ی زن در ادبیات ما گاه به دنبال نفوذ اندیشه های اهریمنی بعضی اقوام به پستی گراییده و سایه ای از شیطان را به دوش کشیده و گاه تحت تاثیر خاستگاه های فرهنگی و اجتماعی و تا ریخی بوده است. در این پژوهش تلاش بر این است که جایگاه زن از گذشته ادبیات تاریخی ما، تاکنون به طور کلی و در امثال و حکم فارسی به طور اخص مورد بررسی قرار گیرد؛ زیرا امثال و حکم بازتاب فرهنگ مردم یک جامعه است؛ هرچند به طور مطلق نمی توان آن را حاکم دانست زیرا فرهنگ غنی ما، ماحصل فرهنگ های مختلف تهاجمی یا تعاملی است که میراث آن برای ما به جای مانده است که رسوبات آن در جویبار زلال شعر و ادبیات فارسی، تجلی کرده است.