نام پژوهشگر: علی حاتمی
مریم رازانی علی حاتمی
در این پژوهش بیشترین عملکرد دانه از تاریخ کاشت سوم 25 آبان حاصل گردید و با تاخیر در تاریخ کاشت علاوه بر کاهش معنی دار عملکرد دانه تعداد خوشه در متر مربع نیز کاهش یافت . بیشترین وزن صد دانه از تراکم 300 بوته در متر مربع بدست امد .روند تغییرات شاخص سطح برگ و وزن خشک بوته ها نیز تحت تاثیر تیمارهای ازمایشی قرار گرفت به طوری که در تاریخ کاشت سوم 25 آبان و تراکم کاشت زیادتر ،شاخص سطح برگ بیشتری برای هر نمونه برداری بدست آمد .سرعت رشد محصول در تاریخ کاشت سوم و تراکم 500 بوته در متر مربع نسبت به سایر تیمارها بالاتر بود و سرعت جذب خالص از سرعت رشد نسبی در تاریخ کاشت سوم 25 ابان بیشتر از بقیه تاریخ کاشتها بود.
زینب رشیدی نژاد علی حاتمی
چکیده تأثیر کود شیمیایی سوپر فسفات تریپل و کود زیستی بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم، جو و تریتیکاله در شرایط آب و هوایی ایلام توسط: زینب رشیدی نژاد به منظور یررسی عملکرد و اجزای عملکرد، جذب فسفر و مقایسه رشد و نمو سه گیاه گندم، جو و تریتیکاله، آزمایشی در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام، واقع در پنج کیلومتری شهر ایلام اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل سه گیاه گندم، جو و تریتیکاله و چهار تیمار: بدون کود (شاهد)، کود شیمیایی سوپر فسفات تریپل، کود زیستی و تلفیق کود شیمیایی سوپر فسفات تریپل + کود زیستی بودند. تفاوت مراحل نمو کاشت، تعداد روز تا 50 درصد سبز شدن بوته ها بین سه محصول از نظر آماری معنی دار بود و مراحل تعداد روز تا 50 درصد پنجه زنی ، تعداد روز تا 50 درصد گل دهی و تعداد روز تا رسیدگی بین سه محصول بسیار معنی دار بود. در بین سه محصول بلندترین ارتفاع بوته به تریتیکاله و کوتاه ترین ارتفاع به جو اختصاص داشت. برای این صفت بین تیمارهای کودی اختلاف معنی دار دیده شد که تیمار کود شیمیایی همراه با کود زیستی بیشترین ارتفاع و تیمار بدون کود (شاهد) کمترین ارتفاع را داشت. طویلترین طول سنبله مربوط به تریتیکاله و کوتاه ترین آن جو بود. برای این صفت بین تیمارهای کودی اختلاف معنی دار دیده شد که تیمار کود شیمیایی همراه با کود زیستی بیشترین طول سنبله و تیمار بدون کود (شاهد) کمترین طول سنبله را داشت. هم چنین در مقایسه سه محصول، جو و تریتیکاله به ترتیب بیشترین و کمترین سنبله در متر مربع و گندم و جو به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد دانه در سنبله را داشتند. برای این دو صفت نیز بین تیمارهای کودی اختلاف معنی دار مشاهده شد که تیمار کود شیمیایی همراه با کود زیستی بیشترین میزان و تیمار بدون کود (شاهد) کمترین میزان را دارا بود. بیشترین وزن هزار دانه به جو و کمترین آن به گندم تعلق داشت و بین تیمارهای کودی از نظر وزن هزار دانه تفاوت معنی دار مشاهده نشد. بیشترین عملکرد دانه و هم چنین تعداد برگ مربوط به تریتیکاله و کمترین آن به گندم تعلق داشت. برای این صفت بین تیمارهای کودی اختلاف معنی دار دیده شد که تیمار کود شیمیایی همراه با کود زیستی بیشترین عملکرد دانه و تعداد برگ و تیمار بدون کود (شاهد) کمترین عملکرد دانه و تعداد برگ را به خود اختصاص داد. تریتیکاله بیشترین عملکرد زیست توده و جو کمترین عملکرد زیست توده را داشتند برای این صفت نیز تیمار کود شیمیایی همراه با کود زیستی بیشترین مقدار و تیمار بدون کود (شاهد) کمترین مقدار را داشت. جو بیشترین مقدار درصد شاخص برداشت و گندم کمترین مقدار را داشتند. که تیمار کود شیمیایی همراه با کود زیستی نیز بیشترین مقدار و تیمار بدون کود (شاهد) کمترین مقدار را داشت. در بین سه محصول تریتیکاله و گندم به ترتیب بیشترین و کمترین میزان فسفر و پروتئین را داشتند. و برای این دو صفت کیفی بین تیمارهای کودی تفاوت معنی دار مشاهده نشد. استفاده از کود زیستی باعث افزایش عملکرد دانه و اجزای عملکرد در غلات شده و می توان از این کود در زراعت استفاده نمود. واژه های کلیدی: سوپر فسفات تریپل، کود زیستی، مراحل رشد، عملکرد، اجزاء عملکرد
حشمت اله زرین جوب علی حاتمی
کودهای زیستی، متشکل از ریزموجودات مفید، به عنوان جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی در تولید محصولات زراعی در سیستم های کشاورزی پایدار محسوب می گردند. هدف از این تحقیق که در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات کشاورزی ایلام در سال 2009 انجام شد، بررسی اثرات باکتری های حل کننده فسفر، قارچ های میکوریز و اندوفیت بر عملکرد و جذب عناصر آفتابگردان در کشت آن با شبدرهای ایرانی و برسیم بود. عوامل آزمایش شامل قارچ میکوریز glomus mosseae، قارچ اندوفیت piriformospora indica، باکتری های حل کننده فسفر (bacillus lentus + pseudomonas putida )، کود شیمیایی کامل، خاک غیر استریل، خاک استریل و سیستم کاشت در دو سطح کشت و عدم کشت مخلوط دو شبدر ایرانی و برسیم زیر پوشش آفتابگردان بودند. نتایج آزمایش نشان داد که دانه آفتابگردان در تیمارهای تلقیح شده با باکتری دارای میزان بیشتری نیتروژن و فسفر بود. کاربرد کود شیمیایی و سه نوع کود زیستی موجب افزایش معنی دار عملکرد دانه، عملکرد زیست توده، ارتفاع بوته، وزن هزار دانه و تعداد دانه در طبق در مقایسه با شاهد گردید. کشت زیر پوشش آفتابگردان با مخلوط دو شبدر ایرانی و برسیم موجب افزایش میزان نیتروژن دانه و اندام های هوایی و نیز میزان فسفر دانه آفتابگردان گردید، اما تاثیری بر میزان فسفر اندام های هوایی ، عملکرد دانه و عملکرد زیست توده نداشت. بر اساس نتایج به دست آمده و با در نظر گرفتن منافع زیست محیطی کاربرد کودهای زیستی می توانند مکمل مناسبی برای کودهای شیمیایی باشند.
کوروش صادق خانی مهرشاد براری
محدودیت منابع کود فسفره کاملا اثبات شده است و ازآنجا که چرخه این ماده بسیار بسیار کند می باشد شاید در آینده نه چندان دور در نهاده های کشاورزی بحران کود فسفر بیش از بحران آب نمایان شود . قیمت آن افزایش یافته ،منابع آن تجدید ناپذیر و مهمتر واردات آن به کشور خود معضل دیگری است. لذا در حال حاضر با ایجاد راهکارهایی کارایی مصرف این کود را باید افزایش داد تا اقتصادی تر گردد. با این کار از هزینه های سرسام آور واردات این محصول کاسته می شود. از طرفی کمیت و کیفیت محصول نیز افزایش می یابد و جامعه از بیم سوء تغذیه تا حدودی تسکین خواهد یافت. مضاف بر این افزایش محصول می تواند باعث تقویت بنیه مالی کشاورزان گردد.
احسان مستی سالیانه مهرشاد براری
به کار گیری روشهای مختلف آبیاری مانند آبیاری تکمیلی از جمله راهکار های کاهش خطر تولید محصول در مناطق نیمه خشک است. به منظور بررسی اثر آبیاری تکمیلی و کود بیولوژیک بر روی دو رقم نخود در شرایط دیم، آزمایشی در سال زراعی 89-1388 در نور آباد لرستان انجام شد. این آزمایش به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل با طرح پایهی بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار بود. در این آزمایش تیمار آبیاری در سه سطح شامل (عدم آبیاری، آبیاری در 50 درصد گلدهی و آبیاری در مرحله غلاف دهی ) در کرت های اصلی اعمال شد و ترکیب دو رقم نخود ( رقم محلی و رقم هاشم ) همراه با تیمار کود (عدم تلقیح با کود ریزوچک پی و تلقیح با کود ریزوچک پی) درکرت های فرعی قرار گرفتند. صفات مختلفی مانند عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، وزن صد دانه، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی و اصلی، روزتا گلدهی، روز تا غلاف دهی و روز تا رسیدگی دانه اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس برای صفات مورد بررسی ( به غیر از روزتا 50 درصد غلاف دهی و روزتا 50 درصد گلدهی) برای سطوح مختلف آبیاری اختلاف معنی داری نشان داد. همچنین برای متغیر ارقام عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، وزن صد دانه، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و ارتفاع بوته اختلاف معنی داری را نشان دادند. در بررسی بقیه منابع تغییر؛بین بلوک ها (تکرارها)، سطوح تلقیح بذر با کود، اثر متقابل آبیاری در ارقام (به غیر از اثر متقابل آبیاری در رقم برای تعداد دانه در غلاف که در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری را نشان داد)، اثر متقابل آبیاری در تلقیح بذر، اثر متقابل ارقام در تلقیح بذر و سطوح آبیاری در ارقام در تلقیح بذر هیچگونه اختلاف معنی داری مشاهده نشد. نتایج تجزیه همبستگی بین تمام صفات مورد مطالعه با عملکرد اقتصادی همبستگی معنی داری نشان داد. عملکرد دانه با استفاده از کود بیولوژیک ریزوچک پی به میزان 79/51 کیلو گرم در هکتار افزایش یافت ، با این حال اثر آن از نظر آماری معنی دار نبود.
حمزه شیرویی مهرشاد براری
به منظور بررسی اثر آبیاری تکمیلی و تراکم بوته بر خصوصیات رشدی ، عملکرد و اجزای عملکرد در سه رقم عدس دیم ، آزمایشی در سال زراعی 90-1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام بصورت اسپلیت فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا گردید. شرایط دیم با آبیاری تکمیلی و دیم بدون آبیاری به عنوان فاکتور های اصلی آزمایش بود. فاکتور تراکم کاشت (در دو سطح200 و 400 بوته در متر مربع ) و رقم عدس (شامل سه رقم گچساران 6037ill کیمیا) کرت های فرعی آزمایش را تشکیل دادند. نتایج نشان داد که اثر آبیاری تکمیلی باعث افزایش عملکرد و اجزای آن(تعداد دانه در بوته، تعداد غلاف در بوته، وزن صد دانه،عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک)گردید و سبب کاهش پروتیین دانه و پرولین گردید. با افزایش تراکم گیاهی عملکرد و اجزای آن و جزء عملکرد بیولوژیک کاهش یافتند. بنا به نتایج حاصله بیشترین عملکرد دانه مربوط به رقم6037ill بود. اثر متقابل آبیاری در تراکم بر شاخص برداشت، تعداد غلاف در بوته در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. عملکرد دانه، شاخص برداشت نیز تحت تاثیر اثر متقابل آبیاری در رقم قرار گرفتند. اما اثرات متقابل فاکتورهای فرعی بر عملکرد و اجزای آن معنی دار نبود و فقط میزان پرولین و درصد نیتروژن بذر را تحت تاثیر قرار دادند. اثر متقابل هر سه فاکتور بر عملکرد دانه ، شاخص برداشت، تعداد شاخه و میزان پرولین در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود.
هادی محمدی بابا زیدی مهرشاد براری
تنش شوری یکی از عمده عوامل محدود کننده تولید محصولات زراعی می باشد. از طرفی کاهش میزان بارندگی و افزایش بی رویه گرما در چند سال گذشته سبب ایجاد تبخیروتعرق بیشتر و تشدید اثر شوری در کاهش عملکرد گردیده است.افزایش مصرف و ارزش اقتصادی گیاهان دارویی از جمله ریحان تحقیقات پیرامون عوامل محدود کننده کاشت این گیاهان را در کشور ، ضروری جلوه می دهد.با توجه به آلودگی های ایجاد شده توسط کودهای شیمیایی و نیز مصرف بالای انرژی جهت تولیدآنها کودهای زیستی می توانند جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی باشند.مطالعه حاضر مربوط به بررسی اثر با کتری آزوسپیریلوم بر خصوصیات فیزیولوژیک و مرفولوژیک گیاه دارویی ریحان تحت تنش شوری می باشد. این آزمایش در اردیبهشت 1390 در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام انجام شد.آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و 4 سطح شوری 2،4،6 و 0 ( دسی زیمنس برمتر) و 2 سطح باکتری حضور و عدم حضور انجام شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشانداد که با افزایش سطوح تنش، بیشتر صفات تحت تاثیرقرار می گیرند. به طوریکه این گیاه در سطوح پایین تر کمتر ولی در سطوح سوم 4 دسی زیمنس بر مترشوری و سطح چهارم 6 دسی زیمنس بر متر به شدت کاهش عملکرد نشان داد. افزایش سطوح تنش باعث کاهش ارتفاع وزن خشک ریشه، طول ریشه و وزن زیست توده و نیز سبب کاهش تعداد برگ و شاخه فرعی وکلروفیلa،b، abشد.همچنین تنش شوری با افزایش سطوح شوری، میزان نیتروژن و پروتئین و پرولین را افزایش داد. نتایج بدست آمده نشان می دهند که باکتری آزوسپیریلوم بر اکثر خصوصیات فیزیولوژیک و مرفولوژیک گیاه اثر مثبت داشته و توانسته است با ایجاد شرایط مناسب تر رشد تا حدودی اثر سوء تنش را کنترل نماید اثر متقابل باکتری و تنش شوری نیز بر اکثر صفات معنی دار بود.
ایوب تیموری مهرشاد براری
به منظور بررسی تاثیر کاربرد و عدم کاربرد پلیمر سوپر جاذب بر کاهش اثرات تنش خشکی در باقلا،آزمایشی در سال زراعی 90-89 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام به صورت طرح اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. تیمار ها شامل تنش خشکی در سه سطح (آبیاری پس از 40، 80 و 120 میلی مترتبخیر از تشتک تبخیر کلاس a)، دو سطح سوپر جاذب(کاربرد و عدم کاربرد) و دو رقم شاخ بزی و شامی بودند.نتایج نشان دادافزایش فاصله آبیاری باعث کاهش معنی دارعملکردو اجزای عملکرد(تعداد دانه در بوته،تعداد غلاف در بوته، وزن صد دانه)عملکردبیولوژیک،شاخصبرداشتو همچنین بعضی از صفات مرفولوژیک و فیزیولوژیک گردد.با افزایش تنش خشکی روند افزایش خطی در میزان پرولین و کلروفیل b مشاهده شد، ازطرفی کلیه صفات مذکور تحت تاثیر سطوح سوپرجاذب قرار گرفتند.اثر متقابل تنش خشکی و سوپر جاذب بر روی اکثر صفات و اثر متقابل سه گانه تنش خشکی، سوپر جاذب و رقم برعملکرد بیولوژیک، پرولین، محتوای نسبی آب، پروتئین، نیتروژن و کلروفیلaمعنی دار گردید.مقایسه میانگین عملکرد دانه نشان دادرقم شاخ بزی در شرایط تنش همراه با کاربرد پلیمر سوپرجاذب عملکرد بیشتری نسبت به رقم شامی داشت.کاربرد سوپرجاذب باعث کاهش اثرات منفی تنش خشکی بر روی تمامی صفات مورد بررسی شد.نتایج آزمایش نشان می دهدکه با استفاده از پلیمر سوپرجاذب می توان فواصل آبیاری را در کشت باقلا بدون کاهش عملکرد افزایش داد.
لطفعلی گرامی مهرشاد براری
به منظور بررسی تأثیر تنش کم آبی و محلول پاشی عنصر روی بر عملکرد و اجزای عملکرد و برخی صفات کیفی لوبیا (.phaseolus vulgaris l) در سال زراعی 90-89 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ایلام، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عوامل مورد بررسی شامل تنش کم آبی به صورت قطع آبیاری در دو مرحله گلدهی و غلاف دهی به همراه تیمار شاهد (بدون قطع آبیاری) به عنوان عامل اصلی ومحلول پاشی روی در سه سطح کودی (شاهد، دو در هزار و چهار در هزار) و دو رقم لوبیا (قرمز وسفید)به عنوان عوامل فرعی بودند. نتایج نشان داد که تنش کم آبی عملکرد دانه را یه صورت معنی داری کاهش داد و بیشترین میزان کاهش مربوط به مرحله گل دهی بود. اما از لحاظ کیفیت دانه بیشترین میزان پروتئین دانه متعلق به تنش گل دهی بود. نتایج مشخص نمود که از میان سه سطح محلول پاشی روی، با توجه به افزایش معنی دار عملکرد در سطح چهار در هزار روی، این تیمار به عنوان تیمار برتر شناخته شد، هم چنین از لحاظ کیفیت دانه سطح چهار در هزار روی نسبت به غلظت های دیگر برتری داشت. از بین دو رقم مورد بررسی، رقم سفیدبا 41/3846 کیلوگرم در هکتار، بیشترین میزان عملکرد دانه را به خود اختصاص داد. نهایتاً با توجه به نتایج به دست آمده، رقم سفید و غلظت چهار در هزار روی در شرایط آب و هوایی ایلام برای حصول حداکثر عملکرد و رقم قرمز و غلظت چهار در هزار روی به عنوان بهترین رقم و غلظت محلول پاشی از نظر ارزش غذایی دانه لوبیا ظاهر شدند. از نتایج به دست آمده در این آزمایش می تون نتیجه گیری کرد که تنش کم آبی در مرحله گلدهی بیشترین کاهش را در عملکرد دانه لوبیا باعث شد. هم چنین استفاده از محلول پاشی روی به عنوان راهکاری در تعدیل خسارت ناشی از تنش کم آبی موثر است.
علی حاتمی مرتضی سنجرانی پور
در این پایان نامه به معرفی مفاهیم مقدماتی الاستیسیته محدود پرداخته و سپس روش مجانبی wkb و روش عددی ماتریس های کامپوند را در وضعیت های مختلف بررسی نموده و شرایط حل پذیری در معادلات را مورد مطالعه قرار داده ایم. جهت استفاده از کاربردهای مفاهیم فوق دو مسئله را مورد مطالعه قرار دادیم. ابتدا یک سیلندر استوانه ای الاستیکی از جنس مواد نئو هاکین را از انتها تحت فشار به داخل قرار می دهیم. با در نظر گرفتن شرایط پایداری می توان تغییر شکل این پوسته را به یک مسئله مقدار ویژه تبدیل کرد. این مسئله مقدار ویژه به صورت یک دستگاه معادله دیفرانسیل شامل یک معادله مرتبه چهار به همراه دو شرط مرزی می باشد. این دستگاه با استفاده از دو روش مجانبی wkb و روش عددی ماتریس های کامپوند مورد بررسی قرار گرفت و برای نوسانات بالا نتایج این دو روش با یکدیگر مقایسه گردیده اند. سپس به مطالعه کمانش حاصل از خمش یک مکعب الاستیکی از جنس ماده وارگا اختصاص یافته است. با اعمال فشار جانبی به این مکعب تغییر شکل آن بصورت یک دستگاه معادلات با شرایط مرزی مدل سازی گردید. این دستگاه معادلات شامل سه معادله دیفرانسیل به همراه سه شرط مرزی می باشد. برای تحلیل زوایای خمش در وضعیت کمانش از دو روش مجانبی و عددی استفاده می نماییم. به جای بکار بردن روش استاندارد wkb ، روش دستگاهی wkb بکار برده شد و با کمک شرایط حل پذیری رابطه ای برای یافتن زاویه خمش در وضعیت کمانش پیدا کردیم و در نهایت این نتایج با داده های عددی بدست آمده از ماتریس های کامپوند مورد مقایسه قرار گرفت. با مقایسه این داده ها نشان دادیم که سرعت همگرایی در روش مجانبی سریعتر از روش عددی است.
ازیتا یاری مهرشاد براری
کمبود تحقیقات به زراعی و به نژادی، بالا بودن هزینه و پایین بودن راندمان تولید، یکی از دلایل عمده محدودیت توسعه زیر کشت رازیانه در ایران است. از طرفی یکی از عوامل محدود کننده عملکرد، کمبود آب در ایران می باشد. برای بررسی اثرهای آبیاری و محلول پاشی اوره بر ویژگیهای فیزیولوژیکی گیاه دارویی رازیانه، یک آزمایشی مزرعه ای به صورت طرح اسپلیت پلات و بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و در دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال 91-1390 اجرا شد. تیمار های آزمایش شامل رژیم های آبیاری (آبیاری پس از 40، 80، 120و180 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a) و محلول پاشی اوره با چهار سطح (0u.= ،5=5u،10=10uو15=15uدرهزار) می باشند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که با افزایش سطوح تنش،شاخص های رشد صفات فنولوژیک، صفات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای آن تحت تأثیر قرار می گیرند. به طوری که گیاه دارویی رازیانه در سطح آبیاری 40 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیرکلاس a نسبت به سطح آبیاری 180 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a کمتر بر عملکرد و ویژگی های فیزیولوژیک تأثیر منفی گذاشت. افزایش سطوح تنش باعث کاهش شاخص های رشد، صفات فنولوژیک، صفات مورفولوژیک، عملکرد واجزای آن شد.نتایج بدست آمده نشان می دهند که سطوح محلول پاشی اوره بر روی برخی صفات فنولوژیک و عملکرد و اجزای آن، شاخص برداشت و وزن ماده خشک اثر مثبت داشته و توانسته با ایجاد شرایط مناسب تر رشد تا حدودی اثر سوء تنش را کنترل نماید اما بر برخی شاخص های رشد از جمله سرعت رشد محصول، سرعت جذب خالص، سرعت رشد نسبی و شاخص سطح برگ بی تأثیر بود. اثر متقابل رژیم آبیاری و محلول پاشی اوره نیز بر اکثر صفات معنی دار نبود. در این پژوهش بهترین تیمار آبیاری،40 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس aو بهترین سطح محلول پاشی اوره که بیشترین تأثیر مثبت را بر روی صفات اندازه گیری داشت محلول پاشی اوره 15 در هزار می باشند.
علی حاتمی محمد رضا فتحی عمادآبادی
چکیده: یک روش استخراج نقطه ی ابری (cpe) جدید حساس برای اندازه گیری مقادیر جزئی نیتریت، قبل از اندازه گیری اسپکتروفتومتری مورد بررسی قرار گرفته است. روش بر اساس واکنش اکسایش-کاهش شناخته شده بین نیتریت و یدید در محیط اسیدی، و استخراج نقطه ابری i3- تشکیل شده با استفاده از triton x-100 می باشد. جذب محلول آبی فاز غنی از سورفکتانت در nm 365 اندازه گیری می شد. اثر پارامتر های مختلف موثر بر اندازه گیری نیتریت نظیر، ph، زمان ماند، غلظت پتاسیم یدید، غلظت سورفکتانت triton x-100، دمای حمام، زمان تعادل و گونه های مزاحم بررسی شد. محدوده خطی نیتریت از 120-8 نانوگرم بر میلی لیتر بود. حد تشخیص روش بر اساس سه برابر انحراف استاندارد شاهد (sb3) 6 نانوگرم بر میلی لیتر با 10= n بود. روش پیشنهادی برای اندازه گیری نیتریت در نمونه های سوسیس و آب بکار برده شد و نتایج تطابق خوبی با روش استاندارد گرایس داشتند. یک روش جدید غیر مستقیم استخراج نقطه ابری برای اندازه گیری مقادیر جزیی پنی سیلین جی با روش اسپکتروفتومتری گزارش شده است. روش بر اساس اثر پنی سیلین جی روی استخراج نقطه ابری یون تری یدید می باشد. پنی سیلین جی در محلول سدیم هیدروکسید هیدرولیز شده و به پنی سیلوئیک اسید مربوطه تبدیل می شود. پنی سیلوئیک اسید در محیط اسیدی، دی پنی سیل آمین را تولید می کند که به طور کمی توسط ید اکسید شده و به یک دی سولفید اکسید می گردد. تری یدید باقیمانده توسط محلول سورفکتانت triton x-100 استخراج می شود و اختلاف جذب بین محلول نمونه و محلول شاهد (?a) متناسب با مقدار پنی سیلین جی می باشد. اثر پارامتر های مختلف نظیر غلظت های سدیم هیدروکسید، هیدروکلریک اسید و تری یدید، غلظت triton x-100، زمان ماند، دمای حمام، زمان تعادل و گونه های مزاحم مورد بررسی قرار گرفت. محدوده خطی از 1250-50 نانوگرم بر میلی لیتر بود. حد تشخیص روش بر اساس سه برابر انحراف استاندارد شاهد (sb3) 38 نانوگرم بر میلی لیتر با 10= n بود. انحراف استاندارد نسبی روش برای غلظت ng ml-1 1000 % 1 به دست آمد (10=n). روش پیشنهادی برای اندازه گیری پنیسیلین جی در نمونه های شیر و آب بکار برده شد و بازیافت های خوبی بدست آمد. سنتز نانو کامپوزیت کیتوسان-آلومینا و بکارگیری آن به عنوان فاز جامد برای اندازه گیری هم زمان مس و کادمیم مورد بررسی قرار گرفته است. در این کار ابتدا با استفاده از پوست میگو، کیتوسان استخراج شد، سپس کیتوسان با روش جذبی روی آلومینا قرار داده شد و نهایتاً با استفاده از پلی سولفید و در حضور سورفکتانت triton x-100 نانو ذرات کامپوزیت کیتوسان-آلومینا سنتز شدند. در ادامه از نانوذرات سنتزی فوق برای اندازه گیری هم زمان مس و کادمیم استفاده شد. پارامتر های مختلف موثر در اندازه گیری این دو کاتیون، نظیر ph، نوع بافر، غلظت بافر، سرعت عبور محلول، مقدار جاذب، حجم محلول و اثر گونه های مزاحم مورد بررسی قرار گرفتند. محدوده ی خطی برای مس و کادمیم به ترتیب 150-2 و 40-25/1 نانوگرم بر میلی لیتر بود. حد تشخیص روش بر اساس سه برابر انحراف استاندارد شاهد (sb3) برای مس و کادمیم به ترتیب 7/0 و 5/0 نانوگرم بر میلی لیتر با 10= n بود. فاکتور تغلیظ در این روش 67 بود. روش پیشنهادی برای اندازه گیری مس و کادمیم در نمونه های مختلف آب مورد بررسی قرار گرفت. سنتز نانوکامپوزیت کیتوسان-آلومینا-استیک اسید و بکارگیری آن به عنوان جاذب برای حذف فلوراید در نمونه های آب گزارش شده است. جاذب فوق از واکنش نانوکامپوزیت کیتوسان-آلومینا با کلرو استیک اسید تهیه شد، و سپس به عنوان جاذب برای حذف فلوراید در محلول های آبی مورد استفاده قرار گرفت. برای اندازه گیری مقدار فلوراید جذب شده از روش اسپکتروفتومتری استفاده شد. اساس روش بر بی رنگ شدن کمپلکس fe(iii)-scn در طول موج ماکزیمم آن بود. اثر پارامتر های موثر بر حذف فلوراید نظیر ph، نوع بافر، حجم بافر، زمان هم زدن جاذب با محلول روی هم زن مغناطیسی، مقدار جاذب، حجم محلول و اثر آنیون های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. روش پیشنهادی برای حذف فلوراید از نمونه های مختلف آب بکار گرفته شد و بازیافت های خوبی بدست آمد. داده های جذبی با ایزوترم های لانگمویر و فروندلیج تطبیق داده شدند و مشخص شد که جذب فلوراید روی جاذب پیشنهادی با ایزوترم لانگمویر تطابق بیشتری دارد. با استفاده از ایزوترم لانگمویر ماکزیمم ظرفیت جاذب برای فلوراید -1 mg g 4/29 محاسبه شد. سینتیک جذب فلوراید مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که جذب فلوراید روی جاذب پیشنهادی از سینتیک شبه مرتبه دوم پیروی می کند. حذف رنگ آنیونی ایندیگوکارمین با استفاده از جاذب نانوکامپوزیت کیتوسان-آلومینا-استیک اسید، مورد بررسی قرار گرفت. اساس اندازه گیری مقدار رنگ ایندیگوکارمین حذف شده، کاهش جذب آن در طول موج ماکزیمم و مقایسه ی نتایج بدست آمده با منحنی کالیبراسیون بود. پارامترهای مختلفی نظیر ph، غلظت اسید، زمان هم زدن محلول و جاذب روی هم زن مغناطیسی، مقدار جاذب، حجم محلول و اثر گونه های کاتیونی و آنیونی مختلف که بر جذب رنگ ایندیگوکارمین روی جاذب و حذف آن از محلول های آبی موثر بودند مورد بررسی قرار گرفتند. روش پیشنهادی برای حذف رنگ ایندیگوکارمین در نمونه های مختلف آب مورد بررسی قرار گرفت و بازیافت های خوبی بدست آمد. داده های جذبی با ایزوترم های لانگمویر و فروندلیج تطبیق داده شدند و مشخص شد که جذب رنگ ایندیگوکارمین روی جاذب با ایزوترم لانگمویر تطابق بیشتری دارد. با استفاده از ایزوترم لانگمویر ماکزیمم ظرفیت جاذب برای ایندیگوکارمین -1 mg g 3/83 بدست آمد. سینتیک جذب ایندیگو کارمین مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که جذب رنگ ایندیگوکارمین روی جاذب پیشنهادی از سینتیک شبه مرتبه دوم پیروی می کند.
علی حاتمی محمدرضا نصراصفهانی
پژوهش حاضر، تحلیلی است از چگونگی طنز در آثار داستانی دفاع مقدس به ویژه داستان های کوتاه اکبر صحرایی و داود امیریان،از طنز نویسان عمده ی این حوزه و نیز کتاب «لبخند خاکی»، گزیده آثار نخستین جشنواره سراسری طنز دفاع مقدس قزوین به کوشش روح الله شریفی. مبنای اغلب آن ها ، طنز و شوخ طبعی هایی است که در جبهه و زیر آتش خمپاره وگلوله دشمن و مصایب و دشواری های جنگ و نیز اسارت گاه های دشمن بعثی برای تلطیف فضا و روحیه دادن به سایر همرزمان انجام می گرفت. همچنین، داستان هایی که با فضای پشت جبهه،در شهر و محله های رزمندگان و در ارتباط با آن ها نوشته شده است، از این نگاه خالی نیست. اگر جنگ و ابعاد فاجعه بار آن را بتوان به کوه سهمگین و بزرگی تشبیه کرد، طنز و شوخ طبعی، شاید بخش کوچکی از ظاهر و نمای آن باشد.
علی حاتمی علی حسین حسین زاده
هدف: بررسی علل و عوامل اجتماعی و فرهنگی در وقوع مزاحمت های خیابانی برای زنان در شهر اهواز می باشد روش:از روش نمونه گیری در دسترس، رگرسیون چندگانه وt تست . ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته می باشد و تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار spss انجام گرفته است. داده های به دست آمده از پرسش نامه به کمک مصاحبه تکمیل و با آزمون پیرسون و آزمون تی، رگرسیون تحلیل شدند. زمان اجرای پژوهش سال 93 بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که پس از بررسی آزمون فرضیه ها در نهایت تمامی فرضیه های پژوهش به نوعی مورد تأیید جامعه آماری قرار گرفت.
نرگس سادات اصفا علی امیدی
در بسیاری از کشورهای اسلامی فاصله میان مردم وجامعه و دولتهای حاکم بر سرزمین های اسلامی در حال افزایش است. از طرفی اسلام گرایان( امت اسلامی ) تنها جامعه و گروهی هستند که به طور جدی خواستار یک نظام فرامرزی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می باشند. امت سازی به گونه ای در واکنش به جریان جهان شمولی اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژی امروزی که ادامه سلطه گرایی گذشته است شکل می گیرد و با اتحادو وحدت و شناخت واقعیت به جای واکنش های آنی و پروژه های پراکنده و متفرقه و تزئینی که این روزها اغلب از طرف برخی از دولت ها و ممالک اسلامی دیده می شود، مأموریت تاریخی خود را انجام داده و با درایت کامل مدلولات فکری و عملی خود را در چارچوب جهانشمولی اسلام به دنیا ارائه خواهد کرد. همان گونه که ملت سازی و فراهم کردن زمینه برای ایجاد دولت ملی پروسه چندان آسانی نبوده است، امت سازی نیز آسان نخواهد بود.
عبدالله عزیزی بهروز محمدپرست
دانه های حبوبات منابع پروتئینی مهمی برای کشورهای در حال توسعه می باشند. ماش گیاهی یکساله است که دانه های آن غنی از پروتئین و به عنوان ماده غذائی مصرف می شود و همچنین به عنوان غذای دام نیز مصرف می گردد.به منظور بررسی تاثیر پرایمینگ بذری با اسید سالیسیلیک و تلقیح با باکتری های محرک رشدی بر عملکرد و برخی صفات زراعی ماش در کشت دوم، آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک-های کامل تصادفی و در 3 تکرار اجرا گردید.استفاده از باکتریهای محرک رشدی به همراه پیش تیمار بذری اسید سالیسیلیک با غلظت 5/0 میلی مولار و 2/0 میلی مولار، دارای عملکرد بالاتری نسبت به سطوح مختلف و دیگر تیمارها بودند.
علی حاتمی سعید زاهد زاهدانی
چکیده ندارد.
علی حاتمی محمدحسین قایم مقام فراهانی
کنوانسیون نیویورک که به لحاظ پرداختن به اساسی ترین موضوع داوری یعنی شناسایی و اجرا از یکسو و اعمال حداقل تشریفات و محدودیتها و حداکثر تسهیلات در این زمینه نه تنها موفق ترین کنوانسیون در زمینه شناسایی و اجرا به شمار می رود بلکه به تعبیری به لحاظ مقبولیت جهانی، مهمترین کنوانسیون جهانی در خصوص داوری به شمار می آید. الحاق بیش از صد کشور جهان از جمله ایران دلیل این مدعاست.
علی حاتمی معصومه همت یار
عوامل باکتریال نقش مهمی در بروز سپتی سمی در نوزادان دارند. با ارزش ترین روش جهت تشخیص نوع آلودگی انجام کشت خون می باشد. با در نظر گرفتن اینکه بررسی اطلاعات حاصله از انجام کشت خون (در هر منطقه) می تواند نقش مهمی در درمان بیماران دارای کشت خون مثبت ایفا کند، انجام چنین مطالعه ای لازم به نظر می رسد. لازم به ذکر است که گروه مورد مطالعه، در این بررسی، بیماران دارای کشت خون مثبت می باشند و نه بیماران دچار سپتی سمی (کشت خون مثبت می تواند ناشی از یک عفونت واقعی و یا ناشی از آلودگی باشد.)نوع مطالعه: توصیفی ( کمی و کیفی)فاصله زمانی مورد مطالعه: 29/12/1377 - 1/1/1376منابع: پرونده های بایگانی، دفاتر آزمایشگاه (از تاریخ 17/8/1376 به بعد در دسترس بود.) اهداف: 1) تعیین نوع جرمهای مسئول کشت خون مثبت 2) تعیین درصد شیوع هریک از جرمهای مسئول 3) تعیین مقاومت دارویی جرمها در invivo, invitro 4) پیشنهاد بهترین ترکیب آنتی بیوتیکی جهت درمان 5) تعیین میزان مورتالیتی در سپتی سمی با کشت خون مثبت6) تعیین موارد با احتمالا بالا از نظر عفونتهای بیمارستانی (اولین کشت خون منفی و دومی مثبت) و بررسی هریک از اهداف فوق درباره این نوع عفونتها براساس نتایج به دست آمده مهمترین سوشهای مسئول ایجاد کشت خون مثبت به ترتیب کلبسیلا، سایر گرم منفی ها و با شیوع کمتر استافیلوکوک کواگولاز منفی بوده اند که مجموعا مسئول 88% موارد بوده اند. اکثریت قریب به اتفاق جرمهای یادشده نسبت به آمپی سیلین، جنتامایسین و سفالوتین مقاوم بودند و برعکس نسبت به آمیکاسین حساسیت نشان داده اند. بیشترین حساسیت بعد از آمیکاسین نسبت به سفتی زوکسیم و تری متوپریم بوده است. بهترین پاسخ بالینی در درمان آمپیریک نسبت به ترکیب سفتی زوکسیم + آمیکاسین بوده است ولی برای مواردی که دارو به طور اولیه شروع می شود، ترکیب آمپی سیلین + آمیکاسین توصیه می شود (جهت پوشش دادن لیستریا و با توجه به پاسخ دهی قابل قبول بیماران به این ترکیب و ارزان بودن آمپی سیلین، این ترکیب تا زمان رسیدن آنتی بیوگرام قابل قبول است.) با توجه به حساسیت نسبتا خوب استافیلوکوک کواگولاز منفی نسبت به سفالوتین، در درمان کشتهای مثبت ناشی از این جرم سفالوتین نیز همراه با آمیکاسین قابل استفاده استسپتی سمی با کشت خون مثبت، حدود 30% مورتالیتی در داخل بیمارستان داشته است. در مواردی که کشت اول منفی ولی کشت دوم مثبت بوده است (احتمالا، عفونت بیمراستانی) الگوی شیوع سوشها از حالت کلی تبعیت می کند و در آنتی بیوگرام نیز همان ترتیب وجود دارد با این فرق که حساسیت نسبت به تری متوپریم بسیار بالاتر است. مورتالیتی در این موارد حدود 96% بوده است. شروع به موقع دارو، استفاده از بهترین ترکیب دارویی و پیشگیری از عفونتهای بیمارستانی باید برای کاهش موارد مرگ زودرس و کاهش مورتالیتی کلی مدنظر باشد. در نهایت پی گیری آنتی بیوگرام و تنظیم درمان براساس آن توصیه می گردد.
علی حاتمی هوشنگ آلیاری
نتایج سه آزمون سنجش کیفیت بذر نشان داد که هدایت الکتریکی به سرعت کاهش یافته و در حدود 560تا 700درجه -روز بعد از گلدهی به کمترین مقدار ( 7 - 22 میکروزیمنس بر سانتیمتر بر گرم ) رسید و برداشتهای تاخیری در سطوح 50 ./.و 25 ./. آب قابل استفاده بعداز نیل به حد اقل اندکی افزایش نشان دادند . آزمون سرعت جوانه زنی نیز نشان داد که بیشترین مقدار آن برای سطوح آبیاری در ارقام حدود 49 /.تا 76 /.در روز بوده که در حدود 540 تا 680 درجه - روز بعد از گلدهی حاصل گردیده است . آزمون وزن خشک گیاهچه نیز معلوم نمود که بیشترین وزن خشک گیاهچه برای کلیه سطوح آبیاری و در تمامی ارقام در حدود 600 تا 740 درجه - روز بعد از گلدهی رخ داده است و مقدار آن در حدود 87 تا 114 میلی گرم می باشد . حد اکثر کیفیت بذر که برابر با حد اقل هدایت الکتریکی بذر می باشد حدود 20 تا 80 درجه - روز بعد از رسیدگی وزنی حاصل گردید . تغییرات درصد و میزان پروتئین دانه عکس همدیگر بود و با افزایش محدودیت آب درصد پروتئین افزایش اما میزان آن کاهش یافت . در مجموع ارقام میکروسپرما در صد پروتئین بالا ولی ارقام ماکروسپرما در صد پروتئین بالا ولی ارقام ماکروسپرما میزان پروتئین بیشتری نشان دادند . رطوبت دانه به لحاظ اهمیت در برداشت در زمان رسیدگی وزنی بین 16 ./.تا 26 ./. بود که برای برداشت مکانیزه مناسب نبوده اما اندکی بعد از رسیدگی وزنی به حدود 14./.تا 17./. رسید و با توجه به قدرت بالای بذر در این محتوای رطوبتی قابل برداشت بصورت مکانیزه می باشد .