نام پژوهشگر: سمیه خبیر
سمیه خبیر محمد رضا فارسیان
از آنجایی که ادبیات آیینه هر اجتماعی است توجه به سیمای زن در آن یکی از روش های شناخت جایگاه زن در اجتماع خویش است. بررسی ادبیات موید این مطلب است که متأسفانه این آیینه تصویر زیبایی از زنان به نمایش نگذاشته است. هر چند استثنائاتی بر این اصل می توان یافت اما اغلب نگرش ها نسبت به زن در ادبیات منفی و نازیبا بوده است. این اصل در داستان هایی با ریشه ی هندی بیشتر نمود پیدا میکند چرا که آیین هندو با مرد سالاری و زن ستیزی همرا ه بوده و بسیاری از رسوم هندی درباره زن نشان از خوار داشت او در این مکتب است. هزار و یک شب نیز به عنوان اثری با ریشه هند و ایرانی مستثنی از این قاعده نیست و قاعدتا این درون مایه بر نویسندگان شرق شناس تأثیر گذاشته است. یکی از شرق شناسان فرانسوی علاقمند به هزار و یک شب گوبینو است که حکایات بسیاری با درون مایه های شرقی نگاشته است. در این پژوهش سعی شده است که به بررسی تطبیقی سیمای زنان در هزار و یک شب و افسانه های آسیایی گوبینو پرداخته شود. این بررسی تطبیقی بر اساس روش فرانسوی ادبیات تطبیقی صورت گرفته است. بررسی این دو اثر از نگاه فمیسنیست نشان از تشابه سیمای زن در آن دو و تأثیر هزار و یک شب بر این شرق شناس فرانسوی دارد. گوبینو شخصیت های مشابهی را در فضایی واقعی تر قرار میدهد. وی به ترسیم همان شرایط اجتماعی در اثر خویش میپردازد و حکایات او تصویر دیگری از اجتماع مرد سالار شرقی است که زنان آن رنج بسیاری را متحمل می شوند.