نام پژوهشگر: پگاه آریایی
عالیه کرد زغفرانلو کامبویا
هدف از این پژوهش توصیف فرآیندهای واجی مشترک در گونه های زبانی استان بوشهر از جمله گناوه، دیلم، دشتستان، تنگستان، دیر، جم، کنگان و بوشهر، در چارچوب نظریه ی بهینگی (مک کارتی 2008) است. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و روش جمع آوری داده ها به صورت میدانی است. از هر شهرستان دو گویشور انتخاب شد و از هر نفر دوساعت مصاحبه به عمل آمد. این گویش ها دارای 24 همخوان و 7 واکه می باشند. تفاوت در همخوان ها و واکه های گونه های زبانی استان بوشهر با فارسی معیار در این است که به جای همخوان واکدار و ملازی /g/ موجود در فارسی معیار، در استان بوشهر جفت بی واک آن یعنی [q] تلفظ به کار می رود. همچنین در گونه های زبانی استان بوشهر، واج /?/ وجود دارد که فارسی معیار فاقد ان است. در نظام واکه ای گونه های زبانی استان بوشهر، علاوه بر شش واکه ی فارسی معیار، واکه ی /?/ نیز وجود دارد. فرآیندهای واجی توصیف شده در این پژوهش شامل فرآیندهای همگونی، تضعیف (سایشی شدگی، ناسوده شدگی، حذف)، درج، کشش جبرانی، واک رفتگی، خنثی شدگی و قلب است. در این گونه های زبانی فرآیند همگونی و فرآیند تضعیف بیشترین بسامد را دارا هستند. از نظام 7 واکه ای استان بوشهر، تنها واکه ی /?/ در فرآیندهای واجی نقش فعال ندارد. همخوان های گرفته در فرآیند همگونی نقش فعال تری دارند. در نظریه ی بهینگی تعامل محدودیت های نشان داری و پایایی باعث می شود که یک برون داد به عنوان بهینه انتخاب گردد. این محدودیت ها همان محدودیت های جهانی و تخطی پذیرهستند. رتبه بندی متفاوت محدودیت ها در تحلیل فرآیندهای واجی، این گویش ها را نیز همچون دیگر گونه های زبانی ایرانی، از زبان فارسی معیار متمایز می کند.