نام پژوهشگر: علی اصغر زمردیان
میثم لسانی نجف آبادی محمد لغوی
نقشه های عملکرد محصول به عنوان یکی از منابع تامین اطلاعات مدیت تولید محصول زراعی بر مبنای اصول کشاورزی دقیق می باشد. اطلاعات خام برای تهیه این نقشه ها توسط آشکارسازهای نصب شده بر روی ماشین های برداشت به دست می آید. آشکارسازهای عملکرد شامل مجموعه ای از حسگرها و سامانه مکان یاب جهانی بوده که به سامانه های جمع آوری، ذخیره و نمایش اطلاعات متصل می باشد. یکی از عناصر اصلی این سامانه حسگرهای جریان جرمی محصول در حال برداشت می باشد. در این تحقیق طراحی، ساخت و ارزیابی دو حسگر صفحه ضربه ای و صفحه لولایی که به ترتیب نرخ جریان جرمی و نرخ جریان حجمی غلات را اندازه گیری می کنند، اجرا گردید. برای تعیین صحت اندازه گیری حسگرها در آشکارسازی عملکرد محصول دو استاندارد asabe-s578 و asabe-s579 که به ترتیب برای شرایط آزمایشگاهی و مزرعه ای تدوین گشته است، مورد استفاده و ارجاع قرار گرفت. ارزیابی حسگرهای طراحی شده بر طبق استاندارد asabe s578 توسط "تجهیزات آزمون آشکارسازهای عملکرد" که مجهز به سامانه وزن کشی دقیق می باشد به صورت آزمایشگاهی در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا گردید. مطابق با توصیه این استاندارد، آزمایش های نرخ جریان یکنواخت، شیبدار، نوسانی و پلکانی برای ارزیابی صحت اندازه گیری دو حسگر مورد استفاده قرار گرفت. خطای اندازه گیری هر دو حسگر که با آزمایش های نرخ جریان جرمی یکنواخت در محدوده نرخ جریان های جرمی 2-6 kg/s به دست آمد کمتر از 5% می باشد. هر دو حسگر توانایی اندازه گیری نرخ جریان جرمی در محدوده 1-6 kg/s را داشته و در این محدوده رفتار خطی با ضریب همبستگی بالا را از خود نشان دادند. حسگر صفحه لولایی دارای نوسانات اندازه گیری کمتری نسبت به حسگر صفحه ضربه ای بوده ولی حسگر صفحه ضربه ای دارای صحت اندازه گیری بیشتری می باشد و منحنی های دینامیکی نرخ جریان را بهتر دنبال می کند. ویژگی های پس ماند (hysteresis) در حسگر صفحه ضربه ای و تاخیر در پاسخ گویی حسگر صفحه لولایی باعث کاهش صحت اندازه گیری در پروفیل های نزولی نرخ جریان دینامیکی شده و مقدار نرخ جریان جرمی را در این شرایط بیش تخمین می زدند. اثرات منفی شیب زمین بر صحت اندازه گیری حسگرها وابسته به جهت شیب می باشد. اثرات منفی شیب در جهت حرکت کمباین برداشت و عمود بر آن به ترتیب بر صحت اندازه گیری حسگرهای صفحه ضربه ای و لولایی بیشتر می باشد.
مصطفی بی آبادی مهدی کسرایی
هدف از این پژوهش تعیین خواص مکانیکی و روغن گیری و ارتباط آن ها با هم در دانه های گلرنگ بود.در این پژوهش ویژگی های مکانیکی و شیمیایی نه رقم گلرنگ (آسنتریا، اصفهان14، پدیده، سینا411،فرامال، گلدشت، گلدشت پاییز، محلی اصفهان و ورامین) بررسی شد. ویژگی های شیمیایی شامل درصد پروتئین، درصد چربی، درصد فیبر خام و خاکستر و ویژگی های مکانیکی شامل مقاومت به ضربه، مقاومت به فشار، نیروی نقطه روغن دهی و سختی بودند. به منظور تعیین مقاومت به ضربه دانه ها از دستگاه آونگی ویژه دانه ها و برای تعیین مقاومت به فشار از دستگاه اینستران استفاده گردید. همچنین برای تعیین نیروی نقطه روغن دهی یک مجموعه سیلندر و پیستون با قابلیت نصب به دستگاه اینستران طراحی و ساخته شد. برای تعیین سختی گلرنگ از استاندارد aacc و برای تعیین پارامتر های شیمیایی از استاندارد aocs استفاده شد. روابط رگرسیون خطی جهت بررسی روابط بین پارامترهای مکانیکی و شیمیایی دانه ها به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که بین ارقام مختلف از لحاظ پارامترهای شیمیایی و مکانیکی اندازه گیری شده اختلاف معنی داری وجود داشت )01/0>(p. مقایسه میانگین داده ها نشان داد که رقم اصفهان14 با بیش ترین درصد چربی، کم ترین درصد فیبر خام و کم ترین پارامترهای مکانیکی بهترین رقم در میان ارقام بررسی شده بود. همچنین بیش ترین مقادیر پارامترهای مکانیکی، کم ترین درصد چربی، بیش ترین درصد فیبر مربوط به رقم گلدشت بود. ضرایب تبیین روابط رگرسیون خطی محاسبه شده نشان دادند که همبستگی خوبی بین پارامترهای مکانیکی و شیمیایی دانه های گلرنگ وجود دارد به طوری که رابطه بین نیروی نقطه روغن دهی و درصد فیبر خام دارای بیش ترین ضریب تبیین (948/0=2r) بود. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش درصد فیبر خصوصیات مکانیکی افزایش و با کاهش درصد چربی افزایش می یابند. بیشینه درصد پروتئین مربوط به رقم ورامین وکمینه آن مربوط به رقم گلدشت می باشد و همچنین بیشینه مقدار خاکستر به رقم پدیده و کمینه آن مربوط به رقم گلدشت بود. ارتباط خطی معنی داری بین خاکستر و پروتئین با ویژگی های مکانیکی یافت نشد.
هادی دهقان سعادت کامگار
کشاورزی دقیق (precision farming یا precision agriculture) یک مفهوم جدید در کشاورزی امروزی است و بر مبنای وجود ناهمگونی در سطح مزرعه استوار است. پیشرفته ترین قسمت از کشاورزی دقیق سیستم آشکارسازی لحظه ای عملکرد محصول می باشد که شامل تعدادی حسگر است که هر کدام با سنجش و ارسال یک سری اطلاعات از محصول در حال برداشت به ریز پردازنده و یا رایانه در نهایت عملکرد محصول در واحد سطح در هر لحظه از برداشت محاسبه می گردد. در این پژوهش پس از طراحی مدار الکترونیک و طراحی بدنه به وسیله نرم افزار solid work 2011، دستگاه ساخته شد. برای این حسگر نرم افزاری در نظر گرفته شد که قادر به ذخیره سازی داده به فرمت های docx و pdf می باشد. برای ارزیابی حسگر از گندم رقم شیراز و ذرت 704 استفاده شد. آزمون های آزمایشگاهی با پنج سطح رطوبتی (78/9، 42/13، 35/17، 26/20 و 22/25 درصد بر مبنای خشک) برای گندم و همچنین پنج سطح رطوبتی (95/6، 07/10، 55/15، 31/18 و 85/21 درصد بر مبنای خشک) برای ذرت انجام شد. برای تعیین حساسیت، ظرفیت خازن در چهار سطح پر شوندگی (25%، 50%، 75%، 100% ظرفیت پرشوندگی حسگر) و در پنج سطح رطوبتی برای محصول گندم و ذرت بدست آمد. پس از انجام آزمون آزمایشگاهی، حسگر در محیط کارگاهی (بر روی دستگاه پایش عملکرد محصول) مورد ارزیابی قرار گرفت. برای بررسی تاثیر دما بر خروجی حسگر، خروجی حسگر در پنج سطح دمایی (50، 43، 32، 30 و 26 بر حسب درجه سلسیوس) برای دو سطح رطوبتی مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمون حساسیت با خط گرسیونی با ضریب تبیین بالا برای گندم وذرت در پنج سطح رطوبتی انجام شد. دقت دستگاه با rmse=0.156 رضایت بخش بود.
نادیا دلاورپور محمد لغوی
یکی از مهمترین مشخصه های مواد بیولوژیکی، میزان محتوای رطوبت آنهاست که بر خواص فیزیکی و مکانیکی آنها اثر گذار است. قابلیت انبار کردن محصولات مختلف بستگی به میزان آبی است که در آنها وجود دارد. در این پژوهش، یک خازن صفحات موازی با مدار مجتمع تایمر جریان پیوسته (lm 555) توسعه داده شد و برای تخمین رطوبت بسته های علوفه در آزمایشگاه و مزرعه استفاده گردید. سه آزمایش به منظور بررسی اثر سه عامل (دانسیته، فاصله صفحات و رطوبت) بر خروجی خازن انجام شد. در آزمون های آزمایشگاهی، نمونه های علوفه در سه سطح دانسیته (80، 100 و 130 کیلوگرم بر متر مکعب) و در سه سطح رطوبت (10%، 20% و 30% بر مبنای وزن تر) تهیه شدند و در فواصل متفاوت ) بین صفحات خازن (10، 20، 30، 40 و 50 سانتی متر قرار داده شدند. آزمایش ها توسط مدار تایمر جریان پیوسته و lcr متر با سه تکرار انجام شد. آزمایش های مزرعه ای در پنج سطح رطوبت (10%، 20%، 30%، 40% و 50% بر مبنای وزن تر) و سه سطح دانسیته (کم، متوسط و زیاد) با نصب صفحات خازن در محفظه بسته بندی یک دستگاه بیلر انجام شد. نتایج آزمایشگاهی نشان داد که ظرفیت خازنی با افزایش دانسیته و رطوبت افزایش می یابد ولی با افزایش فاصله صفحات بین خازن مقدار آن کاهش می یابد. نتایج آزمون های مزرعه نشان داد که با افزایش رطوبت، ظرفیت خازن افزایش می یابد اما اثر تغییرات دانسیته بر ظرفیت خازن معنی دار نبود. خازن ساخته شده ارتباط قوی تری با محتوای رطوبتی نشان داد. مدل شبکه عصبی مصنوعی برای برازش داده های آزمایشگاهی مورد استفاده قرار گرفت. از فاکتورهای آماری ضریب همبستگی و مربع میانگین خطا برای مقایسه ی مدل ها استفاده گردید. بعد از 1000 بار تکرار مراحل آموزش، ضریب همبستگی بین خروجی مشاهده شده و خروجی پیش بینی شده به سطح بالای (991/0) رسید و مقدار مربع میانگین خطا کمینه (011/0) گردید.
امیر محمد جعفری داریوش زارع
برنج محصولی حساس به گرما بوده و بعد از گندم جایگاه دوم را از نظر اهمیت و تولید در بین غلات دارد. برای جلوگیری از ضایعات و افت کیفیت برنج، می بایستی بلافاصله پس از برداشت رطوبت آن را از طریق خشک کردن کاهش داد. فراصوت توان بالا به عنوان یک انرژی بی خطر شناخته شده و اثرات حرارتی روی محصول ندارد .به دلیل یکنواخت بودن محتوای رطوبتی محصول در خشک¬کن¬های بستر سیال، ترکیب آن با تجهیزات فراصوت توان بالا مناسب می باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر انرژی فراصوت روی سینتیک خشک کردن شلتوک درصد ترک دانه و نیروی لازم برای شکست دانه بود. این تحقیق در سه سطح توان صوتی (50، 75و 100 وات)، چهار سطح فرکانس (20، 25، 28 و 30 کیلوهرتز) و سه سطح دما (30، 40 و 50 درجه سلسیوس) به منظورکاهش رطوبت اولیه از مقدار 5/26% به رطوبت نهایی 13% (وزن خشک) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد، فراصوت توان بالا در فرکانس های پایین تر در مقایسه با حالت بدون فراصوت زمان نهایی خشک شدن را 23% کاهش می دهد. با توجه به محاسبات مصرف ویژه انرژی (sec) برای هر تیمار، با استفاده از فراصوت توان بالا در شرایط بهینه خشک کردن، sec حدود 22% کاهش یافت. در نهایت با کمک شبکه عصبی مصنوعی (ann) زمان نهایی خشک شدن، درصد ترک دانه و نیروی شکست، شبیه سازی شد.
بهاره جلوه محمد لغوی
به دلیل اهمیتی که برنج به عنوان اصلی ترین و مهم ترین غله در سبد غذایی خانوار ایرانی و اقتصاد کشاورزی ایفا می کند، توجه به فرآوری آن بعد از برداشت محصول حائز اهمیت است. یکی از مراحل مهم فرآوری این محصول، خشک کردن آن می باشد که برکیفیت آن بسیار موثر است. در این تحقیق از روش ترکیبی مادون قرمز-هوای گرم بستر ارتعاشی برای خشک کردن لایه نازک شلتوک از رطوبت اولیه 5/0± 24% به رطوبت نهایی 5/0± 13% (وزن خشک) استفاده شد. سینی دانه با فرکانس 12 هرتز و دامنه ارتعاشی 2 سانتیمتر دارای حرکت رفت و برگشتی بود. در کلیه تیمارها، فرکانس و دامنه حرکت رفت و برگشتی سینی دانه بصورت ثابت در نظر گرفته شد. فاکتورهای آزمایشی شامل توان تابشی (بدون تابش، 2/0، 4/0و 9/0 وات برسانتیمتر مربع)، تعداد مراحل استراحت دهی( بدون استراحت دهی، یک مرحله و دو مرحله) و دمای مرحله استراحت دهی ( 30 ، 40 و 50 درجه سلسیوس ) بودند. آزمایش ها در ترکیب سطوح مختلف فاکتورها در سه تکرار به منظور یافتن مدت زمان خشک شدن شلتوک، درصد ترک دانه، نیروی لازم برای شکست دانه و انرژی لازم برای خشک شدن نمونه ها انجام گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش شدت تابش و تعداد مراحل استراحت دهی و دمای استراحت دهی کل مدت زمان خشک شدن به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد در حالی که درصد ترک¬ها با افزایش دمای استراحت دهی و شدت تابش، افزایش و با افزایش تعداد مراحل استراحت دهی کاهش می یابد. با در نظر گرفتن پارامترهای کیفیت و مصرف انرژی، بهترین تیمار، تیمار با توان 2/0 وات بر سانتی متر مربع، دو مرحله استراحت دهی با دمای استراحت دهی 40 درجه سلسیوس می باشد.
مریم برزگر مروستی داریوش زارع
در این تحقیق از روش ترکیبی مادون قرمز- هوای گرم در بستری ارتعاشی برای خشک کردن نخود فرنگی از رطوبت اولیه 53/0± 34/75% به رطوبت نهایی 14/0± 02/20% (بر پایه تر) استفاده شد. فاکتورهای آزمایشی در این تحقیق شامل دو حالت بستر مرتعش (12هرتز) و بستر غیر مرتعش، چهار سطح تابش (بدون تابش، 2/0، 4/0و 9/0 وات بر سانتی متر مربع)، سه سطح دمای هوای خشک کننده (30، 40، 50 درجه سلسیوس)، سه عمق قرارگیری محصول (1، 2 و3 لایه) بودند. آزمایش ها در ترکیب سطوح مختلف فاکتورها در سه تکرار به منظور یافتن مدت زمان خشک شدن نخود فرنگی، درصد گردی، درصد کاهش حجم و تغییرات رنگ محصول نهایی و نیز میزان انرژی مصرفی برای خشک شدن نمونه ها انجام گرفت. از تکنیک ماشین بینایی و پردازش تصاویر برای کیفیت سنجی محصول خشک شده استفاده شد. علاوه بر این با استفاده از شبکه عصبی 5 مدل برای پیش بینی مدت زمان خشک شدن، درصد گردی، درصد کاهش حجم، تغییرات رنگ و رطوبت محصول (پارمترهای خروجی شبکه) ارائه گردید. فرکانس ارتعاشی سینی، توان تابشی، دمای هوای ورودی، عمق و زمان خشک شدن به عنوان پارامتر های ورودی مدل بودند. نتایج نشان داد که استفاده از روش ترکیبی مادون قرمز- هوای گرم در بستری ارتعاشی برای خشک کردن نخود فرنگی باعث کاهش زمان خشک شدن و انرژی مصرفی و نیز ارتقاء کیفیت محصول خشک شده از نقطه نظر فاکتورهای رنگ، درصد گردی، درصد کاهش حجم (بدون چروکیدگی) می شود. با در نظر گرفتن پارامترهای کیفیت و انرژی، بهترین تیمار در حالت بستر مرتعش با دمای50 درجه سلسیوس و شدت تابش 4/0 وات بر سانتی متر مربع و در عمق 3 لایه به دست آمد. نتایج نشان داد برای مدت زمان خشک شدن مدلی با 11 نرون و تابع انتقال logsig، برای درصد گردی 18 نرون و تابع انتقال logsig، برای درصد کاهش حجم 6 نرون با تابع انتقال tansig، برای رنگ 11 نرون و تابع انتقال tansig و در نهایت برای محتوای رطوبتی محصول 25 نرون و تابع انتقال logsig دقیق ترین پیش بینی را برای پارامترهای خشک کردن ایجاد کرد. داده های خروجی نشان داد که خطای میانگین مربعات کمتر از 5% و ضریب تبیین 99% به دست آمد که نشان می دهد شبکه عصبی ابزاری مناسب برای پیش بینی پارامترهای خشک کردن می باشد. د
ماندانا محفلی علی اصغر زمردیان
نیم پخت کردن یکی از روش های هیدروترمال است که پس از برداشت و پیش از فرآیندهای خشک کردن و پوست کنی بر روی شلتوک اعمال می¬گردد و با افزایش سختی و مقاومت دانه¬های برنج باعث کاهش درصد خرد شدگی آن در حین عملیات فرآوری می¬گردد. همچنین در حین فرآیند نیم پخت کردن ویتامین¬ها و مواد معدنی از پوسته به مغز دانه جذب شده و در طی عملیات پوست کنی و سفید کنی دانه مواد مغذی کمتری از دست خواهد رفت. نیم پخت کردن در برنج شامل سه مرحله خیساندن، بخاردهی و خشک کردن می¬باشد. در این تحقیق به منظور انجام فرآیند نیم پخت کردن، شلتوک¬ها به مدت یک ساعت در آب داغ با دمای 70 درجه سانتی گراد خیسانده شده و در چهار دوره¬ی زمانی (صفر، 5، 10 و 15 دقیقه) در فشار اتمسفر بخاردهی شدند. مرحله خشک کردن توسط دو نوع خشک کن پیوسته و خورشیدی فعال مختلط و در سه دمای هوای ورودی به خشک کننده (35، 40 و 45 درجه سانتی گراد)، انجام شد. نتایج نشان داد کلیه اثرهای دمای هوای خشک کن و مدت زمان بخاردهی، بجز اثر متقابل دما و بخاردهی بر نیروی شکست و عملکرد برنج سالم شلتوک رقم هاشمی معنی دار بود (p<5%). بهترین راندمان تولید برنج سالم و کمترین درصد ترک در هر دو روش خشک کردن در دانه-هایی مشاهده شد که پس از خیساندن به مدت 10 دقیقه بخاردهی شده و با دمای 35 درجه سانتی گراد خشک شدند. به طور کلی مشاهده شد که در دانه هایی که به روش خورشیدی مختلط خشک شده بودند در هر سه دما نسبت به خشک کردن به روش پیوسته درصد ترک بیشتر شده و نیروی شکست نهایی و همچنین راندمان برنج سالم کاهش یافت. نتایج نشان داد که افزایش مدت زمان بخاردهی تا حد مطلوب و کاهش دمای هوای ورودی به خشک کننده اثر مثبت روی نقطه تسلیم برنج و در نتیجه عملکرد برنج سالم دارد. در این پژوهش، به منظور برآورد دو متغیر وابسته عملکرد برنج سالم و درصد ترک در دو روش خشک کردن از شبکه¬های عصبی مصنوعی استفاده شد. نتایج نشان داد استفاده از شبکه عصبی مصنوعی ابزاری مناسب برای مدل کردن و مقایسه تاثیر دو روش خشک کردن بر عملکرد برنج سالم و درصد ترک برنج نیم پخت شده می¬باشد.
آمنه اشتیاق داریوش زارع
به منظور شبیه سازی فرآیند خشک شدن نخود فرنگی در خشک کن مادون قرمز- هوای گرم از مدلسازی عددی استفاده شد. به این منظور معادله حاکم بر انتقال جرم، شرایط اولیه و مرزی مربوط به معادله در نظر گرفته شد. به کمک روابط و روش crank- nicolson سیستمی از معادلات مرتبه اول بدست آمد، که برای حل سیستم معادلات، روش تفاضل محدود بکار برده شد و برنامه شبیه سازی در نرم افزار متلب نسخه 1/7 نوشته شد. در نهایت به منظور اعتبار سنجی این مدلسازی خشک کردن نخود فرنگی با یک خشک کن آزمایشگاهی مادون قرمز- هوای گرم در چهار سطح شدت تابش بدون تابش، 2/0، 4/0 و 6/0 وات بر سانتی متر مربع، سه سطح دمای 30، 40 و 50 درجه سلسیوس و سه سطح سرعت 5/0، 1 و 5/1 متر بر ثانیه در سه تکرار انجام شد. با توجه به اینکه حداقل، حداکثر و متوسط میانگین خطای نسبی داده های آزمایشی و داده های پیش بینی شده به ترتیب 51/2%، 48/8% و 17/5% می باشند، این روش دارای دقت مناسبی در پیش بینی تغییرات رطوبت محصول در طی فرایند می باشد. به کمک داده های حاصل از این روش می توان اطلاعاتی را در مورد دینامیک حرکت رطوبت داخل میوه بدست آورد.
علی اصغر زمردیان
چکیده ندارد.
علی اصغر زمردیان
تقربیا یک سوم جمعیت دنیا از برنج یعنوان یکی از مهمترین غذاهای اصلی استفاده میکنند. این غله در بیشتر نقاط دنیا از جمله ایران بعمل می آید. برای اینکه بتوان بعد از برداشت برنج مقدار بیشتری محصول خالص از آن بدست آورد و بازده کار بالا رود این محصول احتیاج به مراقبت علمی و فنی زیاد دارد. وسادل مدرن و تکنولوژی گسترده ای برای تبدیل شلتوک به برنج سفید در سطح جهانی مورد استفاده قرار میگیرند. در ایران این صنعت پیشرفت لازم را نداشته و بایستی توسعه فنی با شناخت کافی از برنجهای ایران پی ریزی شود. درصد رطوبت شلتوک یکی از مهمترین فاکتورهائی است که نه تنها در مواقع برداشت بلکه در تمام عملیات تبدیل بعد از برداشت باید در نظر گرفته شود. معمولا برای آنکه ضایعات برنج هنگام برداشت فرمول کمترین مقدار باشد آنرا باید در رطوبت بین 25-35 درصد برداشت نمود. این رطوبت برای انجام عملیات بعدی که باید روی شلتوک انجام پذیرد تا آنرا به برنج سفید تبدیل کند زیاد است رطوبت را به 10-14 درصد تقلیل داد. دانستن فاکتوری بنام درصد رطوبت تعادل برنج در عمل خشک کردن حائز اهمیت فراوان است . این فاکتور مشخص میکند که برنج از محیط کنترل شده ای از نظر رطوبت و حرارت ، به چه میزان و با چه مشخصاتی خشک میشود و میزان تقلیل رطوبت به چه صورت است . در این تحقیق اولین قدمی که برداشته شد بدست آوردن درصد رطوبت تعادل برای واریته های معروف (چمپا، رشتی دم سرخ و رشتی سالاری) بود. در این مورد دو معادله اساسی یکی معادله هندرسن و دیگری معادله کاچرو مورد استفاده قرار گرفت . در این دو معادله پدیده خشک شدن محصول بصورت توابعی از پارامترهای حرارت و رطوبت نسبی بیان میشود. ضرائب این معادلات با جایگزینی کردن مقادیر درصد رطوبت تعادل بدست آمده از نتیجه آزمایشها و از طریق محاسبات آماری و کامپیوتر محاسبه شد با داشتن این ضرائب در رطوبت نسبی و درجه حرارتهای مختلف میتوان درصد رطوبت تعادل را پیش بینی کرد. این پارامتر بصورت فعال رل مهمی را در خشک کردن شلتوک ایفا میکند طوریکه برای تمام محاسبات در مسائل خشک کردن بدان نیازمندیم. قسمت عمده تحقیق مربوط به طرح و ساختمان یک خشک کن کوچک میشود که قابل ساختن در روستا باشد. ظرفیت این خشک کن حدود 150 کیلوگرم در نظر گرفته شده است . برای ارزیابی کار این دستگاه آزمایشهای مختلفی از کارآئی آن با واریته چمپا انجام شد. نتایج این آزمایشها بصورت جداولها و منحنی هائی در قسمت اصلی رساله تحقیقی آمده است . نتایجی که در قسمت اول تحقیق برای تعیین درصد رطوبت تعادل برنج چمپا بدست آمد مستقیما در این قسمت آزمایش برای آنالیز آماری مشاهدات بکار برده شدند. قسمت اخیر که آزمایشهای خشک کردن شلتوک بطریقه لایه های ضخیم انجام گرفت از معادله کاچرو استفاده شد تا بتوان زمان لازم و درصد رطوبت را برای خشک کردن یک مقدار معین برنج پیش بینی کرد. در معادله فوق شش ضریب وجود دارد که مقادیر آنها با قرار دادن اعداد و ارقام بدست آمده از آزمایش در معادله و حل آن از طریق آماری به کمک یک برنامه کامپیوتر بدست آمد. با بدست آوردن این ضرائب زمان لازم را برای خشک شدن برنج در شرائط مختلف درجه حرارت و رطوبت با داشتن شرائط اولیه برنج میتوان پبش بینی نمود