نام پژوهشگر: رضا قاسمیان قوجهبیگلو
رضا قاسمیان قوجه بیگلو محسن علایی
پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران از سال 1357 و حضور دین در عرصه سیاست و حکومت داری ازیک طرف و وجود جنگ سرد بین دو شیوه حکومتی بلوک شرق (سوسیالیستی ـ کمونیستی) و بلوک غرب (دموکراسی ـ لیبرالیستی)، معرفی الگوی جدید حکومتی با عنوان مردم سالاری دینی در ایران، برای اندیشمندان و سیاسیون جهان چالش جدیدی را تعریف می کرد. متعاقب تسلط دیدگاه اومانیستی در معیت سکولاریسم بر سرنوشت کشورهای مسلط جهان، تشکیل یک حکومت دینی با ویژگی های متفاوت از نظام های شناخته شده ی در دنیا سوالات بسیار متنوعی را ایجاد کرد که پاسخ به آن ها می توانست در تعامل یا تنازع این مدل های حاکمیتی تعیین کننده باشد. در تحقیق حاضر مهم ترین سوالی که به آن پاسخ یافتیم این بود که شکل و ساختار حکومت ها چگونه در تناسب و تناظر جامعه ی هدف باید سامان بگیرد تا حکومت و مردم تحت حاکمیت مکمل یکدیگر باشند؟ تحقیق حاضر نشان داد که برای انتخاب روش حکومتی برای جوامع گوناگون، باید تناسب عناصر و اصول اصلی حاکمیت با ویژگی های اعتقادی و فرهنگی جامعه ی هدف، موردتوجه و ارزیابی قرار گیرد. ویژگی جامعه ی توده وار و فردگرایانه ی غربی با ویژگی جامعه اسلامی با هویت مشترک اعتقادی دینی کاملاً متفاوت است و نمی توانیم برای دو جامعه متفاوت، یک روش حکومتی را تجویز نماییم.