نام پژوهشگر: فاطمه فرحبخش
فاطمه فرح بخش مرتضی حسینی شاهرودی
بحث درباره ی زبان دین به معنای خاص آن ( چگونگی اتصاف خداوند به صفات و افعال) از دیرباز مورد توجه متفکران مسلمان و غیرمسلمان بوده است. ارائه ی رویکردهایی متفاوت هم چون رویکرد تمثیلی، سلبی، تأویلی و نمادین به گزاره هایی که صفاتی انسان وار از خداوند ارائه می دهند گواه بر این مطلب است.از این میان پل تیلیش فیلسوف و متکلم معاصر آلمانی زبان دین را تماما نمادین دانسته و قائل به تحویل ناپذیری نماد است به این معنا که نمادها قابل ترجمه به زبان حقیقی نیستند و تنها مواجه ی انسان با امر مطلق را امکان پذیر می سازند. در مقابل علامه طباطبایی فیلسوف واندیشمند مسلمان زبان دین را ترکیبی از تمثیل، تشبیه، کنایه و نوعا رمز می داند که این زبان قابل ترجمه به زبان حقیقی است به این معنی که این صفات بین انسان و خداوند به نحو مشترک معنوی هستند و انسان می تواند در حد توان خود این صفات را بفهمد . در مقایسه ی این دو دیدگاه روشن می شود که نظریه ی نمادین دانستن زبان دین راه شناخت خدا را بر انسان می بندد و به تعطیل عقل منجر می شود در حالی که اشتراک معنوی صفات بین خدا و انسان می تواند، هرچند به میران کم، ما را در شناخت خداوند یاری کند.