نام پژوهشگر: مریم جمال‌نیک

اثربخشی آموزش گروهی با الگوی بک بر جرات ورزی زنان سرپرست خانوار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1388
  مریم جمال نیک   احمد اعتمادی

موضوع و طرح مساله (اهمیت موضوع و هدف): باتوجه به پیچیدگی و شمار قواعد برای تعامل با دیگران نیاز به آمورش مهارتهای اجتماعی از جمله جرات ورزی میباشد،که باتوجه به نقش عقاید غیر منطقی در ایجاد رفتارهای غیر جرات ورزانه استفاده از درمان شناختی مفید میباشد وهدف پژوهش بررسی میزان اثر بخشی آموزش گروهی باالگوی شناختی بک بر جرات ورزی زنان سرپرست خانوار می باشد. مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع ،چارچوب نظری و پرسشها و فرضیه ها: فرضیه پژوهش شامل آموزش گروهی مبتنی بر الگوی شناختی بک بر افزایش مهارت جرات ورزی موثر است.که در این خصوص از منابع فارسی و انگلیسی و مجموعه مقالات مربوطه استفاده شد. روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم ،شیوه تحقیق ،جامعه مورد تحقیق ابزار ،شیوه گرد آوری و تجزیه تحلیل داده ها: از لحاظ روش شناسی ،تحقیق حاضر یک تحقیق نیمه آزمایشی بود که از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش جامعه آماری شامل کلیه زنان سرپرست خانواری بودند که در انجمن همیاران استان قم عضویت داشتند. روش نمونه گیری و نمونه: روش نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری داوطلبانه بود.به این صورت که طی فراخوانی در انجمن همیاران استان قم از کلیه زنان سرپرست خانواری که به طور رسمی یا غیر رسمی عضو بودند دعوت به عمل آمد.در این پژوهش، از بین 74 زن عضو 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند که نهایتا در دو گروه 15 نفره به عنوان گروه آزمایش و گروه کنترل قرار داده شدند.ابزار پژوهش: ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه جرات آموزی گمبریل وریجی(1975)بود که توسط بهرامی (1375) ترجمه شده است.. در این پژوهش از روش های آمارتوصیفی همچون میانگین،انحراف استانداردوهمچنین در بخش استنباطی با در نظر گرفتن مفروضه های تحلیل کوواریانس از این تحلیل با بهره گیری از نرم افزار مربوطه جهت تعیین معناداری استفاده شد. یافته های تحقیق: دربررسی حاصل از پس آزمون مشاهده شد که میانگین نمرات جرات ورزی در زنان سرپرست خانوار درگروه آزمایش به میزان معنا داری بیشتر از گروه کنترل است. درصورتی که درپیش آزمون چنین تفاوتی مشاهده نمی شود. از نتایج حاصل استنباط می شود که تفاوت مشاهده شده درمیزان جرات ورزی دو گروه در پس آزمون ناشی از جلسات گروهی می باشد. پس این آموزش، میزان جرات ورزی این زنان را افزایش داده است و بدین صورت فرضیه پژوهش مبنی بر موثر بودن آموزش گروهی شناختی در افزایش جرات ورزی تایید می شود که نتیجه حاصله از پژوهش با نتایج حاصل از پژوهش ها همسو می باشد. نتیجه گیری و پیشنهادات: جهت اظهار نظر قاطعانه و بهتر درمورد نتایج حاصل ازاین پژوهش ، پیشنهاد می شود پژوهش های دیگری در همین زمینه در نمونه های متفاوت مانند زنان خانه دار انجام گیرد تا بتوان با فراهم سازی امکان مقایسه ، قدرت تعمیم نتایج را افزایش داد. درواقع انجام پژوهش با دخالت دادن عواملی چون خرده فرهنگ های متفاوت، مذهب و گرایش های مذهبی ، وضعیت اقتصادی – اجتماعی و خانوادگی می تواند سهم هریک از این متغیرها را درافزایش جرات ورزی تا حدودی مشخص کند.و– پژوهش مشابهی روی همسران این زنان صورت گیرد وارتباط آن با عواملی مثل رضایت زناشویی مورد بررسی قرار گیرد.