نام پژوهشگر: فائضه زارعی
فائضه زارعی محسن محمدی فشارکی
آشنایی زدایی حاصل فرایندهای خاصی نظیر هنجارگریزی و انحراف از فرم زبان است که برگرفته از مباحث نقد صورت گرایی است و در سه سطح زبان، مفهوم و اشکال ادبی عمل می کند. در حالت عادی، زبان موجب عادی شدن و کلیشه شدن ادراکات و واکنش ما به متن ادبی می شود که در برگیرنده تجربه های انسانی است و در نتیجه، جاذبه خود را از دست می دهد. در هنر داستان نویسی، آشنایی زدایی از راه بیان دیدگاه شخصیت ها، کاربرد زبان و گزینش طرح ممکن می شود. نویسنده با گزینش لحظاتی از رخدادهای داستان و ترکیب آنها در طرح همه چیز را شگفت آور می کند. شهریار مندنی پور به عنوان یکی از مدرن ترین نویسندگان نسل سوم ایران شناخته شده است. فضای داستان های او در هاله ای از ابهام و پیچیدگی قرار دارد به طوری که خواننده باید بارها و بارها آن را بخواند تا بتواند رخدادهای معمول آن را کشف و درک نموده، آنها را به صورت پیرنگی معمول بازگو کند. راز مبهم بودن داستان های شهریار آشنایی زدایی است که در عناصر داستانی او از قبیل طرح، زبان، شخصیت، زاویه دید، فضا و صحنه دیده می شود. نثر و زبان شهریار مندنی پور از لحاظ سبکی، معنایی، نحوی و نیز در زمینه های دیگر سرشار از آشنایی زدایی است؛ همین موجب می شود، زبان داستانی او زیبا و برای خواننده گیرا باشد. هدف از این تحقیق شناخت آشنایی زدایی و چگونگی آن در داستان کوتاه است، که در دو مجموعه اثر داستانی (مومیا و عسل و شرق بنفشه) شهریار مندنی پور مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.