نام پژوهشگر: اکرم عباس‌نیا

مشارکت سیاسی زنان در دولت اصلاحات (1384-1376)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1387
  اکرم عباس نیا   مسعود غفاری

پژوهش حاضر با عنوان مشارکت سیاسی زنان در دوره اصلاحات به دنبال کشف این مسئله بود کخ آیا گفتمان اصلاحات که در سالهای 76تا 84 قدرت قوه مجریه را به دست آورد توانست موجبات ارتقای مشارکت سیاسی زنان را ایجاد کند؟فرضیه ارائه شده به این صورت بود که اصلاحات در پیشبرد مشارکت و ارتقای مشارکت سیاسی زنان با موانع ساختاری روبرو شد، ونتولنست به پیشرفت قابل توجهی در این راستا برسد.برای انجام این تحقیق از نظریه سارا لانگه استفاده شد ، که طی فصل اول؛ نظریه معرفی شدو مراحل نظریه مورد توجه قرار گرفت . در همین فصل به تعریف مفاهیم مرتبط با موضوع و عملکرد سازمان ملل در خصوص امر مشارکت سیاسی زنان پرداختیم. و همچنین نهضت جهانی زنان مورد بررسی قرار گرفت . درفصل دوم ؛به پیشینه مشارکت زنان دردوران انقلاب و سالهای جنگ و بعد از آن پرداختیم و در همین فصل به بررسی قانون اساسی و موضوع زنان و همچنین برنامه های توسعه ای کشور و امر زنان پرداختیم. و در نهایت موضوع زنان و اقتصاد را مورد توجه قرار دادیم . درفصل سوم که خود شامل دوبخش است ، طی بخش اول به تعریف اصلاحات و معرفی اصلاح طلبان و برنامه های اصلاح طلبان در خصوص توسعه سیاسی و مشارکت سیاسی پرداختیم و در بخش دوم موضوع پژوهش را در قالب مراحل پنجگانه نظریه ارائه شده، عملیاتی نمودیم . درفصل چهارم نیز طی دوبخش با استفاده از اجزای سه گانه تجزیه و تحلیل به تجزیه و تحلیل پرداختیم در این فصل از نمودارها و جداول برای ارائه تحلیل مطلوب بهره بردیم و همچنین نقاط ضعف و قوت عملکرد دولت اصلاحات را برشمردیم .و نهایتا دربخش دوم این فصل موانع مشارکت سیاسی زنان در ایران را مورد توجه قرار دادیم . در آخرین فصل که فصل پنجم است ، ضمن معرفی ویژگیهای جامعه ایرانی ، مجموعه های دخیل در امر مشارکت سیاسی زنان در ایران را شناسایی نموده و برخی از راهکارهای ارائه شده برای ارتقای مشارکت سیاسی زنان را مورد نقد و بررسی قرار دادیم . در پایان این فصل نیز به ارائه راهکارهای عملی ارتقای مشارکت سیاسی زنان پرداختیم . نتیجه به دست آمده از این پژوهش از این قرار است : موانع ساختاری همواره از مهمترین موانع مشارکت سیاسی زنان بوده است ، که در همه ادوار تاریخی وجود داشته است. اما از آنجایی که موضوع این پژوهش مشارکت زنان در دولت اصلاحات است باید به موانع مشارکت زنان در این دوره توجه نمود.در دولت اصلاحات علاوه بر موانع ساختاری و غیر ساختاری که در مورد آن به تفصیل گفته شد ، ضعفهای عملکرد دولت اصلاحات نیز قابل توجه است . گفتمان اصلاحات ضعفهای ذاتی داشت که منجر به عملکرد نه چندان مطلوب این دولت در عرصه ارتقای مشارکت سیاسی زنان شد . دغدغه اصلی این پژوهش بررسی عملکرد دولت اصلاحات در امر مشارکت سیاسی زنان بود و بر اساس بررسیهای صورت گرفته در این حوزه می توان گفت مهمترین دستآورد دولت اصلاحات در راستای این ایجاد گفتمان جدید در امر مشارکت سیاسی زنان بود .