نام پژوهشگر: افشین جعفری دهکردی

بررسی اثرات مقدار درمانی اکسی تتراسیکلین بر کلسیم? منیزیم و پاراتورمون در گوسفند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1388
  ستار استادهادی   افشین جعفری دهکردی

5 رأس گوسفند ماده تقریباً هم سن و با متوسط وزن 6 ± 40 انتخاب گردید. سپس گوسفندان جهت آلودگی های احتمالی انگلی تحت درمان با داروی آلبندازول قرار گرفتند. گوسفندان به مدت دو هفته از نظر شرایط سازگاری با محیط و جیره مشخصی که تا پایان دوره ثابت باقی می ماند، تحت مراقبت و نگهداری قرار گرفتند. یک روز قبل از تزریق داروی مورد نظر(زمان صفر) به منظور تعیین مقادیر طبیعی کلسیم، منیزیم، فسفر و پاراتورمون خون از ورید وداج نمونه اخذ و پلاسمای آن ها جدا گردید. همچنین به منظور بررسی کلسیم، منیزیم و فسفر ادرار و مقادیر کلسیم و فسفر مدفوع، نمونه ادرار با استفاده از سوند ادراری و نمونه مدفوع از رکتوم گوسفندان اخذ گردید و نمونه ها جهت ارزیابی فاکتورهای مورد نظر به آزمایشگاه منتقل گردیدند. لازم به ذکر است که جهت جلوگیری از عمل مداخله کننده سرم نمکی بر روی پارامترهای مورد نظردر زمان های قبل از تزریق اکسی تتراسیکلین (یک ساعت قبل از نمونه گیری) نیز 100 سی سی سرم نمکی به صورت داخل وریدی تزریق گردید. سپس داروی اکسی تتراسیکلین به میزان 10 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن هر 24 ساعت یکبار(0،24،48،72،96،120و168) همراه با100 سی سی سرم نمکی به صورت داخل وریدی تزریق شد. سپس نمونه گیری از ورید وداج و همزمان اخذ نمونه مدفوع و ادرار بر اساس نصف نیمه عمر داروی مورد نظر(4ساعت و 45 دقیقه پس از تزریق)، صورت گرفت. بعد از روز پنجم تزریق دارو متوقف گردید و به منظور کنترل هر چه بیشتراثر دارو بر پارامترهای مورد نظر نمونه های خون، ادرار و مدفوع 48 ساعت پس از آخرین تزریق اکسی تتراسیکلین نیز اخذ گردید. در تحقیق حاضراین نتایج به دست آمد: میزان پاراتورمون پس از تجویز اکسی تتراسیکلین یک روند افزایشی را نشان می دهد که در ساعت های 48 72? و96 نسبت به زمان صفر در سطح p<0.05 معنی دار بوده است. میزان کلسیم سرم پس از تجویز اکسی تتراسیکلین یک روند کاهشی را نشان داده که این روند در ساعت های ?48 96و120 نسبت به زمان صفر در سطح p<0.05 معنی دار بوده است. میزان فسفر سرم یک روند افزایشی را نشان می دهد اما در هیچ یک از زمان ها این افزایش معنی دار نبوده است. میزان منیزیم سرم یک روند کاهشی را نشان می دهد که در ساعت 120 نسبت به زمان صفر در سطح p<0.05 معنی دار بوده است. میزان کلسیم ادرار یک روند افزایشی را نشان می دهد که در ساعت 72 نسبت به زمان صفر در سطح p<0.05 معنی دار بوده است. میزان فسفر ادرار یک روند افزایشی را نشان می دهد که در ساعت 120 نسبت به زمان صفر در سطح p<0.05 معنی دار بوده است. میزان منیزیم ادرار یک روند افزایشی را نشان می دهد که در ساعت 48 نسبت به زمان صفر در سطح p<0.05 معنی دار بوده است. کلسیم مدفوع یک روند کاهشی را نشان می دهد که در ساعت 72 نسبت به زمان صفر در سطح p<0.05 معنی دار بوده است. فسفر مدفوع یک روند کاهشی را نشان می دهد که در هیچ یک از این زمان ها این کاهش نسبت به زمان صفر در سطح p<0.05 معنی دار نبوده است.

ارزیابی برخی عناصر و فاکتور های بیوشیمیایی در گاوهای پرتولید مبتلا به کیست های فولیکولی تخمدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1389
  اعظم دهقانی سامانی   افشین جعفری دهکردی

چکیده بیماری کیست تخمدانی یکی از علل نارسایی تولید مثل و خسارات اقتصادی در صـــنعت گاو شیری است. اوّلین گزارش های مربوط به بیماری از سال 1831 منتشر شده است. در تعاریف اوّلیه، کیست های تخمدانی به ساختارهای فولیکولر با قطر بیش از 25 میلی متر که در غیاب جسم زرد به مدت حداقل ده روز بر روی تخمدان حضور دارند اطلاق می شود. کیست های فولیکولار اغلب دیواره نازک دارند و اندکی پروژسترون ترشَح می کنند. گاوهای پرتولید به دلیل فشار و استرس زیادی که تحمَل می کنند، مشکلات تولید مثلی بیشتری از جمله کیست های تخمدانی دارند. این تحقیق در طی یک دوره زمانی 2 ماهه صورت گرفت. محل انجام این مطالعه شرکت شیر و گوشت زاگرس شهرکرد بود. تعداد کل دام های نمونه گیری شده 40 رأس بود که دو گروه 20 رأسی گاوهای فاقد کیست تخمدانی و گاوهای مبتلا به کیست تخمدانی بودند. گاوهای گروه کنترل به صورت زوج با گاوهای کیستی انتخاب گردیدند. 7 هفته پس از زایمان طبیعی، تخمدان گاوهایی که فاقد جفت ماندگی بودند و در سلامت کامل به سر می بردند، با استـفاده از دستگاه سـونوگرافی و از راه رکتـال بررّسی گردید. سپـس گاوهـایی که اندازه ساخـتار فولیکولی موجود در تخمدان هایشان بیشتر از 20 میلی متر بود و حداقل 7 روز این ساختار بدون حضور جسم زرد باقی مانده بود را به عنوان گاوهای مبتلا به کیست تخمدانی و گاوهایی که فولیکول کمتر از 20 میلی متر داشتند را به عنوان گاوهای فاقد کیست های تخمدانی طبقه بندی کردیم. بعد از شناسایی گاوهای مورد نظر اقدام به خونگیری از ورید وداج آن ها شد و پارامترهای معمولی که در تست متابولیک پروفایل صورت می گیرد (کلسیم، منیزیم، فسفر، سدیم، پتاسیم، بتا هیدروکسی بوتیریک اسید، اسیدهای چرب غیر استریفیه، گلوکز خون، نیتروژن اوره خون) اندازه گیری گردید. در این مطالعه میزان کلسیم، فسفر، سدیم، پتاسیم، منیزیم و گلوکز در سرم گاوهای مبتلا به کیست تخمدانی در مقایسه با گاوهایی که وضعیّت تخمدانی طبیعی داشتند تفاوت معنی داری را نشان نداد. در صورتی که میزان ازت اوره ی خون، بتا هیدروکسی بوتیرات و اسیدهای چرب غیر استریفیه در سرم گاوهای مبتلا به کیست فولیکولی تخمدان در مقایسه با گاوهای با تخمدان طبیعی افزایش معنی داری را نشان داد. کلمات کلیدی: کیست تخمدانی، اسیدهای چرب غیر استریفیه، بتا هیدروکسی بوتیرات، ازت اوره خون، گاو.

ارزیابی سرووارهای پاتوژنیک لپتوسپیرا اینتروگانس در گاوداری های شیری شهرستان شهرکرد با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1389
  نفیسه رونق   افشین جعفری دهکردی

لپتوسپیروز یک ییماری مشترک بین انسان و دام با انتشار جهانی است که عامل آن یک گونه بیماری زای اسپیروکتی, تحت عنوان لپتوسپیرا اینتروگانس می باشد و سالانه خسارات زیادی را به صنعت دامپروری کشور وارد می نماید. به منظور ارزیابی این بیماری در دامپروری های منطقه شهرکرد از دی ماه 88 تا تیر ماه 89 تعداد 200 نمونه (100 نمونه ادرار و 100 نمونه خون) از 100 رأس دام به طور تصادفی و بدون در نظر گرفتن سن آنها اخذ گردید. این نمونه ها با استفاده از روش pcr مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که 28% از نمونه های ادراری و 23% از نمونه های پلاسمایی آلوده به لپتوسپیرا می باشند و سروتیپ ایکتروهموراژیه با 50% و پومونا با 5/37% به ترتیپ سروتیپ های شایع در منطقه شناخته شدند. لازم به ذکر است که که 17 بدون اینکه نمونه های پلاسمایی مثبتی داشته باشند، به عنوان مخزن بیماری در سطح گاوداری های منطقه شهرکرد تخمین زده شد. همچنین 12 نمونه پلاسمایی، بدون آنکه از نظر ادرار مثبت باشند، در این تحقیق از نظر وجود لپتوسپیرا مثبت تخمین زده شدند. نتایج این بررسی نشان می دهد که عامل بیماری در مناطق نسبتاً خشک نیز می تواند بقاء خود را حفظ کند. توجه به این نکته ضروری است که در صورت بروز شرایط غیرمترقبه مانند سیل و زلزله، امکان گسترش بیماری در این گونه مناطق نیز وجود دارد. با توجه به این موضوع، لازم است که مسئولین اجرایی در امور بهداشت عمومی و نیز شبکه دامپزشکی، تدابیر لازم جهت جلوگیری از شیوع بیشتر بیماری را مورد توجه قرار دهند.

اثرات پروپوفل بر غلظت سرمی گلوکز و عملکرد کلیه ها در موشهای دیابتیک شده توسط آلوکسان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1390
  محمد حسین مفتونیان   عبدالناصر محبی

این مطالعه به منظور ارزیابی تغییرات غلظت سرمی گلوکز و عملکرد کلیه ها در طی بیهوشی عمومی با پروپوفل در موش های دیابتی شده با آلوکسان انجام شد. برای این منظور، ?0 موش به طور تصادفی به دو گروه مساوی دیابتی شده و سالم تقسیم شدند. دیابت، با تزریق داخل صفاقی آلوکسان (mg/kg bw ?80) ایجاد گردید. موش های هر یک از گروه های دیابتی شده و سالم متعاقباً به ? گروه آزمایشی ? تایی تقسیم شدند. به موش های گروه شاهد در هر یک از دو گروه دیابتی شده و غیر دیابتی، ml ?/0 سرم فیزیولوژی تزریق گردید. به چهار گروه باقیمانده، از یک تا چهار دوز پروپوفل (mg/kg bw ?00) با فواصل زمانی ?0 دقیقه ای به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در هر گروه ?0 دقیقه پس از آخرین تزریق به منظور اندازه گیری غلظت سرمی گلوکز، ازت اوره خون (bun) و کراتینین، نمونه گیری صورت گرفت. نتایج حاکی از افزایش معنادار میزان غلظت سرمی گلوکز، bun و کراتینین در موش های دریافت کننده ی آلوکسان نسبت به موش های غیر دیابتی بود. همچنین تزریق دوزهای مختلف پروپوفل، تغییر معناداری در مقادیر سرمی گلوکز، bun و کراتینین در موش ها ایجاد نکرد. چنین به نظر می رسد که پروپوفل در موش های دیابتی شده با آلوکسان، هیچ اثر جانبی بر روی غلظت سرمی گلوکز و عملکرد کلیه ها ندارد.

ارتباط غلظت سرمی برخی عناصر با یافته های الکتروکاردیوگرافی گاوهای پرتولید و کم تولید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1390
  معصومه حیدری   افشین جعفری دهکردی

چکیده قلب و عروق از حیاتی ترین ارگانهای بدن می باشند که عملکرد هر یک وابسته به دیگری است. آریتمی ها با تأثیر بر نظم کار قلب در فعالیت خونرسانی اشکال بوجود می آورند و مهم ترین روش شناخت آنها الکتروکاردیوگرافی است. تغییرات الکترولیتهای سرم می تواند عامل مهمی در ایجاد آریتمی قلبی باشد. در این مطالعه از 50 رأس گاو کم تولید و 50 رأس گاو پر تولید گاوداری زاگرس شهرکرد، نمونه خون از ورید دمی و الکتروکاردیوگرافی به روش قاعده ای- رأسی اخذ شد و مقدار الکترولیتهای سرم آنها از جمله سدیم، پتاسیم، منیزیم، آهن، کلسیم و فسفر اندازه گیری گردید. کلیه الکتروکاردیوگرام ها برای شناسایی وجود یا عدم وجود آریتمی و انواع آنها مورد بررسی قرار گرفتند. غلظت سدیم، پتاسیم، منیزیم، آهن و فسفر سرم در بین دو گروه هیچ اختلاف معنی داری نداشت ولی کلسیم در گروه کم تولید با مقدار 23/0 ± 75/7 میلی گرم در دسی لیتر و در گاوهای پر تولید با متوسط 18/0 ± 48/8 میلی گرم بر دسی لیتر اختلافی معنی دار را در بین دو گروه نشان داد(05/0p<). در گروه کم تولید 62 درصد و در گاوهای پرتولید 46 درصد آریتمی مشاهده گردید. در گاوهای پرتولید آریتمی سینوسی 95/86 درصد و پیشاهنگ سرگردان 05/13 درصد تخمین زده شد در صورتی که در گاوهای کم تولید علاوه بر این دوآریتمی (آریتمی سینوسی با 7/34 درصد و پیشاهنگ سرگردان با 45/22 درصد)، آریتمی های دیگری چون برادی کاردی 37/18 درصد، تکی کاردی سینوسی 20/10 درصد، ضربان زودرس دهلیزی 04/2 درصد، فیبریلاسیون دهلیزی 16/8 درصد، بلوک سینوسی- دهلیزی 04/2 درصد و تکی کاردی دهلیزی 04/2 درصد نیز ملاحظه شد. 30 درصد از گاوهای پرتولید و 14 درصد از گاوهای کم تولید در الکتروکاردیوگرام خود، موج p دو قله ای را نشان دادند. همچنین ضریب همبستگی بین غلظت کلسیم خون گاوهای کم تولید و فراوانی آریتمی ها در آنها، برابر 73/0 بود. واژگان کلیدی: قلب و عروق، الکتروکاردیوگرافی، الکترولیت، گاو پرتولید، گاو کم تولید.

ارزیابی سلامت قلبی گاوهای پرتولید و کم تولید بر اساس سنجش بیومارکرهای عضله قلب و الکتروکاردیوگرافی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1390
  شیما بلالی دهکردی   افشین جعفری دهکردی

چکیده: قلب و عروق از حیاتی ترین ارگانهای بدن می باشند که نقش اصلی در انتقال مواد غذایی، دفعی و گازهای مفید و مضر برعهده دارد. سلامت قلبی- عروقی بر روی کلیه فعالیتهای دامها بخصوص بر روی رشد و تولیدات آنها تأثیرات فراوانی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، این مطالعه سلامت قلبی- عروقی گاوهای پرتولید و کم تولید را بر اساس سنجش بیومارکرهای عضله قلب و الکتروکاردیوگرافی ارزیابی خواهد نمود. مطالعه حاضر بر روی گاوهای کم تولید و پرتولید گاوداری صنعتی زاگرس انجام شد. 50 رأس گاو پرتولید و 50 رأس گاو کم تولید که از نظر شرایطی مثل سن، تعداد شکم زایش و ... تقریباً به هم نزدیک بودند انتخاب شدند. از هر رأس گاو با استفاده از اشتقاق قاعده ای – راًسی یک نوار قلب اخذ شد سپس از ورید دم این گاوها نمونه خون گرفته شد. آنزیم های ast، ck، ck- mb، ldh و تروپونین i اندازه گیری شدند. طبق نتایج به دست آمده، میانگین غلظت سرمی آنزیم های ast و ldh و ck-mb و تروپونین i در دو گروه گاوهای کم تولید و پرتولید اختلاف معنی داری را نشان دادند. میانگین غلظت سرمی آنزیم ast درگاوهای کم تولید u/l89/127 و در گاوهای پرتولید u/l25/67 و میانگین غلظت سرمی آنزیم ldh در گاوهای کم تولید u/l14/153±96/1402و در گاوهای پرتولید u/l 167/117±9/1005و میانگین غلظت سرمی آنزیم ck-mbدر گاوهای کم تولید u/l12/5±89/39 و در گاوهای پرتولید u/l 68/3±85/27 و میانگین غلظت سرمی تروپونین i در گاوهای کم تولید ng/ml04/0±67/0و در گاوهای پرتولید ng/ml 02/0±55/0 به دست آمد. اختلاف مقادیر این آنزیم ها به غیر از ckدر دو گروه گاو پرتولید و کم تولید در سطح 05/0 > p معنی دار بود. در بررسی به عمل آمده بر روی الکتروکاردیوگرافی حاصل از گاوهای پرتولید و کم تولید آریتمی هایی دیده شد. 46 درصد از گاوهای پرتولید و 62 درصد از گاوهای کم تولید آریتمی نشان دادند. در گاوهای پرتولید آریتمی سینوسی و آریتمی پیشاهنگ سرگردان و در گاوهای کم تولید آریتمی سینوسی، پیشاهنگ سرگردان، تکی کاردی سینوسی، برادی کاردی سینوسی، ضربان زودرس دهلیزی، بلوک سینوسی – دهلیزی و تکی کاردی دهلیزی مشاهده شد. 30 درصد از گاوهای پرتولید و 14 درصد از گاوهای کم تولید در الکتروکاردیوگرام خود، موج p دو قله ای را نشان دادند.

ارزیابی وضعیت اکسیداتیو ناشی از پاراتوبرکولوزیس در گاوهای شیری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1391
  امیر رحیمی پردنجانی   افشین جعفری دهکردی

بیماری یون یا پاراتوبرکولوزیس بیماری عفونی است که توسط مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس ایجاد می شود و در گونه های متعدد نشخوارکنندگان توصیف شده است. هدف از مطالعه ی حاضر ارزیابی وضعیت اکسیداتیو ناشی از پاراتوبرکولوزیس در گاوهای شیری و ارزیابی برخی از شاخص های مهم زیستی نظیر استرس اکسیداتیو در سرم گاوهای مبتلا به مراحل مختلف بیماری یون می باشد. در این مطالعه با مراجعه به شرکت شیر و گوشت زاگرس شهرکرد 3 گروه 10 رأسی گاو شیری که از نظر سن و میزان تولید شبیه به هم بودند انتخاب شد. گروه اول دام هایی که مبتلا به اسهال نبودند ولی دارای تیتر آنتی بادی علیه عامل بیماری یون می باشند. گروه دوم گاوهایی که علاوه بر تیتر آنتی بادی علیه عامل بیماری یون دچار اسهال نیز بودند و گروه سوم، گاوهای شیری که تیتر علیه بیماری یون نداشتند و نیز دچار اسهال نبودند. از تمامی گاوها نمونه ی خون اخذ و در کنار یخ به آزمایشگاه منتقل و سرم آنها جهت انجام آزمایشات سنجش پراکسیداسیون لیپیدها جدا گردید. سپس غلظت مالون دی آلدئید به عنوان شاخصی از پراکسیداسیون لیپیدها، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز اندازه گیری شد. فعالیت tbars و آنزیم کاتالاز در دام های مبتلا به فرم بالینی بیماری یون در مقایسه با دام های سرم مثبت و منفی افزایش معنی داری را نشان داد. غلظت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در دام های مبتلا به فرم بالینی بیماری یون در مقایسه با دام های سرم مثبت و منفی کاهش معنی داری را نشان داد. بر اساس این نتایج می توان بیان نمود که تنها فرم بالینی بیماری یون قادر به ایجاد تغییراتی در شاخص های اکسیداتیو است.

بررسی اثر نانو ذرات سلنیوم بر پارامترهای هماتولوژیک و بیوشیمیایی خون موش در مسمومیت تجربی با سرب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1393
  محمد قریشی   افشین جعفری دهکردی

چکیده سرب با تولید رادیکال های آزاد اکسیژن و از بین بردن منابع آنتی اکسیدان باعث استرس اکسیداتیو در بدن می شود. مهم ترین کاربرد سلنیوم، نقش آن در ساختمان آنزیم های آنتی اکسیدانی از قبیل گلوتاتیون پراکسیداز است که عملکرد آن ها حذف رادیکال های آزاد و گونه های اکسیژن فعال می باشد. نانو ذرات سلنیوم به دلیل قابلیت دسترسی بالا و کاهش اثرات سمی، توجه گسترده ای را به خود جلب نموده است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر آنتی اکسیدانتی نانو ذرات سلنیوم بر میزان فاکتور های اکسیدانت خون بوده است. به منظور انجام این تحقیق از 30 سر موش صحرایی بالغ نراستفاده شد. موش ها به طور تصادفی به 6 گروه تقسیم بندی شدند (گروه 1؛ دریافت کننده جیره تجاری معمول، گروه 2؛ دریافت کننده سلنیت سدیم به میزان 100 میکروگرم، گروه 3؛ دریافت کننده نانو سلنیوم به میزان 100 میکروگرم به صورت گاواژ، گروه 4؛ دریافت کننده استات سرب به میزان ppm1000 در آب آشامیدنی، گروه 5؛ دریافت کننده استات سرب به میزان ppm1000 و 100 میکروگرم سلنیت سدیم در آب آشامیدنی، گروه 6؛ دریافت کننده استات سرب ppm1000 در آب آشامیدنی و نانو سلنیوم به میزان 100 میکروگرم به صورت گاواژ). پس از گذشت 35 روز تمامی موش های صحرایی از هر گروه با استفاده از اتر ابتدا بی هوش و سپس با استفاده از سرنگ از قلب موش خون گیری صورت گرفت و میزان مالون دی آلدهید، کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز سرم به عنوان شاخص هایی از میزان استرس اکسیداتیو محاسبه شدند. همزمان اندازه گیری هماتولوژی نیز بررسی گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که در گروه دریافت کننده سرب به طور معنی داری میزان سوپر اکسید دیسموتاز کمتر از گروه کنترل، گروه دریافت کننده نانو سلنیوم و گروه نانو سلنیوم+سرب بود و گروه دریافت کننده نانو سلنیوم بیشترین میزان sod را نشان داد. نتایج اندازه¬گیری tbars حاکی از این بود که گروه دریافت کننده سرب بیشترین میزان را نسبت به گروه کنترل و سایرگروه ها نشان داد. همچنین گروه دریافت کننده نانو سلنیوم کاهش معنی داری نسبت به گروه سرب داشت. نتایج حاصل از آزمون کاتالاز هیچ گونه اختلاف معنی-داری را بین گروه ها نداشت ولی در گروه دریافت کننده نانو سلنیوم میزان کاتالاز نسبت به گروه سلنیت سدیم افزایش مشخصی داشت. در همه گروه ها میزان pcv کمتر از گروه کنترل بود ولی اختلاف معنی دار فقط بین گروه کنترل با گروه سرب+ نانو سلنیوم مشاهده شد. میزان wbc گروه کنترل از تمامی گروه ها به طور معنی داری بالاتر بود و گروه نانو سلنیوم کمترین اختلاف را با گروه کنترل از نظر کاهش تعداد wbc داشت (05/0>p). نتایج شمارش تفریقی گلبول های سفید نشان داد تمامی گروه ها با گروه کنترل اختلاف معنی دار داشته و کمترین تعداد لنفوسیت نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری متعلق به گروه سرب بود اما در گروه نانو سلنیوم این کاهش کمتر بود. تعداد نوتروفیل های گروه سرب کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل، گروه نانوسلنیوم، گروه سلنیت سدیم و گروه نانو سلنیوم+سرب دیده شد و بین گروه سرب+سلنیت سدیم با گروه سرب+نانو سلنیوم نیز اختلاف معنی دار دیده شد. در شمارش مونوسیت و ائوزینوفیل هیچ گونه اختلاف معنی داری مشاهده نشد. درمجموع نتایج مطالعه ی حاضر حاکی از آن است که مسمومیت با سرب، باعث استرس اکسیداتیو در بدن می-شود و نانو سلنیوم نسبت به سلنیت سدیم دارای اثرات آنتی اکسیدانی بالاتر در برابر سرب می باشد. همچنین سرب به عنوان سرکوب کننده سیستم ایمنی عمل کرده و باعث کاهش گلبول¬های سفید شده بود.

بررسی اثر نانوذره سلنیوم بر بیومارکرهای استرس اکسیداتیو کلیه و کبد موش در مسمومیت تجربی با سرب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1393
  ناصر صالحی اردکانی   افشین جعفری دهکردی

سرب با تولید رادیکال های آزاد اکسیژن و از بین بردن منابع آنتی اکسیدان باعث استرس اکسیداتیو در بدن می شود. استرس اکسیداتیو نشان دهنده ی عدم تعادل بین تولید رادیکال های آزاد و توانایی سیستم بیولوژیکی در خنثی سازی آنها به واسطه های واکنش پذیر و یا تعمیر آسیب ناشی از آنها می باشد. مهم ترین کاربرد سلنیوم، نقش آن در ساختمان آنزیم های آنتی اکسیدانی از قبیل گلوتاتیون پراکسیداز است که عملکرد آن ها حذف رادیکال های آزاد و گونه های اکسیژن فعال می باشد. نانو ذرات سلنیوم به دلیل توانایی جذب و توزیع بالا در بدن و کاهش اثرات سمی، توجه گسترده ای را به خود جلب نموده است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر آنتی اکسیدانتی نانو ذرات سلنیوم بر میزان فاکتور های اکسیدانی بافت کبد و کلیه بوده است. به منظور انجام این تحقیق از 30 سر موش صحرایی بالغ استفاده شد. پس از یک هفته نگهداری و تطابق پذیری، موش ها به طور تصادفی به 6 گروه تقسیم بندی شدند (گروه 1؛ دریافت کننده جیره تجاری معمول، گروه 2؛ دریافت کننده سلنیت سدیم به میزان mg/kg1/0، گروه 3؛ دریافت کننده نانو سلنیوم به میزانmg/kg1/0، گروه 4؛ دریافت کننده استات سرب به میزان g/lit1 ، گروه 5؛ دریافت کننده استات سرب و سلنیت سدیم ، گروه 6؛ دریافت کننده استات سرب و نانو سلنیوم ). تمامی موش های صحرایی از هر گروه با استفاده از اتر ابتدا بی هوش و سپس اقدام به باز کردن حفره ی شکمی و خارج کردن کبد و کلیه هر کدام از موش های صحرایی شد. میزان مالون دی آلدهید، کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز بافت کبد و کلیه به عنوان شاخص هایی از میزان استرس اکسیداتیو محاسبه شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان فعالیت سوپراکسید دیسموتاز کلیه و کبد در گروه دریافت کننده ی سرب تغییرات قابل ملاحظه ای نسبت به سایر گروه ها نشان داد. به این صورت که مقدار این آنزیم در گروه دریافت کننده ی سرب به حداقل خود کاهش یافته بود. نتایج tbars در گروه دریافت کننده سرب افزایش بیشتری را نسبت به گروه کنترل و سایرگروه ها نشان داد. همچنین میزان مالون دی آلدئید در گروه دریافت کننده نانوسلنیوم و سرب کمتر از میزان آن در گروه دریافت کننده ی سلنیت سدیم و سرب می باشد. نتایج حاصل از آزمون کاتالاز هیچ گونه اختلاف معنی داری را بین گروه ها نداشت. نتایج حاضر نشان دادند فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز کلیه و کبد در گروه های دریافت کننده ی نانوسلنیوم دارای روند افزایشی بوده درحالی که در گروه دریافت کننده ی سرب از یک روند کاهشی نسبت به گروه کنترل پیروی می کند.

بررسی تجربی اثرات اسیدوز شکمبه بر تغییرات گلوکز خون میزان نیتروژن اوره خون ‏‎ph‎‏ شکمبه ، میکروفلور شکمبه و ضایعات بافتی بوجود آمده در بافت شکمبه در گوسفندان منطقه شهرکرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد 1381
  افشین جعفری دهکردی   مهرداد پورجعفر

اسیدوز شکمبه بیماری متابولیک ناشی از خوردن بیش از حد مواد کربوهیدرات با قابلیت تخمیر بالا می باشد.به منظور انجام پژوهش حاضر 5 راس گوسفند نر تقریبایکساله انتخاب شد.