نام پژوهشگر: محمدرضا شایسته‌فر

اکتشاف مقدماتی کانسارهای رسوبی مس و نقره در منطقه راور (با استفاده از gis و روش ژئوشیمیایی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده علوم پایه 1388
  فاطمه فروزانفر   محمدرضا شایسته فر

کانسارهای مس- نقره رسوبی یکی از منابع مهم مس و عناصر همراه محسوب می گردند. این کانسارها درجهان از پروتروزوییک تا الیگوسن گسترش دارند و بیشتر در سنگهای رسوبی شیل و ماسه سنگ تشکیل شده اند. ویژگیهای زمین شناسی، چینه شناسی، ساختی، بافتی، ژئوشیمیایی و ... نشان می دهد که محدوده 1/100000 راور حاوی این نوع مس است. در این پژوهش با استفاده از دو روش دورسنجی (gis) و آمار سعی شده به اکتشاف ناحیه ای در این منطقه پرداخته شود به این منظور ابتدا آنالیز های ژئوشیمیایی 12 عنصر ردیاب به نرم افزار arc map وارد شد و سپس با کمک روش درون یابی وزنی (idw) مقادیر عناصر در مناطق مجهول معین شد و در نهایت خطوط هم میزان عناصر ترسیم و نقشه های ژئوشیمیایی عناصر با یکدیگر تلفیق و سپس با نقشه زمین شناسی ترکیب شد تا به طور دقیق مناطقی که حداکثر احتمال کانسار سازی را دارند مشخص شوند. در روش دوم با کمک علم آمار و محاسبه ی امتیاز فاکتوری به نتیجه ای مشابه روش دور سنجی رسیدیم و در واقع این روش نتایج به دست آمده از روش دورسنجی را تأیید می کند(در هر دو روش مناطق مشترکی ناهنجاری مس، سرب، روی و ... نشان می دهند).سپس اکتشاف نیمه مقدماتی در یکی از مناطقی که احتمال کانسارسازی در آن می رفت انجام شد. این منطقه در دامنه های جنوبی کوه مارکشه واقع شده است؛ توالی چینه شناسی در کوه مارکشه شامل طبقات قرمزین، ماسه سنگ میزبان ماده معدنی، رسوبات تبخیری و آهکی می باشد که طبقات قرمزین به عنوان سنگ منشأ مس محسوب می گردند. محلول های بالارو ، مس را به صورت کلریدی از این سنگها شسته و در طبقات شیل، شیل آهکی و به مقدار خیلی کمتر درماسه سنگ احیائی، نهشته هایی سولفیدی می سازند.

کاربرد روش های پردازش تصاویر جهت نقشه برداری مناطق دگرسان شده با استفاده از داده های آستر و etm+، مطالعه موردی منطقه خضر آباد ،استان یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی و مهندسی 1388
  راضیه آب بر   حجت ا... رنجبر

ناحیه مورد بررسی در محدوده 53 درجه و 29 دقیقه تا 54 درجه طول خاوری و31 درجه و15 دقیقه تا 31 درجه و 45 دقیقه عرض شمالی است. این منطقه در زون ولکانو - پلوتونیک ارومیه - دختر واقع می باشد و از نظر کانی سازی مس شناخته شده است. در اکتشاف کانسارها یکی از اهداف اصلی، شناسایی سنگ های دگرسان شده است که خود منجر به کشف توده های کانسار می باشد. نقشه برداری زون های دگرسان شده توسط سنجنده ها یی که پاسخ طیفی خاص دگرسانی را ثبت کنند امکان پذیر است. در این تحقیق از داده های سنجنده آستر و سنجنده etm+ جهت مطالعه مناطق دگرسان شده استفاده شد. داده ها از نظر رادیومتری و هندسی تصحیح شدند. روش های مختلف پردازش تصاویر مانند نسبت باندی٬ ترکیبات رنگی کاذب٬ آنالیز مولفه های اصلی و انتخابی و روش های نقشه برداری زاویه طیفی و فیلتر گذاری تطبیقی به منظور شناسایی زون های دگرسانی استفاده شدند و هدف، مقایسه داده های این دو جهت تعیین قابلیت های هر یک در شناسایی مناطق دارای اکسید آهن و مناطق دارای کانی های هیدروکسیل دار بود. مقایسه تصاویر etm+و آستر نشان داد که، تصاویر آستر جهت تعیین مناطق هیدروکسیل دار و etm+ جهت نقشه برداری از مناطق دارای اکسید آهن مناسبند. از میان تصاویر نسبت باندی، نسبت های باندی 7/6 ، 7/5 و9/8 به ترتیب بهترین بارزسازی را برای کانی های مسکویت، کائولینیت و کلریت نشان دادند. روش نقشه برداری زاویه طیفی نشان داد که این روش با زاویه 0/07 بهترین بارزسازی را برای کانی مسکویت یعنی آلتراسیون فیلیک و زاویه 0/09 بهترین بارزسازی را برای کانی های کلریت وکلسیت یعنی آلتراسیون پروپیلیتیک به دست داد. تکنیک کراستا برای مطالعه مناطق آلتره شده با استفاده از باندهای انتخابی در ناحیه طیفی swir استفاده شده است. روش فیلتر گذاری تطبیقی هر یک از کانی ها را به طور مجزا در تصاویر سیاه و سفید بارز نمود. تطابق نقاط نمونه برداری و نقشه زمین شناسی با تصاویر دگرسانی نشان داد که آلتراسیون این منطقه از نوع فیلیکی ،آرژیلیکی و پروپیلیتیکی است. در نهایت تطابق نقاط نمونه برداری با تصاویر دگرسانی به منظور تعیین رابطه بین دگرسانی و عناصر مختلف انجام شد.