نام پژوهشگر: محسن پورکرمانی
هدی ستوده عبدالمجید حسنی
علم زمین شناسی همانند سایر علوم با شتاب فزاینده ای رو به پیشرفت است و این پیشرفت مستلزم همراهی گرفتن از سایر علوم می باشد . در این راه میکروژئودزی یکی از علومی است که به زمین شناسی وارد شده و بلاخص در شاخه فیزیک زمین یا به عبارتی تکتونیک کاربرد بسیاری یافته است-.استفاده از روش های ژئودتیکی زمینی و ماهواره ای از متداول ترین روش های ثبت حرکات پوسته در مقیاس جهانی و منطقه ای است که به علت دقت بسیار بالا از قابلیت بسیاری برخوردار است . استفاده از روش های کمی در تحقیقات و مطالعات نظیر میکروژئودزی به جهت دقت بالا ، تعیین جابه-جایی و نرخ حرکت برای شناسایی تکتونیک فعال منطقه بسیار موثر ومفید است . شناسایی گسل وتعیین آهنگ حرکت گسل های فعال وهمچنین شناسایی مناطقی که حرکت در آنها متوقف شده مسئله ای حایز اهمیت است در این تحقیق زون گسلی رودخانه خشک شیراز با روند شمال غرب – جنوب شرق مورد بررسی قرار گرفته است . دراین مطالعات سعی گردیده ضمن بررسی زمین شناسی و مورفوتکتونیک منطقه نسبت به مکان سنجی محل نصب ایستگاه ها ، تعبیه ایستگاه ها وسپس اندازه گیری های مورد لزوم با مکانیاب الکترنیکی(edm ) انجام شود . در این تحقیق با طراحی شبکه بهینه با حساسیت مناسب بر روی شاخه گسلی رودخانه خشک شیراز با روند شمال غرب–جنوب شرق به عنوان یک نمونه و احداث ایستگاه های لازم اقدام به اندازه-گیری آهنگ جابجایی گسل یاد شده به صورت تکرار شونده گردید که طی 6 ماه اندازه گیری در12دوره متناوب و با فاصله زمانی یکسان15 روزه نتایج سر شکن شده خطا ها ،کمبود ها و داده های اشتباه حذف شد و مشخص شد که این شاخه گسلی دارای حرکتی به میزانppm 2±mm786/1 میلی متر در سال امتداد و در نهایت ماتریس دگرشکلی آن محاسبه گردید .
پریسا جزعباسعلیان سعیدالرضا اسلامی
جایگاه استان سمنان به¬ عنوان یکی از استانهای ایران در دامنـه¬های جنوبی البـرز (مرکزی - خاوری)، در حاشـیه شـمالی کویر بـزرگ و در بخش باختری زون فعال کپه¬داغ می¬باشد. این استان در محدوده طول جغرافیـایی بین 51 تا 57 درجه و عرض جغرافیایی 34 تا 37 درجه قرار گرفته است. تجمع گسل¬ها در نواحی شمالی بیشتر بوده و به تبع آن لرزه¬ها در نواحی شمالی بیشتر رخ¬داده است. با توجه به خسارات ایجاد شده در اثر پدیده زلزله طی سال¬های متمادی و عدم امکان پیش¬بینی زمین¬لرزه برای آینده، امروزه برآورد بیشینه جنبش ناشی از زمین¬لرزه در طول عمر مفید سازه معمول می¬باشد. در این مطالعه ابتدا به کمک تکنیک¬های سنجش از دورگسل¬های منطقه مورد مطالعه بر روی تصاویر ماهواره-ای شناسایی شدند و با توجه به پراکندگی رومرکز زمین¬لرزه¬ها تعداد 9 چشمه¬ی لرزه¬ای پهنه¬ی معرفی شد. سپس براساس کاتالوگ لرزه¬ای همگن و یکنواخت شده و با استفاده از روش¬های گوتنبرگ - ریشتر و کیجکو- سلوول پارامترهای لرزه¬خیزی زمین¬لرزه¬ها در هر یک از چشمه¬ها به¬دست آمد؛ در ادامه با انتخاب رابطه کاهندگی مناسب توسط نرم¬افزارcrisis2007 طیف پاسخ چشمه¬ها و نقشه خطر لرزه¬ای برای دوره بازگشت¬های 50، 100، 475 و 2475 به¬دست آمد که طبق نتایج به¬دست آمده مناطق شمالی استان سمنان در راستای شمال خاوری – جنوب باختری دارای بیشترین خطر بوده و در تمام دوره¬های ¬بازگشت¬ پرخطرترین مناطق محسوب می¬شود. در نهایت بر روی سازه حساس سد شهید شاهچراغی به روش تعیینی با کمک روابط کاهندگی مناسب بیشینه شتاب افقی و قائم برای گسل¬های منطقه حساب شد. از بین 8 گسل فعال و جنبای منطقه، گسل عطاری دارای بیشترین شتاب بوده که با کمک درخت منطقی مقدار 87/0برای شتاب قائم و مقدار 66/0 برای شتاب افقی بدست آمده است.
سمیه اسفده سعیدالرضا اسلامی
در میان مخاطرات طبیعی گوناگون که در سطح کره خاکی رخ می¬دهند، بدون تردید حرکت¬های ناشی از زمین¬لرزه بیشترین تأثیر تخریبی را بر جای می¬گذارند. مطالعه تاریخچه لرزه¬خیزی گستره مورد پژوهش در شعاع 150 کیلومتری از نیروگاه منتظر قائم نشان می¬دهد که، رویداد زمین¬لرزه¬های متعددی شهرها و روستاهای بسیار را در این گستره ویران نموده است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و بررسی سرچشمه¬های جنبا و لرزه¬ای و برآورد خطر زمین¬لرزه به دو روش تعیینی و احتمالاتی با بهره¬گیری از جدیدترین داده¬های موجود می¬باشد. ساختگاه نیروگاه منتظر قائم در منطقه¬ای در جنوب رشته¬کوه¬های البرز و در منتهی الیه شمال کویر ایران مرکزی و در منطقه عمومی هفت جوی واقع شده است، به همین لحاظ متأثر از شرایط زمین¬ساختی و لرزه-زمین ساختی هر دو پهنه فوق¬الذکر خواهد بود. با توجه به اینکه گسل¬ها از عمده¬ترین ساختارهای زمین-شناسی هستند و به عنوان چشمه¬های خطی لرزه¬ای معرفی می¬شوند، به این منظور در ابتدا خطواره¬ها در شعاع 45 کیلومتری نسبت به ساختگاه توسط تصاویر ماهواره¬ای شناسایی شدند. در ادامه، با جمع¬آوری داده-های لرزه¬خیزی از منابع مختلف به تحلیل خطر به دو روش تعیینی و احتمالاتی پرداختیم. در تحلیل خطر زمین¬لرزه به روش تعیینی شتاب g52% (در سطح mce) برای مقاوم سازی در برابر زمین¬لرزه در ساختگاه برآورد شد. و در نهایت به کمک نقشه¬های هم شتاب تهیه شده در روش احتمالاتی بیشترین شتاب حرکت در شمال و غرب گستره مورد مطالعه و کمترین آن در مرکز و جنوب نقشه پیش¬بینی شد. در این پژوهش از نرم-افزارهای arcgis10 ,envi4.2, crisis2007, kijko2001, zmap و2012 pcigeomatica استفاده شد.
الهه دولت محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
مایده مکاریان نجف آبادی محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
بابک طاهرخانی محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
سمیرا نجف پوردرویی محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
محمدرضا قویمی پناه محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
فهیمه آقابزرگی محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
صمد سلیمی محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
زینب اسدی محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
رضا علی پور محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
حسن علی بابایی محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
امین آزادیخواه محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
کبری حیدرزاده محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
مهدی احمدی محسن پورکرمانی
چکیده ندارد.
محمد خلج محسن پورکرمانی
در این مجموعه موقعیت زمین شناسی گستره مورد نظر از لحاظ چینه شناسی، ساختاری ، ریخت زمین ساخت و لرزه خیزی مورد مطالعه قرار گرفته است . منطقه مورد مطالعه در غرب شهر یزد از تفت تا مهریز قرار دارد که از نظر تقسیمات زمین شناسی در منطقه ایران مرکزی واقع شده است . با استفاده از رخساره ها و همبریهای چینه ای و اطلاعات دیگر مراحل دگرشکلی و تکامل منطقه مورد بررسی قرار گرفته و طی آن فازهای کوهزایی موثر در گستره مورد مطالعه شناسایی شده اند . از مهمترین ساختارهای موجود گسلها و چینهای اصلی و فرعی در منطقه می باشند. چینهای اصلی به نام چین ثانی آباد - مهریز و چین دشت پیشکوه با رسم برش ساختاری مورد مطالعه قرار گرفته اند. عمده ترین گسلهای اصلی منطقه شامل گسلها تفت - طزرجان، مهریز- بهروک ، غربالبیز- بهروک ، مسجد- پیشین - تنور، مسجد- هامانه - تفت و ... می باشند. نتیجه بررسیهای عناصر ساختاری نشان دهنده عملکرد نیروها در سیستم برشی ساده راست لغز می باشد. در گستره مورد بررسی گسلهای اصلی محدوده هایی را ایجاد کرده اند که خصوصیات ریخت زمین ساخت هر منطقه با دیگر مناطق متفاوت می باشد، براین اساس با توجه به روند گسلهای اصلی چند بخش ریخت زمین ساختی اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که این بخشها دارای زمین ساخت فعال می باشند. با توجه به بررسی لرزه خیزی منطقه که با استفاده از ساختار کلی منطقه انجام گرفته پهنه مورد مطالعه دارای شدت و شتاب لرزه خیزی متوسط می باشد.
فروزان زندی محسن پورکرمانی
خطواره ها نوعی عارضه سطحی هستند که به صورت خطی نمود پیدا می کنند و نمایانگر ساختارهای پنهان زمین اند. به دلیل اینکه بیشتر خطواره ها با مناطق سایزموتکتونیکی مطابقت دارند، می توان از آنها در تشخیص مناطق لرزه خیز، زمین لغزشها، تمرکز کانیهای اقتصادی و ... استفاده نمود.
نیره مشایخی محسن پورکرمانی
هدف از این پژوهش ، مطالعه و تحلیل ساختاری بخشی از رشته کوههای البرز مرکزی در حد فاصل دارآباد تا درکه و تحقیق در مورد گسلی بودن مسیلهای موجود در این محدوده می باشد و همچنین ارائه الگویی دگرریختی آنها با توجه به نتایج حاصل از توصیف و تحلیل عناصر ساختاری موجود. سعی بر آن بوده که با تحلیل هندسی و جنبشی که بر روی عناصر ساختاری موجود در این ناحیه صورت گرفته، الگویی برای نحوه دگرشکلی منطقه و نهایتا"چگونگی تحول پهنه زمین ساختی البرز مرکزی ارائه گردد. اساس این مطالعه نظری زمین ساخت برشی حاکم بر تکامل دگرریختی ناحیه ای بوده و این دگرریختی ها به عنوان یک فرایند پیشرونده بررسی گشته است ، و این که ساختهایی همچون چینهای خمیده، دو مرتبه چین خورده، گسلهای راندگی خمیده و جابجایی های راستالغز چپگرد و راستگرد با راستاهای مختلف و متفاوت چگونه و طی چه فرایندی به وجود آمده اند، از مسائلی است که طی این پژوهش به آن پرداخته شده است .
مرتضی موسوی محسن پورکرمانی
در بررسی ساختاری منطقه، ابتدا به بررسی عناصر ساختاری شامل گسلها( مطالعه امتداد، شیب و نحوه حرکت ) چینها( مطالعه سطح محوری، محور و نوع چین) ، دایکها، برگواره ها و خطواره ها پرداخته شد و با توجه به امتداد غالب آنها، جهت تنش اصلی در منطقه محاسبه گردید. (n40-n50) سپس با استفاده از ارتباط عناصر ساختاری با یکدیگر، دو الگوی ساختاری برای منطقه مورد مطالعه ارائه گردید. در فصل لرزه زمین ساخت نیز با بررسی زمین لرزه های تاریخی و سده سیستم محدود مورد مطالعه(شعاع 300 کیلومتر از مرکز منطقه) و بدست آوردن روابط لرزه زمین ساختی برای آنها از قبیل رابطه بین بزرگی امواج سطحی (ms) و بزرگی امواج حجمی (mb) در منطقه و رابطه بین بزرگی و فراوانی زمین لرزه ها و سایر روابط لرزه زمین ساختی برای منطقه محاسبه گردید . آنگاه با توجه به تقسیم بندی ایالتهای لرزه زمین ساختی (پور کرمانی 1375 ) برای منطقه چهار پهنه لرزه زمین ساختی تعریف و برای هر کدام از آنها نوع چشمه های لرزه ای و رابطه بین فراوانی زمین لرزه ها و بزرگی آنها و نهایتا"رابطه بین دوره بازگشت زمین لرزه ها و بزرگی محاسبه گردیده است .
گرگین رحمانی محسن پورکرمانی
در این رساله روابط و قانونمندیهای حاکم بین عوامل زمین شناسی، ساختاری، لرزه خیزی با حرکات توده ای در منطقه طالقان مورد بررسی قرار گرفته است . از نظر چینه شناسی و ساختاری منطقه طالقان شامیل سه بخش پالئوزوئیک - مزوزوئیک شمالی، پالئوزوئیک - مزوزئیک جنوبی و ترشیاری مرکزی است . سنگهای دوران اول و دوم در شمال و جنوب منطقه گسترش داشته و به وسیله گسل فشاری طالقان در جنوب و راندگی کندوان در شمابل بر روی سنگهای ترشیاری مرکزی قرار گرفته اند. منطقه طالقان به دلیل وجود گسلهای فراوان و پویا که از آن جمله می توان به گسلهای طالقان، مشاء و کندوان اشاره کرد و همچنین زمین لرزه های مخرب در سدهء اخیر همانند زمین لرزیه 8 نوامبر 1966 با بزرگی 5 ریشتر و زمین لرزه های تاریخی در منطقه مانند زمین لرزه 957 میلادی با بزرگی 7/7 ریشتر، از نظر تکتونیک و لرزه خیزی منطقه ای فعالی به شمار می آید. بررسیهای انجام شده در این رساله ارتباط بارز بین فراوانی و پراکنش حرکات توده ای زمین (land slides) و روندهای ساختاری (به ویژه گسلهای فعال در منطقه) را نشان می دهد. تمرکز زمین لغزشها عمدتا در امتداد روندهای ساختاری مذکور و یا در فاصله نزدیک به این گسلها واقع شده اند، این مساله تاثیرپذیری این پدیده را از رخدادهای لرزه ای نشان می دهد. نقش زلزله به عنوان عال ایجاد و تشدید کننده حرکات دامنه ای شرح داده شده و مثالهایی از دو ناحیه البرز و زاگرس در ایران و دیگر مناطق زلزله خیز جهان ارائه گردیده است . در ادامه مشخصات عمومی زمین لغزش روستای باریکان واقع در 3 کیلومتری غرب طالقان بیان شده و سپس به تفصیل علل ناپایداری، راههای مقابله، تعیین جهت حرکت و محدوده لغزش مورد بررسی قرار گرفته است . در نهایت با انتخاب و استفاده از سه روش کاناگاوا، مورا و وارسون و روش اصلاح شده نیلسن، منطقه مطالعاتی از نظر پایداری دامنه ها مورد بررسی قرار گرفته و نتایج خوبی به دست آمده است که بر اساس این نتایج، پیشنهاداتی به منظور کاهش خطرات احتمالی ناشی از ناپایداری دامنه های منطقه ارائه گردیده است .
کیامرث شیرخانی محسن پورکرمانی
در این پایان نامه سعی شده است تا با استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل پایداری شیبهای سنگی، شیب های مناسب جهت ایجاد کارگاه های استخراج محدوده معدن بوکسیت جاجرم محاسبه و ارائه شود. به همین منظور سنگهای تشکیل دهنده محدوده معدن مورد مطالعه و بررسی دقیق تر قرار گرفتند و طبقه بندی رفتار مکانیکی آنها به کمک سیستم طبقه بندی توده سنگ rmr انجام شد. همچنین مشخصات ناپیوستگی ها به کمک محاسبات و نرم افزارهای طراحی شده کامپیوتری مورد مطالعه قرار گرفتند. بعلاوه به منظور تعیین پارامترهای مقاومتی سنگهای مختلف در ناحیه گل بینی و زو آزمایشهای مقاومت فشاری تک محوره بر روی نمونه های انتخاب شده و همچنین با استفاده از روابط تجربی hoek&brown انجام گرفت . با جمع آوری کلیه اطلاعات لازم و اولیه ضریب ایمنی برای ریزشهای گوه ای، صفحه ای مهمترین انواع گسیختگی ها جهت وقوع در محدوده های مختلف معدن می باشد و سایر انواع گسیختگیها احتمال وقوع چندانی ندارند. پس از رسیدن به این نتیجه و با فرض عدم وجود آب در شرایط تقریبا بحرانی اندازه شیبهای مختلف این معدن تعیین و ارائه گردید. ریزشهای گوه ای که ناشی از برخورد صفحات دسته درزه ها بوده، اکثرا موضعی و در پله های استخراجی (در کمر بالا)خواهیم داشت و در بدترین حالت بخاطر خردشدگی منطقه و کوچک بودن ابعاد بلوکهای سنگی نسبت به ارتفاع، این نوع ریزشها به ریزش های از نوع دایره ای تبدیل می شوند. در نتیجه ریزشهای گوه ای را باید در پله های مهار کرد و برای عدم سرایت ریزش به افقهای پایین تر گذاشتن پله های ایمنی ضروری است . زاویه بحرانی شکست نوع آنالیز حساسیت به روش سعی و خطا است که ما را قادر ساخته در هر قسمت از معدن با توجه به حداکثر عمق به یک شیب کلی ایده آل دست یابیم. با استفاده از نتایج بدست آمده از روشهای گوناگون توانستیم ضریب ایمنی را برای سازه معدنی مورد نظر 1/4 گرفت که می توان ارتفاع معدن و شیب بهینه را همزمان با هم برای هر بلوک از منطقه گل بینی بدست آوریم. با تعیین نسبت باطله برداری و تعیین عمق نهایی معدن در بلوکهای مختلف می توان شیب بهینه را برای هر بلوک بدست آورد. و در بلوکهی گل بینی 2 و گل بینی 7 و 8 نیاز به اطلاعات جامعی تر دارد که شیب 50 درجه بحرانی بوده و در مراحل طراحی تفصیلی به ضریب ایمنی لازم و پایینتر احتیاج است ، ولی برای بقیه بلوکها با ضریب ایمنی 1/4 می توان شیب بهینه 50 درجه را برای طراحی پله ای این معدن بکار برد.
حسین صفایی کهران محسن پورکرمانی
برخی از خطوط انتقال نیرو به واسطه عبور از مناطق دارای پتانسیل حرکات مخرب زمین از قبیل لغزش و جریان گل و ... مانند نواحی شمالی کشور در معرض این گونه مسائل می باشد که تعدادی از برجهای این خطوط در معرض خطر و حتی سقوط قرار گرفته اند. عواملی که نقش عمده ای در حرکت زمین دارند مقدار شیب زمینی که توده لغزنده روی آن قرار دارد، مقدار آب موجود در توده خاک که از طریق رودخانه ها، نزولات جوی، چشمه ها، سطح ایستابی آبهای زیرزمینی و ... تامین گردیده و مشخصات مکانیکی توده های خاک و عوامل صنعتی و انسانی را می توان نام برد، لذا به منظور جلوگیری از تاثیرات مخرب این گونه حرکات نیاز به انجام بررسیهای کامل لغزش از لحاظ بررسیهای صحرایی و بررسیهای ژئوفیزیکی و انجام سایر بررسیهای مورد نیاز با توجه به امکانات اهمیت مساله و الویتها می باشد که پس از مشخص شدن وضعیت کامل منطقه و کلیه جنبه های لغزش می بایست نسبت به اراده راه حل و پیشنهادهای بهینه سازی اقدام گردد. هم چنین برخی از خطوط انتقال نیرو به دلیل عبور از مناطق کوهستانی با ارتفاع زیاد از سطح دریا دارای شرایط دشوار و سختی از لحاظ وضعیت آب و هوا می باشند که می بایست در انتخاب مسیر کلیه جوانب از لحاظ مسیرهای سقوط بهمن، مکانهای دارای ریزش سنگین برف ، انباشت برق و یخبندان شدید در فصل زمستان و تغییرات رقوم زمین به واسطه ارتفاع ریزش برف و ... در نظر گرفته شود تا در آینده مساله خواصی برای خط پیش نیاید.
کیوان عبدالوهابی محسن پورکرمانی
برای انجام رسانیدن این پژوهش که بررسی لرزه زمین ساخت منطقه تهران با استفاده از داده های دوره 1976 الی 1986 میلادی شبکه زلزله نگاری تهران و ایلپا می باشد. ابتدا محدوده ای به شعاع 250 کیلومتر به مرکز تهران در نظر گرفته شد (بین عرضهای 34/5-38) درجه شمالی و طولهای (48/5-54 درجه شرقی). پس از بررسی مطالعاتی که تاکنون در مورد این منطقه صورت گرفته، به مطالعه زمین ساخت آن پرداخته شده است . در این مقوله به ساختار زمینساختی خاورمیانه اشاره شده و اثرات همگرایی صفحات عربستان و اوراسیا در ایران، مورد بررسی قرار گرفته است . سپس با کمک مطالعات قبلی، گسلهای کواترنر و اصلی منطقه شناسایی و ترسیم شدند. مرور زمین لرزه های تاریخی و قرن بیستم منطقه، کمک شایانی به شناسایی زونهای فعال منطقه نمودند. در مرحله بعدی با استفاده از داده های شبکه جنوب غرب تهران (ایلپا) و کمک گرفتن از ایستگاههای تهران، باختران، تبریز و مشهد، 96 زلزله از بین 901 مورد زمین لرزه قرائت شده، با دقت کافی (rms<0.3) بین سالهای 1983 الی 1986 میلادی تعیین محل شد و بر روی نقشه گسلهای اصلی منطقه آورده شدند. در نهایت با تلفیق اطلاعات فوق و مطالعات قبلی (عکاشه و برکهمر برای 1976-78 و بهجت پناه برای 1980-82)، برای یک دوره دهساله، هفت ناحیه که از نظر لرزه ای اهمیت بیشتری داشتند مشخص شدند: ناحیه اول: این ناحیه در امتداد گسل موشا بوده که فعالیت در قسمت شرقی و بخصوص میانی آن که محل برخورد گسل شمال تهران و این گسل می باشد، بیشتر به چشم می خورد. ناحیه دوم: شامل بخشهای شمالی گسل کندوان می باشد که با توجه به اینکه تاکنون هیچ فعالیت لرزه ای از آن به ثبت نرسیده بوده، می تواند یکی از نتایج مهم این نوشتار باشد. ناحیه سوم: این ناحیه در بین گسل ایپک و قسمت غربی گسل جنوب پرندک قرار گرفته است . وجود این ناحیه لرزه ای نشان دهنده تداوم فعالیت در منطقه بویین زهرا می باشد. ناحیه چهارم: در جنوب تهران و بین بخش غربی گسلهای جنوب ری و کهریزک و بخش شمال غربی گسل رباطکریم می باشد. در طی دوره دهساله، پس زا سال 1983، فعالیت به سمت شمال، یعنی گسل شمال ری مهاجرت کرده است . ناحیه پنجم: گسل بایجان در بخش شرقی آتشفشان دماوند می باشد که فعالیت خود را از سال 1980 شروع کرده و احتمالا مسبب زمین لرزه 1983/3/26 نیز بوده است . ناحیه ششم: جنوب اشتهارد، گسل جنوب جارو و فعالیت مداومی را طی دوره دهساله از خود نشان داده است . ناحیه هفتم: گسل شرق پرندک می باشد که بین سالهای 1976 الی 1982 فعالیت نسبتا زیادی را از خود به نمایش گذارده است .
حسین معتمدی محسن پورکرمانی
این پایان نامه در هفت فصل تنظیم و تهیه شده است فصل اول مربوط به کلیات می شود فصل دوم در مورد چینه شناسی است فصل سوم به سیماهای ساختاری پرداخته است در فصل چهارم در مورد فازهای دگرگونی مقدمه ای ارائه شده است . فصل پنجم نهشته های نمکلی منطقه ماه نشان را توضیح داده و فصل ششم و هفتم به ترتیب درباره لرزه خیزی و جنبشهای کوهزایی است .
سعید نایب اسدالله دماوندی محسن پورکرمانی
منطقه مورد مطالعه در محدود طولهای جغرافیای 47 درجه و 47 درجه و 30 دقیقه (طول شرقی) و عرضهای جغرافیایی 36 درجه و 30 دقیقه و 37 درجه (عرض شمالی) قرار گرفته است و از نظر تقسیم بندی واحده های زمین شناسی و ساختمانی ایران بخشی از واحد ساختمانی البرز - آذربایجان (یا ایران مرکزی) در نظر گرفته می شود. قدیمیترین سنگهای بیرونی زده در منطقه مربوط به زمان پرکامبرین (؟) می باشد که تاکنون هیچگونه داده قابل اطمینانی در مورد سن این سنگهای منتسب به پی سنگ پرکامبرین وجود ندارد و علیرغم اختلاف نظر در مورد سن این مجموعه قدیمی با توجه به وضعیت چینه ای سن این مجموعه های دگرگونی، پرکامبرین پسین تعیین گردیده است با توجه به بررسی های به عمل آمده به نظر می رسد که سرزمینهای دگرگون شده در این بخش از ایران حداقل متحمل دو فاز دگرگونی شده است فاز قدیمی دارای درجه شدید و فاز جدید که دارای شدت کمتری می باشد. گستره مورد مطالعه به شدت متاثر از رخدادهای کوهزایی آسینتیک و آلپی می باشد. عملکرد فاز پاسادنین موجب پیدایش گسلهای رانده در منطقه مورد مطالعه گردیده است . گسلهای مزبور در حقیقت عمود بر جهت فشارش اصلی پدیده آمده اند که از طرف لبه صفحه عربستان به صفحه ایران اعمال می شود. و روند این گسلها از روند گسل اصلی زاگرس تبعیت می نماید مهمترین این گسلها، گسل طویل قینزجه - چهارطاق است که سنگهای دگرگونی پروتوزوییک فوقانی را برروی نهشته های میوسین راند است همچنین گسلهای عادی فراوانی در جهت فشارش اصلی پدید آمده اند که عموما دارای روند شمال شرقی - جنوب غربی می باشند. عملکرد جنبشهای پروتروزییک پایانی موجب بوجود آمدن ساختارهای چین خورده متنوعی گشته است (ناودیس سولکان، تاقدیس قلعه جوق و تاقدیس انگوران) که ساختارهای مذکور در طی فاز کوهزایی آلپ پایانی به صورت برگشته و دارای میل محوری درآمده اند. جنبشهای کوهزایی آلپ پایانی همچنین موجب ایجاد ساختارهای چین خورده جوان در طبقات معادل سازنده قم گردیده است . پهنه های رانده موجود در منطقه مورد مطالعه اکثرا انطباق خوبی با گسلهای پی سنگ دارند و احتمالا گسلهای مذکور گسلهایی عادی پی سنگی هستند که در اثر عملکرد جنبشهای آلپی پایانی دارای سازوکار رانده شده اند. عملکرد حرکات کوهزایی آلپ پایانی که کل فلات ایران را تحت تاثیر قرار داده است موجب گردیده که اکثر ساختارهای قدیمی، روند شمال غربی - جنوب شرقی (موازی با روند کوههای زاگرس و گسل اصلی آن) بیابند.
محمدرضا سلیمی محسن پورکرمانی
ناحیه مورد مطالعه با وسعتی برابر با 2952 کیلومتر مربع در حدفاصل شهرهای زنجان، بیجار، شاهین دژ و هشترود قرار گرفته و دارای مختصات جغرافیایی در طولهای 47.00 تا 47.30 شرقی عرضهای 36.30 تا 37.00 شمالی می باشد. از نظر تقسیمات کشوری بخش اعظم منطقه مورد مطالعه در استان آذربایجان غربی واقع گردیده و اغلب ساکنین آن به دامپروری اشتغال دارند. براساس تقسیمات زمین شناسی این منطقه در محل برخورد ایران مرکزی البرز و منطقه سنندج - سیرجان به حساب می آید و تقریبا به وسیله نهشته های دوران سوم مستور گردیده است . برای این منظور نقشه زمین شناسی و نقشه های ساختاری منطقه براساس نقشه زمین شناسی چهارگوش تکاب و بررسیهای صحرایی به عمل آمده تهیه گردید و سیماهای ساختاری موجود در آن تشریح و تحلیل گردیدند. از مهمترین ساختارهای مورد مطالعه شامل: راندگی چارطاق به طول 86 کیلومتر و روند تقریبی n160 و حرکت راستگردی، تاقدیس آغدره با روند n127. تاقدیس قره قیه با راستای n170، تاقدیس احتمالی تمای با راستای n170 و تاقدیس ایمان خان با راستای n130 می باشد. براساس تحلیل به عمل آمده از عناصر ساختاری و بررسی عملکرد تنش و واتنش منطقه مورد مطالعه در حال دگرشکلی پیشرونده می باشد که واتنش همگن حاصل از آن بیشتر به صورت محض می باشد. لیکن با تداوم فشردگی ناحیه ای در چندین میلیون سال اخیر در راستای e10n و کاهش دگرشکلی با برش ساده نیز همراه گردیده است . سرانجام برمبنای کل مطالعات به عمل آمده، فازهای کوهزایی دوران سوم بررسی و عملکرد هر کدام به صورت مجزا تشریح گردیده است .
محمدباقر دلخوش محسن پورکرمانی
منطقه مورد مطالعه به عنوان کمربند چین خوره جزء ساب زون ساختمانی بخش مرکزی زون ساختاری ایران مرکزی بین دو گسل چاژدونی، انار در شرق و دهشیر- بافت در غرب قرار گرفته است . در این ناحیه گسلهایی شناسایی شده اند که در طول آنها حرکات امتداد لغز با مولفه راست لغز، جابجایی قابل ملاحظه ای را موجب گردیده اند و در منطقه سرب و روی مهدی آباد گسلهای تیه سیاه، گردنه و ... با جابجایی توده های معدنی و تشکیلات تفت و سنگستان در جهات افقی و قایم بعنوان گسلهای نرمال با مولفه افقی راست لغز عمل نموده اند. بررسی ارتباط دقیق ساختمانی حوضه های حاشیه ای بلوکهای نسبتا" پایدار متشکله ایران مرکزی در مجاور سیستم گسلهای فوق، بیانگر وجود حرکت امتداد لغز در طول زمان کرتاسه زیرین، فوقانی و در نتیجه ایجاد عوارضی مانند حوضه های جدایش - کششی و فرازمینهای بالا آمده در طول سیستم گسلهای فوق شده است . ساب زون فوق در اثناء و یا پس از کرتاسه و احتمالا" در اثر حرکات کوهزایی اتریشی یا لارامید به یک زون نیمه پایدار تبدیل شده و عمده رخنمون سنگهای منطقه واحدهای سیستم کرتاسه زیرین تشکیل می دهد، روند عمومی واحدهای فوق شمالی - جنوبی تا شمال غرب جنوب شرق است . ساختمان ناحیه ای کانسار سرب و روی مهدی آباد به صورت یک ناودیس نسبتا" باز با میل به سمت جنوب می باشد که یال غربی آن بوسیله گسلها جابجا شده است ، براساس مطالعات تحت الارضی و با تطبیق زونهای گسلی گمانه ها و تعیین شیب و امتداد گسلها در دشت مرکزی معدن دو سری گسل تشخیص داده شده است ، 1 - گسلهای تپه سیاه، دره آبکوه و جنوب گردنه در یک فاز کششی بوصرت عادی و راست لغز بوجود آمده اند، به طوری که بر اثر حرکت گسل تپه سیاه (قدیمی ترین گسل منطقه) سازند آبکوه در کنار سازند تفت قرار گرفته است . 2 - گسل رورانده کلامین (شمالی) و گسلهای دره مرکزی، گردنه و شمال فروزنده در یک فاز فشارشی و احتمالا" در اثر کوهزایی اتریشی بوجود آمده اند، براساس مطالعه ساخت های عمده منطقه جهت نیروی فشارشی از n 20 e تا n 60 e بدست می آید که این تغییر شاید ناشی از چرخش ایران مرکزی در خلاف جهت عقربه های ساعت از کرتاسه به بعد به میزان 35 درجه باشد، پس می توان جهت نیروی فشارشی وارد بر منطقه را حدود n 30- 50 e دانست که بررسی درزه ها این مقدار را ثابت می کند. ماگماتیسم موجود در ناحیه به صورت توده نیمه عمیق از جنس لاتیت پرفیری ایت که وجود هاله دگرسانی آن نشان دهنده سنی بعد از سازند سنگستان برای آن است ، تجزیه شیمیایی سنگهای توده فوق نشان دهنده فراوانی و تمرکز عناصر سرب ، روی و مس تا چند برابر حد زمینه جهانی آن سات . منشاء احتمالی کانسار فوق به صورت اپی ژنتیک با توسعه کانی سازی هیدروترمال در فضاهای بوجود آمده در اثر دولومینیزاسیون در چند مرحله با حد زمینه محلی فلزی عنصر روی بیان می گردد، کانسار به صورت بین لایه ای بوده و کانی سازی توسط گسلها کنترل و جابجا شده است ، بافت و ساخت کانسنگ نشانه ای از بافت کارستیک با حرارت کم تا متوسط است . از نقطه نظر لرزه خیزی بیشترین شدت و شتاب ثقل افقی زمین لزه ناشی از فعالیت احتمالی گسل انار خواهد بود که به ترتیب برابر با ix درجه در مقیاس مرکالی و 0.33 g با تغییر مکان افقی 20 cm خواهد بود، بزرگترین زمین لرزه رخ داده در محدوده معدن زلزله سال 1911 میلادی راور کرمان و سال 1933 میلادی بهابا با بزرگی ms=6.5 بوده که بر اثر فعالیت گسل کوه بنان و بهاباد حادث شده است .
مرتضی طالبیان محسن پورکرمانی
گسترهء دهدز، واقع در میانهء رشته کوههای زاگرس ، و بخشی از زاگرس مرتفع و زاگرس چین خورده را در بر می گیرد. این منطقه فشردگی زیادی را متحمل شده و واحدهای سنگی کامبرین تا عهد حاضر را در آن می توان دید. روند ساختاری پهنه، شمال باختری - جنوب خاوری است و از روند کلی زاگرس پیروی می نماید اما در بخش باختری آن، در اثر حرکت راست گرد گسلهء پی سنگی ایذه (هندیجان) چرخشی در آن دیده می شود. این منطقه دارای ستیغهای بلند و دره های ژرف است . برخاستگی زیاد تاقدیسها و تناوب سازندهای نرم و سخت موجب گردیده است که توده های بزرگ و کوچک سنگ آهکی، تحت اثر نیروی ثقل به طرف پائین حرکت نمایند و ساختهای فروریزشی ثقلی، همچون "ورقه های لغرشی "، "کلاهکها" و "سقف و دیواره ها" را به وجود می آورند. تاقدیسهای پهن و گسترده، و ناودیسهای باریک و فشرده بازتابی از سبک چین خوردگی موازی اند، این سبک ترکیبی از دو سازوکارخمشی - لغزشی و سطح خنثی است . کارکرد ساز و کارخمشی - لغزشی به صورت لغزش در سطوح لایه بندی و کارکرد سطح خنثی به صورت فشردگی در کمان داخلی و کشش در کمان خارجی چینها دیده می شود. مجموعهء چین خورده را تعداد زیادی گسله های معکوس و راندگی، که در مجموع یک سیستم راندگی فلسی شکل پسرورا تشکیل می دهند، همراهی می نمایند. از جنوب باختری به سوی شمال خاوری بر تعداد واهمیت این گسله ها افزوده می گردد. گسله فشاری کوه گره (گسله زاگرس مرتفع) بزرگترین و به گمان قدیمی ترین آنها می باشد. این گسله در زمان کرتاسه بالائی شروع به فعالیت نموده و موجب تغییرات شدید رخساره ای گردیده است . برخی دیگر از گسله ها بسیار جوان و کاری (active) می باشند و به نظر می رسد که حرکت و جابجایی پوشش رسوبی در امتداد گسله های جنبایی که در زیر تاقدیسها پنهان شده اند، عامل بسیاری از زمین لرزه های زاگرس باشد.
عباس عطاپورفرد علی ارومیه ای
با توجه به مطالعات زمین شناسی در طراحی نیروگاههای برق - آبی، مطالعات زمین شناسی نیروگاههای زنجیره ای میان تنگان در دو بخش زمین شناسی ساختمانی و مهندسی صورت پذیرفت . در طول مطالعات زمین شناسی سانتمانی گستره، چین ها، گسلها و درزهای گستره مورد بررسی قرار گرفت . در مبحث چین ها با استفاده از مطالعات آماری در موقعیت عناصر هندسی مختلف چین بدست آمد و تغییرات روند محور در پهنه های مشخص شده بررسی گردید. مطالعه برروی چین ها نشانگر این مطلب است که تغیرات روند محور چین ها از یک روند خاصی پیروی نمی کند. مطالعه بر روی گسلهای گستره حاکی از آن است که گسلهای گستره در چهار روند مشخص گسترش یافته اند که روند میانگین گسلهای واژگون 135 درجه و روند میانگین گسلهای عادی 45 بوده و گسلهای راستالغز راست بر و چپ بر با روندهای میانگین 25 و 65 درجه در اطراف کسلهای عادی گسترش یافته اند. دسته درزهای گستره نیز در 21 مورد بررسی قرار گرفته و جهت اصلی تنش در آنها معین گردیده است . بررسی گسلهای واژگون گستره حاکی از آن است که روند میانگین تنش در گستره 45 درجه می باشد. با توجه به عدم وجود روند چرخش معین در محور چین ها، الگوی برش محض برای کل گستره تعین شده است که اثراتی از دگرشکلی برش ساده نیز به طور محلی در آن قابل مشاهده است . مطالعات زمین شناسی مهندسی گستره در دو بخش پهنه بندی خطر لغزش و آنالیز ریسک زلزله مورد بررسی قرار گرفت . در طول مطالعات آنالیز ریسک زلزله: محل طرح نیروگاهها از نقطه نظرهای آماری، تحلیلی و یبیشینه شتاب تجربه شده مورد بررسی قرار گرفت . نتیجه مطالعات تحلیلی حاکی از احتمال وقوع شتاب افقی 0/22g و نتیجه مطالعات تحلیلی به روش های گامبل یک و سه حاکی از احتمال و قوی شتاب افقی 0/095g در طول عمر طرح است . از طرفی مطالعه زلزله های تاریخی و دستگاهی نشانگر این مطلب است که محل طرح شتاب افقی 0/155g را تا کنون تجربه کرده است . در طول مطالعات پهنه بندی خطر لغزش گستره، 14 مورد زمین لغزه شناسائی شده و پس از تهیه نقشه بندی خطرلغزش ، موقعیت اجزاء نیروگاههای زنجیره ای میان تنگان در آن مورد بررسی قرار گرفت . در بخش بعدی این مطالعات ترانشه حاشیه جاده های دسترسی، کانال انتقال آب و دیواره های تکیه گاه بند در دامنه های خاکی و سنگی محاسبه و طراحی گردید.
حسین حاجی علی بیگی محسن پورکرمانی
گستره مورد مطالعه در دامنه جنوبی رشته کوه های البرز و در عرض های 55/35، 20/35 شمالی و طولهای 50/51، 00/51 شرقی واقع شده و بخشی از آن را شهر تهران فرا گرفته است. از دیدگاه ساختاری این گستره در حاشیه جنوبی کمربند چین خورده-رانده شده البرز حاشیه شمالی فرونشست ایران مرکزی قرار گرفته است. نهشته های موجود اساسا جز نهشته های آبرفتی بخش شمالی فلات ایران در پای البرز مرکزی بوده و در پی بالامدگی رشته کوه البرز و حاصل تخریب و فرسایش تشکیلات کرج می باشد. بالا آمدگی البرز از پونتین آغازی شروع شده و در اواخر پلیوسن اوایل کواترنری مجددا این حرکات آغاز شده است بالا آمدگی و حرکات بعدی گسلش منطقه موجب تشکیل چین های کناری در البرز مرتفع همچنین چین خوردگی ملایم تشکیلات هزار دره شده است. سرانجام تشکیلات کرج به سمت جنوب بر روی حاشیه بالایی دشت رورانده شده است. عناصر ساختاری عمدتا طولی با راستای شمال غرب-جنوب شرق و یا شرقی-غربی بوده و با دور شدن از کمربند چین خورده رانده شده البرز از تراکم آنها کاسته می شود. بکارگیری شاخص های ریخت زمین ساختی و مطالعات ساختاری و تلفیق آنها با عواملی چون تحولات زمین ساختی وقوع یافته در این گستره، عناصر زمین ساختی موثر، تغییرات منظر زمین ریخت شناسی در عکس های هوایی و بازدیدهای میدانی، وضعیت تحت الارضی گستره براساس داده های ژئوفیزیکی، نوع نهشته های رسوبی، اثر عوامل فرسایش، طرح سیستم زهکشی، و ... در این گستره واحدهای ریخت زمین ساختی متعددی در حد فاصل گسل های مشا-فشم و شمال تهران در شمال و حاشیه شمال حوضه های رودشور و مرکزی در جنوب پیشنهاد می کند. این واحدها عبارتند از: واحد جبهه کوهستانی، واحد کوهپایه و واحد فرونشست شمال ایران مرکزی.شاخص های زمین ریخت شناسی (smf,v,vf,%f,sl) در واحد جبهه کوهستانی البرز و آنتی البرز بکار گرفته شد. نتایج داده های حصال از برداشت این شاخص ها حاکی از آن است که زیر واحدهای توچال و کرج در واحد جبهه کوهستانی البرز فعالیت نسبی زمین ساختی بیشتری نسبت به واحد آنتی البرز نشان می دهند مقایسه نتایج داده های حاصل از برداشت این شاخص ها در زیر واحدهای سه گانه آنتی البرز بر فعالیت نسبی زمین ساختی زیر واحد مرکزی نسبت به دو زیر واحد دیگر تاکید دارد. تلفیق نتایج مشاهدات میدانی و داده های ژئوفیزیکی الگوی فیزیکی گسترده مطالعاتی را بر مبنای امتداد یافتن ارتفاع آنتی البرز در زیر داشت تهران به صورت دو پشته طویل به سوی شمال غرب تایید می کند. دو خطواره شمالی و جنوبی پی سنگ این پشته ها را محدود می کنند این پشته ها با خطواره های محدودکننده آنها، با ساختمان pop-up structure قابل مقایسه هستند. در این صورت خطواره های شمالی و جنوبی پی سنگ به عنوان گسیختگی ها این ساختمان عمل می کنند. خطواره شمالی راندگی های محمودیه، داودیه و باغ فیض و خطواره جنوبی راندگی شمال و جنوب ری و کهریزک را در کنترل دارد.