نام پژوهشگر: محمدسعید ذکائی
مریم میرزانژاد شهلا اعزازی
گزارش پژوهش پیش رو به منظور فهم تجربه زیسته مادری، در میان زنان جوان انجام شده است و در آن به سوالاتی در مورد انتخابگری زنان در پذیرش این نقش، چگونگی طی شدن این تجربه، تصور از دوران بارداری و بدن تغیر شکل یافته شان ، تجربه مسئولیت مراقبت از کودک و تصور آنها از این تجربه پیش و بعد از مادری پرداخته شده است. این تحقیق با استفاده از روش کیفی انجام شده است. نمونه مورد بررسی در این پژوهش 30 زن متأهل حداکثر تا 35 ساله بودند که حداقل یک بار دوران بارداری و زایمان و در کل مادری، را تجربه کرده اند. نمونه های پژوهش از طریق روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تجربه مادری تجربه ای متنوع است و بسته به این که در چه شرایطی تجربه شود، احساسات متفاوتی به وجود می آورد. بارداری آغاز پذیرش این نقش است که همراه با محدودیتها، نگرانی ها و ترسهایی است که در عین حال می تواند لذت بخش هم باشد. در این نمونه مادران (خصوصاً در تجربه اول) احساس می کردند مادر شدن به نوعی پاسخ به خواسته ای است که از طرف اجتماع وجود دارد و بسته به این که مادر در چه شرایطی از لحاظ جسمی و روحی خود باشد می تواند لذت بخش یا عذاب آور باشد و به پذیرش این نقش کمک کند. اکثر افراد نمونه اعتقاد داشتند که بین تصور آنها از مادر شدن و آنچه در واقعیت تجربه کردند، شکاف بسیار عمیقی وجود دارد. پدران مشارکت چندانی در مراقبت از کودک نداشتند و تقریباً همه وظایف نگهداری از کودک به عهده مادران بوده است. آنها همچنین مادری را قدرتی زنانه می دانستند که به ایجاد احساس امنیت و حضور آنها در عرصه عمومی کمک می کند.
نفیسه شریفی محمدسعید ذکائی
حافظه تاریخی و دین هر دو هم به لحاظ نقشی که در ساختن هویت افراد و گروهها بازی می کنند و هم به دلیل تاثیری که بر یکدیگر می گذارند در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته اند. بر این اساس اهداف و سوالات اصلی مورد توجه این تحقیق عبارت بودند از: هویتِ دینی به چه میزان به حافظة تاریخی وابسته است؟ چه وقایع یا رویدادهای تاریخی در ذهنیت، نگاه و شناخت جوانان تأثیرگذارتر و برجسته تر بوده است؟ این وقایع چه ارتباطی با هویتِ دینی آنها دارد؟ در همین راستا و در بخش چهارچوب مفهومی که فصل دوم این تحقیق را تشکیل می دهد علاوه بر مبحث حافظه مرور جامعی بر نظریات هالبواکس در حوزه حافظة جمعی، چهارچوب های اجتماعی حافظه و سپس حافظه تاریخی انجام شده است. دررابطه با هویتِ دینی از دسته بندی های هویتی(هویت دینی سنتی، هویت دینی ایدئولوژیک، هویت دینی نوگرا) که توسط متفکرانِ حوزه دین تا کنون مطرح شده است استفاده شده است.روش تحقیق این کار که در فصل سه توضیح داده شده بر اساس نظریه مبنایی که یکی از اصول روش تحقیق کیفی است صورت گرفته است. جامعه آماری مورد نظر پژوهش گروه سنی 15 تا 30 سال ساکن شهر تهران در نظر گرفته شدند که بر اساس اصول نمونه گیری نظری انتخاب شدند. شیوه انتخاب نمونه ها بر اساس انتخاب نمونه های افراطی و نمونه گیری زنجیره ای بوده است. با انجام 25 مصاحبه فردی و دو مصاحبه گروهی اشباع نظری حاصل شد. داده ها بر مبنای تلفیقی از مصاحبه نیمه ساخت یافته و مصاحبه روایتی که از انواع مصاحبه های کیفی به حساب می آیند، جمع آوری شد. از بررسی داده های مصاحبه ها ارتباطی میانِ تیپولوژیِ حافظة تاریخیِ جوانان و انواعِ هویتِ دینی بدست آمد. همچنین نشان داده شد که چگونه هر دو تحت تاثیر تجارب زیستة فرد یا حافظة زندگی نامه ای شان بازتعریف می شوند. این تحقیق در نتیجه به این گزاره رسید که: حافظة تاریخی و هویتِ دینی تحت تأثیر حافظة زندگی نامه ای افراد است.