نام پژوهشگر: اردشیر بحرینینژاد
عبدالرحیم مظفری اردشیر بحرینی نژاد
دیوارهای وزنی بلوکی بتنی از جمله سازه های خاکی مرسوم در ساخت اسکله های دریایی می باشد. از مزایای این نوع اسکله ها می توان به تکنولوژی ساده ساخت (نسبت به دیگر انواع اسکله مثل شمع و عرشه و اسکله کیسونی)، ارزانی بتن نسبت به فولاد و بویژه دوام آن ها نسبت به عوامل خورنده در محیط های دریایی اشاره نمود. با توجه به عملکرد این نوع دیوارها در مناطق لرزه خیز و بنابر توصیه آیین نامه های مختلف، استفاده از مقطع گوژپشتی می تواند بهترین عملکرد را داشته باشد. مقطع اسکله بلوکی باید طوری انتخاب گردد که معیارهای پایداری در تراز شالوده و تراز های هر ردیف بلوک، در کلیه مراحل اجرای اسکله و خاکریزی پشت آن برای زلزله سطح 1 (دوره بازگشت 75 سال) ساله ارضا شود. علاوه بر معیارهای پایداری، طبق توصیه آیین نامه ژاپن، مقطع اسکله باید قادر باشد برای زلزله سطح 2 (دوره بازگشت 475 سال) عملکرد مناسبی از خود نشان دهد. لذا با بیان کلیه پارامترهایی که شکل هندسی مقطع را می سازد از جمله پیش آمدگی و عقب رفتگی بلوک ها، طول بلوک ها، شیب بلوک ها، تعداد بلوک های شیبدار، به بهینه سازی مقطع این اسکله با در نظر گرفتن کلیه قیود از جمله قیود پایداری( لغزش، واژگونی، خروج از مرکزیت، ظرفیت باربری بستر)، قیود اجرایی( حداکثر پیش آمدگی بلوک ها به سمت دریا، تناژ جرثقیل) و قیود عملکردی(تغییر مکان) توسط الگوریتم بهینه سازی گروه ذرات، پرداخته شده است. لازم به ذکر است، برای محاسبه عملکرد سازه در زلزله سطح 2 از روش دینامیکی ساده شده بر پایه مدل بلوک لغزشی نیومارک استفاده شده است. در پایان با بررسی مثال موردی پروژه اجرا شده بندر پتروشیمی پارس به بهینه سازی این اسکله پرداخته و حساسیت طرح به برخی پارامترها، متغیرهای اصلی طراحی و نقش آنها در طرح بهینه مشخص شده و درنهایت، توصیه هایی برای طرح اقتصادی اسکله های بلوکی وزنی ارائه گردیده است.
محمدمهدی هاشمی نژاد اردشیر بحرینی نژاد
تاکسی ها یکی از مهمترین ابزارهای حمل و نقل عمومی هستند و مساله تخصیص بهینه تاکسی، مساله ای بسیار قدیمی است که با توجه به پیشرفت تکنولوژی های موقعیت یابی، پتانسیل های زیادی برای بهینه سازی این مساله حس می شود و این مساله در تحقیقات اخیر در حوزه سیستم های هوشمند حمل و نقل بسیار دیده می شود. این مساله از دید vrp، یکی از مسایل پیچیده است که به علت عدم وجود اطلاعات درباره درخواستهای آینده، ارایه یک راهکار جهت حل بهینه آن امکان پذیر نیست. از دید تخصیص منابع این مساله گونه ای از تخصیص منابع است که در آن شرایط مساله به طور کاملا پویا در حال تغییر است. ارایه راهکار مناسب برای این مساله، می تواند در بسیاری از مسایل مشابه راهگشا باشد. استفاده از عامل ها در سیستم های هوشمند حمل و نقل نیز در تحقیقات اخیر به امری متداول تبدیل شده است ولی هنوز هم پتانسیل های زیادی در این حوزه برای استفاده از عامل ها وجود دارد. در این پایان نامه روشی جدید با استفاده از یک معماری مبتنی بر عامل جهت بهینه سازی مساله اعزام تاکسی پرداخته شده است. در اینجا علاوه بر بهینه سازی فاکتورهای رضایت مشتری که در این سیستم ها معمول است، فاکتورهای جدیدی در جهت افزایش رضایتمندی رانندگان تاکسی مطرح کردیم و در ارایه راهکار، آنها را نیز مورد توجه قرار داده ایم. در پایان با استفاده از نتایج یک شبیه سازی روش ارایه شده با روش های موجود مقایسه شده و نتایج این مقایسه تحلیل شده است.
محمدعلی فتحی اردشیر بحرینی نژاد
با ظهور اینترنت و تجاری سازی آن سازمان ها نیز متمایل به یکپارچه سازی برنامه های کاربردی خود شدند. در جهت رسیدن به این خواست میان افزارها به عنوان یک تکنولوژی که نیازی به مهندسی مجدد فرآیندها ندارد ایجاد گردید. به کمک میان افزارها به خصوص میان افزار پیام گرا امکان ارتباط بین موجودیت ها در درون و بیرون سازمان فراهم شد. از سویی دیگر بررسی ها نشان می دهد که تولیدکنندگان صنایع الکترونیکی به عنوان جزیی از سازمان های درگیر یکپارچه سازی در زمینه تولید صفحات مدار چاپی الکترونیکی، دارای این مشکل واحد هستند که ماشین آلاتشان قابلیت اطمینان، نگهداری و کارایی کافی ندارد که این چالش سبب افزایش هزینه ها و کاهش تولید گردیده است. بسیار ضروری به نظر می رسد که این صنایع باید از ماشین آلاتی استفاده نمایند که با استفاده از چارچوب های استاندارد بتوانند داده های لازم را در جهت بهبود در کارایی گردآوری نمایند. برای برآورده سازی این نیاز سیستمی طراحی شده است که برپایه میان افزار پیام گرا بوده و با استفاده از استانداردهای معرفی شده می تواند به یکپارچه سازی بین خطوط تولید و برنامه های کاربردی سازمان بپردازد. این سیستم با فراهم آوردن محیط برنامه نویسی مشترک، پنهان سازی ناهمگنی ها، توزیع سخت افزار و پنهان سازی جزییات برنامه نویسی سطح پایین، توسعه پذیری را آسان تر می سازد و به کمک آن امکان برقراری ارتباط غیرهمگام، قابل اطمینان و تضمین شده فراهم می آید. هدف از این کار در وهله اول نظارت بر خط تولید و سپس کنترل آن بر اساس توانایی های میان افزار است. در جهت کاهش پیچیدگی های طراحی و توسعه آسان تر در این محیط یک لایه واسط معرفی گردیده است که برنامه های کاربردی درگیر بتوانند از آن برای برقرای ارتباطات خود استفاده کنند. همچنین یک تکنیک خاص جهت همگام سازی ارتباطات در جهت نظارت بلادرنگ بر خط تولید به کار برده شده است. درنهایت می توان گفت که یک سرویس دهنده میان افزاری دراختیار است که امکان نظارت بر فرآیندها را فراهم می کند.