نام پژوهشگر: حسن‌علی حسن‌زاده

ساختار قدرت در سرزمین حجاز (عصر جاهلیت)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  حسن علی حسن زاده   هاشم آقاجری

هدف اصلی در این تحقیق بررسی ساختار قدرت در سرزمین حجاز پیش از ظهور اسلام است. در واقع بحث و بررسی اصلی در این تحقیق آن است که سرزمین حجاز، با این که در آستانه ظهور اسلام از دولت واحد و متمرکز برخوردار نبود، اما درهرنقطه از این سرزمین ساختار قدرت به صورت پراکنده وجودداشت وازچارچوب خاصی همچون صاحبان قدرت ،موضوع اعمال حکم (مردم)ونظام حکمرانی که مطابق آن احکام اعمال قدرت می کرد،پیروی میکرد. این ساختار قدرت رامی توان چه درسطح درون قبیله وچه در سطح برون قبیله مشاهده کرد. در درون قبیله، قدرت بربرآیند آثار نسبی و خون و نژاد مشترک استواربودکه براین اساس(( سید و شیخ)) قبیله به خاطر روح نژاد ونسب والای خوددربالاترین رتبه ودر مرحله بعدی اگرپدرومادرافرادقبیله ازیک نسب وخون بودند صاحب قدرت بعداز شیخ قبیله قرارداشت واگر یکی ازآنان ازنسب وخون مشترک قبیله نبوددرمرحله پائین قرار می گرفت.دراین چارچوب موالی وبردگان درپائین ترین رده پایگاه اجتماعی قدرت قرارداشتند.امادر برون قبیله، قدرت در چارچوب ارزش و افتخار و کارکردهایی که برای فردو قبیله به همراه داشت برمی گشت.برطبق این معیار،نهادهاوصاحبان نسب ونسابان ،ثروت وثروتمندان،حسب یاافتخارات نیاکان، شاعران،خطیبان،کهانت وکاهنان،قضاوت و قاضیان،جنگجویان و شجاعان ،افرادمسن،دین،نگهبانان حرم ،ازدواج یاپیوندخویشاوندی بادیگران،داشتن کثرت اولادو خویشاوندان،وجودبت قبیله وحتی برخی زنان می توانستند جزء صاحبان قدرت قرار بگیرند.باوجودچنین رویکردی ونبودن دولت واحد،درنظام قبیلگی جنگ وستیز به وفور یافت می شد.اما سنت ها و قوانینی در میان قبایل رایج و شکل یافته بودکه افراد قبیله را ملزم به رعایت آنها می نمود واز این طریق ،چه در درون قبیله و چه در برون قبیله نوعی تعامل و تعادل و همبستگی ایجاد می کرد . بخش دیگر این پژوهش به بررسی تفاوت ماهیت قبیله با ارکان دولت و عوامل شکل نگرفتن دولت در سرزمین حجاز می پردازد که این امر پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه تحقق پیدا می کند.