نام پژوهشگر: احمد زمانی
آمانج زند سلیمی احمد زمانی
رشته کوه زاگرس که در جنوب غرب ایران واقع شده است،یکی از کمربندهای چین-تراست خورده با فعالیت تکتونیکی ولرزه خیزی بالا درکره زمین بوده و جزء مهمی از تکتونیک فعال خاورمیانه است. پی سنگ موجود در این کمربند چین-تراست خورده فعال،شامل گسل های تراستی پی سنگی ولرزه ای متعددی است که توسط سنگ های رسوبی وچین خورده فانروزئیک پوشیده شده اند.این گسل ها مسبب برخی از زمین لرزه های پنهان در کمربند چین- تراست خورده فعال زاگرس هستند که گسل خوردگی سطحی همزمان با این زمینلرزه ها،نادر است.احتمال گسیختگی سطحی زمین،در اثر گسیختگی زمین لرزه ای را می توان با استفاده از برخی خصوصیات ویژه گسل ها،تخمین زد:که بر اساس روابط بین 1- پهنای گسیختگی زمینلرزه ای 2-توزیع عمق کانونی زلزله ها3- بزرگی زمینلرزه ها4-ابعاد گسل5-هندسه گسل و 6-رابطه بین تکتونیک وچینه شناسی در کمربند چین-تراست خورده زاگرس،می باشد. ما روابط تجربی،جهت تعیین احتمال ظاهر شدن سطحی گسل خوردگی ها در کمربند چین- تراست خورده زاگرس را ارائه کرده ایم.نتایج بدست آمده در این مدل های احتمالی،مطابقت خوبی با مشاهدات صحرایی دارد.
پروانه مصلایی احمد زمانی
وقایعی همچون زلزله ،سونامی، زمین لغزش و غیره که از ناحیه زمین بر جامعه تاثیر می گذارند،حاصل تجمع تنشهای مختلف در پوسته زمین در طی میلیون ها سال می باشند.گرچه در سال های اخیردانشمندان وپژوهشگران زیادی با استفاده از اطلاعات بدست آمده از زلزله ها و ژئودزی فعالیت های تکتونیکی را مطالعه کرده اند ، لیکن استفاده از چنین روش هایی به تنهایی قادر نخواهند بود نرخ دگرشکلی ها را در بازه زمانی وسیع در حدود یک میلیون سال روشن سازند. لذا در مطالعات نئوتکتونیکی، آنالیز مورفوتکتونیکی زمین ریخت ها در ارزیابی دگرشکلی های کواترنری وتکتونیک پویا اهمیت خاصی دارد. با توجه به اینکه در کمربند چین خورده – تراستی فعال زاگرس در جنوب و جنوب غرب ایران انطباق آشکاری بین بسیاری از زلزله ها و گسلش های سطحی برقرار نمی شود ، این کمربند فعال در مطالعات گوناگون همواره مورد توجه بوده است. در این رساله به منظور پی بردن به حرکات جوان تکتونیکی ساختار های رخنمون یافته و یا ساختار های پنهان ، اندازه گیری شاخص های ژئومورفیکی جبهه های کوهستان و سیستم های آبرفتی مرتبط با آنها در کمربند کوهزائی زاگرس انجام شده است .به علاوه بعد فرکتالی شبکه آبراهه ها به روش الگوریتم مربع شمار در محیط gis اندازه گیری شده اند.تعدادی از شاخص های مورفوتکتونیکی عبارتند از شاخص تضاریس پیشانی کوهستان، شاخص نسبت عرض کف دره به ارتفاع طرفین آن، شاخص عدم تقارن حوضه آبریز و انتگرال هیپسومتری. در کل بین نتایج بدست آمده از آنالیز بعد فرکتالی و شاخص های مورفوتکتونیکی انطباق نسبی برقرار بوده وموید نرخ بیشتر دگرشکلی های کواترنری و نرخ بالا آمدگی بیشتر در ناحیه زاگرس چین خورده ساده نسبت به زاگرس مرتفع می باشند.این نتایج با داده های لرزه خیزی و مطالعات ژئودزی همخوانی دارد که این خود دلیلی بر کاربردی بودن آنالیز فرکتالی وتحلیل شاخص های مورفوتکتونیکی در مطالعه زمین ساخت پویا و عملکرد ساختار های پنهان و آشکار پوسته است.
مهناز ندایی احمد زمانی
یکی از اساسی ترین مباحث در علوم زمین، تهیه نقشه های مختلف پهنه بندی زمین ساختی می باشد. برای پرهیز از نواقص و اشکالات موجود در روشهای متداول پهنه بندی زمین ساختی، روشهای علمی رقومی استخراج اطلاعات از داده های چند بعدی می تواند بعنوان ابزاری مفید و موثر برای تهیه نقشه های رقومی جدید در علوم زمین مورد استفاده قرار گیرد. در این رساله، شبکه عصبی نگاشت خودسامانده و برخی روشهای مرسوم خوشه بندی مانند k-means و ward برای پهنه بندی رقومی منطقی تر و دقیق تر زمین ساختی ایران بکار گرفته شده است. خوشه بندی و تصویر سازی داده های چند بعدی در نگاشت دوبعدی با حفظ توپولوژی (تصویر سازی خوشه ها و متغیرها) از ویژگی های بارز روش som می باشد که در این تحقیق بکار گرفته شده است. نتایج som منجر به پهنه بندی زمین ساختی منطقی تر و بهتری نسبت به سایر روشها شده است. براساس پارامترهای ژئوفیزیکی وارد شده در آنالیز برخی ساختارهای زیر سطحی در پهنه بندیهای رقومی آشکار می شود که قبلاً در روشهای متداول پهنه بندی زمین ساختی مورد توجه قرار نگرفته اند و می تواند برای متخصصان علم زمین ساختی مهم باشد.
مرضیه شفیعی سروستانی احمد زمانی
در صورت عدم ثبت داده های حرکت زمین توسط دستگاه، میزان لرزش زمین توسط مقیاس شدت تعیین می گردد. در دهه های گذشته روابط میرایی تجربی زیادی مورد استفاده قرار گرفته، که تعدادی از این روابط به خوبی توسعه یافته اند، اگرچه در پذیرفتن این روابط توافق کمی وجود دارد. اما رابطه میرایی شدت با فاصله از رومرکز زلزله که در اکثر مقالات علمی استفاده می شود، معادله میرایی به صورت زیر می باشد: i(r) = i0 + a + br + clog r برای بررسی میرایی شدت زلزله در استان فارس (ایران)، از زلزله هایی بزرگی که از سال 1960 تا سال 2011 رخ داده استفاده شد. نقشه های هم شدت شش زلزله بزرگ در بخش های مختلف استان فارس جمع آوری و میرایی شدت با فاصله از رومرکز آنها مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت سه معادله به صورت زیر به دست آمد. میانگین میرایی خطوط هم شدتir = i0 + 1.141 – 0.035r – 1.094 log (r + 20) معادله میرایی موازی با خطوط هم شدتir = i0 + 0.116 – 0.051r – 0.281 log (r + 20) معادله میرایی عمود بر خطوط هم شدت ir = i0 + 1.081 – 0.007r – 1.731 log (r + 20) i(r) شدت زلزله در فاصله r کیلومتری از مرکز زلزله، i0 شدت در مرکز سطحی زلزله، مقادیر a,b,c ضرایب ثابتی هستند که برای هر منطقه متفاوت هستند و از روش آنالیز رگرسیون کمترین مربعات بین i-i0 و r به دست می آید.
اسماعیل رحیمی علی فقیه
چکیده بررسی پارامترهای دگرشکلی در گنبد گنایس توتک، کمربند دگرگونی سنندج- سیرجان به وسیله ی اسماعیل رحیمی در این پژوهش گنبد گنایسی توتک به عنوان یکی از سیماهای ساختاری منحصر به فرد در کوهزاد زاگرس واقع در شمال شرق استان فارس مورد مطالعه قرار گرفته است. به منظور ارزیابی ارتباط تاوایی جنبش شناختی با الگوی دگرشکلی میزان تاوایی جنبش شناختی در بخش های مختلف منطقه مورد مطالعه اندازه گیری شد. بدین منظور از چهار روش اندازه گیری میزان تاوایی جنبش شناختی شامل روش های پاشیر (1987)، والیس (1995)، rgn(jessup et al, 2007) و الگوی فابریکی محور-c کوارتز (law, 2004) استفاده گردید. میزان تاوایی بدست آمده از این روش ها با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین با استفاده از مقادیر بدست آمده از این روش ها، درصد مشارکت برش ساده و محض در طی دگرشکلی، دمای دگرشکلی و کوتاه شدگی عمود بر صفحه جریان و طویل شدگی به موازات آن نیز محاسبه گردید. داده های حاصل نشان دهنده غالب بودن مولفه برش ساده در طی دگرشکلی در گنبد گنایسی توتک می باشد. شواهد جنبش شناختی میکروسکپی و ماکروسکپی بیانگر الگوی دگرشکلی غیر هم محور ترافشارشی راستگرد ناشی از همگرایی مورب صفحات لیتوسفری آفروعربی و ایران مرکزی در منطقه مورد مطالعه می باشد.
عبدالرضا پرتابیان خلیل سرکاری نژاد
ترکیب همگرایی مورب و شکل مرز صفحه به می تواند کنترل کننده طبیعت دگرشکلی و جهت برش خوردگی در امتداد پهنه ترافشارشی باشند. این تحقیق به بررسی تأثیر انحنای مرز دگرشکلی در امتداد پهنه ترافشارشی، بر روی کنیماتیک دگرشکلی پرداخته است. کنیماتیک دگرشکلی پهنه ترافشارشی زاگرس با تغییر جهت مرز متفاوت است. مطالعات دقیق ساختاری و ریز ساختاری در این منطقه نشان دهنده جهت برش خوردگی چپ گرد در قسمت جنوب شرقی پهنه ترافشارشی زاگرس (انتهای شرقی کمان فارس) و برش خوردگی راستگرد در قسمت مرکزی پهنه ترافشارشی زاگرس (انتهای غربی کمان فارس) است. شواهد نشانگر این است که هر دو برش خوردگی که تحت تاثیر یک دگرشکلی بزرگ مقیاس با برش خوردگی کلی به طور همزمان رخ داده اند از شکل کمانی کمان فارس (به صورت تو رفتگی) و پسخشکی بندرعباس(به صورت برآمدگی) تبعیت می کنند. پهنه ترافشارشی زاگرس به وسیله برخورد کوهزایی بین پلیت آفرو عربی و خرده قاره ایران شکل گرفته است.
مینا شورانگیز محمدعلی رجب زاده
امواج ریلی امواج سطحی به شمار می روند که در محیط لایه ای پاششی اند. این امواج در محیطی ایده آل و همگن، همراه با ویژگی های الاستیکی ثابت، هیچ گونه پاششی از خود بروز نمی دهند در حالی که با تغییر در چگالی و جنس مواد دچار پاشش می شوند. از آنجا که پاشش امواج ریلی تابعی از خواص الاستیکی، چگالی، ضخامت و جنس مواد می باشد بنابراین برای دستیابی و درک خصوصیات پوسته ایران در جهات متفاوت از ویژگی پاشش امواج ریلی و محاسبه سرعت گروه و سرعت فاز بر حسب پریود (دوره) استفاده کردیم. در این تحقیق کاربرد سرعت امواج سطحی زلزله (امواج ریلی) در بررسی ساختار و ضخامت پوسته که از اهمیت بالایی برخوردار است و بر اساس گفته aki در 1961 با استفاده از نمودار عمق _سرعت موج برشی می توان به ضخامت و چگالی پوسته منطقه مورد مطالعه با تبدیل سرعت موج ریلی به سرعت موج برشی دست یافت پرداخته شده است نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که : - با استفاده از سرعت فاز امواج ریلی می توان به ضخامت یک منطقه پی برد و تطابق بین ساختار و سن تکتونیکی با الگوهای در دسترس بررسی گردد. در کل سرعت فاز اطلاعات دقیق تر و بیشتری را نسبت به داده های سرعت گروه در اختیار ما قرار می دهد. - در حالی که سرعت گروه تنها اطلاعات اندکی راجع به وضعیت هموژنیتی پوسته به ما می دهد چون سرعت گروه یک سیر نزولی را طی می کند که ناشی از کاهش انرژی با افزایش مسافت است و بر اساس تغییرات سرعت گروه به قدیمی یا جدید بودن لیتوسفر یک منطقه پی می بریم.
صادق بابانژاد علی فقیه
گسل سروستان در تکوین سیماهای ریخت زمین ساختی مجاور خودنقش موثری دارد.با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره ای بر اساس تکنیک ها و الگوریتم های موجود در نرم افزارهای دور سنجی، سیماهای زمین ریختی در طول گسل سروستان مورد ارزیابی قرار گرفت. برای بررسی همبستگی میان خصوصیات زمین ریختی زمین دیس ها از تحلیل های آماری تک متغیره و دو متغیره و تحلیل های فضایی زمین آماری استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که امتداد گسل سروستان از ns تا n40w متغیر می باشد. مطالعات زمین ریخت سنجی نشان می دهد که این گسل در طول مسیر باعث چرخش ساعتگرد تاقدیس های میان جنگل و دهو گردیده و دارای مکانیسم راستالغز راستگرد است. نتایج تحلیل روند داده ها بیانگر وجود یک شیب جهت یافته به سمت جنوب شرق و یک تغییر روند بارز در جهت n 30 w است که با موقعیت گسل سروستان مطابقت دارد. ترکیب تصاویر لندست و مدل سایه ارتفاعی نشان می دهد که روند شکستگی های موجود در منطقه با چهار روند عمده مطابقت دارد که راستا و سازوکار این شکستگیهابا گسل های موجود در یک پهنه برشی ریدل راستگرد قابل مقایسه است.
علی لاچینانی خلیل سرکاری نژاد
منطقه فریدونشهر با مختصات جغرافیایی 50°, 7, 15"e و 32°, 56, 15"n از توابع استان اصفهان بوده و از نظر زمین شناسی در مرز بین زاگرس مرتفع و کمربند فشار بالا – حرارت پایین سنندج سیرجان قرار گرفته است . در این مطالعه سعی بر آن شده تا با بررسی پهنه برشی موجود در منطقه ، این پهنه برشی از نظر دگرشکلی محدود ، تاوایی ، بودیناژها و چین خوردگی ها مورد بررسی قرار گیرد . همچنین با مطالعه گسل های موجود در منطقه و خطوارگی های موجود روی آنها ، سعی شده تا منطقه از نظر باز سازی تنش دیرینه بر اساس وارون سازی لغزش گسلی مورد مطالعه قرار گیرد. بر اساس این مطالعات میزان دگرشکلی محدود در پهنه برشی در حدود rc=2.5 – 4 ، میزان تاوایی برابر0.1± wm= 0.55 و جهت گیری محوراصلی بیشینه در محدوده مربوط به گسل های مورد مطالعه ne برآورد شده است
رضوان مهدی زاده خلیل سرکاری نزاد
مطالعه توزیع تعدادی از سیماهای زمین شناختی و حایز اهمیت در مطالعه زمین ساخت ناحیه حدواسط گسلهای قطر-کازرون و میناب می باشد.به نظر می رسد بین توزیع آنها و شرایط زمین ساختی ناحیه مورد مطالعه انطباق خوبی وجود دارد. این نشانه مهاجرت جبهه تغییر شکل به سمت جنوب غرب می باشد.
آرش جمشیدی علی فقیه
در رابطه با رشد عرضی نتایج حاصل حاکی از وجود سازوکار چین خوردگی جدایشی در فارس ساحلی و تغییر سازوکار از مهاجرت لولا به چرخش یالها در نتیجه عملکرد گنبدهای نمکی و تغییر کارایی افق های جدایش پذیر موجود در پوشش رسوبی است. در مبحث رشد جانبی نحوه قطعه بندی ، جهت رشد ، نحوه اتصال قطعات مختلف چین ها در جنوب شرق زاگرس بررسی شده است. شواهد حاصل نشان می دهد که دیاپیر های نمکی موجود در منطقه مهم ترین عامل کنترل کننده جهت رشد، قطعه بندی, نحوه اتصال چین ها به یکدیگر است.
حجت اله بلاغی اینالو فرید مُر
بی هنجاری های آب زمین شیمیایی بعنوان پیش نشانگر های کوتاه مدت زلزله ها محسوب می شوند. در این مطالعه با استفاده از داده های ماهانه تغییرات دبی چشمه ساسان کازرون و بارندگی در سال های 2012-1985 و نوسانات ماهانه سطح آب زیر زمینی 28 چاه واقع در منطقه کازرون در سال های 2011-1995 به همراه زلزله های با بزرگی mb?5 رخ داده در شعاع 100 کیلومتری آن ها در سال های ذکر شده، به بررسی رابطه متقابل بین تغییرات آب شناسی و وقوع زلزله ها پرداخته شده است. با بکارگیری روش های آماری در تجزیه و تحلیل داده ها، رابطه مستقیم و معناداری بین میانگین تغییرات سه ماهه دبی قبل از وقوع زلزله ها و بزرگی زلزله ها ملاحظه گردید ولی این ارتباط قابل توجه نبوده است. انباشته شدن تنش های زمین ساختی قبل از رخداد زلزله ها در پوسته زمین می تواند موجب افزایش فشار منفذی در رسوبات سست، و ریزترک-خوردگی در رسوبات تحکیم یافته شود، که این امر باعث افزایش دبی چشمه و سطح آب زیرزمینی منطقه مورد مطالعه شده است. نباید از نظر دور داشت که بارندگی مهمترین عامل تغییرات دبی و سطح آب زیرزمینی است. به منظور یافتن درصد آب افزوده شده به دبی از منشاهای مختلف، باید مطالعات ایزوتوپی قبل و بعد از وقوع زلزله ها انجام گیرد. علاوه بر این شناسایی لرزه خیزی فصلی ممکن است نشانه ای از تاثیر فرآیندهای آب شناسی بر روی زلزله ها باشد. با استفاده از آزمون های آماری غیرپارامتری رابطه بسیار قوی و معناداری بین مجموع دبی های 5 ساله و تعداد زلزله های 5 ساله در منطقه مشاهده شده است. این هماهنگی می تواند بوسیله افزایش تنش ناشی از بارگذاری سطحی آب یا برف، و یا بوسیله تغییرات فشار منفذی مرتبط با تغذیه آب زیرزمینی تشریح شود. بنابراین می توان گفت که خشکسالی های اخیر با کاهش وقوع زلزله های مخرب در منطقه همراه بوده است.
صلاح یارویسی عزت ا... رییسی اردکانی
در این تحقیق لرزه خیزی زاگرس با استفاده از ضرایب لرزه خیزی a-value و b-value و بعد فرکتالی توزیع مکانی زلزله ها (ds) و گسل ها (df)، مورد بررسی قرار گرفت. . نتایج حاصل نشانگر تفاوت رژیم لرزه ای حاکم بر زاگرس شمالی و حوضه فارس بوده که مرز بین این دو پهنه منطبق بر سیستم گسلی کازرون می باشد. همچنین تفاضل بعد فرکتالی زلزله ها و گسل های منطقه (df – ds) بیانگر دو پهنه متفاوت در عرض کمربند چین و تراست زاگرس می باشد که مرز تقریبی این دو پهنه را گسل زاگرس مرتفع (high zagros fault) تشکیل می دهد. در قسمت شمال شرقی گسل زاگرس مرتفع مقدار df – ds > 0 بوده که نشانگرعدم تعادل لرزه خیزی و گسلش در این منطقه می باشد و احتمال فعالیت مجدد گسل ها در آن زیاد است. اما در قسمت جنوب غرب گسل زاگرس مرتفع مقدار df – ds < 0 بوده که بیانگر این است که بخشی از لرزه خیزی منطقه را گسل های پنهان لرزه زا کنترل می کند. در نهایت با تلفیق تمامی پارامترهای فوق، مناطق صحنه – مهران، دورود – الیگودرز، کازرون و قسمت عمده حوضه فارس به عنوان پرخطرترین مناطق زاگرس برای وقوع زلزله های بزرگ معرفی می گردد.
سعیدالرضا اسلامی احمد زمانی
چکیده ندارد.
عبدالرضا پرتابیان خلیل سرکاری نژاد
چکیده ندارد.
ابوطالب لطفی نوروزانی قدرت الله فرهودی
چکیده ندارد.
مسعود دهقان قصراحمدی احمد زمانی
چکیده ندارد.
زهرا هیبتی خلیل سرکاری نژاد
چکیده ندارد.
مریم آق اتابای احمد زمانی
چکیده ندارد.
آسیه دهقانی قدرت الله فرهودی
با توجه به شواهد صحرایی و لرزه ای مبنی بر فعال بودن زون گسلی سبزپوشان و نزدیکی آن به شهر شیراز, مطالعه آن به عنوان بخشی از سیستم زاگرس و ارائه الگوی تکتونیکی آن مورد توجه قرار گرفت. این پهنه با درازایی در حدود 220 کیلومتر از شمال غرب شیراز آغاز شده و تا جنوب شهرستان قیر ادامه می یابد. این پهنه از قطعات گسلی شیراز, دهداری, موک, شمال میمند, نورا, قیر و هوم با آرایش پلکانی تشکیل شده است. مطالعات دقیق ساختاری و ریزساختاری بر روی بخش جنوب غربی طاقدیس سبزپوشان که عمدتاً آهک های آسماری- جهرم است, صورت گرفت. ازe-twin و محور-c فیبرهای خزشی گسلی برای تعیین جهات محورهای اصلی استرس و محاسبه استرین در منطقه استفاده شد. متوسط جهت استرس ماکزیمم n32°±12°e به دست آمد که نشان دهنده آخرین نیرویی است که سبب فعال شدن گسل امتدادلغز سبزپوشان شده است. برای محاسبه استرین از روش strain gauge و روش فرای (1979) استفاده شد و مقدار e1 و rs از این دو روش به ترتیب 0/7±1/77 و 0/22±2/7 به دست آمده است. مقدار استرین به دست آمده به خوبی با دگرشکلی این ناحیه سازگار است. از مجموع این بررسی ها می توان نتیجه گرفت که در محل هم پوشانی دو گسل دهداری و موک, منطقه مورد مطالعه دچار فشردگی و برخاستگی شده است و تشکیل ساختار pop-up محتمل به نظر می رسد. شواهد موجود نشان می دهد که ساختار مذکور در مرحله تکامل می باشد. با توجه به نزدیکی این گسل ها به شهر شیراز و قرارگیری شهر شیراز درون این پهنه برشی, فعالیت مجدد این زون گسلی می تواند تأثیر جدی بر روی مناطق مسکونی شهر شیراز داشته باشد.
بهزاد زمانی قره چمنی احمد زمانی
هدف این مطالعه، تحلیل تنش سایزموتکتونیکی در ایران است که با استفاده از ساز و کار کانونی زلزله ها انجام می گردد. برای این منظور ما روش تحلیلی آنالیز تنش را برای تعیین تنسور های تنش بکار گرفته ایم. در این تحقیق نزدیک به 1500 ساز و کار کانونی زلزله که در قرن گذشته و از سال 1931 تا 2008 در ایران رویداده گردآوری شده و مورد استفاده قرار گرفته است. تنسورهای تنش محاسبه شده نشان می دهد که محور تنش بیشینه در اکثر نقاط ایران نزدیک به افق است (بجز مکران که نزدیک به قائم است). آزیموت فشارش (بیشینه تنش)عمدتا در جهت شمالی-جنوبی (شمال340-360)و شمالشرقی- جنوبغربی (شمال 20-40)در بخشهای مختلف ایران است. رژیم تنش بدست آمده دلالت بر غالب بودن رژیم امتداد لغزی در زونهای آذربایجان، طبس، شرق ایران و کپه داغ و غالب بودن رژیم تراستی در البرز، زاگرس، یزد، لوت، ایران مرکزی و کپه داغ شمالغربی دارد. الگوی تنش بازسازی شده وضعیت تقارن و عدم تقارن تنش را بصورت ترجکتوری های تنش در اختیار قرار می دهد که این الگو برای تنش بیشینه نمایشگر آرایش تکتونیک برخوردی بین ایران و عربی است. همچنین ترجکتوری های تنش نشان می دهند که ساختارها در ایران تقریبا عمود بر بیشترین فشارش شکل گرفته اند. همگرایی کم ترجکتوری های تنش نیز نشان می دهند که در ایران گرادیان (بزرگای ) تنش بیشینه، کوچک بوده و میدان تنش متاثر از مولفه های منطقه ای است.
محمدرضا سربی احمد زمانی
مطابق بررسی های زلزله شناسی و زمین شناسی، در طی یک زمین لرزه، گسیختگی در تمام پهنه گسلش رخ نداده، و به یک یا چند قطعه از پهنه گسلش محدود می شود. در طول پهنه های گسلش مناطقی با مقاومت زیاد یا تنش اولیه کم که مانع (barrier) نامیده می شوند از گسترش گسیختگی جلوگیری می کنند. این مانعها اغلب مناطقی با انرژی لرزه ای زیاد یا گره ها (asperities) را معرفی می نمایند که موجب می شوند که قطعات جداگانه یک پهنه گسلش مستقل از قطعات گسلی مجاور رفتار نمایند. روش های متعددی برای قطعه بندی گسلش به کار می روند که متداول ترین آنها عبارتند از: بررسی تاپیوستگی های هندسی، مطالعه داده های لرزه ای، فعالیت های لرزه ای گذشته، بررسی مقدار گسلشهای لرزه زا و خزش گسلی، محاسبه بعد فرکتالی، بررسی های مورفوتکتونیکی، بررسی رادیومتری مواد باقی مانده در رسوبات ، انقطاع چینه نگاری در این تحقیق قطعه بندی پهنه گسلش کره بس ، مورد بررسی قرار گرفته است . این پهنه گسلش ، در جنوب غرب ایران، منطقه فیروزآباد با راستای عمومی nnw-sse در کمربند چین خورده ساده زاگرس قرار دارد. طول اینگسل 160 کیلومتر بوده که 100 کیلومتر شمالی آن با راستای تقریبا n-s و ساز و کار امتداد لغز و 60 کیلومتر آن دارای راستای n55w و ساز و کار رورانده می باشد. در منطقه مورد مطالعه، الگوی درزه ها در 20 ایستگاه، ناپیوستگی های هندسی و فعالیت های و لرزه ای در طول پهنه گیسلش ، محاسبه هندسی فرکتالی ساختارهای خطی پهنه گسلش در دو مقیاس 250000:1 و 100000:1 و بررسی مورفوتکتونیکی در 3 محل انجام گرفته است . با توجه به برسی و مطالعه انجام شده به نظر می رسد که پهنه گسلش کره بس از هشت قطعه گسلی مجزا با طول حداقل 9 کیلومتر و حداکثر 31 کیلومتر تشکیل شده است .
علی محمودی احمد زمانی
ضخامت لایه ها در نهشته های توربیدیتی از ویژگیهای آماری و فرکتالی تبعیت کرده و ارتباط ضخامت و تعداد لایه ها بر طبق رابطه نمایی می باشد برای مطالعه خصوصیت مذکور روش تابع توزیع مورد استفاده قرار گرفته است. از ترسیم لگاریتم تعداد لایه های با ضخامت بیشتر از h، به لگاریتم ضخامت منحنی حاصل می گردد که غالب نقاط منحنی از رابطه توان پیروی کرده و شیب خط برازش شده بر این نقاط بعد فرکتالی را بدست می دهد. در این تحقیق مقاطعی از عضو 5 سازند میلا در البرز، سازند امیران در زاگرس، واحدهای فلیشی از چهار گوش پیشین و طاهرویی در مکران و عضو c سازند مقام در رشته کوه عمان مورد مطالعه قرار گرفته است. با استفاده از روش تابع توزیع بعد فرکتالی برای مقاطع مذکور بدست آمده است. رابطه تقریبا خطی بین لگاریتم تعداد لایه ها و لگاریتم ضخامت نشان می دهد که خود همسانی بصورت آماری در نهشته های توربیدیتی وجود دارد. براین اساس حوضه های مورد مطالعه از نظر میزان فعالیت بترتیب اهمیت عبارتند از: حوضه فلیشی مکران، البرز، زاگرس و حوضه مربوط به عضو c سازند مقام در رشته کوه عمان.
محمد حسن پورصدفی احمد زمانی
به نظر می رسد توزیع خوشه ای زلزله ها رفتار فرکتالی نشان می دهند که می تواند بوسیله ابعاد فرکتالی مشخص شود.در این مطالعه برای الگوهای پیش لرزه ها و پس لرزه ها 9 زلزله که با بزرگی بین 1/6 تا 1/7 بین سالهای 1977 تا 1997 در ایران رخ داده اند مدل آماری و مولتی فرکتالی ارائه کردیم . همچنین ارتباط بین پیش لرزه ها و پس لرزه ها با زلزله اصلی نیز مطالعه شده است. با استفاده از تابع چگالی محلی و طیف cq(r) برای تک تک خوشه ها پیش لرزه ها و پس لرزه ها ابعاد مولتی فرکتالی (dq) محاسبه شدند.سپس نمودارهای cq(r) نسبت به r و dq نسبت به q نیز رسم شدند. نهایتا مقادیر d* از نمودارهای dq نسبت به q بدست آمدند. نتایج بدست آمده نشان می دهد که توزیع مکانی پی لرزه ها و پس لرزه ها زلزله های بزرگ در برخی از نواحی ایران بوسیله الگو های خوشه بندی مختلف مشخص می شوند. این مسئله که ناشی از رفتار ژئودینامیکی در نواحی سایزموژنیکی مختلف است، نشان می دهد که تویع مکانی پیش لرزه ها و پس لرزه ها می تواند بعنوان ابزار مفیدی در کارهای پیش بینی زلزله استفاده شود.
علی شهسواری قدرت الله فرهودی
مطالعات نشان می دهد که دشت بیضا نتیجه فرآیند های تکتونیکی ثقلی است . دراین منطقه یک فاز کششی به دنبال فاز کوهزایی پاسادنین رخ داده است و آبرفت گزاری شدیدی صورت گرفته است و در نتیجه چین خوردگیهای متعدد در دشت توسط ضخامتی بین 50 تا 300 متر از رسوبات کواترنری پوشیده شده اند . داده های ژئوفیزیکی و نقشه های مغناطیس هوایی با این مطلب همخوانی دارد .