محقق در این تحقیق موانع نوآوری در این هنر را شناسایی و بررسی کرده و راهکارهایی را ارائه داده است. در این تحقیق که به روش توصیفی – پیمایشی است، با هدف شناسایی و رتبه بندی موانع موجود در زمینه نوآوری در فرش دستبافت اصفهان، ارائه مدلی برای نوآوری در فرش دستبافت اصفهان و ارائه راهکارهای رفع موانع موجود در زمینه نوآوری در فرش دستبافت اصفهان، ابتدا عواملی همچون عوامل اقتصادی، بازاریابی، فرهنگی، مدیریتی و تکنولوژیکی را که مانع نوآوری در طراحی فرش دستباف اصفهان است را شناسایی کرده و سپس با طرح پرسشنامه ای و توزیع آن بین نمونه ی آماری که شامل تولیدکنندگان، فروشندگان و طراحان فرش دستباف اصفهان بود،و با استفاده از نرم افزار lisrel به تحلیل آن ها پرداخته است

توجه به عواملی که موجب افزایش کارایی و اثر بخشی سازمان ها می شوند همواره شایان توجه بوده است. این امر به واسطه اهمیت یافتن مفهوم فرهنگ و به تبع آن لزوم کارآفرینی در سازمانهای فرهنگی به یک ضرورت تبدیل شده است. به نظر می رسد یکی از عوامل تاثیر گذار بر کارآفرینی در سازمانهای فرهنگی نگرش های سازمانی می باشد که می تواند نقش قابل ملاحظه ای را در ایجاد تمایل یا عدم تمایل به کار آفرینی در سازمان ایفا کند. از آنجایی که ارتباط مستقیمی بین کارایی و تعهد سازمانی و رضایت شغلی وجود دارد می توان نتیجه گرفت که با بررسی رابطه بین نگرش شغلی با مولفه تعهد سازمانی باگرایش کارآفرینانه می توان نیروی انسانی متناسب تری برای افزایش بهره وری (کارایی+ اثربخشی) سازمان برگزید. در این پژوهش رابطه تعهد سازمانی و گرایش کارآفرینانه بررسی شده است. تعهد سازمانی از دیدگاه آلن و مایر با ابعاد(عاطفی، مستمر و هنجاری) و گرایش کارآفرینانه با ابعاد(ریسک پذیری، نوآوری، استقلال طلبی، پیشگامی و رویکرد تهاجمی) در نظر گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان سازمان رفاهی تفریحی شهرداری و حوزه هنری اصفهان است. نمونه آماری به تعداد 91 نفر می باشند که از جامعه فوق که به صورت تصادفی انتخاب شده اند و با استفاده از ابزار پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز بدست آمده است. تحقیق حاضر از نظر هدف جنبه کاربردی دارد و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد به توصیف رابطه بین تعهد سازمانی (با سازه های تعهد عاطفی، مستمر و هنجاری) وگرایش کارآفرینانه با استفاده ازابزار پرسشنامه می پردازد. نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که ارتباط مثبت و معناداری بین ابعاد تعهد عاطفی و تعهد مستمر با ابعاد گرایش کارآفرینانه وجود دارد. لیکن رابطه معناداری بین تعهد هنجاری با گرایش کارآفرینانه وجود ندارد.