نام پژوهشگر: شایان قیطاسی
شایان قیطاسی هادی آجیلی
عراق موجودیتی ساختگی ودارای هویتی مجهول است بدین معنی که اصولا این کشور با اراده قدرت های بزرگ وبه طور مشخص بریتانیا به وجود آمده است.این عناصر ناهمجوش وناهمسازی که در مجموعه ای به نام عراق کنار هم قرار گرفته اند، از 1920 تاکنون بعد از گذشت سال ها وپشت سر گذاشتن رویدادهای مختلف چه درسطح فروملی وچه در سطح ساختاری، در نظام بین الملل به یک هم آوایی وباور مشترک در خصوص مفهومی به نام عراقیت (عراقی بودن) وهویت ملی وباورهای مشترک نایل نشده اند. فرایند تدوین قانون اساسی عراق جدید، ناهمگونی ها وشکاف های عمیق ومتعددی که ریشه در تاریخ این کشور دارند را از لایه های زیرین به سطح آورده وجلوه های نمایان تری به آن داده است. صلاحیت ها واختیارات گسترده ای در چارچوب این قانون اساسی به حکومت منطقه ای کردستان داده شد که آن رامی توان نوعی بدعت گذاری قلمداد کرد که با روح فدرالیسم کاملا در تضاد می باشدوهمین زمینه شکل گیری طیف گسترده ای از منازعات مابین حکومت اقلیم کردستان وحکومت مرکزی بغداد گردید.این منازعات را می توان تلاشی برای کاهش وبه حداقل رساندن اختیارات اقلیم توسط بغداد، ودر طرف مقابل بهره برداری وبیشتر نمودن اختیارات مزبور توسط اقلیم دانست که در مواقعی مانند مساله تامین امنیت کرکوک حالتی بسیار جدی به خود گرفته است. در کنار این مولفه ها بایستی از فقدان دولت ملی مقتدر وکارآمد، کاهش نقش تاریخی سنی های عراق وتاثیر پذیری شدید این کشور از نظام بین الملل یاد کرد.این مولفه ها وعوامل هر یک به سهم خود ثبات سیاسی در عراق را با چالش جدی مواجه کرده وموقعیتی آسیب پذیر وشکننده را برای این کشور رقم زده است تاجایی که به آسانی فضای جغرافیایی وتمامیت ارضی آن توسط نیرویی به نام داعش مورد هدف قرار می گیرد.