نام پژوهشگر: پرستو شاه محمدی
پرستو شاه محمدی بهروز محمودی بختیاری
نمایش کودک هم مانند دیگر آثار نمایشی از اصولی تبعیت می کند که بتواند مخاطب را به دنبال ماجرا کشاند و با ایجاد تعلیق های مناسب و به جا بتواند مخاطب را تحت تاثیر قرار داده و بیشترین تاثیر را برای تبدیل شدن به یک اثر موفق بر مخاطب خود داشته باشد. حال این که کودکان با داشتن ضمیر پاک و سفید خود بیش از دیگر مخاطبان آثار نمایشی تاثیر می پذیرند. پس انواع هیجانات و نشانه های زبانی که در آثار این گروه سنی استفاده می شود باید به نحوی اجرا شود که تاثیر منفی نداشته باشد. وجود هیجانات مثبت و منفی در یک اثر برای ایجاد تعلیق و کشمکش در آن اثر لازم می باشد. اما در اکثر نمایشنامه هایی که در ایران نوشته و اجرا شده است بخصوص آثاری که در سی و پنج ساله ی اخیر نگاشته شده به دلیل شرایط خاص سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تعصبات مذهبی کمتر از میزانی که انتظار می رود به مسایل فانتزی و تخیل می پردازد. برخورد مستقیم کودک با واقعیت یا برخورد با شرایطی که نمونه های شبیه سازی شده ی مستقیم از واقعیت هستند قدرت خلاقیت و پرواز ذهن در کودکان را محدود می کند و آنان را با یک واقعیت محتوم و انکار نشدنی رو به رو می سازد. به نظر می رسد بتوان با کمی ساختارشکنی و پرهیز از کلیشه های موجود و رها ساختن قدرت تخیل در باز آفرینی تصورات ذهنی به نمایشنامه هایی دست پیدا کرد که کودک امروز را از واقعیت محتوم زندگی جدا کرده و ذهن او را در آسمان خیال به پرواز در آورد که نتیجه ی آن رشد بیشتر و بهتر ذهن و روان او خواهد بود. روش تحقیق این پژوهش مطالع? کتابخانه ای به همراه تحلیل و شناخت برخی از آثار موجود است و تکی? اصلی بر روان شناسی کودکان می باشد. ضمن این که سعی شده است تا مسایل اجتماعی جامعه ی ایرانی نیز مورد توجه قرار گیرد.